تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805109251




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بهداشت از منظر قرآن کریم - بخش دوم و پایانی غنا؛ تهدید کننده سلامت روح و روان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بهداشت از منظر قرآن کریم - بخش دوم و پایانی
غنا؛ تهدید کننده سلامت روح و روان
اسلام بهداشت و سلامتی را نعمت و از جمله حسنات خداوند بر بندگانش معرفی کرده است؛ از این‌رو، شریعت اسلامى اهتمام ویژه‏اى براى این دو قائل شده است.

خبرگزاری فارس: غنا؛ تهدید کننده سلامت روح و روان



  دفاع برای پیشگیری از ضعف در عرصه دفاع فردی و جمعی و از جمله دفاع از خانواده در مقابل عناصر آسیب‌زا، چه در جنگ نرم و چه در جنگ سرد، انسان عاقل باید از نفوذ عوامل آسیب زا جلوگیری نماید. اگر در این خصوص ضعفی بروز نماید و کوتاهی شود، آسیب آن به لایه‌های مختلف اجتماع وارد می‌شود. قرآن کریم به این مهم این گونه اشاره دارد: Pقَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقینَ مِنْکُمْ وَ الْقائِلینَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنا وَ لا یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَلیلاًO (احزاب/18)؛ «خداوند آنان که مردم را از جنگ باز مى‏داشتند و به برادران خود مى‏گفتند پیش ما بیایید، به خوبى مى‏شناسد. آنها مردمى ضعیفند و جز به مقدار کمى، کارزار نمى‏کنند». کلمه «معوقین» اسم فاعل از تعویق است که به معناى منصرف کردن و تأخیر انداختن است و کلمه «هلمّ» اسم فعلى است که معناى «بیا» را مى‏دهد و چون اسم فعل است، تثنیه و جمع ندارد. و کلمه «بأس» به معناى شدت و جنگ است (طباطبایی، تفسیر المیزان، 1374: 16/431). 14. استعفاف و تعفف در نظام بهداشت و سلامت از منظر قرآن و عترت، لزوم عفت ورزی و پاکدامنی و خود نگهداری در مقابل امیال و شهوات که منشأ بروز اختلالات فردی، خانوادگی و اجتماعی است، به کرات بیان گردیده است. این عفت و پاکدامنی در شرایط وجود استطاعت و عدم آن به شکل‌های گوناگونی قابل تصور و اجراست؛ با فرایندهایی همچون ازدواج در شرایط استطاعت و روزه‌داری و ورزش در فراهم نبودن شرایط ازدواج. استعفاف و تعفف حصول حالتی برای نفس است که از غلبه شهوت جلوگیری می‌کند (راغب اصفهانی، المفردات فی غرائب القرآن، 1385: 351)؛ برای مثال، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: Pوَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ... وَ لا تُکْرِهُوا فَتَیاتِکُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَنْ یُکْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِکْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحیمٌO (نور/33)؛ «آنان که استطاعت زناشویى ندارند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خدا از کرم خویش توانگرشان گرداند... و کنیزان خود را اگر خواهند که پرهیزگار باشند به خاطر ثروت دنیوى به زنا وادار مکنید. هر کس که آنان را به زنا وادارد، خدا براى آن کنیزان که به اکراه بدان کار وادار گشته‏اند، آمرزنده و مهربان است». کلمه «استعفاف» و «تعفف» با همدیگر قریب المعنا هستند. مراد از نیافتن نکاح، قدرت نداشتن بر مهریه و نفقه است. معناى آیه این است که کسانى که قدرت بر ازدواج ندارند، از زنا احتراز بجویند تا خداوند ایشان را از فضل خود بى نیاز کند. کلمه «فتیات» به معناى کنیزان و فرزندان ایشان و کلمه «بغاء» به معناى زناست و این کلمه مفاعله از بغى است، و «تحصن» به معناى تعفف و ازدواج کردن است. اگر نهى از اکراه را مشروط کرده به اینکه اگر خودشان خواستند تعفف کنند، بدان جهت است که اکراه در غیر این صورت تحقق نمی‌یابد؛ لذا در صورت اکراه آنان را وعده مغفرت داده است (طباطبایی، تفسیر المیزان، 1374: 15/158). 15. تعفف حتی در کهنسالی تعفف و خود نگهداری به اندازه‌ای عامل پیشگیرانه و حافظ سلامتی جامعه است که در دوره کهنسالی نیز مورد توجه قرار گرفته است قرآن می‌فرماید: Pوَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی‏ لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌO (نور/60)؛ «پیر زنان که دیگر امید شوى‏کردنشان نیست، بى‏آنکه زینت‌هاى خود را آشکار کنند، اگر چادر خویش بنهند، مرتکب گناهى نشده‏اند. و خوددارى‏کردن برایشان بهتر است و خدا شنوا و داناست». کلمه «قواعد» جمع قاعده است که به معناى زنى است که از نکاح بازنشسته باشد؛ یعنى دیگر کسى به خاطر پیرى‏اش میل به او نمى‏کند؛ بنابراین، جمله Pاللاَّتی‏ لا یَرْجُونَ نِکاحاًO وصفى توضیحى براى کلمه قواعد است. بعضى گفته‏اند: کلمه مذکور به معناى زنى است که از حیض یائسه شده باشد و وصف بعد از آن صرفاً براى رفع اشتباه است (طبرسی، مجمع البیان، 1374: 7/154). در واقع، این آیه در معناى استثنایى است از عموم حکم حجاب و معنایش این است که بر هر زنى حجاب واجب است الا زنان مسن که مى‏توانند بى حجاب باشند. البته در صورتى که کرشمه و تبرج نداشته باشند. جمله Pوَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّO کنایه است از خودپوشى؛ یعنى همین زنان سالخورده نیز اگر خود را بپوشانند بهتر از برهنه بودن است، و جمله Pوَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌO تعلیل حکمى است که تشریع کرده و معنایش این است که خدا آنچه را که زنان به فطرت خود در خواستش را دارند، شنواست و به احکامى که به آن محتاجند، داناست (طباطبایی، تفسیر المیزان، 1374: 15/228). 16. استقامت در عهد و پیمان استقامت به معنای پایداری در راهی بر خط راست است (راغب اصفهانی، المفردات فی غرائب القرآن، 1385: 418). خداوند متعال مکرر در آیات متعدد با اشاره به پایبندی به عهد و پیمان‌های بسته شده، بر آن تأکید می‌نماید. این پایبندی در عرصه فردی باعث افزایش اعتماد به نفس و پرهیز از آسیب‌های پیرامون می‌گردد. در عرصه خانواده، بنیان‌های مستحکم خانواده و ارتباط بین زن و شوهر را حفظ می‌نماید و در عرصه اجتماعی، پایبندی به اصول و قواعد و قوانین را در پی دارد. خداوند متعال در موضوع عهد و پیمان با کسانی که قابل اعتماد نیستند و نمی‌توان به آنان دل بست، نمونه‌ای را ذکر می‌نماید که مشرکان هستند، آنجا که می‌فرماید: Pکَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَO (توبه/7)؛ «چگونه مشرکان را با خدا و پیامبر او پیمانى باشد؟ مگر آنهایى که نزد مسجد الحرام با ایشان پیمان بستید. اگر بر سر پیمانشان ایستادند، بر سر پیمانتان بایستید. خدا پرهیزگاران را دوست دارد.» آیه بدین معناست که چگونه اینها پیمان درستى دارند با اینکه در دل تصمیم به شکستن و نقض آن گرفته‏اند. در واقع، این کلام و استفهام از روى تعجب یا از روى انکار است. برخى گفته‏اند: معناى آیه این است: چگونه خدا دستور می‌دهد که از ریختن خون مشرکان دست باز دارید؟! آن‌گاه کسانی که نزد خدا پیمان دارند، استثناء شده‌اند؛ زیرا اینان در دل قصد پیمان شکنى و خیانت تو را ندارند. معناى استقامت در این آیه نیز این است که تا وقتى آنها بر عهد و پیمان پایدارند، یعنى مادامى که اینها بر آن طریقه مستقیم با شما باقى هستند، شما نیز با آنها همان‌گونه باشید. 17. عدم پیروی از نادانان در سیر به سوی تکامل و پیشرفت، انسان عاقل به دنبال افراد یا جریاناتی است که منشأ پیشرفت و رشد او شوند؛ پس به نادانان و جاهلان اتکا نمی‌نماید. این موضوع به عنوان یک راهکار فردی، خانوادگی و اجتماعی مانع از ورود هجمه‌های چشم و همچشمی، تجمل‌گرایی، ظاهرنگری، حسادت، حرص و طمع می‌گردد. Pقالَ قَدْ أُجیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقیما وَ لا تَتَّبِعانِ سَبیلَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَO (یونس/89)؛ «(خدا) فرمود: دعای هر دو شما پذیرفته شد؛ پس پایداری کنید؛ و راه کسانی را که نمی‌دانند، پیروی مَکنید». از امام صادقg نیز روایت شده است: «وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ» یعنی خداى سبحان در این آیه موسى و هارون را نهى کرده و فرموده است: از طریقه کسى که به خدا ایمان ندارد، و خدا و پیغمبران او را نمى‏شناسد پیروى نکنید (طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ 1380: ‏11/348). 18. توجه به بصیرت و آگاهی دائمی الهی بر مخلوقات نظارت دائمی، مستمر و حضور خداوند که در تمامی مراحل، زمان‌ها، شرایط و حالات در کنار انسان حضور دارد و از رگ گردن به او نزدیک‌تر است، خود نقطه اتکا و توکل به ذاتی است که هیچ‌گاه انسان را تنها نمی‌گذارد؛ رویکردی که علاوه بر پیشگیری از افسردگی و احساس تنهایی، قدرتی مضاعف را ایجاد می‌نماید تا انسان به سوی تکامل و پیشرفت میل نماید. خداوند متعال استقامت‌ورزی و حرکت در راستای فرامین الهی را قرین توجه خویش می‌داند که هیچ چیزی از محضر او پنهان نمی‌ماند Pفَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌO (هود/112)؛ «پس همان‌گونه که فرمان داده شدی پایداری کن! و کسانی که با تو (به سوی خدا) بازگشتند، (نیز پایداری کنند) و طغیان مَکنید، [چرا] که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست». استقامت در آیه به معنای اداى مأموریت و رساندن آن و جلوگیرى از منهیات الهى است که طبق آیه شامل مؤمنان نیز می‌شود. Pوَ لا تَطْغَوْاO یعنى با کم و زیاد کردن آن از امر و فرمان خدا تجاوز نکنید که از حد استقامت خارج شوید و بدانید که به راستى خداوند به اعمال شما داناست و چیزى بر وى پوشیده نماند. 19. طهارت و پاکیزگی (وضو، غسل و تیمم) Pیا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى‏ أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ مِنْهُ ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَO (مائده/6)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که برای نماز برمی‌خیزید، پس چهره‌هایتان و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید؛ و سرهایتان و پاهایتان را تا دو مفصل [یا برآمدگی روی پاها] مسح کنید.  و اگر جُنُب هستید، پس (با غسل کردن خود را) پاک کنید. و اگر بیمارید یا در مسافرتید [و] یا یکی از شما، از مکان پستِ (دستشویی) آمد، یا با زنان تماس (جنسی) داشتید، و آبی (برای وضو یا غسل) نیافتید، پس بر زمینِ پاکِ [نیکو] تیمّم کنید؛ و از آن، بر چهره‌ها و دست‌هایتان بکشید. خدا نمی‌خواهد، تا بر شما هیچ تنگ بگیرد، ولیکن می‌خواهد، تا شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ تا شاید شما سپاسگزاری کنید». آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه نماز مشروط به شستن و مسح کردن (وضو) است و از آن بیش از این مقدار استفاده نمى‏شود که نماز وضو مى‏خواهد، اما اینکه آن قدر اطلاق داشته باشد به طورى که دلالت کند بر اینکه هر نمازی یک وضو لازم دارد، هر چند وضوى قبلى باطل نشده باشد، منوط به این است که آیه شریفه اطلاق داشته باشد، در حالی که آیات تشریع از جمیع جهات کمتر اطلاق دارد. البته این سخن با قطع نظر از جمله: Pوَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُواO است، چون با در نظر گرفتن این جمله آیه نسبت به حال جنابت اطلاق ندارد، بلکه مقید به نبودن جنابت است. حاصل معناى مجموع آیه این است که اگر جنب نباشید و بخواهید به نماز بایستید، باید وضو بگیرید و اما اگر جنب بودید، باید خود را طاهر سازید. جمله Pإِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ...O اطلاق ندارد تا دلالت کند که یک یک نمازها وضو مى‏خواهد. ممکن است همین معنا را از جمله Pوَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْO استفاده کرد؛ چون این جمله به ما مى‏فهماند که غرض خداوند از تشریع غسل، وضو و تیمم این نیست که تکلیف و مشقت شما را زیاد کند، بلکه غرض این است که طهارت معنوى حاصل شود؛ بنابراین اگر غرض داشتن طهارت است، نمازگزار مادام که وضوى قبلیش باطل نشده، طهارت معنوى دارد، پس تک‌تک نمازها وضو نمى‏خواهد (طباطبایی، تفسیر المیزان، 1374: 5/355). از سوی دیگر، در بررسی فواید معنوی و بهداشتی وضو و تیمم همین بس که چون انسان خود را آماده حضور در محضر خدا می‌نماید و در واقع همچنان که از مفهوم کنایی وضو به دست می‌آید. سر تا پا، مطیع و فرمانبردار خدا می‌گردد تا افزون بر سخن گفتن با خدا، عامل به آنچه می‌گوید گردد، با گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» تنها امید به رحمت خدا داشته باشد. در مقابل نعمات او با اطاعت و بندگیش شکر گذاری نماید. او را مالک روز جزا بداند و ایمان به معاد و روز رستاخیز داشته باشد. تنها او را بپرستد و تنها از او یاری بجوید. از او راه مستقیم هدایت را طلب نماید. راه و طریق کسب نعمت و روزی را از او بخواهد و از راه مغضوبین و گمراهان بپرهیزد (رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، 1387: 5/55). طهارت، وضو، غسل و تیمم علاوه بر بعد عبادی، سلامت و بهداشت جسم، روح، روان و تعاملات با دیگران در فضای خانواده و مسجد را نیز به دنبال دارد. تعادل در اجزای بدن همچون دست‌ها و پاها و تعادل در اعصاب با تکراری که در هر شبانه روز دارد نیز از فواید آن است. از سویی، پیشگیری از بسیاری از بیماری‌ها نظیر عفونت‌ها و اختلالات دستگاه‌های بدن نظیر سیستم کلیه و مجاری ادرار نیز فواید دیگر آن می‌تواند باشد. 20. پرهیز از غنا در موضوع غنا، لهو ولعب آیات بسیاری آمده است که نشانه‌ای برای راهنمایی بشر در برخورد با این امور می‌تواند باشد؛ اموری که نه تنها سلامت روحی و روانی فرد را به خطر می‌اندازد، بلکه ممکن است ستون‌های خانواده را به لرزه درآورد و بنیان‌های اجتماعی را تخریب نماید. محصول تبعیت از اوامر الهی در این خصوص صیانت از فرد، خانواده و جامعه است که با استفاده حداکثری از پتانسیل‌های حلال خدادادی و پر نمودن ظرف آن، جایی برای ابتلا به گناه، کجروی و آسیب باقی نمی‌گذارد. خداوند می‌فرماید: Pوَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌO (لقمان/6). غنا یکى از دام‌هاى بزرگ شیاطین است. در اینجا سخن از گروهى است که درست در مقابل گروه «محسنین» و «مؤمنین» قرار دارند؛ سخن از جمعیتى است که سرمایه‏هاى خود را براى بیهودگى و گمراه ساختن مردم به کار مى‏گیرند، و بدبختى دنیا و آخرت را براى خود مى‏خرند. نخست مى‏فرماید: «و بعضى از مردم، سخنان باطل و بیهوده را خریدارى مى‏کنند تا خلق خدا را از روى جهل و نادانى از راه خدا گمراه سازند» و در پایان آیه اضافه مى‏کند: «عذاب خوار کننده از آن این گروه است». به هر حال، غنا یکی از مصادیق لهو الحدیث است. «لهو الحدیث» نیز مفهوم وسیع و گسترده‌اى دارد و هر گونه سخنان یا آهنگ‌هاى سرگرم کننده و غفلت‏زا که انسان را به بیهودگى یا گمراهى مى‏کشاند در بر مى‏گیرد، خواه از قبیل «غنا» و الحان و آهنگ‌های شهوت‌انگیز و هوس‌آلود باشد و خواه سخنانى که نه از طریق آهنگ، بلکه از طریق محتوا انسان را به بیهودگى و فساد، سوق مى‏دهد. از مجموع کلمات فقهاى اسلام استفاده مى‏شود که «غنا» آهنگ‌هایى است متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد مى‏باشد و قواى شهوانى را در انسان تحریک مى‏نماید. این نکته نیز جالب توجه است که گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتواى آن؛ به این ترتیب اشعار عشقى و فسادانگیز را با آهنگ هاى مطرب بخوانند و گاه تنها آهنگ، غناست. نیز اشعار پر محتوا یا آیات قرآن و دعا و مناجات را اگر به آهنگى بخوانند که مناسب مجالس عیاشان و فاسدان است حرام مى‏باشد (مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، 1387: 3/552). در جای دیگری از قرآن کریم خداوند متعال می‌فرماید: Pفَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِO (حج/30) خداوند پس از آن که بندگانش را به توجّه نسبت به محرّماتش وادار فرموده در این قسمت به دورى از بت‌ها و گفتار دروغ سفارش مى‏کند زیرا توحید خداوند و نفى شرک از ذات اقدس او، و نیز صادق گفتار، بیشترین حرمت را داراست. از سوی دیگر، خداوند شرکت در مجلس غنا و شاهد بودن بر آن را نهی می‌نماید؛ آنجایی که می‌فرماید: Pوَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماًO (فرقان/72)؛ «و کسانی که به باطل گواهی نمی‌دهند (و در مجالس باطل حاضر نمی‌شوند) و هنگامی که بر بیهوده بگذرند، بزرگوارانه بگذرند». محمد بن مسلم از امام صادقg نقل می‌کند که در مورد این آیه سؤال شد. حضرت فرمودند: منظور غنا است (کلینی، اصول الکافی، 1369: 6/432). منظور Pلا یَشْهَدُونَ الزُّورَO کسانی هستند که «در مجالس گناه و هرزگى و باطل حاضر نمى‏شوند» نیز مقصود از «زور» غنا و خوانندگى است، که از امام باقرg و امام صادقg روایت شده است. در نهایت باید گفت پرهیز از غنا و هرگونه لهو الحدیث، نقش به سزایی در بهداشت روح و روان آدمی دارد که آثار آن را در زندگی فردی و اجتماعی می‌توان ملاحظه کرد. نتیجه از آنچه در نوشتار حاضر گذشت، نتایج ذیل به دست می‌آید: 1. تندرستی، بهداشت و سلامت و پیشگیری به مفهوم وسیع آن یک ارزش است. 2. اهل ایمان به سالم زیستن شایسته‌ترند. 3. سلامت به طور کلی، خود مقدمه لازم برای انجام وظایف دینی و حفظ کیان اعتقادی و عزت مسلمانان است. 4. تأمین سلامت و حفظ و ارتقای آن نیازمند برخورداری مردم از آگاهی‌های ضروری بهداشتی است. 5. هر تلاشی که در زمینه بهداشت و پیشگیری با الهام از رهنمودهای حیات بخش و مسئولیت آفرین اسلامی صورت می‌گیرد، تلاشی مقدس است که می‌توان آن را مصداق روشنی از اعمال صالح و عبادات ثمربخش و مایه خشنودی خداوند متعال دانست. 6. همه و به خصوص برگزیدگان و فرهیختگان و مدیران جامعه اسلامی برای تأمین سلامت جامعه بشری به طور عام و برای جامعه اسلامی به طور خاص مسئولیت دارند. 7. از آنجا که تأمین سلامت با مفهوم جامع آن مشارکت همگانی را می‌طلبد، بجاست که آن را یک مسئولیت همگانی فرض نماییم.   منابع ابیاری، ابراهیم (1405ق)، الموسوعه القرآنیه، موسوعه السجل العرب.
بستانی، فواد افرام (1370ش)، فرهنگ ابجدی، مترجم رضا مهیار، تهران، اسلامی.
حر عاملی، محمد حسن (1412ق)، وسائل الشیعه، قم، آل البیت.
حسین بن محمد (معروف به راغب اصفهانی)، ابی القاسم (1385ش)، المفردات فی غرائب القرآن، ارومیه، ظرافت.
رضایی اصفهانی، محمد علی (1387ش)، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن.
رضایی اصفهانی، محمد علی و جمعی از فضلای حوزه و دانشگاه، ترجمه قرآن کریم، موسسه فرهنگی دارالذکر، 1383ش.
رضایی اصفهانی، محمدعلی (1383ش)، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، تهران، اسوه.
رضایی، حسن‌رضا (1383ش)، بررسی شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، قم، مرکز مدیریت حوزه.
صدوق، محمد بن علی بن بابویه (1387ش)، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان.
صدوق، محمد بن علی بن بابویه (1390ش)، علل الشرایع، تهران، وانک، چاپ سوم.
صفی علیشاه، حسن بن محمد باقر (1378ش)، تفسیر صفی، تهران، منوچهری.
طباطبایی، محمد حسین (1374ش)، تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، ابو علی فضل بن حسن (1374ش)، جوامع الجامع، ترجمه احمد امیری شادمهری، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن (1380ش)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، فراهانی.
طیب، سید عبدالحسین (1378ش)، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام.
علی بن الحسین، امام چهارم (1387ش)، الصحیفه السجادیه، تهران، کارآفرینان فرهنگ و هنر، چاپ دوم.
قرشی، سید علی اکبر (1377ش)، تفسیر أحسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت.
کلینی، محمد بن یعقوب (1369ش)، اصول الکافی، قم، اسلامیه.
مجلسی، محمد باقر (1413ق)، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه.
مستغفری، ابوالعباس و محمد خلیلی (1385ش)، روش تندرستی در اسلام، ترجمه یعقوب مراغی، قم، مومنین، چاپ چهارم.
مغنیه، محمد جواد (1424ق)، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
مکارم شیرازی، ناصر (1387ش)، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه.   عباسعلی واشیان: عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیة مجله قرآن و علم شماره 14. انتهای متن/

http://fna.ir/L2Q7E4





94/12/05 - 05:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن