محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826527096
افول ارزش ها در غرب
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
افول ارزش ها در غرب ارسطو برخي كارشناسي ارشد فلسفه«فردريك نيچه» فيلسوف آلماني، تنها انديشمندي است كه به وضوح اعلام مي كند «نيهيليسم» (هيچ انگاري. پوچ گرايي) براي دنياي غرب در راه است و جوامع غربي را گريزي از آن نيست.پس از نيچه، «جياني واتيمو»، فيلسوف معاصر ايتاليايي، كه شارح آراء و نظريه هاي نيچه در مورد نيهيليسم نيز هست، «پايان تاريخ» را در واقع، «پايان مدرنيسم» ارزيابي مي كند و دلايل خود را در اين مورد و شروع دوره جديد (پست مدرن) بر مي شمارد. با هم نگرش هاي اين دو متفكر را از نظر مي گذرانيم.سرويس خارجي كيهان واژه«Postmodernism»مركب از دو جزء«post» به معني «پس از» و «مدرنيسم» به معني «تجددگرايي» است و اين تركيب، مرحله پس از مدرنيسم معني مي دهد.«اينكه اين واژه دقيقاً از چه زماني رواج يافت و موضوعيت آن ابتدا در چه عرصه هايي بوده است، وحدت نظري وجود ندارد. هرچند بعضي بر اين باورند كه اولين بار «فدريكود داونيس» اديب اسپانيايي، در سال 1934 از اين واژه عليه ادبيات مدرن استفاده كرده است، اما تاريخ قديمي تري نيز براي استعمال آن وجود دارد؛ اولين بار يك فيلسوف آلماني به نام «ردلف پان ويتز» در تشريح نيهيليسم نيچه و در توصيف وضعيت فرهنگي جديد تمدن غربي، از اصطلاح «پست مدرن» سود جست. نيچه در كتاب «اراده قدرت» خود، نيهيليسم اروپايي را مطرح مي كند و درصدد است كه اثبات كند زوال آمال و پايه هاي مدرنيته، براساس تصورات و اعتقادات عصر روشنگري رقم خورده است. هرچند نيچه صراحتاً از اصطلاح «پست مدرن» استفاده نكرد، ولي آرا و آثارش در ارتباط با نيهيليسم به گونه اي است كه در شرح انديشه پست مدرن نمي توان از او صرف نظر كرد. ده ها سال پس از «پان ويتز» نيز، «هابرماس» آلماني در بحث از گفتمان مدرنيته، نيچه را نقطه عطف پست مدرن ارزيابي مي كند.پست مدرن از دو طريق وارد زبان انگليسي شد؛ يكي به وسيله «بل»، متكلمي كه بر بازگشت به مذهب و شكست سكولاريسم مدرنيته تأكيد داشت و دوم، توسط «توين بي»، مورخ مشهور انگليسي، در آنجايي كه به ظهور اجتماعات توده اي و تحولات نوين اشاره مي كند. سرانجام به تدريج، پس از جنگ جهاني دوم، جامعه شناسان آمريكايي و بعدها، فلاسفه اي مانند «ليوتار»، اصطلاح پست مدرن را به كار بردند.»بطوركلي، ابتدا، واژه «پست مدرن» به حوزه معماري پاگذاشت و آنگاه در هنر، ادبيات، سياست، تعليم و تربيت و اخلاق و غيره وارد شد و در همه اين حوزه ها، هدف اين بود كه مدرنيسم به چالش كشيده شود.«جياني واتيمو» با اين استدلال كه براي فهم دقيق مفهوم «پست مدرن» لازم است كه به سرنوشت نيهيليستي غرب نيز توجه كرد، به همين خاطر، به فهم و شرح انديشه نيچه مي زند. قرائت پست مدرني موردنظر وايتمو داراي مؤلفه هايي چون ارتباط ميان نيهيليسم و پست مدرن و نمودهاي نيهيليسم در مدرنيسم است.قطعي ترين شكل نظريه نيهيليسم به عنوان يك مفهوم فلسفي، توسط نيچه مطرح شده است. ازنظر نيچه، نيهيليسم انكار ريشه اي ارزش، معنا و مطلوبيت است. تفكر نيهيليستي داراي نمودهاي هستي شناختي، معرفت شناختي، اخلاق وسياست است. نيهيليسم افراطي غالباً تفكري شبيه نسبيت باوري عوامانه است كه درآن هيچ معياري براي برگزيدن يك ارزش، طرح ادعاي علمي و يا گزينش يك روش، وجود ندارد. اين ناتواني نيهيليستي معمولاً با احساس يأس و آرزوي نيستي همراه است. نيهيليسم در افراطي ترين شكلش، نفي حيات به دليل پوچي ظاهر آن است. براي نيچه، خودكشي، فعل نيهيليسم و درواقع، يك حالت روان شناختي است. در همين حال، اين پديده به عنوان يك بيماري جامعه، در دوره هاي خاصي از تاريخ دانسته مي شود. درارتباط با جهان غرب نيز نيهيليسم نشان دهنده بيماري، تباهي و افول غرب است. از نظر تاريخي هم به عنوان توصيفي نظري براي وضعيت كنوني پيشرفته ترين جوامع ازنظر فن آوري درنظر گرفته مي شود.گفتمان نيهيليسم از دوران مدرنيته آغاز شد و به طوركلي، در تدوين كلاسيك آن، بيانگر بيماري خاص مدرنيته و واكنشي در برابر آن است. مفهوم نيهيليسم در دوران پست مدرن با آنچه كه در مدرنيته مطرح بود، متفاوت است. نيچه هر چند نخستين نظريه پرداز نيهيليسم در بطن مدرنيته است، اما ابعاد انديشه وي در ارتباط با اين پديده، پست مدرن را نيز در بر مي گيرد و در واقع، نظريه وي نوعي پيشگويي نيز محسوب مي شود. از اين رو شرح نيهيليسم پست مدرن براساس نيهيليسم مدرن، صرفا مقايسه دو نظريه كاملا متفاوت نيست، هر چند كه نيچه انديشمندي پيچيده گو است و مي توان از آراي وي برداشت هاي متعددي كرد؛ هم مي توان از نيچه، برداشت مدرنيستي داشت و هم، ايده هايش در پست مدرنيته مناسب به نظر مي رسند.نيهيليسم مدرنيسماز نظر نيچه، نيهيليسم يك بيماري عصر مدرن است؛ خصوصا در عصر اروپاي نوين، اين بيماري علاوه بر فاسد كردن فرهنگ و جامعه اروپايي، هر فردي را نيز آلوده مي كند. آراي او در علت يابي نيهيليسم، پيشگويانه نيز هست؛ نيچه مي گويد:آنچه شرح مي دهم، مربوط به تاريخ دو قرن بعد است. من چيزي را كه در حال رخ دادن است توصيف مي كنم، چيزي كه به شكلي متفاوت از راه مي رسد. از نظر نيچه، نيهيليسم در تاريخ، از گذشته تا آينده امتداد دارد. نيهيليسم امري مبهم است و در شكل هاي گوناگوني نمود مي يابد و مي توانيم مصاديق آن را در طول تاريخ نظاره كنيم. نيچه، مبداء و آغاز نيهيليسم را در تفسير خاص «اخلاق مسيحي» از جهان شناسايي مي كند دومين مرحله نيهيليسم، «نيهيليسم افراطي» است. عبارت معروف نيچه كه «خدا مرده است» ناظر به همين معناست. در اين مرحله، منشاء فوق تجربي ارزش ديگر وجود ندارد.در اين مرحله، جهان به تنهايي فاقد ارزش است و حتي مبناي ارزش گذاري هم ديگر وجود ندارد، چون هيچ چيزي در اين جهان طبق مقوله هاي قديمي (سنتي) زندگي نمي كند. قضاوت يك نيهيليست افراطي درباره جهان اين است كه جهان چيزي است كه نبايد باشد و چيزي بايد باشد كه وجود ندارد. نيهيليسم افراطي دو شكل احتمالي را به خود مي پذيرد؛ نيهيليسم بي كنش، يعني پذيرش يك جهان بي معنا و تسليم نااميدانه و نيهيليسم فعال و خواهان نابودي هر آنچه كه از مقوله هاي سنتي ارزش گذاري باقي مانده است. هدف نيهيليسم فعال، نابودي همه ارزش ها است و اين شامل آنهايي كه به دنياي حقيقي مربوط هستند نيز مي شود. حمله نيچه به مذاهب رايج، ارزش هاي اخلاقي و فلسفي، مانند خدا، متافيزيك، حقيقت، رحم، مهرباني، تواضع و تمايز ميان خدا و شيطان را مي توان نيهيليسم فعال در عمل دانست. نيهيليسم فعال نهايتا به نيهيليسم كامل ختم مي شود و آن زماني است كه هيچ ارزشي باقي نمانده باشد. نيهيليسم كامل در واقع، نابودي كامل همه ارزش هاست.براساس آراء نيچه، مدرنيته، ظهور نيهيليسم افراطي است و تاريخ دويست سال بعد، تاريخ نيهيليسم فعال افراطي فزاينده خواهد بود.پست مدرنانديشمندان، آغاز دوره مدرنيته را از عصر روشنگري (1700و 1800م.) تا ميانه قرن 19 و پست مدرنيته را پس از آن مي دانند. مدرنيته مظهر اجراي ارزش ها و برنامه عصر روشنگري است. به طور خلاصه، هدف اين برنامه، رهانيدن بشر از طريق به كارگيري عقل در تجربه هاي اجتماعي است. از نظر تاريخي، اين فرايند، به معني گسترش علم و فناوري و اداره برخي جنبه هاي زندگي اجتماعي و بهره گيري از طرح هاي سياسي اقتصادي همچون كمونيسم، ماركسيسم و كاپيتاليسم بازار آزاد است. با وجود نظريه هاي رقيب درباره پست مدرنيته، نظريه پردازان متفق القولند كه تعبير شرايط اجتماعي، به طور خاص با پيشرفت و گسترش فن آوري هاي جديد اطلاعات ارتباط دارد و معني اش اين است كه نظريه هاي سنتي مدرنيته ديگر براي جوامع توسعه يافته فعلي از نظر تكنولوژيك، به كار نمي آيند. مشخصه پست مدرنيته معمولا تجزيه جامعه به شكل هاي متعدد ناهمساز زندگي است.اين تجزيه بدين معني است كه هيچ تك فرا روايتي نمي تواند حقيقت اجتماعي را به صورت كامل تشريح كند، حتي فراروايت هاي تاريخي كه تلاش مي كنند پست مدرنيته را به عنوان بخشي از يك داستان دنباله دار تحولات اجتماعي بشناسانند. اگر اين مفهوم كلا يك معنا داشته باشد، بايد آن را در چهارچوب «پايان تاريخ» توصيف كرد. براساس نظريات وايتمو، مدرنيته با مفهوم پيشرفت مشخص مي شود، مفهومي كه متكي به نگاهي يك سويه به تاريخ است.يعني اگر ما هدفي را فرض كنيم -مثل هدف رهايي عصر روشنگري- و به نظر ما، بشر اگر در مسير اين هدف قرار گيرد پيشرفت خواهد كرد، كل تاريخ را در ارتباط با اين هدف مي بينيم. ما يك سويه به تاريخ نگاه كرده ايم و معتقد مي شويم كه جامعه در امتداد آن، در بستر زمان حركت مي كند.در مدرنيته، مدرن شدن خود يك ارزش است، به معني چيره شدن بر سنت و آن را پشت سر گذاشتن و حركت در مسير هدف است. براساس نظريات وايتمو، مدرنيته زماني كه ما ديگر قادر به نگاه يك سويه به تاريخ نباشيم به پايان مي رسد. وي معتقد است كه چنين چيزي در واقع رخ داده است و آن، ظهور «پست مدرنيته» است.از نظر وايتمو، نقطه اشتراك نظريه هاي پست مدرن، پايان تاريخ، يعني پايان تاريخ يك سويه است. حال پرسش اين است كه چرا تاريخ پايان يافته است؟ وايتمو در اين باره، سه دليل كلي را شناسايي مي كند.نخست آنكه در قرن هاي 19و 20، تاريخ يك سويه شكل ايدئولوژيكي عرضه شده است؛ يعني يك نگاه هدفمند و گزينشي درباره تاريخ، كه آشكارا در خدمت مقاصد سياسي گروه محدودي و به هزينه ديگران بوده است. فلاسفه تاريخ و نيز تاريخ نگاران، دريافته اند كه يك سونگري به تاريخ كه پشتوانه پيشرفت مدرن است، تنها نمايشگر تاريخ انسان اروپايي است. از ديدگاه هاي گوناگوني مي توان تاريخ را نگاشت و بر يك روايت پاي فشرد. براي نمونه، در تاريخ از نگاه غربيان، رشد عقلي، توجيه كننده استعمار كشورهايي بوده است كه در آنها مردمان به ظاهر كم خردتر ساكن بوده ند.ايدئولوژي چنين تاريخي، به اسارت گرفتن، بردگي و مردم كشي نژادهاي فرودست را حمايت مي كند.دوم، پايان امپرياليسم و استعمارگري اروپايي، از جمله پديده هايي هستند كه موجبات شكست تاريخ يك سونگر را فراهم آورده اند. انسان هاي اسير طغيان كرده اند و داستان هاي ديگري را بازگويي كردند، بدين ترتيب، ايدئولوژي پيشرفت (يعني همان مدرنيسم)، جدا متهم به دست داشتن در ظلم و خشونت ورزي شده است.سوم، ازنظر واتيمو، معناي پست مدرنيته با اين حقيقت مرتبط است كه ما در جامعه اي از ارتباطات گسترده يا رسانه هاي خبري زندگي مي كنيم. برخلاف پيش بيني «تئودور آدورنو» فيلسوف آلماني كه رسانه هاي خبري ما را به يك جامعه كاملا همگن سوق مي دهند، وايتمو معتقد است كه آشكارترين تأثير فوران رسانه ها، تجزيه طرق حقيقت بيني در جامعه است. به بياني ديگر، خرده فرهنگ هاي بيشتر و بيشتري مي توانند اختيار خود را در دست بگيرند. تاريخ نه تنها بنابر دلائل عملي و نظري كه در بالا گفته شد، پايان يافته است، بلكه به اين دليل كه رسانه هاي خبري ما را از دفاع ناپذيربودن تاريخ يك سويه آگاه ساخته اند. چون اين تاريخ تنها مي تواند يك داستان روايت كند، در حالي كه چندين داستان وجود دارد كه بايد گفته شود. رسانه ها و فن آوري اطلاعات، آگاهي مردم را، در اين باره افزايش داده اند كه تنها يك تاريخ وجود ندارد. بنابراين، به طور خلاصه مي توان گفت كه از ديدگاه وايتمو، مشخصه پست مدرنيته، پايان تاريخ در جوامع ارتباطات جمعي است .
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]
صفحات پیشنهادی
افول ارزش ها در غرب
افول ارزش ها در غرب ارسطو برخي كارشناسي ارشد فلسفه«فردريك نيچه» فيلسوف آلماني، تنها انديشمندي است كه به وضوح اعلام مي كند «نيهيليسم» (هيچ انگاري.
افول ارزش ها در غرب ارسطو برخي كارشناسي ارشد فلسفه«فردريك نيچه» فيلسوف آلماني، تنها انديشمندي است كه به وضوح اعلام مي كند «نيهيليسم» (هيچ انگاري.
جايگاه خانواده در غرب(1)
مينتز و کلوگ در اين مقاله، افول الگوهاي سنتي خانواده، کنار رفتن ارزش هاي خانوادگي، ... در ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي دانسته اند که سرمنشأ اين تغيير عبارت است از: رشد ...
مينتز و کلوگ در اين مقاله، افول الگوهاي سنتي خانواده، کنار رفتن ارزش هاي خانوادگي، ... در ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي دانسته اند که سرمنشأ اين تغيير عبارت است از: رشد ...
مواجهه غرب واسلام سياسي در دوره معاصر (چيستي و چرايي آن) (2)
اگرچه برخي سخن از افول غرب مي گويند لکن اين به منزلة کاهش منازعات و جدال غرب و ... اين رسالت گرايي غرب موجب حس برتري جويي به هنجارها، نمادها، ارزش ها و به طور کلي ...
اگرچه برخي سخن از افول غرب مي گويند لکن اين به منزلة کاهش منازعات و جدال غرب و ... اين رسالت گرايي غرب موجب حس برتري جويي به هنجارها، نمادها، ارزش ها و به طور کلي ...
فرهنگ مصرفی و افول اخلاق
فرهنگ مصرفی و افول اخلاق-وبلاگ > رزاقی، ابراهیم - فرهنگی که در آن رسانه ها به ما القا می ... این فرهنگ بیشتر مصرف کردن را ارزش می داند و این دقیقا نقطه مقابل ارزش های ... این وضعیت را که تنها چندی پیش در غرب شاهد بودینم اضافه وزن، رشد افسردگی و.
فرهنگ مصرفی و افول اخلاق-وبلاگ > رزاقی، ابراهیم - فرهنگی که در آن رسانه ها به ما القا می ... این فرهنگ بیشتر مصرف کردن را ارزش می داند و این دقیقا نقطه مقابل ارزش های ... این وضعیت را که تنها چندی پیش در غرب شاهد بودینم اضافه وزن، رشد افسردگی و.
ريشه يابي نظريه برخورد تمدن ها
امّا افول اقتدار فرهنگي غرب نيز از آن روست كه ملل غير غربي كم كم در جريان .... بهره بگيرد; گروه هايي را كه در درون تمدن هاي ديگر به ارزش ها و منافع غرب گرايش دارند مورد ...
امّا افول اقتدار فرهنگي غرب نيز از آن روست كه ملل غير غربي كم كم در جريان .... بهره بگيرد; گروه هايي را كه در درون تمدن هاي ديگر به ارزش ها و منافع غرب گرايش دارند مورد ...
غرب شناسي وارونه(6)
(2) حنفي به رغم اينکه قرن بيستم را پايان و افول آگاهي اروپايي معرفي کرد و در آن ... حقيقت آن است که هنر نقد به ارزش گذاري نيمه پر ليوان برمي گردد که چقدر مي ارزد و ... تنها به غرب، آن گونه که خود بوده است، پرداخته ايم و اين کاري است که خود غربي ها و ...
(2) حنفي به رغم اينکه قرن بيستم را پايان و افول آگاهي اروپايي معرفي کرد و در آن ... حقيقت آن است که هنر نقد به ارزش گذاري نيمه پر ليوان برمي گردد که چقدر مي ارزد و ... تنها به غرب، آن گونه که خود بوده است، پرداخته ايم و اين کاري است که خود غربي ها و ...
اسلام ستیزی در غرب: دلایل و ویژگی ها (2)
اسلام ستیزی در غرب: دلایل و ویژگی ها (2)-اسلام ستیزی در غرب: دلایل و ویژگی ها (2) ... تعریف خود بر مبنای هویت خودی و مقاومت در برابر تحمیل ارزش ها و منافع ... بر اساس این اندیشه مردم اروپا در حال افول هستند و در یک هراسی فزاینده به سرمی برند و دچار ...
اسلام ستیزی در غرب: دلایل و ویژگی ها (2)-اسلام ستیزی در غرب: دلایل و ویژگی ها (2) ... تعریف خود بر مبنای هویت خودی و مقاومت در برابر تحمیل ارزش ها و منافع ... بر اساس این اندیشه مردم اروپا در حال افول هستند و در یک هراسی فزاینده به سرمی برند و دچار ...
انقلاب اسلامى؛ غرب و ضعف تحليل(4)
انقلاب ايران، انقلابي شكست خورده يكي از مسايلي كه نظريه پردازان غرب تلاش مي كنند ... اقدامات و سياست هاي ايران كمتر شده، ولي ستايش از خود انقلاب افول نكرده است. 3. .... در دهه 1960، مسلمانان شوروي به طور فزاينده به ارزش ها و سنت هاي اسلامي روي آوردند و ...
انقلاب ايران، انقلابي شكست خورده يكي از مسايلي كه نظريه پردازان غرب تلاش مي كنند ... اقدامات و سياست هاي ايران كمتر شده، ولي ستايش از خود انقلاب افول نكرده است. 3. .... در دهه 1960، مسلمانان شوروي به طور فزاينده به ارزش ها و سنت هاي اسلامي روي آوردند و ...
مقاله پايگاه النبا: پايان سيطره امريكا برجهان و فرارسيدن افول تمدن غرب
مقاله پايگاه النبا: پايان سيطره امريكا برجهان و فرارسيدن افول تمدن غرب تهران / واحد ... كه اوج خشونت امريكايي ها دراين جنگ ها را در بمباران اتمي شهرهاي هيروشيما وناكازاكي مي ... شده اند واكنون بازارهاي بورس كشورهاي عرب شاهد كاهش شديد ارزش سهام خود هستند .
مقاله پايگاه النبا: پايان سيطره امريكا برجهان و فرارسيدن افول تمدن غرب تهران / واحد ... كه اوج خشونت امريكايي ها دراين جنگ ها را در بمباران اتمي شهرهاي هيروشيما وناكازاكي مي ... شده اند واكنون بازارهاي بورس كشورهاي عرب شاهد كاهش شديد ارزش سهام خود هستند .
- افول در فرودگاه شيطان (2)
افول در فرودگاه شيطان (2)-راسخون : به واسطه آنکه رسانه ها، به نقيض خود تبديل شده اند. ... امپراتوري ارتباطي غرب گرفتار شده ايم و به ناچار بايد براي هضم هر خبر در هر فرمت و شکلي که باشد ... بعد هم ميکروفون را پيش مي برد و مي پرسد: «آيا ارزش داشت؟
افول در فرودگاه شيطان (2)-راسخون : به واسطه آنکه رسانه ها، به نقيض خود تبديل شده اند. ... امپراتوري ارتباطي غرب گرفتار شده ايم و به ناچار بايد براي هضم هر خبر در هر فرمت و شکلي که باشد ... بعد هم ميکروفون را پيش مي برد و مي پرسد: «آيا ارزش داشت؟
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها