تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):چه چيز مانع مى شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812788662




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ضعف احاديث مهدويت و پاسخ به آن (قسمت اول)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ضعف احاديث مهدويت و پاسخ به آن (قسمت اول)
ضعف احاديث مهدويت و پاسخ به آن (قسمت اول) منکران مهدويت بعد از آنکه خود را در برابر دسته هايي از روايات در رابطه ي با ظهور حضرت ديدند درصدد برآمدند که موضع و موقفي صريح در برابر آنها داشته باشند، آنان راهي جز اين ندارند که مجموعه ي اين احاديث را انکار کرده و با ادله ي سست و واهي خود آنها را ردّ نمايند. اينک به برخي از توجهات آنها اشاره کرده آن گاه به جواب تفصيلي مي پردازيم:کلمات مخالفين:1- ابن خلدون مي گويد: «مشهور بين کافه ي اهل اسلام در گذر زمان ها آن است که به طور حتم و قطعي مردي از اهل بيت عليهم السلام در آخرالزمان ظهور خواهد کرد که دين را تأييد کرده و اقامه ي عدل خواهد نمود. مسلمانان او را متابعت نموده و بر مالک اسلامي استيلا پيدا خواهد کرد. اسم او مهدي است... آنان در اين زمينه به احاديثي استدلال مي کنند که امامان حديث در کتب خود ذکر کرده اند، و منکرين نيز در رابطه ي با آنها سخن گفته اند... ولي معروف نزد اهل حديث اين است که جرح مقدم بر تعديل است، و لذا هرگاه طعني در برخي از رجال سندها بياييم مثل غفلت يا سوء رأي، به طور حتم اين ها به صحت حديث سرايت کرده و آن را سست مي نمايد...»(1)او نيز بعد از عرضه کردن برخي از احاديث وارده در موضوع مهدويت و تضعيف آنها مي گويند: «اين جمله از احاديثي است که امامان حديث در شأن مهدي و خروج او در آخرالزمان نقل کرده اند، و اينها همان گونه که مشاهده مي کنيد به استثناي کمي يا کمتر از کمي از تضعيف خلاصي نمي يابند.»(2)عده اي ديگر از علماي اهل سنت همين خط را ادامه داده و در صدد تضعيف احاديث مهدويت برآمده اند که از جمله ي آنها يکي از شيوخ ازهر «سعد محمد حسن» است. او در اين باره مي گويد: «علما و نقادين حديث اين مجموعه از احاديث را به طور وسيع به نقد کشيده و ابطال کرده اند، از جمله ي آنها که به شدت با اين روايات برخورد کرده «ابن خلدون» است».(3)«محمد ابوزهره» نيز در کتاب «الامام الصادق عليه السلام» مي گويد: «علماي اهل سنت در سندهاي رواياتي که سخن از مهدي به ميان آورده بحث نموده و در آنها خدشه وارد کرده اند. و لذا مي گوييم: اين مسأله عقيدتي که نزد اهل سنت ثابت باشد نيست».(4)«محمد فريد وجدي» نيز بعد از نقل پانزده روايت در رابطه ي با حضرت مهدي عليه السلام مي گويد: «بسياري از امامان در حديث، احاديث مهدي را تضعيف نموده اند و معتقدند که اين گونه احاديث قابل نظر و تأمل نيست، و ما آن ها را به صورت دسته جمعي نقل نموده ايم تا در نظر هر شخص محققي اين موضوع باشد، و هرگز برخي از غاليان آنها را گمراه نسازند».(5)«احمد امين مصري» همين خط فکري را دنبال کرده و از کلام «ابن خلدون» اظهار رضايت کرده است.(6)«شيخ جبهان» در «تبديل الظلام» نيز گمان کرده که احاديث ظهور مهدي عليه السلام در کتاب هاي اهل سنت همگي باطل اند، و کتب جرح و تعديل بر صحت آنچه او ادعا کرده گواهي داده است.(7)«شيخ سائح ليبيايي» در کتاب «تراثنا و موازين النقد» مي گويد:«ابن خلدون اين احاديث را نقد کرده و حديث به حديث آن ها را تضعيف نموده است.»(8)نقد کلمات مخالفين:از آنجا که تکيه گاه کلام مخالفين بر سخن ابن خلدون است، لذا در نقد کلمات مخالفين به سخن او پرداخته و در نتيجه تمام سخنان آن ها را ابطال خواهيم کرد.1- ابن خلدون هنگامي که اسامي کساني که احاديث مهدي عليه السلام را ذکر مي کنند، برمي شمارد استقصا نکرده و بسياري از آنان را نام نمي برد، کساني که سابق بر او يا معاصر با او بوده و احاديث را نقل کرده اند. ما در فصلي جداگانه آن ها را نام خواهيم برد.2- و نيز هنگامي که اسامي صحابه اي که احاديث مهدويت را نقل کرده اند نام مي برد به تعداد کمي از آن ها اشاره مي کند در حالي که ناقلين اين نوع احاديث از اصحاب بيشتر از آنانند که ايشان نام برده است. «شيخ عبداامحسن بن حمد العباد» در گفتاري در اين زمينه اسامي (26) نفر از صحابه را ذکر کرده است.(9)3- همو مي گويد: «ابن خلدون شخصي مورخ است نه فردي از رجال حديث، لذا به تصحيح يا تضعيف او توجهي نمي شود، اعتماد در اين زمينه به امثال بيهقي، عقيلي، خطابي، ذهبي، ابن تيميه، ابن قيم، و ديگران از اهل روايت و درايت است. کساني که قايل به صحت بسياري از احاديث حضرت مهدي عليه السلام بوده اند. کساني که در اين زمينه به ابن خلدون رجوع کرده اند همانند کساني هستند که قصد جوي آب کرده و درياهاي جوشان و خروشان را رها نموده اند. عملکرد ابن خلدون در اين زمينه همانند شخصي ناشي در طبّ است که با تمام طبيبان به مخالفت پرداخته است».(10)4- اين که ابن خلدون مي گويد: جرح مقدم بر تعديل است نزد اهل سنت عمومين ندارد، زيرا منشأهاي جرح نزد آنان متفاوت و مختلف است، برخي با کمترين جهت راويان را تضعيف مي کنند، و لذا دانشمندان علوم حديث شرط کرده اند که علت جرح و طعن بايد تفسير شود که به چه جهتي بوده است.خطيب بغدادي بعد از آنکه نمونه هايي از تضعيفات را ذکر مي کند که قابل اعتماد نيست، مي گويد: «اين که جارح مي گويد: فلان شخص ثقه نسيت، احتمال دارد که از همين قبيل باشد، لذا بايد سبب جرح تفسير گردد».(11)«قاضي سبکي» مي گويد: «برحذر باش از اين که قاعده ي «الجرح مقدم علي التعديل» را به اطلاق و عموم حمل کني، بلکه صواب آن است که هر کس امامت و عدالت او به اثبات رسيده و مدح کنندگان آن زياد و جرح کنندگان او قليل اند، و قرينه اي بر سبب جرح او از قبيل تعصب مذهبي يا جهات ديگر نباشد هرگز التفات به جرح و طعن او نمي شود...»(12)«ابن حجر عسقلاني» مي گويد: «اين که به طور مطلق جماعتي از علما مي گويند: (جرح مقدم بر تعديل است) حرفل صحيحي نيست، بلکه اين حرف در صورتي قابل قبول است که از کسي عارف به اسباب جرح باشد بيان شده باشد؛ زيرا در غير اين صورت، هرگز به کسي که عدالتش ثابت شده جرح تفسير نشده ضرري نمي رساند. و اگر جرح از شخصي وارد شده باشد که هيچ آگاهي به اسباب آن ندارد اصلاً هيچ اعتباري بر آن نيست...»(13)همين مضمون نيز از نووي، سخاوي، سيوطي، سندي و ديگران وارد شده است.(14)«دکتر عبدالحکيم بستوي» مي گويد: «حتي در صورتي که جرح در رواياتي به اثبات برسد، هر جرحي روايت را از اعتبار ساقط نمي کند، بلکه برخي از جرح ها است که شديد و مستلزم ترک روايات است، و برخي تا به اين حد نيست، بلکه رواي متصف به جرح يا غير خود از کساني که داراي اعتبارند تقويت شده و روايتش قابل احتجاج است».(15)به همين جهت است که بسياري از علماي اهل سنت درصدد ردّ و تضعيف ابن خلدون برآمده و از اشکالات او جواب داده اند که از آن جمله مي توان از اشخاصي همانند: علامه صديق حسن خان در کتاب «الاذاعه لما کان و ما يکون بين يدي الساعه» شيخ محدث شمس الحق عظيم آبادي در «عون المعبود»، علامه عبدالرحمن مبارکفوري در «تحفه الاحوذي»، شيخ محدث احمد شاکر در حواشي خود بر «مسند احمد بن حنبل»،شيخ عبدالله بن محمد صديق در «ابراز الوهم المکنون» و ناصرالدين الباني در «تخريح احاديث فضائل شام و دمشق» نام برد.(16)دکتر بستوي نيز مي گويد: «ابن خلدون احاديث وارده در مورد امام مهدي عليه السلام را احصا نکرده است، تنها جزء کمي از آنها را ذکر کرده، و هنگام تضعيف آنها نيز چاره اي جز آن نديده که به صحت سند برخي ازآنها اعتراف کند... آيا همين مقدار اسناد صحيح قابل استدلال نيست؟آن گاه بستوي (46) روايت با سند صحيح و حسن در باب قضيه ي مهدويت ذکر مي کند.»(17)«عظيم آبادي» نيز در »عون المعبود» مي گويد: «امام مورخ عبدالرحمن ابن خلدون در تاريخ خود در تضعيف احاديث مهدي مبالغه کرده و به صواب نرفته بلکه خطا کرده است».(18)«شيخ محمد حبيب الله شنقيطي» نيز در کتاب خود «الجواب المقنع المحرر في اخبار عيسي و المهدي المنتظر» بر ابن خلدون به جهت تضعيف احاديث مهدي ايراد گرفته است.(19)«علامه احمد محمد شاکر» بعد از آن که برخي از احاديث وارده در شأن امام مهدي عليه السلام را در تحقيق خود بر کتاب «مسند احمد» تصحيح کرده، شديداً بر ابن خلدون به جهت تضعيف احاديث مهدويت حمله کرده است و مي گويد:«ابن خلدون از اموي که علم آور نيست پيروي کرده و دست به کاري زده که اهليت آن را نداشته است. او کسي است که اوقات خود را مشغول به سياست و امور دولتي نموده، و خدمت گذار ملوک و اميران بوده است، لذا گمان کرده که قضيه ي مهدي يک عقيده ي شيعي است يا اين که نفسش او را به توهم انداخته است. ابن خلدون به طور صحيح کلام محدثين را نفهميده است که مي گويد: «جرح مقدم بر تعديل» است، و اگر بر اقوال و فقه آنان مطلع مي گشت هرگز چنين حرفهايي را نمي زد. گويا چيزي در اين زمينه خوانده و دانسته ولي به جهت غلبه ي رأي سياسي در عصرش دست به تضعيف احاديث مهدي زده است.»(20)«شيخ محمد مغربي» نيز مي گويد: «برخي به تقليد از ابن خلدون درصدد طعن بر احاديث خروج مهدي آخرالزمان برآمده و آنها را باطل دانسته اند، در حالي که ابن خلدون در مذهب خود فقيه نبوده تا چه رسد به آنکه محدث باشد، و تا چه رسد به اين که مصحح احاديث باشد... از جمله غلط هاي فاحش که در بسياري از خواص مردم پيدا شده تا چه رسد به عوام آن ها، قضاوت کردن بر کل است به حکم بعض، او به جهت ضعف برخي از اسناد روايات، تمام آن ها را از خرافات رافضه و دسائس آنها دانسته است...»(21)«شيخ محمد جعفر کتاني» مي نويسد: «اگر خوف طولاني شدن نبود در اينجا بخشي از احاديث مهدي عليه السلام را ذکر مي کردم؛ زيرا مشاهده نمودم که عده اي از مردم در امر مهدي تشکيک کرده اند و مي گويند: آيا احاديث مهدي قطعي است يا خير؟ بسياري از آنان به کلام ابن خلدون اعتماد کرده اند، با آنکه او اهل اين کار نبوده است. حقّ آن است که در هر فني رجوع به متخصصين آن شود...»(22)«شيخ محمود بن عبدالله تويجري» مي نويسد: «وسيله اي که ابن خلدون با آن احاديث مهدي را قربال کرده پارگي زيادي داشته و هيچگاه مضبوط و محکم نبوده است، لذا بسياري از احاديث صحيح و حسن که در باب مهدي وارد شده از قربال او خارج شده و تنها عدد قليلي در آن باقي مانده است.(23)پي نوشت : 1- تاريخ ابن خلدون، ج1، ص311-312.2- همان، ص322.3- المهديه في الاسلام، ص69.4- الامام الصادق عليه السلام، ص239.5- دائر المعارف القرن العشرين، ج10، ص481.6- المهدي و المهدويه، ص108.7- تبديد الظلام، ص479-480.8-تراثنا و موازين النقد، ص187.9- عقيده اهل السنه و الأثر في المهدي المنتظر، ص128.10- همان، الامام المهدي عند اهل السنه، ج2، ص449.11- الکفايه في علم الروايه، ص139.12- طبقات الشافعيه، ج4، ص188.13- نخبه الفکر ابن حجر، ص 232.14- الرفع و التکميل، ص58.15- المهدي المنتظر في الاحاديث الصحيحه، ص364-365.16- الاذاعه، ص162، عون المعبد، ج11، ص243، تحفه الاحوذي، ج6، ص401، مسند احمد، ج5، ص197، الامام المهدي عند اهل السنه، ج2، ص251، فضائل الشام و دمشق، ص100.17- المهدي المنتظر في الاحاديث الصحيحه، ص366.18- عون المعبود، ج11، ص243.19- فتح المنعم، ج1، ص331.20- مسند احمد، ج5، ص197.21- سيد البشر يتحدث عن المهدي المنتظر، ص58 و59.22- نظم المتناثر في الحديث المتواتر، ص 228.23- الاحتجاج بالاثر، ص202.منبع: کتاب دفاع از مهدويت/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن