تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867752094

مروری بر سه نسل جامعهشناسی علم
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مقاله؛
مروری بر سه نسل جامعهشناسی علم

شناسهٔ خبر: 2539617 جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۶
دین و اندیشه > اندیشمندان
متفکرین در بررسی تاریخ تحول جامعهشناسی علم، سه مرحله؛ جامعهشناسی علم قدیم، جامعهشناسی جدید علم، عصر علم-فنآوری را در نظر میگیرند. به گزارش خبرگزاری مهر، مروری برسه نسل جامعه شناسی علم عنوان مقاله رضا اسکندری در مورد جامعه شناسی علم است که در سایت انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است شما را به مطاله آن دعوت می کنیم.جامعهشناسی علم، به عنوان شاخهای قدرتمند اما نسبتا جوان، در پی تلاشهای رابرت مرتون[۱] و شاگردانش در دهه ۱۹۳۰ بنیان گذاشته شد و پس از وقفه و تلاشی چهاردههای، در سال ۱۹۷۸، رسماً به عنوان شاخهای از جامعهشناسی به رسمیت شناخته شد. از این زمان به بعد است که جامعهشناسی –و مشخصاً جامعهشناسی معرفت و علم- به یکی از پیشقراولان مطالعات علم و فنآوری تبدیل میشود (قاضی طباطبایی و ودادهیر، ۱۳۷۶: ۱۲۶-۱۲۷).آنگونه که توکل (۱۳۸۹) تحلیل میکند، دو تعریف مختلف از جامعهشناسی علم وجود دارد؛ «یکی تعریفی کلاسیک است که بیان میکند که جامعهشناسی علم عبارت است از مطالعه و بررسی رابطه بین فضای علم (و عناصر آن از قبیل: دانشمندان، نهادهای آموزشی و پژوهشی، موسسات علمی، دانشگاهها، کتابخانهها و همینطور هنجارهای علمی، جو علمی و ...) و جامعه (با اجزای آن مثل: افراد، امکانات اقتصادی – اجتماعی، نهادهای سیاسی – دینی، پارامترهای تاریخی، نظامی، فکری و غیر آن)... تعریف دوم تعریفی سیستمی است از جامعهشناسی علم و عبارت است از در نظر گرفتن فضای اجزاء علم به عنوان یک سیستم. آنگاه جامعهشناسی علم عبارت خواهد بود از مطالعه روابط جمعی بین عناصر این سیستم» (توکل، ۱۳۸۹: ۲۴-۲۵). بر اساس این نگاه دوم است که به طور خاص، میتوان علم را، نه تنها معرفتی کسبشده با روشهای علمی، که نهادی اجتماعی دانست که «بر مبنای راهبردی تبیینی کار میکند، راهبردی که در آن توسل به علل فراطبیعی، مافوق طبیعی و متعالی مجاز نیست» (باوخ اسپایس، کراوسان، رستیوو، ۱۳۹۱: ۱۹). با تکیه بر همین برداشت است که، به ویژه در قرائتهای مدرنتر، جامعهشناسی علم جای پای خود را محکم میسازد.متفکرین در بررسی تاریخ تحول جامعهشناسی علم، سه مرحله را در نظر میگیرند:جامعهشناسی علم قدیم[۲] (OSS) که دیدگاه مرتون و پیروان اوست و تا دهه ۱۹۷۰ نگره غالب بر جامعهشناسی علم بوده است. در این نگره، اخلاقیات یا آداب علم بنیادیترین مفهوم است. این نگره، هرچند عوامل اجتماعی را در تبیین حدود معرفت علمی تاثیرگذار قلمداد میکند، اما محتوای علم را از تاثیرات اجتماعی مصون میداند.جامعهشناسی جدید علم[۳] (NSS) یا جامعهشناسی معرفت علمی[۴] (SSK) که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ قدرت یافت. این نگره با دامنهای گسترده از متفکران و نحلههای فکری شناخته میشود؛ متفکرانی چون دیوید بلور، توماس کوون[۵]، بری بارنز[۶]، گاستون باشلار[۷]، پل فایرابند[۸]، کرن نور-ستینا[۹] و کارل ریموند پوپر. مهمترین نگره این پارادایم، ضرورت بررسی علم در بستر جامعه است. متفکران این انگاره، استقلال، بیطرفی و عینیت علم را انکار کرده جامعهشناسی علم قدیم را مورد انتقاد شدید قرار میدهند.عصر علم-فنآوری که در پی شکست نظریات NSS در تبیین تحولات سریع سپهر علم و فنآوری، جایگزین آن شد و در برگیرنده نظریات مختلفی چون نظریهی ANT (برونو لاتور[۱۰])، علم پسانرمال (راوتز) و نظریهی شیوه جدید تولید دانش (گیبونز؛ نووتنی) است (قاضی طباطبایی و ودادهیر، ۱۳۸۳: ۱۲۷-۱۲۹؛ چاپرک، ۱۳۸۷: ۱۲۹).علیرغم تمامی تفاوتهای نظری موجود میان این گروهها و نقدهایی که هر یک از این نسلها و گروهها به نسلهای پیش از خود وارد ساختهاند، اما همانگونه که هارگنس (۲۰۰۴) نشان داده است، هر کدام از این گروهها و متفکران به نحوی به ریشههای تفکر مرتونی مرتبط میشوند (ص. ۶۵).جامعهشناسی قدیم علم رابرت مرتون از تاثیرگذارترین جامعهشناسان در حوزه علم و فنآوری است و بر بسیاری از اندیشمندان مطالعات علم پس از خود تاثیر گذاشته است. مرتون، که در دوران دکترای خود در هاروارد، به واسطه آلبیون اسمال با واژه و حوزه جامعهشناسی علم –برآمده از سنت اروپایی و مشخصا از تقریرات مانهایم و شلر- آشنا شده بود، با رویکردی عموما برآمده از سنت فلسفه تحلیلی علم و با نگاه کارکردگرایانهی خود به تحول و کارکرد علم به بررسی تاثیرات جامعه و نهاد علم پرداخت و در این مسیر، بررسیهایش را با پایاننامه دوره دکترای خود آغاز کرد که در آن، به تبعیت از آراء وبر، به بررسی تاثیر اخلاق پیوریتان بر رشد علمی انگلستان در سده هفدهم میلادی میپرداخت (توکل، ۱۳۸۹: ۲۷؛ سیکا، ۲۰۱۰: ۱۶۴؛ علیزاده ممقانی، ۱۳۹۱: ۳۳؛ هارگنس، ۲۰۰۴: ۶؛ کنوبلاخ، ۱۳۹۰: ۳۴۸؛ مرتون، ۱۹۸۳: ۳۶۵-۶).مرتون، با اعتقاد به تمایز و استقلال نهاد علم (برخلاف دیدگاه مارکسیستی)، تمایزی آشکار را میان دو پهنه تحلیلی برقرار میسازد: نخست سپهر ارزشهایی که خود را در مقام اهداف ایدهآل/نوعی نمایان میسازند؛ و دوم قلمروی هنجارهایی که مردان دانش را به سوی دستیابی به این اهداف رهنمون میسازند. بدینترتیب، بررسی اخلاقیات حرف علمی، مرحله نخستین رویکرد مرتونی را تشکیل میدهد؛ اخلاقیاتی که مرتون، به تبعیت از شلر، آن را تضمینی بر استقلال نهاد علم و نیز مکملی بر ساختار دموکراتیک جامعه میداند. اخلاقیات مرتونی، از الگوهایی رفتاری تشکیل میشود که همگی به صورت حرفهای تدوین شدهاند و در معرض اذهان عموم به تایید رسیدهاند. این الگوها در نظر مرتون، میباید به عنوان یک کلیت واحد مورد بررسی قرار گیرند. مرتون برای اخلاقیات خود نظامی پنجگانه را پیشنهاد میکند که پنج اصل آن عبارتاند از: اشتراکی بودن[۱۱] (C)، جهانشمولی[۱۲] (U)، بیعلاقگی به محرکهای غیرشناختی[۱۳] (D)، اصالت در پژوهشهای علمی[۱۴] (O) و شکاکیت سازمانیافته[۱۵] (S). او بعدتر دو اصل دیگر، یعنی تواضع علمی[۱۶] (Hu) و به رسمیتشناختن شایستگی علمی[۱۷] (R) را به اصول پیشگفتهی خود میافزاید. هرچند مرتون بر کلیت و پیوستگی این اصول تاکید میکند، اما خود به خوبی میداند که تقابلات و ارتباطات میان این هفت اصل میتواند زمینهساز برخورد و چالش در جامعهی علمی شوند. اخلاقیات مرتون بر اساس اصول اخلاقی مفروض و کلیشههای «علوم خالص» شکل گرفتهاند. مهمترین این اصول عبارتند از (۱) عقلانیت مطلق جهان محسوسات؛ و متعاقب آن (۲) وجود حقایق علمی یکتا در جهان؛ (۳) اشاعه معرفت در مقام حقیقت؛ (۴) ارزشمندی دانایی به عنوان غایتی درخود، (۵) ماهیت الزاما محدود دانش علمی؛ (۶) ارزشمندی نوع بشر در مقام افراد؛ و متعاقبا (۷) برابری دانشمندان با یکدیگر در پیشگاه جهان و دانایی (کنوبلاخ، ۱۳۹۰: ۳۴۹-۳۵۰؛ کاناوو، ۱۹۹۷: ۴۷۸-۴۸۱).اما نظام اخلاقی ساحت علم و انگارشهای مرتبط با آن، تنها بخشی از پرداخت مرتونی از مساله علم و اجتماعات علمی است. ایده مهم دیگر (و شاید مهمترین ایدهی) مرتون بحث مفصل او از «نظام پاداش» و مفهوم «شناسایی» (پذیرفتهشدن/ مورد تقدیر قرار گرفتن) است. مرتون در مقاله خود به سال ۱۹۵۷، مدعی شد که اصلیترین بنیان این نظام پاداش در نهاد علم، به رسمیت شناخته شدن است. اهمیت این به رسمیت شناخته شدن، خصوصا زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بحث از جایگاه «نخستینها» در این میدان به میان میآید. به باور مرتون و در همسازی با دستگاه اخلاق علم او، این تنها شکلی از حقوق مالکیت محسوب میشود که نهاد علم پذیرای آن است؛ اما به محض انتشار یک اندیشه، بر اساس اصول اخلاقی مرتونی، آن دانش به دارایی اشتراکی جامعه علمی مبدل میشود. مرتون با برشمردن موارد متعددی از درگیری و مبارزه دانشمندان بر سر «حق تقدم» در شناختهشدن (مواردی چون مشاجرات نیوتن با هوک و نیز با لایبنیتس، و گالیله با دیگر دانشمندان همعصرش)، بر بدیهی بودن این نزاع و خصلت اجتماعی نظام پاداش علمی تاکید میکند. به باور مرتون، این رقابت و نزاع برای پاداشهای مقرر در نظام علم، همچون ماشینی به خدمت گسترش خلاقیت و نوآوری درآمدهاست، هرچند در مواردی نادر، رفتارهایی ناهنجار چون تقلب، سرقت علمی-ادبی، و بهتان و افترا را نیز سبب میشود (مرتون، ۱۹۷۳).مهمترین ابداع نظری مرتون در تبیین نظام پاداشهای هنجاری علمی، مفهوم «اثر ماتیو[۱۸]» است. مرتون در مقاله «اثر ماتیو در علم» (۱۹۶۸) نابرابریهای موجود در اعتبار و به رسمیتشناختهشدن در نهاد علم را مورد بررسی قرار داد و الگوی آن را، اثر ماتیو نامگذاری کرد. مرتون این نام را با بهرهگیری از آیهی بیست و نهم انجیلی متی (ماتیو) ابداع کرده است. در این آیه چنین آمده است: «به آنکه داراست بازهم داده میشود، تا آنچه دارد زیادتر شود. ولی از کسی که چیزی ندارد، آن مقدار کمی هم که دارد گرفته میشود». مرتون در این مقاله، و نیز در تکملهای که نزدیک به بیست سال بعد بر آن نوشت، به بررسی رویههای اجتماعی و الگوهای روانشناختی موثر در تخصیص پاداشها و اعتبارات علمی پرداخت؛ پدیدههایی که نهایتا به نابرابری در توزیع این اعتبارات و سرمایهها میانجامند. مرتون بر این باور است که نهادهای متولی پاداش و اعتبار در نظام علمی، به دلیل تاثیرپذیری از همین عوامل قادر نیستند تا اعتبارات و پاداشهای در اختیار خود را عادلانه و برابر میان افراد توزیع کنند: آنانی که بیشتر شناخته شده و در معرض دید هستند، عموما پاداشهای بیشتری نیز دریافت میکنند و آنانی که اعتبار علمی و جایگاه به رسمیت شناختهشدهشان پایینتر است، اعتبار و پاداش علمی کمتری نیز کسب میکنند و این شکاف، درست همانطور که انجیل متی میگوید، رو به گسترش میرود (مرتون، ۱۹۶۸، ۱۹۸۸).جامعهشناسی جدید علم از دههی ۱۹۶۰ و با آثار متفکرانی چون هگستروم، کالینز و بوردیو، و نیز با تغییرات و تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، شکلی از گردش انسانشناختی، هم در نظر و هم در روششناسی مطالعات علم و تکنولوژی روی داد. در پی تغییرات اجتماعی و بیداری جنبشهای حقوق مدنی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، «زمزمههایی مبنی بر مطالعهی علم و فنآوری به عنوان موضوی در علوم اجتماعی بالا گرفت. مطالعات قومشناسانه فعالیتهای علمی و حتی بررسیهای اجتماعی در مورد علم ریاضیات نیز در همین دهه شروع شد. در اواخر دهه هشتاد قرن بیستم... این فرض که علم و فنآوری برساختههایی اجتماعیاند، دیگر مفروض تمامی محققان این حوزه بود» (باوخاسپایس، کرواسان، رستیوو، ۱۳۹۱: ۲۸). بر این اساس، میتوان همصدا با فرانکلین (۱۹۹۵)، مطالعات علم و فنآوری را درون مجموعهای گستردهتر از تغییرات –ژئوپلتیک، فرهنگی، بومشناختی و روشنفکرانه- دید که مخالفتی را با سازواره مستقر علم غربی سامان میداد (فرانکلین، ۱۹۹۵: ۱۶۵).نظر به استفادهی گسترده از نظریات و روشهای انسانشناسانه در بررسی علم، برخی این دوران را «چرخش انسانشناسانه» در رویکردهای مطالعات علم و فنآوری نامیدهاند. «چرخش مردمشناختی، روند جدیدی در مطالعات علم، تا حدی مرهون اندیشههای توماس کوون در کتاب «ساختار انقلابهای علمی» است. او باور به یک الگوی مشترک [پارادایم] را عامل ایجاد توافق در بین اعضای اجتماع علمی میداند... برای کوون، اجتماعات علمی گوناگون نه به وسیله ارزشهای جهانشمول و نه مقولات جامعهشناختی، بلکه به وسیلهی اقتضائات تاریخی، رشته و تخصص ویژه، شکل میگیرند. برای کوون، اجتماعات علمی با نظامهای اقتدار و پداگوژی سنتی ساخته میشوند... مرزهای پیرامون اجتماعات علمی تاریخی و اقتضاییاند –تا جهانشمول و کلی- و الگوها و اجتماعات متناظر آنها پدیدههایی کوچک مقیاساند... چرخش انسانشناختی، روند جدیدی در مطالعات علم است. کاربرد روشها و مفاهیم مردمشناختی برای مطالعه علم، ناشی از برخورد و تلاقی جریان اصلی علوم اجتماعی و نظریه پسامدرن است... یک نتیجه مهم کاربرد روشها و مفاهیم انسانشناختی برای بررسی اجتماع محلی، محلیکردن معرفت علمی است» امری که در آثار پیشگامانه لاتور، وولگار[۱۹] و تراویک[۲۰] در پایان دهه ۱۹۷۰ و دهه ۱۹۸۰ تجسم مییابد (قانعیراد، خسروخاور، ۱۳۹۰: ۵۶-۵۸). بر اثر این نوآوریها، اتنوگرافیهای معاصر با سوگیریهای انسانشناختی، در متن مطالعات SSK و با آثار شارون تراویک، امیلی مارتین[۲۱]، و دانا هاراوی در سالهای دهه هشتاد آغاز میشود و به مرور و در طول این دهه، راه را برای ورود گستردهتر انسانشناسی به حوزه مطالعه علم و تکنولوژی باز میگشاید (فیشر، ۲۰۰۷: ۵۴۱-۲). توجه انسانشناسی به مطالعه علم، امروزه تا آنجا گسترش یافته که برخی از انسانشناسان، انسانشناسی علم را الگو و نمونهی عملی انسانشناسی در جهان معاصر میدانند که میتواند جایگاه رشته انسانشناسی را در شرایط پسامدرن، به عنوان سوژهای برای مطالعه تثبیت کند و شرایط مقتضی را برای بازاندیشی در دامنه عملکرد آن در جهان نظری و عملی معاصر فراهم سازد (فرانکلین، ۱۹۹۵: ۱۶۳-۴).الف) توماس کوهن و ساختار انقلابهای علمیتوماس کوون در سال ۱۹۶۲ ویرایش نخست و در ۱۹۷۰ ویرایش دوم کتاب «ساختار انقلابهای علمی» را منتشر ساخت. کوون در این کتاب با بهرهگیری از فلسفه ویتگنشتاین متاخر و نیز با ابداع (یا استفاده از) مفهوم پارادایم به نقد معرفتشناسی اثباتی پرداخت. کوون مفهوم پارادیم را به عنوان «تعهدی مفهومی و نظری و ابزاری و روششناختی و همچنین تعهدی شبهمتافیزیکی» به فلسفه علم معرفی نمود و نقشی محوری به آن بخشید. کوون این مفهوم را از سنت مرتونی مطالعات علم اخذ کرد، اما دستکم در نخستین ویرایش کتاب نتوانست مفهومی یکه از آن را ارائه کند. به همین سبب در ویرایش دوم به روشنترساختن این مفهوم و تمییز میان مفاهیم «عام» و «خص» آن پرداخت. کوون همچنین تمایزی را میان دو دوره مختلف در خلال جریان پیشرفت علم قایل شد: «دوره علم عادی» و «دوره علم انقلابی» دورهی عادی آن دورهای است که دانشمندان درون یک پارادایم به حل مساله میپردازند؛ اما در دوره انقلابی، با بروز رویدادهایی خلاف واقع، عرصه برای ظهور یک نظریه یا پارادایم جدید باز میشود (کوهن، ۱۳۸۹: ۲۰۸-۲۰۹؛ اباذری، ۱۳۷۵: ۴۰-۴۴؛ ژیرین، ۲۰۱۰؛ آلکاف، ۲۰۰۵: ۲۱۵؛ میانداری، ۱۳۸۹: ۹۱-۹۲؛ چاپرک، ۱۳۸۷: ۱۳۴).بحث کلیدی دیگر در ساختار نظری کوون، مفهوم اجتماعات علمی است. کوون این مفهوم را عمدتا از مرتون –و به واسطهی او از فلک- گرفته است. اهمیت این مفهوم برای کوون به حدی است که در پینوشت کتاب ساختار انقلابهای علمی چنین مینویسد: «اگر این کتاب دوباره نوشته میشد، با بحث ساختار جمعی علم آغاز میشد». هرچند، همانگونه که کوون خود اشاره میکند، مفاهیم پارادایم و اجتماع علمی در نظریه او تا حدی دچار دور و تسلسل است. «پارادایم چیزی است که بین اعضای جامعه علمی مشترک است و برعکس، جامعه علمی از کسانی تشکیل شده که در پارادایم مشترکاند. کوون این دور را مسالهدار میداند و برای رفع آن، تقدم را به جامعه علمی میدهد» (میانداری، ۱۳۸۹: ۹۵؛ کوهن، ۱۳۸۹: ۲۰۷-۲۰۸).ب) جامعهشناسی معرفت علمی و برنامهی نیرومندجامعهشناسی معرفت علمی (SSK)، که شاپین[۲۲] آن را یکی از بزرگترین توفیقات علوم اجتماعی در جهان معاصر میداند، عمری نزدیک به سه دهه دارد و اصالتا از حوزه فعالیتهای جامعهشناسی بریتانیا برآمده است. هرچند امروزه، با قدرتی نسبتا کمتر از پیش، در آمریکای شمالی، آلمان، فرانسه، کشورهای اسکاندیناوی، هلند و استرالیا مورد استفاده قرار میگیرد و بخش عمدهای از متون انگلیسیزبان آن، به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند. جامعهشناسی معرفت علمی، شاید بیش از هر متن دیگری، متاثر از متن انتقادی پیتر وینچ[۲۳] (منتشر شده به سال ۱۹۵۸) باشد که با به میان کشیدن دوباره فلسفه متاخر ویتگنشتاین، تمایزی میان علوم اجتماعی و طبیعی را در روششناسی و معرفتشناس خواستار شد. اما در سالهای آغازین دهه ۱۹۷۰ بود که SSK با ظهور متفکرانی چون بری بارنز، دیوید بلور، هری کالینز، دانلد مککنزی[۲۴]، مایکل مولکی، کرن نور-ستینا، ریچارد ویتلی[۲۵] و استیو وولگار، قدرتی بیشتر یافت. نظرات این متفکرین، علاوه بر نگاه انتقادی وینچ، از آراء جامعهشناختی کلاسیک دورکیم و مارکس، تاریخنگاری علم توماس کوون، انسانشناسی فرهنگی-مقایسهای اوانس-پریچارد[۲۶]، مری داگلاس[۲۷]، و رابین هورتون[۲۸]، آثار فلسفی-اجتماعی آلسدر مکاینتایر[۲۹]، جامعهشناسی زبان بازیل برنشتاین[۳۰]، نسبیگرایی نلسون گودمن[۳۱] و فلسفه علم مری هس[۳۲] نیز تاثیرپذیرفته بود. از سالهای دههی ۱۹۸۰ نیز، به واسطه رواج مطالعات اتنوگرافیک و پدیدارشناسانه مایکل لینچ[۳۳]، استیو وولگار، استیو یارلی[۳۴]، و اریک لیوینگستون[۳۵]، تاثیرات روششناسان قومی و پدیدارشناسانی چون آلفرد شوتس[۳۶] و هرولد گارفینکل[۳۷] نیز به این حوزه نفوذ کرد. در این دهه همچنین نگرهی برساختگرایانه، با قرائتی مشابه با قرائت برگر و لاکمن در SSK اهمیت یافت (شاپین، ۱۹۹۵: ۲۸۹-۲۹۶).یکی از مشهورترین جریانات در جامعهشناسی معرفت علمی، «برنامه نیرومند[۳۸]» است. این نگره در دهه ۱۹۷۰ توسط گروهی از اندیشمندان علم و فنآوری، به طلایهداری بارنز و بلور، و عمدتا در محیط علمی ادینبورگ در اسکاتلند مطرح شد. اصلیترین مفهوم در برنامه نیرومند، «اصل تقارن» است. اصلی که اگر در مطالعه خود علم مورد استفاده قرار گیرد، نشان میدهد باورهای علمی و غیرعلمی تفاوتی در خاستگاه عمدتا اجتماعی خود ندارند. به باور بارنز و بلور، جامعهشناسی علم با جامعهشناسی عالمان تفاوتهایی بنیادین دارد. بلور بر مبانی این تفاوتها، جامعهشناسی علم در برنامه نیرومند را بدین ترتیب صورتبندی میکند: (۱) نگرهای علی است و به شرایطی میپردازد که باورداشتها و گزارههای علمی را موجب میشوند؛ (۲) در برابر صحت یا ابطال، عقلانیت یا ناعقلانیت، و موفقیت یا شکست یک فعالیت علمی بیطرف است؛ (۳) در تبیینهای خود نگاهی متقارن دارد؛ و (۴) سویهای بازتابی دارد. دیگر ویژگیهای نگرهی برنامه نیرومند عبارتند از تحلیل نظریات و پیشرفتهای علمی خاص بر اساس اوضاع و احوال اجتماعی آنها، و تلازم تقریبی با نسبیگرایی. رویکردی که با انتقادات و اظهانظرهای فراوانی از سوی موافقان و مخالفان همراه بوده است (مقربی، ۱۳۹۰: ۱۶۸-۱۷۱؛ سیسموندو، ۲۰۱۱: ۸۸).ج) استیون شاپین و سایمون شافر: لویاتان و پمپ هوااستیون شاپین و سایمون شافر[۳۹]، کتاب خود لویاتان و پمپ هوا[۴۰] را در سال ۱۹۸۵ منتشر ساختند که به بررسی تاریخی و اجتماعی منازعهای علمی میان تامس هابز و رابرت بویل میپردازد. این دو در بررسیهای خود به شدت از آراء ویتگنشتاین در خصوص بازیهای زبانی تاثیر پذیرفتهاند؛ و بر همین اساس، کار رابرت بویل[۴۱] در بررسی علمی «خلاء» را شکلی از بسط یک بازی زبانی در نظر میگیرند. شاپین و شافر مدعیاند که امر واقع چیزی محصول دست و عمل دانشمندان است. هرچند برداشت آنان از این عبارتپردازی، برداشتی منفی یا به منظور نفی امر واقع در ساحت علم نیست (شاپین و شافر، ۱۹۸۵ : ۳۳۲). این کتاب به باور برونو لاتور (۱۹۹۳)، نخستین مطالعه انسانشناسی تطبیقی است که حوزه علم را جدی گرفته است و برای نخستینبار، با ارائهی تحلیلی جامعنگر و «متقارن» به قلمرو شبکهها پای گذاشتهاند (لاتور، ۱۹۹۳: ۱۵-۲۰).زندگی آزمایشگاهی و نظریهی کنشگر-شبکه (ANT)مفهوم «زندگی آزمایشگاهی» یکی از بروندادهای مطالعات لاتور و دیگر معاصران اوست. لاتور در کتاب خود با همین نام، روایتگر مطالعه اتنوگرافیکی است که همراه با استیو وولگار در میدان یک آزمایشگاه علمی امروزی به انجام رسانده است. در حالیکه فلسفه و جامعهشناسی علم و فنآوری، برای دیرزمانی کوشیده بود تا علم را به صورت دورادور و انتزاعی مورد بررسی قرار دهد، لاتور و وولگار کوشیدند تا جهان تولید علم را از فاصلهای نزدیکتر مورد بررسی قرار دهند و آن چیزی را بازنمایی کنند که نه در سطح انتزاع، بلکه در سطح عینی در پشت میزهای آزمایشگاهها روی میدهد. یافتههای اتنوگرافیک لاتور و وولگار، تا حدودی نزدیک به گزارههای نظری بچر و تراولر، دانشمندان را به صورت اعضای یک «قبیله» بازنمایی میکند: قبیلهای با مناسک، اساطیر و مناسک گذار خاص خود. بدینترتیب، هدف از مطالعه محیط آزمایشگاه (و هر محیط تولید علم دیگر) در سطحی چنین خرد را میتوان تلاشی دانست برای هالهزدایی حقیقی از ساحت علم و بازنمایی جهان زیستی و کاری آنانی که به تولید علم مشغولاند (لاتور و وولگار، ۱۹۸۶: ۱۱-۲۱).دیگر مفهومی که لاتور در بسط آن تاثیر بنیادینی داشته نظریه کنشگر-شبکه[۴۲] (ANT) است. «از حیث ریشههای فکری، به نظر میرسد که نظریه کنشگر-شبکه تلفیقی منحصر به فرد و ماهرانه از افکار میشل فوکو (نظریهی قدرت/دانش، و همچنین نشانهشناسی مادی)، اندیشههای دلوز و گاتاری و به ویژه مفهوم «گردآوری یا سرهم بندی»، رئالیسم، و برساختگرایی اجتماعی است که چارچوب مفهومی یا نظری مدرنی را برای کشف و درک فرآیندهای اجتماعی – تکنیکی جمعی و جنبشهای فکری / علمی عرضه میکند. این نظریه همچنین توجه ویژهای به فعالیتها، جنبشها و شبکههای علم و فنآوری معطوف میکند. به عبارت بهتر، نظریهی کنشگر –شبکه نظریهای اجتماعی با محوریت علم-فنآوری است که در آن فرض بر مشارکت افراد (عوامل انسانی)، اشیاء و فضاها (عوامل غیر انسانی) در متن تکثرزا یا چندگونگی تعاملی و تاثیر متقابل این تکثر بر بازتولید عوامل انسانی و غیرانسانی است... این نظریه ضمن اجتناب از رویکردهای یکجانبهگرایانه رئالیستی (تاکید صرف بر امور طبیعی و واقعی) و برساختگرایی اجتماعی (روایت فرهنگی از امور و تعریف طبیعت در چارچوب زمینههای فرهنگی) در تبیین علم و تولید علم، رویکردی ترکیبی ارائه کرده است مرکب از رئالیسم علمی، برساختگرایی اجتماعی و تحلیل گفتمان؛ و بر این نکته اصرار میورزد که علم فرآیند مهندسی نامتجانسی است که در آن کلیه مولفههای اجتماعی، تکنیکی، مفهومی، و متنی در هم آمیخته و ترجمه و تفهیم میشوند» (قاضی طباطبایی و ودادهیر، ۱۳۸۶: ۱۲۹-۱۳۰).خدمت دیگر برونو لاتور به مطالعات علم و فنآوری، جعل واژه «علم-فنآوری» یا «فنعلم» است. «منظور وی از ابن کلمه «تمامی عناصری است که به نحوی با محتوای علم مرتبطاند. حتی اگر این عناصر پست، بیگانه و غیرمنتظره به نظر میرسند». البته لاتور ترکیب «علم و فنآوری» را در گیومه استفاده میکند و منظورش از آن «باقیماندهای از فنعلم است که هیچکس مسئول آن نیست». به عبارت دیگر، آنچه ما علم یا فنآوری مینامیم، مصنوع، ایده، مفهوم، قانون یا نظریهی «تمیز» و شستهورفته است. هنگامی که گروهی از فعالان علم، چیزی را علم یا فنآوری مینامند، آشفتگی، ابهام و مرزهای خاکستری از آن رخت بر میبندد... با استعمال واژه فنعلم، بر جنبههای پست، آمیخته و مخلوط علم و اجتماع تاکید میکنیم. به بیان دیگر، ترکیب فنعلم، دقیقا در مقابل اصطلاحات علم «محض و تجریدی» و فنآوری «خنثی» قرار میگیرد. فن علم، شکستها، مناطق خاکستری، انحراف از مسیرها و سستی کارهایی را که در نهایت منجر به تولید علم و فنآوری میشوند، برجسته مینماید. با تکیه بر مناطق خاکستری، ما شبکههای اجتماعی-فرهنگیای را که بستر انتقال معرفت و اشیاء هستند، برجسته میکنیم. با مطالعه علم و فنآوری در قالب فنعلم، با تمام آشفتگیها، مرزها و ملاحظهی تبادلها و آمادهسازیها، افراد علم و فنآوری حالت ایستا و منفک از جامعه و فرهنگی را که در آن تولید شدهاند، از دست میدهند... ما ترکیب فنعلم را [همچنین] گاه برای تاکید بر تعامل و تداخل میان فنآوری و اجتماع به کار میبریم و هدف ما برجستهکردن تاثیر فنآوری بر روابط اجتماعی است و اینکه چگونه روابط و نهادهای اجتماعی در شکلدهی علم و فنآوری دخیلاند و این تعامل چگونه در طی زمان و مکان تحول یافته است» (باوخاسپایس، کرواسان، رستیوو، ۱۳۹۱: ۲۲-۲۶).فرهنگ علمی و دانشگاهیاز منظر علوم اجتماعی کلاسیک، علم نیز، همانند خانواده و دین، یک نهاد اجتماعی است؛ و به عنوان یک نهاد، حایز فرهنگی مستقل و مختص به خود. این فرهنگ در برگیرنده ارزشها، باورها و معیارهای خاصی است که «به اعضای آن میگویند چه چیز مرجح، مقبول، پسندیده و مجاز است». این فرهنگ، «فرهنگ علم» نامیده میشود (فاضلی، ۱۳۸۷: ۹۱).کرن نور-ستینا را میتوان از اصلیترین متفکرانی دانست که بر فرهنگ علم، یا به تعبیر خودش، «فرهنگهای معرفتشناختی» متمرکز شده است. نور-ستینا تاملات خود را از این نقطه میآغازد که جامعهشناسی علم، هم در قرائت مرتونی خود و هم در نگرههای جدیدتر، با بررسی تاثیرات «زمینه» اجتماعی بر «علم»، و با ایجاد تمایز میان «علم» و «جامعه» یا «فرهنگ» فراموش کرده است که این زمینه، خود همواره بخشی از علم بوده و هست. بر همین اساس، پیشنهاد نور-ستینا آن است که روش علمی را در مقام پدیدهای شدیدا بافتارمند مورد بررسی قرار دهیم و نه کاربست صرف استانداردهای فلسفی-انتزاعی عقلانیت علمی. بدینترتیب، مطالعات علم میباید در جستجوی آن چیزی باشد که نور-ستینا آن را «ساختار فرهنگی روششناسی علمی» یا «فرهنگ معرفتشناختی» مینامد (نور-ستینا، ۱۹۹۱: ۱۰۶-۱۰۷).منابع و مآخذ:اباذری، ی. (۱۳۷۵). «هیدگر و علم: یادداشتی درباره «عصر تصویر جهان»». مترجم: سیدحسین جلالی. ارغنون. شمارههای ۱۱ و ۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۷۵. صص. ۲۱-۵۸.توکل، م. (۱۳۸۹). جامعهشناسی علم. تهران: جامعهشناسان.چاپرک، ع. (۱۳۸۷). «برساختگرایی اجتماعی». روششناسی علوم انسانی. شماره ۵۷، زمستان ۱۳۸۷. صص. ۱۲۵-۱۴۶.علیزاده ممقانی، ر. (۱۳۹۱). «فلسفهی قارهای علم چیست؟». سیاست علم و فنآوری. سال پنجم، شماره ۲، زمستان ۱۳۹۱. صص. ۳۳-۴۴).فاضلی، ن. (۱۳۸۷). فرهنگ و دانشگاه. تهران: نشر ثالث.قانعیراد، م. و خسروخاور، ف. (۱۳۹۰). جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران. تهران: نشر علم.قاضی طباطبایی، م. و ودادهیر، ا. (۱۳۸۳). «جامعهشناسی علم فنآوری (تاملی بر تحولات اخیر جامعهشناسی علم)». مطالعات جامعهشناختی. شماره ۳۱، پاییز ۱۳۸۶. صص. ۱۲۵-۱۴۲.کنوبلاخ، هـ. (۱۳۹۰). مبانی جامعهشناسی معرفت. مترجم: کرامتاله راسخ. تهران: نشر نی.کوهن، ت. (۱۳۸۹). ساختار انقلابهای علمی. مترجم: سعید زیباکلام. تهران: انتشارات سمت.میانداری، ح. (۱۳۸۹). «اصالت فلسفه علم کوهن». روششناسی علوم انسانی. شماره ۶۲، بهار ۱۳۸۹. صص. ۸۹-۱۱۰.مقربی، ن. (۱۳۹۰). «رهیافت جامعهشناسانه به فلسفه علم». فلسفهی علم، شماره ۲. پاییز و زمستان ۱۳۹۰. صص. ۱۶۳-۱۸۱.Alcoff, L.M. (۲۰۰۵). “Foucault’s Philosophy of Science: Structures of Truth / Structures of Power”. In: Continental Philosophy of Science. Edited by: G. Gutting. Oxford: Blackwell Publishing. Pp. ۲۱۱-۲۲۳.Cannavo, L. (۱۹۹۷). “Sociological Models of Scientific Knowledge”. International Sociology. December ۱۹۹۷. Vol. ۱۲(۴). Pp.: ۴۷۵-۴۹۶.Fischer, M. (۲۰۰۷). “Four Genealogy for a Recombinant Anthropology of Science and Technology”. Cultural Anthropology. Vol. ۲۲(۴). Pp.: ۵۳۹-۶۱۵.Franklin, S. (۱۹۹۵). “Science as Culture, Cultures of Science”. Annual Review of Anthropology. Vol. ۲۴. Pp.: ۱۶۳-۱۸۴.Gieryn, T.F. (۲۰۱۰). “Paradigm for the Sociology of Science”. In: Robert K. Merton: Sociology of Science and Sociology as Science. Edited by: C. Calhoun. New York: Columbia University Press. Pp. ۱۱۳-۱۳۹.Hargens, L.L. (۲۰۰۴). “What is Mertonian Sociology of Science?” Scientometrics. Vol. ۶۰(۱). Pp.: ۶۳-۷۰.Knorr-Cetina, C. (۱۹۹۱). “Epistemic Cultures: Forms of Reason in Science”. History of Political Economy (۱۹۹۱). ۱: ۱۰۵-۱۲۲.Latour, B. and Woolgar, S. (۱۹۸۶). Laboratory Life: The Construction of Scientific Facts. Princeton: Princeton University Press.Latour, B. (۱۹۹۳). We Have Never Been Modern. Translated by: C. Porter. Cambridge: Harvard University Press.Merton, R.K. (۱۹۷۳). The Sociology of Science: Theoretical and Empirical Investigations. Edited by: N. Storer. Chicago: The University of Chicago Press. ۱۹۷۳.Merton, R.K. (۱۹۶۸). “The Matthew Effect in Science”. Science (۱۸۷۳). No. ۱۵۹. Pp.: ۵۶-۶۳.Merton, R.K. (۱۹۸۳). “Science, Technology and Society in Seventeenth Century England”. Osiris (۱۹۸۳). ۴: ۳۶۰-۶۳۲.Merton, R.K. (۱۹۸۸). “The Matthew Effect in Science II: Cumulative Advantage and the Symbolism of Intellectual Property”. ISIS (۱۹۸۸). No. ۷۹. Pp.: ۶۰۶-۶۲۳.Shapin, S. (۱۹۹۵). “Here and Everywhere: Sociology of Scientific Knowledge”. Annual Review of Sociology. ۱۹۹۵. No. ۲۱. Pp.: ۲۸۹-۳۲۱.Shapin, S. and Schaffer, S. (۱۹۸۵). Leviathan and the Air-Pump: Hobbes, Boyle, and the Experimental Life. New Jersey: Princeton University Press.Sica, A. (۲۰۱۰). “Merton, Manheim, and the Sociology of Knowledge”. In: Robert K. Merton: Sociology of Science and Sociology as Science. Edited by: C. Calhoun. New York: Columbia University Press. Pp. ۱۶۴-۱۸۱.Sismondo, S. (۲۰۱۱). “Bourdieu’s Rationalist Science of Science: Some Promises and Limitations.” Cultural Sociology (۲۰۱۱). ۵(۱): ۸۳-۹۷. [۱] Robert K. Merton[۲] Old Sociology of Science[۳] New Sociology of Science[۴] Sociology of Scientific Knowledge[۵] Thomas Kuhn[۶] Barry Barnes[۷] Gaston Bachelard[۸] Paul Feyerabend[۹] Karin Knorr-Cetina[۱۰] Bruno Latour[۱۱] Communalism[۱۲] Universalism[۱۳] Disinterestedness[۱۴] Originality[۱۵] Skepticism[۱۶] Humility[۱۷] Recognition of Scientific Merits[۱۸] Matthew Effect[۱۹] Steve Woolgar[۲۰] Sharon Traweek[۲۱] Emily Martin[۲۲] Steven Shapin[۲۳] Peter Winch[۲۴] Donald MacKenzie[۲۵] Richard Whitley[۲۶] EE Evans-Pritchard[۲۷] Mary Douglas[۲۸] Robin Horton[۲۹] Alisdair MacIntyre[۳۰] Basil Bernstein[۳۱] Nelson Goodman[۳۲] Mary Hesse[۳۳] Michael Lynch[۳۴] Steve Yearly[۳۵] Eric Livingston[۳۶] Alfred Schutz[۳۷] Harold Garfinkel[۳۸] Strong Program[۳۹] Simon Schaffer[۴۰] Leviathan and the Air-Pump: Hobbes, Boyle, and the Experimental Life[۴۱] Robert Boyle[۴۲] Actor-Network Theory
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]
صفحات پیشنهادی
بیانیه مجمع نمایندگان طلاب حوزه علمیه در محکومیت کشتار مردم مظلوم یمن
یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۷ مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم با صدور بیانیهای کشتار وحشیانه مردم مظلوم و بیدفاع یمن را محکوم کرد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا در این بیانیه آمده است بسم الله قاصم الجبارین مبیر الظامین مدرک الحاربین دنسل جوان با مضامین بلند زیارت جامعه کبیره آشنا شوند
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۳ مدیرکل تبلیغات اسلامی تهران گفت باید نسل جوان را با مضامین و مفاهیم بلند زیارت جامعه کبیره آشنا کنیم به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حجتالاسلام نصیر نیکنژاد با تسلیت سالروز شهادت امام علی النقی ع به تحلیل اوضاع فرهحوزه علمیه خراسان قطب علمی تشیع و جهان اسلام بوده است
پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۶ ۰۵ معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت خراسان و حوزه علمیه آن قطب علمی تشیع و جهان اسلام بوده است به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه خراسان صالحی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد در دومین همایش تفسیر و تفسیرنگاری حوآیتالله جوادیآملی: حوزه علمیه قم فرصت خوبی را برای علوم تفسیری ایجاد کرده است
پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۳ آیت الله عبدالله جوادی آملی از مراجع تقلید گفت حوزه علمیه قم فرصت خوبی را برای علوم تفسیری ایجاد کرده است اما نباید به این مقدار بسنده شود و باید تمام نیازهای روز از قرآن کریم پاسخ خود را دریافت کنند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطجمعه، زمان برگزاری آزمون ورودی حوزههای علمیه برادران استان تهران
سهشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۸ آزمون ورودی حوزههای علمیه برادران استان تهران برای سال تحصیلی 95-94 جمعه 28 فروردین ماه برگزار میشود به گزارش گروه دریافت خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این آزمون ساعت 9 صبح به صورت کتبی یک مرحلهای و در چهار مقطع پایه هشتم سیکل دیپلم و دحوزه علمیه عهدهدار مقابله با تهاجمات فرهنگی و اعتقادی دشمن است
پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۰ دبیر دوم شورای عالی حوزههای علمیه گفت دشمن با تمام قوا در مقابل نظام اسلامی صفآرایی فرهنگی و نظامی کرده است که در این میان مقابله با تهاجم فرهنگی و اعتقادی دشمن بر عهده طلاب و حوزههای علمیه است به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقهاختلاف شيعي و سني محل بحث علمي است نه عاطفي
اختلاف شيعي و سني محل بحث علمي است نه عاطفي ما شيعه هستيم و افتخار پيروي اهل بيت ع را داريم كوچكترين چيزي حتي يك مستحب يا مكروه كوچك را قابل مصالحه نميدانيم نه توقع كسي را در اين زمينه ميپذيريم و نه از ديگران انتظار داريم كه به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامي از يك اصل ازشهریاران را چه شد/ روند جدایی فلسفه اخلاق از علم سیاست درغرب مدرن
مقاله شهریاران را چه شد روند جدایی فلسفه اخلاق از علم سیاست درغرب مدرن شناسهٔ خبر 2530796 دوشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹ ۲۹ دین و اندیشه > اندیشمندان دکتر زهره مطیعی در مقاله ای با عنوان شهریاران را چه شد به بررسی روند جدایی فلسفه اخلاق از علم سیاست در غرب مدرن می پردازد بهتسلیت مدیر حوزههای علمیه به نائب رئیس مجلس
شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹ ۰۶ مدیر حوزههای علمیه در پیامی درگذشت مادر حجتالاسلام والمسلمین ابوترابیفرد نائب رئیس مجلس شورای اسلامی را تسلیت گفت به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا متن پیام تسلیت آیتالله حسینیبوشهری به شرح زیر است حضرت حجتالاسلام والنشست علمی: فاطمه زهرا(س) زمینه ساز حیات ائمه اطهار(ع)
با سخنرانی داود مهدوی زادگان برگزار می شود نشست علمی فاطمه زهرا س زمینه ساز حیات ائمه اطهار ع شناسهٔ خبر 2528890 چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۹ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست علمی همایش فاطمه زهرا س زمینه ساز حیات ائمه اطهار ع به همت پژوهشکاه علوم انسانی و مطالعاتآیتالله مکارم شیرازی: در حوزههای علمیه قرآن در حاشیه نباشد
جمعه ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱ ۳۴ آیتالله ناصر مکارم شیرازی گفت هنوز حد و شان قرآن ادا نشده است و باید در حوزهها بیش از این به مسائل قرآنی اهمیت داده شود و قرآن در حاشیه نباشد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم این مرجع تقلید پنجشنبه شب در یازدهمین همایش اساتید تفسینشست تاریخ اجتماعی و جامعهشناسی تاریخی برگزار میشود
نشست تاریخ اجتماعی و جامعهشناسی تاریخی برگزار میشود شناسهٔ خبر 2534693 چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۴ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست تاریخ اجتماعی و جامعه شناسی تاریخی واگرایی ها و همگرایی ها با حضور دکتر محمدرضا جوادی یگانه ۳۱ فروردین ماه برگزار میشود به گزارش خبرگزاعلمای اسلامی کانادا و جلوگیری از سربازگیری داعش از میان جوانان
تلاش علمای اسلامی در کانادا علمای اسلامی کانادا و جلوگیری از سربازگیری داعش از میان جوانان کمبود آموزش های صحیح دینی و عقیدتی از جانب امامان و علمای اسلامی درکشورهای غربی باعث عقب افتادگی این جوانان از آموزه های صحیح اسلامی و درغلتیدن در آغوش گروه های تکفیری شده است به گمیرکتولی: درسهای تفسیر علوم قرآن در حوزههای علمیه 70 درصد افزایش یافته است
پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۶ دبیر مجمع عالی تفسیر قرآن حوزه علمیه قم از افزایش 70 درصدی درسهای تفسیر علوم قرآن حوزههای علمیه خبر داد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم حجت الاسلام والمسلمین سیدمرتضی میرکتولی چهارشنبه شب در یازدهمین همایش اساتید تفسیسومین همایش جامعهشناسی هنر ایران برگزار میشود
سومین همایش جامعهشناسی هنر ایران برگزار میشود شناسهٔ خبر 2533848 سهشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۵۰ دین و اندیشه > اندیشکده ها معاونت آموزشی و پژوهشی خانه هنرمندان ایران سومین همایش جامعه شناسی هنر ایران را یکشنبه ۳۰ فروردین برگزار میکند به گزارش خبرگزاری مهر جامعه شناسی هحوزه علمیه در سیاستگذاری آموزش و پرورش حضور پیدا کند
حجت الاسلام ذوعلم در گفتگو با مهر حوزه علمیه در سیاستگذاری آموزش و پرورش حضور پیدا کند شناسهٔ خبر 2530864 شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۸ ۳۰ دین و اندیشه > اندیشمندان حجت الاسلام ذوعلم گفت اگر حوزه علمیه در مدیریت آموزشی برنامهریزی درسی و آموزشی و سیاستگذاری آموزش و پرورش حضکنفرانس ملی دانشجویی جامعهشناسی توسعه برگزار میشود
کنفرانس ملی دانشجویی جامعهشناسی توسعه برگزار میشود شناسهٔ خبر 2536718 شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴ ۵۳ دین و اندیشه > اندیشکده ها کنفرانس ملی دانشجویی جامعهشناسی توسعه به همت انجمن جامعهشناسی ایران در مشهد برگزار میشود به گزارش خبرگزاری مهر کنفرانس ملی دانشجویی جامعه شناسی-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها