واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در محضر ثامنالحجج(علیه السلام) نويسنده:اسدالله افشار منبع:روزنامه رسالت 1- مورخين خبر ولادت آن حضرت را به اختلاف نوشتهاند. ما در اينجا آن اقوال را ذکر مىکنيم:الف- صدوق در عيون و شهيد در دروس و کفعمى در مصباح روز ولادت حضرت رضا(علیه السلام) را پنجشنبه نوشتهاند .ب- طبرسى در اعلام الوري، ابنشهرآشوب در مناقب و در تاريخ قم جمعه دانستهاند و بسيارى از روايات و اتفاق بيشتر از اخبار ولادت آن حضرت را روز جمعه ذکر نمودهاند. ج- صدوق در عيون اخبار الرضا(علیه السلام)، ابن شهرآشوب در مناقب، ولادت حضرت رضا(علیه السلام) را يازدهم ربيعالاول نوشتهاند. د- در مطالب السوال و کشف الغمه، يازدهم ذىالحجه، در اعلام الورى و دروس و مصباح کفعمى يازدهم ذيقعده نوشته شده که صحيحتر و مشهورتر همين قول اخير است که ما شيعيان آن را جشن مىگيريم. 2- در ارشاد مفيد سال ولادت حضرت رضا(علیه السلام) را در 148 هجرى در مدينه نوشته است و براين قولند: کلينى در کافي، طبرسى در اعلام الوري، شهيد در دروس کفعمى در مصباح، ابن اثير در کامل وليکن صدوق در عيون، ابن شهرآشوب در مناقب، ابن طلحه در مطالب السوال، خلکان در وفيات الاعيان، مسعودى در اثبات الوصيه، سال ولادت را صد و پنجاه و سه هجرى قمرى يعنى پنجاه سال بعد از شهادت حضرت ابى عبدالله الحسين(علیه السلام) نوشتهاند. دايره المعارف فرانسه ولادت حضرت امام رضا(علیه السلام) را سال 765 ميلادى نگاشته است. 3- نام مبارک آن بزرگوار “علي” است. کنيه شريفش “ابوالحسن”است که پدر بزرگوارش حضرت موسىبن جعفر(علیه السلام) هم مکنى به اين کنيه بوده و حضرتش به ابى الحسن ثانى مکنى گرديده و ابى الحسن ثالث حضرت امام على النقي(علیه السلام) است. لقب مشهور آن سرور رضا(علیه السلام) است. براى حضرتش القاب وعناوين ديگرى هم بوده چنانکه او را صابر، فاضل، رضي، وفى و قره اعين المومنين لقب دادهاند. 4- در باب لقبگذارى آن بزرگوار به رضا بعضى گفتهاند اين لقب بعد از قبول ولايتعهدى مامون به حضرت داده شده وليکن اخبارى که دلالت بر رد اين قول دارد متعدد است. چنانکه ابن بابويه “صدوق” از بزنطى از حضرت امام محمدتقي(علیه السلام) روايت کرده که پدرم را خدا مسمى به رضا فرموده زيرا که او پسنديده خدا بود در آسمان و پسنديده رسول خدا و ائمه هدى بود در زمين و همه از او خشنود بودند و حضرت را براى امامت پسنديدند. او پسنديده دوست و دشمن بوده و همه از وى خشنود بودند و بدين جهت او مابين ايشان به رضا ملقب شد. 5- حضرت امام رضا(علیه السلام) در شکل و شمايل شبيه جدش اميرالمومنين على بن ابيطالب(علیه السلام) بوده و خلق و خويى ستوده داشته است. 6- يکى از القاب مشهور حضرت “عالم آل محمد(صلی الله علیه و ُآله و سلم)“ است. اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان مىباشد. جلسات مناظره متعددى که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش، بويژه علماى اديان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندى تمام بيرون آمد دليل کوچکى بر اين سخن است که قسمتى از اين مناظرات در بخش “جنبه علمى امام(علیه السلام)“ در کتب معتبر قابل مطالعه مىباشد. اين توانايى و برترى امام در تسلط بر علوم يکى از دلايل امامت ايشان مىباشد و با تامل در سخنان امام در اين مناظرات کاملا اين مطلب روشن مىگردد که اين علوم جز از يک منبع وابسته به الهام و وحى نمىتواند سرچشمه گرفته باشد. 7- پدر بزرگوار ايشان امام موسى کاظم(علیه السلام) پيشواى هفتم شيعيان بودند که در سال 183 هـ.ق به دست هارون عباسى به شهادت رسيدند و مادر گراميشان “تکتم”نام داشت و از اهالى “نوبه” در جنوب مصر بوده است. وى در نيمه قرن دوم هجرى (که امام کاظم(علیه السلام) حدود 20 سال داشت) بهعنوان برده به مدينه آورده شده و به بيت امام انتقال يافته است که پس از ورود به خانه موسى بن جعفر(علیه السلام) وى را به نام “نجمه” ناميدهاند. در کتابهاى تاريخى از وى با نامهاى “سکن، خيزران، صقده، اروي، ام البنين و طاهره” نيز ياد شده است که اينها احتمالا القابى است که به مناسبتهاى گوناگون به وى دادهاند. اين بانوى مکرمه افضل زنان در عقل و دين بوده و نسبت به خاتون خود حميده مصفاه وللده حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) که از بانوان ايرانى و اشراف ايران بوده احترام مىنموده به طورى که از زمان تملک او به بعد براى پاس جلالت و حرمت هرگز نزد وى ننشسته بود. 8- حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) مانند ساير ائمه (علیهم السلام) داراى گوهر پاک و اصيل و به زيور فضايل نفسانى و اوصاف حميده آراسته و از هرگونه زشتى و پليدى و رذايل اخلاقى منزه بود زيرا خداوند تعالى ساحت پاک پيغمبراکرم(ص) و خاندان او را به مدلول آيه تطهير از هر عيب و نفسى دور داشته است. على بن موسى الرضا(علیه السلام) هر سه روز يک بار قرآن را ختم نموده و مىفرمود: اگر بخواهم مىتوانم روزى يک ختم بخوانم، ولى ميل دارم در آيات الهى تامل نمايم و بدانم هر آيه در چه مورد نازل شده است. امام(علیه السلام) دنيا را سرايى آکنده از شر و بدى مىشمرد و از شر آن به خداوند پناه مىبرد و راه رهايى را “زهد و پارسايي”مىديد و مىفرمود: “به وسيله زهد و بىرغبتى به دنيا نجات از شر دنيا را مىجوييم.”محمدبن عباد مىگويد: “رضا(علیه السلام)در تابستان بر حصير و در زمستان بر پلاس مىنشست و جامههاى خشن بر تن مىکرد و تنها هنگامى که در جمع مردمان حضور مىيافت جامه رسمى مردمان مىپوشيد.”اباصلت هروى نيز درباره آن حضرت گويد: “او غذايى ساده و خوراکى اندک داشت.”امام (علیه السلام) حتى زمانى که رسما وليعهد خلافت بود از همان زهد و پارسايى و سادهزيستى جدايى نداشت. ياسر خادم آن حضرت مىگويد: امام رضا(علیه السلام) به ما فرمود: “اگر بر بالاى سر شما ايستادم و در حال غذا خوردن بوديد بلند نشويد تا غذا خوردن را به پايان بريد.”يکى از مردمان بلخ مىگويد: “در سفر امام به خراسان همراه او بودم. روزى سفره غذايى طلبيد و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر آن سفره گرد آورد. گفتم: جانم به فدايت، خوب بود براى اينها سفرهاى جداگانه مىگستردي! امام فرمود: خاموش! که خدا يکى است، پدر و مادر همه ما يکى است و پاداش هر کس نيز به کردارهاى اوست.” 9- حضرت رضا(علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدينه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرينشان به هدايت مردم و تبيين معارف دينى و سيره نبوى مىپرداختند. مردم مدينه نيز بسيار امام را دوست مىداشتند و به ايشان همچون پدرى مهربان مىنگريستند. تا قبل از اين سفر با اينکه امام بيشتر سالهاى عمرش را در مدينه گذرانده بود، در سراسر مملکت اسلامى پيروان بسيارى داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند. امام(علیه السلام) در گفتگويى که با مامون درباره ولايتعهدى داشتند، در اين باره اينگونه مىفرمايند: “همانا ولايتعهدى هيچ امتيازى را بر من نيفزود. هنگامى که من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچههاى شهر مدينه عبور مىکردم،عزيزتر از من کسى نبود. مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من مىآوردند و کسى نبودکه بتوانم نياز او را برآورده سازم مگر اينکه اين کار را انجام مىدادم و مردم به چشم عزيز وبزرگ خويش به من مىنگريستند.” 10- امامت و وصايت حضرت رضا(علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرينشان و رسولاکرم(ص) اعلام شده بود. بخصوص امام کاظم(علیه السلام) بارها در حضور مردم ايشان را بهعنوان وصى و امام بعد از خويش معرفى کرده بودند که به نمونهاى از آنها اشاره مىگردد:يکى از ياران امام موسى کاظم(علیه السلام) مىگويد: “ما شصت نفر بوديم که موسى بن جعفر(علیه السلام) به جمع ما وارد شد و دست فرزندش على در دست او بود. فرمود: آيا مىدانيد من کيستم؟ گفتم: تو آقا و بزرگ ما هستي. فرمود: نام و لقب مرا بگوييد. گفتم:شما موسى بن جعفربن محمد هستيد. فرمود: اين که با من است کيست؟ گفتم: على بن موسى بن جعفر. فرمود:پس شهادت دهيد او در زندگانى من وکيل من است و بعد از مرگ من وصى من مىباشد.”در حديث مشهورى نيز که جابر از قول نبى اکرم(ص)نقل مىکند امام رضا(علیه السلام) بهعنوان هشتمين امام و وصى پيامبر معرفى شدهاند. امام صادق(علیه السلام) نيز مکرر به امام کاظم(علیه السلام) مىفرمودند که “عالم آل محمد(ص) از فرزندان تو است و او وصى بعد از تو مىباشد.” 11- مدت امامت امام هشتم در حدود 20 سال بود که مىتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم کرد:الف) ده سال اول امامت آن حضرت که همزمان بود با زمامدارى هارونب) پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امين بود. ج) پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مامون و تسلط او بر قلمرو اسلامى آن روز بود. لازم به ذکر است در عصر امام رضا(علیه السلام) از سال 148- 200 هـ.ق 29 جنبش سياسى بهوقوع پيوست. 12- دوران حيات و امامت امام هشتم اوجگيرى گرايش مردم به اهل بيت(علیهم السلام) و دوران گسترش پايگاههاى مردمى اين خاندان است. چنانکه مىدانيم امام(علیه السلام) از پايگاه مردمى شايستهاى برخوردار بود و در همان شهر که مامون با زور حکومت مىکرد امام رضا(علیه السلام) مورد قبول و مراد همه مردم بود و بر دلها حکم مىراند. نشانهها و شواهد تاريخى ثابت مىکند که (در اين دوران) پايگاه مردمى مکتب علي(علیه السلام) از جهت علمى واجتماعى تا حد بسيارى رشد کرده و گسترش يافته بود. در آن مرحله بود که امام(علیه السلام) مسئوليت رهبرى را به عهده گرفت. منابع:1- عيون اخبار الرضا(علیه السلام)2- ارشاد مفيد3- بحر الانساب4- وفيات ابن خلکان5- بحارالانوار6- مطالب السئوال فى مناقب آل الرسول نسخه کتابخانه آستان رضوي7- کشف الغمه8- اصول کافي9- علل الشرايع10-مناقب ابن شهرآشوب11-مشهد الرضا12-اثبات الوصيه13- بهجه الابرار يزدي
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]