تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835268627
بررسی دیدگاه بنت الشاطی در انکار اعجاز علمی قرآن - بخش اول ادعای عدم اعجاز علمی قران
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی دیدگاه بنت الشاطی در انکار اعجاز علمی قرآن - بخش اول
ادعای عدم اعجاز علمی قران
سخن نهایی همه مفسران حقیقی قرآن آن است که ویژگیهای این کتاب آسمانی به خود ضمانت بقا بخشیده و در فراز و فرودهای فرسایشی زمان، خود را از کهنگی نجات داده است.
چکیده سخن نهایی همه مفسران حقیقی قرآن آن است که ویژگیهای این کتاب آسمانی به خود ضمانت بقا بخشیده و در فراز و فرودهای فرسایشی زمان، خود را از کهنگی نجات داده است. این کتاب از سوی کسی است که به تمام زمانها، مکانها، پرسشها و نیازهای انسان و مخلوقات احاطه دارد و میتواند برای همیشه پاسخگوی تمام احتیاجات و سؤالات بشر باشد. بهترین دلیل درستی این سخن، اعجاز قرآن و وجود آیات تحدی و ناتوانی بشر در آوردن مانند آن است. یکی از اعجاز علمی قرآن وجوه متعدد اعجاز قرآن و محور بحث در نوشتار حاضر است. این جنبه از اعجاز قرآن در حقیقت، اعتراف جامعه بشری به ناتوانی علمی خویش بوده و این امر با گسترش مرزهای اندیشه و بینش رو به زیادی است. قرآن کریم ضمن تأکید وثیق بر جایگاه علم و دانش در نظام هستی، اهم حقائق علمی مرتبط با نظام هستی را قبل از آنکه حوزه توانمندی بشر راهی به آن داشته باشد، بیان نموده و از این حیث از دیگر کتب آسمانی متمایز گردیده است. اعجاز علمی قرآن که بازکاوی اسرار خلقت در کلام وحی است، از سوی برخی قرآنپژوهان مورد نقض قرار گرفته و افرادی چون عایشه بنت الرحمان حوزه اعجاز قرآن را تنها در بعد اعجاز بیانی محدود نمودهاند. این نوشتار با هدف بررسی و نقد دیدگاه وی نگارش یافته است و کاستیهای دیدگاه وی را به نقد کشانده است. واژگان کلیدی: قرآن، اعجاز، اعجاز بیانی، اعجاز علمی، بنت الشاطی. درآمد آدمی هر روز بیش از گذشته به رموز هستی دست مییابد و به دنبال آن به تنظیم و تنسیق بهتری در حوزه قوانین و مبانی تعاملات فردی و اجتماعی خویش دست مییابد. قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی عرصه مهم نیازمندی درونی بشر را بیپاسخ نگذاشته و فارغ از آزمون و خطاهای دانش بشری، اسراری شگرف از رموز هستی را در آیات نورانی هدایت قرار داده است پیش از آنکه تصور دانشی انسان راهی به درک آن یافته باشد. این بُعد اعجاز، فرابشری بودن کلام الهی را برای عصر علم و دانش بیش از گذشته آشکار ساخته و همگان را به خضوع و تسلیم وامیدارد؛ هرچند معدود افرادی از جمله خانم بنت الشاطی، از این جنبه مهم غفلت ورزیده و با ادلهای دفاع ناپذیر به انکار اعجاز علمی دست یازیدهاند. بررسی محورهای انکار و نیز تحلیل و نقد دیدگاه وی هدف این نوشتار است. زندگینامه بنت الشاطی عایشه عبدالرّحمان، قرآنپژوه مکتب ادبی سال 1913م در دَمیاط مصر متولد شد. نزد پدرش که از اندیشمندان مصر و تربیت یافتگان الازهر بود، ادبیات عربی و قرآن آموخت. تحصیلات غیردینی خود را با وجود مخالفت پدر در مدارس مصر گذراند و در جوانی در «مجلة النهضة» آغاز به نشر شعر و مقاله کرد و مدتی بعد منتقد ادبی روزنامه الاهرام شد. سال 1936م به دانشکده ادبیاتِ دانشگاه فؤاد اول، دانشگاه قاهره کنونی، وارد شد و برای پنهان کردن هویت خود از پدرش، نام مستعارِ «بنت الشّاطی» (دختر ساحل) را برگزید. سال 1950م دکتری خود را با پایاننامهای درباره ابوالعلاء معرّی از همان دانشگاه دریافت کرد. وی در مطالعات قرآنی خود روش و مکتب ادبی را در تفسیر برگزید که بنیانگذار آن امین خولی بود و پیوسته متأثر از وی بوده و غالب تألیفات خود را به امین خولی که همسر وی نیز بود، اهدا کرد. از بنت الشّاطی جز مقالات پراکندهای که در برخی مجلات و روزنامهها منتشر کرده، بیش از شصت عنوان کتاب و رساله کوچک و بزرگ درباره اعجاز قرآن، تفسیر، ادبیات عرب، مسائل اجتماعی روز بر جای مانده است. بنت الشّاطی در نوشتههای تفسیری خود محتوای هر آیه را به گونه موضوعی و با دقت در همه آیات مشابه آن و نیز با توجه به سبکهای ادبی بررسی میکند، ترتیب نزول آیات مشابه را در نظر میگیرد و به جستجوی قرائن و شواهد آیات میپردازد. وی با تکیه بر این روش، چند سوره از جزء آخر قرآن را در «التفسیر البیانی للقرآن الکریم» تفسیر کرده است. وی در این کتاب پس از بررسی تاریخچه بحث اعجاز بیانی و بلاغی قرآن، آن را تنها و مهمترین نوع اعجاز مورد اتّفاق در میان دانشمندان میداند و میکوشد با ذکر نمونههایی از بلاغت قرآن، نشان دهد که هیچ ترادفی در واژگان قرآن یافت نمیشود و جایگزینی کلمات با یکدیگر امکان ندارد؛ هیچ حرفی زائد یا صرفاً مؤکّد نیست و یا برای پیوند کلمات یا تصحیح وزن کلام نیامده است، بلکه همه حروف نقشی معنایی دارند. وی در مقدمه کتاب به این نکته اشاره میکند که کتاب «اعجاز بیانی» خلاصهای از مطالب کتاب «التفسیر البیانی» و «دراسة قرآنیه» و خلاصهای از مقالههای کنگره مستشرقان در هند (1964م)، کنگره ادبای عرب در بغداد (1965م)، سمینار علمای اسلام در بغداد (1967م) و سمینار علمی هفته قرآن در دانشگاه اسلامی ام درمان (1967م) است که همراه با نکات تازهای از اسرار بیانی قرآن به چاپ رسیده است (ر.ک: بنت الشاطی، الاعجاز البیانی للقرآن الکریم و مسائل ابن ازرق؛ همو، التفسیر البیانی للقرآن الکریم؛ سفعان، المنهج البیانی فی تفسیر القرآن الکریم؛ شرقاوی، الفکر الدینی فی مواجهة العصر: دراسة تحلیلیة لاتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث؛ شریف، اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر؛ فرید، بنت الشاطئ راهبة فی محراب أبی العلاء). بنت الشاطی و اعجاز قرآن بنت الشاطی موضوع اعجاز را از عرصههای دقیق و دشوار برشمرده و ادعا کرده که تمام عمر خویش را با کتاب اعجاز گذرانده و تمام دوران طولانی علم آموزی خویش را در مکتب قرآن سپری نموده است. وی که تنها بر جنبه اعجاز بیانی تأکید مینماید، اصرار فراوان طاغوتهای بت پرست قریش بر ممانعت از عدم استماع کلام الهی را از این امر ناشی دانسته که قریش از همان روزهای آغاز بعثت به اعجاز قرآن پی برد و اعتراف کرد که این بیان و این گفتار از نوع یافتههای بشر نیست (ر.ک: اعجازبیانی، 27). بنت الشاطی در ادامه به نقد باقلانی صاحب کتاب «اعجاز القرآن» پرداخته و همسانی اعراب غیر فصیح با غیر اعراب در عدم درک فصاحت را از جمله افراطهای وی در حوزه اعجاز دانسته است. بیان زیر پاسخ وی بر باقلانی است: البته از دیدگاه ما در این گفته ضعف و افراط فراوانی وجود دارد؛ زیرا اعراب عصر بعثت هرچند در مراتب بلاغت و اقتدار بر فنون سخن با یکدیگر تفاوت داشتند، اما همه اهل فصاحت بودند و در میان آنان خطیبان سخنور و شاعران بزرگی ظهور یافتند؛ بنابراین، چنان نبود که نتوانند گفتار زیبا را از نازیبا و بلند را از پست و بیمقدار باز نشناسند یا از حس زبانی خویش و ذوق و بیان خاص این زبان برخوردار نباشند...؛ بنابراین عموم اعراب عصر بعثت، هر قدر هم در بلاغت و اقتدار بر فنون سخن تفاوت داشته باشند، دارای این حس انتقادی بودهاند؛ حسی که سلیقه زبانی اصیل و فساد ناپذیر آن را بیدارتر کرده بود (همان، 32). بنت الشاطی در ادامه سخن مینویسد: مشرکان قریش زمانی که در راه حاجیان در کمین آنها مینشستند تا آنها را از شنیدن قرآن برحذر دارند، تنها خطبای سخنور و شاعران بزرگ را از این امر برحذر نمیداشتند و چنین نیز فکر نمیکردند که اعرابی که برای حج آمدهاند، همه در یک درجه از بلاغت هستند، بلکه چنین میاندیشیدند که حاضران در مکه، همه از اعراب خالص و اهل فصاحتند و بر حسب فطرت و سرشت، حس زبانی خاص خود را دارند و با سلیقه زبانی خویش، اسالیب کلام را باز میشناسند... . کسانی از مشرکان نیز که به ایمان بدین معجزه شتافتند، همه از خداوندگاران سخن و صاحبان بالاترین مراتب بلاغت نبودند... کسانی هم که دیرتر اسلام آوردند، غالباً از آنانی بودند که خود از شنیدن خودداری ورزیده یا از آن بازداشته شده بودند. اما همین افراد هم زمانی که بدان گوش سپردند ایمان آوردند، در حالی که همه شاعر و سخنسرا نبودند (همان، 33-34). تحلیل پایانی عایشه عبدالرحمن که با طرح سؤالی درجلب توجه مخاطب کوشیده، به گمان وی راه برون شد از تشتت آراء در بحث اعجاز است: آیا مخاطبان تحدی قرآن تنها اعراب عصر بعثت بودند یا آنکه این تحدی تا ابد وجود دارد و با زمان امتداد مییابد؟گروهی از نویسندگان درباره اعجاز این عقیده را اختیار کردهاند که تنها همان مردمان نخستین عصر اسلام مخاطب این مبارزهجویی بودهاند و گروهی دیگر بر این باور شدهاند که قرآن همه مردم را در همه عصرها و نسلها مخاطب تحدی قرار میدهد. به عقیده من با تفاوت گذاشتن میان دو مسأله اعجاز بودن قرآن و تحدی آن، اختلاف موجود در این باره نیز از میان میرود: اعجاز در هر عصری به پاست و به مردمی که در یک عصر یا یک دوران زندگی میکنند، اختصاص ندارد. این حقیقتی است که ما آن را از کلام امام طبری استنباط میکنیم... بدینسان اگر اعراب عصر بعثت نبوی تنها مخاطبان تحدی بودهاند، بدان سبب است که آنها صاحبان این زبان یعنی زبان عربی بوده و اسرار بیان و بلاغت آن را درک میکردهاند. بنابراین در تحدی قرآن آنچه معیار است، ناتوانی سخنوران عرب عصر بعثت درآوردن همانندی برای قرآن است، بیآنکه از این مسأله چنین استنباط شود که دلالت اعجاز آن بر صحت نبوت، خاص یک عصرمعین و نه سایر اعصار، و خاص اعراب و نه غیر عرب میباشد (همان، 64-65). اصل سخن بنت الشاطی این است، این مطلب را نقد کنید. لازمه این سخن آن است که اعجاز منحصر در عصر نبوی شود و بعد از آن نقل اعجاز است. بنت الشاطی و اعجاز علمی بنت الشاطی پس از طرح آرا و اقوال در وجوه مختلف اعجاز، اعجاز علمی قرآن را با بیانی انکاری طرح نموده و بدون تفصیل و تحلیل چندانی که معمولاً شیوه تحقیقی اوست، از مسأله عبور میکند: در اینجا به آن چیزی نمیپردازم که برخی اخیراً مورد بحث قرار داده، نام «اعجاز علمی» را بر آن نهاده و بر همین اساس، آیاتی از قرآن را متناسب با موضوعاتی چون اکتشاف اتم، قانون جاذبه، گردش زمین، قوانین هندسه، سدسازی، اختراع فضاپیما و مسائلی از این قبیل را مورد تأویل و تفسیر قرار دادهاند که نه در عصر بعثت و صدر اسلام به اندیشه هیچ عربی خطورکرده، و نه چنان بوده است که کسی از صحابه، شمههایی از آنها را دریافته و از قرآن برداشت کرده باشد... . مصیبت آن است که در جهان اسلام اظهارات، تأویلها و تفسیرهایی رواج یابد که به قالب و محتوای قرآن تحمیل شده و خبرگان در ادبیات عرب و فقهای اسلام و آنان که در مورد قرآن صاحب نظرند، هیچ دلیل و سندی برای آن سراغ ندارند، بلکه تنها مستند آنها برداشتهایی از علوم دانشمندان معاصر در زمینههای تشریح، جنین شناسی، ریاضیات نجومی و زیستشناسی و... است و هیچ کدام از آنها در آن دوران به گونهای نبوده که این فرصت را برای پیامبر و یا صحابه به وجود آورد که به چنین اعجازی علمی پی برند، تا چه رسد به اینکه آن را برای مردم تبیین کنند (همان، 92-93). وی در ادامه، غالب رویکردهای علمی به قرآن را فاقد صلاحیت ادبی لازم دانسته است: به عقیده ما بیشتر معاصرانی که در زمینه تفسیر علمی وارد شده و کتابی در مورد «قرآن و علوم» تألیف کردهاند، نظریهها و کشفیات علمی عصر حاضر را به قرآن ارجاع داده و بر آن منطبق ساختهاند، در حالی که نه در مطالعات قرآنی تخصص داشتهاند و نه در علوم ادب عربی و علوم اسلامی. در حالیکه صاحب نظران علوم قرآنی از دیرباز به این حقیقت تذکر دادهاند که هرکس بخواهد به این علوم بپردازد باید در ادب عربی تخصص داشته باشد، اسالیب کلام را در این زبان بشناسد و از شیوهها و نظریههای متکلمان و همچنین اصول دین آگاهی داشته باشد (همان، 92). بررسی و نقد این سخن بنت الشاطی که «در میان آنان خطیبان سخنور و شاعران بزرگی ظهور یافتند» در واقع، حاکی از عدم توانمندی اکثریت جامعه از ذوق فصاحت و بلاغت است، حضور نادر افرادی که توانایی خواندن و نوشتن داشتند، این امکان را تضعیف میکند که همه اجتماع آن روز در سطح عالی کلامی قرار داشته باشند. افزون بر این، شناخت علمی هر کلام نیز جز با نگاه تحلیلی کارشناسانه میسر نیست و بازشناسی گفتار زیبا از نازیبا صرفاً با داشتن ذوق بیانی و حس زبانی امکانپذیر نمیباشد؛ به عبارت دیگر، دارای حس انتقادی بودن با پذیرش تفاوتها در فصاحت و بلاغت چگونه قابل جمع است؟ آیا شخصی که از درجه پایینی از توانمندی کلام برخوردار است، میتواند به شیوه علمی و دقیق کلام سطح اعلی را مورد انتقاد قرار دهد؟ آیا صرف داشتن روحیه انتقادی برای ارزیابی و درک سطح کلام کافی است؟ در حقیقت نحوه استدلال و انتقاد به باقلانی به گونهای است که مدعای وی ثابت شده است و اگر بنت الشاطی این مسأله را پذیرفته که اعجاز بیانی شامل تمامی اعراب میشود ـ با مسلم انگاشتن این امر که همه مخاطبان از نظر درک اعجاز در یک سطح نبودهاند ـ در مسأله اعجاز علمی نیز همین حکم جاری است و درک اعجاز همگانی ضرورتی ندارد. نکته دیگر آنکه مسلّم است که در نظر صاحب «اعجاز بیانی» همه اعراب معاصر قرآن به محض شنیدن آیات کلام الهی به اعجاز آن پی برده و ایمان میآوردند، حال آنکه این سخن ادعایی گزاف است. هرچند جایگاه اعجازی قرآن در حوزه بیان تردید ناپذیر است، درک ابعاد اعجاز آن برای همگان نیز ادعایی بیدلیل است. پیامبر اکرمJ در مدت سیزده سال دعوت در مکه نتوانست به توفیق چندانی در جذب افراد دست یابد. البته در این زمان قرآن کریم به عنوان مهمترین ابزار دعوت مطرح بوده است. بسیار کسانی که کلام الهی را میشنیدند و با گفتن «ان هی الا اساطیر الاولین» از کنار آن میگذشتند. نکته دیگر آنکه این سخن که غیر از اعراب معاصر قرآن، دیگران هیچ بهرهای از اعجاز نداشتند چراکه آنان هرگز به اسالیب کلام عرب واقف نبودهاند، پذیرفتنی نیست؛ زیرا پذیرش پیامبرJ دعوت از سوی موالی، ایمان آنان به قرآن و همراهی با رسول خاتم خلاف ادعای بنت الشاطی را اثبات میکند. باید گفت: مبنای استدلال بنت الشاطی در انکار اعجاز علمی قرآن کریم بر چند محور باطل استوار است: 1. بنت الشاطی جامعه مخاطبان اعجاز قرآن کریم را منحصر به معاصران وحی دانسته است و با این قول شمول افرادی، مکانی و زمانی آیات تحدی را نادیده انگاشته است؛ به عبارتی، میتوان گفت لازمه کلام وی انحصار اعجاز به عصر نبوی و نقل اعجاز در دیگر ازمنه است و در واقع، وی مخاطبان اصلی قرآن را مردم عصر نبوی دانسته است، حال آنکه معجزه جاوید الهی همه مردم را با خطاب «یا ایها الناس» به رحمت و شفای الهی فرا میخواند: Pیا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَO (یونس/57). قرآن کریم در بیان نورانی خویش مرزهای زمانی و مکانی را درنوردیده و پیامبر را فرستادهای برای همگان معرفی میکند: Pقُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاًO (اعراف/158) و این شمول بر خلاف ادیان پیشین است که از حوزه خاص قومی و قبیلهای در دعوت و رسالت برخوردار بودند. قرآن مجید با رسالت حاکمیت جهانی، مخاطبان خود را همه ابنای بشر و برای همیشه تاریخ میداند که بر پایه حکمت و موعظه، راه هدایت و کمال را بر آنان ارزانی داشته است و این به معنای نفی هرگونه تعیّن در مصداقیابی مخاطب است. کلام الهی با بیانی صریح، عموم مسلمانان را به تحدی فراخوانده و محدود نمودن آیات تحدی به زمانی خاص، فاقد قراین است. بنت الشاطی بین مخاطب اولیه و مخاطب اصلی تمایزی لحاظ ننموده و با خلط این دو، به نتایج نادرستی در حوزه اعجاز بیانی و اعجاز علمی قرآن کریم دست یازیده است. اعراب عصر نزول گرچه اولین مخاطبان کلام وحی بودهاند، بی هیچ دلیل و مستندی نمیتوان آنان را اصلیترین مخاطبان قرآن دانست. 2. قرآن کریم به اتفاق آرای قرآنپژوهان معجزهای است که با تحدی، همگان را به هماوردطلبی فرا میخواند: Pوَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَO (بقره/23). در بیان بنت الشاطی بین اعجاز و تحدی جدایی افتاده است و حال آنکه عموماً در تعریف اعجاز به ضرورت تحدی هم اشاره شده است. روشن نیست بنت الشاطی چگونه به این «برون شد» از اختلافات در بحث اعجاز دست یافته و پشتوانه علمی این تفکیک چیست. علاوه بر این، کلام هیچ یک از مفسران فریقین از مجموعه آیات تحدی، انحصار تخاطب را نمیرساند و هیچ دلیلی دال بر تخصیص عمومیت آیات تحدی وجود ندارد. برخی قرآنپژوهان معاصر بیان زیر را در تحلیل ابعاد شمولی تحدی ارائه نموده است: مبارزهطلبى قرآن سه نوع شمول دارد: یک. شمول افرادى: یعنى اگر همه افراد انسانها و حتى جنها جمع شوند، نمیتوانند مثل قرآن را بیاورند و به اصطلاح، عام افرادى است به طورى که شامل همه افراد موجود انسانها و حتى افرادى که در آینده میآیند، میشود؛ لذا میفرماید: Pلَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِO. دو. شمول زمانى: یعنى این دعوت و تحدّى قرآن از زمان صدر اسلام شروع شده و همیشه ادامه دارد و لذا میفرماید: Pفَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُواO؛ اگر در گذشته نتوانستید مثل قرآن را بیاورید و هرگز هم نخواهید توانست. سه. شمول احوالى: در هیچ حالى نمیتوانید مثل قرآن را بیاورید؛ یعنى اگر عرب یا عجم، ادیب (متخصص ادبیات عرب) و یا متخصص در هر زمینه دیگر باشید، نمیتوانید مثل قرآن را بیاورید. البته این مطلب از اطلاق آیه استفاده میشود (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 70). 3. بنت الشاطی که بر اساس امکان درک یا عدم امکان درک ابعاد اعجاز توسط معاصران قرآن، به نقد و رد اعجاز علمی قرآن کریم مبادرت ورزیده است، بایستی پاسخگوی این سؤال باشد که آیا اعراب عصر نزول به همه ابعاد اعجاز بیانی قرآن پی بردهاند؟ اهمیت سؤال از این روست که دانش لغت و زبان نیز مانند حوزههای مختلف دانش بشری رو به گسترش است؛ چه امروزه ابعادی از اعجاز بیانی روشن شده که به هیچ روی برای معاصران قرآن متصور نبوده است و علم بلاغت امروزی با کشف روزافزون اسالیب کلامی و محورهای بلاغی، ابعاد اعجاز بیانی را آشکار میسازد. حال آیا میتوان گفت چون اعراب به این اصطلاحات و علوم لغوی دسترسی نداشتند، به ناچار بایستی در حوزه اعجاز بیانی نیز صرفاً به همان برداشتهای ذوقی و قریحهای اعراب بادیه نشین بسنده نمود و تکامل زبان در ظرف زمان را نادیده انگاشت؟ 4. قرآن پژوه ادبی با استناد به عمل کسانی که با اظهارات و تأویلهای غیر صحیح به تفسیر علمی قرآن وارد شدهاند، اعجاز علمی را به ورطه انتقاد سپرده است. روشن است که هیچ گاه رفتار ناصحیح افراد نمیتواند به عنوان مبنای نقد یک بحث علمی مطرح باشد و این تحلیل از کسی که ادعا میکند عمر خود را در مکتب قرآن سپری کرده، دور از انتظار است. تحمیل نظریههای علمی بر قرآن یا استخراج همه علوم از کلام الهی از نظرگاه معتقدان اعجاز علمی نیز مطرود است و اعجاز علمی در حقیقت بیانگر این نکته است که قرآن دربردارنده حقایقی از اسرار هستی است که بشر پس از قرنها دانش آموختن میتواند از قطعیت آن سخن بگوید و به اسرار آن راه یابد. 5. تأکید بر تک بعدی بودن اعجاز، راه تحدی و درک حقیقت اعجاز را برای اجتماع کنونی بشری مسدود مینماید. به ادعای بنت الشاطی و معدود افرادی دیگر، اثبات ناتوانی جامعه نخستین برای همه زمانها کافی است و نیازی به تکرار تحدی نیست. دو تالی فاسد بر این انگاره متصور است: نخست آنکه با استناد به تک بعدی بودن اعجاز، قائل به محدودیت شدهایم و هرگونه محدودیتی، با نقص همراه بوده و در منشأ یا با عدم توانمندی درونی روبهروست یا با مانع بیرونی. حال با توجه به اینکه رسالت قرآن کریم هدایت همگانی است، آیا خالق قرآن توان ارائة علمیِ مباحث را به گونهای که بشر از راهیابی به آن ناتوان باشد، نداشته است؟ به خصوص با توجه به اینکه این بعد اعجاز برای جوامع علمی نقش هدایتی مؤثری خواهد داشت و اعتراف و تسلیم دانشمندان علوم بشری در برابر قرآن گواه روشنی بر این ادعاست. یا آنکه ملاحظات و موانع بیرونی سدی در ارائه این بعد اعجاز داشته است ؟ هیچ یک از این فروض برای مسلمان خداباور پذیرفتنی نیست. به بیان بهتر، بنت الشاطی میتواند مخاطب این سؤال قرار گیرد که آیا خداوند بر ارائه کلامی که در همه حوزههای قابل تصور یا غیر قابل تصور امروزین بشر، از جمله در حوزه علوم بشری فراتر از همه توانمندی علمی انسان بوده و به تحدی فراخواند، قدرت دارد یا خیر؟ در صورت قول به نفی ـ که البته راهی جز پذیرش آن نیست ـ چه عاملی مانع از ارائه این محور بس ارزشمند اعجاز شده است؟ با توجه به نقش بیبدیل این حوزه در هدایت و جذب افراد علمی امروز، نمیتوان پذیرفت که خداوند اسباب هدایت را به تمامی در اختیار بشر قرار نداده باشد و این با لطف و کرم خالق هستی در تنافی و تضاد است. خداوند از همه اسباب و زمینهها در مسیر هدایت فراگیر اجتماعی فروگذار نکرده است. از جمله مهمترین راهبردهای بشر امروز، گرایش به علم و فنآوری است و کتاب رسول خاتمJ به بهترین شیوه از این روش بهره گرفته است. دیگر آنکه بسنده نمودن به درک تحدی معاصران قرآن، پایان بخشیدن به توانمندی قرآن برای معارضهای همیشگی است و در درون این نظریه، امکان آوردن امروزین مثل قرآن نفی نمیشود، حال آنکه کلام صریح قرآن این پندار را مردود میشمارد: Pقُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراًO (اسراء/88). 6. اهتمام قرآن کریم بر علم اندوزی و خرد باوری، دلیل روشنی بر وجود ابعاد علمی در قرآن کریم است. قرآن به عنوان کاملترین سند تکامل جامعه انسانی، نگاهی خاص به عرصههای علمی داشته و خالق هستی رموز و اسرار نظام خلقت را برای صاحبان خرد و اندیشه به ودیعت نهاده است که بشر جز با تکامل فکری و تطور دانش راهی به آن ندارد. قرآن کریم نقطه اوج توثیق بین علم و ایمان در اسلام است که ترکیبات اساسی آن بر لزوم خردورزی و علم اندوزی از مجموعه آیات متعدد در حوزه تفکر و غور در نظام آفرینش و اسرار هستی مشهود است. تنوع مباحث کلام وحی در محور هستی و ابعاد مختلف نظام آفرینش، توجه راهبردی خالق به رمزگشایی از اسرارآفرینش را بیان میدارد؛ چه انسان در سایه مدیریت هستی و بهرهمندی حداکثری از نظامی که مسخر وی قرار داده شده، میتواند به عبودیت حقیقی خالق هستی دست یابد. Pوَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَO (جاثیه/13)؛ «و (منافع) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است را، در حالی که همگی از اوست، برای شما مسخر ساخت؛ قطعاً، در آن[ها] نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند». به عبارت دیگر، این امر از یک سو، انسان را به مدیریت بهتر نظام هستی سوق میدهد و از سوی دیگر، زمینه هدایت وی را هموار میسازد. ژرفای بسیاری از دقایق علمی قرآن به گونهای است که انسان جز با تطور علوم و توسعه دانش به فهم تام از آن دست نمییابد. اگر به رشد علوم در بستر زمان و در سایه تجارب و آزمون و خطاها قائل باشیم که ادعایی بس روشن و انکارناپذیر است، هرگز نمیتوان پذیرفت که مردم عصر نزول، تصوری هرچند ساده از تمامی ابعاد علمی قرآن داشته باشند؛ چه مخاطبان امروزی کلام وحی نیز فراتر از افق بینش و دانش خویش، نمیتوانند بهرهای از بطون علمی وحی نبوی داشته باشند. چگونه میتوان آیات بیشماری را که به حقایق کونیه اشاره مینماید، از عرصه عجزمندی بشر خارج نمود و قلمرو اعجاز را از آن تهی دانست، حال آنکه اندک شماری از آن در عصری که بشر با افتخار از آن با عنوان عصر انفجار اطلاعات یاد میکند، کشف شده است؟ 7. نکته تأمل برانگیز دیگر آنکه با مبنا قرار دادن درک مخاطبان نخست قرآن، چنانچه بنت الشاطی در انکار اعجاز علمی قرآن به آن استناد نموده است، علاوه بر زیر سؤال بردن اعجاز علمی، بسیاری دیگراز ابعاد و معارف قرآن به بوته تردید سپرده میشود؛ چرا که بنا بر تصریح روایات، قرآن دارای ظهر و بطن است. در روایتی امام معصومA در جواب سؤال راوی از ظهر و بطن قرآن چنین میفرماید: «عَنِ الْفُضَیلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍA: عَنْ هَذِهِ الرِّوَایةِ مَا مِنْ آیةٍ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ وَ مَا فِیهِ حَرْفٌ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ وَ مَطْلَعٌ مَا یعْنِی بِقَوْلِهِ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ، قَالَ: ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ هُوَ تَأْوِیلُهَا مِنْهُ مَا قَدْ مَضَى وَ مِنْهُ مَا لَمْ یجِئْ یجْرِی کمَا تَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ» (مجلسی، بحار الانوار، 23، 197). روشن است که بسیاری از بطون و معارف برای معاصران نزول قابل تصور نبوده و رشد مکاتب فکری و کلامی در بستر زمان، آن را آشکار ساخته است؛ به عبارتی، با این چارچوب نظری تنها تأملاتی در حوزهها و ابعاد مختلف قرآن پذیرفتنی است که با تصورات جامعه آن زمان تناسب داشته باشد. البته این فرض قائلی ندارد و هیچ کس با چنین ادعایی سخیف، راه تأمل پیرامون معارف والای قرآن را مسدود نمینماید. با این تحلیل، میتوان گفت: همچنان که در عرصههای مختلف معارف قرآن، به اولین تصور از قرآن بسنده نمیشود، در اثبات ابعاد اعجاز قرآن کریم نیز این مبنا نادرست است. 8. بنتالشاطی از این نکته غفلت ورزیده که قرآن کریم در موارد متعدد، آرا و تفکرات جامعه جاهلی را که به یمن اسلام به ارزش انسانی خود نائل آمدند، نقد نموده و تصورات و پندارهای باطل آنان را مورد خدشه قرار داده است. وجود باورها، ایده ها و رفتارهای ناصحیحی که پیامبر اکرمJ تا آخرین روزهای حیات شریف خویش با آن مواجه بود و در راه اصلاح و بهسازی آن تلاش مینمود، آیا میتوان پذیرفت که درک آن شنوندگان و چنان مخاطبانی معیاری برای مسلمانان عصر ترقی و پیشرفت باشد؟ این نکته که چون اعراب آن دوران تصوری از اعجاز علمی نداشتهاند، نمیتوانیم این بعد اعجازی را بپذیریم، در حقیقت صحه گذاشتن بر تصورات و تأیید آنان است. به خصوص اینکه در عرصه علم و دانش، عدم تصور آنان به عدم رشد علمی و جهالت اعراب بادیه نشین باز میگردد و قرآن کریم به سرعت این نقیصه را با تأکید وافر بر علم آموزی اصلاح نمود؛ زیرا اگر در همان دوران غیر از شنوندگان سرزمین حجاز، افراد دیگری قرآن را میشنیدند، درک و تصور بهتری از مباحث علمی ارائه شده داشتند و این، خود، گواهی دیگر بر عدم کفایت و صلاحیت آنان در تشخیص ابعاد اعجاز است. 9. دلیل دیگر وجود اعجاز علمی قرآن، اعتراف اندیشوران قرآنی به وجود ابعاد مختلف اعجاز قرآن است. هرچند برخی دقت در ابعاد اعجاز را وسوسهای غیرلازم دانسته اندکه ذهن را از طریق مستقیم منحرف میسازد. درشرح تجرید الاعتقاد چنین آمده است: این امر مسألهای است غیر لازم و اگر ندانیم استدلال ما را بر نبوت پیغمبرJ زیان نرساند؛ از این جهت، خواجه فرمود: همه این احتمالات ممکن است، چون میدانیم قرآن را پیغمبر ما آورد و تحدى بدان فرمود و معارض خواست و کسى نتوانست مانند آن آورد پس معجز است (شعرانی، شرح فارسى تجرید الاعتقاد، 501). در تحلیل این سخن باید گفت: چگونه این بررسی وسوسهای غیرلازم به شمار میآید، حال آنکه امروز یکی از محورهای مهم در تقابل با قرآن ستیزان، توجه به تجدد دائمی وجوه متعدد اعجاز و تحدی قرآن است. قرآن باوران با جزم و قطع به حقانیت این کتاب شریف، همه معاندان و کژخواهان را به معارضه میطلبند و با توجه به اشتمال قرآن بر وجوه متعدد اعجاز بهتر میتوان به اثبات صدق آخرین کتاب آسمانی پرداخته، به پاسخگویی شبهات مبادرت ورزید. باقلانی با بیان زیر به اخبار غیبی قرآن کریم به عنوان بخشی از مغیباب میپردازد و مینویسد: صاحبان رأی در حوزه علوم قرآن اخبار از غیوب و صدق و اصابه به واقع را از محورهای اعجاز دانسته و به فراخور نیاز بحث خویش، مواردی از آن را برشمردهاند (باقلانی، اعجاز القرآن، 40). وی در ادامه، انحصار اعجاز به حوزه بلاغت را با نتیجهای همراه ساخته که دفاعپذیر است. کسانی که اعجاز در حوزه بلاغت را مطمح نظر قرار دادهاند، به واقع، مجالی در راهیابی به این حوزه برای غیر عرب یا حتی غیربلیغان عرب لحاظ ننموده و راه فهم اعجاز آنان را به استدلال و نقل منحصر دانستهاند (همان، 166). اندیشمند بزرگ شیعه ـ علامه طباطبایی ـ ، بیانی ارائه نموده که میتواند تحلیل این ادعا باشد: اگر تحدیهاى قرآن تنها در خصوص بلاغت و عظمت اسلوب آن بود، دیگر نباید از عرب تجاوز میکرد و تنها باید عرب را تحدى کند که اهل زبان قرآناند، آن هم نه کردهاى عرب، که زبان شکستهاى دارند، بلکه عربهاى خالص جاهلیت و آنها که هم جاهلیت و هم اسلام را درک کردهاند، آن هم قبل از آنکه زبانشان با زبان دیگر اختلاط پیدا کرده و فاسد شده باشد. حال آنکه میبینیم سخنى از عرب آن هم با این قید و شرطها به میان نیاورده و در عوض روى سخن به انس و جن کرده است. پس معلوم میشود معجزه بودنش تنها از نظر اسلوب کلام نیست. ایشان در ادامه بر عمومیت اعجاز تأکید نموده و درپاسخ به اشکال عدم لزوم عمومیت معجزه مینویسد: اولاً تنها راه آوردن معجزه براى عموم بشر و براى ابد، این است که آن معجزه از سنخ علم و معرفت باشد، چون غیر از علم و معرفت هر چیز دیگرى که تصور شود که سر و کارش با سایر قواى دراکه انسان باشد، ممکن نیست عمومیت داشته، دیدنیش را همه و براى همیشه ببینند، شنیدنیش را همه بشر و براى همیشه بشنوند... هر معجزه دیگرى که غیر از علم و معرفت باشد، قهراً موجودى طبیعى و حادثى حسى خواهد بود که خواه ناخواه محکوم قوانین ماده و محدود به یک زمان و یک مکان معینى میباشد و ممکن نیست غیر این باشد. ثانیاً وقتى از مقوله علم و معرفت شد، جواب اشکال روشن میشود، چون به حکم ضرورت فهم مردم مختلف است و قوى و ضعیف دارد، همچنان که کمالات نیز مختلف است و راه فطرى و غریزى انسان براى درک کمالات که روزمره در زندگیش آن را طى میکند، این است که هر چه را خودش درک کرد و فهمید، که فهمیده، و هر جا کمیت فهمش از درک چیزى عاجز ماند، به کسانى مراجعه میکند که قدرت درک آن را دارند و آن را درک کردهاند و آنگاه حقیقت مطلب را از ایشان میپرسند. در مسأله اعجاز قرآن نیز فطرت غریزى بشر حکم به این میکند که صاحبان فهم قوى و صاحب نظران از بشر، در پى کشف آن برآیند و معجزه بودن آن را درک کنند و صاحبان فهم ضعیف به ایشان مراجعه نموده، حقیقت حال را سؤال کنند. پس تحدى و تعجیز قرآن عمومى است و معجزه بودنش براى فرد فرد بشر و براى تمامى اعصار میباشد (طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، 1/95-98).) منابع آمدی، سیف الدین(1413ق)، غایة المرام فی علم الکلام، بیروت: دارالکتب العلمیه.
باقلانی، محمدبن الطیب(1421ق)، إعجاز القرآن، بیروت: دارالکتب العلمیه.
بلاغی نجفی، محمدجواد (1420ق)، آلاء الرحمن فى تفسیر القرآن، قم: بنیاد بعثت.
حطیط، حسن (2005م)، الإعجاز العلمی فی القرآن الکریم، بیروت: دار و مکتبة الهلال.
خمینی، سید مصطفی (1418ق)، تفسیر القرآن الکریم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى.
رضایی اصفهانی، محمدعلی (1381ش)، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، رشت: کتاب مبین، چاپ سوم.
زرقانی، محمد عبدالعظیم (1385ش)، ترجمه مناهل العرفان فى علوم القرآن، ترجمه محسن آرمین، تهران: پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى.
سفعان، علی (1981م)، المنهج البیانی فی تفسیر القرآن الکریم، قاهره.
شرقاوی، عفت محمد (1976م)، الفکرالدینی فی مواجهة العصر: دراسة تحلیلیه لاتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، قاهره. 10. شعرانی، ابوالحسن (بیتا)، شرح فارسى تجرید الاعتقاد، تهران: انتشارات اسلامیة. 11. شهرستانی (1416ق)، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، بیروت: دارالکتب العلمیة. 12. صدرالمتالهین، محمد بن ابراهیم (1366ش)، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق محمد خواجوی، قم: بیدار. 13. طباطبایی، سید محمدحسین (1374ش)، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوى همدانى، قم: دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم. 14. طیب، سید عبدالحسین (1362ش)، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام، کتابخانه اسلام، چاپ چهارم. 15. عبدالرحمان، عایشه (1376ش)، الاعجاز البیانی للقرآن الکریم و مسائل ابن ازرق، ترجمه حسین صابری، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی. 16. عبدالرحمان، عایشه (1962م)، التفسیر البیانی للقرآن الکریم، قاهره: دارالمعارف. 17. عبدالرحمان، عایشه (1969م)، دراسة القرآنیه، قاهره: دارالمعارف. 18. عرفان، حسن (1379ش)، اعجاز در قرآن کریم، تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى. 19. فیض کاشانی (1418ق)، علم الیقین فی أصول الدین، تحقیق و تصحیح محسن بیدارفر، قم: بیدار. 20. فیومی، سعیدصلاح (1424ق)، الإعجاز العلمی فی القرآن الکریم، قاهره: مکتبة القدسى. 21. قارى، ملاعلی (1421ق)، شرح الشفاء، تصحیح عبدالله محمد خلیلى، بیروت: دارالکتب العلمیه. 22. قاضى عبدالجبار و قوام الدین مانکدیم (1422ق)، شرح الأصول الخمسة، بیروت: دار احیاء التراث العربی. 23. قاضی عیاض (1407ق)، الشفاء بتعریف حقوق المصطفى، دارالفیحاء، چاپ دوم. 24. قرطبى، محمد بن احمد (1364)، الجامع لأحکام القرآن، تهران: ناصر خسرو. 25. قندیل، محمدحسن (بیتا)، إعجاز القرآن العلمی و البلاغی و الحسابی، اسکندریه: دار ابن خلدون. 26. ماهر شفیق فرید (1999م)، بنت الشاطی، راهبة فی محراب أبی العلاء، الهلال. 27. مجلسی، محمدباقر (بیتا)، بحارالانوار، تهران: نشر اسلامیه. 28. محمدی، علی (1378ش)، شرح کشف المراد، قم: دار الفکر، چاپ چهارم. 29. معرفت، محمدهادی (1415ق)، التمهید فی علوم القرآن، قم: مؤسسة النشر الاسلامى، چاپ دوم. 30. مؤدب، سید رضا (1379ش)، اعجاز القرآن در نظر اهل بیت عصمتD و بیست نفر از علماى بزرگ اسلام، قم: احسن الحدیث. 31. هیتو، محمدحسن (1421ق)، المعجزة القرآنیة الإعجاز العلمی و الغیبی، بیروت، موسسة الرساله، چاپ چهارم. 32. یوسف، محمد حسنی (2006م)، الإعجاز العلمی فی أسرار القرآن الکریم و السنة النبویة، القاهره / دمشق: دار الکتاب العربى. محمدعلی رضایی اصفهانی: دانشیار جامعة المصطفی العالمیه (نویسنده مسئول( نفیسه فقیهی مقدس: دانشجوی دکتری رشته تفسیرتطبیقی جامعة المصطفی. مجله قرآن و علم شماره 13. ادامه دارد...
http://fna.ir/APRNTD
94/12/01 - 06:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
صفحات پیشنهادی
اولین کنفرانس علمی «صحیفه سجادیه» در مرکز اسلامی انگلیس
در لندن برگزارشد اولین کنفرانس علمی صحیفه سجادیه در مرکز اسلامی انگلیس شناسهٔ خبر 3557601 - دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۸ دین و اندیشه > اسلام در جهان شنبه ۱۳ فوریه ۲۰۱۶ برابر با ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ کنفرانسی علمی با موضوع صحیفه سجادیه در محل مرکز اسلامی انگلیس در لندن برگزار شدچرایی و چگونگی مداخلة حاکمیت و حکومت در تنظیم جمعیت - بخش اول چگونگی تدابیر حکومت در تنظیم جمعیت
چرایی و چگونگی مداخلة حاکمیت و حکومت در تنظیم جمعیت - بخش اولچگونگی تدابیر حکومت در تنظیم جمعیتدر حکومتهای دینی نوع مواجهه با این مسأله به دلیل بینش های اسلامی بسیار متفاوت با حکومت های غیر دینی است چکیده &شگفتیهای علمی قرآن در میوههای انگور، انار و زیتون
شگفتیهای علمی قرآن در میوههای انگور انار و زیتونوقتی سه میوه انگور انار و زیتون با هم مصرف شوند خواص دارویی آنها گاه ضد و نقیض و در مجموع تکمیلکننده یا جبرانکننده یکدیگر است چکیده در نوشتار حاضر آیه 99 سوره انعام و آیات دیگر مرتبط با سه میوه انگور انار و زیتون مورد پژوهقاعدة «اختلال نظام»، مفاد و قلمرو آن در فقه - بخش اول تبیین مفهومی«حفظ» و «اختلال
قاعدة اختلال نظام مفاد و قلمرو آن در فقه - بخش اولتبیین مفهومیحفظ و اختلال نظاموجوب حفظ نظام یا حرمت اختلال نظام بهمثابه قاعدهای فقهی که در ابواب گوناگون فقه مورد استناد قرار گرفته یکی از مباحث نوپیدا بهشمار میرود چکیده &nbهمایش ملی «سلامت از دیدگاه قرآن کریم»برگزار میشود
سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۴ رئیس جهاددانشگاهی خراسان شمالی از اعلام فراخوان مقاله همایش ملی سلامت از دیدگاه قرآن کریم رویکردهای نوین در پژوهشهای میان رشتهای قرآن و سلامت خبر داد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه خراسان شمالی رضا شاهینفر با اعوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیر المؤمنین علی علیه السلام- بخش اول فساد اداری از منظر امیرالمؤمنین علیه
عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیر المؤمنین علی علیه السلام- بخش اولفساد اداری از منظر امیرالمؤمنین علیه السلامبا مراجعه به سیره و اقوال علی علیه السلام میتوان گفت ایشان برای اصلاح ساختار اداری حکومت و جلوگیری از فساد حداقل پنج سطح از عوامل را مورد اهتمام قرار دادهاند &سه طرحنامه نظریه قرآنی در کرسی علوم نقلی بررسی شد
سه طرحنامه نظریه قرآنی در کرسی علوم نقلی بررسی شد شناسهٔ خبر 3559032 - چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۶ دین و اندیشه > اندیشکده ها سه طرحنامه نظریه بلاغی بیان و تبیین ساختار شکنی قصاص و ترجمه مخاطب محور قرآن در کرسی علوم نقلی کرسی های نظریه پردازی ارائه و پس از بررسی نظرفرصت ارسال مقالات تمدید شد/توجه به نگاه های انتقادی به اعجاز قرآن
دبیر اجرایی سومین همایش ملی اعجاز قرآن در گفتگو با مهر فرصت ارسال مقالات تمدید شد توجه به نگاه های انتقادی به اعجاز قرآن شناسهٔ خبر 3557101 - دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸ ۵۷ دین و اندیشه > قرآن و متون دینی درزی دبیر اجرایی همایش ملی اعجاز قرآن گفت یکی از تفاوت های این دوره ازطرح ملی اولواالالباب نقد و بررسی می شود
طرح ملی اولواالالباب نقد و بررسی می شود شناسهٔ خبر 3557433 - دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲ ۵۷ دین و اندیشه > قرآن و متون دینی نشست نقد و بررسی طرح ملی اولواالالباب طرح تربیت مربی تدبر در قران کریم ۲۷ بهمن با حضور حجت الاسلام مهدی مقامی دبیر این طرح و حسن محمدی مدیرعامل اتحادیه تراهکارهای کارامدی مدیریت دولتی ، رویکرد اسلامی- بخش اول راهکارهای کارامدی مدیریت دولتی
راهکارهای کارامدی مدیریت دولتی رویکرد اسلامی- بخش اولراهکارهای کارامدی مدیریت دولتیکارامدی از مباحث جدّی در حوزة مدیریت دولتی است که دانشمندان برای آن راهکارهای گوناگونی ارائه نمودهاند اما بهسبب ابتنای آنها بر تجربیات ناقص بشری گاه کمبودها و گاه تناقضات جدّی دارند  -
دین و اندیشه
پربازدیدترینها