تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837616188
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري نويسنده:سيد مجيد ظهيري چكيده تحقيق پيش رو از دو بخش اصلي تشكيل شده است؛بخش اول پس از ذكرنكاتي مقدماتي،در حوزه ي مورد بحث، به مباني ديني تفكيك و مرزبندي روشن ميان دوست و بيگانه مي پردازد، و بخش دوم به تبيين و دسته بندي سخنان متنوعي اختصاص دارد كه رهبر معظم انقلاب،در خصوص موضوع «خودي و غيرخودي» در نشست ها و ديدارهاي مختلف اظهارنموده اند. در يك دسته بندي،فرمايشات رهبري، در پنج فصل تنظيم شده است: 1) اهميت مرزبندي خودي و غير خودي؛ 2) ملاك هاي خودي و غير خودي بودن؛ 3) خودي هاي غافل؛ 4) حقوق شهروندي غير خودي ها؛ 5) تفاوت نحوه ي رويارويي حكومت و جناح هاي سياسي با مسأله ي خودي و غير خودي. واژگان كليدي:خودي، غيرخودي، خودي غافل، جناح هاي سياسي،حقوق شهروندي. مقدمه ازمنظرعلم سياست، خودي (Insider)، به معناي محرم و كسي است كه معتمد يك نظام است و از جريان هاي داخلي آن نظام خبر دارد، ولي نمي تواند از اطلاعات خود براي كسب منافع شخصي استفاده كند (آقا بخشي، 1374، 158). از منظرعلم سياست و در فرهنگ سياسي، غيرخودي (Outsider) به معناي غريبه و خارجي يا كسي است كه از يك حزب،انجمن يا مجموعه كنار گذاشته شده باشد، يا كسي كه نسبت به فعاليتها، جريانات و مسائل مربوط به جامعه اش بي اعتناست و يا كسي كه خود را بركنار از جامعه قرار مي دهد تا از آن فراتر رفته و منويات خود را عملي سازد (همان، 240،239). همچنين واژه ي بيگانه (Alien) نيز به معناي شخص مقيم يا ساکن در کشوري که تبعه يا شهروند آن کشور نباشد يا شخصي كه به موجب قانون يک کشور ،تبعه يا شهروند آن کشور محسوب نشود،هر چند که مقيم يا ساكن آن باشد، به كار مي رود. واژه ي بيگانه ي دشمن (Enemy Alien) در ادبيات علوم سياسي تبعه ي كشور دشمن را گويند كه ممكن است درزمان بروز جنگ در سرزمين متحارب باشد. وضع قانوني بيگانگان دشمن طبق قواعد حقوق بين الملل عرفي روشن مي شود. بدين معني كه اگر دولت متحارب مايل به ادامه ي اقامت بيگانگان دشمن در سرزمين خود نباشد، بايد به آنها فرصتي براي ترك كشور بدهد. در كنوانسيون هاي ژنو بر حفاظت اتباع غيرنظامي دشمن كه در سرزمين متحارب به سر مي برند تأكيد شده است (همان، 190).همچنين واژه هاي بيگانه دوست (Xenophile) و بيگانه مداري يا بيگانه پرستي (Xenocentrism) و نيز بيگانه ترسي (Xenophobia) واژه هايي آشنا در ادبيات علم سياست و فرهنگ سياسي هستند. بيگانه دوست كسي است كه مجذوب آداب و رسوم، فرهنگ و شيوه ي زندگي بيگانگان است. بيگانه مداري يا بيگانه پرستي حالتي است كه به موجب آن، گروه هايي كه قادر نيستند با هنجارهاي جامعه ي خود همنوايي كنند،به اقتضاي تبليغات جوامع ديگر، شيفته ي آن جوامع مي شوند. بيگانه مداري، بيان گراين عقيده است كه كالاها، شيوه ي زندگي، افكار و انديشه هاي خودي در برابربيگانگان، پست و بي ارزش است، و اما بيگانه ترسي اشاره به ترس، بدگماني يا نفرت از بيگانگان به ويژه خارجيان دارد (همان، 366 و 367). آن چه گذشت بررسي ادبيات واژه هاي نزديك به واژه هاي خودي و غيرخودي در ترمينولوژي رايج علم سياست بود، اما آن چه دركشور ما و از زبان رهبر معظم انقلاب در زمان خاصي مطرح و به طور متناوب تكرار شد و مورد تاكيد قرار گرفت با بسياري از اين واژه ها مشترك لفظي است و نبايد يكسان پنداشته شود،اما بديهي است كه با اين ادبيات كاملاً هم نامربوط نيست. از زماني كه براي نخستين بار،رهبر فرزانه ي انقلاب، بحث از موضوع مهم و اساسي خودي و غيرخودي را به طور رسمي آغاز نمودند، يك دهه مي گذرد. از همان ابتداي طرح بحث،عده اي با مخالفت با اصل موضوع، از اين عقيده دفاع كردند كه اين گونه مرزبندي ها منجر به نقض حقوق انسانها شده و برابري و مساوات را از بين مي برد و صف بندي ها مضري را در نظام اسلامي ايجاد مي كند. اهميت و لزوم روشن نمودن مرزهاي دوستي و دشمني بر كسي پوشيده نيست. بايد ديد از چه منظري و با چه ملاكي دوست و دشمن را شناخت و از هم تفكيك نمود. خودي و غيرخودي، به خودي خود و صرف نظر از پاره اي قيود و اوصاف و ملاك ها مسأله اي پيچيده است. به عنوان مثال، مسلمان و غير مسلمان، مرزبندي روشني را بيان مي كند؛ شيعه و غير شيعه، ايراني وغيرايراني، نظامي و غيرنظامي،موافق ولايت فقيه و غير موافق ولايت فقيه، همه مرزبندي هايي را روشن مي نمايند كه به نوعي مي توانند مصاديق مفهوم كلي خودي و غير خودي قرار گيرند. براي يك شخص نظامي يا داراي شغل امنيتي، يك فرد واحد مي تواند هم خودي باشد و هم غيرخودي، خودي از حيث دين و مليت و غيرخودي از حيث نظامي بودن و محرم اسرار خاص بودن. از اين روي اگر براي خودي و غير خودي به دنبال معنايي روشن و خالي از پيچيدگي و ابهام باشيم، بايد پاره اي قيود و اوصاف و ملاك ها را دخيل نماييم و بدين ترتيب مرزبندي هايي را به وضوح بيان كنيم. اصل مبحث خودي و غيرخودي به تضاد ميان انسان ها در عقايد و باورها و ارزش ها و سياست ها و فرهنگ ها مربوط مي شود. در خصوص يك عقيده و ارزش خاص موافقين و ملتزمين به آن باور و عقيده يا ارزش،خودي محسوب مي شوند و مخالفين با آن عقيده يا ارزش غيرخودي محسوب مي شوند. گاهي خودي ها نسبت به يك ساختارعقيدتي و ارزشي، يا سياسي و فرهنگي، به غفلت در صف غير خودي ها قرار مي گيرند. گاهي غير خودي هاي صرفاً در عرصه ي نظر با آن عقيده ي خاص مخالفند و گاه با آن عقيده يا ارزش مقابله و مبارزه ي عملي مي نمايند. اين ها همه واقعياتي است كه در دنياي خارج با آن روبرو هستيم و عدم شناخت درست از آنها و عدم روشن نمودن ملاك ها و مرزها خسارات جبران ناپذيري به دنبال دارد. همين دغدغه ها در سخنان رهبري به طور كامل انعكاس دارد كه در اين جستار در پنج فصل دسته بندي و منظم شده است. پيش از پرداختن به تبيين فرمايشات رهبري در خصوص خودي و غيرخودي، فصلي را به مباني و ادله ي ديني مرزبندي ميان خودي و غير خودي اختصاص مي دهيم. ادله ي ديني در لزوم مرزبندي روشن ميان خودي و غير خودي آيات قرآن،فرمايشات اهل بيت (ع) و روش عملي ايشان به روشني حكايت از لزوم مرزبندي روشن ميان خودي و غير خودي دارد. در سوره ي آل عمران، آيه ي 118 و 119، از سوي خداوند متعال خطاب رسيده است كه: «يا اَيُّهَا الَّذيِنَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دوُنِكُمْ لا يَاْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّم قَدْ بَدَتِ اْلبَغْضاءُ مِنْ اَفواهِهِمْ وَ ماتُخفِي صُدورُهُم اَكْبَرُ قَدْ بَيَّنا لَكُمُ الْآياتِ اِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ها اَنْتُمْ اوُلاءِ تُحِبوُنَهُمْ وَ لايُحِبُّونَكُمْ وَ تُومِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ اِذا لَقُوكُمْ قالوُا آمَنَّا وَ اِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْاَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيظِكُمْ اِنَّ اللهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» (آل عمران، 118 و 119)؛ اي اهل ايمان، از غير خودتان دوست صميمي هم راز نگيريد، چه آن كه آنها از خلل و فساد در كار شما ذره اي كوتاهي نكنند،آنها مايلند شما هميشه در رنج باشيد، دشمني شما را بر زبان هم آشكار سازند و محققاً آن چه در دل دارند بيش از آن است. ما به خوبي براي شما بيان آيات كرديم، اگر عقل را به كار بنديد،آگاه باشيد چنان چه شما آنها را دوست مي داريد، آنان شما را دوست نمي دارند و شما به همه ي كتب آسماني ايمان داريد و آنها در مجامع شما اظهار ايمان كرده و چون تنها شوند از شدت كينه بر شما سر انگشت خشم به دندان گيرند. بگو بدين خشم بميريد، همانا خدا از درون دل ها آگاه است. در خصوص شأن نزول اين آيات شريفه، از ابن عباس نقل شده است كه اين آيات هنگامي نازل شد كه عده اي از مسلمانان با يهوديان، به سبب قرابت، يا همسايگي ، يا حق رضاع،و يا پيماني كه پيش از اسلام بسته بودند، دوستي داشتند و به قدري با آنها صميمي بودند كه اسرار مسلمانان را به آنان مي گفتند. بدين وسيله قوم يهود، كه دشمن سرسخت اسلام و مسلمين بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد مي كردند،از اسرار مسلمانان مطلع مي شدند. آيه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد كه نبايد غيرخودي را محرم اسرار قرار دهيد،زيرا آنها از هيچ شر و فسادي كوتاهي نمي كنند،آنان مي خواهند شما هميشه در رنج و عذاب باشيد (تفسير نمونه، ج 3، ص 80). بلافاصله بعد از آيات ذكر شده خداوند متعال مؤمنان را خطاب قرار داده و مي فرمايد: «اِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُوهُمْ وَ اِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها وَ اِن تَصْبِروُا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً اِنَّ اللهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ» (آل عمران، 120)، اگر نيكي به شما برسد ناراحت مي شوند،و اگر حادثه ي ناگوار براي شما رخ دهد خوشحال مي گردند، اما اگر در برابر آنها استقامت و پرهيزگاري پيشه كنيد، نقشه هاي خائنانه ي آنها به شما زياني نمي رساند، خداوند به آن چه آنها انجام مي دهد آگاه است. خداوند متعال در اين آيات به مؤمنان هشدار مي دهد كه دشمنان و غيرخودي ها را جزء خاصان خويش قرار ندهند و رازهاي مسلمانان و نيك و بد ايشان را در برابر گروه آشكار نسازند. اين اعلام خطر به صورت كلي و عمومي است و بايد در هر زمان و در هرحال مسلمانان به اين هشدار توجه كنند (تفسير نمونه، ج 3، ص 82). رهبرمعظم انقلاب در فرازي از فرمايشات خود به همين آيات شريفه استناد مي كنند و دشمن شناسي خود را چنين توضيح مي دهند: دشمن ما آن كسي است كه: « قَدْ بَدَتِ اْلبَغْضاءُ مِنْ اَفواهِهِمْ وَ ماتُخفِي صُدورُهُم اَكْبَرُ»؛ دشمن ما آن كسي است كه براي اين انقلاب،نه فقط دل نسوزانده باشد است، بلكه حتي در مقابل اين انقلاب،در برهه هايي از زمان، شديداً ايستاده است. بعضي شان بعد از آن كه نظام اسلامي بر سركار آمد، خراب كاري كردند؛ بعضي شان مدتي را ترسيدند، كنار رفتند و خود را مخفي كردند؛ بعد كه حالا فرصت برايشان پيش آمده است از لاك خود بيرون خزيده اند (خطبه هاي نماز جمعه، 78/9/2). بنابرآن چه گفته شد ،لزوم مرزبندي صحيح و روشن ميان خود و غيرخودي و محرم ندانستن غير خودي ها از مباني قرآني استنتاج مي شود. از اين قبيل آيات در قرآن كريم فراوان است. در يك دسته بندي،آياتي كه به لزوم مرزبندي خودي و غير خودي اشاره دارد به شكل زير قابل معرفي است: 1) آيات قرآني كه احزاب و صاحبان گرايش هاي حزبي، تشكيلاتي و گروه هاي اجتماعي و سياسي را به دو گروه « حزب الله» و «حزب الشيطان» تقسيم مي نمايند. 2) آياتي كه در آنها رابطه ي نسبي بين پيامبر بزرگواري همچون حضرت نوح با همسرانشان، به دليل غيرخودي بودن، ناديده گرفته شده است. 3) آياتي كه ما را از ايجاد علقه ي قلبي و دوستي با برخي طوايف،به دليل غيرخودي بودن و نيز پدراني كه با دين و آيين الهي دشمني مي ورزند تهي مي كند. 4) آياتي كه از يك سو، به ما فرمان برائت و بي زاري از عقايد و رفتار اشخاص و احزاب و قبايل مي دهد و از سويي ديگر،از تحقق چنين شيوه ي ارزشمندي در زندگي انبياي الهي و حتي برخي اشخاص عادي تمجيد و تجليل مي كند. 5) آياتي كه ذكر تعابيري همچون «مني»، «منهم»، « لست منهم»، «لست علي شيء» و مانند آن در آنها به وضوح « خودي و غيرخودي» بودن افراد و احزاب حكايت دارد. 6) آياتي كه در آنها از جدايي راه و رسم مؤمنان و پرهيزگاران و مجاهدان با مرام و منش فاسقان و فاجران و ستمگران خبر مي دهد. 7) آياتي كه در آنها از برخي چهره ها و جمعيت ها به عنوان دشمنان خدا و انبياي الهي و مؤمنان راستين ياد شده است. 8) آياتي كه در آنها دستور مقاتله و ستيز با برخي از چهره ها و قبايل داده شده،ازعاملان به اين فرمان تجليل به عمل آمده و از متخلفان اين فرمان مذمت شده است (شفيعي دارابي، 1379، 40). آن چه در اين فصل از تحقيق حاضر آمد به روشني پاسخي ديني به آن دسته از كساني است كه معتقدند اين تقسيم بندي با برابري انسان ها ناسازگار است و از آن بوي جاهليت استشمام مي شود. خودي و غير خودي در فرمايشات رهبري رهبر معظم انقلاب در ديدارها و نشست هاي مختلف و با مضامين متنوع،همواره براي شفاف سازي ابعاد گوناگون مرزهاي خودي و غير خودي دغدغه داشته اند و بر ماست تا با تبويب و تبيين و دسته بندي منظم فرمايشات ايشان بحث مرزهاي خودي و غيرخودي را از عرصه ي نظر فراتر برده و به طورعيني و واقعي حدود و ثغور آنها را روشن نماييم. از اين روي، سخنان رهبري درباره ي اين موضوع را در پنج فصل ارائه مي نماييم: 1) اهميت مرزبندي ميان خودي و غير خودي؛ 2) ملاك هاي خودي بودن و غير خودي بودن؛ 3) خودي هاي غافل؛ 4) حقوق انساني و شهروندي غير خودي ها؛ 5) تفاوت نحوه ي رويارويي حكومت و جناح هاي سياسي با مسأله ي خودي و غير خودي. 1) اهميت مرزبندي خودي و غيرخودي رهبر فرزانه انقلاب، در ديدار با خبرگان در تاريخ 1380/6/15، با تاكيد بر لزوم اتحاد ميان نيروهاي مؤمن و وفادار به نظام اسلامي تصريح كردند: بايد مرز ميان دوستي و دشمني مشخص شود،زيرا معارضه و نزاع ميان نيروهاي كه اصل اسلام،حاكميت اسلامي قانون اساسي و ولايت فقيه را قبول دارند، موجب در حاشيه ي امن قرار گرفتن دشمنان اصلي،يعني مخالفان اصل نظام مي شود. ايشان در اين ديدار بزرگ ترين معروف را دفاع از نظام اسلامي برشمردند و با تأكيد برمشخص شدن مرز خودي و غيرخودي به نگراني برخي افراد از طرح اين بحث اشاره كرده و افزودند: آن كساني كه ازطرح بحث خودي و غير خودي گله مند هستند، خود در عمل چنين مرزي را قائل شده اند و بسياري از مسؤولين و مردم مؤمن و متعهد را خودي نمي دانند. ايشان در سال 1387 مجدداً دغدغه و نگراني خود در خصوص روشن شدن مرزها و اهميت آن را بيان نمودند و با يادآوري توصيه هاي مكرر امام راحل(قدس سره) به فعالان، جناح ها و گروه هاي سياسي مبني بر حفظ مرزهاي خود با غير خودي ها و بيگانگان، خاطر نشان كردند: «مرزهاي سياسي و اعتقادي همانند مرزهاي جغرافيايي است كه اگر كم رنگ شوند و يا حساسيت ها در قبال آنها كم شود، ممكن است برخي خودي ها بدون آن كه متوجه باشند وارد حريم بيگانگان و يا برخي بيگانگان و غير خودي ها وارد حريم انقلاب اسلامي شوند.متاسفانه اين اتفاق در كشور ما افتاد و بر اثر غفلت ها دربرخي مواقع اهتمام جدي براي حفاظت از مرزهاي فكري،عقيدتي و سياسي نشد و در نتيجه كساني كه از خانواده وعاشق امام بودند به تدريج و بدون آن كه متوجه شوند از مرزها عبور كردند و بر اثر تنفس در فضاي خارج از مرزها، دچاردگرگوني و تغيير شدند. البته از آن طرف هم كساني ناروا وبدون هيچ مشكلي داخل مرزها شدند. بنابراين همه بايد مراقب باشند و همواره براي حفظ و برجسته باقي ماندن مرزهاي اعتقادي و محدوده ي جغرافياي سياسي نظام جمهوري اسلامي تلاش كنند» (ديدار با اعضاي ستاد ارتحال امام، 1387/3/1). 2) ملاك خودي و غيرخودي بودن رهبر معظم انقلاب ،در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران در تاريخ 1378/5/8، خودي و غيرخودي را اين چنين توصيف نمودند: «خودي آن است كه دلش براي اسلام مي تپد، دلش براي انقلاب مي تپد به امام ارادت دارد؛براي مردم به صورت حقيقي-نه ادعايي- احترام قائل است. غير خودي كسي است كه دستورش را از بيگانه مي گيرد؛دلش براي بيگانه مي تپد دلش براي برگشتن امريكا مي تپد. غيرخودي آن كسي است كه از اوايل انقلاب در فكر ايجاد روابط دوستانه با امريكا بود. به امام اهانت مي كرد، اما براي امريكا اظهار علاقه مي نمود! كسي به امام اهانت مي كرد ناراحت نمي شد، اما اگر كسي به دشمنان بيرون از مرز يا همدستان آنها اهانت مي كرد ناراحت مي شد! اين ها غريبه اند. هركس اين طور باشد غريبه است». ايشان همچنين در ديدار با اعضاي ستاد ارتحال حضرت امام در تاريخ 1387/3/1، خط امام را مرز خودي و غيرخودي معرفي مي نمايند: «خطوط اساسي و بيناتي كه امام خميني(قدس سره) درطول ده سال از عمر پربركت خود پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با گفتار و نوشتار مشخص كردند همان مرزها و حريم نظام جمهوري اسلامي است. نظام جمهوري اسلامي نظامي پيش رونده و زاينده در درون خود است و همانند خورشيد ازدرون آن انرژي مي جوشد و واضح ترين دليل براي اين امر،ناكامي توطئه ها و اقدامات دشمنان براي خاموش كردن انقلاب اسلامي در طول سال هاي گذشته است». از فرمايشات رهبر معظم انقلاب در خصوص ملاك هاي خودي و غيرخودي بودن مي توانيم واژه هاي نزديك به ترمينولوژي بحث در علوم سياسي را معين نماييم. در ترمينولوژي علم سياست در مقدمه ي همين مقاله به واژه هاي ذيل اشاره نموديم: 1) خودي (Insider)؛ 2) غيرخودي (Outsider)؛ 3) بيگانه (Alien)؛ 4) بيگانه ي دشمن (Enemy Alien)؛ 5) بيگانه دوست (Xenophile)؛ 6) بيگانه پرستي يا بيگانه مداري (Xenocentrism)؛ 7) بيگانه ترسي (Xenophobia)؛ ملاك هاي رهبري از مفهوم خودي بسيار وسيع تر از اين اصطلاح در علوم سياسي است. ملاك رهبري را مي توان اين چنين برشمرد: 1) اعتقاد قلبي به ارزش هاي اسلامي؛ 2) دلسوزي براي انقلاب عظيم اسلامي؛ 3) تلاش عملي براي تحقق آرمان هاي امام راحل (قدس سره)؛ 4) اعتقاد قلبي و حقيقي- نه ظاهري- به مردم سالاري ديني. همچنين ملاك هاي غيرخودي بودن در انديشه ي رهبري با اصطلاحات بيگانه دوستي و بيگانه پرستي نزديكي معنايي دارند و در ادبيات سياسي و نزد عالمان به علم سياست آشنا هستند. اين ملاك ها عبارتند از: 1) اتكا و اعتماد به بيگانگان به جاي اتكا و اعتماد به مردم؛ 2) تلاش براي تسلط بيگانگان و فرهنگ ايشان (مصداق فعلي آن غرب و امريكا)؛ 3) عدم حفظ و صيانت از حريم خودي و آرمان هاي خودي. 3) خودي هاي غافل رهبر معظم انقلاب در تبيين استراتژي دشمن براي مبارزه با انقلاب اسلامي سه محوركلي را مورد توجه قرار مي دهند: 1) تخريب وحدت ملي؛ 2) تخريب باورهاي كار ساز و مقاومت بخش؛ 3) تخريب روح اميد در مردم. ايشان درخطبه هاي نمازجمعه به تاريخ 1378/9/2، پس از تبيين فوق،ازخودي هاي غافل سخن گفتند: «بحث من بر سر دشمن است كه سلسله جنبان اين حركت،به بيرون از اين مرزها مربوط است. در داخل مرزها هم كساني كه اساس كار دست آنهاست؛جزو دشمنانند؛ مثل جبهه ي قاسطين ... امروز هم عيناً همان طور است. جبهه ي دشمن غير از آن غافل است كه خودي هم هست؛منتها بيچاره دچارغفلت و اشتباه و فريب مي شود؛بر اثر حادثه اي،عقده و كينه اي پيدا مي كند و در مقابل نظام مي ايستد؛در مقابل سخن حق مي ايستد؛ در مقابل امام و راه امام مي ايستد. اين، آن دشمن اصلي نيست؛ اين يك آدم فريب خورده است؛ يك آدم قابل ترحم است! دشمن اصلي آن كسي است كه پشت سر اين قرار مي گيرد، اما خودش را نشان نمي دهد. در داخل كشور، خودش را نشان نمي دهد؛ در خارج كشور چرا؛ در جبهه ي جهاني، در صحنه ي بين المللي، به عنوان يك عضو وفادار سازمان جاسوسي امريكا، يا موساد صهيونيست ها چرا. كاملاً چهره ي او آشكار است؛حرف هم مي زند، حقايق را هم مي گويد ... اما در داخل كشور حرفشان را با يك واسطه، با دو واسطه،با سه واسطه، از زبان آدم هاي غافل مي زنند. يك وقت مي بينيد طرف يك روحاني است، اما غافل و فريب خورده و بي خبر، يا يك دانشجوست، اما اسير احساسات شده و نينديشيده؛ يا يك فرد معمولي حتي انقلابي اما زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته، يا احياناً دچار عقده و كينه اي شده است. حرف از زبان اين فرد خارج مي شود، اما اين بيچاره حرف خودش نيست، حرف دشمن است». ايشان در ادامه ي فرمايشات شان از اين موضوع با عنوان غم بزرگ ياد مي كنند و مي فرمايند: غم بزرگ اين است كه بعضي عناصري كه هيچ سودي در سلطه ي امريكا براين كشور ندارند، از روي غفلت و اشتباه و ضعف ها و عقده ها، براي سلطه ي امريكا بر اين كشور تلاش مي كنند! البته اشخاص مختلفند بعضي ها عقده اي دارند، بعضي ها كينه اي دارند، بعضي ها گله اي از كسي دارند؛ براي دستمالي ، قيصريه را آتش مي زنند؛ به خاطر يك دشمني و يك كينه ي شخصي و يك محروميت از فلان مسؤوليت كه مايل بوده به او بدهند و مثلاً نشده و به خاطر اشتباه در فهم، مي بينيد حرفي مي زنند، اقدامي مي كنند، موضعي مي گيرند و كاري مي كنند كه به ضرر تمام مي شود و در خدمت دشمن قرار مي گيرند (خطبه هاي نماز جمعه تهران، 1378/9/2). 4) حقوق شهروندي غير خودي ها برخي،از فرمايشات مقام رهبري در خصوص خودي و غير خودي و خودي هاي غافل ومخالفان نظام چنين استنباط نمود اند كه غير خودي ها و مخالفان داخلي نظام اسلامي از حقوق انساني خود محرومند و بايد با همه ي آنها به عنوان دشمن برخورد خصمانه ي عملي داشت، در صورتي كه رهبر معظم انقلاب مكرر سه نكته را بيان فرموده اند: 1) مخاطب تعبير خودي و غيرخودي عموم مردم نيستند؛ بلكه فعالان و تاثيرگذاران در عرصه ي سياسي كشور هستند. 2) تعبيرغيرخودي في نفسه باعث نمي شود كه كسي از حقوق شهروندي درون نظام جمهوري اسلامي محروم شود. 3) رفتار جناح هاي سياسي با مقوله ي خودي و غير خودي و وظيفه ي ايشان با رفتار و وظيفه ي حكومت متفاوت است. رهبر فرزانه ي انقلاب،در ديدار با اعضاي تشكل هاي دانشجويي در تاريخ 1379/9/17، تصريح نمودند كه افراد غير خودي كساني هستند كه براي ايجاد زمينه ي نفوذ قدرت هاي استكباري به خصوص امريكا در لايه هاي سياسي و اقتصادي كشور تلاش مي كنند و در همين نشست توصيه فرمودند كه محيط هاي سياسي بايد از چنين عناصري كه به فكرمصالح كشورنيستند برحذر باشند و تصريح فرمودند كه اين سخن به معناي برخورد و محروم كردن آنان از حقوق شهروندي نيست. چند ماه پس از اولين باري كه رهبر انقلاب به مسأله ي لزوم روشن شدن مرزهاي خودي و غير خودي را به طور جدي پرداختند به دليل سوء تفاهم هايي كه از سوي عده اي با تفسيرهاي ناروا از سخنان ايشان به وجود آمده بود، مجدداً به اين مسأله ي مهم پرداختند و سعي در زدودن ابهامات و سوء تفاهم ها نمودند و اشاره كردند كه بنده چند ماه قبل در مورد خودي و غيرخودي صحبت كردم، اما فرياد بعضي ها بلند شد. منظور من از غيرخودي كساني هستند كه انقلاب اسلام و ارزش ها را قبول ندارند. ايشان در اين سخنراني بر دفاع نظام اسلامي از جان، مال، ناموس و حيثيت همه ي آحاد جامعه و از جمله مخالفين نظام كه دست به توطئه و معارضه نزده باشند تأكيد كردند و گفتند:نظام اسلامي يك دزد را، بدون توجه به اين كه خانه ي مخالف يا موافق نظام را سرقت كرده است، مجازات مي كند و يك قاتل نيز بدون توجه به اين كه چه كسي را كشته است،مجازات مي شود. همچنين نظام اسلامي امنيت مردم را در تمامي نقاط كشور صرف نظر از ميزان اعتقاد آنها به نظام حفظ و حراست مي كند. بنابراين نسبت به همه ي آحاد ملت چه مسلمان باشند و چه غير مسلمان يك وظيفه ي مشخص دارد و مادامي كه يك فرد به معارض ،توطئه گر برخورد كننده و عامل دشمن تبديل نشده است،رفتار حكومت با او هيچ تفاوتي با ساير مردم نخواهد داشت. ايشان همچنين در ديدار اعضاي مجلس خبرگان در تاريخ 80/6/15 اشاره كردند: البته كسي كه دشمن نظام است، اين طور نيست كه نمي تواند در اين نظام زندگي كند؛نه . مخالفان اسلام مي توانند در اين نظام زندگي كنند؛ ... اسلام نگفته كه هر كس در ظل نظام اسلامي زندگي مي كند بايد معتقد به اسلام و مباني اسلام باشد؛ نه. زندگي كنند و از حقوق شهروندي و امنيت هم برخوردار باشند. در مجموع بين كساني كه به نظام معتقدند و كساني كه مخالف نظام اند، در حقوق شهروندي تفاوتي نيست. مي توانند زندگي كنند اما حق معارضه و مبارزه با نظام را ندارند، حق تيشه برداشتن و زدن به ريشه ي نظام را ندارند. در اين جا نظام بايد جلوي آنها را بگيرد ... اين بحث خودي و غيرخودي را كه ما دو سه سال پيش مطرح كرديم و عده اي را هم نگران كرد معنايش همين است. معناي غير خودي اين نيست كه او نبايد در اين كشور زندگي كند؛ نه. غير خودي هم زندگي كند منتها معلوم شود كه او با نظام ميانه اي ندارد، براي اين كه او در مواردي منشا اثر خواهد بود، مرز حفظ شود، حرف او تكرار نشود، كار او مورد تاييد قرار نگيرد. اين اساس قضيه است. 5) تفاوت حكومت و جناح هاي سياسي در برخورد با مسأله ي خودي و غيرخودي يكي از مسائل مهمي كه رهبر معظم انقلاب در مباحث مربوط به خودي وغيرخودي مورد تاكيد قرار داده اند اين است كه نحوه ي رفتار و عملكرد و وظيفه ي دولت و حكومت با غيرخودي ها، با نحوه ي برخورد و رويارويي جناح هاي سياسي با غير خودي ها فرق مي كند: بحث اين كه حكومت و دولت با مخالفان نظام (غير خودي ها) چگونه رفتار مي كند، يك بحث است؛ اما اين بحث كه فلان جناح سياسي داخل نظام مواضع خود را در مقابل مخالف چگونه تعريف مي كند يك حرف ديگر است. ما به عنوان حكومت،اين مخالفي كه در داخل جامعه وجود دارد- ولو مخالف نظام هم هست- تا وقتي توطئه و معارضه نكرده است، جان و مال و عرض و ناموس و حيثيت او امانت است؛ ما بايد از او دفاع كنيم و مي كنيم. اگر دزدي در خيابان رفت و دزدي كرد، ما نمي پرسيم كه خانه ي موافق نظام را دزدي كرده است يا خانه ي مخالف نظام را، از هر كس دزدي كرده باشد مجازاتش مي كنيم. كسي كه به طور غيرقانوني قتل نفس كند نمي گوييم چه كسي را كشته است اگر غير قانوني كشته باشد بايد مجازات شود، فرقي نمي كند. آن وقت كه مي خواهيم پليس و مأمور كنيم كه برود امنيت را حفظ كند نمي گوييم برو امنيت را در آن منطقه و خانه و شهري كه مردم آن بيشتر معتقد به نظام هستند حفظ كن؛ نه. حكومت نسبت به همه ي آحاد مردم وظيفه اي دارد؛ مسلمان باشند، غير مسلمان باشند؛ موافق نظام باشند، مخالف نظام باشند، تا وقتي به معارض و توطئه كننده و برخورد كننده و عامل دشمن تبديل نشده اند رفتار حكومت با آنها،رفتاري مثل مؤمنين و مثل بقيه ي مردم است و هيچ تفاوتي ندارد. اين يك حرف است. اما رفتار جناح هاي سياسي غير رفتار حكومت است. جناح هاي سياسي بايد موضعشان را مشخص كنند،بايد صريحاً نسبت به آن كسي كه با اسلام مخالف است با راه امام مخالف است با اساس اسلامي براي اين نظام مخالف است،موضع و مرزهاشان را روشن كنند. همين طور درمقابل كساني هم كه علي الظاهر متدين اند، اما به تحول انقلاب به اصل انقلاب هيچ اعتقادي ندارند- متحجران وجامدان- بايد مرزهايشان را مشخص كنند، نمي گوييم جنگ ودعوا و مبارزه كنند اما موضع خود را مشخص كنند. اين حرف ما به جناح هاي سياسي است (خطبه هاي نماز جمعه، تهران 1379/2/23). نتيجه گيري از مجموع مباحث مطرح شده مي توان نتايج زير را بدست آورد: 1) اصل موضوع مرزبندي ميان دوست و بيگانه و خودي و غيرخودي براساس ادله ي درون ديني و با مراجعه با آيات متعدد قرآني و بررسي سنت رسول اكرم (ص) و سيره ي معصومين امري روشن است لكن بايد حدود و ثغورآن مورد بحث قرار گيرد و دست كم پاسخ سؤالات ذيل مشخص شود: الف-ملاك هاي خودي و غير خودي بودن چيست؟ ب-نحوه ي برخورد و رويارويي با غيرخودي در طبقات مختلف سياسي و اجتماعي چگونه است؟ ج-چارچوب حقوق شهروندي غيرخودي هاي درون نظام چيست؟ 2) با توجه و رجوع به فرمايشات متعدد رهبرمعظم انقلاب، امروز مرزبندي روشن و بدون ابهام ميان خودي و غيرخودي از ضروريات است و كم رنگ شدن مرزهاي ميان خودي و غيرخودي مي تواند صدمات و لطمات جدي و جبران ناپذيري به اركان نظام وارد آورد. 3) همچنين براساس آراء رهبر معظم انقلاب ملاك هاي خودي بودن عبارتند از: الف-اعتقاد قلب به ارزش هاي اسلامي؛ ب-دلسوزي براي انقلاب عظيم اسلامي؛ ج-تلاش عملي براي تحقق آرمان هاي امام راحل (قدس سره)؛ د-اعتقاد قلبي و حقيقي- نه ظاهري- به مردم سالاري ديني. و ملاك هاي غيرخودي بودن عبارتند از: الف-اتكا و اعتماد به بيگانگان به جاي اتكا و اعتماد به مردم؛ ب-تلاش براي تسلط غرب و فرهنگ غربي به ويژه امريكا در ايران؛ ج-عدم حفظ و صيانت از حريم نظام جمهوري اسلامي و آرمان هاي امام راحل (قدس سره). 4) اگرچه حفظ مرزهاي خودي و غيرخودي از ضروريات سياسي و فرهنگي جامعه ي ماست،اما بنا به تصريح مكرر و موكد رهبر فرزانه انقلاب اين مرزبندي به معناي نفي حقوق شهروند افراد به بهانه ي غير خودي بودن نيست و دولت و حكومت جمهوري اسلامي موظف است تعدي به جان و مال و عرض و ناموس حتي غيرخودي هاي درون نظام اسلامي را با سلاح قانون و قاطعيت پاسخ گويد و امنيت ايشان را نيز همچون ساير آحاد ملت حفظ نمايد. 5)نکته ي آخراين که بايد حساب غيرخودي هايي که به اقدام عملي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي دست مي زنند را از کساني که اعتقادي به نظام و حتي اسلام ندارند اما تلاش هم براي صدمه رساندن به آن نمي نمايند جدا کرد .با غيرخودي هاي معاند و برانداز بايد مطابق قوانين نظام جمهوري اسلامي و از طريق ارگان هاي امنيتي برخورد نمود .لکن جناح هاي سياسي ،صرف نظر از اقدام به براندازي يا عدم آن بايد مرزهاي روشني با نيروهاي غيرخودي داشته باشند و به معرفي و حفظ اين مرزها مبادرت ورزند. منابع و مآخذ: 1) قرآن كريم 2) آقا بخشي،علي و افشاري زاده، مينو (1374)، فرهنگ علوم سياسي، تهران، مركزاطلاعات و مدارك علمي ايران. 3) شفيعي دارابي، سيد حسين (1379)، خودي و غيرخودي در سيره ي امام علي (ع)، معرفت، ش 37. 4) سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران، 1378/9/2. 5) سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران، 1378/5/8. 6) سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران، 1379/2/23. 7) سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با اعضاي تشكل هاي دانشجويي، 1379/9/17. 8) سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با اعضاي ستاد ارتحال امام (قدس سره)1387/3/1. 9) سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با خبرگان رهبري، 1380/6/15. 10) مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، ج 3. نشريه انديشه حوزه ،شماره 76.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]
صفحات پیشنهادی
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري نويسنده:سيد مجيد ظهيري چكيده تحقيق پيش رو از دو بخش اصلي تشكيل شده است؛بخش اول پس از ذكرنكاتي مقدماتي،در ...
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري نويسنده:سيد مجيد ظهيري چكيده تحقيق پيش رو از دو بخش اصلي تشكيل شده است؛بخش اول پس از ذكرنكاتي مقدماتي،در ...
دشمن شناسي در عرصه هاي سياسي و فرهنگي بايد مورد توجه قرار ...
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري از منظرعلم سياست و در فرهنگ سياسي، غيرخودي (Outsider) به معناي غريبه و خارجي يا ... و ارزشي، يا سياسي و فرهنگي، ...
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري از منظرعلم سياست و در فرهنگ سياسي، غيرخودي (Outsider) به معناي غريبه و خارجي يا ... و ارزشي، يا سياسي و فرهنگي، ...
نقشه براندازی نظام روی دستمال!
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري مقدمه ازمنظرعلم سياست، خودي (Insider)، به معناي محرم و كسي است كه معتمد يك نظام است و ... از اين روي اگر براي خودي و ...
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري مقدمه ازمنظرعلم سياست، خودي (Insider)، به معناي محرم و كسي است كه معتمد يك نظام است و ... از اين روي اگر براي خودي و ...
سر مخفي لولاك
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري خودي و غيرخودي، به خودي خود و صرف نظر از پاره اي قيود و اوصاف و ملاك ها مسأله اي پيچيده ... خودي از حيث دين و مليت و ...
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري خودي و غيرخودي، به خودي خود و صرف نظر از پاره اي قيود و اوصاف و ملاك ها مسأله اي پيچيده ... خودي از حيث دين و مليت و ...
نظاميان، غريبه هايي در جامعه آمريكا
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري از منظرعلم سياست و در فرهنگ سياسي، غيرخودي (Outsider) به معناي غريبه و خارجي يا ... پرستي حالتي است كه به موجب ...
مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري از منظرعلم سياست و در فرهنگ سياسي، غيرخودي (Outsider) به معناي غريبه و خارجي يا ... پرستي حالتي است كه به موجب ...
جنگ و صلح پيامبر(ص) ازنگاه جامعه شناسي
جنگ و صلح پيامبر(ص) ازنگاه جامعه شناسي-جنگ و صلح پيامبر(ص) ازنگاه جامعه شناسي نويسنده:محمد محسن حميدي ... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري ...
جنگ و صلح پيامبر(ص) ازنگاه جامعه شناسي-جنگ و صلح پيامبر(ص) ازنگاه جامعه شناسي نويسنده:محمد محسن حميدي ... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري ...
شب هجران
سايه اي به بلنداي آسمان داشت که او را به فرشته ي سپيدپوشي با بالهايي نرم و لطيف، و ديهيمي بر سر، مانند کرده بود .... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري ...
سايه اي به بلنداي آسمان داشت که او را به فرشته ي سپيدپوشي با بالهايي نرم و لطيف، و ديهيمي بر سر، مانند کرده بود .... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري ...
نقدي برترور از نگاه اسلام
آيا پيروان او اجازه دارند با استناد به سيره ي پيامبر(ص) و معصومين، به ترور دست بزنند؟» مقاله ي ...... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري · بذرهاي مرگ ...
آيا پيروان او اجازه دارند با استناد به سيره ي پيامبر(ص) و معصومين، به ترور دست بزنند؟» مقاله ي ...... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري · بذرهاي مرگ ...
بذرهاي مرگ
در انبار واقع در عمق اين کو ه که در فاصله 1100کيلومتر ي از قطب شمال واقع شده است، بعضي از اقسام مقاوم بذر و تخم .... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري ...
در انبار واقع در عمق اين کو ه که در فاصله 1100کيلومتر ي از قطب شمال واقع شده است، بعضي از اقسام مقاوم بذر و تخم .... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري ...
تقليل
... به دنيا نيامده بودم. يا بهتر است بگويم در آن زمان اساساً « من » ی وجود نداشت و اصلاً معلوم نيس. ... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري · سياست داخلي اسلام ...
... به دنيا نيامده بودم. يا بهتر است بگويم در آن زمان اساساً « من » ی وجود نداشت و اصلاً معلوم نيس. ... مرز شناسي خودي و غير خودي در آينه ي كلام رهبري · سياست داخلي اسلام ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها