تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غذا خوردن نزد مصيبت‏زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهليت است و سنّت پيامبر صلى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831189290




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در مدح امام هادی(علیه السلام) – قسمت اول


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در مدح امام هادی(علیه السلام) – قسمت اول
در مدح امام هادی(علیه السلام) – قسمت اول «جدّ امام مهدى علیه السلام » اى آسمان ز شرم، مهت را دو پاره کن تکرار معجز نبوى را دوباره کن تا بشکند غرور تو در اوج آسمان اى آفتاب ماه زمین را نظاره کن از خانه‏ ى جواد دمیده است آفتاببر مقدمش نثار هزاران ستاره کن از کهکشان نور به کف گیر سبحه‏ ها هر روز و شب فضایل او را شماره کن تا سر نهند بیت جواد الائمه رااى جبرییل سوى ملایک اشاره کن گرم از محبتش سرمستان عشق رانرم از ولایتش دل هر سنگ خاره کن اى نور بخش محفل افلاک یا على امشب بسوى خاک نشینان نظاره کن **********مژده اى دل كه دلربا آمدمژده اى دل كه دلربا آمددلربايى گره گشا آمدمحنت و درد و غم فرارى شدشادى و رحمت و صفا آمدبعد شوال ماه ذيقعدهشامل رحمت خدا آمدكلك رحمت كشيده نقشى راكز خدا بانك مرحبا آمداز منادى ندا رسد در گوشمژده اى مومنان رضا آمدنجمه را داده ذات حق پسرىكه از او جان به جسم ما آمدهشتمين جانشين ختم رسلحجت ذات كبريا آمدهفتمين نور ديدگان علىششمين يار مجتبى آمدپنجمين حافظ قيام حسينكاتب شرح كربلا آمدچهارمين رهبر عبوديترهبرى پاك و پارسا آمدسومين پاسدار بحر علومبهر تفسير هل اتى آمددومين استاد فقه واصولمعنى نون انما آمداولين پور موسى جعفربهر تثبيت ارتضا آمدعالم آل احمد است رضايادگار محمد است رضانام او پاسدار نام عليستمشى او حافظ مرام عليستچون كلام على كلام خداستذكر او دائما كلام عليستبر رضاى خدا رضاست رضادر رضايش همه پيام عليستنام او را على نهاده خداچون ولايت فقط به نام عليستشهد جانش به كام ما نوش استنوش هستى ز شهد جام عليستمحترم نزد مقام وى استچون مقام رضا مقام عليستاز قوامش دوام مكتب ماستچون قوام رضا قوام عليستحرمت اوست محترم به همهاحترامش به احترام عليستكللهم نور واحد از گفتنرمز ورازش زاحتشام عليستدل ما صيد دام عشق رضاستچونكه هر عاشقى به دام عليستداد مظلوم گيرد از ظالمدر كفش تيغ انتقام عليستعين نامش علامت جود استلطف لامش ز لطف لام عليستهست درياى او يم رحمتز آنكه رحمت ز لطف عام عليستهر كه گردد چون من غلام رضااين يقين دان كه او غلام عليست**********آن نازنينآن نازنين كه وصف جمالش خدا كندامشب خدا كند كه نگاهى به ما كندآن دلنواز از دل و از جان عزيزترباشد كه درد جان و دل ما دوا كندآن بى نياز از همه غير خدا خوش استما را گره ز كار فرو بسته وا كندآن محو ذات خالق و بى اعتنا به خلقشايد بما شكسته دلان اعتنا كندآن چشمه دعا كه دعا مستجاب از اوستچون مى‏ شود به حالت ما هم دعا كندپيوند خورده زندگى ما به مهر اواين رشته را كس نتواند جدا كندعالم به خوان رحمت او ميهمان ولىيك تن نشد كه حق نمك را ادا كندخواهد كند ثناى كسى را اگر كسىبهتر همين كه مدحت ابن الرضا كندابن الرضاى دوم و چارم ابوالحسنكه امشب جهان را ز رخش با صفا كندچارم على ز عترت و نور دل جوادكو چون جواد لطف نمايد عطا كندگويى على به روى محمد كند نگاهچون اين پسر بروى پدر ديده وا كندهادى دهم امام كه در روزگار خويشجابر سرير معدلت مرتضى كندديدار او كدورت دل را جلا دهدايماى او حوائج مردم روا كندبايد رضا خاطر او آورد بدستخواهد ز خود هر آنكه خدا را رضا كندآنكو كند فصيح تكلم به هر زبانكى از جواب راز دل ما ابا كندكار خدا به امر خدا مى ‏كند بلىمن عاجزم از اين كه بگويم چها كندابن السبيلك چون زابن الرضا سوالاز راز بعثت سه تن از انبياء كندگيرد جوان خويش و نشيند ز پا و بازيحيى ابن اكثم از پى او ادعا كنداو نيز مفتضح ز سوال و جواب خويشاقرار بر فضيلت آن مقتدا كنداى هر چه هست عالم و آدم فداى اودر حفظ دين چو هستى خود را فدا كنددر راه سر بلندى قرآن كند درنگبر او هر آنقدر متوكل جفا كنداز جور و ظلم دشمن و تبعيد و حبس و قتلراضى بهر چه حكمت حق اقتضا كندبا سعى و صبر خويش بگرد حريم دينهر جا حصار محكمى از نو بنا كندنور خدا كجا و بساط شراب آهخصم سياه دل ز خدا كى حيا كندكى آيد از ولى خدا خواندن سرودخواند ولى چنانچه سرورش عزا كنداو مايه‏ ى حيات جهان است واى دريغدشمن و را شهيد بزهر جفا كنداى يادگار آل محمد خدا بمالطفى اگر كند ز طفيل شما كندصاحبدلى كجاست كه چون ابن مهزياربر ديده خاك پاى تو را توتيا كنداى زاده‏ى جواد و بسان پدر جوادمهرت نشد كه قهر به سوى گدا كندافتاده‏ ام بدام بلا يا ابالحسنغير از تو كيست؟ آنكه ز دامم رها كنددست گدايى من و دامان تو بلىجز سوى تو گداى تو رو در كجا كندمن بنده ذليلم و تو خسرو جليلچونت ثنا كنم كه خدايت ثنا كندخواهم كه بيش مدح تو آرم ولى ز عجزاين طبع نارسا به همين اكتفا كندباشد كه حق بخاطر تو يا ابالحسنايمان كاملى به مويد عطا كند*********«على چهارم »اى تجلى گاه نور کبریا قبله‏ ى جان تمام انبیاء اولیا سوى تو در راز و نیازکعبه رو سوى تو مى ‏خواند نمازآسمان پابوس خاک مقدمت عشق از روز ازل شد محرمت هستى از نامت هدایت یافته نور رویت عالمى بشکافته روشنى‏ ات محور اهل جهان کهکشانها در پى‏ ات گشته روان کاروان آفرینش تا ابدگیرد از حب و تولایت مددحب تو دین تمام هستى است یاد رویت باده‏ ى سرمستى است حق جهان را بر مدارت ساخته عالمى از بهر تو پرداخته مهر از مهر رخت پر نور شدظلمت از محدوده ‏ى تو دور شدروشنایى پرتویى از سایه ‏ات عشق از روز ازل همسایه ‏ات عاشقى با نام تو پیوند داشت دم به دم لعل لبت لبخند داشت لحظه هایى که تبسم مى‏ کنى مست رویت ماه و انجم مى ‏کنى بى تو معنایى ندارد زندگى با تو دارم بهر خالق بندگىسائل عشقى خدا دادى شدم شکر حق عبد تو یا هادى شدم هر چه مى‏ خواهد، خدایت خواستى با بیانت عالمى آراستى بر خلایق چون که مى ‏گفتى سخن پر ز گل مى‏ شد همه دشت و دمناز حدیثت مى ‏شود دل‏ها بهار با صدایت قلبها یابد قرار هر که یک ذره وجودت را شناخت عشق را در جان خود جاوید ساخت درک تو باشد فراتر از عقولاى امام و هادى آل رسول بوسه‏ ى حور و ملک بر خاک توجملگى وامانده در ادراک توناتوان از وصف ذاتت عقل و هوش بهتر آن باشد زبان گردد خموش لیک مى ‏گویم که هستم سائلت لحظه لحظه رو به سویت مایلت عاجز درک تو اما مست مست زشت خو هستم ولى زیبا پرست سال‏ها قلبم به مهرت آشناست قبله‏ ى قلبم به سوى سامراست تو مرا حب ولایت داده ‏اى جام و صهباى هدایت داده ‏اى اى به جان ما صراط مستقیم در دل از روز ازل بودى مقیم عشق تو در سینه‏ ها شد منجلىاى على چهارم آل على تا دم مرگم نمایم زمزمه نام تو اى نور چشم فاطمه **********«گل ناز فاطمه »شده آسمان به گردش، به طواف رویت اى گل به جهان هر آن چه دل بود، همگى به سویت اى گل تو تجلى جمالى، ز جمیل جاودانى رخت اى نگار زیبا، بدهد از اونشانى همه عاشقان بى دل، به رخت نماز آرندبه حریم و آستانت، همگى نیاز دارندآب و آیینه ز رویت، درسى از صفا گرفته تو همان سوره‏ى عشقى، که دل از خدا گرفته من بى نوا چه گویم، که کنم وصف صفاتت که خدا مادح ذاتت، شده از قبل حیاتت تو نبوده‏ اى و بودن، شده از اسم تو آغازز تو بر پا شده خلقت، نتوان گشودن این راز بوده چون حب و ولایت، رمزى از سجده به آدم ز تو گردیده هدایت، همه ذرات دو عالم دلم از ازل سپردم، به تو یا امام هادى تو شرار عشق خود را به دل شکسته دادى اى امام و مقتدایم، به غم تو مبتلایم نروم من از حریمت، که گداى سامرایم منم و دلى شکسته، که به راه تو نشسته تا کنى تو گوشه چشمى، سوى این سائل خسته اى امیر مهربانم، مالک هستى و جانم دلبرا بدون مهرت، به خدا زنده نمانم بنده‏ ى حلقه به گوشم، تویى دین و عقل و هوشم به خدا به هر دو دنیا، عشقتو نمى ‏فروشم تویى نغمه و سرودم، تویى اصل تارو پودم از همان روز ازل هم، ذاکر اسم تو بودم تو صراط مستقیم و راه وصل ما همه ‏اىجد صاحب الزمان وگل ناز فاطمه‏ اى **********«ابر رحمت »ساقى امشب بسته با پیمانه پیمانى دگرسفره رنگین کرده بهر تازه مهمانى دگر باغبان را گو به پا شد بذر شادى در زمین تا ببارد ابر رحمت باز بارانى دگر باید آدم در جنان امشب گل افشانى کندتا به تخت گل نشیند جان جانانى دگر شهر یثرب سینه ‏ى سینا شده کز لطف حق زد قدم در این جهان موسى بن عمرانى دگر بر جواد ابن الرضا حق داده از دریاى جودگوهر ارزنده و دُرّ درخشانى دگرخیزران باید زند گلبوسه بر روى عروس کز شرف آورده بهر دین نگهبانى دگرفاطمه در باغ جنت بزم شادى چیده است چون که دیده نهمین گل را به دامانى دگر خاتم پیغمبران تبریک گوید بر على چون على را آمده ماه فروزانى دگر **********«ساقى توحید»اهل ولا مرحبا فصل سرور آمده سینه سیناى سیر مرکب نور آمده ساقى توحید با جام طهور آمده جلوه‏ گر از برج عشق غایت نور آمده که گشته روشن به او چشم و دل خاص و عامبیا به بستان وحى فیض دگر را ببین به دست شمس الضحى رشک قمر را ببین روى ملک را نگر جن و بشر را ببین با پدرى چون جواد بهین پسر را ببین على بخوانش ولى پیامبر را ببین امام هادیست او هدایتش مستدام محبت او بود عنایت واصله به امر و نهیش مدام جاذبه و دافعه به فیض او شد فقیه باصره و سامعه عنایتى از کفش عناصر اربعه حکایتى از دمش زیارت جامعه بیا به بیت الولا جمال داور ببین جمال داور نگر روى پیمبر ببین کمال خیرالنسا جلال حیدر ببین کنار ابن الرضا رضاى دیگر ببین جواد را با گلى، بهشت پرور ببین بهشت از این گل گرفت آبرو و احترام ابوالحسن کنیه و على بود نام اوپرندگان هوا شیفته ‏ى دام اوبه او که دل مى‏ برد کبوتر بام اودرندگان زمین اشک فشان رام اوچشمه‏ ى آب حیات جرعه ‏اى از جام اوالا الا تشنگان از او ستانید جام پناه من سوى او نگاه من سوى او کعبه من سامره قبله‏ ى من روى اورشته‏ ى توحید من سلسله ‏ى موى اوبهشت در سایه‏ ى قامت دلجوى اوجهان هستى همه پر ز هیاهوى اوعالم خلقت گرفت در حرمش آبروبه هر کجا ساکنم مرا تو ردم مکن تکلمم روز و شب به هر سخن سامره است نقل سخن نقل دهن سامره است مرا به جنت چکار؟ بهشت من سامره است **********«شبل على»1 مژده ز میلاد ولى عشر هادى دین زاده ‏ى خیرالبشر مژده ز میلاد على النقى هادى دین نوگل باغ تقى سبط نبى میر همه متقى شبل على بحر نقاوت نقى شاه عشر هادى جن و بشر هادى دین، زاده ‏ى خیرالبشرمژده ز میلاد ولى زَمَن شبل على والد پاک حسن ماه دهم بارقه‏ ى ذوالمنن زاده‏ ى زهرا وصى بوالحسن شمس هدى پادشه بحرو برهادى دین، زاده ‏ى خیرالبشرمژده ز میلاد شه ملک دین نور خدا سرور اهل یقین محور دین عروه ‏ى اهل یقین حجت حق، مظهر جان آفرین شد به جهان ماه رخش جلوه گر هادى دین، زاده‏ ى خیر البشر1-شبل: شیربچه**********«چهارمین على »لطف امام هادى و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بى کرانه اوبسته ‏ایم دل امشب که جلوه گر شد خورشید طلعتشمنت خداى را که به ما کرده مرحمت توفیق برگزارى جشن ولادتش تبریک باد بانوى کبرى سمانه راکین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش ماه تمام و نیمه ذى حجه مطلعشخیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش این است آن امام که تقدیر ایزدىبعد از جواد داده مقام امامتش این است آن امام که ذرات کائناتاقرار کرده‏ اند به جود و کرامتش این است آن امام که در برکة السّباعشیران شوند رام و گذارند حرمتشاین است آن امام که از نقش پرده هم ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتشاین است آن امام که دشمن به چند باررخسار عجز سوده به درگاه عزتشسر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى چون سه على دیگر باشدعبادتش افزون زریگهاى بیابان عطاى اوبیش از ستاره ‏هاى درخشان فضیلتشمائیم و دست و دامن آن حجت خداچون ناامید کس نشود از عنایتش گردیده‏ ایم جمع به ذیل لواى اوافکنده‏ ایم دست به دامان رحمتش از آستان قدس رضا هدیه مى‏ کنیمآه دلى به غربت و اشکى به تربتشیارب بحق فاطمه با فتح کربلابگشا بروى ما همه راه زیارتش از لطف آن امام (مؤید) مؤید است کو رانشان خدمت آل محمد است **********«شمس درخشنده »ماه ذالحجه عجب فتح نمایان کرده نیمه ماه عیان مهر درخشان کرده گلى از گلشن طه به جهان جلوه نمودکه جهان راز صفا جنت رضوان کرده آمد آن حجت دلدار که از آمدنش مومنین را همگى خرم و خندان کرده کیست این شمس درخشنده که خلاق کریم بهر او خلقت این عالم امکان کرده نور چشمان جواد است بود نام على که خدایش ز شرف ناطق قرآن کرده وارث ختم رسالت گل گلزار بتولهمه جا راز جمالش چو گلستان کرده معجز عیسى و موسى و خلیل اللَّه راظاهر از خویشتن این حجت یزدان کرده ز صفا و ز سخایش چه بگویم که خداش هادى و وارث بر خیل رسولان کرده آنکه صد حاتم طایى به گدایش نرسدآنکه بر خسته دلان لطف فراوان کرده **********«حجت دهم» البشارت که دهم حجت سبحان آمدشافع هر دو سرا، رهبر ایمان آمدسرور عالمیان، محور امکان آمدکه جهان از رخ وى، روضه ‏ى رضوان آمدپرتو مهر رخش، تا به زمین پیدا شددسته‏ هاى ملک از عرش برین پیدا شدرهبر عالمیان آنکه جهان را سبب است تحت فرمان وى، افواج ملک با ادب است طیب و طاهر و هادى ونقى اش لقب است خسرو ملک عجم قائده قوم عرب است شرع احمد ز وجودش به جهان پاى گرفت مهر وى در دل صاحب نظران جاى گرفت هم نبى خوى و على صولت و زهرا عصمت حسنى علم و حسن شجاعت وسجاد آیت باقرى علم و ز صادق بصداقت نسبت کاظمى عفو و رضا خوى و جوادى همت پدر عسکرى و جد ولى عصر است آنکه بر پرچم وى آیت فتح و نصر است **********«آیت محکمه» چشم و چراغ آل فاطمه آمددست گل جواد الائمه آمدبانگ منادى آمد تبارک اللَّه موسم شادى آمد تبارک اللَّه امام هادى آمد تبارک اللَّه مژده ز سوى خدا بر همه آمدوجه خدا در زمین چهره گشوده ماه امام جواد جلوه نموده مادرش از طلعتش بوسه ربوده از سوى روح الامین زمزمه آمداین دهمین حجت از نسل بتول است این درّ رخشنده بحر عقول آمداین دهمین حجت آل رسول است عرش خداوند را قائمه آمددرود خلق و خدا به خلق و خویش بوى رضا مى‏ دهد از گل رویش طعنه به طوبا زند قد نکویشخال و خطش آیت محکمه آمدشاعر: سازگار**********«دلبند على» کیستم من شاهکار ملک ذات کبریایم دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایمگوهرى ارزنده از گنجینه ‏ى جود جوادم نهمین فرزند دلبند على مرتضایم مصرعى از شعر ناب عصمت کبراى حقم هشتمین پرورده‏ ى ایمان و صبر مجتبایم پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم دُرّ عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم در نایابى ز بحر دانش بحراالعلوممپنجمین گنجینه‏ ى اسرار کل ماسوایمصادق آل نبى را وارث فقه و اصولم چارمین استاد دانشگاه تکوین ولایم وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم دومین گل از گلستان على موسى الرضایم در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم اولین هادى خلق بعد از مصباح الهدایم در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم زانکه همنام على معنىِ، هاى هل ایاتم آیه‏ ى تطهیر را مصداق و از امر الهى آیه‏ اى از شاخصار نصِ نون انمایم غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم شاعر: ژولیده**********«دهمین دادرس» دهمین حجت خدا هادى دهمین میر و پیشوا هادىدهمین جانشین پیغمبرنهمین پور مرتضى هادى دهمین دادرس به خلق جهان دهمین شافع جزا هادى دهمین گل ز گلشن زهراثمر نخل طاوها هادى مظهر جود و نور چشم جوادجد مهدى مه لقا هادىحاجت ما ظهور مهدى توست حاجت ما روا نما هادى جشن میلاد تو مبارک بادبر همه خلق ما سوا هادىمتوکل نمود مسمومت کشته زهر اشقیا هادى دستگیرى کن از هنرور خویش تا نیفتاده او ز پا هادى شاعر: هنرور**********«ثناى هادى» گرفته جان نفسم در ثناى حضرت هادىدُر سخن بفشانم به پاى حضرت هادىنداشت طوطى جانم هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشناى حضرت هادى صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهراصفاست در حرم با صفاى حضرت هادى مقربان الهى فرشتگان بهشتى کشند منت لطف و عطاى حضرت هادىز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سراى حضرت هادى درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هواى حضرت هادى اگر به سامره‏ ام اوفتد گذر سرو جان راکنم نثار به گنبد نماى حضرت هادىدلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشفاى حضرت هادىمرا چه قدر که گردم گداى خاک نشینشکه هست خازن جنت گداى حضرت هادى دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوتملاحت سخن دلرباى حضرت هادى به خاک عطر بهشتى پراکند اگر آیدنسیمى از طرف سامراى حضرت هادىبه عمر دهر مرا گر دهند عمر، نیرزدبه لحظه‏ اى که کنم جان فداى حضرت هادى به تیرگى نبرى روى و راه خود نکنى گمهدایت است به ظل لواى حضرت هادى بخوان زیارت پر فیض جامعه که برى پى به ارزش سخن دلرباى حضرت هادى مرا رضایت ابن الرضا خوش است که دانم بود رضاى خدا در رضایت حضرت هادى شاعر: سازگار**********«روح عدالت» مژده بر اهل تولا وارث پیغمبر آمدرهنماى اهل عالم حجت روشنگر آمدنور چشمان جواد از پرده غیبت درآمددهمین سلطان دین از سوى حى داور آمدنام نیکویش على شهرت نقى آمد به دنیاپیشواى اهل ایمان، شمس دین روح عدالت مظهر جود و سخا و همت و عدل و شهامت آیت کبراى اعظم، صاحب علم و امامت وارث پست و مقام و ایده ‏ى ختم رسالت با جمال کبراى اعظم، صاحب علم وامامت کوکب رخشنده‏ ى دین شد عیان از لطف یکتااز فراز چرخ عزت شد عیان شمس ولا راآسمان روشن، زمین گلشن ز لطف حق تعالىعرش و فرش و نه فلک از لطف حق گردید پیداسرور آمد، رهبر آمد، نور حق شد آشکاراچون جمال بى مثالش از حجاب آید نمایان ماه از شرم وحیا در ابر خجلت گشت پنهان اشک شوق از دیده ‏ى افلاکیان آمد چو باران شد زمین از خرمى بر اهل ایمان چون گلستان آمد آن آرام جان، روح روان، شمس ولا راچون تولد در مدینه خسرو دنیا و دین شدنور رویش از زمین تابنده تا عرش برین شداز سما فوج ملک دسته به دسته بر زمین شددوستان شادان از این مولود و شیطان دلغمین شدنور ایمان روح قرآن کرده از مادر تجلىآن کریمى که هزاران حاتم طایى گدایشآن ز عیمى که گشوده بر همه خوبان عطایش آن سلیمانى که وحش و طیر در تحت لوایش آستان بوسد ملائک هر دم از صحن وسرایش زائرینش زائر حقند و از خلاق یکتافاطمى عصمت، حسن خصلت، حسینى خوزاده سجاد و باقر صادقى گفتارو وخوشرونور چشم با جلال موسى جعفر بود اوچون امام هشتمین سلطان خوش رفتار ونیکوصاحب و جود وجواد و زاده ‏ى آن ماه سیماآسمان بهر نثار مقدمش گوهر بریزدخازن جنت به فرقش لاله‏ ى احمر بریزدحضرت روح القدس بر آستانش پر بریزدکربلایى بر محبان از دو لب شکر بریزدعرض تبریک و بشارت گوید از جان مومنین رامنابع:www.isfahanheiat.comwww.shiati.irwww.aviny.com
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن