واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: بهره اي قرآني از محضر مفسر بزرگ قرآن حضرت آيت الله جوادي آملي با « تسنيم » در خدمت قرآن كريم
قسمت ششم
تفسير آيات 104 تا 126 سوره مباركه بقره را بايد در جلد ششم دائره المعارف بزرگ قرآني ـ تفسير تسنيم ـ خواند .
ادب گفت وگوي با پيامبر(ص )
آيه 104 اين سوره در خطابي به مومنين آنها را از بكارگيري واژه اي توهين آميز باز مي دارد; واژه اي كه آنها بدون توجه به كنه آن در گفت وگو با رسول اكرم (ص ) بر زبان مي آوردند. حق تعالي مي فرمايد به جاي « راعنا » كه در عربي به معناي درخواست رعايت و تاني در سخن گفتن است ولي در زبان عبري به معناي خبيث و شرور مي باشد; « انظرنا » بگوئيد. حق تعالي با نهي و امري كه در اين آيه آمده با تاديب مومنان و آگاه سازي آنان جلوي توهين به رسول اكرم (ص ) را گرفتند چرا كه « توهين به شخصيت حقوقي پيامبراكرم صلي الله عليه وآله وسلم توهين به خداوند است ; از اين رو خداي سبحان با تاكيد بر ضرورت امتثال اين فرمان پيامد ناديده گرفتن و ترك آن را « كفر عملي » دانسته ; چنان كه توهين كنندگان عمدي رسول اكرم گرفتار « كفر اعتقادي » اند و براي انذر هر دو گروه فرموده است : كافران را عذابي دردناك در پيش است . »
رهنمودي عام
استاد عاليقدر درباره رهنمود عام اين آيه مي فرمايد : « حكم كلي مستفاد از آيه مورد بحث اين است كه هرگز نبايد بهانه دهن كجي و اهانت به دست دشمن داد بنابراين آنچه در رهنمود اين آيه آمده از قبيل تمثيل و ذكر نمونه است و هرگز نبايد پنداشت كه دستوري مقطعي و شخصي بوده و هم اكنون كه آن صحنه و آن پديده رخت بربسته تنها تلاوت و ثواب تلاوت اين گونه آيات براي مسلمانان عصر حاضر مانده است ; به عبارت ديگر حكم و رهنمود آيه مورد بحث از قبيل تعيين موارد و مصارف زكات نيست تا قابل تسري به غير آن نباشد بلكه ضابط كلي است كه هرگز تاريخ امتثال آن سپري نخواهد شد و در رديف آثار جاودانه است . »
دو نكته اخلاقي و سياسي
حضرت آيت الله جوادي آملي در بخش اشارات و لطايف آيه 105 و در باب حسد مي فرمايند : « پديده شوم حسد و تمني ظلالت و ذلت و زلت براي مومنان رذيلتي است كه افراد فراواني از اهل كتاب و مشركان به آن مبتلا بودند و به چيزي جز زبوني و خواري امت اسلامي نمي انديشيدند و نمي انديشند; از اين رو رعايت دو نكته اساسي اخلاقي و سياسي ضروري است :
الف : هر كسي به چنين بيماري مبتلا شد بداند كه نقبي از كفر و شرك به سوي او زده شده يا از درون او به سوي كفر و شرك راهي باز شده است .
ب : هرگونه گرايش سياسي و برقراري رابطه يك جانبه ; نسبت به كافران و مشركان زيانبار است ; از اين رو مومنان راستين كه سياستمداران ديني اند نه سياست بازان حرفه اي هرگز دوستي يك جانبه با كافران نداشته و با دشمنان دين پيوند محبت برقرار نمي كنند. »
نسخ در تشريع
علامه جوادي آملي در بحث هاي مربوط به آيه 107 و 106 كه سخن از نسخ آيات در ميان است درباره نسخ در تشريع مي گويند : « انسان از يك سو اصل ثابت و نامتغيري به نام فطرت دارد; از سوي ديگر از لحاظ بدن و امور بدني در نشئه حركت و تحول به سر مي برد و همواره شرايط زيست او در دگرگوني و به تبع آن مصالح جوامع بشر همواره در تغيير است . براين اساس دين كه با فطرت جامع مشترك و ثابت هماهنگ است و براي هدايت بشر آمده واحد است و تغيير نه تنها در اصول كلي آن مانند توحيد نبوت و معاد راه ندارد بلكه در فروع كلي دين (فقه اخلاق حقوق ) مانند اصل عبادت اصل عدالت و مبارزه با ستم و... نيز راه ندارد و تنها در فروع جزئي يا جزئيات فروع دين مانند شمار ركعات نماز قبله نماز و كيفيت جهاد و... راه دارد. »
اقتدار لازمه عفو و صفح
در آيه 109 دستور عفو و ناديده گرفتن بدي هاي كافران بيان شده و در پي آن آيه 110 دستور به اقامه و برپائي نماز و دادن زكات را داده است ; استاد در گزيده تفسير اين بخش مي فرمايد : « استواري عفواند وصفوحانه در برابر دسيسه هاي كافران به ويژه يهود عنود و به اميد پيروزي به سر بردن نيازمند قدرت است . به پا داشتن نماز و پرداخت زكات عامل اقتدار است ; زيرا نماز و زكات انسان را با خداوند يعني با تنها قادر براعانت و نصرت و با انبوه مسلمانان پيوند مي دهد. » در ادامه و تفسير تفصيلي مي افزايند : « نماز قدرت روحي نمازگزار را تامين مي كند تا وي در نزاهت از وسوسه اهريمن درون كامياب و در برائت از دسيسه دشمن بيرون موفق باشد;... البته تاثير زكات در تحكيم تار وپود امت اسلامي قابل ستايش است . »
وجوب سير كردن گرسنه
صاحب تسنيم در اشارات و لطايف اين آيه مي فرمايد : « اگرچه زكات مصطلح فقهي كه به حكم اولي واجب است در نه چيز است لكن نمي توانم به بهانه نداشتن آن اشيا از رسيدگي به امور فقيران و گرسنگان خودداري كرد. سير كردن گرسنه بر هر متمكني واجب است . حال اگر كسي به تنهايي از گرسنگي تهي دست با خبر بود بر او واجب عيني است و اگر ديگران نيز بدانند بر همه واجب كفايي گاست و به هر تقدير تامين معيشت نيازمندان از مصاديق بارز صدقه به معناي عام است . »
معيار بهشتي بودن
در بخشي از تفسير آيات 111 ـ 113 مي خوانيم : « اهل كتاب براي ورود به بهشت معياري ارائه كردند كه آن معيار فقط در خود آنان يافت مي شود و آن جمود بر تورات محرف و انجيل دستكاري شده است ; از اين رو طرح اصل معيار با دعوي انحصار ورود به بهشت همراه است . قرآن كريم با نفي آن معيار محرف و ارائه معيار صحيح و ناب و بيان محروميت آنان از معيار درست نه تنها انحصارگرايي آنان را باطل كرد بلكه اصل استحفاف آنها براي ورود به بهشت را منتفي دانست ... تنها با دارا بودن ايمان موحدانه به خداي سبحان اعتقاد به نبوت و رسالت و معاد و نيز عمل صالحي كه برابر با وحي ناسخ و نبوت و حجت عصر باشد مي توان اميد ورود به بهشت داشت . »
بدترين ستم و برترين جهاد
در بخشي از تفسير آيه 114 مي خوانيم : « بدترين ظلم ستم كردن به اساس دين است ; زيرا همان گونه كه با استحكام اساس دين ستم از ديگران نيز بازداشته مي شود اگر به اساس دين ستم شود به ديگران نيز ستم خواهد شد; بنابراين براي دفع و رفع ظلم بايد معابد و مساجد را آباد نگه داشت . با آبادي مراكز ديني زمين آباد مي شود... هدف و تلاش استكبار نابودي همه مراكز ديني است نه خصوص مسجد اگر جنگ و دفاع و سنگرنشيني رزمندگان نبود نه تنها مساجد كه از معبدهاي يهود و ترسا و صومعه هاي راهبان منزوي نيز اثري نبود و جبهه استكبار هيچ معبد و عابدي را باقي نمي گذاشت و سراسر جهان را كفر فرا مي گرفت پس عابدان نيز بايد براي سنگرنشينان دعا كنند. »
بشير و نذير
در گزيده تفسير آيه 119 مي خوانيم : « پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم همچون قرآن مقامي لدي اللهي دارد كه از آنجا ارسال و قرآن كريم همراه آن حضرت انزال شده است . قرآن كريم كه از مبدا تنزل تا گاه نزول بر قلب مطهر رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم با حق همراه بود جامه و رفيق حقي براي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در راه رسالت است . خداي سبحان براي تثبيت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به او فرمود : تو به حق آمدي و سمت بشير و انذار داري . تكليف و كار رساله پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم بلاغ مبين است و او كه مسئول ارائه طريق است نه مامور به ابصال مردم به مقصد در قيامت مسئول كار خويش است نه كار امت . » استاد درباره « علم لدي » مي فرمايد : علم لدي دانشي در برابر علوم ديگر و قسمي از دانش هاي عقلي يا نقلي نيست كه داراي مبادي و مسائل و موضوع و محمول باشد. حقايق و معارفي را كه انسان با مفاهيم حصولي فرا مي گيرد چنانچه همانها را بدون لفظ و مفهوم و صورت ذهني و بدون واسطه كتاب و معلم از لدن و نزد خداي سبحان تلقي كند و بياموزد « علم لدني » است براين اساس كه قرآن كتابي لدني و لدي اللهي است و رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم نيز انسان كاملي لدني و لدي اللهي است و آن كتاب را در مكتب و از نزد خداي سبحان وبدون واسطه فراگرفته نه با واسطه و نه از ديگري (و انك لتلقي القرآن من لدن حكيم عليه ) مي توان گفت : خداوند پيامبر را « ارسال » و قرآن را « انزال » كرد زيرا ارسال خداوند و انزال فرع بر بودن مرسل و منزل در نزد خداست . »
امامت ابراهيم (ع )
در گزيده تفسير آيه 124 مي خوانيم : « خداي سبحان انبيا و اولياي خود را به آزمون هاي ويژه اي مبتلا مي كند و پيامبران عليهم السلام همچون ديگران مكلف هستند و همان گونه كه خود مصطفي و مجتبايند امتحانات آنان نيز صفوه و مجتباي آزمونهاست . ابراهيم خليل الرحمان عليه السلام به اموري مهم آزموده شد. آن امور عهدهاي الهي و حقايقي وجود همچون مبارزه با بت پرستي تا مرز بت شكني صبر بر افكنده شدن در آتش هجرت از وطن و مانند آن بود كه حضرت ابراهيم عليه السلام به همه وفا كرد... و پس از آن به امامت منصوب شد. » ايشان در تبيين اين امامت مي گويند : « برجسته ترين معنايي كه امامت مذكور در اين آيه بر آن قابل تطبيق است هدايت باطني و ملكوتي و هدايت به معناي ايصال به مطلوب است ; زيرا قرآن كريم يكي از ويژگي هاي ائمه را هدايت به امرالله بيان مي كند; « امرالله » كه امام مردم را با آن هدايت مي كند چهره ثابت و ملكوتي جهان طبيعت است . امام براساس پيوند با مقام كن فيكون » و ارواح انسانها و به عنوان مظهر مقلب القلوب هر چيز را براساس ملكوت آن و با تصرف در قلب آن هدايت مي كند. براي اين هدايت هادي بايد خود مهتري بالذات باشد. اين هدايت فيضي دروني است كه از ناحيه خداي سبحان به قلوب نوراني ائمه عليهم السلام واز آنجا به دلهاي مومنان مي رسد. »
دين كه با فطرت جامع مشترك و ثابت هماهنگ است و براي هدايت بشر آمده واحد است و تغيير نه تنها در اصول كلي آن مانند توحيد نبوت و معاد راه ندارد بلكه در فروع كلي دين (فقه اخلاق حقوق ) مانند اصل عبادت اصل عدالت و مبارزه با ستم و... نيز راه ندارد
نماز قدرت روحي نمازگزار را تامين مي كند تا وي در نزاهت از وسوسه اهريمن درون كامياب و در برائت از دسيسه دشمن بيرون موفق باشد
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]