واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تفاسير قرن دوم(2) تفسير قتادة از قتاده (61 - 117 ق) فرزند دعامه سدوسي بصري از مفسرين و علماي بصره. وي اطـلاع وسيع در شعر و لغت عربي داشت و اعلم علماي عصر خويش در عراق بود و از مشاهير مفسرين تابعين است مفسرين اقوال او در تفسير آيات قرآن در تفاسير خود نقل كرده اند. ولي تفسير او فعلا وجود ندارد. داودي در طـبـقـات الـمـفـسـريـن خـود و ذهبي در تذكرة الحفاظ به شرح حال وي در تفسير پرداخته اند. مـنـابـع : تذكرة الحفاظ، 1/122؛ التفسير و المفسرون، 1/125؛ معجم الادباء، 7/9؛ و فيات الاعيان، 4/85؛ طبقات المفسرين، 2/43؛ تهذيب التهذيب، 8/351 - 356. تفسير زيد شهيد تـفسير القرآن الكريم لزيد الشهيد، مفسر ابوالحسين زيد (79 - شهادت 121 يا 122 ق) فرزند امام زين العابدين (ع) معروف به زيد شهيد از فقهاء مفسران به نام شيعه در قرن دوم هجري. تفسير و علوم قرآن رااز پدرش حضرت سجاد (ع) و برادرش حضرت امام محمدباقر (ع) و حضرت صادق (ع) و ديگران فراگرفت و در فقه و تفسير و كلام و خطابه وحيد عصر خويش بود ابوحنيفه در حق وي مي گفت (ما رايت في زمانه افقه منه و لا اسرع جوابا و لا ابين قولا). هنگام قيام وي ابوحنيفه به او پيوست. تـفـسير مورد بحث به زبان عربي در يك جلد به شيوه روائي است كه اكثر مفسران شيعه آنرا طي تـفـسيرهاي خود نقل نموده اند از جمله فرات كوفي در تفسير خود بيست و هفت مورد در تفسير آيات قرآن كريم از وي نقل نموده است كه تمامي آنها در فضائل خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام مي باشد. و نيز چند تفسير ديگر به زيد نسبت مي دهند كه آنها نيز موجود هستند: 1 ـ تفسير قرائت زيد. 2 ـ تفسير مدخل الي القرآن لمواضع مختارة منه. 3 ـ تفسير غريب القرآن المجيد. مـنـابع : اعيان الشيعة، 7/107؛ الاعلام، 3/59؛ تاريخ الادب العربي، كارل برو كلمان، 3/322؛ تاريخ دمـشـق، ابن عساكر، 9/149؛ تفسير فرات، كوفي، 122؛ تهذيب الاحكام، 8/235؛ تهذيب التهذيب، 3/362؛ خلاصة التذهيب، 129؛ رجال شيخ طوسي، 89 به بعد؛ سير اعلام النبلاء، 5/389؛ شذرات الـذهـب، 1/158؛ تاريخ الاسلام، 5/74؛ الطبقات الكبري، ابن سعد، 5/325؛ فوات الوفيات، 2/35؛ مـعـجـم رجال الحديث، 7/345؛ معجم المؤلفين، 4/190؛ مقاتل الطالبين، 127؛ مؤلفات الزيديه، 1/307 به بعد؛ من لا يحضره الفقيه، 1/126 - 128 به بعد. تفسير عاصم اثر ابوبكر عاصم (م 127 يا 128 ق) فرزند ابي النجود بهداللّه اسدي كوفي از مفسران شيعه و يكي از قراء هفت گانه معروف قرن دوم هجري. وي ايراني تبار و از هم پيمانهاي قبيله بني اسد بود. او فنون قرآن كريم و قراءات را از عبدالرحمن سلمي فراگرفت. سـلمي خود از شاگردان حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) بود و در علوم قرآن مخصوصا در قراءات مقام شامخي داشت. او مورد وثوق سني و شيعه مي باشد. و نـيـز دو روايـت در تفسير و قراءات عاصم مشهور است نخست روايت حفص بن سليمان بزاز كه فـرزنـد هـمـسـر دوم او بـود و روايـت دوم : ابـي بكر بن عياش حفص مي گويد كه عاصم به من مي گفت قرائتي را كه به تو آموختم همان قرائتي است كه از عبدالرحمن سلمي فراگرفتم و او از حـضـرت امـيـرالمؤمنين علي (ع) روايت كرده است و هر آنچه را كه به ابوبكر بن عياش آموختم همان قرائتي است كه از زربن حبيش فراگرفتم و او از ابن مسعود نقل مي كند. تـفـسـيـر مـورد بحث به زبان عربي است و در اكثر تفسيرهاي عامه و خاصه مخصوصا در قسمت قـراءات ذكـر شـده اسـت و مـورد اعتماد فحول علماي شيعه مي باشد علامه حلي در كتاب خود المنتهي مي نويسد: بهترين قراءات نزد من قراءت عاصم از طريق روايت ابوبكر عياش مي باشد. اين تفسير در كتب فقهي اماميه كتاب صلاة باب قراءات بسيار نقل شده است. بحرالعرفان بسياري از باب قراءات از عاصم نقل كرده است. ابن نديم در الفهرست عاصم را در طبقه سوم كوفيان بعد از يحيي بن وثاب ياد كرده است. وفات او را سال 128 ق ضبط نموده است. همچنين آيت اللّه خوئي در معجم رجال الحديث مي گويد يكي از قاريان هفتگانه مشهور مي باشد و نـيـز قـرائت او از طـريق حفص بسيار معروف است و هرچه از مصاحف قديم و جديد را مشاهده نموده ام تمامي آنها رسم الخط خود را بر مبنا و اساس قرائت عاصم نهاده اند. مـنابع : الاعلام، 3/248؛ اعيان الشيعة، 7/407؛ تاسيس الشيعة لعلوم الاسلام، 346 - 347؛ تهذيب الـتـهـذيب، 5/30 - 36؛ التاريخ الكبير، 6/487؛ الجرح و التعديل، 6/340؛ خلاصة التذهيب، 182؛ ريحانة الادب، 4/436 - 437؛ تاريخ دمشق، ابن عساكر تلخيص ابن منظور، 11/235 - 236؛ معجم رجـال الحديث، 9/178 - 179؛ موسوعة البرغاني في فقه الشيعة، 7/272 - 277؛ ميزان الاعتدال، 2/357؛ سير اعلام النبلاء، 5/256 - 261؛ النقض، عبدجليل قزويني، 213 به بعد. تفسير سدي (؛ تـفـسـيـر السدي الكبير)، از ابومحمد اسماعيل (127 ق) فرزند عبدالرحمن القرشي هاشمي تـابـعـي كـوفـي مـعروف به سدي كبير، از مفسرين اماميه و از اصحاب سه تن از ائمه اطهار (ع) حضرت سجاد و امام محمد الباقر و امام جعفر الصادق عليهم السلام. ابـن حـجـر در تـقـريـب التهذيب مي گويد... انه صدوق متهم بالتشيع... و داودي در طبقات المفسرين از او و تفسيرش و گرايشش به تشيع ياد كرده است. سيوطي در الاتقان تفسير وي را از بهترين تفاسير مي داند. و نيز ائمه حديث مانند ثوري و شعبه از وي روايت كرده اند. آقابزرگ تهراني در الذريعة مي نويسد كه اسماعيل بن موسي فزاري سدي كوفي (م 145 ق) كه با ايـن سـدي در نـام و كنيه و لقب و مذهب مشاركت دارد و با او معاصر است غير از اوست، و مفسر نيست. از احفاد وي محمد بن مروان بن عبداللّه بن اسماعيل معروف به سدي صغير است (م 186 ق) كه راوي تفسير ابن عباس از محمد بن سائب كلبي (م 146) مي باشد. مـنابع : اعيان الشيعة، 3/379؛ تاسيس الشيعة لعلوم الاسلام، 326؛ الذريعة، 4/276، ابن داود، 57؛ رجـال شـيـخ طـوسي، 2/104، 148؛ ذكر اخبار اصفهان، 1/204 (چاپ ليدن، 1931 م)؛ و طبقات الـمـفـسرين داودي، 1/109، معجم الادباء، 7/13، النجوم الزاهرة، 1/304، مفسران شيعه، 67 - 68؛ جامع الرواة، 1/98 - 99. تفسير جابر الجعفي اثـر ابـوعبداللّه جابر (م 127 يا 128 يا 132 ق) فرزند يزيد بن الحرث بن عبد يغوث جعفي تابعي از مفسران شيعه و محدثين تابعين بود. حـديـث و تفسير را از محضر امام محمد باقر (ع) اخذ كرد و از خواص و ملازمين امام عليه السلام بود. ابـن حجر در تهذيب التهذيب وي را از ضعفا و رافضي دشنام دهنده به اصحاب النبي (ص) وصف كرده است. در كـتـب رجـالـي شـيعه او را توثيق و عدل مي خوانند و ابوالعباس نجاشي (م 450 ق) وي را از اصحاب حضرت امام باقر و حضرت صادق (ع) ذكر نموده است و نيز تفسير وي را با پنج واسطه از او روايت نموده است. شـيخ طوسي در رجال خود وي را از اصحاب حضرت باقر (ع) و حضرت ابي عبداللّه جعفر الصادق (ع) ضبط كرده است. تـفـسـير مورد بحث به زبان عربي و به شيوه منقول و ماثور است و اين تفسير از املاء حضرت امام ابي جعفر محمد الباقر (ع). فـرات كـوفي در تفسير خويش معروف به تفسير فرات سي و دو عنوان اسناد تفسير آيات را از وي نقل كرده است كه تمامي آنها در شان و فضايل حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) و خاندان عصمت و طهارت است. از جـمله در تفسير آيه 48 سوره النساء ان اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء به نقل از جابر از حضرت باقر (ع) قال عليه السلام : يا جابر ان اللّه لا يغفر ان يشرك بولاية علي بن ابي طالب (ع) و طاعته و اما قوله : و يغفر مادون ذلك لمن يشاء: فانه ولاية علي بن ابي طالب (ع) و هـمـچنين علي بن ابراهيم قمي در تفسير خود معروف به تفسير القمي در تفسير آيه 34 سوره بـقـره و اذ قلنا للملائكة اسجد و الدم به نقل از جابر بن يزيد جعفي از ابي جعفر محمد بن علي (ع) روايت نموده و به تفسير آيه مي پردازد. بعضي از عامه او را توثيق و روايات او را در كتب تفسير و حديث خويش ضبط نموده اند. مـنـابع : اعيان الشيعة، 4/51 - 55؛ اعلام، 2/105؛ تاسيس الشيعة، 326؛ تفسير فرات الكوفي، 54؛ تفسير القمي، 1/36؛ الذريعة، 4/268؛ جامع الرواة، 1/144 - 146؛ رجال، ابن داود، 80؛ رجال، شيخ طوسي، 111؛ رجال، كشي، 169 - 174؛ الفهرست، شيخ طوسي، 73؛ معجم رجال الحديث 4/17 - 27؛ مـعـجـم الـمـؤلـفين، 2/106؛ رجال، علامه حلي، 35؛ ميزان الاعتدال، 1/379 - 384؛ تنقيح المقال، 1/203؛ رجال، نجاشي، 1/313 - 316. تفسير ابن ابي شعبه اثـر ابـوجـعفر محمد (م 135 ق) علي بن ابي شعبة حلبي از ثقات مفسرين اماميه و از برجستگان علماي خاندان آل ابي شعبه حلبي (آل ابي شعبه حلبي). وي حديث تفسير و تاويل را از حضرت امام جعفر الصادق (ع) اخذ كرده است. در كـتـب رجـالي بر توثيق وي اتفاق نطر است و تفسير او به شيوه آن عصر روائي است و مفسرين ديگر از آن نقل كرده اند ولي اكنون وجود ندارد. ابـوالـعـبـاس نـجاشي (م 450 ق) پس از توثيق ابي شعبه تفسير وي را ضبط كرده و آن را توس ط اسـتـادانـش در روايـت مـحـمـد بن جعفر نحوي تميمي و ابن نوح سيرافي به سه واسطه روايت مي نمايد. مـنـابع : اعيان الشيعة، 2/89؛ جامع الرواة، 2/151؛ الذريعة، 4/240؛ رجال، ابن داوود، 324؛ رجال، شيخ طوسي، 295؛ رجال، نجاشي، 2/202؛ رجال، علامه حلي، 103؛ الفهرست، شيخ طوسي، 303؛ مـعالم العلماء، 94؛ مفسران شيعه، 66؛ معجم رجال الحديث، 16/302؛ كامل الزيارات، ابن قولوية، 89؛ رجال، البرقي، 20.www.andisheqom.com
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]