واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نواده صاحب جواهر در برنامه ضیافت تشریح کرد؛
ماجرای طلاب نجف که برای مقابله با وهابیها مسلح شدند
شناسهٔ خبر: 2854384 - چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۲
دین و اندیشه > اندیشمندان
حسن جواهری از نوادگان صاحب جواهر گفت: داعش و تکفیریها همان وهابیهایی هستند که از زمان صاحب جواهر به غارت نجف و کربلا میپرداختند و صاحب جواهر حکم به تکفیر آنها داد. به گزارش خبرگزاری مهر، حسن جواهری از نوادگان محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما به بررسی زندگی این فقیه بزرگوار پرداخت.متن زیر بخشی از سخنان وی است:جد سوم محمد حسن از اصفهان به نجف رفت و در نجف اقامت کرد و به این ترتیب نجفی نام گرفتند، پس از آن به این علت که علت شیخ محمدحسن کتاب بسیار با عظمت و مهمی در فقه به نام جواهرالکلام نوشت، به صاحب جواهر لقب گرفت و پس از آن به نوادگان ایشان هم جواهری میگویند.میگویند شیخ محمد حسن ۱۴ سال در نزد وحید بهبهانی درس میخوانده و پس از آن نزد سید بحرالعلوم تلمذ کرده است، در بین این دو قول برخی میگویند که در نزد وحید بهبهانی تحصیل نکرده اما خود شیخ محمد حسن در نوشتهاش از وحید بهبهانی به عنوان استادالاکبر یاد میکند. سید علی طباطبایی نیز از دیگر استادان ایشان است.صاحب جواهر راه استاد خود، وحید بهبهانی را ادامه دادقبل از وحید بهبهانی مسلک اخباریه بر حوزههای علمیه مسلط بود و این مسلک در اصول فقه و در فقه علوم انحراف داشت، بنابراین این عصر زمان خوبی نبود. وحید بهبهانی توانست با این مسلک مبارزه کند، و بعد از وحید بهبهانی، صاحب جواهر راه او را ادامه داد و با مسلک اخباری مخالفت کرد.بهائیت در نجف منتشر نشد زیرا علما حکم به کفر آنها دادندپس از مسلک اخباریه، مسلک شیخیه هم در همان زمان بود که اینها نیز انحرافات شدید عقایدی داشتند، صاحب جواهر به تکفیر این فرقههای شیخیه پرداخت و آنها را نیز منحل کرد. بنابراین این گونه بود که صاحب جواهر راه وحید بهبهانی را ادامه داد و برای همین تألیف جواهر الکلام به دور از هرگونه انحراف است و همین است که امام خمینی(ره) هم می فرماید معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم به این دلیل است که فقه جواهری از هرگونه انحرافی در کل به دور است.بعد از شیخیه، بابیه و بعد از آن بهائیهها آمدند، در نجف بهائیت اصلا منتشر نشد زیرا عالمان حکم به کفر آنها دادند بنابراین الان هم بهائیت در عراق اصلا شایع نشد.طلاب نجف برای مقابله با وهابیها تعلیم نظامی دیدندبعدها وهابیت در همان عصر آمد که آنها ناصب به اهل بیت(ع) هستند که صاحب جواهر حکم به کفر آنها داد و گفت زن شیعی نمیتوان به آنها داد و از ناصبی هم نمیتوان زن داد، این وهابیها اعتقاد دارند که خداوند جسم است و در کل هم سنیها و هم شیعه ها آنها را تکفیر کردند. این داعش و تکفیریهای که در حال حاضر در حال کشتار مسلمانان هستند همان وهابیهای زمان صاحب جواهرند که از همان قدیم هم به غارت نجف و کربلا دست میزدند. تا این که استاد صاحب جواهر شیخ جعفر کشف الغطا حکم به مسلح شدن طلاب و اهل نجف داد، تا بروند به مسجد سهله و مسلح شوند که برادر بزرگتر صاحب جواهر، شیخ محمد حسین در همان جریانات تعلیم نظامی کشته شد، شیخ محمد حسین هم بسیار نابغه و باهوش بود.صاحب جواهر از سجایای اخلاقی زیادی برخوردار بود، تقوای زیاد و قناعت، اخلاص در عمل از جمله این سجایا است. خودش در رابطه با کتابش می گوید همت من بالاتر از عیوق(ستارهای در آسمان) است و در برابر مشکلات و سختیها بازوی من هرگز خم نمیشود.آن چنان به تدریس پای بند بود که هرگز و در هیچ شرایطی آن را تعطیل نمیکرد، کلاسهای درسش نیز نیم ساعت یا یک ساعت نبود، بلکه گفته میشود ۲ یا ۳ ساعت طول می کشید به طوری که با خود بقچهای را می برد و وقتی که درس طول می کشید و عرق می کرد لباس را از بقچه در می آورد و عوض می کرد.محمد فرزند صاحب جواهر در زمان خود او فوت میکند، جنازه این فرزند را شب در خانه میگذارند تا فردا تشییع شود، اما حتی در همان شب نیز دست از نوشتن و تألیف خود نمیکشد.شیخ انصاری صاحب جواهر را کریم شریعت می خوانددر قناعت و زهد نیز نمونه بود، یک روز فردی از تبریز میآید و وقتی می بیند که صاحب جواهر مرجع شده است میگوید عجب نیست که این فرد به این درجه رسیده است، از او می پرسند چرا چنین چیزی میگویی؟ در پاسخ می گوید من سی سال پیش به اینجا آمدم و به هر یک از طلاب یک تومان می دادیم، آن زمان این مرجع طلبه ای بود وقتی به او یک تومان دادم قبول نکرد و گفت احتیاج من تنها دو ریال است و نمی دانم که آیا بعد از آن زنده باشم تا از این یک تومان استفاده کنم یا خیر؟منزل ایشان کلا ۶۰ متر است که الان هم با توسعه حرم امام علی(ع) در صحن امام حسین(ع) واقع شده است، ایشان تا آخر عمر در همین منزل ساده زندگی میکرد البته او برای خودش زاهد و ساده بود اما برای مهمان و طلابش بسیار بخشنده و مهمان نواز بود. به طوری که وقتی مهمان از ایران آمده بود می بینند که ایشان برای آنها سفره ای تدارک دیده که در آن بیش از یک نوع غذا است، سفره را که متنوع می بینند تصمیم می گیرند که از آن پس پول خود را به ایشان ندهند و به نزد شیخ انصاری میروند، شیخ انصاری میگویند که چرا حقوق طلاب را به صاحب جواهر ندادید، آنها می گویند ما رفتیم و سفره ایشان را دیدیم و تصمیم گرفتیم تا از این پس حقوق را به کس دیگری بدهیم، شیخ انصاری در جواب آنها گفت، ایشان خودشان قانع است اما این به این معنا نیست که به مهمان و طلابش نیز سخت بگیرد، بلکه ایشان کریم شریعت است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]