واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تفاسير قرن سوم (2) تفسير يقطيني اثـر ابـوجـعفر محمد (زنده در 210 ق) فرزند عيسي بن عبيد بن يقطين بن موسي، از مفسران و محدثان شيعه و از اصحاب ابوجعفر ثاني جواد(ع) بوده و نيز از امام روايت كرده است. مؤلفات مفسر را بيش از 18 عنوان ضبط كرده اند كه در علوم مختلف اسلامي است. از جمله آنها كتاب تفسير قرآن كريم است. شيخ طوسي در الفهرست و نيز ابن شهر آشوب مازندراني در معالم العلماء تفسير قرآن كريم مفسر را ضبط كرده اند. عـلـي رغـم اينكه بعضي مفسر را به غلو متهم نموده اند ابوالعباس نجاشي در رجال خود مفسر را توثيق نموده و او را داراي روايات كثير و تصانيف نيكو مي خواند. علامه حلي در كتاب رجال خويش روايات او را پذيرفتني مي شمارد. تفسير مفسر به زبان عربي و به شيوه روائي است. تفسيرهاي روائي روايات مفسر را نقل و ضبط نموده اند. منابع : الاستبصار، 3/155 به بعد؛ تاسيس الشيعة، 259؛ تهذيب الاحكام، 6/71 به بعد؛ جامع الرواة، 2/166؛ الـذريعة، 4/321؛ رجال، ابن داود، 508؛ رجال، برقي، 58؛ رجال، علامه حلي، 142؛ رجال، نـجـاشي، 218؛ رجال، كشي، 450؛ تنقيح المقال، 3/169؛ الفهرست، شيخ طوسي، 311؛ فهرست، ابـن نـديم، 312؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 421؛ معالم العلماء، 101؛ الكافي، 1/87 به بعد و ساير مجلدات ؛ مفسران شيعه، 78. تفسير ابن همام صنعاني اثـر امـام حـافـظ كـبـير ابوبكر عبدالرزاق (126 - 211 ق) فرزند همام بن نافع حميري يماني، از مفسران و محدثان اماميه. شيخ طوسي او را از اصحاب حضرت صادق (ع) شمرده است. و فريقين عامه و خاصه وي را توثيق نموده اند و نيز ائمه مذاهب اسلامي از وي نقل حديث كرده اند و در كـتـب عـامه پس از توثيق او اظهار نارضايتي از تشيع وي دارند چون مفسر متجاهر به تشيع خود بود. ذهبي در ميزان الاعتدال مي گويد. مردي در مجلس و حضور وي نام معاويه را ياد كرد. عبدالرزاق گفت : مجلس ما را با ذكر نام فرزندان ابي سفيان، آلوده مكن (ميزان الاعتدال، 2/ 610). تـفـسـيـر ابـن همام كه نسخه هاي متعددي از آن امروزه در دست است، كهن ترين تفسير شيعي مـي بـاشـد كه از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از اين تفسير در فهرست كتابخانه هاي مصر و هندوستان و عراق ذكر شده است. كـارل بـروكـلمان در تاريخ الادب العربي نسخه مصري را از فهرست تذكرة النوادر (15) معرفي كرده است. فرات كوفي از علماي شيعة در عصر غيبت صغري در تفسير آيه 81 سوره طه و نيز در تفسير آيات ديگر از مفسر نقل كرده است. و ايـن تـفـسير از جمله تفسيرهائي است كه به شيوه روائي مي باشد و روايات زيادي را از ابي عروة مـعـمـر بـن راشد صنعاني بصري از اصحاب امام جعفر صادق (ع) و ديگر اصحاب ائمه (ع) هنگام تفسير آيات قرآن كريم نقل مي نمايد. اين تفسير چنانكه كارل بروكلمان اظهار مي دارد در حيدرآباد دكن به چاپ رسيده است. مـنـابع : اعيان الشيعة، 7/471؛ الاعلام، زركلي، 3/353؛ البداية و النهاية، 10/265؛ تذكرة الحفاظ، 1/364؛ تذكرة النوادر، 33؛ تفسير، فرات كوفي، 258 به بعد؛ تهذيب التهذيب، 6/278؛ جامع الرواة، 1/456؛ الـذريعة، 4/250؛ رجال، برقي، 24؛ رجال، شيخ طوسي، 267؛ الطبقات الكبري، ابن سعد، 5/399؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/296؛ الرسالة المستطرفة، 40؛ شذرات الذهب في اخبار من ذهـب، 2/27؛ الفهرست، ابن نديم، 228؛ معجم الدراسات القرآنيه، 111؛ مفسران شيعه، 80؛ ميزان الاعـتـدال، 2/608؛ الـنجوم الزاهرة، 2/202؛ نكت الهميان، 191؛ مرآة الجنان، يافعي، 2/52؛ وفيات الاعيان، ابن خلكان، 1/303. تفسير ابن ابي عمير اثـر شـيـخ ابـواحـمـد محمد (م 217 ق) فرزند ابي عمير زياد بن عيسي ازدي بغدادي، از شيوخ مـحـدثـان امـامـيـه و اعاظم فقهاء و مفسران شيعه و از ثقات اصحاب ائمه (امام موسي كاظم و حضرت رضا و حضرت جواد عليهم السلام). شـيخ طوسي در كتاب خود الفهرست مي نويسد ائمه ثلاثه را درك كرد سپس او را به نيكي توثيق كرده است. هارون الرشيد به خاطر تشيعش او را به زندان افكند به يك روايت چهار سال در زندان به سر برد، و بـعضي هفده سال ذكر نموده اند، و خواهرش مؤلفات او را دفن نمود و قسمتي از آثار وي از بين رفت. در بعضي از كتب رجالي مؤلفات او نود و چهار عنوان ياد شده است. جمع كثيري از اكابر محدثان اماميه در حوزه او تربيت يافته اند. تفسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي است. نجاشي (م 450 ق) از طريق استادش شيخ مفيد با چهار واسطه از او نقل روايت مي كند. و نيز طي تفسيرهاي روائي از آن بسيار نقل شده است. مـنـابع : الاستبصار، 1/184 - 185 به بعد؛ تفسير قمي، 1/28 به بعد؛ تهذيب الاحكام، 1/101؛ جامع الـرواة، 2/50 - 56؛ رجـال، ابـن داود، 287؛ رجـال، شـيـخ طوسي، 388؛ رجال، نجاشي، 2/204؛ الفهرست، شيخ طوسي، 168؛ لسان الميزان، 5/331؛ رجال، كشي، 492؛ الكافي، 3/206 به بعد. تفسير ابن دكين اثـر ابونعيم فضل (كوفه 130 - شهيد در 219 ق) فرزند دكين، بن حماد تميمي كوفي، از علماي شيعه و اكابر مفسران و محدثين. وي سـالـهـا كـرسـي تدريس حديث و تفسير را در كوفه و بغداد به خود اختصاص داد و جمعي از شيوخ در حوزه او ترتيب يافتند و نيز علما و محدثين فريفين او را توثيق نموده اند. از مشهورترين شاگردان سني وي بخاري و مسلم است كه پس از توثيق او از روايات و احاديث وي در كتب خويش نقل كرده اند. تـفسير وي به زبان عربي و به شيوه روائي كه طي كتب تفسير عامه و خاصه و كتب معتبر حديث منقول است. مـنـابـع : اعـيـان الشيعه، 8/398؛ الاعلام، 5/148؛ تذكرة الحفاظ، تهذيب الاحكام، 4/154 به بعد؛ تـهـذيـب الـتـهـذيب، 8/243؛ الذريعة، 4/240؛ رياض العلماء، 4/359؛ سير اعلام النبلاء، 10/142؛ شـذرات الـذهب، 2/46؛ طبقات المفسرين، داودي، 2/29؛ العبر، 1/377؛ الفهرست، شيخ طوسي، 87؛ الكافي، 6/465. تفسير البرقي الكبير اثر شيخ ابوعبداللّه محمد (م ب 220 ق) فرزند خالد قمي برقي منسوب به برق رود از نواحي شهر قم، از ائمه حديث و تفسير و علماي شيعه. مفسر از اصحاب حضرت امام موسي كاظم و امام رضا، عليهما السلام است. و نيز ايام حضرت جواد (ع) را درك نمود و زنده بود. شيخ طوسي او را در عداد اصحاب امام رضا (ع) توثيق كرده است. نـجـاشـي بعضي از مؤلفات مفسر را نام برده از جمله تفسير قرآن و كتاب التنزيل و التعبير سبك برقي در تفسير آيات قرآن و بيان معناي آيه به شيوه روائي است، و در تفسير آيات روايات را از چند طريق نقل مي نمايد. روايت تفسيري اش در تفاسير شيعه نقل شده است. و نـيـز اسناد بسياري از روايات به او منتهي مي گردد و روايات مفسر در كتب اربعه و بحارالانوار مجلسي و ساير كتب معتبر شيعه بالغ بر بيش از چهارصد مورد مي باشد. وي پدر مفسر و محدث معروف شيعه ابوجعفر احمد بن محمد برقي صاحب كتاب المحاسن است كه كرارا به طبع رسيده است. مـنـابع : اعيان الشيعة، 9/273؛ الاستبصار، 3/31؛ تاسيس الشيعة، 259؛ تفسير فرات كوفي، 558؛ جامع الرواة، 2/110؛ الذريعة، 4/263؛ رجال، ابن داود، 309؛ رجال، برقي، 50؛ رجال، شيخ طوسي، 368؛ رجـال، كـشي، 457؛ رجال، نجاشي، 2/220؛ تنقيح المقال 3/112؛ رجال، علامه حلي، 139؛ الـفـهـرسـت، شـيـخ طوسي، 291؛ مفسران شيعه، 77؛ مقدمه المحاسن به قلم سيد جلال الدين مـحـدث ؛ مـصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 405؛ الفهرست، ابن نديم، 276؛ من لا يحضره الفقيه، 3/158. تفسير ابن اورمة اثر ابوجعفر محمد (م ب 221 ق) فرزند اورمة قمي، از زعماي مفسران شيعه. قـمـي هـا مـفسر را به غلو متهم نمودند ولي بين سالهاي 221 تا 254 ق توقيعي از جانب امام علي الهادي (ع) در پاكي و برائت مفسر از تهمت غلو براي مردم قم صادر گرديد. از اوسـت تـفـسـير قرآن كريم كتاب ما نزل من القرآن في اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) و تفسير الباطن. تـفـسـيـر وي بـه شيوه روائي است و مفسران شيعه در تفسير آيات قرآن كريم از تفسير وي بهره گرفته اند از جمله قسمتي از تفسير وي در ولايت در مجلد سوم كشف الغمه و تفسير كنزالعرفان عـلامـه بـرغـانـي ذكر شده است و در تفسير: (عم يتساءلون عن النباء العظيم) قال النبا العظيم الولاية و الراسخون في العلم را اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) ذكر نموده و ديگر موارد. مـنـابـع : تـاسيس الشيعه، 331؛ تهذيب الاحكام، 9/226؛ الاستبصار، 4/137؛ جامع الرواة، 2/211؛ رجال، شيخ طوسي، 512؛ الفهرست، شيخ طوسي، 278؛ الكافي، 2/235 به بعد؛ معالم العلماء، 101؛ معجم رجال الحديث، 15/115.منبع:www.andisheqom.com
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]