تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845629308




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سخنان سبز – قسمت اول


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سخنان سبز – قسمت اول
سخنان سبز – قسمت اول این مقاله گزیده‏ای از رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج‏های جوان است که هنگام خواندن صیغه عقد برای آنان، بیان فرموده اند تا آن‏ها نیز با بهره‏گیری و عمل به آن در جاده سبز خوشبختی گام بردارند.کلمه طیبه یا نهاد پاک خانواده، کلمه‏ای طیبه است. کلمه طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می‏تراود و به پیرامون خودش نفوذ می‏دهد. کلمه طیبه همان چیزهایی است که خدای متعال آن را با همان اساس صحیح به بشر اهدا کرده. این‏ها همه کلمه طیبه است؛ چه معنویات و چه مادیات. سلول اصلی پیکره اجتماع همچنان که بدن انسان از سلول‏ها تشکیل شده که نابودی و فساد و بیماری سلول‏ها به طور قهری و طبیعی، معنایش بیماری بدن است و اگر توسعه پیدا کند، به جاهای خطرناکی برای کل بدن انسان منتهی می‏شود، همین طور جامعه هم از سلول‏هایی تشکیل شده، که این سلول‏ها خانواده‏اند. هر خانواده‏ای یکی از سلول‏های پیکره اجتماع و بدنه اجتماع است. وقتی این‏ها سالم بودند، وقتی این‏ها رفتار درست داشتند، بدنه جامعه، یعنی آن پیکره جامعه سالم خواهد بود. خانواده سالم، جامعه سالم اگر در جامعه‏ای خانواده مستحکم شد و زن و شوهر حقوق یکدیگر را رعایت کردند و با هم اخلاق خوش داشته و سازگاری نمودند و با همکاری هم مشکلات را برطرف نموده و فرزندان را تربیت کردند، جامعه‏ای که این طور خانواده‏ها را داشته باشد. به صلاح خواهد رسید و نجات پیدا خواهد کرد و اگر مصلحی در جامعه باشد، می‏تواند این طور جوامع را اصلاح نماید. اگر خانواده‏ای نبود، بزرگ‏ترین مصلحین هم بیایند، نمی‏توانند جامعه را اصلاح کنند. هر کشوری که در آن بنیان خانواده مستحکم باشد، بسیاری از مشکلات آن کشور، به خصوص مشکلات اخلاقی و معنوی آن به برکت خانواده سالم و مستحکم برطرف می‏شود، یا اصلاً به وجود نمی‏آید. این پیوند ازدواج و زناشویی، یکی از نعمات بزرگ الهی و یکی از اسرار آفرینش است و یکی از موجبات بقا و ماندگاری و صحت و صلاح جوامع است. تشکیل خانواده اگر به شکل سالمی صورت بگیرد و اخلاق حاکم بر زوجین، صحیح و منطقی و منطبق با اصول شرع، با آنچه خداوند معین فرموده باشد، این پایه اصلاح جامعه است و پایه سعادت همه افراد جامعه است. تشکیل بنای خانواده، یک نیاز اجتماعی است. اگر چنانچه در یک جامعه‏ای، خانواده‏ها درست بودند، سالم بودند، استحکام داشتند، تزلزل نداشتند، حدود و ثغور خانواده محفوظ بود، این جامعه می‏تواند به خوبی اصلاح شود. افرادش می‏توانند رشد فکری پیدا کنند و از لحاظ روحی کاملاً سالم باشند، می‏توانند انسان‏هایی بدون عقده باشند. جامعه بی‏خانواده، خاستگاه مشکلات روانی جامعه بی خانواده جامعه آشفته‏ای است، جامعه نامطمئنی است. جامعه‏ای است که در آن مواریث فرهنگی و فکری و عقاید نسل‏ها به یکدیگر آسان منتقل نمی‏شود. جامعه‏ای که در آن تربیت انسان به راحتی و روانی صورت نمی‏گیرد. اگر جامعه‏ای خانواده نداشته باشد یا خانواده در آن متزلزل باشد، انسان در بهترین پرورشگاه‏های خود پرورش پیدا نخواهد کرد. خانواده که نبود، نوجوان نیست. کودک نیست، انسان نیست، مرد و زن صالح نیست، اخلاق نیست، انتقال تجربیات مثبت و خوب و با ارزشِ نسل گذشته به نسل بعد نیست. خانواده که نبود، مرکز تولید ایمان و دین باوری دیگر نیست. جوامعی که در آن خانواده سست و بی بنیاد است یا خانواده اصلاً تشکیل نمی‏شود یا کم تشکیل می‏شود، یا اگر تشکیل شد، متزلزل است و در معرض نابودی و فناست. در این جوامع مشکلات روانی و عصبی بیشتر از آن جوامعی است که در آن‏ها خانواده‏هایی مستقر هستند و زن و مرد به یک نقطه و کانونی متصلند. نسل‏های بی‏حفاظ خانواده، بنیاد بسیار مهم و حائز اهمیتی است. فایده خانواده در تربیت نسل بشر و ایجاد انسان‏های سالم از لحاظ معنوی و فکری و روانی یک فایده منحصر به فردی است. هیچ چیز جای خانواده را نمی‏گیرد... وقتی نظام خانواده وجود داشته باشد، این میلیاردها انسان، هر کدامشان دو موکّل و دو پرستار ویژه دارند که هیچ چیز جای آن دو پرستار را نمی‏گیرد.خانواده یک محیط امنی است که در آن، چه فرزندان و چه خود پدر و مادر می‏توانند روح و فکر و ذهن خود را در این محیط امن و قابل اعتماد، سالم نگه دارند و رشد بدهند. وقتی خانواده سست شد، نسل‏هایی که همین طور پشت سرهم می‏آیند، بی حفاظ‏اند. انسان برای تربیت است، انسان برای هدایت و تعالی و کمال است. این نمی‏شود، مگر در یک محیط امن؛ محیطی که در آن عقده به وجود نیاید، انسان اشباع بشود، در آن تعلیمات هر نسلی به نسل بعد منعکس بشود و از کودکی یک انسان تحت تعلیم صحیح، روان، طبیعی و فطریِ دو معلم که نسبت به او از همه انسان‏های عالم مهربان‏ترند، یعنی پدر و مادر، قرار بگیرد. اگر خانواده‏ای در جامعه نباشد، همه تربیت‏های بشری و همه نیازهای روحی انسان‏ها ناکام خواهد ماند؛ زیرا طبیعت و ساخت بشری این گونه است که جز در آغوش خانواده و در محیط خانواده و در آغوش پدر و مادر آن تربیت سالم و کامل و بی عیب و بی عقده و آن بالندگی لازم روحی پیدا نخواهد شد. انسان زمانی از لحاظ روحی و عاطفی، صحیح و سالم و کامل بار خواهد آمد که در خانواده بار بیاید و در خانواده تربیت شود. اگر محیط زندگی آرام و مناسبی در خانواده حکم‏فرما باشد، می‏توان خاطرجمع شد که فرزندان از لحاظ ساختار عاطفی و روانی سالم هستند. در خانواده، سه دسته انسان اصلاح می‏شوند، یکی مردها که پدران این خانواده هستند، یکی زن‏ها که مادران این خانواده‏اند و دیگر کودکان که نسل بعدی این جامعه هستند. مختصّات خانواده خوب خانواده خوب یعنی، زن و شوهری که با هم مهربان باشند، با وفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبّت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این‏ها در درجه اول است. بعد، اولادی که در آن خانواده به وجود می‏آید، نسبت به او احساس مسؤولیت کنند. بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی سالم بزرگ کنند. بخواهند از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند. چیزهایی به او یاد بدهند، به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را بازدارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند. یک چنین خانواده‏ای اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسان‏ها در چنین خانواده‏ای خوب تربیت می‏شوند، با صفات خوب، بزرگ می‏شوند. با شجاعت، با استقلال عقل، با فکر، با احساس مسؤولیت، با احساس محبّت، با جرئت، جرئت تصمیم‏گیری، با خیرخواهی ـ نه بدخواهی ـ با نجابت؛ وقتی مردم جامعه‏ای این خصوصیات را داشته باشد، یعنی خیرخواه و نجیب و شجاع و عاقل و متفکر باشند و قدرت اقدام داشته باشند، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید. خانواده سالم، انتقال فرهنگانتقال فرهنگ‏ها و تمدن‏ها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و یک فرهنگ در یک جامعه و انتقالش به نسل‏های پی در پی، به برکت خانواده انجام می‏گیرد. اساس ازدواج و مهمترین مصلحت ازدواج، عبارت است از: تشکیل خانواده. علت هم این است که اگر خانواده سالمی در یک جامعه‏ای وجود داشته باشد، آن جامعه سالم خواهد شد و مواریث فرهنگی خودش را به صورت صحیح منتقل خواهد کرد. در آن جامعه تربیت کودکان به بهترین وجه صورت می‏پذیرد. لذاست که در آن کشورها و جوامعی که خانواده دچار اختلال می‏شود، معمولاً اختلالات فرهنگی ـ اخلاقی به وجود می‏آید. اگر نسل‏ها بخواهند فرآورده‏های ذهنی و فکری خود را به نسل‏های بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکن است. در محیط خانواده است که اول بار، همه هویّت و شخصیّت یک انسان براساس فرهنگ آن جامعه شکل می‏گیرد و این پدر و مادرند که به طور غیر مستقیم و بدون اینکه تحمیلی باشد، بدون اینکه خود آن‏ها تصنعی به کار ببرند، به طور طبیعی محتوای ذهن و فکر و عمل و معلومات و اعتقادات و مقدسات و... را به نسل بعدی منتقل می‏کنند. خانواده سالم، آرامش افراد نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن جزء بدترین کارهاست.خانواده در اسلام یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیله یک نفر دیگر، آن جایی که انسان در آن صفا می‏یابد، راحتی روانی می‏یابد، این محیط خانواده است. کانون خانواده در اسلام این قدر اهمیت دارد. اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و همزیستی این‏ها و در نهایت، زوجیّت آن‏ها را برای آرامش و سکن برای زن و مرد شناخته است.در قرآن، آیه «وَ جَعَلَ مِنها زَوجَهَا لِیَسْکُنَ إلَیها»2 آمده است. دو جا در قرآن، تعبیر سکن ـ تا آن جایی که یادم هست ـ وجود دارد.3 خدای متعال، زوج آدمی را از جنس او قرار داد، زوج زن را، زوج مرد را از جنس خود او قرار داده، «لیسکن الیها» تا اینکه آدمی بتواند ـ چه مرد و چه زن ـ در کنار شوهر یا همسر، احساس آرامش کند. این آرامش، سکونت و نجات از تلاطم‏های روحی و اضطراب‏های زندگی است. میدان زندگی، میدان مبارزه است و انسان در او دائماً در معرض نوعی اضطراب است؛ این بسیار چیز مهمی است. اگر این آرامش و سکونت به نحو صحیحی تحقق پیدا کند، زندگی سعادتمندانه می‏شود؛ زن خوشبخت می‏شود، مرد خوشبخت می‏شود، بچه‏هایی که در این خانه متولد می‏شوند و پرورش می‏یابند، بدون عقده رشد خواهند یافت و خوشبخت خواهند شد. یعنی از این جهت، زمینه برای خوشبختی همه این‏ها فراهم است.مفهوم خوشبختیخوشبختی عبارت است از: آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت. جشن و اسراف و زیاده‏روی، کسی را خوشبخت نمی‏کند. مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمی‏کند. پای بندی به روشِ شرع است که انسان را خوشبخت و سعادتمند می‏کند.همدیگر را بهشتی کنید!ازدواج و اختیار همسر، گاهی در سرنوشت انسان مؤثر است. خیلی از زن‏ها هستند که شوهرانشان را بهشتی می‏کنند. خیلی از مردها هم هستند که زن‏هایشان را بهشتی می‏کنند. عکس آن هم هست. اگر زن و شوهر، این کانون خانوادگی را قدر بدانند و برای آن اهمیت قائل باشند، زندگی امن و آسوده خواهد شد و کمال بشری برای زن و شوهر در سایه ازدواج خوب ممکن خواهد شد.گاهی هست که مرد در فعالیت‏های زندگی سر دو راهی می‏رسد. انتخاب باید بکند یا دنیا را و یا راه صحیح و امانت و صداقت را، یکی از این دو تا را باید انتخاب کند. این جاست که زن می‏تواند او را به راه اول یا به راه دوم بکشاند. متقابلاً، طرف عکس آن هم هست. شوهرها هم در مورد همسرانشان می‏توانند این طور تأثیرات را داشته باشند. سعی کنید با هم این طور باشید. هر دو کوشش کنید که یکدیگر را متدین، در راه خدا، در راه اسلام، در راه حقیقت، در راه امانت و صداقت، نگهدارید و مانع از انحراف و لغزش شوید.در دوران بسیار دشوار سال‏های مبارزات و همچنین سال‏های انقلاب، خیلی از زن‏ها شوهران خود را با صبر و همکاری‏شان بهشتی کردند. مردها رفتند به جبهه‏های گوناگون و خطرات را متحمل شدند. این زن‏ها در خانه‏ها لرزیدند و دچار تنهایی و غربت گشتند، اما زبان به شکوه باز نکردند، شوهران خود را تشویق هم کردند. این‏ها شوهران خود را بهشتی کردند و الا می‏توانستند طوری عمل کنند که شوهرانشان از رفتن به جبهه و از ورود به میدان مبارزه، و از ادامه مبارزه پشیمان شوند. می‏توانستند این طور عمل کنند، ولی نکردند. بی‏صبری نشان ندادند. شوهرانی هم بودند که همسرانشان را بهشتی کردند. هدایت آن‏ها، همکاری آن‏ها، دستگیری و کمک آن‏ها موجب شد که این زن‏ها بتوانند در راه خدا حرکت کنند. عکس آن را هم داشته‏ایم. زن‏هایی بوده‏اند که شوهران خود را اهل جهنم کرده‏اند و مردهایی هم بوده‏اند که زن‏های خود را جهنمی کرده‏اند. می‏توانید با هم همکاری کنید، همدیگر را اهل بهشت کنید، همدیگر را سعادتمند کنید، همدیگر را در راه تحصیل علم، تحصیل کمال، پرهیزکاری، تقوا و ساده زیستی کمک کنید.همدیگر را خوشبخت کنید!خیلی از زن‏ها هستند که شوهر خودشان را بهشتی می‏کنند. خیلی از مردها هستند که همسر خود را حقیقتاً سعادتمند می‏کنند. موارد عکس این هم هست. ممکن است مردهای خوبی باشند، زن‏هایشان آن‏ها را اهل جهنم کنند و زن‏های خوبی باشند که مردهایشان آن‏ها را اهل جهنم کنند. اگر چنانچه زن و مرد هر دو توجه داشته باشند، با توصیه‏های خوب، با همکاری‏های خوب، با مطرح کردن دین و اخلاق در محیط خانه ـ آن هم بیشتر از مطرح کردن زبانی، مطرح کردن عملی ـ این طور یکدیگر را کمک می‏کنند. آن وقت زندگی کامل و حقیقتاً وافی و شافی خواهد شد.انسان با راهنمایی و دلسوزی و تذکر بجا، با مانع شدن از زیاده روی‏ها و بعضی از کج رفتاری‏های همسرش، می‏تواند او را اهل بهشت کند. البته عکس آن هم هست. با افزون‏طلبی‏ها، با توقعات و با روش‏های غلطی که وجود دارد، می‏تواند همسر خود را جهنمی کند... .تواصوا بالحق و تواصوا بالصبرهمدلی و همکاری کردن، معنایش این است که همدیگر را در راه خدا حفظ کنید. تواصی به صبر و تواصی به حق کنید. اگر خانمِ خانه می‏بیند شوهرش دارد دچار یک انحرافی می‏شود، فرضاً در یک معامله نامشروعی دارد قرار می‏گیرد، توی یک جریان غلطی دارد می‏افتد، توی پول درآوردن‏های نادرست دارد می‏افتد، توی رفیق بازی‏های ناسالم دارد می‏افتد، اول کسی که باید او را حفظ کند، اوست. اگر متقابلاً مرد این احساس‏ها را به نوع دیگری از زنش کرد، اولین کسی که باید زن را حفظ کند، شوهر اوست. البته حفظ کردن هم، با محبت کردن و با زبان خوش و با منطق صحیح و با برخورد مدبرانه و حکیمانه حاصل می‏شود، نه با بد اخلاقی و قهر و این چیزها. یعنی هر دو مراقب باشند تا آن دیگری را در راه خدا حفظ کنند.با هم همکاری کنید، به هم کمک کنید، خصوصاً در امر دین. اگر می‏بینید طرف شما، شوهر یا زن شما کاهل نماز است، به نماز کم اهمیت می‏دهد، به راستگویی کم اهمیت می‏دهد، به مال مردم کم اهمیت می‏دهد، به شغل دولتی کم اهمیت می‏دهد، او را بیدار کنید، به او بگویید، به او بفهمانید و کمک کنید که خودش را اصلاح کند یا اگر می‏بینید که در امر محرم و نامحرم، در امر پاکی و نجسی، در امر حلال و حرام آدم بی اعتنا و بی مبالاتی است، به او توجه بدهید، او را آگاه کنید، کمک کنید که خوب شود. اگر دروغگو، و غیبت کن است، به او تفهیم کنید، نه این که دعوا کنید، نه این که اوقات تلخی کنید، نه این که مثل یک منتقد بداخلاق بنشینید یک کناری هی نق بزنید.مثل یک پرستار، نه آقا بالاسرزن و شوهر باید همدیگر را در راه صحیح و صراط مستقیم الهی حمایت کنند. اگر هر کدام از این‏ها مشاهده می‏کنند یک عمل خیر و یک کار شایسته‏ای از همسرانشان سر می‏زند، آن را تشویق کنند و اگر بر عکس، احساس کردند که خطایی، یک انحرافی ـ خدای نخواسته ـ وجود دارد، سعی در اصلاح آن بکنند، یکدیگر را در راه خدا کمک و تشویق کنند.زن و شوهر باید سعی کنند که یکدیگر را اصلاح کنند. نه مثل یک آقا بالاسر که مرتب به دیگری نیش بزند؛ نه! مثل یک پرستار، یک مادر و پدر دلسوز. وجه مشترک زوجین در زندگی باید عبارت باشد از: توجه به خدا و اطاعت دستورات الهی و عمل به فرامین خدا. زن و شوهر باید همدیگر را در این جهت حفظ کنند. اگر زن می‏بیند که شوهر او بی اعتنا به مسائل دینی است، او را با حکمت و اخلاق خوش و ظرافت و زیرکی زنانه، وادار به آمدن در راه خدا کند. مرد هم اگر می‏بیند زنش بی‏اعتناست، او هم باید همین تکلیف را انجام دهد. این از کارهای اساسی در زندگی است.مراقبت اخلاقیمهمترین کمک به همسر، این است که سعی کنید همدیگر را دین‏دار نگهدارید. مراقب باشید همسرتان خطای دینی نکند. این مواظبت هم به معنای پاسبانی و دیده بانی نیست. این مراقبت، مراقبت اخلاقی است، مراقبت مهربانانه و مراقبت پرستارانه است. اگر چنانچه خطایی از همسرتان دیدید، آن را باید با شیوه بسیار لطیف و عاقلانه‏ای در او از بین ببرید و برطرف کنید. یا با تذکر و یا با بعضی از مراعات‏ها نسبت به هم مسؤولیت دارید.زن اگر می‏بیند شوهرش در معاملاتِ بد افتاده، در رفیق بازی‏های بد و معاشرت‏های بد افتاده، یا مرد اگر می‏بیند زنش افتاده در بعضی تجمل پرستی‏های غلط یا ولنگاری‏های غلط، نباید بگوید: حالا او خودش است. شما هر کدام نسبت به هم وظیفه دارید. باید همت خود را متمرکز کنید. زن و مرد می‏توانند بر روی هم اثر بگذارند.شكرِ عملى، مهم استشكر، فقط گفتن «الهى شكر» و سجده شكر كردن نيست. شكر نعمت اين است كه انسان نعمت را بشناسد. بداند كه اين نعمت را خدا به او داده و استفاده از آن نعمت و رفتار با آن نعمت را (آن گونه) كه خدا مى‏پسندد، انجام دهد. اين معناى شكر نعمت است. اگر چنانچه «شكراً لِله» بگوييد اما دلتان با مفاهيمى كه گفتم آشنا نباشد، اين شكر نيست...ازدواج هم يك نعمت خدادادى است. خداى متعال اين همسرِ خوب را براى شما فراهم كرده است، پس بايد به شايستگى، شكر اين نعمت را به جا آوريد.اسرار زندگى را محكم نگه داريدزن و شوهر بايد راز هم را حفظ كنند، زن نبايد راز شوهرش را پيش كسى بازگو كند. مرد هم مثلاً نرود پيش رفقايش در باشگاه يا مثلاً فلان مهمانى و... راز همسرش را بازگو كند. حواستان جمع باشد، اسرار هم را محكم نگاه داريد تا زندگى ان‏شاءالله شيرين و مستحكم شود.غمخوار هم باشيدكمك واقعى اين است كه دو نفر غم‏ها را از دل هم برطرف كنند. هر كسى در دوره زندگى‏اش، گرفتارى و مشكل و غمى پيدا مى‏كند و ممكن است دچار ابهام و ترديد بشود. آن ديگرى در چنين موقعيتى، بايد به كمك همسرش بشتابد و به او كمك كند. غم را از دل او بردارد. او را راهنمايى كند و اشتباه و خطاى او را برطرف نمايد.ساده‏زيستى و ميانه‏روى زندگى را ساده برداريد، البته ما خيلى هم اهل زهد و تقوا نيستيم. خيال نكنيد. آن سادگى كه ما مى‏گوييم، آن سادگى زُهّاد و عبّاد و اين‏ها نيست. سادگى به نسبت اين كارهايى است كه مردمِ امروز مى‏كنند و الا نه، سادگى ما را اگر چنان‏چه آن مردان خدا بيايند نگاه كنند شايد هزار تا ايراد هم به آن‏چه كه ما سادگى مى‏دانيم بگيرند.زندگى‏تان را بر پايه اسراف قرار ندهيد، زندگى را ساده قرار دهيد. زندگى را آن طورى كه خداى متعال مى‏پسندد قرار دهيد و از طيبات الهى بهره‏مند شويد بر حسب اعتدال و عدالت. هم اعتدال و ميانه‏روى و هم عدالت. يعنى ملاحظه انصاف را بكنيد، ببينيد ديگران چطورى‏اند. خيلى بين خودتان و ديگران فاصله درست نكنيد.يكى از موجبات سعادت خانواده‏ها و اشخاص، اين است كه تقيدات زايد و تجملات زيادى و پرداختن بيش از اندازه لازم به امور مادى، از زندگى‏ها دور شود. لااقل بخش اصلىِ زندگى محسوب نشود؛ يك چيز حاشيه‏اى، يك كنار باشد. زندگى را از اول بايد ساده برداشت و محيط زندگى را بايد محيط قابل تحملى كرد.ساده زندگى كردن منافاتى با رفاه هم ندارد. آسايش هم كه اصلاً در سايه ساده زندگى كردن است.مسابقه بدون برندهاسير تجملات و تشريفات و چشم و هم‏چشمى‏ها نشويد. خودتان را در دام مسابقه مادى در امر زندگى نيندازيد. هيچ كس در اين مسابقه، خوشبخت و كامياب نمى‏شود. اين ظواهرِ زرق و برق‏دارِ زندگى شخصى، اين‏ها هيچ كدام انسان را نه خوشبخت مى‏كند، نه دلشاد و راضى مى‏كند.اصلاً انسان هرچه گيرش مى‏آيد، باز چيز بيشترى را مى‏خواهد. در حسرت يك چيز بهترى است. در شرع مقدس هست: العفاف و الكفاف؛ به همان زندگى كه بشود گذراند و انسان محتاج كسى نباشد و در عسرت نباشد. اين جور پيش ببريد.زندگى تشريفاتى، زندگى تجملاتى، زندگى اشراف‏منشى، زندگى پرخرج و زندگى مصرفى، انسان‏ها را بدبخت مى‏كند. اين خوب نيست. زندگى بايد با كفاف و راحت بگذرد نه پُر خرج و مُسرفانه. اين دو تا را بعضى‏ها چرا با هم اشتباه مى‏كنند؟ با كفاف يعنى محتاج كسى نباشند و بتوانند زندگى‏شان را اداره كنند، بدون احتياج به هيچ كس. دلخوشى هم بايد داشته باشند و الا زندگى با درآمدِ زياد و مخارج زياد و تشريفات كه خوب نيست. اين‏ها اصلاً راحتى نمى‏آورد، دلخوشى نمى‏آورد.اول زندگى را ساده برداريد، هرچه مى‏توانيد در اين جهت سعى كنيد. البته، اعتقاد نداريم كه افراد بايستى بر عيال خودشان، بر نزديكان خودشان سخت‏گيرى‏هاى تنگ‏نظرانه بكنند. اين عقيده را نداريم، اما عقيده داريم كه همه از روى عقيده و ايمان و عشق و دل خودشان به يك حدى قانع باشند.زندگى را ساده بگيريد، خودتان را اسير تشريفات نكنيد. اگر از اول وارد مسابقه تشريفات شديد، ديگر رها شدن از آن سخت است. حالا هم جمهورى اسلامى است. اگر كسى بخواهد ساده زندگى كند مى‏تواند. يك روزى بود كه نمى‏شد، سخت بود. اگرچه بعضى به دست خودشان (زندگى را) مشكل مى‏كنند. در لباسشان، در مسكنشان، در تجملاتشان، همه را بر خودشان سخت مى‏كنند.قناعت براى همه مفيد استبه شما عرض مى‏كنم: ما شما را دعوت نمى‏كنيم به زُهد سلمان و ابوذر. بين امثال من و شما، با سلمان و ابوذر، فاصله خيلى زياد است. ما هرگز ـ نه من و نه شما ـ طاقت آن چيزها را و آن علوّ و عروج و آن والايى را نداريم كه بخواهيم خودمان را به آن چيزها برسانيم. يا مثلاً فرض كنيد كه آرزوى آن را حتّى در دلمان بياوريم. اما من اين را عرض مى‏كنم كه اگر بين ما و آن‏ها، زندگى ما و زندگى آن‏ها، هزار درجه فاصله است، مى‏شود اين هزار درجه را، ده درجه، بيست درجه، صد درجه كم كرد. خودمان را به زندگى آن‏ها نزديك كنيم.قناعت كنيد، از قناعت خجالت نكشيد. بعضى‏ها خيال مى‏كنند كه قناعت مال آدم‏هاى تهى‏دست و فقير است و اگر آدم (وضع مالى خوبى) داشت، ديگر لازم نيست قناعت كند. نه، قناعت يعنى در حد لازم، در حد كفايت، انسان توقف كند.توقعات مادىِ زياد و بالا، موجب تنگى معيشت و موجب ناراحتى خود انسان مى‏شود. اگر انسان توقع خودش را از زندگى توقع كمى قرار دهد، اين مايه سعادت خواهد بود. نه فقط براى آخرت انسان خوب است. كه براى دنياى انسان هم خوب است.سعى‏تان را بگذاريد بر زندگى ساده و به دور از اشرافى‏گرى، بر زندگى‏اى كه منطبق باشد بر زندگى متوسط مردم. نمى‏گويم پايين‏ترين مردم؛ (مى‏گويم) متوسط مردم. نگاه نكنيد به مسابقه مادى‏گرى. مسابقه هست. چنان‏كه در راه بهشت خدا مسابقه هست، در راه بهشت خيالى دنيا هم مسابقه هست. براى تجملاتش، براى مقام و قدرتش، براى اسم درآوردن و معروف شدنش، مسابقه هست. اين مسابقه، مسابقه ناسالمى است... هر كدام كه بخواهيد به اين مسابقه وارد شويد آن ديگرى مانع شود و به عنوان يك ناصح، عمل كند.در همه مراحل بايستى ميانه‏روى و قناعت و گرايش به روش متواضعانه و فقيرانه را فراموش نكرد كه اين نظر اسلام است.از مراسم عروسى آغاز كنيددر همه امور زندگى‏تان سادگى را رعايت كنيد. اولش هم از همين مراسم ازدواج است، از اين‏جا شروع مى‏شود. اگر ساده برگزار كرديد، قدم بعدى‏اش هم مى‏شود ساده و الا شما كه رفتيد آن مجلس كذايىِ مثل اعيان و اشراف‏هاى زمان طاغوت را درست كرديد، بعد ديگر نمى‏توانيد برويد توى خانه كوچكى مثلاً با وسايل مختصرى زندگى كنيد. اين جور نمى‏شود ديگر. چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، زندگى را پايه‏اش را بر اساس سادگى و ساده‏زيستى بگذاريد تا زندگى بر خودتان، بر كسانتان و بر مردم جامعه ان‏شاءالله آسان شود.حالِ پدر و مادر را رعايت كنيدمتأسفانه اين پرداختن به تشريفاتِ ازدواج و مهريه‏هاى گران و جهيزيه‏هاى سنگين و مجالس آن‏چنانى خيلى اخلاق‏ها را فاسد كرده است. شما دخترها و پسرها كه عروس و داماد مى‏شويد، پيشقدم شويد. بگوييد ما اين جورى نمى‏خواهيم، به اين زيادى نمى‏خواهيم. وقتى جامعه مشكل دارد وقتى در جامعه فقير هست بايد انسان ملاحظه كند.ما به دخترها و پسرها سفارش مى‏كنيم اصرار نكنيد. زياده نخواهيد. پدر و مادرها را زير فشار قرار ندهيد تا در رودربايستى بمانند... اين چيزها را بريزيد دور. اصل، يك حادثه انسانى است. آن چيست؟ زناشويى، انسانى‏ترين كارهاى دنياست. اين را مادى و پولى نكنيد، آلوده‏اش نكنيد.اگر دختر و پسر اهل قناعت و ساده‏زيستى باشند، بزرگ‏ترها هم مجبور مى‏شوند از آن‏ها تبعيت كنند.حجاب و عفافاسلام كه راجع به حجاب حرف مى‏زند، آيات قرآن كه راجع به حجاب حرف مى‏زند، راجع به حدود زن و مرد با يكديگر دستور دارد، اين به خاطر خود مردم است، به خاطر همين خانواده‏هاست. همين دخترهاى جوان كه شوهرشان را مى‏خواهند از دست ندهند، اين پسرهاى جوان كه زن محبوبشان را مى‏خواهند از دست ندهند، اين بدون حجاب و بدون رعايت نمى‏شود، آياتِ قرآن اين طور حكمت‏آميز و عميق است.اين محرم و نامحرم‏ها، اين حجاب و حفظ زن، اين «قُل لِلْمؤمنين يَغُضُّوا مِن أبصارِهم وَ يَحفَظُوا فُرُوجَهُم... وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ يَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ وَ يَحفَظنَ فُروجَهُنَّ»4، چشم‏هايتان را به هر منظره‏اى باز نكنيد، به هر چيزى نگاه نكنيد تا به هر طرفى كشانده نشويد. اين براى چيست؟ اين براى اين است كه اين زن و شوهر به هم مهربان و وفادار بمانند. آن مردى و آن زنى كه در جوامع فاسد دنيا به هر جا رسيدند، به هر گذرگاهى كه رفتند، هر طور دلشان خواست سوء استفاده كردند و اختلاط پيدا شد، ديگر براى آن‏ها محيط خانوادگى چه قدر اهميت پيدا خواهد كرد؟ هيچ. اسمش را هم گذاشته‏اند آزادى كه اگر اين آزادى باشد، بزرگ‏ترين بليه‏هاى بشر محسوب مى‏شود. آن مردى كه هر طور دلش بخواهد به هر طرف متمايل باشد به طرف زن‏ها، عنانى ندارد، حفاظى ندارد و آن زنى كه با حيا و عفاف و حجاب انسانى آراسته نيست، حفاظى ندارد، چنين زن و مردى براى زن خودشان، براى شوهر خودشان احترامى و اهميتى قائل نيستند. در اسلام، زن و مرد در مقابل هم مسئول هستند و به هم علاقه‏مندند. به هم محتاج و وابسته‏اند. يك سلسله عظيم و طولانى كه از احكام ناشى مى‏شود از چيست؟ از اين‏كه مى‏خواهند خانواده محكم بماند و اين زن و شوهر به هم خيانت نكنند و با هم باشند.هدف زندگیزندگی یک کاروان طولانی است که منازل و مراحلی دارد؛ هدف والایی نیز دارد. هدف انسان در زندگی باید این باشد که از وجود خود و موجودات پیرامونش برای تکامل معنوی و نفسانی استفاده نماید. اصلاً ما برای این به دنیا آمده‏ایم. ما در حالی وارد دنیا می‏شویم که از خود اختیاری نداریم. کودکیم و تحت تأثیر هستیم، اما تدریجاً عقل ما رشد می‏کند و قدرت اختیار و انتخاب پیدا می‏کنیم. این جا آن جایی است که لازم است انسان درست بیندیشد و درست انتخاب کند و بر اساس این انتخاب حرکت کند و به جلو برود.اگر انسان این فرصت را مغتنم بشمرد و از این چند صباحی که در این دنیا هست، خوب استفاده کند و بتواند خودش را به کمال برساند، آن روزی که از دنیا خارج می‏شود، مثل کسی است که از زندان خارج شده و از این جا زندگی حقیقی آغاز می‏شود.ازدواج، یک ارزش اسلامیمطلب اصلی و اول، این است که این ازدواجی که خدای متعال سنت قرار داده و آفرینش هم آن را اقتضا می‏کند، یکی از نعمت‏ها و اسرار الهی و یکی از پدیده‏های اجتناب‏ناپذیر زندگی بشری است.می‏شد که خداوند در قوانین آسمانی، این موضوع را لازم، واجب و حتمی و یا مجاز کند و مردم را رها کند تا یکی یکی بروند و با هم ازدواج کنند، اما این کار را نکرده است. بلکه ازدواج را یک ارزش قرار داده، یعنی کسی که ازدواج نمی‏کند، خود را از این ارزش محروم نموده است.خداوند از زن و مرد تنها خوشش نمی‏آیدخدای متعال از زن و مردِ تنها خوشش نمی‏آید، مخصوصاً آن‏هایی که جوانند و بار اولشان است. مخصوص جوان‏ها هم نیست. خدای متعال از زندگی مشترک و مزدوج خوشش می‏آید.آدمِ تنها، مرد تنها و زن تنها که همه عمر را به تنهایی می‏گذرانند، از دید اسلام یک چیز مطلوبی نیست. مثل یک موجود بیگانه است در مجموعه پیکره انسانی. اسلام این طور خواسته که خانواده، سلول حقیقی مجموعه پیکره جامعه باشد، نه فرد تنها.سنت پیامبر: ازدواج به موقع روایت معروفی داریم که پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله) فرموده‏اند: نکاح سنت من است. البته این سنتِ آفرینش است، سنت میان انسان‏ها و همه اقوام و ادیان است. پس چرا فرموده‏اند: سنت من؟ چه اختصاصی وجود دارد؟ شاید از این جهت باشد که اسلام بر این امر تأکید بیشتری ورزیده و این تأکید در ادیان الهی دیگر کمتر است. شما ملاحظه می‏کنید، این تأکیدی که اسلام بر ازدواج کرده، در این مکاتب اجتماعی و فلسفه‏های رایج اجتماعی و سیاست‏های معمولی دنیا، وجود ندارد. اسلام اصرار دارد که پسرها و دخترها در همان سنینی که برای ازدواج آماده‏اند، ازدواج نمایند.نکاح، علاوه بر یک تقاضای طبیعی، یک سنت دینی و اسلامی نیز هست. بنابراین خیلی آسان است که کسی از طریق این اقدام وعمل که طبیعت و نیاز او آن را ایجاب می‏کند، ثواب هم ببرد؛ چون سنت است و به قصد ادای سنت پیامبر و اطاعت امر ایشان به این کار اقدام نماید.ازدواج یک سنت طبیعی و الهی است. این را پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله) به سنت خودشان تعبیر می‏کنند. معنایش این است که در اسلام بر روی این مسأله تأکید ویژه‏ای شده؛ چرا؟ به خاطر اهمیت این مسأله، به خاطر تأثیر عمیق تشکیل خانواده در تربیت انسان، در رشد فضایل، در ساخت و ساز انسان سالم از لحاظ عاطفی، رفتاری، روحی و تربیت‏های بعدی.ازدواج در حال شور و شوقپیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله) اصرار داشتند جوان‏ها زود ازدواج کنند ـ چه دخترها و چه پسرها ـ البته با میل خودشان و با اختیار خودشان؛ نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعه خودمان این را رواج دهیم. جوان‏ها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشده‏اند، در همان حال گرمی و شور و شوق، باید ازدواج کنند. این برخلاف برداشت و تلقّی خیلی از افراد است که خیال می‏کنند ازدواج‏های دوران جوانی، ازدواج‏های زودرس است و ماندگار نیست. درست برعکس است. این‏گونه ازدواج‏ها اگر درست صورت بگیرد، ازدواج‏های بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانواده‏ای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.ازدواج در آغازِ احساس نیازاسلام اصرار دارد بر این که این پدیده در اوان خود، هر چه زودتر، از آغاز احساس نیاز انجام گیرد. این هم از اختصاصات اسلام است. هر چه زودتر بهتر، زود که می‏گوییم، یعنی از همان وقتی که دختر و پسر احساس نیاز می‏کنند به داشتن همسر. هر چه این کار زودتر انجام بگیرد، بهتر است. علت چیست؟ علت این است که اولاً برکات و خیراتی که در امر ازدواج وجود دارد، در وقت خود و زودتر از این که زمان بگذرد و عمر تلف بشود، برای انسان حاصل خواهد شد. ثانیاً جلوی طغیان‏های جنسی را می‏گیرد. لذا می‏فرماید: «من تزوج احرز نصف دینه». طبق این روایت معلوم می‏شود که نصف تهدیدی که انسان درباره دین خود می‏بیند، از طرف طغیان‏های جنسی است که خیلی رقم بالایی است.برکات و فواید ازدواجفرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعه خانواده، یکی از فرصت‏های مهم زندگی است. برای زن و مرد ـ هر دو ـ این یک وسیله آرامش و آسایش روحی و وسیله دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی است. وسیله تسلی، وسیله پیدا کردن یک غمخوارِ نزدیک که برای انسان در طول زندگی لازم است. قطع نظر از نیازهای طبیعی انسان که نیازهای غریزی و جنسی می‏باشد، مسأله تولید نسل و داشتن فرزند هم خود از دلخوشی‏های بزرگ زندگی است.پس می‏بینید از هر دو طرف که انسان نگاه می‏کند، ازدواج یک امر مبارک و یک پدیده بسیار مفید است. البته مهمترین فایده ازدواج، همان تشکیل خانواده است و بقیه مسائل، فرعی و درجه دو و یا پشتوانه این مسأله است؛ مثلِ تولید نسل یا ارضای غرایز بشری، این‏ها همه درجه دو است، درجه اول همان تشکیل خانواده است.بنای نسل بشری؛ به ازدواج است. قوام عالم به ازدواج است. انتقال تمدن‏ها و فرهنگ‏ها به ازدواج است. بقای استقلال جوامع ـ چه از لحاظ سیاسی و چه از جهات دیگر ـ به ازدواج است. برکات فراوانی بر ازدواج وارد است.شرایط کمالیِ ازدواجدر شرع آمده که پیوند ازدواج را محکم نگهدارید. بعد هم شرایط زیادی برای ازدواج در همه زمینه‏ها معین کرده است. در زمینه اخلاق و رفتار گفته: وقتی زن گرفتید، وقتی شوهر کردید، باید اخلاقتان را خوب کنید، باید همکاری کنید، باید گذشت کنید، باید محبت کنید، باید او را دوست بدارید و باید به او وفاداری کنید. این‏ها همه‏اش احکام شرع است، این‏ها همه‏اش دستورات است.و البته از لحاظ شرایط مادی سهل‏ترین است. آن چه که در ازدواج مهم است، رعایت‏های بشری و انسانی است. رعایت‏های اخلاقی است که دختر و پسر باید با همدیگر تا آخر عمرشان رعایت کنند و رعایت اصلی حفظ این پیوند است.شرع مقدس اسلام در روابط اجتماعی، این امر انسانی را امضا کرده، اما شرایطی برای آن قرار داده است. یکی از این شروط این است که این امر انسانی از حالت رابطه انسانی به یک معامله تجاری و بده ـ بستان مالی تبدیل نشود. این را شرع مقدس دوست نمی‏دارد. البته این شرایط شرایط کمالند؛ نه صحت، اما واقعاً شرطند.تقسیم کارهاوقتی دو نفر در کنار هم قرار می‏گیرند و همسر می‏شوند، بعضی از وظایف وجود دارد که بین این‏ها مشترک است. مانند کشیدن بارهای خانواده، همکاری‏های گوناگونی که در راه‏بردن خانواده مؤثر است. این‏ها باید با هم همکاری کنند. این کارها بین زن و مرد مشترک است. حداکثر این است که تقسیم کار شود. گاهی تقسیم کار هم نمی‏کنند اما بهتر این است که تقسیم کار هم بشود. بخشی از کارها را زن انجام می‏دهد، بخشی را مرد انجام می‏دهد. مثل همه همکاری‏هایی که وجود دارد؛ مثل همه همسنگری‏ها. در محیط خانواده، زن و شوهر با هم همکاری کنند. اگر شوهر مشکلی یا مضیقه‏ای دارد، زن با او بسازد، اگر زن، داخل خانه یا در محیط کار یا هر جور که هست، دشواری دارد، شوهر باید به او کمک کند. خود را در سرنوشت همسر باید شریک بدانند، هر دوی آن‏ها این را برای خاطر خدا انجام دهند.به هم روحیه بدهیدهمکاری و کمک، گاهی به این نیست که وارد حجم کار یکدیگر بشوند. نه، بلکه یکدیگر را روحاً تدارک کنند. مردها معمولاً با مسائل مشکل‏تری در جامعه برخورد دارند، زن‏ها می‏توانند به آن‏ها روحیه بدهند. می‏توانند خستگی آن‏ها را از تنشان بیرون کنند. به آن‏ها تبسم کنند و به آن‏ها دلخوشی دهند. اگر چنانچه خانم‏ها هم، کاری بیرون از خانه دارند، مرد کمک کند و او را تقویت نماید.مراد از همکاری، همکاریِ روحی است. این‏که زن ضرورت‏های مرد را درک کند، فشار اخلاقی روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای نکرده به راه‏های نادرست متوسل بشود. او را به ایستادگی و مقاوت در میدان‏های زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنان چه کار او مستلزم این است که یک مقداری به وضع خانوادگی، رسیدگی کافی نداشته باشد، این را به رخ او نکشد، این‏ها مهم است. این‏ها وظیفه‏هایی است از طرف زن. از طرف مرد هم وظیفه است که ضرورت‏های زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد.زمینه‏سازی برای موفقیتپسر اگر می‏بیند دختر در راه انجام تکالیف اسلامیِ خودش، قدم خیری می‏خواهد بردارد، وسایل را برایش فراهم بکند و مانع تراشی نکند. بعضی دخترها هستند می‏خواهند، فرض کنید؛ ادامه تحصیل بدهند، درس دین بخوانند، با قرآن آشنا شوند، کارهای خیر کنند و در بعضی از امور خیریه شرکت داشته باشند؛ شوهرانشان گاهی نسبت به این‏ها بداخلاقی می‏کنند که ما حوصله این کارها را نداریم! ما زن گرفته‏ایم که زندگی کنیم. نمی‏گذارند این دختر به کار خیر برسد. به عکس، بعضی از مردها می‏خواهند صدقات جاریه بدهند، می‏خواهند شرکت در مسائل گوناگون داشته باشند، زن مانع می‏شود.شرط مهم فعالیت اجتماعی خانم‏ها بعضی از ما می‏پرسند: شما موافقید زن‏ها بروند کار کنند؟ ما می‏گوییم: البته، ما با بی‏کاری خانم‏ها مخالفیم؛ زن باید کار کند. البته کار دو جور است: یکی کارِ داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است؛ اگر کسی استعداد دارد در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است. منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این اشتغال ـ حتی در داخل خانه ـ به پیوند زن و شوهر لطمه‏ای نزند. بعضی از خانم‏ها هستند که خودشان را از صبح تا شب می‏کُشند، بعد که مرد به خانه می‏آید، حوصله یک لبخند زدن به او را هم ندارند. این، بد است. کارِ خانه را باید کرد اما نه آن‏قدری که این کار به انهدام خانواده منتهی بشود.زن اگر خواست برود کار کند، اشکالی ندارد، اسلام هم مانع نیست. اما این وظیفه او نیست، بر او واجب و لازم نیست. چیزی که بر او واجب است، عبارت است از حفظ فضای حیاتی برای مجموع خانواده.تشویق یکدیگر در میدان مسابقه خیراتدر همه احوال و اوضاع رعایت همدیگر را بکنید، به هم کمک کنید، عون و بازوی همدیگر باشید، به خصوص در راه خدا و در راه انجام وظیفه. اگر پسر در راه خداست، دختر به او کمک کند و اگر دختر در راه انجام وظیفه و در راه خداست، پسر به او کمک کند. هر کدام مجاهدت می‏کنند، آن دیگری به او کمک کند.اگر پسر در کارِ علم و در کار تلاش و مجاهدت در ارگان‏های جمهوری اسلامی است، آن خانم با او همکاری کند که بتواند کارش را راحت انجام بدهد. مردها به زن‏هایشان فرصت بدهند تا زن‏ها هم بتوانند در این میدان‏های مسابقه معنویت وارد شوند. اگر می‏خواهند تحصیل علم کنند، بتوانند. اگر هم می‏خواهند در کارهای اجتماعی وارد شوند، بتوانند.زن و شوهر کوشش کنند یکدیگر را به راه خدا هدایت کنند. یکدیگر را در راه مستقیم نگه دارند و حفظ کنند. این «تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر»5 را که خاصیت مسلمانی است و مهم‏ترین خصوصیت ایمان است، مد نظر داشته باشند.هر دو به یکدیگر نسبت به دیندار بودنشان و رعایت تقوا کمک کنند. یعنی مرد کمک کند که زنش بتواند دیندار باشد و رعایت تقوا را بکند. زن هم کمک کند که مرد بتواند دیندار باشد و بتواند پاکدامن بماند و بتواند با تقوا حرکت کند. منظور از کمک فقط شستن ظرف و... نیست، البته این‏ها هم کمک است ولی منظور، بیشتر، کمک روحی است. کمک معنوی و فکری است. در راه اسلام یکدیگر را ثابت قدم بدارند، همدیگر را توصیه به تقوا و صبر، و توصیه به دینداری، عفاف، قناعت، ساده زیستی و... کنند. با هم همکاری کنند تا بتوانند ان‏شاءالله به بهترین وجهی بگذرانند.غم‏خواری، کمک واقعیکمک واقعی به دیگری، این است که دو نفر غم‏ها را از دل هم برطرف کنند. هر کسی در زندگی‏اش گرفتاری پیدا می‏کند، غمی پیدا می‏کند، مشکلی پیدا می‏کند، ابهامی پیدا می‏کند، تردیدی پیدا می‏کند. هر کدام از دو نفر، در چنین موقعیتی باید به کمک همسرش بشتابد و به او کمک کند. غم را از دل او بردارد، او را راهنمایی کند. اشتباه او را برطرف کند. اگر می‏بیند خطایی دارد از او سر می‏زند جلوی او را بگیرد.اهمیت فراوان مدیریتِ کدبانووظایف داخل خانه زنان، نه اهمیتش کم‏تر از وظایف بیرونی است و نه این که زحمتش کم‏تر است. شاید زحمتش بیشتر هم باشد. او هم برای این‏که این محیط را اداره کند، به تلاش و کوشش احتیاج دارد. چون مدیر داخل خانه زنان هستند. آن کسی که اداره می‏کند، کدبانو، یعنی آن کسی که محیط خانواده تحت اشراف اوست. تحت نظارت و تدبیر و مدیریت اوست. خیلی کار پر زحمتی است. خیلی کار ظریفی است. فقط هم ظرافتِ زنانه از عهده انجام این کار بر می‏آید. هیچ مردی امکان ندارد بتواند این ظرافت‏ها را رعایت کند. زن توی خانه بی‏کار نیست. یک عده‏ای خیال می‏کنند زن در خانه بی‏کار است. نخیر، زن توی خانه، بیشترین و سخت‏ترین و ظریف‏ترین کارها را انجام می‏دهد.برخی فکر می‏کنند اگر زنی مثلاً کارش عبارت شد از همان کارِ خانه، این اهانت به زن است؛ نه! هیچ اهانت نیست. بلکه مهم‏ترین کار برای زن این است که زندگی را سرِ پا نگهدارد.بچه‏داری، هنر بزرگ بعضی از کارهای خانه خیلی سخت است. بچه‏داری از آن کارهای سخت است. شما هر کاری را در نظر بگیرید که خیلی دشوار باشد، در مقابل بچه داری در واقع آسان است. بچه داری، هنر خیلی بزرگی است. مردها یک روز هم نمی‏توانند این کار را انجام دهند. زن‏ها با دقت، با حوصله و با ظرافت، این کارِ بزرگ را انجام می‏دهند. خدای متعال، در غریزه آن‏ها این توان را قرار داده است. بچه‏داری کار سختی است که انسان را فرسوده می‏کند و واقعاً از پا می‏اندازد.جمعِ بین کار و زندگی جوانانی که مشغول کاری در راه خدا هستند، با گرفتن همسر، با ازدواج، نباید کارشان را متوقف کنند.ما به مردها همیشه سفارش می‏کنیم وقتی کار دارند، اشتغال دارند، از خانه و زندگی قهر نکنند. بعضی‏ها صبح اول وقت می‏روند بیرون تا ساعت ده شب. نه! ما معمولاً به کسانی که برایشان ممکن است سفارش می‏کنیم حتی ظهرها را بروند با زن و بچه‏شان باشند. در محیطِ خانوادگی، غذایشان را بخورند، یک ساعتی با هم باشند، بعد بیایند دنبال کارشان، باز حتماً در زمان مناسب، اول شب بروند بچه‏ها را ببینند، ملاقات خانوادگیِ حقیقی داشته باشند.زن، قوی‏تر از مرد است! این آقایان که می‏بینید ماشاءالله یال و کوپالی دارند، این‏ها همه‏اش ظاهر است، جسم قوی است، اما از لحاظ پیچیدگیِ ذهنی و در زمینه‏های احساسی و عاطفی، زن قوی‏تر از مرد است، قدرت تحملش زیاد است، راه‏ها را بلد است... طبیعت زن این است. اغلبِ زن‏ها، البته ممکن است بعضی از زن‏ها هم این‏طور نباشند، بهتر می‏توانند در این مصافِ دوستانه بر عواملِ سردی، فایق بیایند. با یک مقدار کوتاه آمدن، با یک مقدار خوش اخلاقی کردن، با ابزارهایی که هست این کار را بکنند. مرد را بکشانند به آن جایی که باید قرار بگیرد، تا ان‏شاءالله زندگی شیرین‏تر شود.پي نوشت : 1ـ اشاره به آیه کریمه: «ضَرَبَ اللّهُ مَثلاً کَلِمةً طیبةً کَشَجَرةٍ طَیبةٍ...» ابراهیم/ 24. 2ـ اعراف/ 189.3ـ «وَ مِن آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکُم مِن أنفسِکُم أزواجاً لِتَسکُنُوا إلَیها...» روم/ 21. 4ـ نور/ 30.5ـ والعصر /3.منابع: ماهنامه شمیم یاس، شماره 23ماهنامه شمیم یاس، شماره 25ماهنامه شمیم یاس، شماره 26ماهنامه شمیم یاس، شماره 27ماهنامه شمیم یاس، شماره 28ماهنامه شمیم یاس، شماره 32ماهنامه شمیم یاس، شماره 33ماهنامه شمیم یاس، شماره 34ماهنامه شمیم یاس، شماره 35ماهنامه شمیم یاس، شماره 36
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن