تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820220169
خواننده‌سالاري، واقعيتي دردناك است گفت‌و گو با سهيل مخبري، آهنگساز و نوازنده
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: خواننده‌سالاري، واقعيتي دردناك است گفت‌و گو با سهيل مخبري، آهنگساز و نوازنده
سهيل مخبري، از استعدادهاي جوان موسيقي كشورمان است. او چندي پيش آلبوم موسيقي بي‌كلام «دُروج» را منتشر كرد.
اين آلبوم به باور كارشناسان موسيقي از جمله آثاري است كه سازنده آن تجربه هاي تازه و بكري را در ساخت يك اثر موسيقايي به كار گرفته و اين توانايي را دارد كه مخاطبان زيادي را به سمت موسيقي جدي كشورمان جذب كند.
اين آلبوم مورد ستايش اردشير كامكار، نوازنده و آهنگساز برجسته و پيشكسوت كشورمان هم قرار گرفته و به نظر مي رسد مخبري نخستين گامش را محكم برداشته است. با او درباره اين آلبوم گفت و گويي انجام داده ايم.
از چه زماني به صورت حرفه اي به موسيقي و آهنگسازي گرايش پيدا كرديد؟
از كودكي موسيقي را با ساز سنتور و البته با گرايش به موسيقي غربي شروع كردم. پس از آن نواختن ويولن كلاسيك را ياد گرفتم و از همان نوجواني، فعاليتم را در اين عرصه به صورت تجربي آغاز كردم. بعد از آن هم وارد دانشگاه شدم و به فعاليتم شكل حرفه اي تري بخشيدم.
شما يك آلبوم بي كلام منتشر كرده ايد و اين يعني در اين اثر از وجود خواننده به عنوان يكي از اركان بسيار مهم جذب مخاطب چشم پوشي كرده ايد. كمي درباره دليل اين كار توضيح دهيد.
هدف من در آلبوم «دُروج» بياني سازي بوده نه آوازي. قصد داشتم با استفاده از امكانات صوتي سازها، تفكرات و ايده هايم را بيان كنم، نه با استفاده از كلام يا به تبع آن حضور خواننده. در اين اثر با استفاده از لحن و تركيب متفاوت دو ساز كمانچه و قيچك، صدايي را كه مي خواستم ايجاد كردم و از نتيجه كار راضي هستم.
فكر نمي كنيد وجود خواننده مي توانست در شنيده شدن آلبوم كمك بيشتري كند؟
به هيچ عنوان قصد نداشتم آلبوم اولم با كلام يا حضور خواننده اي باشد. البته تاكيد مي كنم با حضور خواننده يا موسيقي با كلام مخالفتي ندارم. مسأله اين بود كه دوست داشتم براي معرفي خودم در دنياي حرفه اي موسيقي، كارم را با يك آلبوم بي كلام آغاز كنم.
شما در اين آلبوم موسيقي چندصدايي سازمحور را تجربه كرده ايد. كمي در اين باره توضيح دهيد.
دوست دارم هميشه در آثارم دنبال ايجاد عمق باشم. در دُروج هم سعي كردم با صدا عمق ايجاد كنم. در آهنگسازي آلبوم، صدا و صدا دهي از مهم ترين مسائلم بود. بدون شك موسيقي چند صدايي حجم بيشتري نسبت به موسيقي تك صدايي و دوصدايي خواهد داشت كه البته در تعاريف علمي موسيقي اين مسأله بسيار پيچيده و مهم است.
موسيقي ايراني هميشه با مشكل حجم روبه روست. شما اين مشكل را چگونه حل كرديد؟
بخشي از اين مشكلات به ضعف سازهاي ايراني بازمي گردد كه در شرايط پيشرفت موسيقي و تغييرات آن نتوانسته ايم آن را حل كنيم، اما بخش ديگري از اين مشكلات به نگرش آهنگسازان موسيقي سنتي برمي گردد چون حجم و عمق هردو از ذهنيت آهنگساز نشات مي گيرد. همان طور كه قبلا هم اشاره كردم در دُروج نقش پررنگ با قيچك است كه بخش عمده اي از حجم صدادهي را در آلبوم بر عهده دارد، استفاده از تكنيك هاي مختلف نوازندگي در اين ساز، اين صدا و حجمي را كه شنيده مي شود به وجود آورده است، البته در آثار بعدي اين نقش به طور كامل بر عهده قيچك نخواهد بود، اما در آلبوم دُروج به علت همان ايده هايي كه اشاره كردم هدف همين بود.
هر هنرمندي براي اثري كه توليد مي كند دغدغه اي در دل و ذهن خود دارد. شما براي توليد دُروج چه دليلي داشتيد؟
دغدغه به معناي اصلي كلمه وجود نداشت. منظورم دقيقا معناي لغوي دغدغه است. همان طور كه مي دانيد قطعات دُروج طي چندين سال و با فواصل زماني مختلف ساخته شده است. قطعا حالات روحي من در شكل گيري قطعات در اين سال ها تاثير زيادي داشته اما دغدغه اي واحد، موجب شكل گيري قطعات دُروج نشده است.
در اين يك ماه كه اين آلبوم انتشار يافته، استقبال از اين اثر به چه شكل بوده و مخاطبان بيشتر از چه طيفي هستند؟
خوشبختانه از آلبوم استقبال خوبي شده است. اين مسأله، هم از طرف موسسه فرهنگي ـ هنري آواي باربد ـ كه ناشر آلبوم است ـ به من منتقل شده و هم از طريق دوستان و اطرافيانم. در كل اثري موفق مي شود كه هم مورد تحسين خواص قرار گيرد و هم مورد پسند شنونده معمولي موسيقي. احساس مي كنم تا حدودي دُروج چنين حالتي داشته است.
از فعاليت هاي آينده تان درباره موسيقي بگوييد. آيا كاري در دست انتشار داريد؟ و اين كه چه زماني شاهد برگزاري كنسرت دُروج خواهيم بود؟
بله. شروع ضبط آلبوم دوم من، اول دي امسال بود. آلبوم دوم فضايي متفاوت نسبت به دُروج خواهد داشت. اين آلبوم نگاهي بسيار دقيق و ظريف به بوميت ايران دارد و اميدوارم با لحني متفاوت به نتيجه برسد. احتمالا اين آلبوم 9 يا 10 قطعه جديد خواهد داشت و همين طور از سازبندي و تنظيم متفاوتي برخوردار خواهد بود. براي برگزاري كنسرت دُروج هنوز برنامه مشخصي ندارم. فقط مي توانم بگويم به احتمال زياد تابستان سال آينده روي صحنه خواهد رفت.
آيا آثار بعدي تان هم ادامه همين راهي است كه شروع كرديد. يا صرفا اين آلبوم براي شما يك تجربه بوده است؟
دُروج براي من تجربه بسيار ارزشمند و لذتبخشي بود. با اين آلبوم كاملا حرفه اي برخورد شد كه البته دور از انتظار هم نبود و اين براي من بسيار باعث خوشحالي است و كارهاي بعدي من هم ادامه همين راه خواهد بود.
به فكر انتشار اثري با كلام هم هستيد؟
خيلي با وسواس، خيلي با احتمال كم، خيلي گُزيده و اندك شايد در آلبوم بعدي. براي حضور كلام و خواننده نكات زيادي را براي كار كردن در نظر دارم؛ از كلام و شعر گرفته تا عميق ترين ظرايف صدا و بيان خواننده كه براي اين مسأله و انتشار اثري با كلام فعلا عجله اي ندارم.
كمي درباره خواننده سالاري براي ما بگوييد. فاصله اي كه هميشه بين خواننده و همه اعضاي اركستر وجود داشته، چرا پديد آمده و چرا ادامه پيدا كرده است؟
موسيقي ايراني وابسته به آواز است؛ اين امري است اجتناب ناپذير. در هر حال مخاطب موسيقي ايراني با كلام ارتباط خاصي برقرار مي كند، كلام را دوست دارد و خوب متوجه مي شود. اين اصلا هم بد نيست، اما در اين بين خواننده است كه نبايد با علم بر اين مسأله از موسيقي، آهنگساز و نوازنده ها سوءاستفاده كند. اين خواننده است كه بايد بداند مثل همه عضوي است از يك گروه؛ نه موجودي خاص كه با بودنش به گروه و آهنگساز لطف مي كند. در اين بين همگي به هم محتاجند، بدون خواننده اي با تكنيك، خوش ذوق و خوش صدا موسيقي يك آهنگساز تاثير كامل و درست را نخواهد داشت و همين طور بدون نوازنده هايي خبره و با درك بالا آهنگساز و خواننده هردو ذوق و زحمتشان بر باد خواهد رفت و در نهايت، بدون آهنگساز اصلا كاري ساخته نخواهد شد كه بخواهد اجرا شود. پس همگي به هم محتاجيم، اما در اين بين مردم هم بايد توجه بيشتري داشته باشند، يك موسيقي را حداقل با اسم خواننده و آهنگساز آن اثر بشناسند و دنبال كنند و نه تنها اسم خواننده. اين مسأله واقعا دردناك است. در رسانه هم اوضاع به همين شكل است، البته فرهنگسازي در اين زمينه تاثيرات زيادي دارد كه اميدوارم همچنان ادامه و تاثير داشته باشد.
وضعيت اقتصاد موسيقي را چطور ارزيابي مي كنيد؟
براي يك آهنگساز يا نوازنده، بدون تدريس در مقياس گسترده و با برنامه كاري فشرده، بدون حضور به عنوان نوازنده در توليدات مختلف موسيقي و همچنين كنسرت ها كه البته در اين مورد درآمد قابل توجهي وجود ندارد، صرفا مبلغي است اندك براي گذراندن يك زندگي نسبتا معمولي و بدون داشتن پشتوانه قوي از لحاظ مالي، وضعيت اقتصاد موسيقي به خودي خود وضعيت خوبي نيست، هيچ ذهنيتي هم درباره بهتر شدنش ندارم چون هر پيشنهاد و تلاشي معمولا نتيجه چنداني ندارد.
زينب مرتضايي فرد / گروه فرهنگ و هنر
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها