پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849529015
صلح و جعاله(4)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون: صلح و جعاله(4) نويسنده:سيد حسين ميرمعزى الگوى دوم: عقد صلح دراين الگو عقد صلح جانشين دو عقد شركت و جعاله درالگوى اول مىشود. با عقد صلح مىتوان مفاد اين دو عقد را درهمه بخشهاى اقتصادى انشا كرد. به علاوه شرايط خاص شركت و جعاله درصورتى كه مفاد اين دو به وسيله عقد صلح انشا شود، معتبر نيست. ويژگى هاى عقد صلح اكثر قريب به اتفاق فقهاى اماميه و نيز حنفيه، سبق خصومت و يا احتمال بروز خصومت را از عناصر عقد صلح نمى دانند. لذا عقد صلح درنظر آنان عقد عامى است كه مىتوان وسعت زيادى براى آن قائل شد. دكتر لنگرودى دراين مورد مىگويد: دامنه عقد صلح از يك يك عقودمعينه وحتى از همه آنها وسيع تر است وبه همين جهت به آن، عنوان آقاى قراردادها داده اند.وسعت زائد برحد معمول اين عقد،كار پيدا كردن يك تعريفقابل قبول را براى عقد صلح دشوار كرده است. با اين مقدمه به بررسى بعضى از احكام عقد صلح كه مربوط به بحث ما مىشود، مىپردازيم: 1. شموليت عقد صلح ماده 752 قانون مدنى : صلح ممكن است يا درمورد رفع تنازع موجود و يا جلوگيرى از تنازعاحتمالى يا درمورد معامله غير آن واقع شود. اصطلاح معامله در قانون مدنى اصطلاحى عام است و شامل هر عقد و قرارداد مالى مىشود و تنها مخصوص خريد و فروش نيست. بنا بر اين هرگونه قراردادمالى را مىتوان به صلح انشا كرد. حضرت امام(ره) دراين باره مىفرمايد: عقد صلح عبارت است از تراضى و تسالم برامرى، مثل تمليك عين يا منفعت يا اسقاط دكين يا حق و غير اينها، مسبوق بودن به نزاع درآن معتبر نيست و برهرامرى به جز مواردى كه استثنا شده است و در طى مسائل آينده خواهد آمد جايز است و در هر مقامى مىتوان از آن استفاده كرد مگر مواردى كه عقد صلححرام كننده حلالى يا حلال كننده حرامى باشد.از مواردى كه حضرت امام(ره) استثنا فرموده است، حقوق غير قابل نقل و اسقاط مثل حقمطالبه ديكن و حق رجوع در طلاق رجعى و امثال آن و همچنين صلح ربوى است. 2. استقلال عقد صلح در مقابل ساير عقود درماده758 قانون مدنى آمده است: صلح درمقام معاملات هرچند نتيجه معاملهاى را كه به جاى آن واقع شده است مىدهد، ليكن شرايط و احكام خاصه آن معامله را ندارد. بنا بر اين اگر موردصلح عينباشد در مقابل عوض، نتيجهآن همان نتيجه بيع خواهد بود. بدون اين كه شرايطو احكامخاصهبيعدر آن اجرا شود. حضرت امام(ره) نيز مىفرمايد: خود صلح،عقد مستقل و عنوان متمايز است لذا احكام ساير عقود به آن ملحق نمى شود و شروط آنهادرعقد صلح جارى نيست اگر چه عقد صلح مفيد فايدهآن عقود باشد. بنا بر اين صلحى كه مفيد فايده بيعاست، احكام و شروط بيعدرآن جارى نمى شود. لذا خيارات مختص به بيع مانند خيار مجلس و حيوان و خيارشفعه درآن جارى نمى شود و اگر صلح در مورد معاوضه نقدين(درهم و دينار) باشد، قبض دوعوض درآن شرط نيست و همچنين اگر صلح مفيد فايدههبه(بخشش) باشد، شرط قبض عين كهدرهبهمعتبر است، در آن معتبر نيست و به همين ترتيب درساير موارد. نظريه ا ستقلال عقد صلح درمقابلنظريه تفريعاست كه فقهاى عامه بدان معتقدند. در فقه عامه عقد صلحعقد مستقلى نيست بلكهفرععقود معين همچون بيع واجاره و عاريه و جعاله و امثال آناست. دو فرق عمدهبين نظريهتفريع و نظريه استقلال وجود دارد كه عبارتند از:الف) بنابر نظريه تفريع اگر مفاد بيع يا اجاره يا جعاله يا عقود معين ديگر بهوسيله عقد صلح انشا شود،احكام و شروط معتبر در آن عقود، معتبر و باقى است ولى بنابر نظريهاستقلال همان گونه كه از حضرت امام(ره) نقل شد، چنيننيست. ب) بنابر نظريه تفريع تنها مفاد عقود معين را مىتوان با صلح انشا كرد و اگر قراردادى بين عقلا رايج شود كه تحت هيچ يك از عقود معين وارد نشود، نمى توانآن را باصلح انشا كرد. ولى براساس نظريه استقلال، قراردادهايى كه تحت هيچ يك از عقود معين داخل نمىشود، درصورتى كه با قواعد عامه باب معاملاتمنافات نداشته باشد،مىتوان با صلح محقق كرد. دكتر لنگرودى در مقام انتقاد از نظريه تفريعمى گويد : وقتى كه فرق عقد صلح با ساير عقود، محسوس است، چه حاجتى است كه آن را فرع برساير عقود بدانيم؟ و در استدلال بر بىاعتبارى نظريه تفريع مىگويد: عقود معين درهيچ سيستم حقوقى كافى براى رفع نيازمندى هاى افراد در حقوق خصوصى نمى تواند باشد و ناگزير بايد به طورعام براى هرتراضى، اعتبار قائلشد مگر آن كه تراضى مباين با قواعد آمره باشد. اين انديشه را كهدرماده ده قانون مدنى ما منعكس است، فقهاماميهبا توسعهاى كه به عقد صلح بخشيده است، ازقديم الايام دريافته به رشد حقوق مدنى كمك موثر كرده است. 3. موضوع عقد صلح قانون مدنى درمورد موضوع عقد صلح ساكت است. دوبحث عمده درمورد موضوععقد صلح وجود دارد:الف) موضوع عقد صلح چهمواردى مىتواند باشد و مستثنيات كدامند؟درقانون مدنى تنها به بعضى موارد كه مىتواند موضوع صلح واقع شود، اشاره شده است مثلا درماده 756 آمدهاست: حقوق خصوصى كه از جرم توليد مىشود، ممكن است مورد صلح واقع شود. ولى كليه مواردى كه صلح مىتواند برآن واقع شود، دراين قانون ذكر نشده است. خوشبختانه حضرت امام(ره) كليه موارد عقد صلح را بيان فرمودهاند: متعلق صلح يا عين است يا منفعت يا دكين و يا حق درهمه اين صوكر يا صلح با عوض است يا بدون عوض و در فرض اول (صلح با عوض)عوض يا عين است يا منفعت يا دين يا حق لذا همه اين صور صحيحند. تنها موردى را كه حضرت امام(ره) استثنا كرده اند، حقوق غير قابل نقل و اسقاط است مثل حق مطالبه دين و حق رجوع درطلاق رجعىو. ب) آيا موضوع عقد صلح بايد معلوم باشد؟قانون مدنى درمواد مربوط به عقد صلح هيچ اشاره اى به اين مساله نكرده است. تنها در ماده 190دركليات عقود آمدهاست كهموضوع بايد معين باشد و در ماده 216 مىگويد: مورد معامله بايد مبهم نباشد مگر در موارد خاصه كه علم اجمالى به آن كافى است.دكتر لنگرودى مىگويد: استثناى ذيل ماده 216 قانون مدنى مبهم است و قانون گذار از اين ابهام پرده برنداشته است و شارحين قانون مدنى هم تا اين لحظهنظريهاى براى حل آن ذكرنكردهاند. سپس ايشان به بررسى اقوال فقها دراين مورد پرداخته و در نهايت، اين ديدگاه را اختيار كرده است كهمجهول بودن عوضين درعقدصلح اشكالى ندارد مگر دريك صورت و آن اين است كهعقد صلح سفهى باشد. حضرت امام(ره) نيز دراين باره مىفرمايد: اشكالى دراين مطلب نيست كه اگر درصلح شناخت مصالحء عليه(چيزى كه برآن صلح واقع مىشود) براى دو طرف عقد صلحممكن نباشد، جهالت(به مصالحعليه)بخشيده شدهاست مثل اين كهمال يكى از اين دو با ديگرى مخلوط شود و علم به مقدار هريك از اين دو مال نداشتهباشند سپس صلح كند به اين كه هر دودرمال مخلوط به تساوى يا اختلاف شريك باشند.هم چنين اگر معرفت مقدار هريك از دو مال به دليل فقدان ترازو و مكيال درحال صلح،ممكن نباشد، جهالتبه آن بخشيده شده است بلكهاگر امكان معرفت دو طرف عقد به مقدار مال درحال عقد ممكن باشد، بعيد نيست كه جهالت بخشيدهشده( و معتبرنباشد.) لازم به توضيح است كه در فرض اخير دركلمات امام(ره) عبارت بعيد نيست دلالت برفتواى ايشان برجواز چنين جهالتى مىكند. همچنين در مساله ديگرى مىفرمايد: جايز است كهدوشريك براين مطلب صلح كنند كه براى يكى از اين دو راس المال(سهم شركت خودش) باشد و سوديازيان برعهده فرد ديگر باشد. اين فتوا براساس حديث معتبرى است كهاكثر فقها به آن عمل كرده اند. متن حديث كه از امام صادق(ع) نقل شدهچنين است: رجلين اشتركا فى مال فربحا فيه ربحا و كان من المال دين و عليهما دين. فقالاحدهما لصاحبه: اعطنى راس المال و لك الربح و عليك التوى، فقال:لاباس اذا اشترطا دو مرد در مالى شريك شدند و سود بردند و بعضى از مال مشترك، بدهى بود و شركا، بدهى داشتند. يكى از شركا بهديگرى گفت : راس المال را كهحين عقد شركت آوردم به من بده و سود و ضرر به عهده خودت. حضرت فرمود: هرگاه به توافق تعهد كنند اشكالى ندارد. همانگونه كه ملاحظه مىشود، حديث مزبور دلالت دارد بر اين كه سود يا زيان كه سهم شريك ديگر است، به هيچ وجه معين نيست. اگرچه مىتوانستند سود يازيان شراكت را محاسبهكنندو هريك سهم خود را از آن بردارد، ولى چنين نكردند. درچنين فرضى حضرت مىفرمايد: اگر توافق كرده باشند، اشكال ندارد.معلوم مىشود كه درصلح،جهالت به اين مقدار بخشوده شده است. بنا بر اين اگر بانك مفاد شراكت، مضاربه، مزارعه و مساقات را به صلح انشا كند و سهمشريك يا عامل را درصدى از سود تعيين نمايد، هيچ اشكالى نخواهد داشت. هم چنين اگر بانك به عنوان صاحب سرمايه نقدى دربخش خدمات و صنعتباعامل چنين صلح كند كهبانك سرمايه فعاليت مزبور را تامين كند و سود حاصل برحسب توافق بين بانك و عامل تقسيم شود، از نظر فقهى با هيچ مشكلى مواجهنخواهد بود. براساس آنچه درمورد صلح شرح داديم، عمليات بانكى بدون ربا در همه بخش هاى توليدى،تجارى و خدماتى مىتواند با عقد صلح به شكلمشاركت درسود تحقق يابد. مقايسه دو الگوى مطلوب به نظر مىرسد الگوى دوم به دلايل زير برالگوى اول ترجيح دارد: 1.درالگوى اول از دو عقد(شركت و جعاله) استفاده شد و در الگوى دوم تنها از يك عقد(صلح) بهره جستيم. لذا مىتوان گفت: الگوى دوم از نظر قوانينعمليات بانكى سهلتراست. 2. درالگوى اول،شرايط خاص هريك از دو عقد شركت و جعاله بايد رعايت شود، درحالى كه در الگوى دوم حتى اگر مفاد آن دوعقد به وسيله صلح انشا شود، آن شرايط معتبر نيست و عقد صلح تنها مشروط به شروط عام عقود و شروطى كه متصالحين توافق مىكنند، مىباشد لذا الگوىدوم از محدوديت هاى كمترى برخوردار است. 3.عقد شركت و جعاله از عقود جايز هستند. و شريك بانك يا عامل مىتواند درصورت صلاحديد عقد را فسخ كند. اين مساله بانك را بامشكل مواجه مىنمايد و بانك مجبور مىشود درعقد خارج لازم ديگرى شرط عدم فسخ شريك يا عامل را بكند و اين مساله برپيچيدگى عمليات مىافزايدولى عقد صلح از عقود لازم است و لذا براى بانك از اين جهت مشكل آفرين نيست. شرايط موفقيت دو الگوى پيشنهادى درعمل دو الگوى پيشنهادى درصورتى گرفتار مشكلات بانك دارى فعلى نخواهد شد كه به چهار نكته زير توجه شده وعمل شود: 1. بانك به عنوان صاحب سرمايه نقدى از اين دو الگو استفاده كند. درحال حاضر بانك درعقد جعاله به عنوان عامل ودر اجاره به شرط تمليك به عنوان مالكخانه و سازنده آن و درمعاملات سلف به عنوان خريدار كالايى كه در آينده توليد خواهد شد و به عنوان مالك آن، مىباشد. درگير شدن بانك با بخش واقعىاقتصاد به عنوان مالك سرمايه غير نقدى و يا كالا، آن را بامشكلاتى مواجه مىكند كه بخشى از آنها در بررسى مشكلات گذشت. درحقيقت بانك براى چنينعملياتى از ابزار و كاركنان و سازماندهى لازم برخوردار نيست لذا از اين گونه عقود به صورت غير حقيقى استفاده مىكند و به آنها ماهيت ربوى مىدهد. براىپرهيز از اين مشكل بهتر است بانك به عنوان صاحب سرمايه نقدى از عقود شركت، جعاله و صلح استفاده كند تا كمتر با بخش واقعى اقتصاد درگير شود. 2.بانك از اين عقود به روش مشاركت درسود استفاده كند. اين مساله موجب مىشود كه خطر عمليات بانكى به حداقل رسيده و بين بانك و عامل تقسيم شود.به علاوه مشكل تمديد مدت و جريمه تاخير نيز به اين وسيله مرتفع خواهد شد. 3. بانك بايد مجهز به دو بخش سرمايه گذارى و نظارت برآن شود. در واقع بانك ها قبل از به اجرا درآمدن قانون عمليات بانكى بدون ربا موسسات پولى ربوى بودند و ساختار ادارى و نحوه حسابدارى و تخصص كاركنان آنهانيز متناسب با اهداف ووظايف چنين موسساتى بود.وقتى قانون عمليات بانكى بدون ربا به تصويب رسيد و بنا شد به اجرا درآيد، متاسفانه درساختار بانك هاتغييرات لازم ايجاد نشد. و نتيجه جمع ساختار ربوى و قانون غير ربوى چيزى جز اجراى صورى قانون نبود. همان گونه كه گذشت، قانون عمليات بانكى بدونربا و آيين نامه ها ى اجرايى آن ماهيت ربوى ندارد ولى وقتى به دست نهادى مىافتد كه براى كارربوى تعريف و بنا شده است، در عمل تبديل به پوششى براىعمليات ربوى مىگردد. براى اين كه دو الگوى پيشنهادى ما نيز به اين سرنوشت دچار نشود، بانك ها بايد درساختار خود پيش بينى دو واحد مستقل را بكنند: الف) واحد سرمايه گذارى: اين واحد كه متشكل از افراد خبره درامر سرمايه گذارى در بخش هاى مختلف اقتصادى است، موظف است پول بانك و سپردهگذاران را در بهترين و كاراترين فعاليت هاى اقتصادى سرمايه گذارى كند. ب) واحد نظارت برانجام فعاليت ها وسود: اين واحد نيز بايد مجهز به كاركنان متخصص دراين زمينه باشد و به صورت جدى و مداوم از سرمايه هاى بانك كهدر فعاليت هاى متنوع اقتصادى سرمايه گذارى شده،محافظت كرده و برانجام فعاليت ها و سود حاصل از آنها نظارت نمايد. 4. بانك ها بايد مجهز به واحد قضايى باشند. درحال حاضر اگر درعمليات بانكى تخلفى رخ دهد و يا متقاضى به تعهدات خود عمل نكند، پى گيرى آن از طريق محاكم قضايى موجود هزينه برو وقتگيراست. از آن جا كه هر الگويى از بانك دارى بدون ربا، با اين گونه موارد بسياربيش از بانك دارى ربوى مواجه است، براى به حداقل رسيدن هزينه رسيدگى بهتخلفات، لازم است بانك ها از واحد قضايى مخصوص به خود برخوردار باشند. اين تدبير علاوه بر اين كه هزينه رسيدگى به تخلفات را كم مىكند و از حبسسرمايه هاى بانك جلوگيرى مىنمايد، موجب منع سوء استفاده ءسودجويان نيز مىگردد. منبع:www.lawnet.ir /ج مقالات مرتبط صلح و جعاله(1)
صلح و جعاله(1) نويسنده:سيد حسين ميرمعزى قانون عمليات بانكى بدون ربا كه از سال 1363 شمسى به اجرادرآمد، تاكنون با مشكلاتى مواجه بوده است.مشكلات در طول اين سال ها به وسيلهاهل... ادامه... صلح و جعاله(3)
صلح و جعاله(3) نويسنده:سيد حسين ميرمعزى خلا موجود در عقود مشاركتى درقانون بانك دارى بدون ربا با بررسى عقود مشاركتى در مىيابيم كه اين عقود به غير از عقد شركت تنها درتجارت... ادامه...
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
صلح و جعاله(4) نويسنده:سيد حسين ميرمعزى الگوى دوم: عقد صلح دراين الگو عقد صلح جانشين دو عقد شركت و جعاله درالگوى اول مىشود. با عقد صلح مىتوان مفاد اين دو ...
صلح و جعاله(1) نويسنده:سيد حسين ميرمعزى قانون عمليات بانكى بدون ربا كه از سال ... 4- مضاربه اين عقد تنها درامور بازرگانى و تجارى كاربرد دارد و در بخش هاى توليدى ...
صلح و جعاله(2) نويسنده:سيد حسين ميرمعزى 2. ... اين عقود عبارتند از : فروش اقساطى،اجاره به شرط تمليك،سلف و جعاله، به گونهاىكه ..... توافق برخسارت در قراردادها(4) ...
1- قرن، 2- جذام،3- برص،4- افضاء،5- زمين گيری،6- نابينايی از دو چشم - اگر زن يا مرد پيش از عقد به معايب مورد اشاره آگاهی داشته باشد و با علم به آن ... صلح و جعاله(4) ...
توافق برخسارت در قراردادها(4)-توافق برخسارت در قراردادها(4) نويسنده:دكتر مرتضي عادل 4- شرايط اعتبار و استحقاق خسارت توافقي اگرچه ماده 230 ... صلح و جعاله(4) ...
تاريخچه تدوين قانون مدني(1). . مطالب پیشین. صلح و جعاله(4) middot; صلح و جعاله(3) ... برخسارت در قراردادها(6) middot; توافق برخسارت در قراردادها(5) middot; توافق برخسارت در قراردادها(4) ...
مطلقه رجعيه؛ زوجه حقيقي يا زوجه حكمي؟- (4) مطلقه رجعيه؛ زوجه حقيقي يا زوجه حكمي؟- (4) نويسنده:احمد حاجيده آبادي د. ... صلح و جعاله(4) middot; صلح و جعاله(3) middot; صلح و جعاله(2) ...
صلح و جعاله(4) middot; عوامل موثر در مسئوليت مدني(1) middot; فروش مال غير منقول بدون تنظيم سند رسمي(1) middot; فروش مال غير منقول بدون تنظيم سند رسمي(2) middot; قدرت بر تسليم مورد ...
4 . نقد بر رويّة قضايي فوق پذيرفتن اين عقيده به اين نحو مطلق خالي از اشكال نيست و به نظر مي رسد كه نويسندگان مزبور مطلق بودن عمل مورد معامله را .... صلح و جعاله(4) ...
مطالب بعدی. شرح و نقدي برماده 218 اصلاحي قانون مدني مصوب 1370 middot; صلح و جعاله(1) middot; صلح و جعاله(2) middot; صلح و جعاله(3) middot; صلح و جعاله(4) middot; عوامل موثر در مسئوليت مدني(1) ...
-