محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846046493
آنچه اخلاق تجويز مي كند
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آنچه اخلاق تجويز مي كند نويسنده:حسين كاجيمنبع:روزنامه قدس اشاره: فلسفه اخلاق هم اكنون از زنده ترين و البته بحث برانگيزترين شاخه هاي فلسفه قلمداد مي شود. يكي از مدخلهايي كه بخشي از مهمترين مسايل و جريانهاي اين فلسفه درجه دوم را بخوبي معرفي كرده دايرة المعارف فلسفي "راتلج" است. آنچه مي خوانيد ترجمه به همراه شرح مختصري از اين مدخل است كه به بررسي دقيق تر حوزه ها و مسايل فلسفه اخلاق مي پردازد. فلسفه اخلاق و فرااخلاق فلسفه اخلاق چيست؟ در ابتدا نظامهاي اخلاقي كه در زندگيهاي گروههاي متفاوتي از افراد حضور دارند، به عنوان فلسفه اخلاق اين گروهها قلمداد مي شود. فيلسوفان ممكن است خود را با تأمل بر تدوين اين نظامها سرگرم كنند، اما اين كار بيشتر وظيفه انسان شناسان و مردم شناسان است. دوم اينكه اين اصطلاح براي اشاره به يك مفهوم موجود در اين نظامها هم به كار مي رود، يعني مفهوم "اخلاقيات" كه با تصوراتي نظير درستي و نادرستي، گناه، شرم و نظاير آنها پيوند برقرار مي كند. پرسش محوري در اينجا اين است كه چگونه اين نظام به بهترين نحو تعريف شود؟ آيا يك نظام اخلاقي با كاركردي مشخص نظير اين كاركرد كه بين افراد مشاركت ايجاد مي كند يا با گرايشهاي مشخصي گره مي خورد نظير آن نظامهايي كه با شرم پيوند برقرار مي كنند وجود دارند يا نه؟ سوم اينكه اخلاق مي تواند در درون خود اين نظام اخلاقيات، به اصول اخلاق عيني اشاره كند : "چرا اين كتاب را برگردانديد؟" "در اين شرايط تنها كاري اخلاقي كه مي توانستم انجام دهم همين است". عاقبت اينكه فلسفه اخلاق حوزه اي از فلسفه است كه با مطالعه اخلاق در معاني ديگرش ارتباط برقرار مي كند. اخلاق شناسي فلسفي مستقل از ديگر حوزه هاي فلسفي نيست. پاسخ دادن به بسياري از مسايل اخلاقي به پاسخ در مابعدالطبيعه و ديگر حوزه هاي معرفت بشري متكي است. علاوه بر اين، فيلسوفان به بسط پيوندهايي ميان گستره اخلاقي زندگي و ديگر حوزه ها انديشيده اند. بعضي از فيلسوفان به دلايل فلسفي در باب اينكه آيا فلسفه بهترين رويكرد را براي مواجهه با اخلاق فراهم مي كند يا نه ايرادها و شكهايي روا داشته اند ( به طور مثال ويتگنشتاين). حتي كساني كه باور دارند فلسفه مشاركتي جدي در اين زمينه دارد ممكن است اذعان كنند كه توجيه اخلاقي بايد در خارج از فلسفه به باورهاي عقل مشترك يا مثالهاي زندگي واقعي اشاره كند. وظيفه محوري اخلاق شناسي فلسفي تدوين موضوعاتي است كه اخلاق يا اخلاقيات را مي سازند. اين طرح "فرااخلاق" ناميده مي شود. آن چيست كه ديدگاهي اخلاقي را در تقابل با ديدگاههاي ديگر به وجود مي آورد؟ بعضي از افراد از اين نكته بحث كرده اند، آنچه اخلاق تجويز مي كند همان است كه عقل تجويز مي كند، در حالي كه ديگران تأكيد مي كنند كه اخلاقيات صرفاً مبنايي براي دلايل به شمار مي آيند. با اين همه افرادي هم هستند كه مي گويند همه دلايل براي علايق شخصي اند و توجه به ديگر افراد غيرمعقول است. هرچند كه اين افراد تأكيد مي ورزند اين خوددوستي دشمن مفهوم اخلاق به شمار نمي آيد، زيرا يك نظام اخلاقي مي تواند به عنوان سود مشاركت با ديگر افراد قلمداد شود. خود اين ديدگاه اخلاقي اغلب به عنوان تصوري از احترام متقابل و برابر بسط مي يابد. اما بحثي در باب اينكه اخلاقيات بي طرفانه ما را ملزم به چگونه بودني مي كند وجود دارد. مجموعه اي ديگر از مضامين هم در اين باب كه موقعيت اخلاقي انسان چيست، وجود دارد خواه اين موقعيت دغدغه اخلاقي يا شيئ يا عامل اخلاقي واقعي باشد. همچنين در اين باب كه چگونه فهم ما از سرشت انساني بر تصور ما از اخلاق و عامل اخلاقي تأثير مي گذارد مباحثي جدي مطرح هستند. هنگامي كه فهمي از چيستي فلسفه اخلاق داشته باشيم مي توانيم پرسشهايي در باب خود اصول اخلاقي مطرح كنيم. اصول اخلاقي اغلب بر حسب آنچه وظيفه حكم مي كند، تعريف مي شوند، اما واكنشي هم نسبت به اين موضع وجود دارد. بعضي از افراد، اين اصول را از مد افتاده مي دانند و قوانيني قلمداد مي كنند كه مناسب جهان مدرن نيست. اين در حالي است كه پاره اي ديگر از افراد اين تأويل را بر نمي تابند و آن را نتيجه تأكيد زياد بر قواعد در مقابل همدلي و مراقبت قلمداد مي كنند. اين شكها با تصورات كلي در باب نقشي كه اصول بايد در تفكر اخلاقي ايفا كنند ارتباط برقرار مي كند. اخلاق گرايان قايل به موقعيت، اذعان مي كنند كه شرايط مي تواند لغو هر اصلي اخلاقي را اثبات كند. جزءگرايان هم پيشنهاد مي كنند اين امر بدين جهت است كه نمي توان اين گونه پنداشت كه عقلي كه در يك موقعيت به كار مي رود در موقعيتهاي ديگر هم به كار رود. اين سنت، معيارگرايي اصول اخلاقي را به كار برده است اما با تكيه بر اين فهم كه هيچ اصل برتري كه در هنگام تعارض اصول تصميم بگيرد وجود ندارد. در انتهاي ديگر اين طيف، بعضي از فيلسوفان در جستجوي فهم اخلاقيات كه با اصلي واحد ساخته مي شوند هستند. نظير اين اصل كه دروغ نگوييد. وظايف همچنين به عنوان سازنده فقط بخشي از اخلاقيات به شمار آمده اند. اين وظايف فرمان فراتر رفتن از وظايف را هم صادر مي كنند. اين امر مستلزم گستره اي از تصور وظيفه در دل اخلاقيات است. همچنين مضاميني در ارتباط با حوزه اي از اصول اخلاقي كه كلي تر هستند وجود دارند. آيا يك اصل اخلاقي مفروض در هر جا و در همه زمانها به كار مي رود؟ يا آيا اخلاقيات تا حدي با زمان و مكان محدود مي شوند؟ اين پرسش با اين سؤال كه هنگامي كه فردي اجازه مي دهد اخلاقيات او را هدايت كنند، چه رخ مي دهد در ارتباط است؟ همچنين با اين پرسش كه چگونه قابليت حكم اخلاقي به دست مي آيد؟ مربوط است. اين ديدگاه كه انسانها حس اخلاقي ويژه اي را در اختيار دارند يا قابليتي براي شهود در اختيار دارند، اغلب با خودآگاهي معادل گرفته مي شود. اين رويكرد در ميان شهودگرايان معاصر فراوان و به وضوح موجود است. شك گرايان در باب مدعيات اخلاقيات، پيرو رويكردي هستند كه هنوز در بين عده زيادي طرفدار دارد. در قرون اخير دوگانگي و شكافي ميان آنها كه باور دارند اخلاقيات صرفاً بر عقل متكي هستند و آنها كه اجزايي غيرعقلاني چون خواست يا احساس را در امر اخلاقيات اثرگذار مي دانند به وجود آمده است. البته عقل گرايي مطلق در اينجا به معناي از ريشه كندن اخلاقيات نيست. بيشتر كارهايي كه در اين زمينه در قرن بيستم موجودند به اين پرسش پرداخته اند كه آيا احكام اخلاقي بايد به عنوان باورها ( كه مي توانند صدق و كذب بردار باشند) فهم شوند يا صرفاً بايد بيان احساسات و امرها به شمار آيند؟ آيا هر فردي به تمامي مسؤول پيشرفت اخلاقي انسانها است؟ اصول اخلاقي مي توانند مبتني بر ارزشهاي اخلاقي به شمار آيند. با اين همه هنوز بحثهايي در باب اينكه چگونه اين ارزشها را تشخيص دهيم و چگونه فرضهاي ارزشي بيشتري مورد نيازند تا مدعيات اخلاقي را اثبات كنيم وجود دارند. در مقابل احساس گرايان و خط فكري نزديكي به آنان، رئاليستهاي اخلاقي بيان كرده اند كه وجود ارزشها را مي توان اثبات كرد و بخشي از كيفيات اخلاقي با كيفيات علمي رابطه اينهماني دارند. مفاهيم اخلاقي و نظريه هاي اخلاقي بعضي از اخلاق شناسان فلسفي به دنبال يافتن اصولي كلي مي گردند يا در صدد هستند تا اخلاقيات را با تبيينهايي نشان دهند. يكي از اين مفاهيم كلي كه محور بسياري از بحثها در سالهاي اخير بوده بحث "استقلال" است. علاقه به هدايت و قيموميت خود با مباحثي چون خود، سرشت اخلاقي اين خود و نسبت اين خود با ديگران پيوند برقرار مي كند. اين ارتباطهاي خودها البته در بستري اجتماعي مطرحند. مضاميني ديگر در باب سرشت آرمانهاي اخلاقي و تصورهاي ما از لياقت و مسؤوليت اخلاقي در اين گستره مطرح مي شوند. اين پرسش كه چه چيز زندگي انسان را يك زندگي خوب مي سازد در مركز اخلاق از دوران يونان باستان تاكنون بوده است و اين پرسش بحث خوشبختي و سعادت را به ميان مي آورد. در اينجا هم نظريه فلسفي در باب خير با ديدگاههاي كلي ديگر پيوند برقرار مي كند. به طور مثال آنها كه بر تجربه حسي براي فهممان از جهان دست مي گذارند، به وسيله اين ديدگاه تحريك مي شوند كه خير بر انواع مشخصي از تجربه و لذت متكي است. ديگران البته مدعي اند كه براي زندگي چيزي بيش از لذت صرف، مورد نياز است و زندگي خير بر تحقق سرشت پيچيده جهانمان متكي است. در اين ميان فيلسوفان توجه به امر شر را نيز فراموش نكرده اند. اخلاق شناسي فلسفي يا فلسفه اخلاق در بخشي با طرفداري از روشهاي ويژه زندگي يا عمل گره خورده است. بعضي از سنتها هم اكنون از فروغ سابق برخوردار نيستند، اما هنوز ديدگاههاي گسترده اي در اين باب كه چگونه بايد زندگي كنيم وجود دارند. يك سنت مدرن و فربه البته "نتيجه گرايي" است. طبق اين ديدگاه ما از جهت اخلاقي مقيد هستيم كه بيشترين خير را به وجود آوريم. سرشت هر ديدگاه نتيجه گرايانه خاص، بر ديدگاهي از خير متكي است. بدين گونه است كه نتيجه گرايي به يكي از معروفترين جنبه هاي خود كه "فايده گرايي" است نزديك مي شود. در نيمه دوم قرن بيستم مقاومت و واكنشي در مقابل پاره اي ازافراط پويي نتيجه گرايي و اخلاق تكليف گرايانه به وجود آمد و بازگشتي به مفهوم فضيلت را دامن زد. بيشتر كارهاي اين جريان با حمله به اخلاق مدرن نضج گرفتند، با اين همه اين نظريه ها از دقت بيشتري نسبت به نظريه هاي سابق با رويكرد فضيلت گرايانه بهره مند بودند. اخلاق كاربردي اخلاق شناسي فلسفي هميشه تا حدي با زندگي واقعي پيوند داشته است. به طور مثال ارسطو باور دارد كه تصور تأمل بر اخلاق بدون تفطن بر زندگي عادي و معمولي انسانها بي معناست. با اين همه از دهه 1960 علاقه اي جديد و نو به بحثهاي عيني و انضمامي اخلاق رخ داد. يك گستره كه اخلاق نقشي قابل توجه داشته حوزه پزشكي است؛ بخصوص مسايلي كه به مرگ و زندگي مربوط مي شوند. اخيراً و پيرو پيشرفتهاي علمي و فناورانه، گستره هاي جديدي هم مورد تفحص فيلسوفان اخلاق قرار گرفته اند. علاوه بر اين بخشهايي از پزشكي كه قبلاً كمتر مورد توجه اخلاق شناسي فلسفي بوده اند، اخيراً بسيار پررنگ شده اند. اين پيشرفت از يك جنبه ناشي از پيشرفت كلان ترو گستره تري است كه در زمينه پژوهشهاي اخلاقي در اين تخصصهاي خاص صورت گرفته اند. برخي از اين پژوهشها با پيشرفت علمي و الزامات آن براي سياستگذاري دولتي مرتبط است. توجهات هم اكنون به تخصصهايي چون تجارت، روزنامه نگاري و حقوق كه پيشتر كمتر مورد توجه بوده اند، جلب شده اند. كره زميني كه هم اكنون در آن زيست مي كنيم، بسيار مورد توجه است و توجهات سياسي كه به آن مي شود، بر فلسفه هم تأثير گذاشته است. علاوه بر اين از آنجا كه فلسفه حوزه اي بسيار گسترده را در بر مي گيرد، حتي فلسفه به روابط بين انساني نيز عطف توجه نشان داده است، اين انديشه به روابط بين افراد، حتي به گستره خانواده و دولت هم كشيده شده است.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]
صفحات پیشنهادی
آنچه اخلاق تجويز مي كند
آنچه اخلاق تجويز مي كند نويسنده:حسين كاجيمنبع:روزنامه قدس اشاره: فلسفه اخلاق هم اكنون از زنده ترين و البته بحث برانگيزترين شاخه هاي فلسفه قلمداد مي شود. يكي از ...
آنچه اخلاق تجويز مي كند نويسنده:حسين كاجيمنبع:روزنامه قدس اشاره: فلسفه اخلاق هم اكنون از زنده ترين و البته بحث برانگيزترين شاخه هاي فلسفه قلمداد مي شود. يكي از ...
انديشه - جايگاه فرا اخلاق در فلسفه اخلاق
آن چيست كه ديدگاهي اخلاقي را در تقابل با ديدگاههاي ديگر بهوجود ميآورد؟ پارهاي افراد از اين نكته بحث كردهاند، آنچه اخلاق تجويز ميكند همان است كه عقل تجويز ميكند در ...
آن چيست كه ديدگاهي اخلاقي را در تقابل با ديدگاههاي ديگر بهوجود ميآورد؟ پارهاي افراد از اين نكته بحث كردهاند، آنچه اخلاق تجويز ميكند همان است كه عقل تجويز ميكند در ...
فلسفه ي اخلاق «ويليام كي فرانكنا»
آغاز فلسفه ي اخلاق معيار شدن قوانين رايج فلسفه ي اخلاق زماني آغاز مي شود كه مردم .... اگر مقصود آنها اين باشد كه خدا به آنچه صواب است امر مي كند، در اين صورت، بايد از ..... اما تقريباً به يكسان تجويز مي كنند يا حتي اصرار دارند كه اعتبار اين ادله نهايتاً ...
آغاز فلسفه ي اخلاق معيار شدن قوانين رايج فلسفه ي اخلاق زماني آغاز مي شود كه مردم .... اگر مقصود آنها اين باشد كه خدا به آنچه صواب است امر مي كند، در اين صورت، بايد از ..... اما تقريباً به يكسان تجويز مي كنند يا حتي اصرار دارند كه اعتبار اين ادله نهايتاً ...
ساختار كلي اخلاق اسلامي
عقايد و دستورات. (پيامبر اسلام. و مسلمانان)، از سوي. آفريدگار جهان. مي.باشد، و اخلاق. را مجموعة. آموزه.هايي. كه. ... اين. مكاتب. در واقع. نوعي. اخلاق. سكولار را عرضه. مي.كنند. اينك. با توجه. به. آنچه. در آن. نوشتار آورده. .... را تجويز نمايد، چرا كه. با منافع. او تزاحم.
عقايد و دستورات. (پيامبر اسلام. و مسلمانان)، از سوي. آفريدگار جهان. مي.باشد، و اخلاق. را مجموعة. آموزه.هايي. كه. ... اين. مكاتب. در واقع. نوعي. اخلاق. سكولار را عرضه. مي.كنند. اينك. با توجه. به. آنچه. در آن. نوشتار آورده. .... را تجويز نمايد، چرا كه. با منافع. او تزاحم.
اخلاق انساني
انحطاط اخلاق در جهان معاد و پايه و اساس بحران و خشونت: در جهان معاصر آنچه با تمام تلخي ... انساني كه فكر مي كرد اگر قيدهاي اخلاقي را زير پا گذارد و يكباره خود را از تمامي ..... و مسئوليت مي شمارد و جهاد را كه همان قيام مسلحانه است در شرايط خاصي تجويز مي كند.
انحطاط اخلاق در جهان معاد و پايه و اساس بحران و خشونت: در جهان معاصر آنچه با تمام تلخي ... انساني كه فكر مي كرد اگر قيدهاي اخلاقي را زير پا گذارد و يكباره خود را از تمامي ..... و مسئوليت مي شمارد و جهاد را كه همان قيام مسلحانه است در شرايط خاصي تجويز مي كند.
چيزي خير است كه كارآمدتر باشد!
گاهي هم اخلاق كاربردي را به عنوان شق چهارم اين تقسيم وارد مي كنند. ... نظريه هاي اخلاقي جديد همانطور كه آنسكومب گفته بود نظريه هايي در مورد آنچه عاملان فردي و نهادي .... آيا اين اخلاق نمي تواند بهانه اي به دست افراد بدهد براي اينكه هرگونه جنايتي را تجويز كند؟
گاهي هم اخلاق كاربردي را به عنوان شق چهارم اين تقسيم وارد مي كنند. ... نظريه هاي اخلاقي جديد همانطور كه آنسكومب گفته بود نظريه هايي در مورد آنچه عاملان فردي و نهادي .... آيا اين اخلاق نمي تواند بهانه اي به دست افراد بدهد براي اينكه هرگونه جنايتي را تجويز كند؟
آنچه بايد از پست مدرنيسم بدانيـم
شكلي قدرتمند از عقلانيت كه فراگير مي باشد و نيز اين تفكر را تقويت مي كند، ممكن ... رخ داده است تا بر اجتماع ، اقتصاد، اخلاق ، ساختارهاي معرفتي و دنياي مدرن ما مسلط شود. .... كه قبلاًامكان قرائت ها و قرائت هاي مجدد را تجويز كرده ، گسترش و توسعه مي دهد.
شكلي قدرتمند از عقلانيت كه فراگير مي باشد و نيز اين تفكر را تقويت مي كند، ممكن ... رخ داده است تا بر اجتماع ، اقتصاد، اخلاق ، ساختارهاي معرفتي و دنياي مدرن ما مسلط شود. .... كه قبلاًامكان قرائت ها و قرائت هاي مجدد را تجويز كرده ، گسترش و توسعه مي دهد.
اخلاق طلاق
اخلاق طلاق منبع : راسخون نویسنده : احمد رضا داودی چکیده این پژوهش می¬کوشد با ... اگر زوجی در مسیر زندگی زناشویی به مانعی برخورد کرد می¬تواند از راه¬حل¬هایی مانند ... انسان اگر هر آنچه را می¬خواهد در اختیار داشته باشد اما آرامش نداشته باشد زندگی .... و يكى به صورتى كه شرع آن را تجويز كرده، (به همين دليل كه احكامى براى طلاق آورده)، و آن ...
اخلاق طلاق منبع : راسخون نویسنده : احمد رضا داودی چکیده این پژوهش می¬کوشد با ... اگر زوجی در مسیر زندگی زناشویی به مانعی برخورد کرد می¬تواند از راه¬حل¬هایی مانند ... انسان اگر هر آنچه را می¬خواهد در اختیار داشته باشد اما آرامش نداشته باشد زندگی .... و يكى به صورتى كه شرع آن را تجويز كرده، (به همين دليل كه احكامى براى طلاق آورده)، و آن ...
اقتصاد منهاي اخلاق
اقتصاد منهاي اخلاق نويسنده: حمید مولانا «لغت نامه شيطان» بنگاه يا شركت مدرن سرمايه ... اجتماعي غرب را به طور مستقل مطالعه نكرده اند و آنچه آموخته اند رواياتي است ناقص و ... و بي بندوباري اخلاقي را كه طرفداران سرمايه داري مدعي هستند تجويز نكرده بود. ... او دراين كتاب از خودپرستي و منافع خودي و شخصي صحبت مي كند ولي اصرار دارد كه اين ...
اقتصاد منهاي اخلاق نويسنده: حمید مولانا «لغت نامه شيطان» بنگاه يا شركت مدرن سرمايه ... اجتماعي غرب را به طور مستقل مطالعه نكرده اند و آنچه آموخته اند رواياتي است ناقص و ... و بي بندوباري اخلاقي را كه طرفداران سرمايه داري مدعي هستند تجويز نكرده بود. ... او دراين كتاب از خودپرستي و منافع خودي و شخصي صحبت مي كند ولي اصرار دارد كه اين ...
حقوق اخلاق پزشكي(بيواتيك) و اصلاح جنسيت(1)
اين علم “در راستاي ارزش ها و مباني اخلاقي” به موضوع علوم زيستي و پزشكي مي نگرد ... كه توليد علم مي كنند، تجربه جديد و روش جديدي را كشف مي كنند بلكه به استفاده كننده ... اما آنچه كه بطور مشخص تر مردم را به عواقب گسترش بدون حد و مرز اين علوم آگاه نمود، ... مورد متفاوت مي شود مثل استدلال هاي اخلاقي و يا حقوقي مبني بر تجويز تلقيح ...
اين علم “در راستاي ارزش ها و مباني اخلاقي” به موضوع علوم زيستي و پزشكي مي نگرد ... كه توليد علم مي كنند، تجربه جديد و روش جديدي را كشف مي كنند بلكه به استفاده كننده ... اما آنچه كه بطور مشخص تر مردم را به عواقب گسترش بدون حد و مرز اين علوم آگاه نمود، ... مورد متفاوت مي شود مثل استدلال هاي اخلاقي و يا حقوقي مبني بر تجويز تلقيح ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها