تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845981474




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مبارزات عملي ابراهيم (ع) با بت پرستي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مبارزات عملي ابراهيم (ع) با بت پرستي
مبارزات عملي ابراهيم (ع) با بت پرستي منبع: سایت اندیشه قم آزر با اين كه ابراهيم را از يكتا پرستي منع مي‎كرد، ولي وقتي كه چشمش به چهرة ملكوتي ابراهيم مي‎افتاد، محبتش نسبت به او بيشتر مي‎شد، از آن جا كه آزر رئيس كارخانة بت سازي بود، روزي چند بت به ابراهيم داد تا او آنها را به بازار ببرد و مانند ساير برادرانش آنها را به مردم بفروشد، ابراهيم خواستة آزر را پذيرفت، آن بت‎ها را همراه خود به طرف ميدان و بازار آورد، ولي براي اين كه فكر خفتة مردم را بيدار كند، و آنها را از پرستش بت بيزار نمايد، طنابي در گردن بتها بست و آنها را در زمين مي‎كشانيد و فرياد مي‎زد: «مَنْ يشْتَرِي مَنْ لا يضُرُّهُ وَ لاينْفَعُهُ؛ چه كسي اين بتها را كه سود و زيان ندارند از من مي‎خرد.» سپس بتها را كنار لجنزار و آبهاي جمع شده در گودالها آورد و در برابر چشم مردم، آنها را در ميان لجن و آب آلوده مي‎انداخت و بلند مي‎گفت: «آب بنوشيد و سخن بگوييد!!»[1] به اين ترتيب عملاً به مردم مي‎فهمانيد كه: «بتها شايستة پرستش نيستند، به هوش باشيد و از خواب غفلت بيدار شويد و به خداي يكتا و بي‎همتا متوجه شويد، و در برابر اين بتهاي ساختگي و بي‎اراده كه سود و زياني ندارند سجده نكنيد مگر عقل نداريد، مگر انسان نيستيد، چرا آن همه ذلّت، چرا و چرا؟!» آنها را نزد آزر آورد و به او گفت: «اين بتها را كسي نمي‎خرد، در نزد من مانده‎اند و باد كرده‎اند.» فرزندان آزر توهين ابراهيم به بتها را به آزر خبر دادند، آزر ابراهيم را طلبيد و او را سرزنش و تهديد كرد و از خطر سلطنت نمرود ترسانيد. ولي ابراهيم به تهديدهاي آزر، اعتنا نكرد. آزر تصميم گرفت ابراهيم را زنداني كند، تا هم ابراهيم در صحنه نباشد و هم زندان او را تنبيه كند، از اين رو ابراهيم را دستگير كرده و در خانه‎اش زنداني كرد و افرادي را بر او گماشت تا فرار نكند. ولي طولي نكشيد كه او از زندان گريخت و به دعوت خود ادامه داد و مردم را از بت و بت پرستي بر حذر داشته و به سوي توحيد فرا مي‎خواند.[2] مذاكرات رو در روي ابراهيم با نمرود، و محكوم شدن نمرود آوازة مخالفت ابراهيم با طاغوت پرستي و بت پرستي در همة شكلهايش در همه جا پيچيد، و به عنوان يك حادثة بزرگ در رأس اخبار قرار گرفت، نمرود كه از همه بيشتر در اين باره، حسّاس بود فرمان داد بي‎درنگ ابراهيم را به حضورش بياورند، تا بلكه از راه تطميع و تهديد، قفل سكوت بر دهان او بزند، ابراهيم را نزد نمرود آوردند. نمرود بر سر ابراهيم فرياد زد و پس از اعتراض به كارهاي او گفت: «خداي تو كيست؟» ابراهيم: خداي من كسي است كه مرگ و زندگي در دست اوست. نمرود از راه سفسطه و غلط اندازي وارد بحث شد، و گفت: «اي بي خبر! اين كه در اختيار من است، من زنده مي‎كنم و مي‎ميرانم، مگر نمي‎بيني مجرم محكوم به اعدام را آزاد مي‎كنم، و زنداني غير محكوم به اعدام را اگر بخواهم اعدام مي‎نمايم.» آن گاه دستور داد يك شخص اعدامي را آزاد كردند، و يك نفر غير محكوم به اعدام را اعدام نمودند. ابراهيم بي‎درنگ استدلال خود را عوض كرد و گفت: تنها زندگي و مرگ نيست بلكه همة جهان هستي به دست خدا است، بر همين اساس، خداي من كسي است كه صبحگاهان خورشيد را از افق مشرق بيرون مي‎آورد و غروب، آن را در افق مغرب فرو مي‎برد، اگر راست مي‎گويي كه تو خداي مردم هستي، خورشيد را به عكس از افق مغرب بيرون آر، و در افق مشرق، فرو بر. نمرود در برابر اين استدلال نتوانست غلط اندازي كند، آن چنان گيج و بهت زده شد كه از سخن گفتن درمانده گرديد.[3] نمرود ديد اگر آشكارا با ابراهيم دشمني كند، رسوائيش بيشتر مي‎شود، ناچار دست از ابراهيم كشيد تا در يك فرصت مناسب از او انتقام بگيرد، اما جاسوسان خود را در همه جا گماشت تا مردم را از تماس با ابراهيم بترسانند و دور سازند.[4] بت شكني ابراهيم ـ عليه السلام ـ و استدلال او ابراهيم از راههاي گوناگون با بت پرستي مبارزه كرد، ولي بيانات و مبارزات ابراهيم ـ عليه السلام ـ در آن تيره بختان لجوج اثر نكرد، از طرفي دستگاه نمرود براي سرگرم كردن مردم و ادامة سلطة خود هرگز نمي‎خواست كه مردم از بت پرستي دست بردارند. ابراهيم در مبارزة خود مرحلة جديدي را برگزيد و با كمال قاطعيت به بت پرستان و نمروديان اخطار كرد و چنين گفت: «وَ تَاللَّهِ لَاَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ اَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ؛ به خدا سوگند در غياب شما نقشه‎اي براي نابودي بتهايتان مي‎كشم.»[5] ابراهيم هم چنان در كمين بتها بود تا روز عيد نوروز فرا رسيد، در ميان مردم بابِل رسم بود كه هر سال روز عيد نوروز[6] شهر را خلوت مي‎كردند و براي خوش گذراني به صحرا و كوه و دشت و فضاهاي آزاد ديگر مي‎رفتند، آن روز مردم شهر را خلوت كردند، نمرود و اطرافيانش نيز از شهر بيرون رفتند، حتي ابراهيم ـ عليه السلام ـ را نيز دعوت كردند كه با آنها به خارج از شهر برود و در جشن آنها شركت كند، ولي ابراهيم ـ عليه السلام ـ در پاسخ دعوت آنها گفت: «من بيمار هستم»[7]. ابراهيم از نظر بدني بيمار نبود، ولي وقتي كه مي‎ديد مردم، غرق در فساد و هوسبازي و بت پرستي هستند، از نظر روحي كسل و ناراحت بود، و منظور او از اين كه گفت: «من بيمارم» يعني روحم كسل است. وقتي كه شهر كاملاً خلوت شد، ابراهيم اندكي غذا و يك تبر با خود برداشت و وارد بتكده شد، ديد مجسمه‎هاي گوناگون زيادي در كنار هم چيده شده و با قيافه‎هايي مختلف، اما بدون هر گونه حركت و توان، در جايگاهها قرار دارند، ابراهيم غذا را به دست گرفت و كنار هر يك از بتها رفت و گفت: «از اين غذا بخور و سخن بگو». وقتي كه آن بت پاسخ نمي‎داد، ابراهيم با تبري كه در دست داشت،‌ بر دست و پاي بت مي‎زد و دست و پاي آن بت را مي‎شكست، ابراهيم با همة بتهايي كه در آن بتكده بودند، همين كار را كرد، و فضاي وسط بتخانه از قطعه‎هاي بتهاي شكسته پر شد. ولي ابراهيم به بت بزرگ حمله نكرد و او را سالم گذاشت، و تبر را بر دوش او نهاد، ابراهيم از اين كار، منظوري داشت، منظورش اين بود كه در آينده از همين راه، استدلال دشمن شكن بسازد و دشمن را محكوم نمايد. مراسم عيد كم كم پايان يافت و بت پرستان گروه گروه به شهر بازگشتند، رسم بود پس از بازگشت، نخست به بتكده بروند و مراسم شكرگزاري را به جاي آورند و سپس به خانه‎هايشان باز گردند. گروه اول وقتي كه وارد بتخانه شد با منظرة عجيبي روبرو گرديد، گروه‎هاي بعدي نيز وارد شدند، و همه در وحشت و بهت زدگي فرو رفتند،‌فريادها و نعره‎هايشان برخاست، هر كسي سخني مي‎گفت... در اين جا دنبالة داستان را از زبان قرآن (آيه 58 تا 67 سورة انبياء) بشنويم: ابراهيم همة بتها جز بزرگشان را قطعه قطعه كرد، شايد سراغ او بيايند (و او حقايق را بازگو كند). (هنگامي كه آنها منظرة بتها را ديدند) گفتند: شنيده‎ايم نوجواني از بتها سخن مي‎گفت: كه به او ابراهيم مي‎گويند. جمعيت گفتند: او را در برابر ديدگان مردم بياورند،‌ تا گواهي دهد. (هنگامي كه ابراهيم را حاضر كردند) گفتند: «آيا تو اين كار را با خدايان ما كرده‎اي، اي ابراهيم؟» ابراهيم در پاسخ گفت: «بلكه اين كار را بزرگشان كرده است، از او بپرسيد اگر سخن مي‎گويد!» بت پرستان به وجدان خود بازگشتند و (به خود) گفتند: «حقّا كه شما ستمگريد». سپس بر سرهايشان واژگونه شدند (و حكم وجدان را به كلي فراموش كردند) و به ابراهيم گفتند: «تو مي‎داني كه بتها سخن نمي‎گويند.» (اين جا بود كه ابراهيم پتك استدلال را به دست گرفت و بر مغز بت پرستان كوبيد، و به آنها) گفت: آيا غير از خدا چيزي را پرستش مي‎كنيد كه نه كمترين سودي براي شما دارد،‌ و نه زياني به شما مي‎رساند (نه اميدي به سودشان داريد و نه ترسي از زيانشان). افّ بر شما و بر آن چه جز خدا مي‎پرستيد! آيا انديشه نمي‎كنيد (و عقل نداريد)[8]. گفتگوي نمرود با آزر و مادر ابراهيم ـ عليه السلام ـ روايت شده: به نمرود گفته شد، ابراهيم پسر آزر، بتها را شكسته است، نمرود آزر را طلبيد و به او گفت: «به من خيانت كردي و وجود اين پسر (ابراهيم) را از من پوشاندي.» آزر گفت: «پادشاها! من تقصيري ندارم، مادرش او را پوشانده و نگهداري كرده است و او مدعي است كه استدلال و حجت دارد.» نمرود دستور داد، مادر ابراهيم را حاضر كردند، و به او گفت: «چرا وجود اين پسر را از ما پوشاندي كه با خدايان ما چنين كرد؟!» مادر گفت: «اي شاه! من ديدم تو رعيت و ملّت خودت را مي‎كشي و نسل آنها به خطر مي‎افتد، با خود گفتم اين پسر را براي حفظ نسل نگه دارم، اگر اين پسر همان بود (كه واژگوني سلطنت تو به دست او است) او را تحويل مي‎دهم تا كشته گردد، و كشتن فرزندان مردم پايان يابد، و اگر اين پسر او نيست، ‌براي ما يك نفر پسر باقي بماند، اينك كه براي تو ثابت شده كه اين پسر همان است، در اختيار تو است هر كاري مي‎كني انجام بده.» نمرود گفتار مادر ابراهيم را پسنديد، و او را آزاد كرد سپس خودش شخصاً با ابراهيم در مورد شكسته شدن بتها سخن گفت، هنگامي كه ابراهيم ـ عليه السلام ـ گفت: بت بزرگ، بتها را شكسته است.» نمرود به جاي اين كه استدلال نيرومند ابراهيم ـ عليه السلام ـ را بپذيرد، دربارة مجازات ابراهيم با اطرافيان خود به مشورت پرداخت، اطرافيان گفتند: «ابراهيم را بسوزانيد و خدايان خود را ياري كنيد».[9] پی نوشت:[1] . بحار،‌ج 12، ص 13. [2] . بحار، ج 12، ص 31؛ تفسير جامع، ج 2، ص 224. [3] . مضمون‌ آية 257 بقره. [4] . قصص قرآن صدر بلاغي، ص 58؛ بعضي اين واقعه را بعد از حادثة آتش آورده‎اند. (بحار، ج 12، ص 34) [5] . انبياء، 57. [6] . امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: روزي كه ابراهيم ـ عليه السلام ـ بتها را شكست، عيد نوروز بود (بحار، ج 12، ص 43). [7] . صافات، 87. [8] . انبياء، 58 تا 67. [9] . بحار، ج 12، ص 32.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن