تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 19 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هیچکس تا زبانش را نگه ندارد از گناهان در امان نیست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805831826




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

علامه طباطبایی ریشه علیت را به دانش حضوری بر می‌گرداند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
علامه طباطبایی ریشه علیت را به دانش حضوری بر می‌گرداند

علامه طباطبایی


شناسهٔ خبر: 2967105 - یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
دین و اندیشه > اندیشمندان

علامه طباطبایی برآنند که علیت نه پیش از تجربه است و نه پش از تجربه. ایشان ریشه علیت را به دانش حضوری بر می گرداند. به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت سالگرد ارتحال علامه محمد حسین طباطبایی یادداشتی از دکتر حسین فلسفی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد واحد خرم آباد را از نظر می گذرانیم؛ پرسشی است بزرگ و فلسفی که به‌راستی فیلسوف بزرگ کیست؟ می‌توان در پاسخ گفت: او کسی که بسیار نوشته است یا شاگردان بسیار دارد یا دیدگاه‌های نو بسیار دارد یا ... چنین می‌نماید که گذشته از هر پاسخی، فیلسوف بزرگ آن است که بسیار کار فیلسوفانه کرده است. کار فیلسوفانه، هم نمود ذهنی دارد هم عملی؛ نمود ذهنی آن شناخت مسئله‌ها و رویارویی با دشواری‌ها و یافتن پاسخی برای آن‌هاست و نمود عملی در چگونگی زندگی کردن و زیستن وی خود را نشان می‌دهد؛ فیلسوف بزرگ آن است که دل در جهان پایدار بندد و از این جهان ناپایدار بگذرد و از پیدا به ناپیدا از شهادت به غیب و ... یکی از نمونه‌های راستین فیلسوف بزرگ علامه سید محمدحسین طباطبایی (خدایش پاداش نیکو دهاد) است. به گمانم بهترین زندگی‌نامه ایشان، این شعر آسمانی علامه است که می‌فرماید: همی‌گویم و گفته‌ام بارها                                                       بود کیش من مهر دلدارها پرستش به مستی‌ست در کیش مهر                                   برونند زین جرگه هشیارها به شادی و آسایش و خواب و خور                                        ندارند کاری دل‌افگارها بجز اشک چشم و بجز داغ دل                                                  نباشد به دستِ گرفتارها کشیدند در کوی دلدادگان                                                   میان دل و کام دیوارها چه فرهادها مرده در کوه‌ها                                              چه حلاج‌ها رفته بردارها چه دارد جهان جز دل و مهر یار                                       مگر توده‌هایی ز پندارها ولی رادمردان و وارستگان                                              نیازند هرگز به مردارها مهین مهرورزآن‌که آزاده‌اند                                                 بریدند از دام جان تارها به خون خود آغشته و رسته‌اند                                   چه گل‌های رنگین به جو بارها بهاران‌که شاباش ریزد سپهر                                                 به دامان گلشن ز رگبارها کشد رخت سبزه به هامون و دشت                                         زند بارگه گل به گلزارها نگارش دهد گلبن جویبار                                                         در آیینهٔ آب رخسارها رود شاخ گل دربر نیلوفر                                                  برقصد به صد ناز گلنارها درد پردهٔ غنچه را باد بام                                                           هزار آورد نغزگفتارها به آوای نای و به آهنگ چنگ                                        خروشد ز سرو و سمن تارها به یاد خم ابروی گلرخان بکش                                             جام در بزم می‌خوارها گره را ز راز جهان بازکن                                                که آسان کند باده دشوارها جز افسون و افسانه نبود جهان                                       که بسته است چشم خشایارها به اندوه آینده خود را مباز                                         که آینده خوابی‌ست چون پارها فریب جهان را مخور زینهار                                           که در پای این گل بود خارها پیاپی بکش جام و سرگرم باش                                              بهل گر بگیرند بیکارها در آستانه سالگرد آن دلارام هستیم و سزاست که منِ دل‌افگارِگرفتارِمانده در درون دیوار و پندارها از آن هشیار رادمرد وارسته‌ گل‌رخ، دور از مردارهای باده‌نوش ... یادی بکنیم و با این یاد جان خویش را طراوتی ببخشیم. ناگفته پیداست که یاد ایشان تنها ویژه سالگردشان نیست و هرکسی که درزمینه فلسفه، قرآن، انسان و... پژوهشی کرده یا بکند بخشی از شخصیت وی دانش و منش علامه طباطبایی است که با هیچ ابزاری نمی‌توان آن را گرفت و نادیده انگاشت. در این جا به یکی از چندین کوشش وی می پردازیم و آن نیز مسئله علیت است. یکی از کهن ترین مسئله های فلسفه مسئله علیت است. علیت پایه و بنیاد همه دانشها؛ دانش های تجربی و انسانی است. علیتِ پس از ارسطو را روی هم رفته چنین گزارش می کنند که هر علتی معلولی دارد و این داستان دنبال می شود تا روزگار دیوید هیوم؛ فیلسوف تجربه گرا اسکاتلندی. وی علیت را به نقد می کشد و پس از وی گزارش ارسطویی از ریشه کنده و خشکیده می شود. هیوم بر بنیاد تجربه گرایی خود، ریشه و سرچشمه همه تصورها از تجربه؛ دریافت با یکی از حس ها می داند و هر ایده ای که جای پایش در بیرون نباشد بی معنا ست. به دیگر سخن، از دید وی ذهن مانند برگه ای نانوشته است که حس ها برای آن تصورها را فراهم می آورد و پس از آن خرد بر روی آن داده ها کار می کند. هیوم یافت های ذهنی perceptions را به انطباع ها impresions و ایده ها ideas بخش می کند. «انطباع ها» از دید هیوم داده‌های سرراست حس و تجربه است؛ مانند اینکه چشم خود را باز کنیم و چشم اندازی را می بینیم. «ایده ها» یافت های پس از نبود حس است که با کمک تخیل و حافظه نگاه داشته می شوند. هر ایده باید به انطباعی برگردد وگرنه آن ایده ساخته ذهن است. چیزهای پژوهیدنی از نگاه وی دو دسته اند: نخست چیزی که با اندیشه تنها کشف می شود و برای کشف آن نیازی نیست از ذهن بیرون برویم و به تماشای جهان بنشینیم. وی ریاضیات و جبر را نمونه پیوند تصور ها می داندو گونه دوم با اندیشه تنها کشف شدنی نیستند و برای پژوهش آن ها باید به جهان بیرونی سر بزنیم. پیوند تصورها، دلیل هایی هستند که بدون هرگونه دریافت تجربی، فهمیده می شوند. به دیگر سخن، آن ها دلایلی پیش از تجربه a priori اند. در برابر، چیزهای بیرونی، تنها با تجربه می توانند فهمیده شوند پس آن ها، پس از تجربه posteriori اند. علیت نه از گونه پیش از تجربه است زیرا نپذیرفتن آن به تناقض نمی انجامد و نه از گونه پس از تجربه زیرا جای پای آن را نمی توان در بیرون یافت. پس پیوند علت و معلول منشی روانی است و آن از ویژگی ها و توانایی های جان آدمی است و دیگر فیلسوفان تاکنون مغالطعه کرده اند که ویژگی ها و توانایی های جان آدمی را به جای چیزی بیرونی؛ پیوند راستین میان چیزها در گذشته و آینده، نشانده اند. این خرده گیری هیوم بر علیت که به راستی خرده گیری درستی است بیشتر اندیشمندان را به تکاپو انداخت هر کس گفت آن چه اندیشیده بود. در این میان پاسخ علامه طباطبایی شنیدنی است. علامه طباطبایی برآنند که علیت نه پیش از تجربه است و نه پش از تجربه. ایشان ریشه علیت را به دانش حضوری بر می گرداند. از دید ایشان هر کس نخستین بار از راه دانش حضوری «من» و «حالت ها» ی من به علیت دست می یابد؛ من علت و حالت ها معلول است و هر کس چنین چیزی را در درون خود وژدان می کند. پاسخ علامه نیمه راه نرفته دیگران را رفته است و نشان از اندیشه ورزی و گره گشایی ایشان دارد. با این همه در این سخن ایشان نیز مغالطه «نشان چیزی ذهنی به جای چیزی بیرونی خوابیده است؛ نمی‌توانیم جهان درون را به بیرون بکشانیم. می‌توانیم پاسخ علامه را از چندراه به سرانجام برسانیم: یکم آن‌که چیزها را با روشنایی یکی بگیریم؛ کاری که سهروردی کرده است. اگر همه‌چیز روشنایی باشد دیگر پیوند چیزها بر پایه علت و معلول گزارش نمی‌شود که بر پایه دلبری و دلدادگی و این دو از ویژگی‌های چیزهای خودآگاه‌اند و چکیده دراین‌باره به علت و معلول و علیت نیازی نیست. دوم راه و روش قرآنی است که در آن آفریده نشان آفریننده است و جایگاه آفریده تنها نشان دادن است و بس.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن