تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820340878




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آیا شرق شناسی تمام شده است/تولد شرق‌شناسی از مواجهه‌ اسلام و غرب


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مروری بر تاریخچه‌ شرق‌شناسی(۳)؛
آیا شرق شناسی تمام شده است/تولد شرق‌شناسی از مواجهه‌ اسلام و غرب

شرق شناسی


شناسهٔ خبر: 2857895 - چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۲
دین و اندیشه > اندیشمندان

نهایت چیزی که درباره‌‌‌ پایان شرق‌شناسی می‌توان گفت آن است که چهره‌‌ قدیمی شرق‌شناسی پایان یافته و شرق‌شناسی از برخی آرای قدیمی عبور کرده است و هر دوی این امور هم ناشی از یک تحول واحد هستند. خبرگزاری مهر _ گروه دین و اندیشه: مروری بر تاریخچه شرق شناسی، عنوان مقاله ای است از محمد الهامی، پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی که توسط وحید خضاب به فارسی ترجمه شده است و در سه قسمت منتشر می شود. قسمت دوم ترجمه این مقاله پیش روی شماست؛در قسمت‌های پیش گفتیم که شرق‌شناسی از دل مواجهه‌ اسلام و غرب متولد شد و کودکی‌اش را در دوران جنگ‌های صلیبی گذراند و در دوره‌ استعمار بود که رشد کرد و قدرت گرفت، ولی به رغم آنکه سر و شکل و نضج یافته بود، همچنان دشمن اسلام باقی ماند چراکه فرزند خلف غرب و اهداف استعماری آن به شمار می‌رفت. ولی کمی پس از پایان عصر استعمار، ناگهان امر غافلگیرکننده‌‌ای رخ داد که عبارت بود از اعلان «مرگ شرق‌شناسی»! اما قضیه از چه قرار بود؟حدود چهل سال پیش، مشخصا در سال ۱۹۷۳، شرق‌شناسان کنگره‌ دوره‌ای خود را در پاریس برگزار کرده و در آن تصویب کردند که از دست کلمه‌  «شرق‌شناسی» و «شرق‌شناس» خلاص شده و به جای آن عبارتی دیگر به کار گیرند. در همین راستا، اسم کنگره را این چنین اعلام کردند: «کنگره‌ی جهانی پژوهش‌های انسانی پیرامون آسیا و شمال آفریقا».از این دوره به بعد در اصطلاحات آنها عبارات دیگری شایع شد از قبیل «پژوهش‌های شرقی» و «پژوهش‌های شرق نزدیک» و «پژوهش‌های خاورمیانه‌‌ای» و «پژوهش‌های مربوط به مناطق» و ... برنارد لوئیس (از استوانه‌های شرق‌شناسی و از پیش‌کسوتان آن [و از سرن اصلی تغیرات رخ داده در آن کنگره]) آنچه این کنگره انجام داده بود را همچنان تأیید می‌کند چرا که به قول او کلمات شرق‌شناسی و شرق‌شناس، تبدیل به کلماتی «کثیف» شده بودند! [۱]ولی برخی از متفکرین مثل عبدالرحمن بدوی (فیلسوف شهیر که در آن زمان متدین و طرفدار اسلام نبود) معتقد بودند که تصمیم به پایان دادن به کنگره‌ شرق‌شناسی، توطئه‌ای صهیونیستی به رهبری برنارد لوئیس بوده تا جلوی کار این کنگره را (که پرده از چهره‌ی درخشان تمدن اسلامی برمی‌داشت) بگیرند.عبدالرحمن بدوی و همراه با او دکتر ابراهیم مدکور و برخی‌ افراد دیگر تلاش کردند جلوی توقف این کنگره را گرفته و در مقابل طرح لغو (که برنارد لوئیس و مجموعه‌ای از شرق‌شناسان یهودی در رأس مطرح‌کنندگانش در این کنگره‌ی منعقده در پاریس بودند) بایستند ولی موفق نشدند. عبدالرحمن بدوی همواره با درد و تلخی و ناراحتی شدیدی از پایان یافتن این کنگره سخن می‌گفت.بدوی در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «مدیریت این توطئه را برنارد لوئیس (با حماقتش و شور و حرارتش و مسخره‌بازی‌اش) بر عهده گرفت. در این کار یک یهودی دیگر به اسم بَشَم هم او را همراهی می‌کرد که انگلیسی و متخصص پژوهش‌های مربوط به هند بود. این دو موفق شدند در نظر رئیس کنگره تأثیر بگذارند. رئیس کنگره استاد فیلوزات بود که او هم در پژوهش‌های مربوط به هند تخصص داشت و عالِمی بود با اخلاق نیکو ولی با شخصیتی ضعیف و به همین دلیل آن دو خبیث (لوئیس و بشم) موفق شدند پای او را هم به توطئه‌ی پست خود بکشند.به این ترتیب این سه، به همراه دیگر اعضای «اتحادیه‌ آکادمیک جهانی»  (که ناظر برگزاری کنگره‌های شرق‌شناسان بود) تصویب کردند که کنگره‌ شرق‌شناسان ملغی شده و به چند کنگره‌ تخصصی تقسیم شود و بر آن کنگره‌ای که مربوط به پژوهش‌های اسلامی و عربی بود چنین نامی نهادند: «کنگره‌‌‌ علوم انسانی مربوط به شرق نزدیک و شمال آفریقا» که اسمی بود سخیف، طولانی و سنگین که در هدفش و موضاعتش خلط و پیچیدگی دیده می‌شد.به همین جهت و به دلیل عدم درک مؤسساتی که از آنها ارسال نماینده درخواست می‌شد، این مؤسسات کسانی را به این کنگره می‌فرستادند که ابدا ارتباطی با پژوهش‌های عربی و اسلامی (به آن معنی‌ای که در کنگره‌ی شرق‌شناسان وجود داشت) نداشتند. به این ترتیب هر دوره‌ این کنگره عبارت بود از یک نمایش مضحک بعد از یک نمایش مضحک دیگر! و به این ترتیب، دیگر هیچ اثری از آن کنگره‌‌ معروف شرق‌شناسان که بیش از صد سال قدمت داشت باقی نماند و به این شکل، هدف اصلی‌ای که آن صهیونیست‌های خبیث (یعنی برنارد لوئیس و بشم و در پس آنها مؤسسات جهانی صهیونیسم) داشتند محقق شد! [۲]به این ترتیب، دکتر بدوی (که خود در آن کنگره حاضر بوده و در آن زمان اصلا متدین هم نبوده) معتقد است که پایان دادن به کنگره‌ جهانی شرق‌شناسان، خود در اصل یک تصمیم «شرق‌شناسانه» بوده که پس از انحراف آن کنگره از اهداف اصلی شرق‌شناسی اتخاذ شده بود؛ چراکه نضج یافتن کنگره داشته آن را به سمت نشان دادن عظمت‌های تمدن اسلامی و چهره‌ درخشان آن پیش می‌برده است.به این ترتیب، جنبش شرق‌شناسی (در جنبه‌ سیاسی‌اش) موفق شد بر جنبه‌ علمی شرق‌شناسی سیطره پیدا کرده و اجازه ندهد که جنبه‌ علمی به سمتی رشد کند که با هدف‌ها [ی ایجاد آن] در تعارض باشد.ولی این سؤال در اینجا باقی می‌ماند: آیا شرق‌شناسی پایان یافته است؟ حقیقت آن است که این مسئله [پایان شرق‌شناسی] به هیچ وجه من الوجوه رخ نداده و هنوز هم اصول اصلی شرق‌شناسی و ساختارهای آن همه برپا و باقی است، بلکه حتی بیشتر شده و پیشرفت پیدا کرده است. مؤسسات و انستیتوها و گروه‌های دانشگاهی هنوز احوالات شرق را تدریس و درباره‌ آن تحقیق می‌کنند و پژوهشگرانی که درباره‌ی شرق تحقیق می‌کنند هنوز می‌نویسند و به شرق رفت و آمد دارند یا در شرق ساکن‌اند و هنوز هم برای این تحقیقات پول اختصاص داده می‌شود و هنوز هم تصمیم‌گیران به کارشناسان و مراکز پژوهشی تخصصی درباره‌ شرق متکی هستند.بلکه حتی بالاتر از این، تعصب غربی ضد اسلام کماکان وجود دارد و هنوز هم درباره‌ شرق کتاب نوشته می‌شود و درباره شرقکنگره برپا می‌شود چرا که شرق، موضوع اصلی است و این کنگره‌ها و کتاب‌ها هم هنوز استدلال‌های خود را بر پایه‌‌ آنچه شرق‌شناسان قدیمی یا جدید گفته‌اند بنا می‌کنند چرا که آنها را مورد اعتماد می‌شمارند. [۳]نهایت چیزی که درباره‌‌‌ پایان شرق‌شناسی می‌توان گفت آن است که چهره‌‌ قدیمی شرق‌شناسی پایان یافته و شرق‌شناسی، از برخی آرای قدیمی (که دیگر مفید نبوده) عبور کرده است و هر دوی این امور هم ناشی از یک تحول واحد هستند که عبارت است از: انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی.  البته این مسئله کاملا جدیدی شمرده نمی شود چرا که حدود نیم قرن پیش دکتر مصطفی السباعی در کتابش نوشته بود: در گفتگویی با شرق‌شناسی به نام نیبرگ (که در سوئد رخ داد)، دکتر السباعی تعدادی از خطاهای شرق‌شناسان و مشخصا گولدزیهر را برای او ذکر نمود و نیبرگ در جواب او گفت: «گولدزیهر در قرن قبل (قرن نوزدهم) دارای شهرت علمی بود و محل رجوع شرق‌شناسان به شمار می‌رفت.اما در این دوران و بعد از انتشار کتب چاپی در کشورهای شما درباره‌ی علوم اسلامی، دیگر گولدزیهر مانند قرن گذشته محل رجوع به شمار نمی‌رود ... از نظر ما دوران گولدزیهر تمام شده است.» البته دکتر السباعی این حرف را مختص به کشورهای غربی غیراستعمارگر (مثلا کشورهای اسکاندیناوی) می‌شمرد. [۴]دکتر مازن مطبقانی هم چند سال پیش شبیه همین حرف را زد: «در این سفر [یکی از سفرهای اروپایی] تا حدی موفق بودم، کما اینکه برخی از آنها [شرق‌شناسان] را در دیگر سفرهای علمی‌ام و در برخی نشست‌ها و کنگره‌هایی که در دو سال گذشته موفق به حضور در آنها شده بودم هم دیده بودم. اینها همه مثل هم نبودند: مثلا تعصب شدید هنوز بر برخی‌شان سیطره دارد ولی برخی دیگر، از میراث‌های استعمار و کینه و تعصب رها شده‌اند.» [۵]شکی نیست که با توجه به تحولات جدید، شرق‌شناسی دیگر نمی‌توانست نقش خودش را در تخریب چهره‌ اسلام در بین مردم [غرب] با استفاده خرافات ادامه دهد (مثل بت جواهری محمد، یا افسانه‌ معلق بودنش در آسمان، یا اینکه او زنا و لواط را مجاز شمرده است، یا اینکه کاردینالی مسیحی بوده که بعد از اختلاف پیدا کردن با کلیسا فرار کرده تا مذهبی تازه به وجود آورده و به وسیله‌ی آن به مسیحیت ضربه بزند و ...) یعنی همان خرافاتی که شرق‌شناسی دوره‌ای بسیار طولانی در قرون وسطای اروپا بر آن اساس زندگی می‌کرد؛ خرافاتی که ممکن نبود انتشار پیدا کنند اگر که جهل شدید بین غربی‌ها رایج نبود و رسیدن به معلومات از منبعی جز آثار شرق‌شناسان وقت، مشکل نمی‌بود.اما حالا و پس از آنکه شرق‌شناسی در حالت علمی و «بی‌طرفانه» خود تثبیت شده است، دیگر به درد گفتگو با عموم مردم نمی‌خورد چرا که عموم مردم را سخنرانی‌های ساده‌ پوپولیستی به حرکت درمی‌آورد، درحالیکه قواعد پژوهش علمی که تبدیل به سنت‌های جاری شده‌اند، این اجازه را نمی‌دهد که دروغ‌های شاخدار [مثل راهب بودن پیامبر و ...] ذکر شود. [و به همین دلیل آن شکل از آثار شرق‌شناسی دیگر مورد استفاده نخواهد بود.]اما بخش دیگر شرق‌شناسی یعنی پژوهش درباره‌ی شرق به هدف هیمنه بر آن و استمرار حکومت بر آن و ارائه‌ی نتایج پژوهشی به حاکمان غربی، بخشی است که همچنان به شکوفایی و رشد خود و افزایش شاخه‌ها و تخصصی‌تر شدنش ادامه می‌دهد. حتی تفاوت قدرت بین شرق و غرب باعث شده بسیاری از گزارش‌های منتشره توسط مؤسسات شرق‌شناسی، در همان لحظه‌ای که در غرب منتشر و خوانده می‌شود، در شرق هم خبری شده و مورد مطالعه قرار گیرد و آن مؤسسات هم جهت‌گیری‌ها خود را مخفی نمی‌کنند.مثلا این تبدیل به امری کاملاً طبیعی شده که مؤسسه‌ رند، از «برپایی شبکه‌های اسلام معتدل» یا اینکه «چگونه کار گروه‌های تروریستی تمام می‌شود» سخن بگوید و یا نقشه‌ تقسیمات جدید جهان عرب [و اسلام] که توسط برنارد لوئیس تهیه شده بود حالا در خود جهان اسلام در دسترس همه باشد یا جیل کیبل پس از چرخیدن در جهان عرب، نقشه‌ جنبش‌های اسلامی را منتشر نماید و  یا اولیویه روا به صراحت و وضوح از اراده‌ سیطره و مسلط شدن بر جهان اسلام سخن براند.  مثال‌ها در این زمین زیاد و مشهور است و هر روز هم مثال تازه‌ای به آن افزوده می‌شود!در حقیقت، اگر امروز کسی بخواهد درباره‌ واقعیت‌های جهان اسلام تحقیق کند، آنچه در نوشته‌های عربی می‌یابد اصلاً به گستردگی و دقت آنچه در نوشته‌های خارجی‌ها وجود دارد نخواهد بود. فقط کافی است بدانیم که پایگاه اینترنتی The Fact book [کتاب حقیقت] که بخشی از پایگاه اینترنتی دستگاه اطلاعاتی آمریکاست تصویر دقیقی از وضعیت همه‌ کشورهای جهان اسلام ارائه می‌‌دهد (اعم از وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و دینی و زبانی) و این اطلاعات می‌تواند مورد بازدید همه باشد.مثلا سازمان بزرگی مثل صندوق بین‌المللی پول به جزئیات اقتصادی همه‌ی کشورها احاطه دارد و حتی «توصیه» هایش برای «اصلاحات اقتصادی» برای کشورها، در مجلات خاصی منتشر می‌شود و مبتنی است بر جزئیات دقیقی از منابع و هزینه‌ها و ساختار اقتصادی آن کشور.پس با این حساب می‌توان گفت، اگر اموری که برای عموم مردم نوشته می‌شود و در دسترس همه قرار دارد تا این حد دقیق نوشته می‌شود، پس وضعیت گزارش‌ها و توصیه‌های سری که تنها به جمع‌های خاص [در سطوح بالای سیاسی و اقتصادی] ارائه می‌گردد چگونه خواهد بود؟ [این، یک شکل جدید از شرق‌شناسی است که اشاره کردیم و گفتیم شرق‌شناسی از بین نرفته بلکه تنها شکلش عوض شده است.]اما در بخش «ترسیم تصویری از اسلام و شرق برای عموم مردم غرب» [که یکی از کارکردهای ویژه‌ی شرق‌شناسی بود] شرق‌شناسی دیگر کنار رفته و رسانه‌ها به جای او آمده‌اند. یا به عبارت دقیق‌تر: نقش شرق‌شناسی [در روی صحنه] کمرنگ شده و الان نقش خط‌دهی را در پشت صحنه ایفا می‌نماید و رسانه‌ها (اعم از روزنامه‌ها و مجلات و تلویزیون و اینترنت و ...) و هنر (اعم از فیلم و سریال و رمان و آواز و ...) نقشی که شرق‌شناسی در قدیم داشت را ایفا می‌نمایند: یعنی ترویج دروغ‌ درباره‌ اسلام و مسلمانان.در دوره‌‌ ما، جلوه‌های زیبا و چشم‌گیر و روش‌های تأثیر گذاری و ترویج ابتکاری و بی‌سابقه‌ای هم در راستای این نقش به چشم می‌خورد و این همان موضوعی است که ادوارد سعید، کتابش «پوشش اسلام» [تغطیة الاسلام] را به آن اختصاص داده است.تحولات چشم‌گیری که در زمینه‌های فنی با آن روبروییم باعث شده تا مورخ مشهور آرنولد هاوزر، به تاریخ اجتماعی هنر در قرن بیستم لقب «عصر فیلم» بدهد. از قول لنین هم نقل شده که گفته بود «سینما مهم‌ترین هنر برای ماست» و همه یادشان هست که رئیس جمهور آمریکا بیل کلینتون چه نظری درباره‌ شون کانری (که نقش جیمز باند را بازی می‌کرد) ابراز نمود و خطاب به او گفت: «اگر تو نبودی، جنگ سرد را نمی‌بردیم».[۶]این اثرگذاری به حدی است که پژوهشگر جدی که حرکت جوامع را زیر نظر دارد، نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. خبرنگار مشهور انگلیسی رابرت فیسک هم در همین راستا پیش‌بینی کرده است که در آینده «سینما تبدیل به تنها وسیله‌ای شود که برای تأثیرگذاری بر عالم بتوانیم از آن استفاده کنیم.» [۷]پی‌نوشت‌ها:۱-مقاله‌‌ی هل انتهی الاستشراق حقا؟ [آیا شرق‌شناسی حقیقتا به پایان رسیده است؟]، نوشته‌ی دکتر مازن مطبقانی، مجله‌‌ی الشریعه و الدراسات الاسلامیه (کویت)، شماره ۴۳، صفحه‌ی ۲۸۱ به بعد.۲-سیره حیاتی، نوشته‌ی عبدالرحمن بدوی، ۲/۲۵۵.۳- الاستشراق، نوشته‌ی ادوارد سعید، صفحه‌ ۴۵.۴- الاستشراق والمستشرقون، اثر دکتر مصطفی السباعی، صفحه‌ی ۷۲ به بعد.۵- من قضايا الدراسات العربية الإسلامية في الغرب، نوشته‌ی دکتر مازن مطبقانی، صفحه‌ی ۲۳.۶-يحيى عزمي: التطور التكنولوجي لفن السينما عبر مائة عام، ضمن "حصاد القرن"، تحرير: محمد شاهين، وإشراف: فهمي جدعان، صفحه‌ی ۳۲۰.۷- زمن المحارب، نوشته‌ی رابرت فیسک [ترجمه‌‌ی ‌عربی کتاب Age of the warrior]، صفحه‌ی ۱۷۱.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن