تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844543352




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای سؤال حائری شیرازی از شهید صدر که به نوشتن کتابی انجامید


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: شرح زندگی شهید صدر در برنامه ضیافت؛
ماجرای سؤال حائری شیرازی از شهید صدر که به نوشتن کتابی انجامید

آیت‌الله محی الدین آموزگار


شناسهٔ خبر: 2788942 - یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۰
دین و اندیشه > اندیشمندان

شاگرد آیت‌الله شهید محمدباقر صدر گفت: آقا خودشان می گفتند برای کتاب‌هایم زحمت زیادی نکشیده‌ام، هر گاه شروع به نوشتن می کنم آن قدر قلمم روان است که بدون زحمت کتاب را تمام می‌کنم به گزارش خبرگزاری مهر، آیت‌الله محی الدین آموزگار شاگرد آیت‌الله سیدمحمد باقر صدر در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما در رابطه با ابعاد مختلف زندگی این شهید بزرگوار و اخلاق ایشان سخن گفت.متن زیر شرح سخنان وی است:بنده از سن ۲۲ سالگی با آقای صدر آشنا شدم، در ابتدا ایشان را نمی‌شناختم، سبب آشنایی من دوستانی بودند که گفتند سیدی در گوشه نجف و در مقبره آیت‌الله شیخ محمد رضا آل یاسین درس می‌دهد و بعد تصمیم گرفتند تا یک روز در درس ایشان حاضر شوند. آن‌ها از کلاس آقای صدر خوششان آمده بود و به من هم گفتند تا با آن‌ها بروم، من هم استخاره کردم و وقتی که جواب استخاره خوب شد، پس از آن با دوستانم در کلاس ایشان حاضر شدم و پس از آشنایی با ایشان دیگر نتوانستم از او جدا شوم بنابراین تا زمانی که صدام از عراق بیرونمان کرد با آقای صدر ماندم.   از زمانی که از عراق بیرون آمده و به ایران بازگشتم دو سال گذشت اما پس از این دو سال، بار دیگر سال ۵۶ به عراق بازگشتم.وقتی از ایران به عراق برگشتم، یک روز بر روی پشت بام منزل ایشان رفتم، زیرا آن زمان کلید بیرونی منزل ایشان در دست بنده و برخی از شاگردانشان بود. در هر صورت آن روز بر روی پشت بام چند گونی کاغذ و ورق دیدم، در بین این کاغذها یک برگه‌ای مربوط بود به دوران ابتدایی ایشان که نمره نداشت بلکه رتبه بندی بود. روی آن درجه بندی ایشان را به عربی عالی نوشته بود.برگه اجازه اجتهاد از سوی آیت‌الله العظمی خویی نیز در بین کاغذها بود و بر روی آن بعد از نوشتن مقدماتی عربی ذکر شده بود که فرزند ما حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد باقر صدر به مرحله اجتهاد رسیده و تقلید بر ایشان حرام شد. امتیاز این نامه بر این بود که وقتی آیت‌الله خویی مرجع تقلید شد، اجازه اجتهاد را افرادی مانند آقای نخجوانی و برخی دیگر می نوشتند و آقای خویی امضا می کردند  اما این اجازه اجتهاد را خود آقای خویی با دست خط خود نوشته بودند.من این دو برگه را خدمت آقا بردم، برگه اول را که دیدند لبخندی بر روی لبانشان نشست اما چیزی نگفتند، اما اجازه اجتهادشان توسط آقای خویی را که مشاهده کردند خوشحال شدند و گفتند این نامه را از کجا پیدا کردی من مدت‌ها بوده که دنبال این کاغذ میگشتم.وقتی کاغذ را دیدند از ایشان پرسیدم آقا این اجازه اجتهاد تاریخ ندارد و به دست خط خود آیت‌الله خویی است این اجازه نامه متعلق به چه زمانی است؟ آقا در جواب فرمودند که من از آیت‌الله خویی مطالبه اجازه اجتهاد نکردم و تاریخش تقریبا به ۱۳ سال پیش باز می گردد. همان موقع دوباره از آقای صدر پرسیدم که شما الان چند سال دارید؟ فرمودند ۴۹ سال دارم. یعنی در حقیقت تقریبا ۳۶ ساله بودند که اجازه اجتهاد داشتند.بنده از توصیف مکارم اخلاق ایشان عاجز هستم، آقای صدر تأثیر بسیار زیادی بر روی روحیه شاگردانی از جمله من داشتند، به طوری که بعد از گذشتن این همه سال از شهادتشان هنوز هم هرگاه که نامه‌هایشان را مطالعه می کنم رابطه عاطفی قوی که با بنده و چند تن دیگر از شاگردانشان داشتند در خاطرم می گذرد و از این یادآوری غمگین شده و اشک از چشمانم سرازیر می‌شود.برای کتاب‌هایم زحمت زیادی نکشیدمآقای صدر کتاب‌های زیادی می نوشتند، یک روز از ایشان سؤال کردم که بین کتاب‌هایتان برای کدام یک از آن‌ها زحمت بیشتری کشیده‌اید و نام چند کتاب از کتاب‌های ایشان را بردم، ایشان در جواب به من گفتند پسرم من وقتی که کتاب می نویسم، قلم من بسیار روان است و به همین دلیل زحمت زیادی برای نوشتن آن‌ها نمی کشم البته بعد از آن اضافه کردند که من برای هیچ کتابی مانند الاسس المنطقیة لاستقراء سخت نبود و زحمت نداشت، زیرا این کتاب ۶ ماه طول کشید.ایشان در رابطه با چگونگی نوشتن این کتاب فرمودند منشأ نوشتن این کتاب سؤالی بود که شاگردم آقای حائری شیرازی از من پرسیدند. خودشان می‌فرمودند که خداوند به من قدرتی داده بود تا وقتی کتابی را یک بار می‌خواندم تمامی مطالب مهم آن در ذهن من باقی می ماند و بعد به منزل می‌آمدم و یادداشت می کردم و این گونه بود که توانسته بود کتاب‌هایی در رد برخی مطالب از جمله تفکرات مارکسیست بنویسند.حتی به احترام  نوجوانان تمام قامت می ایستاد از زمانی که طلبه بودیم و با آقای صدر آشنا شدیم، ایشان را در خلقیات پیرو پیامبر(ص) و ائمه(ع) دیدیم، یعنی خلقی بسیار نیکو. ایشان حتی برای نوجوانان ۱۵، ۱۶ ساله نیز به تمام قامت می ایستادند و آن‌ها را احترام می کردند و جویای احوالشان می شدند.مأمور محاصره خانه آقای صدر که در نهایت به شهادت رسیدحجت‌الاسلام نعمانی نقل می کرد که یک روز از آن روزهایی که آیت‌الله صدر توسط  صدام محاصره بودند و مأمورین نیز در کنار درب خانه ایشان می ماندند، هوا بسیار گرم بود. خود آیت‌الله از روی پشت بام دیده بودند که این‌ مأموران به شدت گرمشان است، و به حجت الاسلام نعمانی می گویند تا به حاج عباس بگوید که پارچ آب یخ درست کند و به آن‌ها بدهد.حجت‌الاسلام به آقای صدر می گویند آقا این‌ها مثل فرزندان بنی امیه و اولاد مروان هستند  مدتی حتی آب را بر روی شما قطع کرده‌اند، آقای صدر می گویند اشکال ندارد این‌ها مأمور دولت هستند.در نهایت وقتی که آب را به مأمورین می دهند، یکی از آن‌ها به حاج عباس می گوید آقا این آب را فرستادند؟ حاج عباس جواب می دهد، بله! آقای صدر فرستادند. این مأمور به حاج عباس پیغام داده بود که به آقا بگویید هیچ وقت در مقابل این آدم‌های پست کوتاه نیایند. جالب این است که بعدها نیز این مأمور توفیق شهادت نصیبش شد، به طوری که چند تن از مأموران را کشت و در نهایت نیز خودش کشته شد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن