واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تفاسير قرن سوم (5) تفسير عياشي اثر ابوالنصر محمد (م ب 460 ق) فرزند مسعود بن عياش سلمي تميمي سمرقندي كوفي معروف به عياشي، از اعاظم محدثين و مفسررين اماميه. عياشي حدود 260 ق وارد عراق گرديد و از شيوخ علماي شيعه در كوفه و بغداد تفسير و حديث و ساير علوم اسلامي را فراگرفت. ايـن تـفسير كه به شيوه و سبك روائي تاليف گرديده است در تفسير آيات قرآني، مناقب خاندان عصمت و طهارت (ع) را با ذكر ماثوره درج كرده است. جلد اول اين تفسير كه شامل سوره حمد تا آخر سوره الكهف است در دسترس قرار دارد. مجلد دوم اين تفسير از كتب مفقوده به حساب مي آيد. دو نسخه قديمي از اين تفسير از كتب مفقوده به حساب مي آيد. دو نـسـخـه قـديـمي از اين تفسير را علامه مجلسي (م 1111 ق) ديده است كه مانند نسخه هاي موجود در حال حاضر اسناد آن حذف شده است. ايـن تـفـسـيـر در سـال 1380 ق در قـم بـه تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي و با مقدمه علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان جزء اول از فاتحة الكتاب تا سوره انعام و جلد دوم از سوره اعراف تا پايان سوره كهف به چاپ رسيده سپس مكررا تجديد طبع يافته است. ابوالعباس نجاشي (م 450 ق) پس از توثيق وي نام تفسير و ساير مؤلفات مفسر را توسط استادش در روايـات ابـوعـبداللّه بن شاذان قزويني به دو واسطه روايت مي كند شيخ صدوق (م 381 ق) و شـيـخ تـلعكبري (م 385 ق) كه از شاگردان فرزند مفسر جعفر عياش هستند بواسطه فرزندان مفسر تفسير وي را روايت مي كنند. از ابـن عـيـاشـي تـفسير ديگري به نام سجود القرآن كه مربوط به تفسير آيات سجده است روايت گرديده است. مـنابع : اعيان الشيعة، 10/56؛ الاعلام، زركلي، 7/95؛ الذريعة، 4/295؛ تاسيس الشيعة، 260، 332؛ الـفـهرست، ابن نديم، 194؛ الفهرست، شيخ طوسي، 317؛ رجال، ابن داود، 335؛ رجال، نجاشي، 2/247؛ مـعـالـم الـعلماء، 99؛ فهرست الفبائي كتب خطي، كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي، 138؛ معجم رجال الحديث، 17/224؛ مفسران شيعه، 79؛ نوابغ الرواة في رابعة المثات، 305. تفسير فضل بن شاذان اثـر ابـومـحـمـد الـفـضل (م 260 ق) فرزند شاذان بن خليل رازي نيشابوري، از علماي تفسير و متكلمين و فقهاي اماميه از ثقات اصحاب ائمه ثلاثه حضرت علي بن موسي الرضا و علي الهادي و حسن عسكري عليهم السلام. نـجـاشـي از قـول ابوالقاسم يحيي بن زكريا كنجي مؤلفات وي را 180 عنوان ياد كرده است و 48 عنوان آن را نام برده است. ابن نديم در الفهرست در چند محل از فضل بن شاذان نام برده است. و او را از مـؤلـفـيـن شـيـعه ضبط كرده و نيز تفسير قرآن كريم و كتاب القراءآت او را كه به شيوه اشعريان نوشته شده است معرفي مي كند. علامه حلي پس از توثيق وي مي نويسد كه : نمي توان از ذكر او چشم پوشيد چرا كه رئيس طايفه ماست، خداوند از او خشنود باشد. احاديث او را در تفاسير روائي در تفسير آيات قرآن نقل كرده اند. داوودي در طـبـقات المفسرين وي را از مفسران شيعي ياد كرده و دو تفسير از او نام برده است : تفسير قرآن و تفسير القراءآت قرآن. مـنابع : الاستبصار، 3/362؛ الاعلام، زركلي، 5/149؛ تاسيس الشيعه، 344؛ الذريعة، 4/300؛ رجال، ابـن داود، 272؛ رجـال، علامه حلي، 132؛ رجال، كشي، 451؛ رجال، نجاشي، 2/168؛ رجال، شيخ طوسي، 240 و 434؛ الفهرست، ابن نديم، 29؛ الفهرست، شيخ طوسي، 254؛ مفسران شيعه، 77؛ نـوابـغ الرواة في رابعة المئات، 217؛ تهذيب الاحكام، 72/6؛ الكافي، 3/419، 4/331، 6/143؛ من لا يحضره الفقيه، 1/195، 200؛ طبقات المفسرين داودي، 2/30. القراءآت ؛ تفسير التنزيل و التحريف اثر ابوعبداللّه احمد (م ح 268 ق) فرزند محمد بن سيار بصري اصفهاني كاتب معروف به سياري و منسوب به جدش سيار، از محققين بنام اماميه و اكابر مفسران شيعه. مفسر در عصر امام حسن عسكري (ع) كاتب آل طاهر بود. حديث و تفسير را از امامين علي الهادي و امام حسن عسكري عليهما السلام اخذ كرد. مـفسر از مشايخ سلامة بن محمد مهزيار است و ثقة الاسلام كليني بر روايات مفسر اعتماد كرده و ابن ادريس در مستطرفات از مولفات وي و تفسير او نقل مي كند. و عده اي از علما از تفسير او نقل كرده اند. عـلامـه مـيـرزا حـسـين نوري نسخه اي از اين تفسير را داشته است و در كتاب خويش مستدرك الـوسـائل از ايـن تـفسير نقل مي نمايد و همچنين نسخه نفيسي در كتابخانه شيخ محمد سماوي مـوجـود بوده است و شيخ حسن بن سليمان حلي از اين تفسير به نام التنزيل و التحريف ياد كرده است. سعد بن عبداللّه در كتاب مختصر بصائر نقل مي نمايد. وي از جـمـله مفسران شيعه است كه چند تفسير در فنون قرآن تاليف نموده است از جمله : ثواب القرآن و از ديگر آثار وي كتاب الغارات ؛ النوادر؛ الطب. الـفـهرست سال وفات وي را 368 ق ياد كرده است و احتمالا اشتباه است چون ابن حجر در لسان الميزان وي را از علماي اواخر مائه سوم ذكر نموده است. مـنـابـع : اعـيان الشيعة، 3/116؛ الاستبصار، 1/37؛ الاعلام، زركلي، 1/209؛ تاسيس الشيعة، 366؛ جامع الرواة، 1/67؛ الذريعة، 17/52؛ رجال، ابن داود، 422؛ رجال، علامه حلي، 203؛ رجال، كشي، 505؛ رجـال، نـجاشي، 1/211؛ رجال، شيخ طوسي، 411، 427؛ الفهرست، شيخ طوسي، 44؛ لسان الميزان، 1/252؛ معالم العلماء، 13؛ معجم رجال الحديث، 2/282، 284. تفسير ابن فضال صغير اثر ابوالحسن علي (206 - ب 270 ق) فرزند حسن بن فضال كوفي معروف به ابن فضال صغير، از مفسران اماميه و علماي فقه و حديث و از اصحاب امام دهم و امام يازدهم عليهما السلام. مفسر و پدرش ابن فضال كبير فطحي مذهب بودند. اجماع علماي رجالي بر اين عقيده اند كه ابن فضال كبير از عقيده خود عدول كرد. نجاشي و شيخ طوسي پدر و پسر را توثيق مي كنند. علامه حلي در رجال خود مي نويسد چنانچه ابن فضال صغير هم از مذهب خود عدول نكرده باشد مـن او را تـوثـيـق كـرده و بر روايات وي اعتماد دارم اگرچه مذهب فاسد داشته باشد (فطحيه عـبـداللّه بـن امـام جـعـفر الصادق را كه هفتاد روز بعد از پدرش زنده بود امام مي دانند و سيزده امامي اند). مفسر از آن دسته از مفسران شيعه است كه به تاليف يك تفسير در علوم قرآن كريم اكتفا نكرده و داراي تفاسير متعدد است. نـجاشي در رجال خود بيش از چهل عنوان از مؤلفات او را ضبط كرده و از جمله آنها كتاب تفسير قرآن و كتاب التنزيل من القرآن و التحريف است. تـفسيرهاي مفسر به همان شيوه روائي است كه در قرن سوم رواج داشت و احاديث و روايات را از ائمه اطهار (ع) در تفسير آيات قرآن كريم نقل مي كرده است. در كتب معتبر شيعه و تفاسير مفسران اماميه روايات او بسيار است. از جـمـلـه در تـفسير فرات الكوفي كه به چاپ رسيده است و تفسير كنزالعرفان ملا محمد صالح بـرغـاني و ديگر تفاسير چاپي و خطي و همچنين از تفسير او در كتاب التوحيد نيز چاپ گرديده است. داوودي در طبقات المفسرين خويش وي را از مفسرين شيعه ياد كرده و كتاب فضائل القرآن را از تفاسير وي ضبط كرده است. مـنـابـع : الاسـتـبـصـار، 1/146، 2/7، 4/168؛ تاسيس الشيعة، 335؛ تهذيب الاحكام، 4/7، 9/322؛ الـذريـغـة، 4/245؛ رجـال، ابـن داود، 483؛ رجـال، علامه حلي، 93؛ رجال، كشي، 445؛ رجال، نـجـاشـي، 2/82؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/397؛ الفهرست، شيخ طوسي، 2216؛ عيون اخبار الـرضـا، 1/129، 210؛ كامل الزيارات، ابن قولويه، 35؛ معالم العلماء، 65؛ مفسران شيعه، 71؛ مصفي المقال في مصنفي علم الرجال، 274. نوادر علم القرآن اثـر شـيـخ ابوالحسن محمد (م ح 275 ق) فرزند احمد بن محمد بن حارث معروف به حارثي، از محدثين و مفسران اماميه. تفسير مورد بحث به زبان عربي و به شيوه روائي است و ابوالعباس نجاشي آن را از طريق استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزويني روايت مي كند. و هـمـچـنـيـن شيخ طوسي در الفهرست آن را ضبط كرده و روايت مي كند و نيز در كتاب رجال خويش مفسر را در قسم (في من لم يروعن الائمه (ع)) ذكر مي نمايد. مـنـابـع : جامع الرواة، 2/62؛ الذريعة، 24/347؛ رجال، شيخ طوسي، 512؛ رجال، نجاشي، 2/300؛ الفهرست، شيخ طوسي، 177؛ معجم رجال الحديث، 15/18.منبع:www.andisheqom.com
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 981]