تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798660990




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دستاورد حافظان فرهنگ و تمدن ایرانی ـ بخش دوم و پایانی ده یک موقوفات کشور، برای رصدخانه مراغه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دستاورد حافظان فرهنگ و تمدن ایرانی ـ بخش دوم و پایانی
ده یک موقوفات کشور، برای رصدخانه مراغه
دستاوردهای تمدنی هر ملتی، برای مردمش، موجودیتی فراهم می سازد که شناخت آن بسی مهم است. ازجمله این دستاوردها برای مردم ایران در دوره ایلخانی، رصدخانه مراغه و ربع رشیدی بوده که در اثر همت مردانی عالم، چون نصیرالدین طوسی و به تبع آن رشیدالدین همدانی، در ایران عصر ایلخانی ایجاد شدند.

خبرگزاری فارس: ده یک موقوفات کشور، برای رصدخانه مراغه



  تقسیمات رصدخانه و ربع رشیدی رصدخانه فقط محلی برای رصد ستارگان، به آن معنایی که به هلاکو القا شده بود، نبود. بلکه یک مرکز علمی گسترده ای بود که دانشمندان زیادی در آن دعوت شده و به تدریس مشغول بودند. علاوه بر آن دارای کتابخانه عظیمی بود که کتب آن، اساس فعالیت های نجومی واقع شده بود. خواجه توانست از نفوذ هلاکو استفاده کند و او را تشویق نمود که ضمن لشکرکشی های خود، کتابخانه ها و دانشگاه ها را ویران ننماید و کتاب های گران بها را نسوزاند؛ بلکه آنها را گردآوری نموده و متمرکز سازد. (1) برای این منظور کتابخانه مراغه را تأسیس نمود. این کتابخانه مشتمل بر چهارصد هزار کتاب بود. (2) اکثریت کتاب های این کتابخانه از کتابخانه های مناطقی چون بغداد، شام، موصل و خراسان بود که مورد هجوم مغولان واقع شده بود. خود خواجه نیز مأمورینی به بلاد اطراف می فرستاد که کتب علمی را در هرکجا بیابند، خریده و برای او بفرستند. (3) در بیان اهمیت این کتابخانه همین بس که عده ای معتقدند که خواجه به ساخت، رصدخانه همت گمارد تا به بهانه آن، در آن دوران تاریک و سیاه، موفق به جمع آوری کتاب های علمی و دانشمندان در یک محل گردد؛ همچنین منابع پرارج علمی و مغزهای متفکر زمان، بیش از آن دستخوش نابسامانی ها نشود. (4) در این مرکز، علاوه بر کتابخانه جایگاهی برای اقامت کوتاه مدتِ ایلخان، در جریان بازدید از فعالیت های رصدخانه و منجمین بر فراز تپه وجود داشته است. همچنین وجود مدرسه یا تالار بحث و گفتگو که شامل تالار ایوان دار و محوطه سنگ فرش بوده است. (5) بنای کارفرما و یا استراحتگاه نیز در گوشه شمال غربی مجموعه رصدخانه واقع شده بود. (6) بنابراین، رصدخانه یک سازمان مفصل علمی بود و مشهورترین دانشمندان آن دوره در آن جمع بودند. (7) درواقع محلی برای تجمع فقها، فلاسفه و اطبا بوده است (8) و شاخه های متفاوتی از علوم در آن تدریس می شد، اما غالب این فعالیت های تدریسی، علوم نظری و ریاضیات بود که به عنوان پایه و اساس نجوم محسوب می شدند. (9) خواجه با گردآوردن مجموعه ای از دانشمندان، در حوزه علمیه مراغه و استفاده از اندیشه های آنان، از فرار مغزها جلوگیری کرد. (10) ازطرفی دیگر علاوه بر اینکه آنها را از تیغ مغول رهایی بخشید، به واسطه آنها، هلاکو را واداشت تا تمدن جدیدی را در ممالک اسلامی به وجود آورد. (11) پس رصدخانه مراغه، محلی برای تلفیق اندیشه ها گردید. (12) این دانشمندان دعوت شده از مکان های متفاوتی چون اربل، موصل، جزیره و شام بودند (13) و به دلیل مبادله اطلاعات نجومی میان ایران و چین، یک دانشمند چینی یعنی فومنجی چینی (فائو ـ مون ـ جی) (14) نیز در میان آنها دیده می شد. (15) با بررسی منابعی که به تقسمات رصدخانه پرداخته بودند و همچنین پرداختن درمورد ربع، این فرضیه که ربع به پیروی از مراغه و رشیدالدین تکامل گر روند نصیرالدین بوده است، قوی تر جلوه می یابد. با بیان تقسیمات ربع، به شباهت های آن با مراغه پی  می بریم. ربع نیز به تبع مراغه، دارای مراکز تمدنی و محل اقامت، همچنین مانند مراغه دارای کتابخانه ای عظیم بوده است که خود رشیدالدین از آن خبر می دهد. این مجتمع عظیم علمی که در آثار خواجه رشید با نام های رشیدیه، رشیدآباد و ربع رشیدی از آن یاد شده است، به سه جزء ربع رشیدی، شهرستان رشیدی و ربض رشیدی تقسیم شده است. شهرستان رشیدی یک مجتمع ساختمانی بسیار بزرگ و متشکل از محله های گوناگون، خیابان ها، کوچه ها و مکان های رفاهی و اقتصادی مثل حمام ها، کاروان سراها، کارخانه های کاغذسازی، پارچه بافی، دارالضرب و ... بوده که قسمتی از تقسیمات ربع رشیدی محسوب می شده است. (16) اطلاعات مفصل راجع به این قسمت را می توان از وقف نامه رشیدی دریافت نمود. (17) ربض رشیدی یک محله اعیان نشین و محل احداث کاخ های مخصوص ربع رشیدی بوده است که در آن، خانواده رشیدالدین با غلامان خاص و نیز مسئولان امنیتی و همچنین مهندسان و معماران مخصوصی که در ساختمان تأسیسات ربع رشیدی نظارت داشته اند، در این مکان سکونت داشتند. (18) اما ربع مجموعه ای بوده که به غیر از گنبد، شامل، اصول موقوف علیه یعنی بقاع خیر؛ و توابع، شامل، خانقاه، محلی برای تجمع دانشمندان، دارالضیافه و دارالمساکین بوده است. (19) همچنین وجود یک کتابخانه غنی در ربع، «... دو بیت الکتب که در جوار گنبد خود از یمین و یسار ساخته ام، ازجمله هزار عدد مصحف در آن نهاده ام، وقف کرده ام بر ربع رشیدی و مفصل آن بدین موجب است: آنچه بحلّ طلا نوشته است، 400 عدد، آنچه بخطّ یاقوت است، 10 عدد، آنچه بخط ابن مُقْله است، عددان، آنچه بخط احمد سهروردی است، 20 عدد، آنچه که بخطوط روشن خوب نوشته است، 548 عدد.» (20) پس از دیگر شباهت های بین این دو مرکز، اینکه محلی برای تجمع دانشمندان و کلاس درس برای دانشجویان بوده است که از حضور یکدیگر مستفیض می گردیدند. چنان که از منشآت رشیدالدین برمی آید، در ربع رشیدی عده زیادی عالم و دانشمند می زیستند که خواجه، احترام زیادی برای آنها قائل بود و برای آنها مواجب سالیانه مقرر کرده بود. (21) همچنین برای حافظان و قاریان قرآن و برای اطبا محله ای اختصاص یافته بود و با در نظر گرفته شدن مستمری برای آنها در ربع مشغول بودند. (22) پس هم نصیرالدین و هم رشیدالدین علم دوست بودند و درنتیجه علم دوستیشان، به تأسیس مراکز تمدنی دست یافته بودند. اوقاف، پشتوانه مالی رصدخانه و ربع رشیدی در هر دوی این مراکز، اوقاف پشتوانه مالی آنها قرارگرفت. با این تفاوت که بنا به قولی رصدخانه، اولین مؤسسه تمدنی بود که رسماً اوقاف، پشتوانه آن قرار گرفت. همچنین نصیرالدین در آن مقام، هیچ گونه دارایی نداشته است بنابراین، خیلی زیرکانه با قانع کردن هلاکو، موفق به چنین عملی گردید؛ اما رشیدالدین در مقام یک وزیر، دارای ثروت کلانی بود که به او در اقدامات علمی اش کمک می کرد. با توجه به این که بنای رصدخانه قریب بیست هزار دینار خرج برداشت، اما خواجه از نخست، توجه هلاکو را به این موضوع جلب کرده بود که ایجاد و اداره رصدخانه مستلزم خرج گزاف است. (23) بدین منظور هلاکو امر کرد و فرمانی نوشت که هرچه به جهت رصد و خریدن اسباب لازم باشد از خزانه بدو بدهند. (24) همچنین تصریح شده است که ده یک تمام موقوفات کشور، برای رصدخانه مراغه تخصیص داده شده بود. (25) اما نصیرالدین از درآمد تمام موقوفات به تمام مدرسه های کشور احتیاجات ایشان را می پرداخت. (26) به دلیل اطلاعاتی که از سایر رصدخانه های مراغه در دست نیست، باید اذعان کرد که رصدخانه مراغه، اولین رصدخانه ای بود که رسماً از عایدات موقوفات استفاده کرد. (27) همچنین به طور تقریبی تمامی مخارج علمی ربع رشیدی نیز براساس موقوفات تأمین می شد. (28) از نامه هایی که در مکاتبات آمده است به وضوح می توان دریافت که خواجه، ربع رشیدی را از طریق موقوفات اداره می کرده است. ازجمله این موقوفات گله های گوسفند، بیست هزار قطعه مرغ، دو بیت الکتب و خمره های شربت بوده است. (29) همچنین در جوار ربع رشیدی باغ هایی وجود داشته است، که این باغ ها جزء کارهای احداثی خواجه بوده است. (30) که از درآمد آنها، مخارج نگهداری و چرخاندن این دستگاه پرداخته می شد. (31) ازجمله این باغ ها، باغ فتح آباد بوده است که خواجه تعداد زیادی غلام در آن ساکن گردانیده بود، که آنها وقف ربع رشیدی بوده اند و از آنها در کارهای زراعی استفاده می شده است. (32) مدت زمان پایداری این مراکز از آنجایی که غازان خان در موقع پادشاهی اش از رصد دیدن کرده بود، معلوم می شود که تا آن زمان رصد دایر بوده است: «شنبه پانزدهم رمضان، رایات همایون بمراغه نزول فرمود و دوم روز بتماشای رصد رفت و در همه اعمال و آلات آن نظر فرمود و تمامت را بتانّی تمام بدید.» (33) همچنین اولجایتو در سال 5 ـ 1304 م. یکی از پسران نصیرالدین را به ریاست رصدخانه انتخاب کرده بود. (34) اما در سال 1340 م. حمدالله مستوفی آن را به  صورت خرابه مشاهده کرده است. (35) پس رصدخانه مراغه تا سال 1305 م. یعنی حداقل 45 سال دوام داشته است و این مدت را می توانیم به آسانی تا آخر سلطنت اولجایتو تمدید کنیم. پس می توان گفت که رصدخانه تا سال 1316، یعنی قریب 55 سال برپا بوده است و با استناد از قول حمدالله مستوفی عمر این مؤسسه را می توان حداکثر قریب هشتاد سال تصور کرد. (36) اما ربع رشیدی در مقایسه با رصدخانه مراغه دوام نیاورد و روزگار آن را به دست نابودی سپرد؛ که درنتیجه حمله میران شاه تیموری ویران شده بود. (37) خواجه با تأسیس ربع رشیدی و تألیف اثری چون تاریخ عمومی جامع التواریخ در زمینه علمی خوش درخشید. اما با وجود این خوش درخشیدن، دولتش مستعجل بود و بعد از قتلش که در سال 718 ق (38) و با هرج ومرجی که در زمان سلطنت ابوسعید و جانشینش آرپاگون اتفاق افتاد، (39) اموال خاندان رشیدی و محله رشیدیه غارت شد. (40) فصیح خوافی در ذیل وقایع سال 787 ق به ویرانی ربع رشیدی اشاره کرده است. (41) نباید فراموش کرد که حکومت ایلخانی بعد از هلاکو با گذر از دوره تأسیس، در مسیر شکوفایی قرار می گیرد که امکان باقی ماندن آن از ربع رشیدی بیشتر است. چراکه بعد از خواجه رشیدالدین، حکومت ایلخانی با سپری شدن شکوفایی اش در مسیر زوال و انحطاط قرار می گیرد. همچنین خواجه رشیدالدین در مقام وزارتش، دچار رقابت های ایجادشده در دستگاه حکومتی گردید و رقیبان وی به بهانه یهودی مذهب بودنش، ربع را ویران کردند. اگرچه مقام وی در امر وزارت، گاهی به سود او بوده و گاهی به ضرر او. به سود او از آن جهت که قسمتی از اموال و دارایی اش را که از طریق فعالیت های دیوانی حاصل کرده بود، جهت پربار کردن ربع استفاده نمود. هرچند که اشتغال او در امر سیاست باعث گردید که به اندازه خواجه نصیرالدین در زمینه علمی موفق نباشد. بعد از ویرانی ربع رشیدی به عنوان یک مرکز بزرگ علمی، ارزش خود را از دست داد و به صحنه قدرت نمایی و تظاهر به شکوه و عظمت شخص شاه مبدل شد که بارزترین نمونه آن سلطانیه است. خلاصه اینکه خواجه نصیرالدین با تأسیس رصدخانه، «مغزهای فراری» را جمع کرد و خواجه رشیدالدین در ربع رشیدی، «مغزهای برجسته» را. چراکه مدت زمان تحصیل در ربع پنج سال بوده است، اگر دانشجویی قادر نبود در این مدت به درجه علمی مورد نظر برسد، او را بدون ارائه مدرک، از دانشگاه اخراج می کردند. (42) نتیجه از آثار مخرب هجوم مغولان به ایران، انحطاط عقلی، فکری و علمی بود که گریبان گیر حوزه تمدنی ایران و اسلام سده هفتم هجری شد. با قتل و کشتار بسیاری از رجال علمی و مذهبی و مهاجرت دسته جمعی بازماندگان این رجال، به دیاری دور از دسترس مغولان، جامعه از نیروهای مؤثر در بازسازی فرهنگی و تمدنی خویش تهی گشت. ولیکن هنوز بودند عالمانی نظیر خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی که اجازه ندادند بیش از این مرده ریگ تمدنی این مرز و بوم به دست تندباد حوادث زمانه، به کلی نابود گردد. با وجود این بزرگ مردان، ایران مهد فرهنگ و تمدن از آتش فتنه مغول، جان سالم به در برد. خواجه نصیرالدین طوسی که در آستانه حمله مغول واقع شده بود، در مقام «سازش» و نه در مقام «مقاومت» پایه های تمدن ایرانی ـ اسلامی را از فرو ریختن نجات داد؛ وی از نقطه ضعف های خان مغول استفاده کرد و به قدری به او نزدیک شد که به مقام مشاور عالی او نائل گردید، درنتیجه نزدیکی به او و توانست رصدخانه ای احداث کند که به بهانه آن، انبوهی از دانشمندان را در آن جمع نماید. رشیدالدین نیز که به گونه ای راه نصیرالدین را ادامه داد و با سپری شدن دوران آشوب سال های اولیه حکومت ایلخانی و قرار گرفتن در عهد شکوفایی و در بسیاری از امور با تقلید از نصیرالدین چون استفاده از وقف برای مصارف اقتصادی ربع، تکامل گر اقدامات علمی نصیرالدین شد و مراغه را در قالبی بزرگ تر و گسترده تر، یعنی «ربع رشیدی» به ایران تقدیم کرد و با احداث تقسیمات عظیم علمی و تمدنی در آن، به فعالیت در تمامی علوم آن عصر پرداختند و آن را به مرکز علمی بی نظیر تبدیل نمود، افسوس که به دلیل آفت های دیوان سالاری، بعد از قتلش ربع نیز، نابود شد. اما این مقاله با معرفی اقدامات دانشمندانی چون، خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، تلاش کرده است که نسل معاصر را در این آشفته بازار چالش تمدن ها و فرهنگ ها با پیشینه طلایی خویش، بیش از پیش آشنا سازد تا ملت ایران با نیرویی مضاعف قلّه های دانش را یکی پس از دیگری فتح کند. پی نوشت: 1. زهتابی، شخصیت های نامی ایران، ص 483. 2. الکتبی، فوات الوفیات، ج 2، ص 308. 3. مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، ص 48. 4. سپهروند، مراغه در سیر تاریخ، ص 146. 5. الکتبی، فوات الوفیات، ج 2، ص 309. 6. ورجاوند، رصدخانه مراغه، ص 226. 7. نصر، علم و تمدن در اسلام، ص 74 ـ 73. 8. مقریزی، سلوک لمعرفه دول الملوک، جزء اول، قسم اول، ص 421 ـ 420. 9. مجموعه نویسندگان، یادنامه خواجه نصیرالدین طوسی، ج 1، ص 66 . 10. صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج 3، ص 216. 11. یوسفی راد، اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی، ص 28 ـ 27. 12. بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، ج 2، ص 404. 13. مغنیه، فلاسفه الشیعه و آراؤهم، ص 545. 14. مروارید، مراغه، ص 312. 15. نصر، علم و تمدن در اسلام، ص 74. 16. بروشکی، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی، ص 76. 17. همدانی، وقف نامه ربع رشیدی، ص 172 و 187. 18. بروشکی، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی، ص 78. 19. همدانی، وقف نامه ربع رشیدی، ص 42 ـ 41. 20. همو، مکاتیب، ص 237. 21. همو، سوانح الافکار رشیدی، ص 68 و 73. 22. همان، ص 290. 23. اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ص 191. 24. آیتی، تحریر تاریخ وصاف، ص 29. 25. الکتبی، فوات الوفیات، ج 2، ص 310. 26. ابوالفرج به نقل از: مجموعه نویسندگان، یادنامه خواجه نصیرالدین طوسی، ج 1، ص 62 . 27. همان. 28. مجموعه مقالات، خطابه های تحقیقی، ص 118. 29. همدانی، سوانح الافکار رشیدی، ص 214 ـ 212. 30. همو، مکاتیب، ص 346. 31. همو، وقف نامه ربع رشیدی، ص 34. 32. همو، مکاتیب، ص 236. 33. همو، تاریخ مبارک غازانی، ص 131. 34. دسون، تاریخ مغول، به نقل از: مجموعه نویسندگان، یادنامه خواجه نصیرالدین طوسی، ج 1، ص 64 . 35. مستوفی، نزهه القلوب، ص 87 . 36. مجموعه نویسندگان، یادنامه خواجه نصیرالدین طوسی، ج 1، ص 66 ـ 65 . 37. کلاویخو، سفرنامه، ص 171. 38. کارنگ، آثار باستانی آذربایجان، ج 1، ص 164. 39. حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، ص 151. 40. کارادو وو، متفکران اسلام، ج 1، ص 173. 41. خوافی، مجمل فصیحی، ج 3، ص 125. 42. سپهروند، مراغه در سیر تاریخ، ص 293. زهره محسنی پورهونجانی: کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی. ابوالحسن فیاض انوش: استادیار دانشگاه اصفهان. فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 12 انتهای متن/

94/05/05 - 03:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن