واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بذرهاي مرگ نويسنده:نصير صاحب خلق «از فرزندان اسرائيل بپرس که ايشان را چه آيات روشني داديم؛ هر کس که نعمتي را که خدا به او عنايت کرده است، دگرگون سازد، بداند که عقوبت او سخت است».(1)فتنه انگيزي و فساد آفريني يهود و فرزندان اسرائيل، اين بار حوزه حياتي ديگري از منابع زيستي انسان را مورد هدف قرار داده و پروژه خطرناکي براي سيطره و آقايي بر ملت هاي جهان از طرف آنان به اجرا در آمده است. هر چند که اين دسته اقدامات، ساليان سال است که در ابعاد مختلف در حال اجراست؛ اما تلاش هايي که اخيرا در فرايند اجرايي نمودن و در عين حال سرعت بخشيدن به فراگيري و جهاني شدن َآن انجام مي پذيرد، بسيار تامل برانگيز و نگران کننده است؛ به اين معني که در فرايند اين پروژه حساب شده، خاندان هاي خود برگزيده اي همچون راکفلرها، بيل گيتس ها و کمپاني ها و شرکت هاي غول آساي فرامليتي وابسته به آنها، عزم خود را جزم نموده اند تا دنيايي را بسازند که مطابق تمايلات عهد عتيقي و برگرفته از آموزه هاي انباشته از برتري طلبي و سلطه جويي آن باشد. دنيايي که ديگر در آن خبري از «نژاد پست» نباشد. دنيايي که تمام قامت و با همه وجود در اختيار آنان و مطلع شان باشد، دنيايي که ديگر در آن خبري از سرکشي در مقابل قوم برگزيده نيست و همگي قوم برگزيده را به عنوان آقاي خود پذيرايند. داستان اين پروژه شيطاني از جانب روزنامه نگار آمريکايي، ويليام انگدال در تازه ترين اثرش به نام« بذرهاي مرگ: بازي هاي تاريک در پشت پرده تغيير بنيادي بذرها» که در سال 2007م انتشار يافته به رشته تحرير در آمده است. موضوع اين کتاب، (GMO )«داستان سيطره طلبي و سلطه جويي در قالب طرحي شيطاني موسوم به «تغيير ژنتيک ارگانيزم ها»(GMO) است، که طي آن اهدافي همچون نژاد کشي و مقطوع النسل کردن نژادهاي به (اصطلاح آنان) پست و ايجاد نژادي برتر به طور مستدل مورد بررسي قرار گرفته است. انبار قيامت! انگدال در بخشي از کتاب خود، به اقدامات شرکت هاي بزرگ فرامليتي دانه و بذر گياهي، تحت عنوان انبار قيامت پرداخته و چنين مي نويسد: «انبار جهاني دانه و بذر موسوم به« اسوالبارد»(SVALBARD) واقع در جزيره اسپيدز برگن(SPITSBERENGEN)در شمال نروژ ،در مارس سال 2008فعّاليت خود را آغاز نمود . در اين انبار که در عمق 130متري ،زير يک کوه يخ ساخته شده است . در حال حاضر سه ميليون بذر و تخم متفاوت، از اقصا نقاط دنيا در ظرف هاي ويژه اي جمع آوري و نگهداري مي شود . در انبار واقع در عمق اين کو ه که در فاصله 1100کيلومتر ي از قطب شمال واقع شده است، بعضي از اقسام مقاوم بذر و تخم تا هزار سال ديگر بدون اينکه منجمد شوند، باقي خواهد ماند. اين انبار که در مقابل هر گونه حمله هسته اي، انفجار و زلزله مقاوم است، «خزانه بذرها و تخم هاي قيامت»، نيز نام داده شده است . هدف از ساخت اين انبار، حفظ و نگهداري بذرهاي مختلف از آسيب هاي ناشي از جنگ هاي هسته اي، فرود سنگ هاي آسماني و تغييرات اقليمي عنوان گرديده است. اما نظر انگدال، محقق و روزنامه نگار آمريکايي درباره هدف حقيقي از ساخت اين دپو، چيز ديگري است. او معتقد است، کساني که بخش کشاورزي را در اختيار خود گرفته اند؛ يعني غول هاي GMO، از مسائلي خبر دارند که ما نسبت به آنها بي خبريم. او که ادعا مي کند در زير سواحل يخ زده اسپيدزبورگن، طرح هايي اقتصادي و ژنتيکي با هدف استيلاي بر جهان نهفته است در راستاي اثبات اين تئوري، در خصوص هويت حاميان مالي و موسسان اين انبار اطلاعات مستندي را ارئه مي نمايد و در کتاب خود، از اقدامات و هدف حاميان مالي اين پروژه سخن به ميان آورده است. سهام داران انبار قيامت در اين انبار (دپو) بذر که توسط «سازمان جهاني بهره برداري از گونه ها»Global crop Diversity /GCDT)اداره مي شود تا آوريل سال 2009م چيزي بالغ بر 123ميليون دلار سرمايه گذاري شده است. رياست اين سازمان که در رم تاسيس شده، بر عهده شخصي کانادايي به نام مارگاريت کتلي کارلسونMagarate Catley Carslon) است. اين شخص تا سال 1998رئيس شوراي جمعيت(Population) بوده است. اين جمعيت در سال 1952توسط راکفلر تاسيس شده بود. سياست کاهش جمعيت تحت عنوان« تنظيم خانواده» در کشورها به وسيله اين شورا طراحي گرديده بود. از جمله سرمايه گذاران ديگر اين دپو، بيل گيتس، بنيان گذار مايکرو سافت است، که طي سال گذشته از مقام خود در مايکروسافت استعفا داده و با تاسيس «بنياد بيل ماليندا» اعلام داشت که درصدد است تا به وسيله اين بنياد به کمک کشاورزان و مزرعه داران آسيايي و آفريقايي برود! راکفلر، سرمايه دار بزرگ نفتي، که با صد ميليون دلار سرمايه گذاري در دهه 1970تحت عنوان انقلاب سبز، تغيير ژنتيکي بذرها و تخم هاي گياهي را آغاز کرده بود از جمله ديگر سرمايه گذاران اين انبار است. چند شرکت بزرگ فرامليتي ديگر نيز از سرمايه گذاران اين دپو به حساب مي آيند که از جمله آنها مي توان به نام هاي زير اشاره داشت: بزرگ ترين غول انحصاريGMO يعني دو پينت هاي- بريد(Dupont/ Hi-Bred) و ديگر غولGMO، پيونر(Pioner). شرکت مونسانتو که از سال 1901وارد عرصه کشت و صنعت شده، به شرکت شيطان معروف است و بسياري از کشورها ي در حال توسعه، مستعمرات بزرگ کشت GMOاين شرکت به حساب مي آيند. هدف واقعي شرکت ها و خاندان هاي ذي حساب در آنها، تغيير ارگانيزم هاي گياهي و حيواني، سياست گذاري هاي مربوط به کشاورزي، انحصار بذر و به طور غير مستقيم غذاي سازمان ملل، سازمان تجارت جهاني، بانک جهاني، صندوق بين المللي پول و بسيار ديگر از بنيادهاي جهاني است. در سايه فعاليت هاي اين شرکت ها در حال حاضر لايحه اي تحت عنوان «قانون ملي امنيت غذايي» از طرف مجالس کشورهاي در حال توسعه محل کشتGMO در دست پيگيري است. به عنوان مثال در حال حاضر اين لايحه در مجلس ترکيه دنبال مي شود. انگدال، اهداف حقيقي شرکت هاي چند مليتي و خاندان هاي بزرگ يهودي -مسيحي مانند راکفلر را چنين مورد بررسي و نقد قرار مي دهد: به راستي چه اتفاقي خواهد افتاد و چه مصيبتي گريبان گير خزانه ها و مراکز نگهداري تخم و بذرهاي بومي موجود در کشورها خواهد گرديد که نياز به چنين خزانه اي باشد. سخن از بلايي برنامه ريزي شده است، نه از بلايايي همچون جنگ ها ي هسته اي، تغييرات اقليمي و برخورد سنگ هاي آسماني! در اين رابطه مشاهده وتامل در وضعيت عراق پس از بمباران سال 2003کفايت مي کند. عراق خاستگاه و گهواره تمدن ها و زادگاه مزارع کشت گندم در هزاران سال پيش است. در ابوغريب، گنجينه اي از انواع مختلف بذرهاي گندم وجود داشت که طي صدها سال به وجود آمده بود. پس از بمباران آمريکا اين مخزن به تاريخ پيوست. هيچ کس نمي داند که هم اکنون آن بذرها کجا هستند. در صورت جمع آوري نمونه هاي بذرها در مخزن اسوال بارد که مورد حمايت ناتو قرار دارد، نابودي ديگر بذرها ي موجود در دنيا طي جنگ ها و عمليات هاي تروريستي بسيار آسان خواهد بود. متعاقب آن نيز غول هايي چون مونستانتو و دوپينت، بذرهايGMO خود را به راحتي در تمامي مزارع دنيا و به صورت انحصاري عرضه مي نمايند. به تعبير ديگر، آنها پس از اينکه نمونه هاي انواع بذرها را در اختيار گرفتند مي توانند خزانه هاي بومي ديگر نقاط دنيا را به منظور ايجاد انحصار در اين زمينه نابود سازند. پروژه ايجاد نژاد برتر انگدال پرده از پروژه هولناک ديگري بر مي دارد: پروژه ايجاد نژاد برتر(!) او در اين خصوص چنين مي نويسد: بنياد راکفلر از سال 1920به اين سو، به منظور مشروعيت بخشيدن به خلق نژاد برتر ژنتيکي، علم اصلاح نسل(genics-e) مورد استفاده خود را به مهندسي ژنتيکي تغيير داد. هيتلر و نازي ها به آن، نام نژاد برتر آريايي را داده بودند. فعاليت هاي ايو ژنيک هيتلر و نازي ها نيز همانند سرمايه گذاري ميليون ها دلاري راکفلر در اسوادبال، مورد حمايت مالي بنياد راکفلر قرار داشت. بنياد راکفلر از فعاليت هاي موسسه«Thirde-Ichs Kaiser V Vihlem Institutcs» در مهندسي ژنتيکي نژادبرتر آريايي حمايت مالي به عمل آورد. طي جنگ جهاني دوم که آمريکا به عنوان مخالف آلمان هيتلري وارد جنگ شده بود، موسسه استاندارد « اويل گروپ»(Standard Oil Grup) راکفلرها و موسسات به صورت غير قانوني به فعاليت خود ادامه مي دادند. در اين خصوص تحقيقاتي نيز از جانب سناي آمريکا انجام پذيرفت بنياد راکفلر که در آن زمان موفق شده بود ،علم بيولوژي مولکولي يا تغييرات ژنتيکي را پديد آورد، در صدد ايجاد تغيرات دلخواه ژنتيکي در انسان بود. دانشمندان اصلاح نسل هيتلر که در علم گونه هاي حيات انساني قدم هاي اول را برداشته بودند،پس از جنگ جهاني دوم بي سرو صدا به آمريکا انتقال يافتند. طرح مهندسي اصلاح نسل از طرف خاندان هاي راکفلر، گارنگي هريمان و ديگر خاندان هاي ثروتمند برجسته ،مورد حمايت مالي قرار داشت. هدف لابي حامي ايجاد نژاد برتر، از سال 1920به اين سو، تحقق تئوري «اصلاح نسل منفي »ـ نگاتيو اوژنيک ـ انهدام نسل هاي نژادهاي پست به صورت سيستماتيک بود. نکات ناگفته در اين باره و توطئه اي که در راستاي سيطره و سلطه جهاني صورت مي گيرد، بسيار است. بررسي اين توطئه و اقدامات شيطاني در حال اجرا که در راستاي تشکيل دولت جهاني قوم برگزيده هستند، نياز به فرصتي فراخ دارد که اميد است در آينده بسيار نزديک خداوند آن را عنايت فرمايد. منبع:نشريه موعود شماره 102
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 598]