تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خوشا بحال كسانى كه براى خدا گرسنه و تشنه شده‏اند اينان در روز قيامت سير مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835321017




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی ، رویکرد اسلامی- بخش اول راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی ، رویکرد اسلامی- بخش اول
راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی
«کارامدی» از مباحث جدّی در حوزة مدیریت دولتی است که دانشمندان برای آن راه‌کارهای گوناگونی ارائه نموده‌اند، اما به‌سبب ابتنای آنها بر تجربیات ناقص بشری، گاه کمبودها و گاه تناقضات جدّی دارند.

خبرگزاری فارس: راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی



  چکیده دربارة کارامدی مدیریت دولتی راه‌کارهای زیاد و متنوعی از سوی اندیشمندان مدیریت ارائه شده که به‌سبب متکی بودن بر برداشت تجربی، ناقص و گاه متضادند. این راه‌کارها، به‌سبب نقص، تناقض و نیز تفاوت فکری و فرهنگی دانشمندان آن، با مدیریت دولتی در سازمان‌های جامعة اسلامی سازگاری ندارد. ازاین‌رو، نوشتار حاضر با طرح این پرسش که راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی با رویکرد اسلامی چیست، آیات قرآن کریم را به روش استنباطی مطالعه نموده و سپس برای تفسیر و بیان محتوای آنها از تفسیر گران‌سنگ المیزان بهره برده که حاصل آن دو دسته راه‌کار رفتاری و ساختاری برای دست‌یابی به کارامدی مدیریت دولتی است. کلیدواژه‌ها: مدیریت، دولت، کارامدی، راه‌کارها.  مقدمه «کارامدی» از مباحث جدّی در حوزة مدیریت دولتی است که دانشمندان برای آن راه‌کارهای گوناگونی ارائه نموده‌اند، اما به‌سبب ابتنای آنها بر تجربیات ناقص بشری، گاه کمبودها و گاه تناقضات جدّی دارند. این نقص‌ها و تناقضات سبب شده است اندیشمندان مسلمان طبق آیات و سنت اسلامی، به بررسی مدیریت دولتی اقدام نمایند. درخصوص رویکرد کلان مدیریت دولتی کارهایی در قالب پایان‌نامه و مقاله صورت گرفته است. اما در خصوص این موضوع، تحقیقی یافت نشد. ازاین‌رو، تحقیق حاضر تازگی دارد و ضرورت می‌یابد.  سؤال اصلی تحقیق این است که راه‌کار کارامدی مدیریت دولتی با رویکرد اسلامی با تأکید بر دیدگاه علّامه طباطبائی کدام است؟ پرسش‌های فرعی تحقیق نیز عبارت است از: مبانی کارامدی مدیریت دولتی با رویکرد اسلامی چیست؟ انواع راه‌کارهای کارامدی طبق رویکرد اسلامی کدام است؟ تحقیق حاضر پس از ذکر ادبیات بحث، به طرح مبانی کارامدی مدیریت دولتی و سپس بررسی راه‌کارهای آن در قالب دو راه‌کار رفتاری و ساختاری می‌پردازد و سعی می‌کند، پاسخ سؤال‌های مزبور را براساس آیات قرآن کریم و با تأکید بر تفسیر گران‌سنگ المیزان ارائه دهد. تعریف مفاهیم برای شروع هر بحث، تبیین مفاهیم ضروری است. در غیر این‌صورت، سیر بحث به صورت مبهم پیش می‌رود و مخاطب نمی‌فهمد که چه چیزی مورد نظر نویسنده و یا گوینده است. از‌این‌رو، در ذیل مفاهیم اصلی این تحقیق، تعریف می‌شود: الف. مدیریت دولتی «مدیریت» که در لاتین آن را «management» می‌خوانند و از ریشة «manus» به معنای کنترل کردن با دست است، شامل دو بخش است: یکی تحقق نتایج و دیگری مسئولیت شخصی مدیر در برابر اهداف. وظیفة مدیر ترتیب ‌دادن اقداماتی به منظور تحقق نتایج و مسئولیت شخصی در قبال آنهاست. مدیریت دولتی در جهت تحقق اهداف حرکت نموده، مهارت‌ها و پاسخ‌گویی را افزایش می‌دهد و نسبت به محیط خارجی مراقب بوده و درپی تدوین خط مشی برای دولت است (هیوز، 2003، ص36). ب. کارامدی اصطلاح «اثربخشی»(effectiveness) از اهداف متمایز رویکرد مدیریت دولتی در مقایسه با ادارة ‌امور عمومی محسوب می‌شود. برمن (برمن، 2006، ص6) اثربخشی را به سطح پیامدها ـ‌ برای مثال، تعداد افراد دستگیر شده توسط پلیس‌ـ تعریف کرده و آنتونی و گوین دارجان آن را به‌ ارتباط میان پاسخ‌گویی با پیامدها و اهداف معنا نموده‌اند (آنتونی و گوین دارجان، 2004، ص149-150). ج. رویکرد اسلامی منظور از «رویکرد اسلامی» مطالعة راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی براساس آیات قرآن کریم و نکات تفسیری است که از سوی علّامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان ارائه شده است. روش تحقیق تحقیق حاضر از لحاظ گردآوری داده‌‌های تحقیق، به روش «کتا‌ب‌خانه‌ای» انجام شده است. اما برای تحلیل داده‌‌ها از روش «تحلیلی‌ـ استنباطی» بهره‌ برده است. به همین سبب پس از طرح ادبیات نظری تحقیق، چارچوب آن براساس مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی علّامه طباطبائی معرفی شده است. در نهایت، راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی با استفاده از این مبانی، استخراج گردیده و سپس شواهد و مؤیدات قرآنی هر یک بررسی شده است. قلمرو نظری بحث کارامدی یا اثربخشی در مدیریت دولتی، موضوعی است که اندیشمندان مدیریت به الگوهای متفاوتی، از آن اشاره کرده‌اند. الگوی «سنّتی» (هدی، ‌1381، ص 227-252)؛ اداره دولتی نوین (دنهارت، 2000، ص147-175)؛ مدیریت دولتی نوین (هود، 1991، ص45؛ تری، 2003، ص23)؛ بازآفرینی دولت (اسبورن، گبلر، 1992، ص73)؛ دولت الکترونیکی (هاگز، 2003، ص182)؛ خدمات عمومی نوین (دنهارت، 2000، ص552)؛ و حکم‌رانی خوب (میدری، 1383، ص250-259) رویکردهایی هستند که هر کدام به‌گونه‌ای کارامدی و اثربخشی را مطمح نظر قرار داده‌اند. از میان این رویکردها، مدیریت دولتی نوین تغییراتی جدی در مدیریت دولتی به وجود آورده است که البته نقدهای زیادی هم بر آن وارد شده است. این رویکرد، نمی‌تواند الگوی مناسبی برای مدیریت دولتی باشد؛ زیرا سروکار مدیریت دولتی با حوزة عمومی و هدفش تأمین رفاه همة شهروندان است (دانایی‌فرد، 1388، ص 141). ازاین‌رو، باید براساس ارزش‌های خاصی بنا و اداره شود. مهم‌ترین ارزش در این بخش، عدالت و ارائة خدمات برای همة مردم، به‌ویژه طبقه‌‌ای از جامعه است که توانایی پرداخت هزینۀ استفاده از خدمات عمومی را ندارند. اما مدیریت دولتی نوین، هم به لحاظ نظری با این ارزش ناسازگار است و هم مطالعات تجربی مؤید آن است. برای مثال، براساس گزارش «سازمان همکاری و توسعة اقتصادی»، در کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند فرانسه، ژاپن، بلژیک، استرالیا و آمریکا و نیز در کشورهای در حال توسعه مانند کرة جنوبی، اندونزی، هند، جامائیکا، زئیر، لستو، اوگاندا و زیمبابوه، کاهش هزینه‌ها در خدمات بهداشتی، برنامه‌های آموزشی و خدمات اجتماعی مشمول یارانه در کنار افزایش قیمت مواد غذایی و افول دستمزدهای واقعی به‌طور معکوسی خانواده‌های کم درآمد را تحت تأثیر قرار داده و در نتیجه، وضعیت فقر در برخی از نقاط جهان بدتر و وخیم‌تر شده است (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، 1997، ص 14). به گفته پیترز، رویکرد دولت مدیریتی، نهضت جهانی مصادرة دولت به نفع اغنیاست. براساس این رویکرد، «دولت خوب»، دولتی است کوچک که فقط حکم‌رانی می‌کند(حق، 2001، ص45). مصادرة شرکت‌های دولتی براساس نظام توزیع غنایم به یاران و دوستان سیاسی و دولت‌مردان انگیزة لازم را برای واگذاری دولت به بخش خصوصی داده است. طبق تحقیقات صورت گرفته دربارة کوچک‌سازی یا محدود کردن برنامه‌های خدمات اجتماعی، با پرداخت حق‌الزحمه توسط شهروندان در ازای دریافت خدمات و بهره‌گیری از شیوه‌های عرضة خدمات مصرف‌کننده‌محور، هم در کشورهای توسعه‌یافته و هم در کشورهای در حال توسعه، اغنیا غنی‌تر و فقرا فقیرتر شده‌اند. این وضعیت، هم در کشور آمریکا در دهة 1980 و 1990 (بلوستون، 1995 ص32)، هم در کشورهای پس از پایان حاکمیت کمونیست همچون روسیه (باکس، 1995، ص56) و هم در جوامع در حال توسعه (حق، 1996 ص96) مانند کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین به چشم می‌خورد (حق، 1998، ص111). نظریة «انتخاب عقلایی»، که مهم‌ترین مبنای این رویکرد است، از جهات گوناگونی یک رویکرد غیرواقع‌بینانه نسبت به انسان به‌شمار می‌رود (رحیمی، 1390، ص21). البته در این‌باره ‌که فردگرایی و طرف‌داری از منافع شخصی و فردی خوب است یا بد، بحث‌های زیادی در بین دانشمندان، به‌ویژه اقتصاددانان، مطرح شده است (گیدنز، 1386، ص 40-44). اما برایند کلی آن چنین است که بنا بر نظریة «انتخاب عقلانی»، سیاست‌های اجتماعی باید بر حسب منافع شخصی عقلانی و فردی توصیف شود. این نظریه در بهترین حالت، می‌تواند بر موضع حمایت از دولت رفاه دلالت داشته باشد، اما این موضع دامنة کاملاً محدودی دارد و این دولت را در قالبی فردگرایانه و نه جمعی و اشتراکی تعریف می‌کند. در بدترین حالت، این رویکرد را می‌توان مشوق مواضع ضد دولت رفاه دانست؛ زیرا خدمات دولتی را در خدمت تولید‌گران (معلمان، پژشکان، و امثال آنها) می‌داند، نه در خدمت رفاه مصرف‌کنندگان. در این معنا، نظریة «انتخاب عقلایی» خود را به آسانی در خدمت خصوصی‌سازی و بازاری کردن نظام‌های دولت رفاه قرار می‌دهد (پیتریک، 1381، ص 41). دلایل دیگری هم دربارة ناکافی بودن رویکرد «انتخاب عقلایی» برای توصیف جامعه و فعالیت اجتماعی وجود دارد که عبارت است از: 1. تعریف محدود از انسان؛ با تلقی فرد به‌عنوان واحد تحلیل به مثابة ذره یا اتم جامعه، صرفاً چهرة رابینسون کروزوئه گونه از انسان ارائه می‌شود که فقط مقبول طرف‌داران اقتصاد کلاسیک است. 2. نارسا بودن از لحاظ توصیف قدرت؛ با تلقی نابرابری‌های قدرت به‌عنوان حاصل تصمیمات عقلانی منفعت‌جویانه، نقشی را که اجبار، خشونت، استثمار و سرکوب‌گری درخصوص انسان ایفا می‌کند، به فراموشی می‌سپارد. برای مثال، این واقعیت را نمی‌بیند که انسان‌ها غالباً به‌سبب فقدان واقعی یا خیالی حق انتخاب، در وضعیتی هستند که هزینه‌هایش بر منافعش می‌چربد. 3. نارسایی در توصیف اقدامات نوع‌دوستانه؛ نظریة «انتخاب عقلایی» در توصیف وجود اقدامات ایثارگرانه و نوع‌دوستانه و رفتار جمعی و اشتراکی نیز رسایی کامل ندارد. 4. نهایت اینکه نظریة «انتخاب عقلایی» میزان وابستگی مبادلات و فعالیت‌های بازار را به ویژگی‌های غیر قابل اندازه‌گیری، همچون اعتماد، دوستی و تعاون دست‌کم می‌گیرد؛ زیرا بازارها صرفاً براساس محاسبات اقتصادی، که این نظریه بر آنها تأکید می‌ورزد، نمی‌چرخد. درنتیجه، براساس این دلایل، می‌توان گفت: نظریة «انتخاب عقلایی» از لحاظ توصیف رفتار اجتماعی به‌طور اعم و سیاست اجتماعی به‌طور اخص، احتمالاً کفایت ندارد (پیتریک، 1381، ص 41-43). این نقص مبنایی سبب شده است تا مدیریت دولتی نوین یا دولت مدیریتی در رعایت حقوق افراد کم‌درآمد و ضعیف جامعه و نیز رفاه همگانی یا همه شهروندان، شکست بخورد و عدالت، پاسخ‌گویی، صداقت، مردم‌سالاری و اعتماد در آن کم‌رنگ شود و یا به‌طور کلی، از بین برود و به‌طور کلی، نقش این الگو در عرصة حکم‌رانی، محل تردید و سؤال قرار بگیرد. مبانی کارامدی مدیریت دولتی همان‌گونه که در بحث روش تحقیق بیان شد، برای دست‌یابی به راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی از دیدگاه علّامه طباطبائی لازم است ابتدا مبانی دیدگاه ایشان بررسی شود. از‌این‌رو، دربارة دو مبنای انسان‌شناسی و ارزش‌شناسی از دیدگاه ایشان بحث می‌شود. شایسته بود که مبنای هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی هم ذکر شود، اما انجام چنین کاری خارج از ظرفیت این نوشتار است. علاوه بر آن، با بررسی انسان‌شناسی و ارزش‌شناسی، دو مبنای دیگر هم به نحوی مشخص می‌شود. الف. مبانی انسان‌شناختی علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان، صفات خاصی را برای انسان ذکر نموده که دربارة چگونگی طرح بحث راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی، نقش مبنایی دارند. در ذیل، برخی از آنها، به اختصار آمده است: 1. انسان؛ مخلوق و عبد خداوند از نظر اسلام، کامل‌ترین وصف دربارة انسان، این است که عبد خداست؛ زیرا هر موجودی (نور: 45) از جمله انسان، مخلوق خداست: «هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثم مِن نُّطْفَةٍ ثُم مِنْ عَلَقَةٍ ثم یخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخًا وَمِنکُم مَّن یُتَوَفىَ‏ مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُواْ أَجَلًا مُّسَمًّى وَلَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (غافر: 67)، و هر مخلوقی عبد خالق خود و معلول اوست. آیات 6 زمر، 13 و 15مؤمنون، 9 سجده و آیات دیگر نیز بر مخلوق بودن انسان دلالت دارند. در آیة 56 سورۀ ذاریات نیز بیان شده که هدف خلقت همة موجودات از جمله انسان‌ها، عبادت و پی‌روی از خداوند است: «وَمَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَالْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات: 56). البته خداوند علت تامة مجموع عالم است؛ زیرا مجموع عالم جز به خدا، به چیز دیگرى احتیاج ندارد. همچنین علت تامۀ صادر اول اولین موجودى است که از حق صدور یافت و خلق شد و دیگر اجزاى این مجموعه تابع اوست و خداى تعالى نسبت به این اجزا، علت تامه است؛ زیرا واضح است که یک موجود به موجودات قبل از خود احتیاج دارد و آنها جزو شرایط و معدات خلق او محسوب می‌شوند (طباطبائی، 1374، ج15، ص192). انسان همان‌گونه که در آغاز خلقت خود مخلوق خداست، در ادامه هستی نیز به او نیاز دارد؛( بقره: 263 و 267؛ آل عمران:‌ 97؛‌ نمل: 40؛‌ لقمان: ‌12؛ زمر:‌7؛ ‌تغابن: 6) ‌چراکه او ممکن است و هر ممکنی فقیر بالذات بوده و نیازمند فیض مستمر غنی بالذات است (طباطبائی، 1381، ص177). 2. انسان؛ دارای فطرت الهی علّامه طباطبائی دربارة تفسیر آیات 4-6 سورۀ تین «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیرْ ممَنُونٍ» می‌فرماید: براساس ظاهر این آیات، انسان در آغاز آفرینش خویش از قوام و اعتدال نیکویی برخوردار بوده است، ولی عده‌ای به دلیل اعمال ناشایست خود، این قابلیت‌ها و صلاحیت‌های فطری را تضییع کرده‌، خود را به درجات پستی می‌کشانند. مراد از «احسن تقویم»، همان زمینه‌ها، صلاحیت‌ها و قابلیت‌های فطری است که زمینة رسیدن انسان به کمال نهایی را فراهم می‌کند. انسان براساس فطرت پاک الهی خویش، به دنبال حق و حقیقت و در پی کمال است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتىِ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهْا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَالِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَاکِنَّ أَکْثرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» (روم: 30)، اگرچه در این مسیر موانع گوناگون درونی و برونی، مزاحمت می‌کند و او را از دست‌یابی به کمال خویش منصرف می‌نماید: «وَنَادَى أَصحْبُ الجْنَّةِ أَصحْابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُ بَیْنهَمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلىَ الظَّالِمِینَ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونهَا عِوَجًا وَهُم بِالاَخِرَةِ کَافِرُونَ» (اعراف: 44-45). منظور از «ظالمین» کفار، منکران آخرت و معاندان حق هستند که همواره راه خدا را ناهموار و منحرف مى‏خواهند و دیگران را نیز از سلوک آن منصرف مى‏سازند (طباطبائی، 1374، ج8، ص150). 3. مختار بودن انسان انسان‌ تحت اراده و مالکیت هیچ کسی جز خداوند نیست و در انتخاب همه چیز آزاد است. در آیة 3 سورة انسان به‌خوبی بیان شده است که انسان کاملاً مختار آفریده شده و اوست که می‌تواند راه حق را انتخاب نماید و شاکر خداوند باشد، یا راه باطل را برگزیند و کفر پیشه سازد: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ اما شَاکِرًا وَاما کَفُورًا» (انسان: 3). در آیة 54 نور بیان شده است که وظیفه پیامبر فقط ابلاغ بوده و غیر این وظیفه‌ای ندارد: «قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْهِ ما حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ» (نور: 54). ‌‌این آیه به‌صراحت بیان می‌دارد که انتخاب دین و مکتب، ایمان آوردن و انجام تکالیف، کاملاً آزادانه و از روی اختیار است و پیامبر گرامیˆ جز ابلاغ دین وظیفۀ دیگری ندارد (طباطبائی، 1374، ج15، ص 207). 4. اجتماعی بودن انسان انسان به‌گونه‌ای آفریده شده است که سعی دارد از هر چیز برای کمال و تأمین مایحتاج خود استفاده نماید. این طبع از دید علّامه طباطبائی، «استخدام» نامیده شده است که طبق آن هر انسانی دوست دارد برای تحقق خواست‌ها و مایحتاج و کمال خود، همه چیز را در خدمت خویش قرار دهد. ازاین‌رو، به آفرینش ابزارها و لوازم دست می‌زند تا او را در تحقق این خواست یاری دهد. براساس این طبع، انسان تاآنجاکه می‌تواند انسان‌های دیگر را هم در خدمت خود قرار می‌دهد؛ اما هر وقت در اجتماع قرار می‌گیرد متوجه می‌شود که دیگران هم مثل اویند و همة افراد چنین خاصیتی دارند. ازاین‌رو، ناگزیر می‌شود به تبعیت از قانون عادلانه تن دهد و برای دیگران همان را بپسندد که برای خود می‌پسندد. پس اجتماع مدنى و عدل اجتماعى حکمى است که بشر از روی اضطرار، آن را پذیرفته است؛ زیرا اگر چنین نبود، هرگز انسانى حاضر نمى‏شد دامنة اختیار و آزادى خود را محدود سازد. پس منظور از «الانسان مدنى بالطبع» و اینکه خواهان عدل اجتماعی است، همین است. پس انسان از روی اجبار به خواست دیگران تن می‌دهد و به اجبار به حاکمیت قانون در زندگی اجتماعی رو می‌آرود، وگرنه هرگاه قوی شود، به همان خواست‌های فردی خود رو می‌آورد و تاآنجاکه امکان دارد، منافع خود را دنبال می‌کند (طباطبائی، 1374، ج2، ص، 209). بدین‌روی، انسان با هدایت و تکوین پیوسته از همه سود خود را می‌خواهد (اعتبار استخدام) و برای سود خود، همه را می‌خواهد (اعتبار اجتماع) و برای سود همه، عدل اجتماعی را می‌خواهد (اعتبار حس عدالت و قبح ظلم) (طباطبائی، 1374، ج2، ص209). 5. نیازمندی انسان به دین علّامه طباطبائی دربارة تفسیر آیة 213 بقره: «کاَنَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّنَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقّ‏ لِیَحْکُمَ بَینْ‏النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ» فرموده است: طبع استخدامی انسان به‌سبب تفاوت امیال و خواست‌ها، در نهایت، به اختلاف منجر می‌شود؛ زیرا هر کس دوست دارد میل و خواست خودش برآورده شود. نتیجة این اختلافات به خطر افتادن جامعه و عدل اجتماعی است؛ زیرا هر کس وقتی غالب شود، خواست‌های خود را بر جامعه تحمیل می‌کند و از مغلوب چیزی را می‌خواهد که در توانش نیست و با خواست و میلش همخوانی ندارد. از‌این‌رو، سعی می‌کند با خدعه و نیرنگ، به هر نحو از انجام تقاضای غالب فرار کند. انجام چنین کارهایی موجب می‌شود اجتماع و عدل اجتماعی آسیب بیبیند. از‌این‌رو، انسان وادار می‌شود به‌گونه‌ای این مسئله را حل کند. برای حل این مسئله دو راه ممکن است در پیش گرفته شود: اول. اجبار؛ یعنی همة افراد از روی اجبار حکومت و اجرای قانون را بپذیرند. دوم. پرورش افراد براساس معیارهای اخلاقی. در این روش، ابتدا افراد براساس معیارهای اخلاقی تربیت می‌شوند تا با عملی شدن آنها، اجتماع و عدالت اجتماعی حفظ شود. اما هر دوی اینها، علاوه بر آنکه براساس جهل و نادانى بنا شده، مفاسدى هم به دنبال دارند که از آن جمله، نابودى انسانیت نوع بشر است؛ زیرا انسان موجودى است که خداى تعالى او را آفریده و هستی‌اش وابسته و متعلق به اوست، به سوی او هم باز می‌گردد و با مردن هم، زندگی‌اش به پایان نمی‌رسد. خداوند سبحان با توجه به شناختش از انسان، دین و قوانین تشریعی را توسط انبیای الهی برای هدایت و در صراط مستقیم نگه داشتن او وضع و ارسال نمود تا هم عقاید او را اصلاح نماید و هم اخلاق و رفتارهای او را (طباطبائی، 1374، ج2، ص111-113). 6. دو بعدی بودن انسان انسان دارای دو بعد مادی و روحی است، اما اصالت با جنبة روحی اوست (طباطبائی، 1374، ج2، همان، 176). استفادة قرآن از واژة «توفی» دربارة مرگ: «وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا یُفَرِّطُونَ» (انعام: 61؛ آل‌عمران: 185) دلالت می‌کند بر اینکه شخصیت واقعی انسان نفس و یا روح اوست. انسان در مقایسة خود با جانوران، ویژگی‌هایی همچون اندیشه، استدلال، استنتاج، دوراندیشی، عشق و ایمان را در خود می‌یابد و درک می‌کند که از جسمانیت او برنمی‌آیند، وگرنه با موجودات دیگر تفاوتی نداشت. به همین سبب سرچشمة همة امتیازات و تفاوت انسان با موجودات دیگر و انسانیت انسان، در روح اوست، نه در جسمانیت او (مطهری، 1374، ص 507). ب. مبانی ارزش‌شناختی از دیدگاه علّامه طباطبائی، ارزش‌ها نمی‌تواند نسبی باشد. البته آنها به لحاظ مفهومی همیشه مطلق و به لحاظ مصداقی، نسبی است؛ یعنی‌ـ مثلاًـ حسن و قبح عدالت به‌عنوان یک مفهوم همیشه وجود داشته و هیچ‌گاه نبوده که جامعه‌ای فاقد حسن و قبح باشد یا صفت عدالت را قبیح بشمارد. اما حسن و قبح به‌طور مطلق، در خارج یافت نمی‌شود (طباطبائی، 1374، ج2، ص 114). پس «عدالت» مفهوماً و مطلقاً حسن است و مصادیق آن در طول زمان تغییر و تحول می‌یابد. انسان همیشه در مسیر تحول عوامل اجتماعی، رضایت می‌دهد که همة احکام و قوانین اجتماعی به‌طور دفعی و تدریجی تغییر یابد، ولی هیچ‌گاه راضی نمی‌شود که صفت «عدالت» را از وی سلب کرده، ظالمش بنامند (طباطبائی، 1374، ج5، ص 14).  ازاین‌رو، به اعتقاد ایشان، نسبیت‌گرایان مرتکب مغالطة مفهوم و مصداق شده‌اند. در نظریة اعتباریات نیز این‌گونه آمده است که اعتباریات قالب‌هایی هستند که مصادیق متفاوتی و متعدد را دربر می‌گیرند. این قالب‌ها خود تغییر نمی‌کنند، اما مظروف آنها متفاوت است. احکام اعتباری، که احکام اخلاقی از جملة آنهاست، به صورت منطقی از قضایای حقیقی قابل استنتاج نیستند. در عین حال، بی‌اساس هم نیستند؛ یعنی فرایند تکوین ارزش‌ها ناظر به واقعیت‌هاست (طباطبائی، 1374، ج2، ص319). بر این اساس، بشر طبق هدایت فطرت، که ویژگی مشترک انسان‌هاست، به ارزش‌هایی می‌رسد که به سبب داشتن مبنای ثابت، دارای دوام است (طباطبائی، 1374، ج13، ص287). از اطلاق و نسبیت ارزش‌ها در جلد دوم المیزان مفصل بحث شده است. در این کتاب، مرحوم علّامه می‌فرماید: صفات رفتاری، مثل شجاعت و عفت، برخاسته از شرایط طبیعی آدمی است. طبیعت آدمی به‌گونه‌ای است که وی را به شکل‌دهی این صفات، هدایت می‌کند، از‌این‌رو، ارزش‌ها دایمی هستند. در نهایت، می‌توان گفت: احکام عملی اعتباری در مرحلة نخست، مبتنی بر واقعیت‌های وجود آدمی است که ویژگی‌های اساسی و محوری دارد و به «فطرت» و «طبیعت» از آن یاد می‌شود. از سوی دیگر، ناظر به کمال و سعادت آدمی است. از‌این‌رو، می‌توان از طریق نظریة اعتباریات به ارزش‌های محوری رسید که ریشه در نهاد آدمی دارد که در همگان یکسان است. این دیدگاه حضرت علّامه نباید این تصور را ایجاد کند که ایشان به سوی نظریة ارزش‌شناسی طبیعت‌گرایانه حرکت کرده است؛ همچنان‌که برخی این ادعا را دارند، بلکه مراد و مقصود ایشان این است که در طبیعت آدمی، احساسات و تمایلاتی وجود دارد که وی را به سوی اعتبار احکام خاصی هدایت می‌کند و این به آن معنا نیست که هرچه طبیعی است، خوب است. به عبارت دیگر، دیدگاه مرحوم علّامه شامل مغالطة طبیعت‌گرایانه نمی‌شود که مور آن را طرح کرده است (مور، به نقل از فرانکنا، 1376، ص 208). به سخن روشن‌تر، از دیدگاه علّامه طباطبائی، احساسات و نیازهای آدمی عامل و علت شکل‌گیری احکام اعتباری (ارزش‌ها) است، نه اینکه خوب بودن را در طبیعی بودن قرار داده باشد (محمد حسنی، 1383، ص 207). راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی طبق آنچه دربارة مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی از دیدگاه مرحوم علّامه بیان شد، می‌توان راه‌کارهای کارامدی مدیریت دولتی را استنباط نمود، اما به‌سبب ظرفیت محدود این نوشتار، فقط از دو دسته راه‌کار رفتاری و ساختاری بحث می‌شود: الف. راه‌کارهای رفتاری منظور از «راه‌کارهای رفتاری»، اموری است که به‌طور مستقیم بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد که در ادامه، از آنها بحث می‌شود: 1. نهادینه‌سازی مسئولیت‌پذیری طبق مبنای اول انسان‌شناختی، انسان باید نسبت به رفتارهای خود در پیش‌گاه خداوند، پاسخگو باشد. طبق مبنای «واقعی بودن ارزش‌ها»، که بر ارتباط واقعی اعمال و نتایج آن تأکید دارد و بیان می‌کند که هر عملی نتیجة خاصی دارد، انسان مسئول نتایج کار خود است. طبق این دو مبنا، مسئولیت‌پذیری و پاسخ‌گویی افراد در قبال نتایج رفتار خویش، می‌تواند یکی از راه‌کارهای اساسی کارامدی در همة حوزه‌‌ها، به‌ویژه مدیریت دولتی، باشد؛ زیراـ همان‌گونه که بیان شدـ کارامدی جز دست‌یابی به هدف نیست. بنابراین، انسان مسئولیت‌پذیر یا کاری انجام نمی‌دهد، یا اگر انجام دهد سعی می‌کند آن را به هدف معهود برساند. در منطق قرآن کریم، هر کس باید در برابر اعمالی که انجام می‌دهد پاسخگو باشد. در آیة 48 سورة بقره، خداوند از اینکه کسی به جای دیگری مجازات نمی‌شود سخن گفته و مسئولیت عمل هر کس را مربوط به خود او دانسته است: «وَاتَّقُواْ یَوْمًا لَّا تجَزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْا وَلَا یُقْبَلُ مِنهْا شَفَاعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنهْا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ» (بقره: 48). براساس این آیه، هیچ کس به‌خاطر دیگری مجازات نمی‌شود و هر کسی مسئولیت اعمال خویش را بر عهده دارد و به خاطر کارش اگر نیک بوده لایق پاداش و اگر گناه باشد سزاوار عقاب است، و از کسی هم شفاعت قبول نمی‌شود و پذیرش عوض و غرامت برای رهایی از عقاب در پیشگاه عدل الهی راه ندارد. در آیات 13 -15 سورة اسراء نیز به این مطلب توجه شده است. در این آیات، خداوند هر کس را مسئول اعمال خود دانسته و برای اعمال او، دفتر ثبتی در نظر گرفته است تا فردای قیامت با آن محشور ‌شود، و در آن روز است که اعمال هر کس جداگانه و مستقل حساب‌رسی می‌شود: «وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَئرِهُ فىِ عُنُقِهِ وَنخُرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَئهُ مَنشُورًا اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا مَّنِ اهْتَدَى‏ فَإِنَّمَا یهَتَدِى لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیهْا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى‏ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتىَ‏ نَبْعَثَ رَسُولًا». 2. نهادینه‌سازی قانون‌مداری براساس منطق قرآن کریم، شاخص اصلی سنجش عمل انسان‌ها، قانون است. از‌این‌رو، اگر عمل کسی بر طبق قانون باشد، درست بوده و مستحق پاداش مناسب عمل خود است. اما اگر چنین نباشد هیچ معیاری نمی‌تواند مبنای توجیه رفتار و اعمال او باشد. ازاین‌رو، در قرآن کریم بر بطلان «پارتى‌بازى» تأکید شده است (طباطبائی، 1374، ج1، ص 156). این موضوع به‌خوبی از آیة 48 سورة بقره فهیمده می‌شود: «وَاتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَلا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَلا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَلا هُمْ یُنْصَرُونَ»؛ بپرهیزید از روزى که احدى به جاى دیگرى جزا داده نمی‌شود و از او شفاعتى پذیرفته نیست و از او عوضى گرفته نمی‌شود و هیچ‌کس از ناحیة دیگری یارى نمى‏گردد. «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفاعَةٌ» (بقره: 254)؛ روزى است که در آن، نه خرید و فروشى است و نه رابطة دوستى. در دولت هم اگر معیار سنجش کارها پی‌روی از قانون و عمل براساس آن باشد افراد سعی می‌کنند همواره کارها و اهداف سازمان را به‌گونه‌ای که خواسته شده است به سرانجام برسانند و دنبال توجیه اعمال و رفتار خود نباشند. اما اگر قانون‌گرایی نهادینه نشده باشد، ممکن است افراد در انجام تعهدات خود سستی ورزند و عدم توفیقات خود را به شیوه‌های گوناگون غیر قانونی؛ مثل دوستی با مدیریت عالی، واسطه‌‌ها و انواع گوناگون جبران نمایند. 3. نهادینه‌سازی وجدان و تعهد کاری طبق رویکرد اسلامی، حکومت و دولت امانت است و کسانی که در هر منصب اجتماعی و حکومتی قرار می‌گیرند پیش از همه، امانتدار خدا (انعام: 165) و سپس مردم هستند (نهج البلاغه، نامه 51). آنها باید به تعهدات خویش در زمینة ادای این امانت عمل کنند؛ چراکه در برابر خدا و مردم پاسخگویند و باید از هر نوع خیانت در آن دوری کنند. اگر چنین کنند به پاداش‌های عظیم الهی می‌رسند، وگرنه گرفتار عذاب‌های سخت الهی می‌شوند. به عبارت دیگر، چنین کسانی نگهبانی از بزرگ‌ترین سرمایة‌ اجتماعی انسان‌ها، یعنی حکومت را بر عهده دارند؛ امری که برای تشکیل آن، سختی‌ها و رنج‌های فراوانی کشیده شده است. حال اگر کسی ضروری‌ترین امر ادارة دولت، یعنی «وفای به عهد» را زیر پا بگذارد و این امانت گران‌سنگ انسانی را نادیده بگیرد، پیش از همه به خود ستم روا داشته و بعد به خداوند که صاحب اصلی این امانت است، و در مرحلة بعد، به مردم که صادقانه به او اعتماد نموده و سرمایة بزرگ زندگی خویش را به‌دست او سپرده‌اند. آیات مربوط به وفای به عهد براساس مطالعة کلیدواژه‌های «عهد»، «عهود» و سایر واژه‌های مشتق از این واژه، همچون «میثاق» و «عقد» بر چند دسته تقسیم می‌شود: آیاتی که مربوط به تعهد انسان با خداست؛ مثل آیات 91-92 سورة نحل؛ آیاتی که به وجوب وفای به عهد و پرهیز از خیانت و نقض عهد اشاره می‌کند؛ مثل آیة 1 سورة مائده؛ و آیاتی که وفای به عهد و ماندن در پای تعهد را از ویژ‌گی‌های اصلی مؤمنان معرفی می‌کند؛ مثل آیة 8 سورة مؤمنون. خداوند متعال در آیة 1 سورۀ مائده، مردم را به وفاداری به عهد دعوت نموده و از خیانت در برابر عهد با خدا، خود و دیگران برحذر می‌دارد: «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُم بهَیمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا یُتْلىَ‏ عَلَیْکُمْ غَیرْ محُلىّ‏ الصَّیْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ یحَکُمُ مَا یُرِیدُ» (مائده:1). واژة «عقود» جمع «عقد» بوده و در معنای مفعولی خود به معنای معهود به کار رفته است (طبرسی، 1377، ج1، ص308). «عقد» به هرگونه گره زدن که به خودی خود از یکدیگر جدا نشود، گفته می‌شود؛ مثل بستن دو طناب به یکدیگر. لازمة‌ گره خوردن آن است که دو چیز ملازم هم بوده، از یکدیگر جدا نشود. وجود این ملازمه در عقد مادی، سبب شده است مردم دربارة هر گرهی، از تعبیر «عقد» استفاده کنند؛ مثلاً، می‌توان به عقد ازدواج، بیع، اجاره و عهد و پیمان‌ها اشاره کرد؛ یعنی چون اثر موجود در گره زدن، در موارد مزبور نیز وجود دارد، مردم به تک‌تک آنها «عقد» گفته‌اند (طباطبائی، 1374، ج5، ص158).   منابع پورعزت، علی‌اصغر، 1387، مبانی دانش اداره دولت وحکومت (مبانی مدیریت دولتی)، تهران، سمت. پیتریک، تونی، 1381، نظریه‌های رفاه، ترجمه همایون‌پور. جوادی آملی، عبدالله، 1381، تفسیر موضوعی قرآن کریم، (ج14: صورت وسیرت انسان در قرآن)، چ دوم، قم، اسراء،. ـــــ ، 1383، ولایت فقیه و لایت فقاهت و عدالت، چ چهارم، قم، اسراء. دانایی‌فرد، حسن، 1388، چالش‌های مدیریت دولتی در ایران، تهران، سمت. دنهارت، رابرت بی، 1382، تئوری‌های سازمان دولتی، ترجمه: سید مهدی الوانی و حسن دانایی فرد، تهران، نشر صفار اشراقی. رحیمی، محمدرضا، 1390، بررسی و نقد جهت‌گیری‌های انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی مدیریت دولتی نوین، اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، شماره 1. شفریتز، جی. ام. و جی. استون آت، 1377، نظریه‌های کلاسیک سازمان، ترجمه، محمد مهدی نادری قمی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، قم. طباطبائی، سیدمحمد حسین، 1374، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین. ـــــ ، 1381، نهایة الحکمه، تصحیح و تعلیق غلام رضا فیاضی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. ـــــ ، ‏1417ق، المیزان فى تفسیر القرآن‏، ج1، 2، 4، 5، 8، 12، 15، 17، 19، 20، قم‏، جامعة مدرسین حوزه علمیه قم.‏ طبرسی، فضل‌بن حسن، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو. ـــــ ، 1377، تفسیر جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم. فرانکنا، ویلیام کی، 1376، .فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، مؤسسه فرهنگی طه. قرائتى، محسن، ‏1383، تفسیر نور، تهران‏، مرکز فرهنگى درس‌هایى از قرآن‏. قمی، علی‌بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، قم، دارالکتاب، تحقیق، سیدطبیب موسوی جزایری، چهارم. گیدنز، آنتونی، 1378، راه سوم بازسازی سوسیال دموکراسی. ترجمه صبوری‌کاشانی ، منوچهر. تهران، شیرازه. مطهری، مرتضی، 1375، جامعه و تاریخ، تهران، صدرا. ـــــ ، 1374، مجموعه آثار ج2، تهران، صدرا. مکارم شیرازی، ناصر، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب اسلامیه. منوریان، عباس، 1379، «از دولت خوب تا حکومت‌داری خوب»، مدیریت دولتی، ش48 و49. میدری، احمد، 1383، تغییر در سیاست‌های بانک جهانی و پیرایش نظریه حکمرانی خوب، در حکمرانی خوب بنیان، مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهش‌ها، دفتر بررسی‌های اقتصادی، ش 17. هدی، فرل، 1381، اداره امور تطبیقی(مدیریت تطبیقی)، سید مهدی الوانی و غلام‌رضا معمار زاده، تهران، اندیشه‌های گوهربار. Antnony, R.M., and r.Govindrajan, 2004. Berman, E.M. 2006, Performance and Productivity in Public and Nonprofit Organisakion, 2nd ed, Armonk, NY: M.E. Sharpe DeLeon, Lind, Robert B. Denhardt (2000), the political theory of reinvention, public administration review, vol. 60, Hague, M. Shamsula (2001), the diminishing of public service under the current mode of Governance, public administration Review, vol. 41, Hughes, Owen E. (2003), new public management and administration, third Edition, New York: PALGRAVE MACHILLAN Manging Convol Systems, New York, McGrawhill. Organization for Economic Co-operation and development (OECD), 1997, Issues and development in Public management: survey 1996-1997, Paris, OECD. Terry, Larry, D., (2002), from Greek mythology to the real world of the new public management and democratic government, public administration review vol.59   محمدتقی نوروزی: استادیار مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. علی‌اصغر پورعزت: استاد دانشگاه تهران. محمدرضا رحیمی: دانشجوی دکتری مدیریت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره.  اسلام و پژوهش های مدیریتی - سال چهارم، شماره اول، پیاپی 9، پاییز و زمستان 1393. ادامه دارد/

http://fna.ir/XPMJ8P





94/11/25 - 07:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن