محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829567749
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن نويسنده:فرشته محیطی سوادکوئی منبع:روزنامه کیهان پديده مرگ همواره يكي از دغدغه هاي اصلي انسان در اين كره خاكي است. اينكه مرگ پايان حيات است يا آغاز حياتي جديد، همواره ذهن انسان را به خود مشغول ساخته و او را به تفكر و تأمل واداشته است. به راستي ماهيت اين پديده كه از نگاه برخي تلخ و دهشتناك است چيست؟ انسان ها چه واكنشهايي در برابر مرگ از خود نشان مي دهند؟ علل نگراني و ترس از مرگ چيست؟ قرآن كريم چه توصيفي از پديده مرگ دارد؟ در اين نوشتار سعي شده تا به اين سؤالات پاسخي مناسب براساس آموزه هاي ديني داده شود. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم: واكنش انسان ها در برابر مرگانسان ها در برخورد با اموري كه برايشان ناشناخته است، تفسير و برداشت هاي متفاوتي ارائه مي دهند. گاه اين تفاوت ها، ريشه در محيط اجتماعي و حتي طبقاتي فرد دارد؛ گاهي يك چيز در جوامع متفاوتي، چيزي هايي متفاوت انگاشته مي شود. در ضمن، واكنش هاي متفاوت نيز در هنگام بروز اين چيزها از سوي افراد جوامع مختلف رخ مي دهد. اين واكنش هاي عاطفي چون عشق، هراس و خشم، گستره وسيع و متضاد و حتي متناقضي را باز مي نمايد.البته چنين عواطفي به دلايل مشخص و قابل فهمي بروز مي كند به گونه اي اگر كسي موقعيت و يا زمينه هاي معين بروز آن را بداند، در مي يابد كه چرا اين عواطف احساس مي شوند و رخ مي دهند؛ ولي مشكل فهم عاطفه اين است كه به هيچ وجه پيدا نيست كه چرا براي افراد مختلف عاطفه هاي متفاوت رخ مي دهد، چنانچه موقعيت و چيزهايي كه اين عاطفه ها را بر مي انگيزد نيز روشن نيست.به نظر مي رسد كه نوع اعتقاد و پيش زمينه هاي فرهنگي در تفاوت واكنش ها مؤثر هستند؛ چنانچه يك نام، يك زمان و يك مكان براي مردمي كه در يك زمينه فرهنگي خاص زندگي مي كنند داراي قدرت و اقتدار است و براي مردمي ديگر، هيچ گونه تأثير مثبت يا منفي در بر ندارد؛ به اين معنا كه واكنش هاي عاطفي و يا تفاوت در واكنش ها برخاسته از يك رشته باور داشت ها و تأثيرهاي محيطي، اجتماعي، فرهنگي و حتي طبقاتي است. بنابراين نمي توان عامل آن را يك «عامل شناختي» دانست. در حقيقت اين عواطف و واكنش ها ريشه در امور و عواملي دارد كه به معنايي، شناخته شده و به معناي ديگر، ناشناخته اند. از آن رو ناشناخته است كه يك عامل، شناخته و مشخصي نيست و از آن رو شناخته شده است كه ريشه در عوامل چندي كه مشخص هستند، دارند. اين ابهام را نمي توان بدون توجه بي مورد از سر وا كرد و به حكم كلي در آن بسنده نمود؛ از اين جا مي توان به اين مطلب رسيد كه چرا برخورد انسان با امور ناشناخته داراي واكنش ها، تفسيرها و برداشت هاي متفاوت است؛ و حتي يك چيز در جوامع فرهنگي مختلف، تفاوت هاي عاطفي، كنشي و واكنشي بر مي انگيزد؛ بنابراين نمي توان زمينه هاي فرهنگي، شخصي، اجتماعي و مانند آن را در تفسيرها و واكنش ها ناديده گرفت.بسياري از افراد كه با چيزهاي ناشناخته برخورد مي كنند، تفسيرهاي متفاوتي به دست مي دهند. شايد قضيه به اين صورت باشد كه افرادي تجربه ها، عواطف و احساسات معيني را به حضور خدا يا جن يا فرشتگان تفسير مي كنند، چون چنين آمادگي فرهنگي و رواني در آنان وجود دارد، چنان چه كساني كه مفهوم الهي يا جن و فرشتگان را رد مي كنند، ممكن است آن را به شيوه متفاوتي تفسير كنند.به سخني ديگر، آدم ها در توضيح تجربه هاي غير عادي شان به انديشه ها و باورداشت هايي توسل مي جويند كه براي آنها آشنا و تا اندازه اي معتبر باشد؛ آنها حتي ممكن است كه به خاطر فقدان هرگونه تفسير معتبر ديگر، ناچار به توسل به يك چنين انديشه ها و نتيجه گيري هايي شوند، قضيه اي كه شايد مايه شگفتي خود آنها نيز باشد.واكنش هاي عاطفي چون عشق، هراس و خشم، واكنشي طبيعي است، حتي اگر اين واكنش نسبت به يك چيز معين باشد؛ چون تفاوت واكنش ها، ريشه در تفاوت هايي دارد كه بيان شد. مرگ، يك واقعيت انكارناپذير و ناگزير است. تفاوت واكنشي افراد با اين واقعيت، برخاسته از تفاوت هايي شخصي، اجتماعي، فرهنگي و مانند آن است. واكنش طبيعي بسياري از افراد در قبال آن، چيزي جز هراس نيست. وقتي مرگي پيش مي آيد، هراس ها و عواطف نيرومندي در نزديكان شخص مرده پديد مي آورد؛ چون هر مرگي روابط را از هم مي گسلد و الگوي معمولي زندگي آدم ها را در هم مي شكند و بنيادهاي اخلاقي جامعه را به لرزه در مي آورد. بسياري از سوگواران گرايش دارند كه خود را تسليم نوميدي كنند، وظايف شان را ناديده گيرند و به شيوه اي رفتار كنند كه براي خودشان و ديگران زيانبار است.واكنش برخي ديگر به گونه اي بسيار متفاوت است. آنان نه تنها از مرگ نمي هراسند، بلكه به جاي هراس بدان عشق مي ورزند و آن را شيرين تر از عسل و هرچيز گواراي ديگري مي بينند. بسياري از اهل يقين از متدينان به خدا و جهان واپسين چنين واكنشي از خود نشان و بروز مي دهند. از نظر قرآن مرگ دروازه انتقال از جهان ناپايدار به جهاني پايدار، از سعادتي شكننده به سعادت جاودانه است.ماهيت مرگ در نگرش قرآنيمرگ در منطق قرآني به معناي فنا و نابودي نيست بلكه دريچه اي به سوي جهان جاودانگي و بقاست. حقيقت مرگ چون حقيقت حيات و زندگي از اسرار هستي است به گونه اي كه حقيقت آن تاكنون بر كسي روشن نشده است. بلكه آن چه ما از حقيقت آن مي شناسيم تنها آثار آن است.آن چه از قرآن بر مي آيد آن است كه مرگ يك امر عدمي و به معناي فنا و نيستي نيست بلكه يك امر وجودي است. يك انتقال و عبور از جهان به جهان ديگر است، از اين رو بسياري از آيات قرآن از مرگ به توفي تعبير كرده اند كه به معناي بازگرفتن و دريافت روح از تن است.خداوند در بيان اين امر وجودي مي فرمايد: الذي خلق الموت و الحيوه (1) خداوندي كه مرگ و زندگي را آفريد. در اين جا خداوند، مرگ را همانند زندگي يك آفريده از آفريده هاي خويش بيان مي دارد. چون اگر مرگ امري عدمي بود مخلوق و آفريده به شمار نمي آمد از مخلوقات هيچ گاه جز به «امور وجودي» تعلق نمي گيرد.به هر حال مرگ از مخلوقات و امر وجودي و دريچه اي است به سوي زندگي ديگر، در سطحي بسيار وسيع تر و آميخته با ابديت؛ خداوند مي فرمايد: ولئن متم او قتلتم لالي الله تحشرون(2) اگر بميريد و يا كشته (شهيد) شويد به سوي خدا باز مي گرديد. در حقيقت مرگ پايان راه نيست بلكه آغاز راهي است كه بدان به جهان هاي ديگر منتقل مي شويد؛ و اين جهان با همه عظمتش تنها مقدمه اي براي جهان هاي گسترده تر و فراخ تر، جاوداني و ابدي است. و به سخني ديگر مرگ نه تنها موجب نمي شود تا زندگي، پوچ و بيهوده جلوه كند بلكه به زندگي اين جهاني معنا و مفهوم مي بخشد و از كاركردهاي مرگ مي توان معنا بخشي به زندگي دنيايي دانست؛ چون مرگ است كه آفرينش هستي را از بيهودگي خارج مي سازد و بدان جهت، معنا و مفهوم مي بخشد.علل ترس از مرگبي گمان واكنش طبيعي انسان در برابر ناشناخته اي چون مرگ، ترس و هراس است. ريشه ترس را مي توان در اين جست كه مرگ را پايان، فنا و نيستي تصور مي كنند و انسان به طور طبيعي و ذاتي گرايش به بقا و جاودانگي دارد و از نيستي و نابودي مي گريزد. در قرآن آمده است كه ابليس با بهره گيري از همين عامل، آدم را وسوسه كرد تا نافرماني خداوند كرده و از ميوه درخت ممنوعه بخورد؛ ابليس به آدم مي گويد: «قال ياآدم هل ادلك علي شجره الخلد و ملك لايبلي(3) گفت اي آدم! آيا تو را به درخت جاودانگي و حكومت و ملك نافرسودني راهنمايي نكنم؟»بنابراين وحشت و هراس انسان از فنا و نيستي، امري طبيعي و واكنشي عادي است. لذا از «مرگ» به جهت آن كه در باورش پايان كار و عامل نيستي و نابودي اوست، مي هراسد از آن مي گريزد. بسياري از مردم مرگ را به معناي فنا و نيستي تفسير مي كنند، و بديهي است كه انسان از فنا و نيستي وحشت و هراس دارد. اگر انسان مرگ را به اين معنا تفسير كند، به طور يقين از آن گريزان خواهد بود و همين امر عاملي براي اضطراب و عدم آرامش او در طول زندگي خواهد بود و حتي در بهترين حالات زندگي و در اوج پيروزي و سعادت دنيوي و خوشبختي، انديشه و تصور اين مطلب كه روزي اين زندگي به پايان خواهد رسيد، شهد زندگي را در كام او زهر مي كند و همواره در نگراني و اضطراب به سرمي برد.البته چنين نيست كه همه كساني كه به مرگ به عنوان پل و دروازه و عامل انتقال به هستي و سراي ديگر مي نگرند، در آرامش بوده و از مرگ استقبال نمايند، چون افرادي كه آن را مقدمه اي براي ورود به جهان وسيع تر، عالي تر و حياتي جاودان مي نگرند به خاطر اعمال و خلاف كاري هاي خويش از مرگ وحشت دارند، زيرا براين باورند كه پس از مرگ وارد جهاني مي شوند كه وضعيت زندگي ايشان در آن چيزي جز تجسم اعمال دنيايي ايشان نخواهد بود، اعمالي كه آنان را از سعادت ابدي دور مي كند. بنابراين براي فرار از محاسبه و كيفر الهي گرايش به گريز از مرگ دارند.اعتقاد به عالم پس از مرگ و بقاي آثار اعمال و جاودانگي كارها تأثير مهمي در رفتار و كنش و واكنش انساني برجاي مي گذارد، و به عنوان يك عامل مؤثر در ترغيب و تشويق انسان به نيكي ها و مبارزه با زشتي ها به شمار مي آيد.اثراتي كه ايمان به زندگي پس از مرگ مي تواند در اصلاح افراد فاسد و تشويق افراد فداكار و مجاهد بگذارد به مراتب از هر عامل ديگري بيشتر است، چنان چه عدم ايمان به آن و يا فراموشي مرگ و جهان ديگر، سرچشمه بسياري از گناهان و رفتارهاي زشت و ناپسند است. خداوند مي فرمايد: فذوقوا بما نسيتم لقاء يومكم هذا(4) آتش دوزخ را بچشيد به خاطر آن كه ديدار امروز را فراموش كرديد.اما اگر انسان بپذيرد كه مرگ عامل انتقال به جهان ديگر است و يا آن را فراموش نكند بلكه همواره مرگ را حاضر داشته باشد و «حضور» مرگ، حضوري شهودي باشد؛ آنگاه حماسه هاي جاويداني را رقم خواهد زد. حماسه هايي كه يك انسان باورمند پديد مي آورد، حماسه هاي جاويداني چون حماسه حسيني است. سربازي كه منطقش اين است كه: قل هل تربصون بنا الا احدي الحسنيين(5) بگو شما دشمنان درباره ما چه مي انديشيد؟ جز رسيدن به يكي از دو خير، سعادت و افتخار، يا پيروزي بر شما يا رسيدن به لقاءالله و افتخار شهادت، قطعاً چنين سربازي شكست ناپذير در عرصه زندگي، جهاد، تلاش و ساير عرصه ها است.مرگ در عقيده باورمندان و شاهدان نه تنها زيبا است، بلكه دريچه اي به جهاني بزرگ، شكستن قفس و آزاد شدن روح انسان، گشودن بندها و قيدها و رسيدن به آزادي مطلق است، طبيعي است كه باورمندان و شاهدان نه تنها از مرگ و شهادت در راه هدف ترس و وحشتي ندارند بلكه از مرگ به عنوان عامل جاودانگي، ابديت و «علي شجره الخلد و ملك لايبلي»(6) استقبال مي كنند و مي گويند: والله لابن ابي طالب آنس بالموت من الطفل بثدي امه(7) به خدا سوگند فرزند ابي طالب علاقه اش به مرگ بيشتر از كودك شيرخوار به پستان مادرش است. و ضربه اي را كه باعث انتقال و لقاءالله مي شود، ضربه رستگاري مي بيند: فزت و رب الكعبه؛ به خداي كعبه رستگار شدم.چون «مرگ براي مؤمن همانند كندن جامه چركين و پر از حشرات و جانوران موذي، گشودن بند و زنجيرهاي سنگين و تبديل آن به جامه هاي فاخر، لباس هاي خوشبو و مركب هاي راهوار و خانه هاي مناسب است ]امام سجاد(ع)[ و يا همانند خوابي است كه هر شب به سراغ آدمي مي آيد جز آن كه زمان طولاني تري در خواب مرگ است.»(8)امام حسين(ع) مي فرمايد: صبراً بني الكرام فما الموت الا قنطره تعبر بكم من البؤس و الضراء الي الجنان الواسعه والنعيم الدائمه فأيكم يكره أن ينتقل من سجن الي قصر و ما هو لأعدائكم الا كمن ينتقل من قصر الي سجن و عذاب؛ ان ابي حدثني عن رسول الله(ص) ان الدنيا سجن المؤمن و جنه الكافر و الموت جسر هؤلاء الي جنانهم و جسر هؤلاء الي جحيمهم(9)؛ شكيبايي كنيد اي فرزندان مردان بزرگوار! مرگ تنها پلي است كه شما را از ناراحتي ها و رنج ها به باغ هاي وسيع بهشت و نعمت هاي جاودان منتقل مي كند، كدام يك از شما از انتقال يافتن از زندان به كاخ ناراحت هستيد؟ و اما نسبت به دشمنان شما همانند اين است كه شخصي را از كاخي به زندان و عذاب منتقل كنند. پدرم از رسول خدا(ص) نقل فرمود كه دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است؛ مرگ پل آنها به باغ هاي بهشت و پل اين ها به دوزخ و جهنم است.و در حديث است كه در عاشورا، هر قدر حلقه محاصره دشمن تنگ تر و فشار بيشتر مي شد، چهره هاي عاشورائيان حسيني بر افروخته تر و شكوفاتر مي شد و حتي پيرمردان اصحاب و يارانش صبح عاشورا خندان بودند و وقتي از آنها پرسش مي شد چرا؟ مي گفتند: براي اين كه ساعاتي ديگر شهادت و حورالعين را در آغوش مي گيريم.(01)پي نوشت ها:1-ملك، آيه .22-آل عمران، آيه 1583- طه، آيه .1204- سجده، آيه .145- توبه، آيه .526- طه، آيه .1207- نهج البلاغه/خطبه.58- بحارالانوار، ج6، ص.6559- معاني الاخبار، ص.28901- مقتل الحسين، مقرم، ص.263
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]
صفحات پیشنهادی
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن نويسنده:فرشته محیطی سوادکوئی منبع:روزنامه کیهان واكنش انسان ها در برابر مرگانسان ها در برخورد با اموري كه برايشان ناشناخته است، تفسير ...
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن نويسنده:فرشته محیطی سوادکوئی منبع:روزنامه کیهان واكنش انسان ها در برابر مرگانسان ها در برخورد با اموري كه برايشان ناشناخته است، تفسير ...
ماهیت انسان از دیدگاه روانکاوی
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن نويسنده:فرشته محیطی سوادکوئی منبع:روزنامه کیهان پديده مرگ همواره يكي از دغدغه هاي اصلي انسان در اين كره خاكي است. اينكه مرگ پايان حيات .
ماهیت مرگ از دیدگاه قرآن نويسنده:فرشته محیطی سوادکوئی منبع:روزنامه کیهان پديده مرگ همواره يكي از دغدغه هاي اصلي انسان در اين كره خاكي است. اينكه مرگ پايان حيات .
ماهيت اصلي هنر، قرآن و موهبت الهي است
ماهيت اصلي هنر، قرآن و موهبت الهي است-ماهيت اصلي هنر، قرآن و موهبت الهي است ... آقايان پس از مرگ همسرشان · ايستگاه اقتصاد · نفرات و تيمهاي برتر جودو بسيج . .... کاپيتان تيم ملي سپک تاکرا:مسئولين بايد با ديد حرفه اي به ورزش سپک تاکرا نگاه ...
ماهيت اصلي هنر، قرآن و موهبت الهي است-ماهيت اصلي هنر، قرآن و موهبت الهي است ... آقايان پس از مرگ همسرشان · ايستگاه اقتصاد · نفرات و تيمهاي برتر جودو بسيج . .... کاپيتان تيم ملي سپک تاکرا:مسئولين بايد با ديد حرفه اي به ورزش سپک تاکرا نگاه ...
متافيزيك و ماهيت مرگ
متافيزيك و ماهيت مرگ نويسنده: سيد محمد خامنه اي مرگ از منظرهای گوناگون نفس گرچه همراه ... اين ديدگاه به بدن فقط از لحاظ ساختار جسماني و بعبارت ديگر از نقطه نظر مادي و از .... در قرآن مجيد و در آيات بسياري که درباره موت و حيات دارد مرگ را مرحله اي از چرخه ...
متافيزيك و ماهيت مرگ نويسنده: سيد محمد خامنه اي مرگ از منظرهای گوناگون نفس گرچه همراه ... اين ديدگاه به بدن فقط از لحاظ ساختار جسماني و بعبارت ديگر از نقطه نظر مادي و از .... در قرآن مجيد و در آيات بسياري که درباره موت و حيات دارد مرگ را مرحله اي از چرخه ...
تعبير قرآن درباره مرگ
عقايد> مرگ و زندگى پس از آن> ماهيت مرگ -------------------------------------------------------------------------------- تعبير قرآن درباره مرگ آيات عموم كه از آنهامىشود تفسير مرگ را ...
عقايد> مرگ و زندگى پس از آن> ماهيت مرگ -------------------------------------------------------------------------------- تعبير قرآن درباره مرگ آيات عموم كه از آنهامىشود تفسير مرگ را ...
تبیین ماهیت شادی از منظر دین
بدین جهت اندیشه دینی قائل به مرگ نبوده و حیات را امری مستمر و جریان دار قلمداد می کند، پیام دین حیات و زندگی است «ولنحیینک حیاة طیبة» تمام هستی ازمنظر قرآن در ...
بدین جهت اندیشه دینی قائل به مرگ نبوده و حیات را امری مستمر و جریان دار قلمداد می کند، پیام دین حیات و زندگی است «ولنحیینک حیاة طیبة» تمام هستی ازمنظر قرآن در ...
مرگ در نگاه اهل بيت(عليهم السلام)
مرگ در نگاه اهل بيت(عليهم السلام)-مرگ در نگاه اهل بیت(علیهم السلام)مرگ مقولهای است ... تنها معصومین(علیهمالسلام) میتوانند توصیف كنند چرا كه به وحی متصلاند و از ماهیت آن ... پس امری است وجودی و مخلوق؛ آن سان كه در قرآن آمده است: "الّذی خلق الموت و الحیوة ...
مرگ در نگاه اهل بيت(عليهم السلام)-مرگ در نگاه اهل بیت(علیهم السلام)مرگ مقولهای است ... تنها معصومین(علیهمالسلام) میتوانند توصیف كنند چرا كه به وحی متصلاند و از ماهیت آن ... پس امری است وجودی و مخلوق؛ آن سان كه در قرآن آمده است: "الّذی خلق الموت و الحیوة ...
مرگ از دیدگاه بزرگان
مرگ از دیدگاه بزرگان-مرگ از دیدگاه بزرگان منابع مقاله: ، ؛ ایمان به خدا و روز قیامت نگرانی ... در قرآن شریف فرمودهاست: (ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکه; با دست خود خویشتن را به هلاکت ... می توانگفت عده ای بر اثر جهل و ناآگاهی از ماهیت مرگ، از آن می ترسند.
مرگ از دیدگاه بزرگان-مرگ از دیدگاه بزرگان منابع مقاله: ، ؛ ایمان به خدا و روز قیامت نگرانی ... در قرآن شریف فرمودهاست: (ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکه; با دست خود خویشتن را به هلاکت ... می توانگفت عده ای بر اثر جهل و ناآگاهی از ماهیت مرگ، از آن می ترسند.
ماهیت وحى با تجربه ى عارفانه چه تفاوتى دارد؟
ماهیت وحى با تجربه ى عارفانه چه تفاوتى دارد؟ ... [1] این کلمه و مشتقات آن در قرآن به معناى ارتباط خداوند با پیامبران و القاى پیام هدایت تشریعى ... تحلیل عقلى وحىاین دیدگاه وحى را استکمال و بالندگى عقل نظرى و عملى، و پیامبر را کسى مى داند ... لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ)[5];به تعبیر علامه طباطبایى این مشاهده و علم در همین دنیاست، نه پس از مرگ.
ماهیت وحى با تجربه ى عارفانه چه تفاوتى دارد؟ ... [1] این کلمه و مشتقات آن در قرآن به معناى ارتباط خداوند با پیامبران و القاى پیام هدایت تشریعى ... تحلیل عقلى وحىاین دیدگاه وحى را استکمال و بالندگى عقل نظرى و عملى، و پیامبر را کسى مى داند ... لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ)[5];به تعبیر علامه طباطبایى این مشاهده و علم در همین دنیاست، نه پس از مرگ.
ماهيت اعتقادي و ديني صهيونيسم
افزون بر اين، به آياتي از قرآن كريم و روايات امامان معصوم (ع) ـ كه دربارة يهود و ... به هر حال با مطالعه سير تاريخي، به اصول كلي دربارة ماهيت اعتقادي و ديني يهود دست مي يابيم. .... اگر گمان ميكنيد كه (فقط) شما دوستان خدايي نه ساير مردم، پس آرزوي مرگ كنيد، ... و گنهكارانشان بر خلاف افراد ديگر، تنها مجازات كوتاه مدت و خفيفي خواهند ديد و همين ...
افزون بر اين، به آياتي از قرآن كريم و روايات امامان معصوم (ع) ـ كه دربارة يهود و ... به هر حال با مطالعه سير تاريخي، به اصول كلي دربارة ماهيت اعتقادي و ديني يهود دست مي يابيم. .... اگر گمان ميكنيد كه (فقط) شما دوستان خدايي نه ساير مردم، پس آرزوي مرگ كنيد، ... و گنهكارانشان بر خلاف افراد ديگر، تنها مجازات كوتاه مدت و خفيفي خواهند ديد و همين ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها