واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مراقبي در گفتوگو با فارس:«يلدا» روز زايش خورشيد و آغاز چيرگي نور بر تيرگي است
غلامحسين مراقبي گفت: روز نخست دي؛ روز زايش خورشيد و بهمفهومي ديگر آغاز چيرگي نور بر تيرگي است. از اين رو ايرانيان شبي را كه بامدادش با افزايش مدت روز، غلبه بر سياهي ميدانستند جشن ميگرفتند.
غلامحسين مراقبي استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار كتاب و ادبيات خبرگزاري فارس درباره «شب يلدا» و مفهوم «يلدا» در شعر شاعران اظهار داشت: در آغاز براي دريافت معني و مفهوم يلدا نگاهي ميافكنيم به برخي ديوانهاي شاعران پارسيسرا، نخست مينگريم به حافظ كه در غزلي با مطلع: «بر سر آنم كه گر ز دست برآيد/ دست بهكاري زنم كه غصه سر آيد» آنگاه بيدرنگ از اضداد سخن ميگويد، و درست اين اضداد تمثيلي حافظ، با اين بيت غزل خوش مينمايد؛ به ويژه كه اضداد ديو و فرشته، در آيينهاي باستاني ايران، يادآور نور و سياهي است. و بهياد بياوريم كه در شب يلدا، بنا بر باور گذشتگان، دوره چيرگي سياهي پايان مييابد و بامداد آن خورشيد زاده ميشود: «خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد/ ديو چو بيرون رود فرشته درآيد» و حافظ در بيت بعدي، گويي باور ديرين را بازگو ميكند، كه نور خورشيد دمي ديگر برميتابد: «صحبت حكام ظلمت شب يلداست/ نور ز خورشيد جوي بو كه برآيد...»
و سنايي چه زيبا در سرودهاي در توحيد به يلدا و عيسي پيامبر اشاره ميكند:
مكن در جسم و جان منزل، كه اين دونست و آن والا/ قدم زين هر دو بيرون نه نه آنجا باش و نه اينجا...
چو علم آموختي از حرص آن گه ترس كاندر شب/ چو دزدي با چراغ آيد گزيدهتر برد كالا
از اين مشتي رياست جوي رعنا هيچ نگشايد/ مسلماني ز سلمان جوي و درد دين ز بودردا
به صاحب دولتي پيوند اگر نامي همي جويي/ كه از يك چاكري عيسي چنان معروف شد يلدا...
مراقبي به شعر عبيد زاكاني هم اشاره و گفت: در شعر عبيد به مفاهيم برگفته در بالا اشاره نميشود و تنها بلنداي شب يلدا بيان ميشود: «با زلف تو قصهايست ما را مشكل/ همچون شب يلدا به درازي مشهور».
به گفته اين استاد ادبيات، فروغي بسطامي نيز چون بسياري از ديگر شاعران ايراني، اشك و لبخند و نور و سياهي را مينماياند تا بتواند شب هجران را همانندي براي شب يلدا به تصوير بكشد:
مرا با چشم گريان آفريدند/ تو را با لعل خندان آفريدند
جهان را تيرهرو ايجاد كردند/ تو را خورشيد تابان آفريدند
خطت را عين ظلمت خلق كردند/ لبت را آب حيوان آفريدند...
من از روز جزا واقف نبودم شب يلداي هجران آفريدند...
مراقبي اضفه كرد: اما قاآني، بسيار زيبا و پر مفهوم زايش خورشيد را در مصراع قصيدهاي مينشاند:
چون از خم زلف چهره بنمايي/ خورشيد برآيد از شب يلدا...؛ به نوشته شادروان بهرام فرهوشي واژة «يلدا» ريشهاي سرياني دارد كه بهمعني زايش و تولد است.
وي ادامه داد: در گذشتههاي دور و ديرين، ايرانيان به چندين آغاز سال باور داشتند؛ شمال غربي ايران فروردين را آغاز سال ميدانستند، جنوبگان ايران تيرماه را و جنوب باختري ماه مهر و پارتيان روز اول دي را آغاز سال ميدانستند. اينان باور داشتند كه روز نخست دي؛ روز زايش خورشيد و بهمفهومي ديگر آغاز چيرگي نور بر تيرگي است. ازين رو ايرانيان شبي را كه بامدادش با افزايش مدت روز، غلبه بر سياهي ميدانستند جشن ميگرفتند و شبزندهداري ميكردند و شادي تا سياهي زدوده شود.
مراقبي تصريح كرد: بر اين باور، طبيعت در اين روز زندگي از سر ميگيرد. ازين روست كه اين رسم از دير زمان در ميان ايرانيان رواج يافته و ايرانيان در اين شب بهجشن ميپردازند و تا دير هنگام بيدارند.
انتهاي پيام/
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]