تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834985252
تبعات ورود انگلیس به ماجرای مشروطه/ بگوئیم عدالتخانه نه مشروطه
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک کارشناس تاریخ در گفتگو با مهر عنوان کرد؛
تبعات ورود انگلیس به ماجرای مشروطه/ بگوئیم عدالتخانه نه مشروطه
شناسهٔ خبر: 2875664 - چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۱
دین و اندیشه > اندیشمندان
ورود انگلیس به ماجرای مشروطه تبعات زیادی داشت: اول اینکه عدالتخانه تبدیل به مشروطه شد. دوم اینکه مجلس شورای اسلامی تبدیل به مجلس شورای ملی شد و دیگر اینکه دینستیزان بازیگران و صحنهگردانان شدند. به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی احمدیخواه کوهنانی، استاد تاریخ و اندیشه معاصر مسلمین و از شاگردان مرحوم حجتالاسلام علی ابوالحسنی منذر است. از جمله کتابهای وی در مورد تاریخ مشروطه میتوان به «مشتی از مزخرفاتِ مطبوعات و مکتوباتِ مشروطه(کفریات)»، «شیخ فضلالله نوری از زبان خویش و غیر» و «زندگی، زمانه و عملکرد محمدعلی شاه قاجار در مشروطه» اشاره کرد. وی تحصیلکرده موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) است و پایاننامهاش در مورد بررسی مبانی نظری دو جریان مشروعه خواه و مشروطهخواه بوده است که قرار است در قالب کتاب منتشر شود. حجت الاسلام احمدیخواه در حال حاضر به عنوان همکار علمی کارگروه دانشنامه مشروطه گروه تاریخ اندیشه معاصر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) مشغول فعالیت است. در سالروز صدور فرمان مشروطیت در مورد این برهه از تاریخ کشورمان با وی به گفتوگو نشستیم؛*اهمیت دوران مشروطه در تاریخ معاصر ایران و ریشههای آن چیست؟مشروطه از این جهت حائز اهمیت است که از هر زاویه که نگاهش کنید درس است، درسهایی پیرامون بیداری ملت ایران. البته بهتر است به جای مشروطه بگوییم عدالتخانه. برخی تا صد ریشه برای مشروطه ذکر کردهاند؛ از جمله آن به قتل گریبایدوف در تهران و بعد از آن تحریم تنباکو که تقریباً ۱۴ سال قبل از مشروطه بود، ارتباط ناصرالدین شاه با کشورهای خارجی، روزنامهها و مدارس جدید که باعث بیداری مردم شد را جزو ریشههای مشروطه ذکر میکنند.میتوان گفت که انحراف عدالتخانه به مشروطه و بعد هم اعدام شیخ فضل الله تقاص حکم تحریم تنباکو بود؛ چون شیخ فضل الله نوری شاگرد محبوب میرزای صاحب فتوای تحریم بود و از شخصیتهای بزرگی که عبدالله بهرامی در خاطراتش مینویسد مردم تهران استقبالی از شیخ فضل الله کردند که با خودم گفتم کاش اگر آدم شاه نیست مجتهد باشد. اگر برای تحریم تنباکو سه ضلع در نظر بگیریم، رأسش در سامرا میرزا شیرازی و در ایران شیخ فضل الله و میرزا حسن آشتیانی خواهد بود. یعنی مرحوم میرزا با کمک این دو تن حکم تحریم را در ایران بهپیش برد و گفته میشود که بعدازاینکه به میرزا گفتند که حکم تحریم چنین بازتابی داشت او بهشدت گریست. از او پرسیدند چرا گریه میکنید و او میگوید: ما با دشمن گرا دادیم که مقر و فرماندهی قدرت کجاست و از این به بعد دشمن برای حوزه و روحانیت برنامه خواهد ریخت.در حقیقت انحراف عدالتخانه به مشروطه و اعدام شیخ توسط انگلیس با کمک ماسونیها، تقاص حکم تحریم تنباکو بود. چرا که آن حکم تحریم تنباکو استعمار خارجی را بیچاره کرد و به استبداد داخلی هم اعلام کرد یک قدرت دیگر نیز در کشور وجود دارد. از این جهت می گویم توسط انگلیس؛ چراکه پس از اینکه شیخ فضل الله ترور میشود سفیر انگلیس در خانه میرزا جواد خان سعدالدوله از آن تروریست با شربت و شیرینی بازجویی میکند و اجازه نمیدهد که او را به دادگاه ببرند و مجبور میکند که مطابق میل او حکم داده شود و نهایتاً آن تروریست تبرئه میشود.*گفتید بهتر است بگوییم عدالتخانه و نه مشروطه؛ چرا؟اینجا یکی از نقاط اختلاف ما با روشنفکران است و از این جهت میگوییم عدالتخانه و نه مشروطه چراکه، از ابتدا مردم دنبال این بودند. کسروی میگوید چیزی که مردم میخواستند اجرای احکام اسلام در سراسر کشور است چراکه از جور شاهان و شاهزادگان به تنگ آمده بودند و با همکاری و سردمداری علما و بهخصوص شیخ فضل الله و پس از آنها سیدین یعنی سید عبد الله بهبهانی و سید محمد طباطبائی این نهضت شکل گرفت.علمای نجف مخصوصاً مرحوم آخوند را هم شیخ فضل الله با نامهنگاری به میدان مبارزه کشاند و خود آخوند اهل اینچنین کاری نبود و خیلی اهل احتیاط بود. از او که علت وسط میدان آمدنش را پرسیدند گفت من به اعتبار مردی که اگر بگوید کاری انجام بده من ده با انگشت امضا میکنم وسط آمدم. پرسیدند این شخص کیست که گفت شیخ فضل الله نوری. عدالتخانه برای اجرای احکام اسلام بود همه از جمله کسروی و ناظم الاسلام هم گفتهاند که عدالتخانه برای اجرای احکام اسلام بوده است. در مهاجرت صغری که علما تا حرم حضرت عبدالعظیم آمدند و از شاه قول گرفتند ولی عین الدوله نگذاشت که آنچه میخواستند پیاده شود.*تغییر عدالتخانه به مشروطه چگونه رقم خورد؟پس از عمل نکردن درباریان به وعدههایشان در پی مهاجرات صغرا، علما برای بار دوم مهاجرت کردند و به قم آمدند که به مهاجرت کبرا مشهور است. در همین ایام بود که عدهای هم از ترس عین الدوله یا علل دیگر به سفارت رفتند؛ در اینجا بود که انگلیس وارد شد و دستکاری خود را کرد. ناظم الاسلام از قول ملکزاده میگوید که ماسونیها در آنجا شروع به دادن درس آدمیت به این گروه کردند و لازم است بگوییم که اینها از قبل برای اینکار برنامهریزی کردند. برای مثال سرویس بهداشتیهای بسیاری را از قبل فراهم کرده بودند و یا دیگهایی از قبل آماده کرده بودند.نقل است که زن کاردار انگلیس وارد در باغ قلهک از یکی از متحصنان یا اطرافیان سفارت پرسید که شما چه میخواهید؟ که کسی در جواب گفته بود ما عدالتخانه میخواهیم. آن زن میپرسد که عدالتخانه چیست؟ آنها میگویند یعنی اینکه ریشسفیدهای ما بنشینند و مطابق شرع احکام و دستورات را اجرا کنند. آن زن میگوید نه، احتمالاً شما مشروطه میخواهید! مخاطب هم گفت آره همان! اصلاً کسی به مشروطه آگاهی نداشت و برای مثال گفته شده است برخی گمان میکردند که مشروطه نوعی آبگوشت است که در سفارت میدهند! حتی آنجا برخی با اشتباه در تلفظ مشروطه میگفتند آری ما شرطه میخواهیم. آن زن میگوید که شما نگویید مشروطه چراکه اگر مشروطه بخواهید باید همه علمایتان را بکشید چون ما در انگلیس وقتی گفتیم مشروطه میخواهیم همه کشیشهایمان را کشتیم و برخی گفتند اشکالی ندارد ما هم میکشیم! اینجا میبینیم که چطوری برای آینده این جریان خط داده میشود.*علت اینکه قسمتی از جریان عدالتخانه رفتند و به سفارت انگلیس پناه بردند چیست؟ادعاهای مختلفی در این زمینه مطرح شده است. برخی گفتهاند عدهای به هر علتی(کمک خواهی) به سفارت نامه نوشته است؛ از جمله میگویند که آیتالله بهبهانی هم به سفارت نامه نوشته است. البته در آنجا هم کسانی بودند که مخالف این بودند که به سفارت انگلیس پناه برده شود. برای مثال آیتالله سید ریحان الله بروجردی از این گروه که به سفارت پناه برده بودند قهر میکند و به مشهد میرود و میگوید که اگر عدالتخانه میخواهید چرا به سفارت کفر پناه آوردهاید. اگر میکشند ما را بگذار بکشند.از اینجاست که سفارت انگلیس، روشنفکران و ماسونیها شروع کردند به حذف و تبدیل و نتیجتاً عدالتخانه گم شد و به جای آن مشروطه باغ سلیمان خان میکدها(پدرزن ملکزده) تغییر دادند و به جای آن مجلس شورای ملی گذاشتند و زمان ولادت امام زمان برای بازگشایی مجلس را که خواست مظفرالدین شاه بود از نیمه شعبان به ۱۸ شعبان موکول کردند.*آیا اراده مظفرالدین شاه مجلس شورای اسلامی بود و این را میخواست؟ بله!، دستخط اش موجود است و ناظمالاسلام کرمانی و دیگران نیز نوشتهاند.*چرا؟چون مسلمان بود. هرچند فسق و فجور داشت ولی مسلمان بود و برخی حساسیتها را داشت برای مثال وقتی میخواستند قاتل ناصرالدین شاه را قطعه قطعه کنند میگوید از کجا معلوم اسلام با این کار موافق باشد.*ورود انگلیس به ماجرای مشروطه چه تبعاتی داشت و با چه هدفی این ورود و دخالت صورت گرفت؟اول اینکه عدالتخانه تبدیل به مشروطه شد. دوم اینکه مجلس شورای اسلامی تبدیل به مجلس شورای ملی شد. سوم اینکه روز ولادت امام زمان(عج) برای بازگشائی مجلس تبدیل به روز دیگری شد یعنی در مقابل ولادت امام زمان(عج) به عنوان یک نماد دینی، مجلس به صورت مستقل یک قبله شد و دیگر اینکه دینستیزان بازیگران و صحنهگردانان صحنه شدند.از اثرات دیگر ورود انگلیس این بود که قاجاریه که یک اعتقادی ولو بهظاهر به شرع داشتند را از بین بردند و پهلوی را سرکار آوردند. یعنی یک دیکتاتوری را که بهظاهر احترام دین را حفظ میکرد را حذف کردند و یک دیکتاتور منهای احترام ظاهری به دین را سر کار آوردند. برای مثال محمدعلی شاه برای امام حسین(ع) قمه میزد؛ هرچند کاری نادرست است ولی یک نشانه است برای اینکه او اندک اعتقادی داشته است. یا برای مثال ناصرالدین شاه دیوان اشعار برای اهلبیت دارد و به کفشداری حرم امام رضا و خاک نجف بر تمام شاهان و سکندر نیز افتخار میکند.اگر قرار به استبداد بود استبداد قاجار بهتر بود چون یک اعتقاد ظاهری به اسلام داشتند ولی پهلوی اینگونه نبود. پهلوی با حجاب زنان و روزهداری مسلمانان مشکل داشت و با چکمه وارد حرم امام رضا(ص) میشد.*نسبت شیخ فضل الله با عدالتخانه و مشروطه چگونه بود؟شیخ فضل الله در ابتدا جزو سران و رهبران عدالتخانه بود که حتی تقی زاده هم به آن اذعان میکند. در مرحله دوم پسازآنکه عدالتخانه به مشروطه تبدیل شد با آن همراهی کرد. در مرحله سوم شیخ فضل الله پس از اینکه دید مشروطه در حال انحراف است قیدی زد تا مشروطه مشروعه باشد.پس از آن زمانی که دید این قید هم فایدهای ندارد گفت این مشروطه حرام است. مشروطهای که بخواهد سی هزار مسئله جدید به اسلام اضافه کند و کتبی چون مسالک المحسنین نوشته شود. در این مرحله است که شیخ فضل الله میگوید کسی که با چنین مشروطهای همراهی کند «چنین آدمی مرتد است... هر که باشد از عارف یا عامی، از اولی الشوکة یا ضعیف، هذا هو الفتوی و الرأی الذی لا أظن المخالف فیه و علیه حکمت و الزمت فرحم الله من اعان الاسلام و اهله» (رساله حرمت مشروطه به نقل از مهدی ملکزاده: تاریخ انقلاب مشروطیت، ج۴، ص۸۷۹)شیخ در این مرحله بود که کنار کشید ولی متأسفانه سیدین تا وسطها رفتند و وقتی شیخ در زاویه مقدسه تحصن کرده بود به پیش او رفتند و با او گفتوگو کردند ولی در گفتوگو کم آوردند. سپس به او گفتند که بیا درست میشود. یعنی مقداری اهل تساهل و تسامح بودند. سیدین به شیخ میگفتند که ما ریش گرو میگذاریم ولی شیخ فضل الله در جواب گفت که نمیخواهد ریش گروه بگذارید بگیرید این روزنامه را بخوانید.سید محمد طباطبایی روزنامه را گرفت و مقداری که خواند و به اهانت به حضرت ابوالفضل که رسید سرش را پایین انداخت ولی شیخ فضل الله گفت هنوز هم بخوان و سید خواند تا جایی که با صدای بلند گریه کرد. شیخ فضل الله اینجا به سید میگوید که شما میگویید من کوتاه بیایم؟! و میگوید بروید فکری کنید. اینجا بود که شیخ فضل الله از سیدین جدا شدند؛ البته افزون بر روزی که بر سر امضای بدون تأمل قانون اساسی نیز شیخ قبول امضای بدون تأمل نکرد؛ آن روز هم سیدین سندین شدند و شیخ گفت باید ببینم اگر قانون اساسی خارجه با شرع مخالف نبود امضا میکنم و الا فلا. مدتی بعد در کشور بلوا و آشوب ایجاد شده بود و محمدعلی شاه نامهای به علمای نجف اشرف نوشت و گفت که مزدکی مسلکان، مملکت را به هم ریختهاند و بیش از این همه نمیتوانم تحمل کنم. دستور داد تا هفت هشت نفر که نظر وی مفسد و هتاک بودند و در مجلس تحصن کرده بودند دستگیر کنند تا آنها را ادب کند ولی مجلسیان و انجمنها از آن هتاکان حمایت کردند. مجلس به این افرادی که برای دستگیری آمده بودند شلیک کردند و چند نفر از نیروهای شاه را کشتند ولی اینها چون دستور تیر نداشتند پیش شاه برگشتند و شاه گفت برگردید و شلیک کنید و لذا با مجلس آنچنان کردند آنچه کردند.سعدی میگوید اگر میخواهی سر مار را بکوبی با دست دشمنت این کار را بکن تا از دو نیکی یکی را داشته باشی؛ یا دشمن بمیرد یا مار(سر مار را به دست دشمن بکوب که از احدی الحسنیین خالی نباشد..). اینجا شیخ فضل الله بنا به همین ضربالمثل میبیند این بد نیست که شاه با سکولاران دینستیز و روشنفکران دینگریز درافتاده است، کمی کوتاه میآید؛ و حتی به شاه خط هم میدهد و میگوید باید این مشروطه تعطیل شود و دوباره عدالتخانه برقرار گردد.اینجا دشمن محمدعلی شاه و شیخ فضل الله یکی میشود(مبارزه با مشروطهطلبان تندر و دینستیز)؛ هر چند نیتها متفاوت است و هدفها متفاوت. در این مرحله علما متفرق میشوند و علمای نجف گمان میکردند که این همان مجلس شورای اسلامی است که قرار بود دادرسی و از مظلومین دستگیری کند ولی شیخ فضل الله میگوید من همان مجلسی را میخواهم که آخوند خراسانی میخواهد ولی نه این مجلس.*آیا نمی توان این گونه برداشت کرد که شیخ فضل الله نسبت به استبداد داخلی کم تفاوت بوده است؟تاریخ کسروی یک سندی میآورد از شیخ فضل الله که او به شاه تشر میزند و میگوید: اعلی حضرت همایونی غافل است یا خود را به تغافل زده است. بنی اعمام همایونی گنجهای قارونی به چنگ زدهاند و تو خود را به تغافل زدهای فیا علماء الاسلام یا خلفاء الامام علی المسلمین! یا حصون الاسلام! به شاه اخطار بدهید! او را تحذیر کنید! اینجا را میتوان در مقابل افرادی که قائلاند شیخ فضل الله به ولایت فقیه قائل نبوده است گذاشت.شیخ فضل الله میگوید خلفاء الامام علی المسلمین، شمایی که جانشین امامید بر مسلمین به فرمان امام عصر بروید شاه را تهدید کنید. این از یکطرف از طرف دیگر هم شیخ فتوا میدهد که اگر تو هم پیرو مشروطه باشی تو هم تکفیر شدهای؛ البته بحث اعتقاد مجتهد نوری به ولایت فقیه را در نوشتارهای مختلفی نوشتهای که ایشان در صفحه دوم همان رساله حرمت مشروطه میگوید که: حکومت در زمان غیبت امام عصر(ع) از آن فقهای مبسوط الید است نه هر بقال و بزاز.شیخ فضل الله نه به شاه احتیاج داشت نه به سیدین. اگر با شاه بود از اول حرکت نمیکرد تا کمر عین الدوله را بشکند. حرکت و همراهی شیخ را اگر بخواهیم تشبیه کنیم شبیه همراهی حضرت امیر(ع) با خلفا است. برخی از روشنفکران میگویند که شیخ با شاه همراهی کرده است و حتی برخی گفتهاند که برای شیخ فضل الله مهم نیست که شاه از چه راهی به حکومت رسیده باشد، شیخ فضل الله او را مصون و ظل الله میداند و فقط از شاه میخواهد که احترام علما را نگه دارد در حالی که اصلاً این چنین نبوده است.ما باید اقتضائات زمان را در نظر بگیریم چرا که در هر زمانی نمیشود بحث ولایت فقیه را مطرح کرد. برخی به آخوند خراسانی انتقاد میکنند که بیست دلیل گفته است حکومت آخوند بدرد ما نمیخورد چون آبروی مسلمانان و اهلبیت را میبریم. اتفاقاً بنده یک مقاله نوشتم با عنوان ولیفقیه عصر مشروطه؛ آخوند خراسانی و به این شبهات از قول خود آخوند خراسانی پاسخ دادهایم. اگر ولیفقیه نبود با چه اذنی شاه را خلع میکند و با چه اجازهای تقی زاده را که نماینده منتخب مردم است را اخراج مینماید؟! این همان ولایتفقیه است.به شیخ فضل الله نوری میگویند که در هیچ یک از آثار خود به بحث ولایت فقیه اشاره نکرده است و این همراهی شیخ را دیدهاند و قبل و بعد این همراهی و نظریات شیخ را ندیدهاند استنتاج کردهاند که شیخ با شاهنشاهی همراهی کرده است. درحالیکه پیشتر اشاره شد که شیخ در صفحه دوم رساله تحریم میگوید حکومت در زمان غیبت امام عصر(ع) از آن فقهای مبسوط الید است نه هر بقال و بزاز. بالاتر از این در یکی از لوایح میگوید: تمام حکومتگران و حاکمان مملکت مجریان دستور فقیهاند مثل یک مقلد، همانند نظر امام خمینی(ره). مثل اینکه کسی بگوید امام علی(ع) که با خلفا همراهی کرد عامل همه اتفاقات بعد از خود نظیر بنیامیه و غیره است. اگر قرار بود شیخ با شاه باشد در جریان عدالتخانه حرکت نمیکرد و آن حکم را نمیداد و حرف آخر اینکه شیخ فضل الله بالای دار نمیرفت و محمدعلی شاه به سفارت رفت؛ بلکه با هم میرفتند!*چرا به سیدمحمد طباطبائی و آیتالله سید عبدالله بهبهانی میگویند سیدین سندین؟قانون اساسی بلژیک و فرانسه را در زمان قاجار آوردند تا با استفاده از آن یک قانون اساسی برای کشور درست کنند ولی از آنجاکه در زمان قاجار رسم بود که این طور موارد با اجازه علما انجام بشود، آن را در جمعی پیش این دو سید آوردند و سید عبدالله بهبهانی به سید محمد طباطبایی میگوید که این سند را امضا کن، ابتدا سیدمحمد طباطبائی نمیپذیرد ولی سیدعبدالله میگوید تو امضا کن و بعد به من توضیح بده، وی نیز امضا میکند. بهبهانی سپس به شیخ فضل الله رو میکند که تو امضا کن. شیخ فضل الله میگوید من مشکلی با امضا ندارم اما ابتدا باید متن را بررسی و در آن غور کنم تا با شرع تعارضی نداشته باشد. در همان لحظه همه حضار خطاب به سیدین شعار دادند که سیدین سندین. با تأمل در این ماجرا تفاوت شیخ فضل الله و سیدین مشخص میشود.*علت نوع موضعگیری سیدین چه بود و سرانجام نظر سیدین چه شد؟اینها کمی روشنفکرمآب بودند و اهل تسامح و تساهل. میگفتند کار درست میشود ولی بعد که کار از دست اینها خارج شد پشیمان شدند. استاد ما جناب مرحوم علی ابوالحسنی منذر به نقل از استادشان آیتالله شیخ حسین لنکرانی نقل میکرد که سیدمحمد طباطبایی به خانه ایشان رفته است و با حالت پریشانی و روانی گفته است که آقا من بدبختم، من بیچارهام، دیوانه شدم و حق با شیخ بود و در مقابل جناب لنکرانی به ایشان دلداری میداده است که ناامید نشود.حقیقت این است که سید عبدالله بهبهانی به سید محمد طباطبایی خط میداده است و سید بهبهانی هم تا حدی اهل تساهل و تسامح بوده است، البته اینگونه نبود که با روشنفکران باشد چرا که در نهایت او را هم کشتند ولی بالاخره تا حدی با برخی کنار میآمد و سر کشته شدنش را هم همین میدانند که به حمایت از علما در مقابل روشنفکران برمیخیزد و حامل حکم تکفیر سیاسی تقیزاده از سوی آخوند خراسانی و مازندرانی برای مجلس شورای ملی میشود.محمد شریف رازی کاشانی که از شاگردان آیتالله بهبهانی است میگوید پس از فتح تهران که آیتالله بهبهانی در عتبات بود و برگشت از خبر شهید شدن شیخ فضل الله آگاه شده بود به پسرش گفت مگر تو کجا بودی که شیخ را اعدام کردند؟! چرا خودت طناب دار را به گردن خودت نینداختی! این فردی است که از نظر روشنفکران اهل تساهل و تسامح است و از نظر آنها خط مقابل شیخ فضل الله است، اینچنین میگوید.همچنین مرحوم آخوند در ۱۲ جمادیالثانی ۱۳۲۸ حکم تکفیر تقی زاده در نامهای به نائب السلطه احمدشاه مینویسد و میگوید: این حکم الهی صادر شده است و باید فوری اجرا شده است و این ماده فساد را که میخواهد قید «اسلامیت» را از کشور حذف کند، اخراج کنید و بهجای او افراد دیندار و میهنپرست بگذارید و سید عبدالله بهبهانی مأمور بردن این حکم به مجلس میشود لذا بعد مردم تهران در خیابان شعار میدادند که تقی زاده گفت و شقی زاده کشت و اگر بهبهانی مخالف نبود که حکم آخوند خراسانی را به مجلس نمیبرد لذا گفته میشود تقی زاده و گروهش وی را در مقابل خانوادهاش با شلیک هفت یا نه تیر به سرش میکشند و سپس با کمک مجلس و انجمنها هم آزاد شدند و درواقع میتوان گفت که سرانجام عبدالله بهبهانی همان سرانجام شیخ فضل الله شد.*نظر مرحوم آخوند پس از اتفاقات مشروطه چگونه شد؟ علت تفاوت موضعگیری ایشان با شیخ فضل الله چه بود؟مرحوم آخوند خراسانی و آیتالله شیخ عبدالله مازندرانی در نامهشان در مورد تکفیر تقی زاده مینویسند این خبیث میخواهد ایران را منهای اسلام کند. او مینویسد که برای ما گفته بودند این را از قبل ولی ما توجه نکرده بودیم، گفته بودند که اینها عساکر یعنی لشکر روس و انگلیس و اجنبیاند ولی ما توجه نکرده بودیم. حتی گفته شد سرکه انداختیم شراب شد یا سرکه انداختیم شرابش کردند. ایشان حتی بعد از اعدام شیخ گفته بود که میخواهم با عصایم این خمره را بشکنم، که مشهور است ایشان را مسموم کردند.ناظم الاسلام کرمانی میگوید ما برای مشورت در مورد بحث عدالتخانه به خانه آیتالله طباطبائی رفته بودیم و شیخ فضل الله هم حضور داشت، من گفتم که آخوندِ هزار و سیصد سال پیش به درد امروز نمیخورد و آخوند باید به روز باشد. شیخ فضل الله جواب داده است که آشیخ! خیلی دور رفتی! آخوندِ هزار و سیصد سال پیش که نه؛ بلکه آخوندِ سی سال پیش هم به درد امروز نمیخورد. این جمله امام(ره) که میفرمایند آخوند باید نبض زمان را در اختیار داشته باشد را شیخ فضل الله هم دارد. شیخ فضل الله حتی میفرماید آخوند باید جلوتر از زمان حرکت کند و مناسبات دول و ملل را خوب بداند. حتی ایشان آن موقع روزنامههای خارجی را میخوانده است. شیخ فضل الله و مرحوم صاحب عروه و ملاقربانعلی زنجانی در رأس همه بصیرت داشتند و حواسشان به ترفندهای دشمن بود ولی متأسفانه برخی دیگر از علما با غفلت از بیوت و امثال این مسائل، از کید دشمن غافل نشستند و گول خوردند. میرزا مهدی پسر آخوند از جمله این واسطههای نامناسب بود که در دیررسیدن نامههای شیخ فضل الله به آخوند خراسانی نقش داشته است تا جایی که در جایی شیخ فضل الله مینویسد که گویا عرایض بنده بد یا برعکس به سمع و نظر حجتالاسلام میرسد و لذا شیخ متوجه میشود و تصمیم میگیرد افرادی را حضوری بفرستد.مرحوم شیخ فضل الله سه نفر(حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی مؤلفه رساله تذکره الغافل و ارشاد الجاهل که برخی به خطا آن را به شیخ نسبت میدهند؛ پدر مرحوم طالقانی و یک عالم دیگر) را به نجف میفرستد تا علمای آنجا را آگاه کنند متأسفانه یک ماه و بنا بر قولی دو هفته آنجا بودند ولی پسر آخوند حاضر نمیشود که این سه نفر به طور خصوصی با آخوند خراسانی دیدار کنند. متأسفانه باید بگویم که خیلی از ضربههایی که ما در تاریخ خوردیم از دوروبریها و دفتریها و بیوت بوده است. یعنی از اعتماد زیادی و بدون نظارت به برخی از اطرافیان ضربه میخوریم و خوردهایم.*آیا ما علما و روحانیونی هم داشتیم که در آن جریان سرسپرده انگلیس باشند؟ما در آنجا علمایی نداشتیم هرچند به صورت کلی گاهی انگلیس طلبههایی را میساختند ولی از بین علما این چنین نداریم. این اختلافات هم به چند چیز برمیگردد که یکی از آنها اطرافیان بود و یکی هم ساختار شخصیتی افراد بود که برخی زیرک بودند و برخی این چنین نبودند. برای مثال مرحوم طباطبایی و مرحوم آخوند کمی خوشباور بودند و مرحوم بهبهانی هم کمی اهل تساهل و تسامح بوده است اما شیخ فضل الله این چنین نبود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
مشروطه شکست نخورد، نافرجام ماند/ انقلاب اسلامی در امتداد مشروطه
مدیر نشر تاریخ در گفتگو با مهر مشروطه شکست نخورد نافرجام ماند انقلاب اسلامی در امتداد مشروطه شناسهٔ خبر 2874882 - چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ۳۶ دین و اندیشه > اندیشمندان منصوره اتحادیه معتقد است مشروطه نافرجام ماند اما شکست نخورد زیرا که یک سری دستاوردهایش را حفظ کردیمنقش زنان و حقوق آنان در انقلاب مشروطه ایران بررسی میشود
در سرای اهل قلم نقش زنان و حقوق آنان در انقلاب مشروطه ایران بررسی میشود شناسهٔ خبر 2871765 - شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۱ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست نقش زنان و حقوق آنان در انقلاب مشروطه ایران با حضور کارشناسان ۱۴ مردادماه در سرای اهل قلم برگزار می شود به گزارش خبرگزاریانتقاد کلیسای انگلیس از بیانات کامرون
گاردین انتقاد کلیسای انگلیس از بیانات کامرون در هفته های اخیر صدها مهاجر برای ورود به بریتانیا از طریق چَنِل تونل گذرگاه ارتباطی میان شهر فولکاستون در جنوب شرق انگلیس و كوكل در نزدیکی کاله فرانسه اقدام کردهاند به گزارش سرویس دینی جام نیوز به نقل از پرس تی وی کلیسای انگلبه مناسبت یکصد و ششمین سالروز شهادت شیخ فضلا... نوری شیخ فضل الله نوری واقعا با مشروطه مخالف بود؟
به مناسبت یکصد و ششمین سالروز شهادت شیخ فضلا نوریشیخ فضل الله نوری واقعا با مشروطه مخالف بود او تا زمانی که فکر میکرد بتواند با حضورش مانع از تسلط افکار غرب گرایانه بر جنبش مشروطه شود با آن همراهی کرد ثمره این همراهی را میتوانیم در تصویب اصل دوم متمم قانوناساسی مشروطه ملاکران مستند «عیار مشروطه» در خانه هنرمندان
اکران مستند عیار مشروطه در خانه هنرمندان شناسهٔ خبر 2873793 - دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۰ هنر > سینمای ایران مستند عیار مشروطه در خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآید به گزارش خبرگزاری مهر مستند عیار مشروطه به نویسندگی و کارگردانی محمود یارمحمد لو سه شنبه ۱۳ مرداد د«تاملی در انقلاب مشروطه» زیر چاپ میرود/ انتشار دومجموعه شعر کردی
تازههای نشر نگاه تاملی در انقلاب مشروطه زیر چاپ میرود انتشار دومجموعه شعر کردی شناسهٔ خبر 2872782 - یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۲ فرهنگ > کتاب انتشارات نگاه ترجمه دو مجموعه شعر کردی از شیرکو بی کس و لطیف هلمت و همچنین کتاب تاملی در انقلاب مشروطه را برای چاپ آماده میکنجایگاه سیاسی فقیه در گفتمان عصر مشروطیت - بخش دوم و پایانی جایگاه سیاسی فقیه و موافقان گفتمان مشروطه
جایگاه سیاسی فقیه در گفتمان عصر مشروطیت - بخش دوم و پایانیجایگاه سیاسی فقیه و موافقان گفتمان مشروطهمحور تلاش و مجاهدت فقیهان دوره مشروطیت اعتقاد به جایگاه سیاسی فقیه بوده است و در گفتمان مشروطیت بر همین اساس اقدام کرده اند هر چند که در نهایت گفتمان مشروطه طلب بر محوریت روحانیتشهید شیخ فضل الله نوری از رهبران اصلی نهضت مشروطه بود
امام جمعه شهرستان دلیجان در گفت و گو با پانا شهید شیخ فضل الله نوری از رهبران اصلی نهضت مشروطه بود خبرگزاری پانا امام جمعه شهرستان دلیجان با اشاره به اینکه یکشنبه 11 مرداد شهادت آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری است گفت شیخ از رهبران اصلی نهضت مشروطه بود و نقش بسیار مهمی در پیرواولین کسی که ازانگلیس حاجی شد+ تصویر
حاجی انگلیسی اولین کسی که ازانگلیس حاجی شد تصویر زمانی انگلیسی ها به دنبال منافع استعماری خود در خاورمیانه بودند و مصایب بی شماری برای مردم کشورهای اسلامی بوجود آورند به گزارش سرویس دینی جام نیوز هدلی چرچوارد یک انگلیسی هنرمند بود که به اسلام علاقه مند شد و در نهایت به اسلامدفترچه جاسوسان دوره مشروطه چگونه پیدا شد؟ / خفیهنویسهایی که گزارش روزانه میدادند
دفترچه جاسوسان دوره مشروطه چگونه پیدا شد خفیهنویسهایی که گزارش روزانه میدادند فرهنگ > مدیریت فرهنگی - در دوران مشروطه حکومت وقت خفیه نویسهایی را بین مردم فرستاده بود تا گزارشهایی از متن جامعه برای حاکمان بیاورند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین برخی از این خفیه&تاريخ مشروطه را فاتحان آن نوشتهاند
تاريخ مشروطه را فاتحان آن نوشتهاند نویسنده محمدرضا كائيني عالممفضال فقيد سعيد مرحوم حجتالاسلام والمسلمين حاج شيخعلي ابوالحسني منذر از دانايان راز مشروطيت و تحليلگران ژرفپوي آن بود كه در اين موضوع آثار ارجمندي از خويش برجاي نهاد آنچه پيش روي شماست ملخبه تماشای «عیار مشروطه» بروید
دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱ ۲۸ مستند عیار مشروطه در خانه هنرمندان ایران به نمایش در میآید به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا مستند عیار مشروطه به نویسندگی و کارگردانی محمود یارمحمدلو سه شنبه 13 مرداد در خانه هنرمندان ایران به نمایش در میآید فیلم مستند عیّار مشروطه نگاهی داردخانه مشروطه تبریز
شماره گزارش 2043493836778532988 زمان انتشار 1394 5 13 21 44 عکاس رضا عبدل پور عنوان خانه مشروطه تبریز خانهٔ مشروطه در یکی از محلههای قدیمی شهر تبریز به نام راستهکوچه و در غرب بازار تبریز قرار گرفتهاست این بنا به سبک معماری دورهٔ قاجار ساخته شده 1394 5 13 21 44دکتر فرزاد جهان بین مشروطه خواهی و مشروعه خواهی؛ نگاه متفاوت علما در جنبش مشروطه
دکتر فرزاد جهان بینمشروطه خواهی و مشروعه خواهی نگاه متفاوت علما در جنبش مشروطهدر تبیین علل ایجاد اختلاف علما در مواضعشان نسبت به حکومت مشروطه نظریات متعددی ارائه گردیده است که میتوان آنها را در حالت کلی به دو گروه نظریات ناظر به عوامل مبنایی و فکری و نظریات ناظر به عوامل محیطیبازخوانی آرای شیخ فضل الله نوری در انقلاب مشروطیت تفاوت مشروطه و مشروطه مشروعه درتفسیر آزادی
بازخوانی آرای شیخ فضل الله نوری در انقلاب مشروطیتتفاوت مشروطه و مشروطه مشروعه درتفسیر آزادیتا هنگامی که مشروطه طلبان اندیشه آزادی در یک نظام سیاسی مشروطه را در چارچوب آزادی معرفی می کردند وی با چنان مفهومی مخالفتی نداشت اما پس از برخی افراطی گری های گروهی از مشروطه طلبان و سوءاماجرای مرگ پسر آقا میرزا جواد تبریزی(ره)
درس اخلاق ماجرای مرگ پسر آقا میرزا جواد تبریزی ره مرحوم آقا میرزا جواد آقا دیدند جنازه پسر روی حوض افتاده است به زنها گفتندعید مردم را عزا نکنید و ساکت باشید به گزارش سرویس دینی جام نیوز آیت الله حسین مظاهری در درس اخلاق خود با اشاره به مقام رضا و تسلیم بزرگان دین و ضبه بهانه سالروز انقلاب مشروطه؛ نقش انگلستان در انحراف یک جنبش
به بهانه سالروز انقلاب مشروطه نقش انگلستان در انحراف یک جنبشمشروطه کاری کرد که تا آن دوره در ایران سابقه نداشت قانون اساسی مشروطه سلطنت را مادام العمر در دل یک خانواده تثبیت کرد که این مسأله هرگز در ایران مسبوق به سابقه نبوده است آن هم با این توجیه که این مسأله کاملاً قانونی و-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها