تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشى مى آورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828028067




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عرفان در اعتمادسازی نقش بسزایی دارد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک پژوهشگر دینی:
عرفان در اعتمادسازی نقش بسزایی دارد

تمدن نوین


شناسهٔ خبر: 3010526 - یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۴
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها

حجت الاسلام متولی امامی معتقد است که توده های مردمی باید نسبت به عالم دینی اعتماد کنند و عرفان در این اعتمادسازی می تواند نقش بزرگی بازی کند. به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی «ظرفیتهای موجود برای ساخت تمدن نوین اسلامی» عصر روز گذشته ۵ دی ماه در تالار اندیشه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد. سیاست گذاری در تمدن اسلامی به عهده فقهاست حجت الاسلام والمسلمین متولی امامی با تعریف عرفان بر اساس روایتی از حضرت امیر(ع) که می فرمایند: «العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع الله»، اظهار کرد: حضرت با تعبیری دیگری که می فرمایند: «العارف امین ودایع الله و دلیل رحمه علی خلقه»، می توان این تعریف از عرفان را در اینجا جمع بندی کرد که در واقع عرفان، درک باطنی از هستی و معارف دینی است. این تعریف هرچند شامل عرفان نظری مصطلح می شود، اما لزوما آن نیست و بنابراین شهود باطنی هم در این بحث لحاظ شده است. وی با بیان این نکته که مفهوم تمدن در این کتاب واکاوی شده است، گفت: باورهایی که انسان ها دارند و صورت فرهنگی پیدا کرده در واقع فرهنگ را می سازد، و وقتی این فرهنگ سرریز شود، به صورت عینی درآمده و در صورت تمدن ظاهر می شود و در واقع می توان گفت که تمدن ها ریشه در فرهنگ و فرهنگ ها ریشه در عقاید دارند. امامی با تبیین این تعریف از تمدن، و بیان این نکته که تمدن در نگاه دینی به معنای شهرنشینی قطعا نیست، اظهار داشت: چرا که مفهوم شهرنشینی در تمدن غربی، وابسته به نگاه فلسفه – تاریخ به انسان است؛ یعنی انسان هایی که با تجربه و با ابزار، تمدن خود را شکل می دهند. وی در توضیح این مطلب ادامه داد: مثلا در این مفهوم، انسان ابتدا خام خواری کرده و بعد یاد می گیرد که غذا را بپزد. این نگاه فلسفی ـ تاریخی که مبنای بسیاری از علوم انسانی است، حقیقتا در این معنا انسان کم کم روستا نشین می شود و به تدریج یکجا نشین شده و شهرها شکل می گیرد. این سیری که گزارش می شود حتی ژنتیک انسان را نیز گزارش می کند. این خط سیر، سیر خاصی را بیان می کند و اوج این تمدن، شهرنشینی در مدرنیته است. امامی با بیان اینکه در نگاه دینی، نزدیکترین مفهوم به مفهوم تمدن، تمکن است، اظهار داشت: در قرآن و در متون مختلف دینی دیگر، همین معنا به عنوان تبیین تمدن آمده است وهمچنین تکثری که در تمدن مدرن هست، را دین ارائه نکرده است. وی در همین باره افزود: در نگاه دین، مراد انسان سالم و کامل و بنده خداست. این بندگی در عالم دنیا، بستری می خواهد که این بستر را تمدن اسلامی باید ایجاد کند. متولی امامی با بیان اینکه تمدن، یک موضوع در کنار موضوعات و علوم دیگر نیست، بلکه یک رویکرد به همه علوم و موضوعات مختلف می باشد، گفت: تمدن یک موضوع نیست، بلکه یک رویکرد به همه علوم است و ما باید یک روش فهم و استنباط تمدنی نسبت به همه علوم انسانی و اسلامی داشته باشم تا بتوانم همه علوم را تمدنی بفهمم. این محقق معتقد بود که یکی از محوری ترین عناصر حرکت اجتماعی در عالم دین، عنصر اعتماد است. وی در همین باره اینگونه توضیح داد: در واقع توده های مردمی نسبت به عالم دینی اعتماد می کنند و به دلیل اعتماد به آن حتی شهادت طلبی و ایثار دارند و همه زندگی خود را در راه دین می دهند و به دلیل اینکه در عصر غیبت، عالم دینی نائب مناب امام است، حکم او را حکم امام می دانند و به این فتوا اعتماد دارند و وقتی این اعتماد از بین برود، حرکت اجتماعی کند می شود و شکل گیری تمدن نیز کند می شود. عرفان در این اعتماد سازی می تواند نقش بزرگی را عمل کند. متولی امامی با بیان این ادعا و نتیجه که سیاست گذاری در تمدن اسلامی بر عهده فقیهان است، گفت: این امر موجب یک تفاهم جمعی می شود و فتاوای جهادی در مرحله های مختلف تاریخی دیده می شود که همه این ها بر اساس عنصر اعتماد است که عمل می کند. وی در همین باره ادامه داد: به همین دلیل، فقیه هم تواند انگیزش اجتماعی ایجاد کند؛ یعنی فقیه هم وقتی می خواهد صدور حکم کند، آن را با ادبیات عرفانی بیان می کند؛ یعنی یک امری که در چشم عوام، مادی است، به آن ضریب عرفانی می دهد: تا جاییکه زنان ناصرالدین شاه نیز قلیان ها را می شکنند؛ چون آن را در حکم محاربه با امام زمان می دانند. وی یکی از وجهه های تمدنی را زمانی می داند که ادبیات فقهی با توصیف عرفانی در هم آمیزد و بیاناتی از قبیل «خرمشهر را خدا آزاد کرد» از این دسته معرفی کرد و مدعی بود که این امر، موجب یک اعتماد و اطمینان عمومی می شود. متولی امامی در قسمت دیگری از سخنانش، مدعی بود که نگرش عرفانی، یک نگاه پلورالیزم اجتماعی را نیز می پذیرد. وی در همین باره افزود: در جامعه تنوع سلایق مختلف وجود دارد و همانطوری که می دانید در تظاهرات های قبل از انقلاب، تفکرات مختلفی وجود دارند که حضرت امام همه آن ها را می پذیرد و به بیان و تعبیر آیت الله جوادی، عارف تنوع سلایق را خوب می پذیرد. وی پذیرش این تنوع سلایق را به معنای نسبیت معرفتی و اخلاقی نمی داند و در این باره می گوید: در واقع فقیه، قانون سازی می کند، و قانون هم حدودش مشخص است. فقیه از منظر عرفانی، تا جاییکه قانون شکنی نشود، همه سلایق را قبول می کند. متولی امامی در یکی دیگر از تاثیرات تمدن عرفانی یا همان رویکرد تمدنی به عرفان به عنصر «تحمل اجتماعی» اشاره کرد و گفت: این نگاه ویژه، در واقع تحمل اجتماعی را افزایش می دهد. وی بر این باور بود که وقتی منظر عرفانی بشود، به دلیل آن نگاه عرفانی و ابعاد قدسی حکومت دینی، جامعه دینی را اگر انسان ها شامل سر و غیب ببینند، نسبت به مشکلات تحملشان بالا می رود و حتی نگاه عرفانی می تواند، درک به ظاهر خشن احکام اسلامی بالا می رود؛ مانند افرادی که به نزد حضرت رسول می رسیدند و می گفتند: «طهرنی یا رسول الله». امامی در پایان با بیان اینکه عرفان، توان حماسه سازی و ایجاد روحیه جهادی دارد، گفت: پیامبر می فرمایند که رهبانیت امت من جهاد فی سبیل الله است. بنابراین گسترش روحیه عرفانی در یک جامعه، باعث می شود که این جامعه منظر عرفانی خود را در همه جا گم نکند و هر اتفاقی که در زندگی می افتد، در واقع تفسیری دارد و بنابراین نیهیلیسم غربی در این جامعه جریان پیدا نمی کند و ایجاد روحیه رضا و تسلیم می کند و در نتیجه از آن پوچی نجات پیدا می کند. اعتمادسازی در تمدن اسلامی، نیاز به فقیه متخلق دارد در ادامه این نشست، حجت الاسلام مشکانی، به عنوان یکی از ناقدین حاضر در جلسه به بررسی و نقد این مقاله پرداخت و گفت: از آنجا که ورود کلان به علوم اسلامی تا به حال شکل ساختاری و مسجلی به خود نگرفته است، علی القاعده وقتی کسی که به این علوم وارد می شود، تبحر خاصی می خواهد و در نتیجه ورود به این حوزه ها مبارک و میمون است. وی با اشاره به اینکه تمدن را اگر بخواهیم در یک تقسیم بندی آن را مطرح کنیم، باید سراغ بنیان های تمدن برویم، گفت: در این وهله، بحث های هستی شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی مطرح می شود و در اینجا باید دید که این متغیر کجای از این حوزه می تواند اثر گذار باشد.
q59u_9dli_img_6689.jpg
مشکانی با اشاره به مقاله ارائه شده توسط آقای امامی، اظهار داشت: بیشتر مقاله مربوط به این بخش بود که عرفان اسلامی در حوزه کنشگران متمدنان متدین چه اثر گذاری ای می تواند داشته باشد. در واقع مقاله حاضر فقط به سبک زندگی اسلامی پرداخته و بقیه موارد می تواند به مقاله اضاله شود. وی بر این باور بود که وجه میز بین تمدن اسلامی و غیر اسلامی چیست در آن روح حاکم بر تمدن است و در همین باره افزود: اگر روح حاکم، ساخته نشود، تمدن، خروجی نخواهد داشت. مشکانی در ادامه افزود: وجه تمایز بین تمدن ها، اصالتا همان اختلاف روح است که در واقع می خواهد عرفان را جایگزین روح حاکم بر تمدن اسلامی بکند. وی با بیان اینکه بین تعریف هایی که در مقاله به معنای عام و خاص معنای عرفان ارائه شده است، در مقاله رفت و آمد وجود دارد، اظهار داشت: گویی همان معنویت گرایی که امروزه در غرب جریان دارد، در این مقاله به عرفان تبیین شده است. مشکانی در ادامه سخنش به تفاوت اخلاق و فقه، اشاره کرد و گفت: من با نظر آقای امامی موافقم که بین اخلاق و فقه هم نمی توان به راحتی تمایزی ایجاد کرد. وی در همین باره ادامه داد: فقه، از آن حیثیتی از دین سخن می گوید که منجزیت و معذریت را تبیین می کند. گام بعدی یا لایه بعدی این است که همین رفتار به ملکه نفسانی تبدیل شود، که در این صورت تبدیل به اخلاق می شود. وی در پایان سخنانش، با مخالفت با نظر امامی، درباره بحث اعتماد سازی در جامعه، اظهار کرد: به نظر من، همینکه فقیه، متخلق باشد، توان اعتماد سازی را دارد و این امر نیازی به عرفان ندارد. عرفا چگونه می‌­توانند پلورالیزم را در تمدن اسلامی، گردهم آوردند! در ادامه این نشست، حجت الاسلام دکتر علیرضا کرمانی، به عنوان یکی از ناقدین حاضر در جلسه به بررسی و نقد این مقاله پرداخت و گفت: ما در این بحث و مقاله، توقع داشتیم که یک تحلیلی اتفاق بیفتد تا مبانی سلوکی و نظری عرفا گفته شده و رابطه این با تمدن سازی تبیین شود، در حالی که اصولا شاید نتوان به چنین جمع آوری ای عنوان پژوش نهاد! وی با بیان اینکه تحلیل یک موضوع نمی تواند صرفا ناظر به یک سری مصادیق باشد، گفت: اینکه بخواهیم یک سری مطالبی را ذوقی و استحسانی در کنار هم قرار بدهیم، نمی دانم تا چه حد می تواند پژوهش حساب شود و عمدتا مطالبی که آقای متولی امامی در مقاله خود بیان فرموده اند، از کلمات حضرت امام و مصادیق شهدا بود که چه بسا ما شهدایی که ایشان نام بردند را در یک نظام عرفانی نشناسیم. کرمانی در ادامه نقد خود گفت: نکته دیگر این است که ایشان در تبیین شفاهی خود در اینجا عرفان را به معنای خاصی را بیان کردند که گویی بیشتر شبیه اصطلاح سازی در عرفان بود، و در عین حال در مقاله ای که ایشان نوشته ند، سه تعبیر ارائه شده که هر سه با یکدیگر هماهنگ نیستند. کدامیک از این مباحث مد نظر شما بوده است؟ وی بر این باور بود که متولی امامی در مقاله خود، عرفان را طوری معنا کرده است که همه ما عارف می شویم در حالی که این معنا از عرفان و این درک معنوی و شهودی، شامل فطرت ما هم می شود و اگر این معنا از عرفان را بررسی کنید، این عرفان را همه عموم دارند.
9lrj_cgy9_img_6755.jpg
وی بر خلاف مصادیق ادعا شده در مقاله متولی، اظهار داشت: عارفان ما هم در زمینه سلوک و وجود، گاهی نقطه نظرهایی دارند که اصلا به نظر می آید که گویی همچین عرفانی نمی تواند تمدن ساز باشد. کرمانی در همین باره افزود: کسی که معتقد است این دنیا زندان است، و اصل، جای دیگری است، در واقع به ذهن اینگونه متبادر می شود که در دنیا و زندان نباید سرمایه گذاری کند و تمدن ساخت و هماره در عرفان شیعی نیز همین تلقی بوده است و افراد ورود پیدا نمی کردند. وی با بیان این بحث که در عرفان نظری هم عارف می گوید که هر جا بنگرم خدا بینم، اظهار داشت: به نظر می رسد که عارف و نگاه عرفانی اصلا کثراتی نمی بیند، حالا چه برسد به اینکه برای این کثرات برنامه ریزی کند و نتیجه به تمدن سازی بشود. وی با اشکال از روش بحث مقاله ارائه شده، بر این باور بود که شماردن ویژگی های عرفانی که تمدن ساز است، باید محور بحث و گفت و گو و پژوهش قرار گیرد و در این وهله فعالیت های حضرت امام می تواند مد نظر قرار گیرد که چگونه از این مبانی فاصله گرفت و یا حتی فاصله نگرفت و تمدنی را پایه گذاری کرد. کرمانی با خطاب قرار دادن متولی در بخشی از سخنانش، با بیان اینکه شما فرمودید که ویژگیهای عرفان تمدن ساز، این است که حضور باورهای غیبی در ظاهر تمدن است، گفت: در حالی که در بسیاری از موارد بواطن غیبی و حقایق غیبی ظهور دارد و ربطی به حضور ما یا بحث عرفانی ندارد. اما شما می فرمایید که عرفان باعث می شود که انسان به امورغیبی باور داشته باشد و این باور به امور غیبی ربطی به عرفان ندارد، بلکه فلسفه هم همین خاصیت را می تواند داشته باشد. کرمانی معتقد بود که متولی در مقاله و تبیین خود در ظرفیتهای عرفان در تمدن نوین اسلامی، و در بحث انگیزش های اجتماعی، که آن را یکی از مولفه ها و ظرفیتهای عرفان در تمدن مطرح می کند، بحث اعتماد را مطرح کرده است، در حالی که به چرایی آن نمی پردازد و صرفا به بیان ادعا اکتفا می کند، در حالی که در اینجا ما به تحلیل نیاز داریم که چگونه طبق بیان شما زهد باعث اعتماد می شود. وی خطاب به متولی گفت: شما فرموده اید که عرفان عملی، جنبه توصیفی دارد نه توصیه ای، در حالی که در بخشی دیگری از مقاله فرموده اید که عرفان عملی همان فقه است، اما سپس تحلیلی به کار بردید که احکام دینی یک اسراری دارد، که همان را عرفان عملی می گویند. پس این کجا جنبه توصیفی بود؟ وی مقاله و گفتار امامی را بیان عجیبی معرفی کرد و گفت: بیشتر گویا در این حوزه اصطلاح سازی شده است. این استاد حوزه و دانشگاه، در ادامه این پرسشها را طرح کرد: در اینکه حضرت امام(ره) به عنوان یک عارف همه سلیقه ها حتی کمونیسم را هضم کرد، آیا این واقعا یک رویکرد عرفانی بوده یا اینکه سیاستی در کار بوده است؟ این چه عرفانی است که قرار است کمونیسم را در خود هضم کند؟ کدام عارفی قائل به پلورالیزم اجتماعی است؟ چگونه عارف می تواند کمونیسم را در عرفان و دیدگاه خود را هضم کند؟ اصلا چگونه چنین چیزی به عنوان دنبال تمدن سازی تحلیل می شود؟ وی بر این باور بود که در چنین پژوهشهایی باید در جستجوی این امر بود که چگونه عارفی که بعد از سفرهای سلوکی، بر می گردد به عالم طبیعت، و یا پیامبری که از معراج بر می گردد، همچین کسی می تواند تمدن سازی کند. این موضوعی سنگین است که طرف هم باید در علوم اجتماعی و انسانی تبحر داشته باشد، و هم در علوم عرفانی اهل نظر باشد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن