تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با همه مردم، چه مؤمن و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798035644




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه هاي سياسي متفکران اسلامي معاصر ( 1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انديشه هاي سياسي متفکران اسلامي معاصر ( 1)
انديشه هاي سياسي متفکران اسلامي معاصر ( 1) دوره ي معاصر به دوره اي از تاريخ ايران گفته مي شود که با سلطنت آغا محمد خان قاجار آغاز و به جديدترين حوادث و وقايع امروز ختم مي گردد . اين دوره در اروپا ، در برگيرنده ي وقايعي است که پس از انقلاب فرانسه ( 1168 ش. / 1789 م . ) روي داده است . در اين دوره ، انديشمنداني بزرگ در عالم اسلام ظهور کردند که هريک صاحب انديشه هاي سياسي جديدي در ابعاد حکومت ، ويژگي هاي حاکم ، راه هاي رهايي از عقب ماندگي و مانند آن هستند . در درس حاضر و درس بعدي ، به بررسي انديشه ي مهم ترين نخبگان سياسي دوره ي معاصر و نيز بررسي مهم ترين انديشه هاي سياسي آنان خواهيم پردا خت . سيد جمال الدين اسد آبادي سيد جمال الدين ، که او را با اوصافي چون « حکيم مجدد ، پيشواي مصلح ، قطب دايره ي علوم ،نادره ي دوران و آيتي از آيات خدا»(1) توصيف کرده اند ، فرزند سيد صفدر و سيده سکينه بيگم بود که در 1217 ش . در محله سيدان امام زاده احمد اسد آباد همدان زاده شد و در قزوين ، تهران ، نجف اشرف ، زير نظر استاداني چون شيخ مرتضي انصاري تحصيل کرد . سپس به هندوستان رفت و از آن پس ، به منظور آگاه سازي مسلمانان از ظلمي که به وسيله ي استعمار خارجي و استبداد داخلي بر آنان مي رفت ، در کشورهاي افغانستان ، مصر ، ايران ، عثمان ، انگليس و فرانسه به فعاليت سياسي پرداخت . اما سرانجام در سن 59 سالگي در استانبول به دستور سلطان عبد الحميد ، مسموم و کشته شد .(2) سيد جمال الدين در زمان هجوم همه جانبه ي استعمار به کشورهاي اسلامي و در دوران افول و انحطاط مسلمانان مي زيست . اين مسأله او را به شناسايي علل انحطاط مسلمانان و راه هاي رهايي از آن واداشت . به بيان عميق تر ، از نظرگاه سيد جمال الدين ، آنچه مانع رشد ، توسعه و پيشرفت جامعه ي اسلامي مي شد ، عبارت بود از : « 1- استبداد حکام ؛ 2- جهالت و بي خبري توده ي مسلمان و عقب ماندن آن ها ازکاروان علم وتمدن؛ 3- نفوذ عقايد خرافي در انديشه ي مسلمانان و دور افتادن آن ها از اسلام نخستين ؛ 4- جدايي و تفرقه ميان مسلمانان به عناوين مذهبي و غير مذهبي ؛ 5- نفوذ استعمار غربي . »(3) ولي از نظر سيد جمال الدين ، استبداد داخلي و استعمار خارجي و مهم ترين و مزمن ترين درد جامعه اسلامي است . به بيان ديگر ، علل ضعف مسلمانان در خودباختگي از غرب، دوري از عقل ، ترسو بودن ، راحت طلبي و وجود تفرقه بين دولت هاي اسلامي است .(4) سيد جمال الدين براي درمان دردها و بيماري هاي مذکور ، اين راه ها را پيشنهاد مي داد : « 1- مبارزه با خودکامگي مستبدان ؛ 2- مجهز شدن به علوم و فنون جديد ؛ 3- بازگشت به اسلام نخستين و دور ريختن خرافات و پيرايه ها و ساز وبرگ هايي که به اسلام در طول تاريخ بسته شده است ؛ 4- ايمان و اعتقاد به مکتب اسلام ؛ 5- مبارزه با استعمار خارجي ؛ 6- اتحاد اسلام ؛ 7- دميدن روح پرخاشگري و مبارزه و جهاد به کالبد نيمه جان جامعه ي اسلامي ؛ 8- مبارزه با خود باختگي در برابر غرب » (5)در واقع، سيد جمال الدين دو هدف عمده داشت : دميدن روح تازه در کالبد شرق و برانگيختن آن عليه نفوذ و استيلاي غرب .(6) به ديگر سخن ، او مي خواست مردم را آگاه و بيدار نمايد و سپس آن ها را عليه استعمار و استبداد متحد سازد .(7) شيخ محمدعبده شيخ محمد عبده در 1228 ش . درمحله ي نصر استان بحيره مصر به دنيا آمد ، از ده سالگي به فراگيري علم درجامع احمدي(8) پرداخت و پس از آن ، به تحصيل در الازهر مشغول شد . درجريان اولين مسافرت سيد جمال الدين به مصر ، با وي آشنا گرديد و تحت تأثير شديد وي قرار گرفت . عبده پس از اخذ شهادت نامه ي عالمي از الازهر ، به کار معلمي و مطبوعاتي همت گماشت . کار مطبوعاتي آغاز کار سياسي او بود ، ولي بعدها از کار سياسي دست شست و به اصلاح فکري و ديني مردم مصر روي آورد ؛ زيرا پيکار سياسي را براي ايجاد تغييرات اجتماعي ناتوان مي ديد . به همين دليل ، تا 1284 ش . که به مرض سرطان جان سپرد ، در اصطلاح فکري و ديني مردم کوشيد .(9) حيات سياسي و اجتماعي عبده متأثر از آراء سيد جمال الدين (10) بود . از اين حيث ، وجوه مشترکي در آراء اين دو مشاهده مي شود که برخي از آن ها عبارتند از : 1- اسلام توانايي تأمين عزت دنيا ( اداره ي دنيا ) و فراهم آوردن سعادت آخرت انسان را دارد . براي نيل به چنين هدفي ، بايد به اجتهاد روي آورد و شناخت مسلمانان ازاسلام را عقلايي کرد . 2- اسلامي که به دست ما رسيده نادرست ، غير واقعي ، تحريف شده و غير منطقي است . بنابراين ،در نيل به هدف هايي چون سعادت دنيا و آخرت ، بازگشت به اصول اوليه ي اسلام اجتناب ناپذير است . 3- وحدت دنياي اسلام ضروري است . اين مطلب شايد به عنوان راهي براي تحقق مقاصد مزبور از سوي سيد جمال الدين و شيخ محمد عبده مطرح شد . و همچنين مخالفت اين دو با تعصبات فرقه اي بي ارتباط با انديشه ي وحدت دنياي اسلام آنان نبود .(11) با اين وصف ، بين آراء سيد جمال الدين و شيخ محمد عبده تفاوت هايي هم به چشم مي خورد . اين تفاوت ها بيش تر به همان تلاشي باز مي گردد که عبده براي نجات انديشه ي مذهبي مسلمانان از بحران مقابله با تمدن(12) غرب و بالا بردن توانايي اسلام در پاسخ گويي به مسائل جديد به عمل آورد . حاصل تلاش او طرح مسائلي بود که هيچ گاه سيد جمال الدين به آن ها نپرداخت . از قبيل : « 1- ايجاد نظام حقوقي جديد در فقه که پاسخ گوي مسائل روز باشد ؛2- اعتبار اجماع به اعتبار افکار عمومي وابسته است ؛ 3- اصل شورا در اسلام همان اصل دموکراسي است . » در مقابل ، سيد جمال الدين مشي انقلابي داشت و نيز « مبارزه با استبداد و استعمار را در رأس برنامه هاي خود قرار داد »، در حالي که عبده به اصلاح تدريجي و به تقدم آموزش ديني و اصلاح مذهبي بر هرحرکت و اقدام سياسي باور داشت .(13) بنابراين ، ويژگي بارز انديشه ي سياسي عبده ، اجتهادگري و عقل گرايي است . به عبارت ديگر ، با وصف اين که باب اجتهاد در اهل سنت از قديم الايام بسته و عقل عنصر بيگانه اي دراستنباط احکام فقهي بود . او براي تواناسازي انديشه ي مذهبي در پاسخ به مسائل مستحدثه ، به احياي اجتهادگري (14) درعالم تسنن پرداخت ؛ زيرا به عقيده ي عبده ، همان گونه که قرآن کتاب دليل و برهان است و آن گونه که مسلمانان نخستين به پيروي از کتاب و سنت ، عقل و دين را به هم مي آميختند ، بايد براي نيل به فهم درست ديني و پاسخ به نيازهاي زمانه ، به اجتهاد رجوع کرد و به تعقل ديني روي آورد . ايمان درست ، ايماني است که بر عقل و استدلال بنا شده باشد (15). آيه الله نائيني ميرزا محمد حسين نائيني غروي در 1240 ش . در نائين اصفهان متولد و پس از تحصيلات اوليه و به منظور تکميل تحصيلات ، راهي اصفهان ، سامرا و کربلا و نجف شد . وي از محضر استاداني چون آقا نجفي اصفهاني - در فلسفه و کلام - و ميرزاي بزرگ (16) در فقه و اصول - کسب فيض کرد . با آغاز انقلاب مشروطيت ، نزديک ترين مشاور و رايزن آيت ا... آخوند خراساني بود و نيز يکي از معتبرترين رساله هاي دفاع از مشروطيت را به نام تنبيه الامه و تنزيه المله (17) به رشته ي تحرير درآورد که اينک يکي از کتب معتبر در انديشه ي سياسي مسلمانان معاصر به شمار مي رود . نائيني پس از يک عمر مجاهدت علمي و سياسي ، در سن 76 سالگي دار فاني را وداع کرد . نائيني در مشروعيت بخشي به مشروطيت سخن بسيار گفته است که در اين جا به برخي از آن ها اشاره مي کنيم : مرحوم نائيني حکومت ها را به دو نوع تقسيم کرد : 1- حکومت تسلطيه ، تحکميه يا استبدادي ؛ 2- حکومت مقيده ، محدوده يا مشروطه . حکومت مشروطه از نظر نائيني به يکي ازدو صورت ذيل ، ظاهر و متجلي مي شود : الف - حکومت کامل و عاري از عيب معصوم ( ع) ؛ حکومت معصوم ( ع) از آن جهت مشروطه است که معصوم ( ع) از عصمت برخوردار است و اين صفت ، آنان را از اطاعت شهوات و اعمال استبدادي باز مي دارد . ب- حکومت مشروطه ي غير معصوم ( ع) ؛ اين حکومت اگر چه خالي از عيب نيست ، ولي بر حکومت استبدادي رجحان دارد .(18) نائيني در اثبات مشروعيت مشروطيت ، علاوه بر ادله ي عقلي مزبور ، به دلايل فقهي نيز اشاره دارد . برخي از اين دلايل عبارتند از : 1- « وقتي ممکن نيست سلطاني را از ارتکاب تمام منکرات و از جمله غصب حکومت باز داشت ، ولي اين امکان هست که با محدود کردن دايره ي اقتدار و سلطه ي او ، وي را از ارتکاب منکرات ديگري نهي کرد و دور نمود ، نبايد در اين اقدام [ استقرار حکومت مشروطه ] کوتاهي کرد . » 2- با توجه به « نيابت مجتهد جامع الشرايط در امور حسبيه(19) و وجوب اقامه ي نظم و ممالک اسلاميه ، ... بر فقها و علما فرض است ... با تحديد [ محدود کردن ] استبداد و استقرار مشروطيت ، در جهت مهم ترين وظايف حسبيه ، که همان نظم ممالک اسلامي و حفظ بيضه ي اسلام است ، اقدام کنند . »(20) 3- و قتي فقها قادر نيستند در عصر غيبت ، به اداي تمام وظيفه خود در تحديد کامل سلطنت مطلقه بپردازند ، بر آنان واجب است تا به قدر ممکن ، به تحديد سلطنت و مشروطه کردن آن مبادرت کنند . » (21) نائيني بر اين نظر بود که نمايندگان مجلس چون به اذن مجتهدان به قانون گذاري مي پردازند ، و مصوبات آنان به وسيله ي مجتهدان عادل و عالم نظارت مي شود ، کارشان مشروع است . همچنين دليل ديگر مشروعيت قانون گذاري از سوي مبعوثان ملت آن است که آنان صرفاً به قانون گذاري در اموري اقدام مي کنند که شرع مقدس در مورد آن نظر صريحي ابراز نکرده است. اين مسائل ، که شامل بيش تر مسائل سياسي چون دخل و خرج کشور مي شود ، تابع مقتضيات زمان است و مشورت در آن ، از نظر شريعت اسلامي مانعي ندارد ،(22) در حالي که مشروعه خواهان به رهبري شيخ فضل الله با قانون گذاري از سوي مجلس مخالفت مي کردند و معتقد بودند که قانون گذار خداوند است و بشر مجاز نيست به وضع قانون بپردازد . افزون بر آن ، اختلاف نظرهاي ديگري بين شيخ فضل الله و آيه الله نائيني وجود داشت . به عنوان مثال ، شيخ فضل الله با آزادي مطلق از آن جهت مخالف بود که به رهايي و دست کشيدن از قيد و بندهاي ديني و به انتشار عقايد کفر آميز مي انجامد . ولي نائيني آزادي را به معناي رهايي از استبداد ، بيان مصالح و مفاسد خلق و خلاصي ازهر گونه زور و ستم و نه رهايي از قيد عبوديت و بندگي خدا مي دانست . همچنين مشروعه خواهان شعار مساوات و برابري مشروطيت را خلاف شريعت معرفي مي کردند . اما منظور نائيني از مساوات ، مساوي بودن آحاد ملت با والي در برابر قانون و اجراي آن بود .(23) شيخ فضل الله نوري وي در 1257 ش . در روستاي لاشک در منطقه ي کجور مازندران متولد شد . دربخش بلده ي شهر نور در س خواند و سپس براي تکميل تحصيلات ديني ، نخست به تهران و سپس به نجف و سامرا رفت . او از شاگردان طراز اول ميرزا محمد حسن شيرازي ( ميرزاي بزرگ )(24) بود و خود نيزشاگرداني چون شيخ عبدالکريم حائري يزدي (25) تربيت کرد . وي که با اشاره و رهنمود ميرزاي بزرگ به ايران عزيمت کرد ، در جنبش تنباکو نقشي ممتاز داشت .(26) با آغاز نهضت مشروطه ، با مشروطه خواهان همراه شد ، ولي پس از آن که مشروطه به ضديت با شريعت روي آورد ، شيخ فضل الله به مخالفت با مشروطه ي منحرف شده ، پرداخت .(27) مشروطه خواهان اين اقدام شيخ را مخالفت با اصل مشروطه تلقي کردند و او را به دار آويختند .(28) شهيد شيخ فضل الله نوري براي اصلاح و نجات مشروطه از زوال و انحطاط ، التزام آن رابه مشروعه ضروري مي دانست . مشروعه ، که به معناي برپايي يک حکومت ديني ، مقيد به احکام الهي ، مطابق با قرآن مجيد ،شريعت احمدي و بر پايه ي قوانين شرعي است ، مهم ترين و برجسته ترين انديشه ي سياسي او به شمار مي رود، بدان گونه که آراء سياسي ديگر وي از انديشه ي مشروعه طلبي اش نشأت مي گيرد . بنابر اين ، فهم انديشه هاي سياسي شيخ فضل الله مشروطه و منوط به درک انديشه ي مشروعه خواهي اوست .(29) اعتقاد شيخ به قانون ، قانون گذاري و مجلس ، متأثر از انديشه ي شريعت طلبي ( مشروعه خواهي ) اوست . از نظر شيخ ، حفظ نظام عالم در گرو وجود قانون است ، بهترين قوانين نيز قانون الهي است و کامل ترين و جامع ترين وجهه ي اين قانون را که تأمين کننده ي نياز همه ي نسل ها و عصرها و تأمين کننده ي سعادت دنيا و آسايش آخرت است ، فقه شيعه ارائه مي دهد . بنابراين ، نيازي به وضع قانون جديد نيست و هيچ کس حق ندارد به جعل قانون بپردازد، مگر اين که آنچه به نام قانون وضع مي شود براي تنظيم و اصلاح روابط اجتماعي باشد ، آن هم مشروط به آن که مخالف شريعت اسلامي و فقه جعفري نباشد .(30) پافشاري شيخ در گنجانيدن اصل نظارت فقها و مجتهدان به مصوبات مجلس در متمم قانون اساسي ، در همين راستا قابل درک است . (31)شيخ شهيد درباره ي آزادي نيز نظرياتي مطابق شريعت اسلامي و خلاف آراء مشروطه خواهان داشته است . به بيان مفصل تر ، وي در مهاجرت کبرا در پاسخ به اين سخن آيه الله طباطبايي که « مشروطه ، آزادي کامل براي ملت مي آورد »، گفت : « آزادي کامل که هر فرد براي هر کاري آزاد باشد .... دراسلام نيست . » اندکي پس از مراجعت از هجرت کبرا ، برخي از روزنامه هاي مشروطه طلب به استهزاي آرمان هاي مذهبي مردم ايران پرداختند و شيخ براي جلوگيري از تکرار ويا تشديد اين اقدامات ، پيشنهاد گنجانيدن اصل « نظارت علماي دين بر اصل آزادي مطبوعات » را مطرح کرد که هيچ گاه مورد توجه مشروطه خواهان قرار نگرفت ، در حالي که شيخ با آن آزادي که منجر به توهين به مقدسات ديني ، انبيا (ع) و ائمه معصوم ( ع) ، اوليا و اشاعه ي عقايد کفر آميز ، ترويج منکرات و افکار غربي شود ، مخالف و با آزادي مشروع موافق بود . برخي ديگر از آراء مشروعه طلب عصر مشروطيت عبارتند از : 1- بين حقوق مسلمانان و غير مسلمانان ، بنده و آزاد ، زن و مرد و ... تفاوت وجود دارد .(32) 2- بسط عدالت واقعي در گرو توسعه ي ايمان مذهبي و ديني است .(33) 3- ولايت در عصر غيبت ، با فقها و مجتهدان خواهد بود . (34)4- مشروطه بايد در امور حکومت و نه در امور شريعت باشد .(35) 5- محدود شدن سلطنت لازم است .(36)آراء سياسي انديشمندان اسلامي معاصر به سيد جمال الدين ، عبده، نائيني و شيخ فضل الله محدود نمي شود ، بلکه انديشمندان ديگري همچون محمد اقبال لاهوري ، ابوالاعلي مودودي ، سيد قطب ، آيه الله محمد باقر صدر و برخي ديگر نيز در عرصه ي انديشه ي سياسي ، به طرح آراء سياسي خويش پرداخته اند . اين آراء به نظرات سياسي که در عرصه ي انديشه ي سياسي امروز مطرح مي باشد نزديک تر و از اين رو ، در خور توجه بيش تر است . محمد اقبال لاهوري محمد اقبال لاهوري ( 1256- 1317 ش . / 1877 - 1938 م . ) شاعر ، نويسنده ، متفکر ، نظريه پرداز سياسي - مذهبي و از رهبران فکري - فرهنگي مسلمانان شبه قاره ي هند به شمار مي رود که در فراهم آوردن زمينه ي استقلال پاکستان ، نقش مؤثري داشت . او سني مذهب بود ، ولي به حضرت علي بن ابي طالب ( ع) عشق مي ورزيد . از اين رو ، اعتقاد و تلاش او در ضرورت اتحاد شيعه و سني قابل درک است . چنين اعتقادي او را که پس از تحصيلات ديني ، براي فراگيري علوم جديد ، به ويژه فلسفه ، راهي انگليس و آلمان گرديد ، به عضويت « جمعيت اتحاد اسلام » کشانيد و بدين سان ، به سلک پيروان سيد جمال الدين اسد آبادي - منادي وحدت اسلامي - درآمد . اشاره به بخشي از افکار سياسي اقبال ، عمق انديشه ي وحدت طلبي او را روشن مي سازد .(37) اقبال جهان اسلام رايک پيکره ي به هم پيوسته و غير قابل تجزيه مي دانست که اقوام ، قبايل و نژادهاي موجود در آن با رشته ي دين به هم پيوند خورده اند . بنابراين ، اداره ي چنين جامعه اي با رژيم استبدادي - که ناسازگار با فطرت انساني است - ممکن نمي باشد . همچنين نمي توان آن رابا حکومت مردم سالارانه ( دموکراتيک ) اداره کرد ؛ زيرا حکومت هاي مردم سالار با عقل ، اسلام و معنويت در تضادند . بهترين حکومت براي اداره ي امت اسلام حکومتي است که در آن ، قرآن قانون حکومت ، کعبه کانون معنويت ، و ولي الله رهبر آن باشد .(38) به نظر مي رسد اقبال ، دست يابي به اين هدف عالي و مطلوب ( حکومت اسلامي ) را در گرو تغيير ذهني و دروني مسلمانان مي دانست . به عبارت ساده تر ، او مي گويد :خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد ، مگر اين که آن قوم خود را تغيير دهد و خود را براي نيل به جامعه ي بهتر آماده سازد . ايمان و اعتماد به نفس را در خود پديد آورد ، و اين نکته را به خاطر بسپارد که نبايد از هيچ کس و هيچ مقامي انتظار کمک داشته باشد . به بيان ديگر ، انسان مسلمان پس از بيداري از خواب غفلت ، بايد در دست يابي به هدفش سخت بکوشد ؛ زيرا به عقيده ي او « کسي که آهن باشد ، همه چيز خواهد داشت . » به عقيده ي اقبال ، مسلمانان درمواجهه با فرهنگ و تمدن غرب ، هويت اسلامي خود را از دست داده اند ، توصيه ي وي براي بازيابي اين هويت و شخصيت گم شده ، بازگشت به ايمان ، فرهنگ و معنويت اسلامي بود . البته اين بدان معنا نيست که اقبال لاهوري فراگيري علوم و فنون غربي را يکسره رد مي کرد ، بلکه وي ضمن دعوت مسلمانان به آموختن علوم و فنون جديد مغرب زمين ، آنان را از هر گونه غرب گرايي برحذر مي داشت .اين نگرش اقبال به « فلسفه ي خودي » معروف است ؛ فلسفه اي که بازگشت به خود اسلامي را مايه ي بازگشت مجد و عظمت گذشته ي مسلمانان مي داند . ابو الاعلي مودودي ابوالاعلي مودودي ( ابوالعلا) مودودي در 1282 ش . / 1903 م . درحيدر آباد هندوستان متولد شد . وي تا 1320 ش . / 1941 م . به فعاليت هاي علمي اشتغال داشت . اما در اين سال با تأسيس حزب « جماعت اسلامي » که با الهام از انديشه هاي حسن البنا و جنبش اخوان المسلمين صورت گرفت ، پا به عرصه ي فعاليت هاي سياسي گذاشت . مودودي هدف از تأسيس اين حزب را تلاش براي تشکيل دولت اسلامي اعلام کرد . وي براي تبيين و تشريح اين هدف ، قريب يک صد کتاب و مقاله به رشته ي تحرير درآورد و در تلاش براي تحقق آن ، بارها از سوي مقامات دولتي ، که مخالف انديشه و عمل سياسي او بودند ، بازداشت شد. ولي پس از استقلال يافتن پاکستان ، پشتيبان رژيم سياسي اين کشور باقي ماند. با اين وصف ، او به عنوان يک مصلح ، متفکر و مبارز سياسي شناخته شده است . (39)نظريه ي سياسي مودودي بر سه اصل استوار است : 1- حاکميت تنها از آن خداست . بر اين اساس ، هيچ کس حق اعمال قدرت بر ديگران ندارد . 2- فقط خداوند حق دارد قانون وضع کند از اين رو ، هيچ کس - حتي پيامبران ( ع) - حق وضع خود سرانه ي قانون را ندارند . 3- دولت اسلامي صرفاً براي اجراي قوانيني که خداوند وضع کرده است ، بر پا مي شود و تا زماني که به اجراي قوانين الهي مي پردازد ، مطاع است .(40) مودودي بر پايه ي اصول مذکور ، چنين نتيجه مي گيرد که نظام سياسي اسلام يک نظام کاملاً مردم سالار نيست ؛ زيرا در « دموکراسي » ، حاکميت از آن مردم است و مردم حق وضع قانون را دارند ، در حالي که دولت اسلامي تا زماني که مجري قوانين شرعي است ، مشروع مي باشد .(41) از نقطه نظر مودودي ، دولت اسلامي مأمور تحقق و اجراي وظايف ذيل است : جلوگيري از استثمار افراد ؛ پاسداري از آزادي انسان ها ؛ حمايت از مردم در مقابل بيگانگان ؛ تکامل و توسعه ي عدالت اجتماعي ؛ امر به معروف و نهي از منکر ؛ برقراري نظام اجتماعي اسلامي ؛ ريشه کن کردن پليدي ها و تشويق فضيلت ها . انجام اين وظايف در درون مرزهاي يک کشور اسلامي امکان پذير نيست و به چارچوب مرزها محدود نمي شود ، بلکه ماوراي مرزهاي داخلي را نيز در بر مي گيرد . از اين رو ، دولت اسلامي يک دولت جهاني است .(42) مودودي معتقد بود دولت اسلامي براي تحقق هدف هاي مزبور ، بايد به وسيله ي کساني که به احکام و قوانين الهي ايمان دارند و به آن عمل مي کنند ، اداره شود . به عبارت ديگر ، رهبر اسلامي بر اساس آيه ي « ان اکرمکم عند الله اتقيکم »(43) برگزيده مي شود . او شخصي است که از اعتماد کامل عموم مسلمانان برخوردار است ، و در اداره ي کشور با ديگران به مشورت مي پردازد . البته او نبايد براي احراز اين مقام ، خود را نامزد کند ، بلکه مردم از فردي که شايستگي تصدي مقام رهبري دارد ، جانب داري و اورا به رهبري انتخاب مي کنند . به عقيده ي مودودي ، هر که براي احراز مقام هاي پر مسؤوليتي چون مقام خلافت مي کوشد ، کم صلاحيت ترين فرد براي تصدي اين مقام است .(44) سيد قطب سيد قطب يکي از بزرگترين انديشمندان مسلمان سياسي معاصر و نيز از متفکران بزرگ جنبش اخوان المسلمين مصر بود . وي در سال 1285 ش . / 1906 م . در شهر اسيوط مصر به دنيا آمد ، در 1319 ش . / 1940 م . به جنبش اخوان المسلمين پيوست و پس از شهادت حسن البنا ، نقش مهمي در تداوم اخوان المسلمين ايفا کرد . از اين رو ، در 1333 ش . / 1954 م . از سوي جمال عبدالناصر - رئيس جمهور اسبق مصر - دستگير و ده سال بعد با وساطت عبدالسلام عارف – رئيس جمهوري وقت عراق – از زندان آزاد شد . يک سال بعد ، مجدداً دستگير ودر 1345 ش . / 1966 م . به اتهام توطئه عليه رژيم ناصر ، اعدام گرديد .(45) سيدقطب مرد انديشه بود و کوشيد انديشه ي سياسي خويش را در مصر به اجرا درآورد ؛ زيرا معتقد بود در جامعه اي که دولت اسلامي وجود ندارد ، به اسلام عمل نمي گردد ، حدود و دستورات اسلام ناديده گرفته مي شود و با عقيده ي مسلمانان واقعي مخالفت مي گردد . چنين جامعه اي جاهلي و دارالحرب است ، حتي اگر در آن ، مسلمانان صاحب مال خويش باشند . از نظر سيد قطب ، وظيفه ي مسلمانان درمقابل چنين جامعه اي ، دست زدن به جنگ آزادي بخش ،براي براندازي دولت است و اگر جنگ آزادي بخش ممکن نباشد، چاره اي جز تن دادن به صلح با دولت جاهلي وجود ندارد .(46) از نقطه نظر سيد قطب ، « ايمان واقعي به اسلام با تسليم به اراده و حاکميت خداوند آغاز مي شود » . بنابراين ، « اگررهبران مصر در اظهار ايمان به اسلام صادقند ،بايد تمام عقايد دنيوي نظير سوسياليسم رابه دور افکنند » ؛ زيرا اسلام با سوسياليسم هيچ سازشي ندارد . به بيان ديگر،سوسياليسم بر تصوراتي چون « رفاه اجتماعي و خوشبختي مادي تکيه مي کند واز رستگاري معنوي غافل است. ولي اسلام هرگز ازهمبستگي هاي مادي ومعنوي زندگي بشر غافل نبوده است . » و نيز منابع و امکانات لازم را براي سازگاري با اوضاع و احوال جديد اجتماعي دارد .(47) براساس انديشه ي سيد قطب ، نظريه ي سياسي اسلام ، بر پايه ي عدل قرار دارد و آيات مربوط به عدالت، به نفي تبعيض فرمان مي دهد ؛ عدالتي که عشق و نفرت ، نقشي در آن ندارد و موقعيت شغلي ، اجتماعي و اقتصادي افراد تأثيري بر آن نمي گذارد . اين عدالت حتي دشمنان را دربر خواهد گرفت . اما کساني که به چنين عدالتي پشت مي کنند ، ناچارند به زورمنداني که عدالت را بر اساس منافع خودتفسير مي نمايند ،روي آورند .(48) سيد قطب بر پايه ي آيات قرآن مجيد ، مردم را به اطاعت از اولي الامر فرا خواند ، ولي اطاعت ازنظروي به معناي اطاعت از هر کسي که بر منصب امارت تکيه مي زند ، نيست . به اين معنا ،اطاعت ازحاکم به دليل حاکم بودن وي ضروري نخواهد بود ، بلکه اطاعت از او در صورتي لازم است که حاکم ازقوانين اسلامي پيروي نمايد . چنانچه حاکم اسلامي از قانون الهي عدول کند « به هيچ وجه ، شايسته ي اطاعت نيست ودستوراتش نبايد اجرا شود . »(49) سيد محمد باقر صدر سيد محمد باقرصدر در 1313 ش . / 1034 م . درکاظمين عراق در يک خانواده ي مذهبي به دنيا آمد . تحصيلاتش را پيش از بيست سالگي به اتمام رساند ، سپس درحوزه ي نجف به تدريس علوم ديني پرداخت . پس از فوت آيت الله حکيم ، درسن 36 سالگي به مقام مرجعيت شيعيان عراق رسيد . وي از 24 سالگي به فعاليت هاي سياسي ضد دولتي روي آورد ، به گونه اي که پس از يک دهه ، علاوه بر مرجعيت ديني ، مرجعيت سياسي شيعيان عراق را نيز احراز کرد . به دليل فتاواي وي در تحريم پيوستن و عضويت درحزب بعث ، وجوب قيام مسلحانه عليه بعثي ها و انديشه هايش درلزوم تشکيل حکومت اسلامي وضرورت دفاع از جمهوري اسلامي ، موجب مخالفت هاي گسترده ي مردمي با دولت بعثي گرديد . بعثي ها با شهيد کردن صدر در 1359 ش . / 1980 م . به مهار اين مخالفت ها پرداختند .(50) شهيد صدر بر اين عقيده بود که وجود دولت در زندگي اجتماعي به آن دليل ، يک ضرورت است که متکفل اداره ي جامعه و داور درحل و فصل مشکلات اجتماعي به حساب مي آيد . علاوه بر آن ، دولت : 1-تنها روش به کار گيري امکانات جهان اسلام براي رساندن آن به محل طبيعي و ويژه اش در بين تمدن انساني و بشري است ؛ 2-مسلمانان را از انواع تفرقه و وابستگي نجات مي دهد ؛ 3-يک وظيفه ي شرعي و ديني است . همچنين دولت اسلامي درسياست داخلي ، مسؤول اجراي احکام اسلامي ، تأمين کننده ي عدالت اجتماعي ، مروج فرهنگ اسلامي و در سياست خارجي ، مجري تبليغ جهاني اسلامي ، طرفدار حق و عدالت و ياري دهنده ي مستضعفان و محرومان است . (51)شهيدصدر حکومت اسلامي را يک حکومت مشروطه مي دانست ؛ زيرا بر شريعت و قانون الهي و نه بر هوا و هوس مبتني است . به عبارت ديگر ، حق حاکميت مطلق بر انسان و جهان متعلق به خداوند است . انسان هم به اين دليل که خليفه ي خداست ، بر سرنوشت خويش حاکم مي باشد و « فقيه مسير امت را در تحقق بخشيدن به جانشيني خدا، تحت نظارت ومراقبت خويش در مي آورد و اين کار را در حد .... برنامه هايي که خداوند براي امت وضع کرده است ، انجام مي دهد . » بنابراين ، اسلام با « دموکراسي » که حق حاکميت مطلق را به مردم مي دهد و حقي براي رهبري فقيه قايل نيست و رژيم سلطنتي و حکومت اشراف ، که مخالف حاکميت مشترک و قانونمند خدا و انسان بر سرنوشت امت ومردم است ، مخالفت مي کند .(52) از نظر شهيد صدر ، مرجع و فقيهي که رهبري جامعه اسلامي را در دست مي گيرد ، بايد واجد اين شرايط باشد : « 1- عدالت : به معناي حد وسط بودن واعتدال و ميانه روي در رفتار ؛ 2- علم ، درک و فهم رسالت : به معناي درک وآگاهي داشتن ازکتاب ؛3- آگاهي و بينش در مورد واقعيت هاي موجود و شرايط حاکم ؛ 4- کارداني و لياقت روحي و معنوي که به حکمت و عقل و صبر و شجاعت بستگي دارد . » چنين مرجع و رهبري حافظ شريعت ، ناظر برامت ، عالي ترين مقام دولتي و فرمانده کل ارتش خواهد بود . (53)پي نوشت : 1- بيدارگران اقاليم قبله ، محمد رضا حکيمي ، ص 9 .2- سيد جمال الدين اسد آبادي ، غريو بيداري ، محمد باقر مقدم ، ص 20 ، 22 ، 26 ، 40 و 50 .3- نهضتهاي اسلامي در صد ساله ي اخير ، مرتضي مطهري ، ص 21. 4- تاريخ انديشه هاي اجتماعي در اسلام ، ستوده ، ص 160 .5- نهضتهاي اسلامي در صد ساله ي اخير ، مطهري ، ص 22 - 35 .6- تاريخ انديشه هاي اجتماعي در اسلام ، ستوده ، ص 161. 7- بيدارگران اقاليم قبله ، حکيمي ، ص 44.8- عبده پيش از سن ده سالگي ، خواندن و نوشتن را در خانه ي پدري آموخت و سپس در جامع احمدي ، که معتبرترين مرکز علمي بعد از الازهر بود ، مشغول تحصيل شد . 9- شيخ محمد عبده مصلح بزرگ مصر ، مصطفي حسيني طباطبائي ، ص 9 ، 11 و 40. 10- عبده در اين مورد مي گويد : « پدرم به من زندگي و حياتي بخشيد که علي و محروس ( دو برادر کشاورزم ) در آن با من شريکند ، ولي سيد جمال الدين به من روح و حياتي داد که من به همراه انبيا و اوليا و پاکان در آن زندگي شرکت کرده ام . » ر. ک : همان ، ص 44. 11- سيري در انديشه ي سياسي عرب ، حميد عنايت ، ص 156 ؛ نهضتهاي اسلامي در صد ساله ي اخير ، مطهري ، ص 40 - 43.12- مراد آن است که با هجوم فرهنگي غرب در سده هاي اخير ، مسلمانان خود را در پاسخ به مسائل مطرح شده از سوي غربيان ناتوان مي ديدند . 13- نهضتهاي اسلامي در صد ساله ي اخير ، مطهري ، ص 40 -43 .14- اجتهادگري و عقل گرايي از همان اوايل حيات اسلام به وسيله ي مسلمانان اهل سنت به آن دليل که موجب بدعت و تفسير رأي در دين مي شود ، مورد بي مهري و انکار قرار گرفت . 15- سيري در انديشه ي سياسي عرب ، عنايت ، ص 131 ، 134 ، 137 و 140. 16- آقا نجفي از رهبران قيام تنباکو در اصفهان بود و ميرزاي بزرگ ، صاحب فتواي معروف تحريم استعمال توتون و تنباکو است . 17- انديشه ي اصلاحي در نهضتهاي اسلامي ، محمد جواد صاحبي ، ص 220 - 222.18- رسائل مشروطيت ، غلامحسين زرگري نژاد ، ص 83 - 84. 19- « امور حسبيه به اموري اطلاق مي شود که بايد انجام گيرد و شارع مقدس راضي به ترک آن ها نيست... مثل حفظ مال يتيم ، مال مجهول المالک و ... تجهيز و تدفين ميتي که ولي و وصي ندارد و ... » ر.ک : ولايت فقيه ، مرکز تحقيقات اسلامي نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران ، ص 86 .20- رسائل مشروطيت ، زرگري نژاد ، ص 87 - 88 .21- همان. 22- همان .23- رسائل مشروطيت ، زرگري نژاد ، ص 96 - 98 .24- مرجع تقليد شيعيان جهان و صاحب فتواي تاريخي تحريم استعمال توتون و تنباکو. 25- مؤسس حوزه ي علميه ي قم. 26- وي دومين نفر بعد از ميرزا حسن آشتياني در جنبش تنباکو بود . 27- شيخ با اصل مشروطه مخالف نبود . او در اين زمينه مي گويد : « من والله ، با مشروطه مخالفت ندارم ... من مخالف اساس مشروطيت و مجلس نيستم ... اما مشروط به همان شرايطي که گفتم . ر. ک : شيخ فضل الله در ظلمت مشروطه ، سيد مجيد حسن زاده ، ص 84 .28-رسائل مشروطيت ، زرگري نژاد ، ص20و24و26و114.29-رسائل مشروطيت ، زرگري نژاد ، ص 17 - 19 .30- پايداري تا پاي دار ، علي ابو الحسني ( منذر ) ، ص 545 - 552 ؛ شيخ فضل الله در ظلمت مشروطه ، حسن زاده ص 63 . 31- بر اساس اين اصل ، در هر عصر ، هيأتي که کم تر از پنج نفر نباشد از مجتهدان و فقها با معرفي علماي اعلام و حجج اسلام و مراجع تقليد شيعه و انتخاب از سوي مجلس تشکيل مي شود که بر اسلامي بودن مصوبات مجلس نظارت خواهد کرد . 32- رسائل مشروطيت ، زرگري نژاد ، ص 53 .33 - همان .34- پايداري تا پاي دار ، ابو الحسني ، ص 552 - 555.35- همان .36- شيخ فضل الله نوري درظلمت مشروطه ، حسن زاده ، ص 84 - 87 .37-اقبال شناسي ، غلامرضا سعيدي ، ص 104.38- دائره المعارف تشيع ، ج 2 ، ص 295 - 297 .39- کيهان انديشه ، ش 54 ( خرداد و تير 73 ) ، ص 21 - 22 و 41 - 42. 40- تئوري سياسي اسلام ، ابوالاعلي مودودي ، ترجمه ي محمد مهدي حيدرپور ، ص 25 - 29 .41- همان. 42- تئوري سياسي اسلام ، مودودي ، ص 36 - 37 ؛ تاريخ فلسفه در اسلام ، محمد شريف ، ج 2 ، ص 102. 43- حجرات ( 49 ) ، آيه ي 13. 44- تاريخ فلسفه در اسلام ، محمد شريف ، ج 2 ، ص 102 .45- اخوان المسلمين مصر در امتحان تاريخ ، کمال حاج سيد جوادي ، ص 100 - 102. 46- همان .47- همان ، ص 188 - 198 .48- همان ، ص 190 .49- اخوان المسلمين مصر در امتحان تاريخ ، حاج سيد جوادي ، ص 191 .50- شهيد صدر بربلنداي انديشه و جهاد ، مصطفي قليزاده ، ص 21 ، 33 ، 43 ، 53 ، 61 ، 82 ، 95 ، 134 و 142 .51-انديشه هاي سياسي آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر ، سيد صدر الدين قپانچي ، ترجمه ي ب . شريعتمدار ، ص 25 ، 30 و 35. 52- همان ، ص 60 - 62 .53- همان ، ص 66- 67 .منبع:کتاب انديشه هاي سياسي مسلمانان آموزش عقيدتي سياسي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 812]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن