تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):از كسانى مباش كه بى‏عمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مى‏دارند، اما خود باز ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826061912




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دعا و جايگاه آن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دعا و جايگاه آن
دعا و جايگاه آن نويسنده:غلامرضا بهرامي نيايش در بشر امري فطري است و انسان بالطبع در جستجوي خدا و معرفت الهي و در پي نيايش و راز و نياز و مناجات با اوست . نيايش ذاتا مطلوب آدمي است و يکي از بهترين روش هاي بندگي پروردگار است ،آيات و روايات فراواني نقش دعا را در زندگي بشر ترسيم مي کند ، پس لازم است که بدانيم دعا چيست و براي بشر چه ضرورتي دارد . مفهوم دعا دعا در لغت به معناي خواندن (صدا زدن) و درخواست کردن است. اين واژه اصطلاحا در مورد خواندن خدا و مسئلت از او به کار رفته است. احاديث فراواني وجود دارد که دعا را نوعي عبادت و بندگي خدا مي داند، همان گونه که در کلام امام صادق (عليه السلام) آمده است: « الُّدعاءُ هُوَ العِبادَه » (1) « دعا عبادت پروردگار است . »و در حديث ديگري در تفسير آيه ي : ( إنَّ الَّذينَ يَستکبِرونَ عَن عِبادَتي سَيَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ ) (2) « کساني که از عبادت من تکبّر ورزند به زودي با ذلّت وارد دوزخ مي شوند. » آمده است که منظور از عبادت، دعا است و بهترين عبادت نيايش است. (3) نيايش و دعا واژه اي آشنا و بيانگر رابطه ي انسان و خداست؛ از اين رو هر کس به اندازه ي درک و شناخت خود، مفهوم خاصي را از آن تلقي مي کند و بزرگان و نويسندگان تعاريف گوناگوني را در اين زمينه بيان داشته اند. علامه طباطبايي در تفسير الميزان در بيان مفهوم دعا چنين مي فرمايد: « الدعاء من العبد لربه عطف رحمته و عنايته الي نفسه » « دعاي بنده نسبت به پروردگارش ، جلب رحمت و توجه و عنايت اوست به سوي خودش. » (4) استاد محمد تقي جعفري در اين باره چنين مي گويد: « آن حالت روحي که ميان انسان و معبودش، رابطه ي انس ايجاد نموده و کشش برقرار مي سازد، نيايش ناميده مي شود. » (5) اقبال لاهوري گويد: « نيايش عمل حياتي و متعارفي است که به وسيله ي آن جزيره ي کوچک شخصيت ما وضع خود را در کل بزرگتري از حيات اکتشاف مي کند. » (6) ويليام جيمز دانشمند فرانسوي گفته است: « دعا عبارت است از مذهبي که جنبه ي عمل به خود گرفته است. » (7) و آلکسيس کارل نويسنده ي کتاب « انسان موجود ناشناخته » درباره ي دعا مي گويد: « دعا پرواز روح است به سوي خدا. » (8) بنابراين دعا و نيايش عبارت است از برقرار کردن رابطه ميان انسان و پروردگار؛ رابطه ميان موجودي بي نهايت کوچک و ضعيف (انسان) و وجودي بي نهايت بزرگ و غني ( خداوند متعال ). اگر اين رابطه ي روحي با عشق و علاقه ي عميق و با سوز و گداز همراه باشد، از آن به راز و نياز و مناجات تعبير مي شود. نيايش فطري از جمله تمايلاتي که به صورت فطري با سرشت انسان آميخته شده و ريشه ي اصلي آن در اعماق جان همه ي اقوام و ملل وجود دارد. ميل به آگاهي و معرفت از قدرت الهي است. بشر به فطرت طبيعي خود درک مي کند که در اين جهان متغير و پر تحول، نيرويي وجود دارد که همواره ثابت و تغييرناپذير است؛ قدرتي که تحولات جهان در آن اثري نمي گذارد. اين حقيقت، ذات لايزال الهي است. بشر به خواهش فطري و کشش طبيعي خود مايل است که آن حقيقت را بهتر بشناسد و نسبت به وي معرفت بيشتري پيدا کند و در مقابل آن قدرت ثابت و نامحدود سر تعظيم و بندگي فرود آورد؛ با او راز و نياز کند و مأنوس شود. قرآن شريف مي فرمايد: ( فاقم وجهک للدين حنيفا فطره الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلک الدين القيم ) (9) « به سوي آيين فطرت و دين پاک رو کن؛ به آن فطرتي که خداوند تمام بشر را با آن آفريده است؛ فطرتي که در خلقت انسان همواره ثابت است و هرگز تغيير نمي کند؛ اين است آيين استوار و تزلزل ناپذير الهي. » زراره از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيد دين حنيف چيست؟ حضرت فرمود:« فطرت ». بنابراين انسان بر حسب فطرت خود مايل است که از مبدأ عالم با خبر شود، خدا را بشناسد و با او نيايش کند و روح خود را به عالم غيب منتقل نمايد زيرا که آدمي با آن عالم بيگانه نيست، چنانکه قرآن فرموده است: ( و نفخت فيه من روحي ) ( 10) « از روح خودم در او ( انسان ) دميدم . » استاد مطهري گويد: يکي از پايدارترين و قديمي ترين تجليات روح آدمي و يکي از اصيل ترين ابعاد وجود آدمي حس نيايش و پرستش است. مطالعه ي آثار زندگي بشر نشان مي دهد که هر زمان و هر جا که بشر وجود داشته است، نيايش و پرستش هم وجود داشته است. چيزي که هست شکل کار و شخص معبود متفاوت بوده، از نظر شکل از رقص ها گرفته تا عالي ترين خضوع ها و خشوع ها و از نظر معبود از سنگ و چوب گرفته تا ذات قيوم ازلي منزه از زمان و مکان . (11) امروز دانشمندان روانشناسي به اين حقيقت پي برده اند که انسان در ماوراء شعور ظاهر خويش شعوري مخفي دارد و گويي در پس اين « من » ظاهر ، باطني نهفته است . آري اين همان شناخت فطري و طبيعي است که خداي متعال در نهاد بشر قرار داده است . به قول حافظ : در اندرون من خسته دل ندانم کيست که من خموشم و او در فغان و در غوغاستو نظيري نيشابوري نيز گويد :غير من در پس اين پرده سخن سازي هستراز در دل نتوان داشت که غمازي هستبلبلان ! گل ز گلستان به شبستان آريد که در اين کنج قفس زمزمه پردازي هست تو مپندار که اين قصه به خود مي گويمگوش نزديک لبم آر که آوازي هست ويليام جيمز مي گويد: هر قدر انگيزه و محرک ميل هاي ما از عالم طبيعت سرچشمه گرفته باشد، غالب ميل هاي ما و آوازهاي ما از عالم ماوارء طبيعت سرچشمه گرفته، چرا که غالب آنها با حساب هاي مادي و عقلاني جور در نمي آيد. (12) دکتر آلکسيس کارل، طبيب و نويسنده ي مشهور فرانسوي در اين باره چنين مي گويد: « نيايش در نهايت وضوح، يک پديده ي روحي است . حال که جهان روح خارج از دسترس علوم و فنون مادي ماست پس چگونه مي توان درباره نيايش، شناخت قطعي و تجربي به دست آورد؟ چنين به نظر مي رسد که نيايس اصولا کشش روح به سوي کانون غيرمادي جهان است. » (13)فطري بودن پرستش و نيايش را با اندکي تأمل و توجه به درون خود مي توان يافت. روح انسان، علاقه مندي و جذبه ي دروني به مبدأ هستي دارد و مايل است که اين ارتباط را براي هميشه در وجود خود داشته باشد. البته حجاب هاي مادي و اشتغالات فکر معمولا مانع از آن هستند که انسان به اين جذبه ي دروني توجه داشته باشد و يا اينکه اين حقيقت جويي، خود را به طور محسوس نشان دهد. اما به مجرد اينکه پرده ها کنار رود و يا انسان به حقيقت خود توجه کند، شمع نوراني درون شعله ور شده و به صورت يک غريزه ي انساني هويدا مي گردد. همان گونه که روانشناسان معتقدند انسان چند غريزه ي اختصاصي دارد: غريزه ي اخلاقي (که مقصود از آن، عاطفه انساني است)، غريزه ي زيبايي، غريزه ي نيايش و پرستش. و به تمثيل گفته اند که: انسان در چشم انداز اسلام همچون عقربه ي مغناطيسي است که اگر رهايش کنند، خود گمشده اش را خواهد يافت. امام علي بن ابي طالب عليه السلام پرده از حقيقت فطرت بشري بر مي دارد. آن حضرت مي فرمايد پيامبران آمده اند تا شعله ي دروني خداجويي و خداشناسي را که در نهاد آدميان است، شکوفا سازند و انسان محجوب و غرق در عالم طبيعت را متوجه آيين فطري خود نمايند و استعدادهاي نهفته در درون بشر را آشکار و بر اين اساس زندگي وي را ترسيم کنند. « فبعث فيهم رسله و واتر اليهم أنبيائه ليستادوهم ميثاق فطرته و يذکروهم منسيء نعمته و يحتجوا عليهم بالتبليغ ويثيروا لهم دفائن العقول ». (14)« خداوند رسولان خود را به سوي انسان ها فرستاد و انبياي خود را يکي پس از ديگري مأموريت داد تا وفاي به پيمان فطرت را از آنها مطالبه کنند و نعمت هاي فراموش شده ي الهي را به آنها يادآور شوند و از طريق تبليغ بر آنان اتمام حجت نمايند و گنجينه هاي خردشان را براي آنها آشکار کنند. » آيا وفاي به پيمان مي تواند غير از اين باشد که خداوند فرمود: (الم اعهد اليکم يا بني آدم أن لا تعبدوا الشيطان انه لکم عدو مبين) (15) « آيا با شما عهد نکردم اي فرزندان آدم که شيطان را نپرستيد که او براي شما دشمن آشکاري است؟ »آيا نعمت هاي فراموش شده جز معرفت خدا و خداشناسي و زيستن در پناه او و در همه حال به ياد او بودن است؟ آيا اتمام حجت انبيا بر بشر غير از دعوت و توجه به توحيد و خداشناسي بوده و آيا گنجينه هاي خرد در کلام مناديان توحيد، غير از مراحل بلند معرفت و رسيدن انسان به آن مقام والا است؟ بر اهل بصيرت روشن است که انبيا و اوليا آمده اند تا فطرت هاي پاک انسان را شکوفا کنند و در هر عصر و زمان به انسان بفهمانند که انسان چگونه موجودي است، چه هدفي دارد، از کجا آمده و به کجا خواهد رفت. انسان برتر از جهان ماده و هدف از خلقت او فوق عالم طبيعت است. او فطرتا به دنبال پرستش و نيايش است. دعاي بنده عين اجابت خداست مولوي گويد: مردي بود که هميشه با خداي خودش راز و نياز مي کرد و پيوسته الله گويان بود. زماني شيطان بر او ظاهر شد و وي را وسوسه نمود و کاري کرد که اين مرد خاموش شد. به او گفت: اي مرد! اين همه که تو الله الله مي گويي و سحرگاهان با اين سوز و گدار خدا را مي خواني، آيا يک بار جواب ( لبيک ) هم شنيده اي؟ تو اگر به در هر خانه اي رفته بودي و اين همه فرياد کرده بودي، لااقل يک دفعه پاسخ تو را مي دادند. اين سخن به نظر مرد، منطقي آمد؛ دهانش بسته شد و ديگر الله الله نگفت. در عالم رؤيا هاتفي به او گفت: چرا مناجات خدا را ترک کردي؟ گفت: مي بينم با اينکه اين همه مناجات مي کنم و با اين همه درد و سوزي که دارم، يک بار هم در جواب به من لبيک گفته نمي شود. هاتف به او گفت: اما من از طرف خدا مأمورم تا جواب تو را بگويم. خداوند مي گويد: اي بنده ي من! همين سوز و گدار و حال نيايش و دعا را من به تو داده ام و همان الله گفتن تو لبيک ماست. آن يکي الله مي گفتي شبي تا که شيرين گردد از ذکرش لبي گفت شيطانش خمش اي سخت روچند گويي آخر اي بسيار گواين همه الله گفتي اي عتو خود يکي الله را لبيک کو مي نيايد يک جواب از پيش تختچند الله مي زني با روي سخت او شکسته دل شد و بنهاد سرديد در خواب او خضر را در خضر گفت : هين! از ذکر چون وامانده اي؟چه پشيماني از آن کش خوانده اي؟گفت لبيکم نمي آيد جواب ز آن همي ترسم که باشم رد بابگفت خضرش که خدا گفتا به منکه برو با او بگو اي ممتحنبلکه آن الله تو لبيک ماستو آن نياز و درد و سوزت پيک ماستني ترا در کار، من آورده ام؟نه که من مشغول ذکرت کرده ام؟حيله ها و چاره جويي هاي توپيک ما بوده ، گشاده پاي تو درد عشق تو کمند لطف ماستزير هر يا رب تو لبيک ماست (16)بالاترين توفيق آن است که انسان خاکي بتواند با خداي خويش انس بگيرد و با دلي شکسته او را بخواند : « طوبي للمنکسره قلوبهم من اجل الله » (17) « خوشا به حال آنان که دل هايشان براي خدا بشکند. » آنا که لذت مناجات و دعا و راز و نياز با خدا را درک مي کنند، حاضر نيستند لحظه اي مناجات با او را با دنيا و آنچه در آن است عوض کنند، چون بهترين لحظه هاي عمر آنان لحظاتي است که با دوست مي گذرد و نسيم هاي روحاني از جانب او جان آنان را لبريز از شوق و شعف مي کند: « ان لله في أيام دهرکم نفحات ألا فتعرضوا لها ». (18) « همانا براي خدا در روزگار شما نسيم هايي است، آگاه باشيد تا در معرض آنها قرار گيريد. » فرصت شمر طريقه ي رندي که اين نشانچون راه گنج بر همه کس آشکاره نيست (19)و مهم تر آن که خداوند سبحان نيز دوست دارد و مشتاق است که بنده اش هر چه بيشتر به درگاهش رو بياورد و با او به دعا و راز و نياز بپردازد . شاهد اين مطلب، کلام نوراني صادق آل محمد عليه السلام است که فرمود: « ان المؤمن ليدعو الله عزوجل في حاجه يقول الله عزوجل أخروا اجابته شوقا الي صوته و دعائه فاذا کان يوم القيامه قال الله تعالي عبدي دعوتني فأخرت اجابتک و ثوابک کذا و کذا » (20) « گاه مي شود که مؤمن خدايش را مي خواند و حاجتي درخواست مي کند و خداوند متعال اجابتش را به تأخير مي اندازد زيرا که علاقه دارد بنده ي مؤمن بيشتر او را بخواند و صدايش را بيشتر بشنود و چون روز قيامت فرا مي رسد گويد: بنده ي من! اجابت دعاي تو را به تأخير انداختم و در مقابل آن ثواب فراواني به تو خواهم داد. » بزرگ ترين نعمت يکي از نعمت هاي بزرگ پروردگار به انسان اين بوده که به بشر خاکي اجازه داده است با او ارتباط برقرار نمايد و دعا و راز و نياز کند. اگر اين اجازه و اين نعمت نبود چگونه بشر مي توانست با او به نيايش بپردازد؟ ( ما للتراب و رب الارباب ) « چه نسبت خاک را با عالم پاک؟ » او با لطف بي پايان خود و بدون هر گونه محدوديت زماني و مکاني، باب دعا و راز و نياز با خود را به سوي بندگان گشوده است. « اللهم أذنت لي في دعائک و مسئلتک فاسمع يا سميع مدحتي و أجب يا رحيم رعوتي و أقل يا غفور عثرتي » (21) « پروردگارا! تو اجازه دادي که من دعا کنم و از تو درخواست نمايم، پس نيايشن را بشنو و دعايم را اجابت کن و از لغزش هايم در گذر. » و مهم تر اينکه خداوند مهربان با عنايت ويژه ي خود به انسان گنهکار اجازه داده که توبه نمايد و به سوي او بازگردد و با او به مناجات بنشيند . « الهي أنت الذي فتحت لعبادک بابا الي عفوک سميته التوبه » (22)« خداوندا! تو آن کسي هستي که به خاطر بندگانت دري به سوي عفو و گذشت گشودي و آن را توبه ناميدي. » از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده است که فرمود: «کسي که در دعا به رويش گشوده باشند حتما درهاي رحمت را نيز به رويش گشوده اند و در روايتي ديگر آن حضرت فرمود کسي که در دعا به رويش باز شود درهاي بهشت به رويش باز شده است.» (23) کدام نعمت بالاتر از اينکه خداوند متعال نعمتي را به نام دعا پيش روي بندگان گذاشته که به وسيله ي آن مي توانند توبه کنند، لغزش هاي گذشته راجبران نمايند و رحمت و عنايات او را به سوي خود روانه سازند و کدام نعمت والاتر و بالاتر از اينکه به پيروي از مکتب انسان ساز تشيع و رهبري و هدايت امامان معصوم عليهم السلام راه مناجات و دعا و چگونگي راز و نياز با خدا را به ما آموخته اند. اين همه دعا و مناجات که روش انس و ارتباط با خدا را به ما مي آموزند، از افتخارات منحصر به فرد مکتب تشيع است. به وسيله ي اين دعاهاست که مي توانيم نردبان ترقي و تعالي را تا بالاترين درجات و تا رسيدن به مبدأ کمال طي کنيم. در سخنان امام خميني آمده است: اگر نبود در ادعيه جز دعاي مناجات شعبانيه، کافي بود بر اينکه امامان ما امامان حقند، آنهايي که اين دعا را انشاء کردند و تعقيب کردند؛ تمام اين مسائلي که عرفا در طول کتاب هاي طولاني خودشان مي گويند، در چند کلمه ي مناجات شعبانيه هست؛ بلکه عرفان اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهايي است که در اسلام وارد شده است. اينهاست که به تعبير بعضي مشايخ ما قرآن نازل آمده است به طرف پايين و دعا از پايين به بالا مي رود؛ اين قرآن صاعد است. (24) نه تنها خداوند متعال باب دعا و مناجات را به روي بندگان باز نموده بلکه او اشتياق فراوان دارد که بندگان از دامن کبريايي او سؤال و درخواست نمايند؛ چنانکه در حديث آمده است: « واسئلوا الله من فضله فانه يحب أن يسأل » (25) « فضل خدا را طلب کنيد که خدا دوست دارد از او بخواهند. » و در حديث ديگر فرمود: « ثلاث خصال يدرک بها خير الدنيا و الآخره الشکر عند النعماء و الصبر عند الضراء و الدعاء عند البلاء » (26) « سه خصلت است که با داشتن آن خير دنيا و آخرت نصيب انسان مي شود، شکرگزاري هنگام نعمت ها و صبر هنگام مصيبت ها و دعا هنگام بلاها. » پس شايسته است از اين نعمت بي بديل الهي که رابطه بين خالق و مخلوق و نياز فطري آدمي است غافل نشويم و در راه سعادت خود از آن بهره مند شويم. پي نوشت ها:1. کافي ، ج 2 ، ص 467 .2. سوره ي غافر ، ، آيه ي 60 .3. کافي ، ج 2 ، ص 467 .4. تفسير الميزان ، ج 10 ، ص 38 .5. نيايش حسين عليه السلام در بيابان عرفات ، ص 3 .6. انسان در قرآن ، ص 23.7. دين و روان ، ترجمه ي مهدي قايني ، ص 154 .8. به نقل از اصول فلسفه و روش رئاليسم .9. سوره ي روم ، آيه ي 30 .10. سوره ي حجر ، آيه ي 29 .11. انسان در قرآن ، ص 24 .12. به نقل از اصول فلسفه و روش رئاليسم. 13. بيان حقيقت ، ص 112 .14. نهج البلاغه ، ص 43 .15. سوره ي يس ، آيه ي 60 .16. مثنوي معنوي . 17. غرر الحکم ، ص 191 .18. عوالي اللئالي ، ج 1 ، ص 296 .19. ديوان حافظ . 20. عده الداعي ، ص 201 .21. اقبال الاعمال ، ص 58 .22. بحارالانوار ، ج 91 ، ص 143 .23. ترجمه تفسير الميزان ، ج 2 ، ص 60.24. صحيفه ي نور، ج 12 ، ص 240 .25. مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 160.26. ارشاد القلوب ، ج 1 ، ص 149 .منبع:کتاب دعا و زندگي
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن