تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):قلب‏هاى ما جايگاه خواسته ‏هاى الهى است؛ هرگاه او بخواهد ما نيز مى‏&...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798406908




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسي رونوشت‏هاي وزارت معارف و اوقاف از اصل وقف ‏نامه‏ها


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي رونوشت‏هاي وزارت معارف و اوقاف از اصل وقف ‏نامه‏ها
بررسي رونوشت‏هاي وزارت معارف و اوقاف از اصل وقف ‏نامه‏ها نويسنده: اميد رضايي مقدمهبا تشکر از جناب آقاي عبدالرحيم علائي مدير کل دفتر اسناد و شناسايي موقوفات سازمان اوقاف و امور خيريهشناخت اسناد از ضروريات کار با اسناد است. روشن است که همه‏ي اسناد از نظر محتوا و ظاهر شبيه به هم نيستند؛ به عنوان مثال شيوه‏ي تهيه اسناد وقف و خاصه وقف‏نامه که از جمله اسناد شرعي است، با اسناد و مکاتبات ديواني تفاوت کلي دارد. همچنان که پژوهشگر مسائل حکومتي بايد شناخت کافي از چگونگي اسناد ديواني و مکاتبات، داشته باشد، پژوهشگر اجتماعي - ديني نيز در هنگام استفاده از اسناد غني وقف، بايد چنين اسنادي را بشناسد. البته اين بدان معني نيست که چنين پژوهشگري بايد سندشناس حرفه‏اي باشد هم چنانکه سکه‏شناس و نسب‏شناس و خط شناس و کتيبه‏خوان حرفه‏اي و...؛ چرا که او در مواجهه با سند، پس از اطمينان از درستي ابزار است که دست به کار گزينش و تفسير متن مي‏شود. لازم است پيش از ادامه‏ي مطلب، هدف از تبيين آن مطرح شود:1. شمار قابل توجهي رونوشت اسناد وقف کشور - مربوط به وزارت معارف و اوقاف - در بايگاني دفتر کل اسناد و شناسايي موقوفات سازمان اوقاف وجود دارد که اداره‏ي کل اوقاف در همان دهه‏هاي نخست تصويب قانون وظايف اوقاف، موظف به تهيه‏ي آن شده بوده است.2. تاکنون هيچ پژوهشي درباره‏ي سندشناسي وقف ايران، از جمله پژوهشي که نشان دهنده‏ي وجود يا عدم شباهت رونوشت اين اسناد با اصل باشد صورت نگرفته است.3. معدود پژوهشگران وقف ايران، خاصه فرنگيان، در مورد اعتبار اين رونوشت‏ها ابراز ترديد مي‏کنند.پس از مراجعه به بايگاني اسناد سازمان اوقاف و امور خيريه، 150 پرونده‏ي مادر از اسناد وقف استان تهران، سلسله‏وار بررسي شد که تنها در 8 پرونده اصل وقف‏نامه و رونوشت وزارت معارف و اوقاف هر دو موجود بود. اين 8 پرونده حاوي نه فقره اصل وقف‏نامه و رونوشت بود. جز يک مورد که در اداره‏ي تحقيق تهيه شده، بقيه‏ي اين اسناد در دفتر اوقاف اداره‏ي کل اوقاف نسخه‏برداري شده است. پس از بررسي مقدماتي معلوم شد که اسناد مذکور مربوط به اصناف و طبقات و سالهاي مختلف است و در حد فاصل 16 سال تهيه شده‏اند که به ترتيب تاريخ نسخه يا رونوشت‏برداري از اين قرارند:1. واقف: حاج محمدابراهيم تاجر تنباکوفروش اصفهاني؛ تاريخ تحرير سند: 1266 ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1331 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 69؛ (1)2. واقف: حاج ميرزا محمود شيرازي، تاريخ تحرير سند: 1131 ه ق؛ تاريخ رونوشت: احتمالا 1331 ه ق؛ شماره‏ي پرونده 83؛3. واقف: کربلايي محمد اسماعيل بن کربلايي محمد ابراهيم؛ تاريخ تحرير: 1315 ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1336 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 88؛4. واقف: نه‏نه خانم بنت کلبعلي قاجار؛ تاريخ تحرير: 1251 ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 70؛5. واقف: محمدرحيم خان قاجار شامبياتي؛ تاريخ تحرير: 1272 ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 130-1؛6. واقف: محمدرحيم خان قاجار شامبياتي؛ تاريخ تحرير: 1279، ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 130-2؛7. واقف: ميرزا موسي وزير (به سبب گم شدن سند اصلي، توسط آقا ميرزا عيسي وزير اين سند شرعي مجددا تنظيم شده است)؛ تاريخ تحرير: 1308 ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 139؛8. واقف: منيرالسلطنه: تاريخ تحرير: 1310 ه ق؛ تاريخ رونوشت: 1343 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 34؛9. واقف: آقا ميرزا عيسي وزير سابق دارالخلافه؛ تاريخ تحرير: 1307 ه ق؛ تاريخ رونوشت؛ 1347 ه ق؛ شماره‏ي پرونده: 17؛چنان که ملاحظه مي‏شود، اولين رونوشت اين مجموعه مربوط به سه سال پس از تصويب نخستين قانون اوقاف (1328 ه ق) و آخرين رونوشت مربوط به 19 سال پس از آن است. رونوشت‏هاي اين مجموعه با اصل آنها در سه مورد ذيل تمايز ظاهري دارد:1. رونوشتها روي کاغذهايي با نشان شير و خورشيد و با عناوين وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه يا فوايد عامه و اداره‏ي کل اوقاف، نوشته شده است.2. در رونوشتها، مهرهاي نقش علما و آگاهان محلي اصل وقف‏نامه اغلب بازنويسي شده است. اين بخش از بازنويس در مورد رجال ديني اغلب از الگوي ذيل پيروي مي‏کرده‏اند: محل مهر به اضافه متن مهر؛ «محل مهر مرحوم حجت الاسلام... طاب ثراه» يا «محل خاتم مبارک قبلةالانام... حفظه الله تعالي» به اضافه متن مهر، که گاه به سبب خوب ضرب نشدن مهر و در نتيجه خوب منتقل نشدن نقش مهر، متن قابل خواندن و بازنويسي نبوده است.3. تصديقات اداري؛ در طول تاريخ رونوشت‏برداري از مهرهاي مختلفي براي تصديق و تأييد رونوشت استفاده شده است، اما در اين مجموعه که مربوط به اداره‏ي کل اوقاف بوده است، در تصديق رونوشتها فقط سه مهر اداري ديده مي‏شود که هر سه به خط نستعليق است. دو مهر نقش مثبت دارند: يکي مهر «وزارت معارف» است که در مستطيلي به ابعاد 1 ضربدر 3ر2 سانتي‏متر جا دارد؛ و ديگري مهر: «دفتر اوقاف 1328» است که در يک بيضي به ابعاد 5ر1 ضربدر 5ر2 سانتي‏متر جا دارد. مهر ديگر که فقط در يکي از رونوشتهاي اين مجموعه ديده مي‏شود مهري است به خط نستعليق با نقش منفي با عبارت «دائره‏ي تحقيق اوقاف 1333 «که در يک بيضي به ابعاد 2 ضربدر 8ر2 سانتي‏متر جا دارد.نبايد چنين توهمي در ذهن خواننده ايجاد شود که اداره‏ي کل اوقاف اصل سند را نيز ضبط مي‏کرده است. هرگز چنين نبوده است چرا که:1. اولين ماده‏ي قانوني وظايف اوقاف، امر به «استنساخ» کرده نه گردآوري اصل يا حتي رونوشتهايي که ديگران پيش از تأسيس اداره‏ي اوقاف تهيه کرده‏اند.2. يکي از وظايف امين يا مدير اوقاف تهيه‏ي رونوشت از اسنادي بوده که مدعي به اوقاف مي‏آورده است. انبوه رونوشت‏هاي تهيه شده در دوره‏هاي مختلف اوقاف دليل ديگري بر اين نکته است.3. در ذيل رونوشتهاي اوقاف تصديقي نوشته شده مبني بر اينکه اصل نسخه به حامل آن مسترد شده است. اما چه بسا که اصل سند گم مي‏شده است. پرونده‏ي شماره‏ي 34 از اين نظر بسيار خواندني است. بر اصل سند نوشته شده است:تحت نمره‏ي 586 در دفتر ثبت موقوفات مرکزي ثبت شد. مورخه‏ي شنبه، 7 قوس 1303.حال آنکه نامه‏اي به تاريخ 15 / 1 / 62 پيوست آن است که دال بر اينکه اصل سند در لابه‏لاي مقداري اثاث خانه بوده و پس از دست به دست شدنهاي مکرر سرانجام به اوقاف تحويل شده است!4. ادارات اوقاف ايران، در دهه‏هاي گذشته و حتي امروز، درصدد گردآوري و خريد اصل برخي از وقف‏نامه‏ها از مجموعه‏داران نبوده يا شايد امکانات اين کار را نداشته است. در حال حاضر سازمان اوقاف در صورت دستيابي به اصل سند با اجازه‏ي صاحبش از آن کپي تهيه مي‏کند و بنا به همان سنت مذکور اصل به آورنده‏اش مسترد مي‏شود.ساختار تشکيلات رونوشت ‏برداريتصديقاتي که در رونوشت‏هاي نه‏گانه‏ي ياد شده وجود دارد، حاکي از اين است که هر رونوشت توسط دو نفر تهيه مي‏شده است:مقابله ‏نويسمقابله‏نويس کسي است که پس از نسخه‏برداري از اصل، رونوشت را با آن مقايسه مي‏کرده، جاافتادگيها و جاخاليها را در صورت خوانا بودن با خودنويس ديگري که رنگش اغلب با متن رونوشت متفاوت بوده تکميل مي‏کرد و يا با ذکر شماره در متن، آنها را در حاشيه‏ي سند مي‏نوشته و بر موارد تکراري يا زيادي خط مي‏کشيده و بالاخره در پايان کار در ذيل سند، تصديق يا سجل خود مبني بر مورد قبول و پسند بودن ماحصل کار را، اغلب با عبارت کليشه‏اي «مقابله شد. امضا - اسم»؛ يا «مقابله شده است. صحيح است. امضا - اسم» نشان مي‏داد.نام مقابله کنندگان رونوشت‏ها به قرار ذيل است:70 (1337 ه ق)، 88 (1336 ه ق) و 139 (1337 ه ق) توسط «عبدالحسين»؛ 69 (1331 ه ق) و 1-130 (1337 ه ق) و 130-2 (1337 ه ق) توسط «تقي»؛ 83 (1331 ه ق) توسط «اديب»؛ 17 (1347 ه ق) و 34 (1343 ه ق) هم نامشخص است.در مورد اين قسمت از تشکيلات اداره‏ي کل اوقاف نکات ذيل را بايد خاطرنشان کرد:چنان که تاريخ رونوشت پرونده‏هاي 70 و 130 و پرونده‏هاي 69 و 131 نشان مي‏دهد اين کار در يک سال بر عهده‏ي مسؤول ثابت و منفردي نبوده است.تصديق ثبت دفتر موقوفات که بر اصل پرونده‏هاي 88 (1336 ه ق) و 139 (1337 ه ق) توسط تقي نوشته شده و امضاي او نشان مي‏دهد که وي همان شخصي است که کار مقابله را نيز انجام مي‏داده و همزمان به کار ديگري در زمينه‏ي رونوشت‏برداري نيز مشغول بوده است.مطابقه ‏نويستصديق اين مسؤول عموما مفصل‏تر از تصديق قبلي و عموما همراه با امضا و مهر بيضي شکل است. او نيز عموما در ذيل رونوشت و پس از پايان کار مقابله‏نويس مي‏نوشت: «سواد مطابق با اصل است. امضا.[مهر بيضي شکل:](دفتر اوقاف 1328 (و يا: «مطابق اصل و و اصل آن به آقاي... حامل آن مسترد گرديد. تاريخ. اسم و امضا.[مهر بيضي شکل](دفتر اوقاف 1328)».رونوشت‏هاي پرونده‏هاي 69 (1331 ه ق)، 70 (1337 ه ق)، 88 (1336 ه ق)، 130-1 و 130-2 (1337 ه ق) توسط «حسين مقبل»؛ 83 (1331 ه ق)، 139 (1337 ه ق) توسط «فخرائي»؛ 17 (1347 ه ق) توسط «محمد علي دفتري» 34 (1343 ه ق) توسط «محمد اسدزاده» مورد تصديق مجدد قرار گرفته است.با توجه به چند رونوشت اداره‏ي کل اوقاف از اسناد وقف مازندران، حداقل در مورد فخرايي که اسم کامل او «ميرزا آقاخان فخرايي» است، آشکار است که همزمان با حسين مقبل در سالهاي 1330 و 1333 ه ق تصديق تطبيقي را مي‏نوشته، او نوشتن تصديق مقابله‏اي را برعهده داشته است؛ اين در حالي است که با توجه به مکاتبات موجود، ميرزا آقا فخرائي در حد فاصل سنوات 1334-1330 ه ق در اداره‏ي کل به برخي از امناي اوقاف شيوه‏ي رونوشت‏برداري را آموزش مي‏داده و پيش‏نويس‏هايي براي رئيس کل اوقاف مي‏نوشته، هم چنين رونوشت اسناد ارسالي از ادارات شهرستانها را در دفاتر مخصوصي ثبت مي‏کرده است، که مي‏تواند حاکي از وظايف متفاوت و تخصصي مطابقه‏نويس باشد. البته با توجه به حجم کلان مکاتبات ارسالي، بعيد است که سند را کاملا مي‏خوانده است، بلکه احتمالا فقط بنا به يک رسم اداري، با اين کار صحه بر کار مقابله‏نويس مي‏گذارده است.در سمت چپ و راست سربندهاي رونوشت پرونده‏هاي 130-2، 130-1، 69 و 139 که دو يا چند کاغذ به هم الصاق شده بنا به سنت با مهر، تأييد شده است.در اين مجموعه سربندهاي رونوشت‏هاي اداري، با مهر دفتر اوقاف و در يک مورد با مهر اداره‏ي کل تحقيق تأييد شده و از آنجا که در نمونه‏هاي بسيار، اين مهر با تصديق مطابقه‏نويس همراه است، احتمالا اين کار نيز پس از رونوشت‏برداري توسط او انجام مي‏شده است. با توجه به يادداشت مطابقه‏نويس بر رونوشت 130-2:توضيح آنکه اصل وقف‏نامه‏ي (130-1) مزبوره که حاکي از وقفيت يک دانگ مشاع قريه‏ي ميمون‏آباد بود و تعيين متولي و ناظر را در اين ورقه (310-2)، محول به قباله‏ي فوق (130-1) مي‏کند، قباله‏ي مزبور عبارت از وقف‏نامه‏ي ميمون‏آباد مرقوم است.[مهر:[ (اداره‏ي اوقاف 1328).به سبب تفاوت خط يادداشت‏ها با متن سند، احتمالا مطابقه‏نويس بر کل کار نظارت داشته است. پس از بررسي و مهر کردن سربندها، تاريخ رونوشت‏برداري و شماره‏ي ترتيبي دفتر موقوفات و دفتر تمبر به اصل و رونوشت افزوده مي‏شده است.سواد نويسچنان که در ابتداي اين بخش آمد، به گواهي تصديقات رونوشتها، ساختار تشکيلات رونوشت‏برداري اداره‏ي کل (اوقاف مرکز) شامل دو نفر بوده است، اما هيچ يک از اين اسناد نشان نمي‏دهند که آيا رونوشت نيز توسط يکي از اين دو تهيه مي‏شده است يا شخص ديگري اين وظيفه را به عهده داشته است.در حاشيه‏ي رونوشت پرونده‏ي 153 (جمادي‏الثاني 1330) تهران که جزو اين مجموعه‏ي نه‏گانه نيست، يادداشتي به امضاي ميرزا آقا وجود دارد نشان مي‏دهد که پيش از اينکه تصديق آن دو بر سند نوشته شود، شخصي با عنوان سوادنويس، سواد يا رونوشت را به خط خوش و همانند آن دو با خودنويس تهيه مي‏کرده است؛ بي‏آنکه نام و امضايي بر سند بنويسد:اين يک سطر که در حاشيه نوشته شده / چون سوادنويس در موقع / نوشتن سهوا انداخته بود / لذا در حاشيه الحاق شد / در اصل آن الحاق نبوده / صحيح است.[امضا:]ميرزا آقا.مقايسه‏ي اصل با رونوشت و ضوابط اداري1. از بررسي گروه اسناد گزينش شده، معلوم شد 7 رونوشت از مجموع 9 رونوشت اداري که مربوط به پرونده‏هاي شماره 130-2، 130-1، 88، 70، 34، 17 و 139 هستند در همان روزهايي تهيه شده که اصل سند براي ثبت در دفتر موقوفات، به اداره‏ي کل ارسال شده است، چرا که شکل خط و رنگ و مرکبي که تاريخ مهر ورود و نمره‏ي ورود اصل با آن نوشته شده، با شکل خط و رنگ مرکب استفاده شده در تاريخ رونوشت‏برداري و نمره‏ي انديکاتور سند يکسان است که حاکي از سرعت استنساخ است. گفتني است پس از اين مرحله چکيده‏ي سند در دفتر موقوفات ثبت مي‏شد. بر اصل اسناد پرونده‏هاي 139، 83، 70، 34 به ازاي هر سند 5 قران تمبر الصاق شده است. فقط بر اصل سند 88، ده تمبر 6 شاهي که معادل 4 قرن است الصاق شده است. چون هر دو سند پرونده‏ي 130 به دنبال هم نوشته شده‏اند و چيزي که امروز در اختيار ماست عکس آنهاست معلوم نيست که آنها هم تمبر شده‏اند يا نه؟ در اين مجموعه فقط رونوشت پرونده‏ي 69 است که تمبر شده است. گفتني است روي اصل همين سند هيچ تصديق اداري نوشته نشده، اما بالعکس، رونوشت آن داراي چند تصديق اداري و دو تمبر 3 قراني - برابر 6 - قران است. تنها پرونده‏اي که به روشني آشکار است که اصل و رونوشت آن تمبر نشده، پرونده‏ي 17 است که بر هر دو فقط تصديق اداري نوشته شده است. بر اصل سند نوشته شده:سواد اين وقف‏نامه در اداره‏ي کل اوقاف (اوقاف مرکز) مضبوط است. 1 / 5 / 1307.[امضا:]محمد علي دفتري.و بر رونوشت آن، همان شخص با همان خط و تاريخ و مهر نوشته است:سواد مطابق اصل و اصل آن به آقاي آقا شيخ حسن، حامل آن مسترد گرديد. 1 / 5 / 1307.[امضا:]محمد علي دفتري.2. گفتني است که تمبرهاي اين مجموعه همگي با مهر چهارگوش «وزارت معارف» باطل شده‏اند. ديگر آنکه با توجه به پرونده‏هاي 88، 83، 70، 69، 34 و اسناد بسيار ديگري که در اداره‏ي کل اوقاف و وزارت معارف تهيه شده‏اند، دانسته مي‏شود که مسؤولان مشخصي به نامهاي «مهدي» و «اسماعيل» پس از رونوشت‏برداري اقدام به الصاق تمبر و شماره‏گذاري در پشت سند مي‏کرده‏اند.مکاتبه‏اي در ضمن پرونده‏ي 33 تهران - که البته جزو اين مجموعه نيست - از دائره‏ي تحقيق خطاب به اداره‏ي کل اوقاف به تاريخ 22 سنبله 1303 ه ش / 1343 ه ق در دست است که حاکي از آن است که دفتر اوقاف هزينه‏ي تمبر را در صورت بضاعت، از صاحبان سند که احتمالا متوليان آن بوده‏اند، دريافت مي‏کرده و در غير اين صورت، از آن چشم‏پوشي مي‏کرده‏اند:اخيرا وقف‏نامه‏ي معتبره راجع به چهار دانگ قريه‏ي حسن / آباد و غيره واقعات در فيروزکوه که از جمله‏ي موقوفات / مرحوم ميرزا کريم خان سردار مکرم فيروزکوهي است / دائره‏ي تحقيق تحصيل نموده و براي ثبت آن به دفتر / اداره‏ي کلي اوقاف ارسال شده است. چون صاحبان / آن چند نفر علويه‏ي فقير بي‏بضاعت هستند و قادر بر / تأديه‏ي قيمت تمبر نمي‏باشند لهذا مقتضي است / دستور فرمايند که دفتر اوقاف ثبت و وجه تمبر مطالبه ننمايند.[امضا:]محمدرضا الغروي.حاشيه‏ي راست يادداشت:دفتر! در دفتر ثبت / و مطالبه وجه تمبر / ننمايند. / 23 سنبله 1303. / احمد الموسوي.گرچه متن اين يادداشت حاکي از اين است که اداره‏ي تحقيق، سند را براي تمبر کردن و ثبت نمودن در دفترموقوفات، به دفتر اوقاف اداره‏ي کل اوقاف ارسال مي‏کرده است، اما توجه به يادداشت رونوشت سند 34 چيز ديگري نشان مي‏دهد:رونوشت کتابچه‏ي وقف‏نامه است که در پنجاه و يک صفحه نوشته شده و در صفحات آن (چند کلمه‏افتادگي دارد احتمالا: که مشتمل است) بر سجلات که فوقا سواد شده است. هر صفحه منطبع به طبع دو مهر است؛ يکي مهر مرحوم حاجي ميرزا حسن مجتهد آشتياني و يکي مهر واقفه مرحوم منيرالسلطنه و در بعضي صفحات هم مهر شاهزاده کامران ميرزا اميرکبير و اين سواد 14 صفحه است. 6؟ قوس 1303. محمد صدر؟ زاده.[مهر:](اداره‏ي کل تحقيق 1333).و به همان خط و قلم بر اصل نوشته شده است:تحت نمره‏ي 586 در دفتر ثبت موقوفات مرکزي / ثبت شد. / مورخه‏ي شنبه 7 قوس 1303.اين تصديق نشان مي‏دهد که در همان سال، مسؤولي نيز در اداره‏ي تحقيق بر همان سياق همزمان با دفتر اوقاف، بر رونوشت‏برداري نظارت داشته است. دليل ديگر بر اينکه اين رونوشت در اداره‏ي تحقيق تهيه شده است، تکرار 24 بار مهر اداره‏ي تحقيق در طرفين چپ و راست متن در محل الصاق سربندهاست. اين رونوشت و اصل سند، همچنين نشان مي‏دهند که پس از رونوشت‏برداري و آن يادداشت مفصل که مي‏توان آن را در حکم يادداشت مطابقه‏نويس به شمار آورد، سربندها، مهر مي‏شده و پس از ذکر تاريخ رونوشت‏برداري، بر اساس نمره‏ي ترتيبي دفتر موقوفات، نمره‏اي به سند تخصيص مي‏يافته است.3. پشت اکثر رونوشتها از جمله تعدادي از رونوشت‏هاي اين مجموعه، توسط شخصي به نام «حسن تقوي» با خودنويس و مرکب نيلي‏رنگ، نمره‏هايي درج شده است که دلالت بر آن دارد که در سالي که تاکنون مشخص نيست، آن هم به شيوه‏اي نامشخص، برخي از اسناد وقف تهران در دفتر جديدي به نام «دفتر موقوفات تهران» شماره‏بندي و ثبت شده‏اند. چنان که بر 6 رونوشت پرونده‏هاي 69 (نمره‏ي 8)، 70 (نمره‏ي 268)، 88 (نمره‏ي 259)،130-1 (نمره‏ي 127)، 130-2 (نمره‏ي 128)، 139(نمره‏ي 113) مشاهده مي‏گردد. تنها اصل سندي که اين شماره را دارد پرونده‏ي 83 (نمره‏ي 549) است. فقط پرونده‏هاي 17 (1307 ه ش / 1347 ه ق) و 34 (1303 ه ش / 1343 ه ق) هستند که چنين شماره‏اي ندارد.گفتني است چنين يادداشتي بر دو رونوشت ديگر آرشيو سازمان نيز وجود دارد که خوشبختانه تاريخ ثبت در «دفتر موقوفات طهران» را دارند. اين دو رونوشت اگر چه در مجموعه‏ي گزينش شده‏ي اين نوشتار جاي نگرفته‏اند، اما با استناد به آنها مي‏توان يک احتمال را رد کرد، احتمال اينکه شايد اسنادي که پس از 1303 ه ش / 1343 ه ق براي انجام دادن امور اداري به دفتر اوقاف وارد مي‏شده‏اند ديگر در دفتر موقوفات تهران ثبت نمي‏شده‏اند. پرونده‏ي شماره‏ي 45، با نمره‏ي 618 در 9 / 12 / 1309 و پرونده‏ي شماره‏ي 29، با نمره‏ي 635 در 14 / 9 / 1309 توسط شخص ديگري ثبت «دفتر موقوفات طهران» شده است.4. نکته‏ي ديگر نوع تاريخ يادداشتهاي اداري است. در يادداشت اصل پرونده‏ي 70 مي‏خوانيم:تحت نمره‏ي 136 / 1306 ثبت دفتر موقوفات شد. يونت ئيل قوس 1337.در يادداشت رونوشت آن مي‏خوانيم: «تاريخ 5 قوس 1297 «.و در يادداشت اصل سند 130-2 آمده است: «تحت نمره‏ي 178 به تاريخ 26 سنبله 1337 ثبت شد».و در يادداشت پرونده‏ي 34 مي‏خوانيم:نمره‏ي 586 دفتر موقوفات مرکزي مورخه‏ي 7 قوس 1303.چنان که مشاهده مي‏شود در اين يادداشتها از دوازده برج (حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدي، دلو و حوت) و گاه‏شماري ايراني يا تاريخ هجري شمسي، همراه با تاريخ هجري قمري استفاده شده است؛ بدون اينکه حرف ه ق يا ه ش جنب آن درج شود. به طوري که ممکن است يادداشت را غلط يا مربوط به چند دهه قبل يا بعد از زمان مورد نظرش تصور کند. گفتني است با مصوبه‏ي 11 فروردين 1304 مجلس شوراي ملي (رک: گاهنامه‏ي تطبيقي سه هزار ساله، احمد بيرشک، بنياد دانشنامه‏ي بزرگ فارسي) اين مشکل برطرف شد. در سربرگهاي وزارت معارف و ادارات تابعه در دهه‏ي سي هجري قمري، براي رفع ابهام و توجه دادن نويسنده، جايي براي تاريخ شمسي و جايي براي تاريخ قمري منظور شد:به تاريخ...... برج..... 129به تاريخ...... شهر..... 1335. سجل يکي از ارکان سند است. در دو سند 130 و در عکس اصل پرونده‏ي 130-1 در محل الصاق کاغذها ذيل سه مهر عبارتي آمده که در رونوشت منعکس نشده است:=اين قباله به خط ميرزا محمد ساوجبلاغي ولد مرحوم ميرزا عليقلي نجم‏آبادي است.اين در حالي است که سجل ديگري به قلم قرمز خط زده شده و در ذيل آن با همان قلم نوشته است: «مکرر است».در حاشيه‏ي سمت راست اصل سند 130-2 سجلي است که نشان مي‏دهد سند در تهران و منزل واقف و در حضور يکي از رجال و علماي وقت تنظيم شده است، اما در رونوشت بازنويسي نشده است.به تاريخ عشر ثاني جمادي‏الاول ايت‏ئيل 1279 هجري در دارالخلافه / احقر الأنام در منزل خان معظم واقف حاضر محضر جناب قبلة الأنام سرکار حجت الاسلام آقاحاجي ملا ميرزا محمد [اندرماني] سلمه الله تعالي / بودم صيغه جاري فرمودند از قرار تفصيل در متن شاهدم.[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده الراجي امامقلي).هم چنين سجل ديگري در همين سند به قرار ذيل وجود دارد:کنت من الحاضرين في المجلس و جرت صيغة لمحضري. انا ابن صدرالدين استرآبادي.[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](صدرالدين).اين سجل در رونوشت به صورت ذيل دچار دخل و تصرف شده است:قد جرت الصيغة لدي و انا من الشاهدين.[محل مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](صدرالدين).در مورد سجلات پرونده 69 نيز چنين موردي وجود دارد. در اصل آمده است:بسم الله تعالي / اقر بالوقف بشرايطه لدي.[مهر بيضي شکل به خط نستعليق: ](عبده عبدالحسين).يا:قد اقر و اعترف جناب کهف الحاج / حاجي محمد ابراهيم علي الوقف / المرقوم المسطور جميعا / حرره محمدباقر في رجب المرجب / في سنة....[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](يا باقرالعلوم).يا:بسم الله خير الاسما/ قد اقر و اعترف جناب الحاج الواقف / علي حسب ما زبر فيه لدي الجاني / في يوم الخميس الخامس و العشرين في رجب المرجب سنة 1271.[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده الراجي ابن محمدباقر، محمد).اين سجلات به ترتيب در رونوشت چنين دچار دخل و تصرف شده‏اند:بسم الله / اقر بالوقف بشرايطه لدي.[محل مهر:](قرائت نمي‏شود.).قد اقر و اعترف الواقف بما رقم فيه. محمدباقر.[محل مهر:](محمدباقر)بسم الله تعالي / قد اقر و اعترف جناب الحاج الموفق / بالوقف علي حسب ما... لدي الجاني في يوم الخميس الخامس / عشر من رجب المرجب. / [محل مهر:](قرائت نمي‏شود.).اين در حالي است که در حاشيه‏ي رونوشت پرونده‏ي 70 در مورد يک کلمه‏ي سه حرفي به قلم قرمز نوشته است:کلمه مبتداي حد ثاني قرائت در اصل وقف‏نامچه نمي‏شد، ولي ظاهرا شبيه به «نهر» است. هم چنين در رونوشت پرونده‏ي 60 در متن سند واژه‏اي قابل خواندن نبوده است که با ذکر شماره با قلم قرمز در محل مورد نظر و با همان قلم و شماره و در حاشيه‏ي سند نوشته شده است: «قرائت نمي‏شود».به نظر مي‏رسد بيشتر به بازنويسي متن در حد واژه توجه مي‏شده است تا بازنويسي جمله‏اي سجلات.6. دو اصل سند به شماره پرونده‏هاي 69 (1266 ه ق) و 139 (1308 ه ق) از مجموعه‏ي مزبور روي متقابل نوشته شده‏اند. 69 روي پارچه‏اي به ابعاد 41 ضربدر 78 سانتي‏متر و 139 روي پارچه‏اي به ابعاد 51 ضربدر 5ر81 سانتي‏متر که در رونوشت به جنس هيچ يک از اسناد اشاره نشده است که حاکي از استفاده‏ي همزمان متقال و کاغذ براي وقف‏نامه‏نويسي است.اين مقايسه همچنين نشان داد که اصل و رونوشت در موارد ذيل نيز يکسان نيستند:1. قطع سند؛ اصل پرونده‏هاي 17 و 34 هر دو کتابچه است، اما رونوشت 17 در دو صفحه‏ي مجزا از هم، و رونوشت 34 از الصاق چهارده برگ به دنبال هم نوشته شده است.2. اندازه‏ي حروف؛ توجه به تعداد سطر و مقايسه‏ي آن در رونوشت و اصل نشان داد که در مجموعه‏ي گزينش شده به سبب اختلاف در قطع کاغذ و اندازه‏ي نوک قلم، يک پرونده که تعداد سطر اصل و رونوشت آن يکي باشد وجود ندارد. مثلا اصل سند 17 هشتاد سطر است اما رونوشت آن سي سطر است. اصل سند 130-1 سي و دو سطر و رونوشت آنپنجاه سطر است. يا اصل سند 34 حدودا 592 سطر است؛ در حالي که رونوشت آن حدودا 412 سطر است.3. نوع خط؛ نوع خط در چهار رونوشت با اصل سند فرق مي‏کند. اصل سند 34 به خط نستعليق است در حالي که رونوشت آن به شکسته نستعليق است. اصل سند 139 به خط ثلث است در حالي که رونوشت آن شکسته نستعليق است. اصل سند 88 و 130-2 به خط غير تعليم ديده‏اي نوشته شده در حالي که رونوشت آنها به شکسته نستعليق است.4. جدول‏بندي و تزيينات سند؛ رونوشتهاي اداره‏ي کل عموما بدون جدول‏بندي و تزيين مي‏باشند. اين در حالي است که درصدي از اسناد چنان‏اند. در اين مجموعه اصل اسناد 130-2، 130-1، 34، 17 و 139 آراسته بودند در حالي که در رونوشت اشاره‏اي به اين موضوع نشده است.5. رنگ مرکب؛ مقداري از اسامي و عبارات دعايي و قرآني و حديث در اصل سند 34 و 83 و 139 با مرکب قرمز و آبي نوشته شده است؛ در حالي که در رونوشت، اين قسمتها کمي درشت و خط آن تا حدودي متفاوت از متن نوشته شده است.6. شمار مهرها؛ تعداد مهر رونوشت بيش از اصل سند بود که به دليل مهرهاي اداري است که پيش از اين شرح داده شد.7. تمايز ديگر رونوشت با اصل، در مشخص نبودن شکل، خط و اندازه‏ي مهرهاي اصل سند است. در رونوشت‏ها به هيچ يک از اين خصوصيات مهر توجه نشده است.8. در رونوشت 139 صاحب چند سجل که از رجال محسوب مي‏شوند، توسط رونوشت‏نويس به صورت کامل معرفي شده‏اند. در بعضي موارد، صاحب سجل و مهر اسمش را به صورت عادي نوشته است، مثلا: «عبدالله الموسوي» در حالي که در رونوشت، پس از سجل و قبل از متن مهر نوشته شده است: «محل مهر مرحوم حجت الاسلام آقا سيد عبدالله مجتهد بهبهاني»، يا در بازنويسي اصل سجلي که بدون اسم و امضا فقط با مهر تأييد شده است، پس از سجل و قبل از متن مهر چنين نوشته شده است: «محل مهر مرحوم مغفور آقاي آقا سيد زين‏العابدين امام جمعه طهران طاب ثراه».نتيجه ‏گيريبا آنکه دقت فراواني در بازنويسي متن اسناد صورت گرفته است، به خاطر قدمت اسناد و فرسودگي آنها تفاوتهايي در اصل سند و رونوشت‏ها ملاحظه مي‏شود در تحقيقات مرتبط با شناخت رجال، تمبرشناسي، خواندن مهر، شناخت روند امور اداري که در گذشته وجود داشته، همچنين شناخت خطوط، کاغذشناسي و تزيينات اسناد، اصل و رونوشت از جهات مختلف مي‏توانند مکمل يکديگر باشند.پي نوشت : 1- طرح‏هاي مقاله برگرفته از رونوشت اين سند است.منبع: ميراث جاويدان معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 485]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن