تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خودتان را بر خوش اخلاقى تمرين و رياضت دهيد، زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836309178




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مقايسة فيلمنامه «ماجرا» و «درباره الي»


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 مقايسة فيلمنامه «ماجرا» و «درباره الي»
مقايسة فيلمنامه «ماجرا» و «درباره الي»   نويسنده: مهرزاد دانش   يكي از بدسليقه‌ترين و كژ انديش‌ترين ايده‌هايي كه در گوشه و كنار جشنواره فجر درباره فيلم درباره الي شنيده مي‌شد، اين بود كه به ماجراي آنتونيوني نسبتش مي‌دادند و فرهادي را متهم به برداشت و (يا دست‌كم در بهترين حالتش) الگوبرداري از آن اثر مي‌كردند. چنين ايده‌اي نشان از آن دارد كه قائلان به آن، احتمالاً نه ماجراي آنتونيوني را به درستي درك كرده‌اند و نه درباره الي... را درست فهميده‌اند. اين نوع شبيه‌سازي‌ها را البته مي‌توان در مورد بسياري از آثار بزرگ سينما اعمال كرد و به نتايجي رسيد كه به زعم كاشفانش، نوعي افشاگري محسوب شود، اما فن تحليل فيلم، چنين مكاشفه‌هاي ناشيانه‌اي را بر نمي‌تابد و بيشتر در پي فهم و تبيين چهارچوب ساختاري- و در پي آن معنايي- اثر است تا جست‌وجوي كارآگاهي براي كشف شباهت‌هايي سطحي. در داستان هر دو فيلم ماجرا و درباره الي...، دختري از بين گروه مسافران مستقر در يك مكان ساحلي گم مي‌شود. همين. آيا اين وجه شباهت مختصر كافي است تا متن فيلم فرهادي را اقتباس‌يافته از كار آنتونيوني به حساب آوريم؟ فيلمنامه‌ها اجزاي مشخصي دارند؛ پيرنگ، روايت‌پردازي، شخصيت‌سنجي، آغاز و پايان‌بندي، پرده‌بندي مقطعي بين گره‌پردازي‌هاي اصلي متن، فراز و نشيب سينوسي، قالب سبكي و... چه نكتة بارزي در هر يك از اين سنجه‌ها بين دو فيلم مزبور شباهت به هم دارد؟ ماجرا و درباره الي... هريك در دو دنياي كاملاً جدا سير مي‌كنند. در سطور زير به برخي از اين تمايزات بارز اشاره مي‌كنيم. 1. محور درباره الي...، ناشناختگي دختر گم‌شده است. جماعت مسافر از او تنها همين نام مختصر را مي‌شناسد و بس. اصلاً همين عدم معرفت، موتور محركة فيلمنامه است. اگر ديگران الي را به اسم و رسم و غيره مي‌شناختند، روال داستان اصلاً مسير و مقصد ديگري را دنبال مي‌كرد. اين در حالي است كه دختر گمشده (آنا) در فيلمنامة ماجرا قبل از سفر، خود را به مخاطب و آدم‌هاي قصه مي‌شناساند و يا بهتر بگوييم نزدشان ساخته شده است. او با پدرش ملاقاتي مختصر دارد، با دوستش (كلاديا) همراه است، در بين كار نامزدش (ساندرو) به آنها ملحق مي‌شود، در جزيره با ديگر آدم‌ها رابطه‌اي دال بر شناخت و رفت‌وآمدهاي مسبوق به سابقه دارد و... اين يعني دو زاوية كاملاً متفاوت در پيشبرد روايت. 2 الي و آنا هر دو گم مي‌شوند. اين بهانه‌اي است براي نقب زدن به احوالات آدم‌هاي پيراموني قصه. در درباره الي... پريشان احوالي آدم‌ها درباره ماهيت ناشناختة دختر از يك‌طرف و آشكار شدن پازلي برخي از شناسه‌ها فضايي را پديد مي‌آورد كه پيرامون مسائلي مانند دروغ و قضاوت و پيش‌داوري و... دغدغه‌پردازي بوجود مي‌آيد. اما در ماجرا چنين نيست. مفقود شدن آنا، زمينه‌اي رو به گسترش براي تمركز بر پيوند عاطفي بين كلاديا و ساندرو است. در درباره الي...، بحث عشق در لايه‌اي بسيار ژرف نسبت به ساير لايه‌ها قرار دارد و پرداختن به آن نيازمند تأويل است، ولي در ماجرا مبحث عشق اصلي‌ترين و اساسي‌ترين و در عين‌حال مشخص‌ترين سطح قضية درام را تشكيل مي‌دهد. 3در درباره الي... فضاي كلّي كار، دو قسمتي است؛ قسمت سر خوشانه قبل از فاجعه و قسمت بغرنج پس از آن. اما در ماجرا حتي قبل از بحران گم‌شدگي هم موقعيت چندان بسامان نيست. بحران رابطة بين آنا و ساندرو، بحران مخالفت پدر با نامزدي دخترش و ساندرو و تنش‌هاي جاري بين بقية آدم‌ها(از جمله جوليا و مردش) پيش‌درآمدي واضح بر بحران مفقودي آنا است. اصلاً گم‌شدگي آنا در ماجرا تنها يك بستر است و چندان پيش نمي‌رود كه تبديل به جزئي از درام شود. در حالي‌كه در درباره الي... فقدان الي خود بخش مهمي از داستان است. براي همين است كه در فيلم آنتونيوني عاقبت هم خبري از آنا بدست نمي‌آيد ولي در كار فرهادي اشاراتي گويا به فرجام الي به عمل مي‌آيد. 4 درباره الي... از فضاي مكاني محدودي بهره مي‌برد. به استثناي گريزهايي كه در آغاز، ميانه و پايان متن به محيط خارج از ساحل زده مي‌شود، مابقي در حوالي ويلاي متروك و كنار دريا سپري مي‌شود. انگار اين تنگناي مكاني قرار است گوياي يك‌جور تنگناي موقعيتي هم باشد. اما در ماجرا با انواع و اقسام لوكيشن‌هاي مختلف مواجهيم و جزيره‌اي كه آنا در آن گم مي‌شود (و خود شامل چندين فضاي مختلف مانند ساحل و خانة ماهي‌گير و كابين كشتي و... است)، يكي از ده‌ها موقعيت مكاني اثر را تشكيل مي‌دهد و در كنارش مسافرخانه، ويلاي مجلل، مهمان‌پذير نهايي، داروخانه و ساير پاساژهاي بين‌راهي را مي‌بينيم. قصد آنتونيوني اصلاً اين نبوده كه فضايي تنگ و منقبض بوجود آورد. او تنها مي‌خواسته گم‌شدگي يكي از شخصيت‌هاي داستانش را نقطة عزيمتي قرار دهد براي پرداختن به يك مسير (و نه مقصد). و براي همين هر آن چه در طول اين مسير موقعيتي قرار بوده ترسيم شود، در قالب مسير فيزيكي عينيت يافته است. در حالي كه در درباره الي...، عنصر مسير اهميت چندان نداشته و خود آدم‌ها و ذهنيت‌ها و پندارهايشان مدنظر قرار گرفته است. 5 درباره الي... پر از تعليق است؛ غرق پسرك، غرق الي، تلفن به مادر الي، ماجراي ساك و موبايل الي، پيش آمدن ماجراي نامزد او، حرف‌هاي ضد و نقيض سپيده، تصورات جورواجور جمع نسبت به الي و شخصيت درستكار و يا نادرست او و... اين همه كششي را لازم دارد كه در فيلمنامه پتانسيلش ترسيم شود. براي همين فرهادي از انواع و اقسام تمهيدات پازلي بهره برده است تا اين چيدمان قابليت تعليق‌زايي را داشته باشد؛ از ارجاع پشت ارجاع گرفته تا زايش يك موقعيت از دل عنصري سببيتي و تا ابطال فرضيه‌هاي پيشيني با استفاده از موقعيت‌هاي پسيني. اما در ماجرا اوضاع به كلّي متفاوت است. خبري از تعليق نيست و براي همين در ميانة كار، انگيزه جست‌وجو براي يافتن دختر مفقود هم به شدّت رو به كاهش مي‌گذارد. زمان‌سنجي در درباره الي... به شدّت وابسته به موقعيت تعليقي است و از همين‌روست كه كمتر كسي موقع تماشاي فيلم به ساعتش مي‌نگرد، چرا كه زمان فيلم يك اثر را باز مان سپري شده در فضاي واقعي به لحاظ حسي منطبق مي‌بيند. اما هرچقدر باهم آنتونيوني دوست باشيد، محال است كه در دو ساعت و اندي زمان فيلم ماجرا، دست‌كم چندبار كنجكاو براي دانستن زمان سپري شده موقعيت واقعي‌تان نشويد! اين مثال ساده حاكي از دو سبك ساختاري/ روايي كاملاً متفاوت در كارهاي آنتونيوني و فرهادي است. آنتونيوني در عين قصه‌گويي از فضاي قصه مي‌گريزد، اما فرهادي برعكس، از مايه‌اي نه چندان قصه‌پردازانه روندي به شدّت داستاني و پركشش مي‌آفريند. اولي مي‌خواهد حرف‌هايي مهم مانند خلأ ارتباطي و بحران گسست انساني در جامعة مدرن را با فرياد بزند، ولي دومي حرف‌هاي مهمش را در تار و پود تعليقات داستانش پنهان كرده است. براي همين است كه آدم‌هاي فيلم آنتونيوني اغلب يك چيزي‌شان مي‌شود و سرد و يخ باهم برخورد مي‌كنند و حتي در موقعي كه قرار است در آستانة فرازي عاطفي قرار گيرند، اوضاع دلالت بر يك جور نابساماني دارد. اما در درباره الي...، شخصيت‌ها حضوري بسيار سمپاتيك و باورپذير دارند و وجه روشنفكرانه‌شان بيش از آنكه در حركات و سكنات مكانيكي و غريب جلوه كند، در لابه‌لاي چيدمان‌هاي بطني شخصيتي شكل گرفته است. 6 فرجام آدم‌ها در ماجرا با توجه به پناه‌جويي ساندرو نزد كلاديا، با وجود ترديدي كه كلاديا در ابراز بخشش و تفقد به مرد پس از خيانتش (اگر نام خيانت بتوان بر آن نهاد) دارد، حاكي از يك جور نگاه مشفقانه و دلسوزانه به افراد درگير در يك بحران انساني است و به هر حال مي‌توان رد پايي از يك خوش‌بيني روشنفكرانه را در نماي پاياني جست‌ وجو كرد. ولي در درباره الي...، به قول احمد، يك‌جور پايان تلخ كه چه عرض كنيم، نوعي تلخي بي‌پايان گسترش يافته است. تنهايي سپيده را پشت پنجره‌اي كه دور نمايش منتهي به جماعتي در گل مانده است را مقايسه كنيد با پايان ماجرا كه زوج كلاديا/ساندرو را كنار هم نشان مي‌دهد. به اين مجموعه تمايزها قطعاً مي‌توان نكاتي ديگر را هم افزود. اما در هر حال اگر قرار است در پي كشف تواردها و يا در نهايت الگوبرداري‌ها بين دو اثر هنري درآييم، نياز بدان دارد كه به جاي ذره‌بين قرار دادن روي مايه‌اي كلّي از سيناپس كار، بر جزئيات ساختاري متمركز شويم. اين تمركز روي مصداق‌هاي درباره الي... و ماجرا، حاكي از دو بينش و سليقة كاملاً متفاوت است. ايده برداشت فرهادي از كار آنتونيوني با هيچ تمسكي قابل تبيين و حتي تأمل نيست. منبع: نشريه فيلم نگار؛ شماره82  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن