واضح آرشیو وب فارسی:مهر: عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
مشکلات فلسفه در ایران را عارضی فهمیدیم
شناسهٔ خبر: 3027928 - دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۱
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
طباطبائی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: ما مشکل وضع فلسفه در ایران را عارضی فهمیدیم در حالیکه لازم است برای حل مشکلات از چیستی فلسفه بپرسیم. به گزارش خبرنگار مهر، سمینار علمی با عنوان «تأملی بر وضع فلسفه در ایران» به همت پژوهشکده غربشناسی و علمپژوهی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح امروز، دوشنبه ۲۸ دی ماه در سالن حکمت این پژوهشگاه برگزار شد. سیدمحمدتقی طباطبایی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این سخنرانی درباره موضوع «تاملی فلسفی بر وضع فلسفه: سخنرانی کرد. وی گفت: فلسفه تنها جایی است که تامل در مبانی در خودِ آن قرار می گیرد. یکی از خوشبختی ها و غنیمت های ما این است که در این مدت اخیر توجه زیاد به فلسفه جلب شده و همایش ها و سمینارهای خوبی در این باره برگزار شده است. در این سمینارها سوالاتی چون چرا گفتگوی فلسفی نداریم؟ چرا اساتید ما در روند تولید مقاله ضعیف هستند؟ چرا مشارکت ما در سطح جهانی خوب نیست؟ چرا برنامه های درسی ما دست نخورده و قدیمی است؟ و سوالات دیگری از این قبیل مطرح می شود. مطرح کنندگان این سوالات- که به درستی هم می پرسند- اعتقادشان این است بیشتر مشکلات ما به این حوزه ها برمی گردد و با پاسخ دادن به آنها مشکلات ما حل می شود. وی افزود: تمامی این سوالات درست است ولی مشکل اینجاست که در کشورما تلقی های مختلفی از فلسفه وجود دارد و اغلب کسانی که در همایش ها و سمینارها سخنرانی می کنند به یک تعریف ثابت درباره فلسفه نرسیدند متفق القول نیستند در حالی که ما پیش از طرح هرسوالی باید از چیستی فلسفه بپرسیم. ما باید توجه داشته باشیم که اغلب سنجش های ما از فلسفه در قالب سنجش بین وضع موجود و وضع آرمان فلسفه صورت گرفته است.بنابراین از همین جا معلوم می شود که مشکل وضع فلسفه در ایران را عارضی فهمیدیم. اگر ما مشکلات فلسفه را روانشناسی، سیاسی و تاریخی بدانیم راه حل خوبی نمی توانیم ارائه دهیم و نمی توانیم بین آنها ارتباط برقرا کنیم ولی پرسش از چیستی فلسفه می تواند تا حد زیادی مشکلات ما را حل کند. طباطبائی ادامه داد: به نظر می رسد اهالی فلسفه پرسیدن از چیستی فلسفه را بدیهی انگاشتند در حالیکه فهم چیستی فلسفه در اوضاع فعلی سلیقه ای و در تناقض با چیزی است که ما در فلسفه به دنبال آن هستیم.کاری که فیلسوفان هم در طول تاریخ انجام داده اند این بوده که پرسیدند فلسفه چیست؟ بنابراین ما به فلسفه به شکل فلسفی نپرداختیم. از طرفی متاسفانه ما با یکسری تقابل ها مواجه هستیم که کار را سخت می کند. مثلا ما در پژوهشگاه با این مشکل روبروییم که وقتی طرحی را ارائه می دهیم می گویند طرح باید بافایده، کاربردی و عملیاتی باشد. تا وقتی از این تقابل ها بیرون نیاییم نمی توانیم کار فلسفی انجام دهیم. فلسفه و موضوع فلسفه چیزی نیست که در جایی از جهان یا در درون من قرار داشته باشد. فلسفه مثل آب، آتش، انسان، ماشین قابل آزمایش نیست و ما اگر بخواهیم جایی سراغ موضوع فلسفه را بگیریم جز در متن فیلسوفان در جای دیگری پیدا نمی شود.موضوع فلسفه در متن فیلسوفان قرار دارد یعنی من برای فهم فلسفه باید سقراط، افلاطون و.. بخوانم. عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان اضافه کرد: فلسفه، آموختن آموزه های فیلسوفان است و جز در هم سخنی با فیلسوفان امکانپذیر نیست. به همین دلیل فلسفه مجموعه ای از تاریخ فلسفه و اساس کار فلسفی دیالوگ است.به این ترتیب معلمان و اساتید باید نحوه خوانش متون فلسفی را آموزش دهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]