واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت شفاهی؛
معضل کتابخوانی و عدم تمرکز فکری در جامعه/ تیراژ ۳۰۰ نسخهای
شناسهٔ خبر: 2561071 - جمعه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۲
دین و اندیشه > اندیشمندان
بقایی ماکان گفت: کاهش شدید شمارگان کتاب در کشور تا حد ۳۰۰ نسخه، معضلی پیش آورده که ذهن همه اهل فرهنگ را به خود مشغول داشته است. عامل اصلی در این میان، نبود تمرکز فکری در جامعه، به خصوص اهل مطالعه است. به گزارش خبرنگار مهر، دکتر محمد بقایی ماکان نویسنده و ادیب کشورمان به مناسبت آغاز نمایشگاه کتاب یادداشتی را درباره کتاب و کتاب خوانی برای مهر فرستاده است که متن آن را برای علاقهمندان در پی می آوریم.هرسال با تشکیل نمایشگاه بین المللی کتاب، مسئله ای به نام مطالعه و وضعیت صنعت نشر در کشور بر زبانها می افتد و این امید در دلها زنده می شود که با اقداماتی از این دست، راهی برای گسترش کتابخوانی و تشویق جامعه به این امر حیاتی، گشوده شود.بر کسی پوشیده نیست که پیشرفت و تعالی هر فرد و جامعه بستگی به میزان آگاهی و اطلاعات وی دارد. فقدان آگاهی برابر با جهل است که حاصلش تباهی است. آگاهی از طریق کتاب و مطالعه به دست می آید.جوامع پیشرو آنهایی هستند که سرانه مطالعه در آنها بالا است. از این رو با کاهش شدید شمارگان کتاب در کشور تا حد ۳۰۰ نسخه، معضلی پیش آورده که ذهن همه اهل فرهنگ را به خود مشغول داشته است.در ریشه یابی این مسئله نظرات مختلفی اظهار می شود که گرچه در عدم توجه به کتاب و مطالعه بی تأثیر نیستند، ولی نمی توان آنها را عامل اصلی دانست.این که گفته می شود کتاب تحت تأثیر وسایل صوتی و تصویری نوین قرار گرفته است، حرفی درست است، ولی نه تا آن حد که چنین رکود شدیدی در بازار نشر پدید آورد.این که می گویند گرانی کتاب موجب افت تیراژ آن شده است، تا حدی پذیرفتنی است، ولی نه آنکه وضعیت کتابخوانی را تا این حد نابسامان کند.این که اظهار می شود ممیزی با شداد و غلاظ سبب شده تا اهل مطالعه واخورده شوند، حرف ناصوابی نیست. ولی نه آنقدر که سدی چنین سدید در برابر حرکت مطالعه و کتابخوانی در جامعه ایجاد کند. عامل اصلی در این میان، نبود تمرکز فکری در جامعه، به خصوص اهل مطالعه است که غالباً از کم درآمدترین قشر به شمار می آیند.وقتی غم نان و آب است که برای تأمین آن چاره ای جز صرف وقت نیست و از بام تا شام باید برای امرار معاش با کد یمین و عرق جبین به مقابله با واقعیت های ناسازگار زندگی برخاست، طبیعی است که نه فرصتی برای مطالعه می ماند و نه ذوق و نه شوقی.از این رو است که غالب معلمان و استادان رغبت چندانی برای مطالعه و دانش افزایی نشان نمی دهند. از این جهت است که تصاحب پژوهشهای دانشجویی از سوی برخی استادان امری عادی شده است.از این رو است که پایان نامه ها به معرض خرید و فروش درآمده است و قبح چنین گمراهی فاحشی چندان از میان رفته که آشکارا بر در و دیوار آگهی می کنند. ولی به رغم همه این مسائل بر اساس سابقه و علاقه ای که در تاریخ فرهنگی کشور نسبت به کتاب و کتابخوانی از دورترین زمانها وجود داشته، نمی توان به کلی نا امید بود.به نظر نمی رسد خروج از مسائل یادشده کار دشواری باشد؛ زیرا هر دردی درمانی دارد و مدیریت کلان فرهنگی در برابر چنین معضلی رسالتی عظیم پیش رو دارد تا منزلت کتاب و کتابخوانی را در جایگاه واقعی خود قرار دهد و اخگرهای این آتش را که زیر خاکستر مسائل مختلف سوسو می زند؛ شعله ور سازد.این امید از آنجا مایه می گیرد که راقم این سطور با همه این احوال تجربه کرده است که تعدادی از آثارش مورد توجه درخور تحسین اهل مطالعه قرار گرفته است که عبارتند از: می نگریم و می رویم، نارسیس و گلدمون، نگرشهای ایرانی، شاملو و عالم معنا، تصحیف غربزدگی، سقراط، خدایان و آدمیان، معنای زندگی، نقد تواریخ هردوت، ستایش عشق(شرح عاشقانه های سنایی).
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]