تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خدا را خالصانه ياد كنيد تا بهترين زندگى را داشته باشيد و با آن راه نجات و رستگارى را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806337187




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرهنگ عاشورا(3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرهنگ عاشورا(3)
فرهنگ عاشورا(3) نويسنده: حجت الاسلام جواد محدثی اسارت دستگير كردن،افرادى از لشكر مخالف يا افراد عادى را در جنگها بعنوان‏«اسير»گرفتن و برده ساختن.در جنگهاى صدر اسلام نيز گروهى از كفار،اسير گرفته مى‏شدند، يابعضى از مسلمانان به اسارت مشركين در مى‏آمدند.در حادثه كربلا،اين فاجعه كه اهل بيت امام حسين‏«ع‏»را پس از عاشورا اسير گرفته وشهر به شهر گرداندند[1] و در كوفه و شام به نمايش گذاشتند،نقض آشكار قوانين اسلام‏بود،چرا كه هم اسير گرفتن مسلمان صحيح نيست و هم اسير كردن زن مسلمان.آنگونه‏كه على‏«ع‏»نيز در جنگ جمل،اسير كردن را روانشمرد و عايشه را همراه عده‏اى زن‏به شهر خودش باز گرداند. البته بسر بن ارطاة به دستور معاويه بر يمن حمله كرد و زنان‏مسلمان را به اسارت گرفت.به اسيرى بردن عترت پيامبر در دوره حكومت اموى،اهانت‏به مقدسات دين بود،تا آنجا كه در دربار شام،يكى از شاميان از يزيد مى‏خواست كه‏فاطمه دختر سيد الشهدا را بعنوان كنيز،به او ببخشد!كه با اخطار حضرت زينب رو به رو شد.[2]گر چه يزيد،اهل بيت امام حسين‏«ع‏»را براى ترساندن مردم ديگر اسير كرد و شهر به‏شهر با خفت و خوارى گرداند،ولى اين دودمان عزت و آزادگى،از«اسارت‏»هم بعنوان‏سلاحى در مبارزه با باطل و افشاى چهره دشمن استفاده كردند و با خطبه‏ها و سخنرانيهاى‏بيدارگرشان حيله دشمن را نقش بر آب كردند.خطابه‏هاى زينب كبرى و امام سجاد«ع‏»ودختر امام حسين‏«ع‏»در كوفه و شام،نمونه‏اى از«مبارزه در اسارت‏»بود.حضرت زينب،حتى در مجلس يزيد و پيش روى او به اين اسير گرفتن و عمل ظالمانه و خارج از دين اواعتراض كرد:«اظننت‏يا يزيد حيث اخذت علينا اقطار الارض و آفاق السماء،فاصبحنانساق كما تساق الاسارى ان بنا على الله هوانا...امن العدل يابن الطلقاء تخديرك حرائرك‏و امائك و سوقك بنات رسول الله سبايا قد هتكت‏ستورهن و ابديت وجوههن تحدوبهن‏الاعداء من بلد الى بلد و يستشرفهن اهل المناهل و المعاقل...»[3]مى‏توان گفت امام حسين‏«ع‏»با تدبير و حسابگرى دقيق،زنان و فرزندان را همراه خودبه كربلا برد،تا راوى رنجها و گزارشگر صحنه‏هاى عاشورا و پيام رسان خون شهيدان‏باشند و سلطه يزيدى نتواند بر آن جنايت عظيم،پرده بكشد يا قضايا را به گونه‏اى وانمودكند.از اين رو،وقتى ابن عباس به سيد الشهدا گفت چرا زنان و كودكان را به عراق مى‏برى،پاسخ داد:«قد شاء الله ان يراهن سبايا...»[4]خدا خواسته كه آنان را اسير ببيند.اين اشاره به‏همان برنامه حساب شده است.به گفته مرحوم كاشف الغطاء:اگر حسين و فرزندان اوكشته مى‏شدند،ولى آن سخنرانيها و افشاگريهاى اهل بيت در آن موقعيتهاى حساس نبود،آن آثار و اهدافى كه امام حسين در واژگون ساختن حكومت‏يزيدى داشت محقق نمى‏شد.[5]اسارت اهل بيت با آن وضع رقت بار،عواطف مردم را به نفع جبهه حق و به زيان‏حكومت‏يزيد برانگيخت و سخنان زينب و سجاد«ع‏»در طول اسارت،لذت پيروزى‏نظامى را در ذائقه يزيد و ابن زياد،چون زهر، تلخ ساخت و جلوى تحريف تاريخ راگرفت و به بازماندگان و خانواده‏هاى شهدا درس داد كه شهيدان با خونشان و بازماندگان‏با رساندن پيام خون،بايد حق را يارى كنند،شهيدان كارى حسينى كنند و ماندگان،كارى‏زينبى!اسارت،هرگز به معناى تسليم شدن و انگيزه و هدف را فراموش كردن نيست.آزادگان سرافراز دفاع مقدس در ايران نيز،در اسارتگاههاى عراق،ادامه دهنده جهادرزمندگان بودند و صبر و استقامتشان را از كاروان اسراى اهل بيت آموخته بودند.زينب‏«ع‏»قافله سالار كاروان اسارت بود و مردانه و صبورانه،آن دوران تلخ را به پايان رساند.ما وارث شهادت و ايثاريمبنيانگذار عزت و آزادىما شور پر شراره ايمانيمآنجا كه نيست جرات فريادىدر بطن اين اسارت ما خفته استآزادى تمام گرفتارانمرگ پر افتخار پدرهامانسرمايه حيات هدفدارانرفتيم پيشواز اسارتهاتا كاخهاى ظلم براندازيمتا در زمان قحطى حق جويانآبى به آسياب حق اندازيمما رهسپار شهر خموشانيمشهرى كه سايه‏بان زده از وحشتشايد به تازيانه يك فريادبيدارشان كنيم،از اين غفلتدر كوفه و دمشق به پاسازيمطوفانى از وزيدن صرصرهاهر جا كه شهر خفته و تاريكى استروشن كنيم جلوه اخگرها[6]اوصاف سيد الشهدا«ع‏لیه السلام»در اوصاف،القاب و عناوينى كه نسبت به حسين بن على‏«ع‏»به كار رفته،بخصوص‏آنچه در زيارتنامه‏هاى آن حضرت ديده مى‏شود،يك جهان مطلب است.همه،نشان‏دهنده مقام والا و جايگاه رفيع او نزد خدا و رسول و ائمه است.برخى از اين اوصاف،كه‏از يك نگاه اجمالى و گذرا به زيارتنامه‏هاى‏«مفاتيح الجنان‏»بر مى‏آيد،چنين است:امام،شهيد،رشيد،مظلوم،مقتول،مخذول،مهتضم،مجاهد،عابد،ذائد،قتيل العبرات،اسير الكربات،صريع العبرة الساكبة،قتيل الكفره،طريح الفجره،قتيل الله،ثار الله،حجة الله،باب الله، خالصة الله،ولى الله،صفى الله،حبيب الله،سفير الله،امين الله،عبد الله،وتر الله،الدليل على الله، الداعى الى الله،عيبة علم الله،موضع سر الله،نور،ثائر،طيب،صديق،طهر،طاهر،مطهر،عمود دين،دليل عالم،شريك قرآن،وصى مبلغ،سبط منتجب،سفينه نجات،خامس اصحاب كساء، سبط الرسول،سيد شباب اهل الجنة،قتيل الظماء،غريب الغرباء،باب المقام،باب حكمة رب العالمين،شاهد،وارث،وتر الموتور،خازن الكتاب المسطور،وارث التوراة و الانجيل و الزبور، سيد الشهدا،و...بسيارى از القاب و اوصاف ديگر.[7]در سخنرانيهاى آن حضرت نيز نمونه‏هايى وجود دارد كه اوصاف و ويژگيهاى خود رابر مى‏شمارد،از جمله خطبه‏اى كه روز عاشورا خطاب به كوفيان ايراد كرد و خصوصيات‏خود را بيان كرد،كه در بخشى از آن است:«اما بعد، فانسبونى فانظروا من انا؟ثم ارجعواالى انفسكم و عاتبوها،فانظروا هل يحل لكم قتلى و انتهاك حرمتى؟الست ابن بنت نبيكم وابن وصيه و ابن عمه...»[8]اهداف نهضت عاشورامقصود از«هدف‏»امام حسين‏«ع‏»در حادثه كربلا،چيزى است كه آن حضرت براى‏دست‏يافتن به آنها يا تحقق آنها هر چند در زمانهاى بعد،دست به آن قيام زد و در اين راه،شهيد شد. فهرستى از اين اهداف مقدس به اين صورت است:1-زنده كردن اسلام‏2-آگاه ساختن مسلمانان و افشاى ماهيت واقعى امويان‏3-احياى سنت نبوى و سيره علوى‏4-اصلاح جامعه و به حركت در آوردن امت‏5-از بين بردن سلطه استبدادى بنى اميه بر جهان اسلام‏6-آزاد سازى اراده ملت از محكوميت‏سلطه و زور7-حاكم ساختن حق و نيرو بخشيدن به حق پرستان‏8-تامين قسط و عدل اجتماعى و اجراى قانون شرع‏9-از بين بردن بدعتها و كجرويها10-تاسيس يك مكتب عالى تربيتى و شخصيت بخشيدن به جامعه‏اين هدفها،هم در انديشه و عمل سيد الشهدا،جلوه‏گر بود،هم در ياران و سربازانش.از جمله سخنان امام حسين‏«ع‏»كه گوياى اهداف اوست،عبارت است از:«...انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى،اريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكرو اسير لبسيرة جدى و ابى على بن ابى طالب‏».[9]و در نامه خود به بزرگان بصره نوشت:«...انا ادعوكم الى كتاب الله و سنة نبيه،فان‏السنة قد اميتت و البدعة قد احييت فان تسمعوا قولى اهدكم سبيل الرشاد».[10]و در نامه‏اى كه همراه مسلم بن عقيل به كوفيان نوشت،رسالت امامت را اينگونه ترسيم‏فرمود:«...فلعمرى ما الامام الا العامل بالكتاب و الاخذ بالقسط و الدائن بالحق و الحابس‏نفسه على ذات الله،و السلام‏».[122]و در كربلا به ياران خويش فرمود:«الا ترون الى الحق لا يعمل به والى الباطل لا يتناهى‏عنه،ليرغب المؤمن فى لقاء الله،فانى لا ارى الموت الا سعادة و الحياة مع الظالمين الابرما».[11]از حسين اكتفا به نام حسيننبود در خور مقام حسينبلكه يابد كه خلق دريابندعلت اصلى قيام حسينكشته شد زير بار ظلم نرفتبه به از قدرت تمام حسينبهر احياى دين شهادت يافتزنده شد نام دين زنام حسين[12]ايثاراز بارزترين مفاهيم و درسهاى عاشورا،«ايثار»است.ايثار يعنى فداكارى و ديگرى رابر خود مقدم داشتن و جان و مال خود را فداى چيزى برتر از خويش كردن.در كربلا،فداكردن جان در راه دين،فدا كردن خود در راه امام حسين‏«ع‏»،به خاطر حسين،تشنه جان‏دادن و...ديده مى‏شود.امام حسين‏«ع‏»جان خود را فداى دين مى‏كند،اصحاب او،تازنده‏اند،نمى‏گذارند كسى از بنى هاشم به ميدان رود،تا بنى هاشم زنده‏اند،آسيبى به‏حسين‏«ع‏»نمى‏رسد.شب عاشورا كه امام،بيعت را از آنان بر مى‏دارد كه جان خويش رانجات دهند،يكايك برخاسته،اعلام فداكارى مى‏كنند و مى‏گويند:زندگى پس از تو رانمى‏خواهيم و خود را فداى تو مى‏كنيم.[13] وقتى مسلم بن عوسجه بر زمين مى‏افتد،درآخرين لحظات به حبيب بن مظاهر وصيت مى‏كند كه تا زنده‏اى مبادا دست از يارى حسين‏بردارى،جانت را فداى او كن.[14] برخى از ياران امام حسين،هنگام نماز ظهر،جان خويش‏را سپر تيرهاى دشمن مى‏كنند و امام نماز مى‏خواند. عباس‏«ع‏»بالب تشنه وارد فرات‏مى‏شود و چون مى‏خواهد آب بنوشد،ياد لبهاى تشنه حسين و اطفال افتاده،آب‏نمى‏نوشد و به خويش نهيب مى‏زند كه آيا آب بنوشى،در حالى كه حسين‏«ع‏»تشنه و درآستانه مرگ است؟[15]آب،شرمنده ايثار علمدار تو شد كه چرا تشنه از او اينهمه بى تاب گذشت[16]زينب،براى نجات جان امام سجاد«ع‏»،خويش را به خيمه آتشگرفته مى‏زند.وقتى هم‏كه در مجلس يزيد،فرمان مى‏دهند كه امام سجاد«ع‏»را بكشند،زينب جان خويش را سپربلا قرار مى‏دهد و دهها صحنه ديگر كه هر كدام زيباتر از ديگرى الفباى ايثار را به آزادگان‏مى‏آموزد. اين كه كسى حاضر باشد جان خويش را فداى جان ديگرى و فداى مكتب كند،نشانه ايمان والا به آخرت و بهشت و پاداش الهى است.امام حسين نيز در آغاز حركت به‏كربلا،فرمود هر كه آماده است جان خويش را در راه ما نثار و ايثار كند،با ما حركت كند:«من كان باذلا فينا مهجته...فليرحل معنا...».[17] همين فرهنگ بود كه نوجوانى چون‏حضرت قاسم را وامى‏داشت كه روز عاشورا خطاب به امام حسين‏«ع‏»بگويد:«روحى‏لروحك الفداء و نفسى لنفسك الوقاء»[18] جانم فداى جانت.در زيارت عاشورا نيز به‏صفت ايثار ياران حسين‏«ع‏»تصريح شده است:«الذين بذلوا مهجهم دون الحسين‏عليه السلام‏»[19] آنان كه از جان و خون خويش در راه حسين‏«ع‏»گذشتند.پي نوشت : 1- بحار الانوار،ج 45،ص 58.2- تاريخ طبرى(چاپ قاهره)،ج 4،ص 353.3- مقتل الحسين،مقرم،ص 462.4- حياة الامام الحسين،ج 2،ص 297.5- همان،ص 298.6- قبله اين قبيله(از مؤلف)،ص 96.7- بحار الانوار،ج 45،ص 6.8- حياة الامام الحسين بن على،ج 2،ص 264.9- همان،ص 322.10- همان،ص 340.11- حياة الامام الحسين بن على،ج 3،ص 98.12- حسين،پيشواى انسانها،ص 53.13- موسوعة كلمات الامام الحسين،ص 100.14- بحار الانوار،ج 45،ص 20.15- همان،ص 41.16- نصر الله مردانى.17- بحار الانوار،ج 44،ص 366.18- موسوعة كلمات الامام الحسين،ص 467.19- بحار الانوار،ج 98،ص 293 و 296،مفاتيح الجنان،زيارت عاشورا.منبع: فرهنگ عاشورا
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن