واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: قرآن در سورهی فجر می فرماید : عدهای میگویند: چرا وضع ما بد شد؟ : «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»(فجر/16) در حقیقت آنان از خداوند گله دارند و بیان می کنند که ،خدا برای ما كم گذاشته است. خداوند می فرماید : نه ! خدا كم نگذاشته است :«كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیمَ»(فجر/17) این خود شما هستید که با اعمالتان ، با بی توجهی کردن به ایتام ومحرومین راه های جذب رزق و روزی و موهبت های خداوند را بر روی خود بسته اید . رشد معنوی ، گام اول در انفاق کردن انفاق در انفاق و کمک به دیگران نکته ی اصلی که باید بسیار مورد توجه واقع شود این است که این عمل را جوری انجام دهیم که گیرنده سرسوزنی احساس حقارت نکند ولذا گفته اند که جنس خوب را انفاق کنید . اگر کسی لباس کهنه و یا غذایی را که خوف مسمومیت تز آن را دارد ، را بدهد این دادن ها هیچ رشدی در او ایجاد نمی کند ، چرا که مسأله ی مهم در انفاق رشد آدمی است ؛ مسأله تنها سیر کردن شکم دیگران نیست . در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، فردی انبار خرما داشت، وصیت کرد بعد از مرگش تمام انبار خرما را به فقراء بدهند. مرد و انبار خرما را بین فقراء تقسیم کردند. پیامبر (صلی الله علیه وآله) رسید و یک دانه خرما را در دست خود گرفت. فرمود : اگر این فرد در زندگی خود و در زمان زنده بودنش یک دانه خرما را با دست خودش انفاق کرده بود ، بهتر از آن بود که یک انبار خرما را بعد از مرگش انفاق کند. چرا؟ یک دانه خرما کجا و یک انبار خرما کجا؟ چون اگر یک دانه خرمابا دست خودش میداد ، در حقیقت روحیه ی سخاوت را در خود بارور کرده و بخل را از خود دور کرده بود . اگر خواهان روزی بیشتر هستید و پول ندارید ، انفاق کنید ! قرآن میگوید: هركس پول ندارد، پول بدهد : «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً»(طلاق/7) هركس وضعش بد است، انفاق كند. چون گاهی وقتها انفاق كردن كلیدی است كه باعث میشود وضع خود آدم هم خوب شود. قبل از اظهار نیاز ، کمک کنید ! سعی كنید قبل از آن كه مردم بیایند بگویند: ما فقیر هستیم واظهار نیازمندی کنند ، به آنها کمک کنیم . اینكه فقیر را پیدا كردیم و به آن كمك كردیم مهم است. اگر فقیر آمد با هزار خجالت اظهار نیازمندی کرد و آبروی خود را در مقابل اندکی از کمک های ما ریخت ،سخاوت نیست. سخاوت با ارزش این است كه قبل از آن كه کسی اظهار نیاز كند، به او کمک شود . زرنگی مستلزم افزایش روزی نیست ! قرآن از باغدارهایی كه تصمیم گرفتند از میوههای باغ به فقیر ندهند، قصهای را نقل میكند و میگوید که خداوند تمام باغ آنها را سوزاند. روایت داریم اگر دلت بخواهد به كسی خیر برسانی، خدا هم به تو خیر می دهد. رحم كنیم ، تا مورد رحم واقع شویم ! قرآن در سورهی فجر می فرماید : عدهای میگویند: چرا وضع ما بد شد؟ : «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»(فجر/16) در حقیقت آنان از خداوند گله دارند و بیان می کنند که ،خدا برای ما كم گذاشته است. خداوند می فرماید : نه ! خدا كم نگذاشته است : « كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیمَ»(فجر/17) این خود شما هستید که با اعمالتان ، با بی توجهی کردن به ایتام ومحرومین راه های جذب رزق و روزی و موهبت های خداوند را بر روی خود بسته اید . مگر نه این است که ما خود را محب و پیرو علی علیه السلام می دانیم اما از رفتارهای او الگو برداری نمی کنیم ! مگر علی بن ابیطالب سحرها بار بر دوش نمیكشید و درخانهی فقرا را نمیزد؟ «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً» هركس وضعش بد است، انفاق كند. چون گاهی وقتها انفاق كردن كلیدی است كه باعث میشود وضع خود آدم هم خوب شود چرا به كمك كردن انفاق میگویند؟ انفاق از نفاق یك الف بیشتر دارد. نفاق به معنی چاله و سوراخ است. چون حیوانهایی هستند كه روی زمین چاله میكنند و روی زمین كانال میزنند ؛ به این كانالهای زمینی نفاق میگویند. منافق را نیز از این باب که از راه اسلام داخل میشود و از راه كفر بیرون میرود، منافق میگویند. خلاصه آنکه مایه نفاق، سوراخهای زیرزمینی است. انفاق به معنی پر كردن چالهها است. اصولاً كل اسلام مثل یك حركت است. خمس و زكات برای پر كردن این چاله ها مطرح شده است . گدا پروری در اسلام ،ممنوع است! در جامعه کنونی ما کم نیستند افراد کوچک و بزرگی که گدایی کردن را منش زندگی خود قرار داده و آن را راهی برای کسب پول از مردم انتخاب کرده اند. به چه كسی كمك كنیم؟ به افرادی كه لب چهارراه شیشهی ماشین پاك میكنند و یا گدایی را شیوه و منش زندگی کردن خود کرده اند ؟ انفاق گدایی کردن در اسلام ،ممنوع است. یکی از کارهایی که در مقابله و و مبارزه با تکدی گری هر انسانی می تواند انجام دهد این است که به آنها کمک نکنیم . کودکانی که تکدی گری می کنند همیشه یکی از دردسرهای شهرها می شوند چون احساس همدردی با آنها مسئله ای کاملاً طبیعی است. اما با این وجود، بهتر است که بنا به دلایلی به این افراد پولی ندهید. مطمئن باشید بچه ای که در خیابان گدایی می کند، شاید ابزاری برای یک گروه سازمان یافته نباشد ، اما باز هم به طور مستقل کار نمی کند. مطمئناً این کار ناشایست را برای یک فرد بزرگسال که معمولاً عضوی از خانواده اوست انجام می دهد. از "نه" گفتن به متکدیان اصلاً نباید بترسید. البته درست است که همیشه آسان نیست اما بچه هایی که گدایی می کنند می دانند که پولی که ممکن است شما به آنها بدهید در جهت ارتقاء زندگی خود آنها نخواهد بود و معمولاً دست کسانی می رسد که از آنها بعنوان ابزار استفاده می کنند. احساسات مردم ، راهی برای به دست آوردن پول های ناحق ! متکدیان حرفه ای برای گرفتن پول احساسات مردم را هدف قرار داده و با تظاهر به فقر، ناتوانی و ابراز سخنانی غیر واقعی و داستانهای ساختگی سعی در ایجاد ترحم در دیگران نسبت به خود میکنند. پرداخت پول به متکدیان سطح شهر از هر نظر عملی نادرست بوده و متکدیان را برای تداوم عملشان ترغیب میکند . دین اسلام نیز این امر را قبیح دانسته و در تصدیق این موضوع ماجرایی را بیان می کنیم : شخصی پهلوی پیامبر آمد. به پیغمبر گفت: وضع من خوب نیست. حضرت فرمود: برو چیزهای داخل خانهات را بفروش و كاسبی كن. گفت: من هیچ چیز ندارم. پیغمبر گفت: هرچه داری . این خود شما هستید که با اعمالتان ، با بی توجهی کردن به ایتام ومحرومین راه های جذب رزق و روزی و موهبت های خداوند را بر روی خود بسته اید گفت: من فقیر فقیر هستم. فرمود: در خانهات هیچ چیز نیست که با آن كاسبی كنی؟ گفت: نه! هیچ چیز نیست. ناراحت شد و رفت یك پلاس پاره و یک ظرف آورد و گفت: یا رسول اللّه! اینها هم چیزهای خانهام است. حضرت فرمود : صبر كن. حضرت به اصحاب و اطرافیان فرمود : چه كسی حاضر است این هارا بخرد؟ انفاق یك نفر از اصحاب گفت: من یك درهم میخرم. حضرت فرمود: چه كسی بیشتر میخرد؟ یك نفرگفت: من دو درهم میخرم. حضرت آنها را به دو درهم فروخت. یك درهم را به فقیر داد وگفت: یك درهم آن را نان و گوشت بخر و به زن و بچهات بده. یك درهم آن را هم یك تبر بخر و بیا. گفت: آقا با یك درهم تبر نمیدهند. رفت و یك سر تبر خرید كه دسته چوب نداشت. گفت: یا رسول اللّه! با یك درهم یك تبر بی دسته خریدم. حضرت فرمود: چه كسی یك دستهی تبر در خانهاش دارد؟ یكی گفت: ما یك دستهی تبر در خانه داریم. رفت و دسته را آورد. بعد خود پیغمبر خدا نجار شد، دستهی تبر را با سر تبر با هم میخ كوب كرد و فرمود: این را بگیر و برو هیزم بیاور و بفروش و گدایی نكن. درس مهم از این ماجرای بزرگ ! در باب اشتغال زایی ، شغل های کلیدی و کاربردی به افراد داده شود . در کمک کردن به افراد به آنها پا بدهیم ، ولی کسی را بغل نکنیم ، چرا که اگر كسی را بغل كنی ، همیشه باید بغلش كنی ، اما وقتی به او پا دادی ، برای همیشه خودش راه خواهد رفت . گروه دین تبیان منابع : سایت حوزه سایت درس هایی از قرآن سایت پرسمان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 474]