تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798022254




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وظیفه صدا و سیما؛ همبستگی ملی یا مشتری مداری


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت مهمان
وظیفه صدا و سیما؛ همبستگی ملی یا مشتری مداری

کتاب نامیرا صادق کرمیار


شناسهٔ خبر: 3665221 - سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۳
هنر > رادیو و تلویزیون

صادق کرمیار نویسنده و کارگردان تلویزیون در یادداشتی عنوان کرده که رسانه ملی باید مشخص کند که وظیفه خود را ایجاد همبستگی ملی می‌داند یا مشتری مداری و جذب سرمایه اقتصادی. به گزارش خبرنگار مهر، صادق کرمیار نویسنده و منتقد و کارگردان سینما و تلویزیون همزمان با تغییر مدیریت رسانه ملی در یادداشتی که برای خبرگزاری مهر ارسال کرده است به ارائه پیشنهاداتی برای مدیریت جدید این رسانه به منظور انتخاب‌های مدیریتی پرداخته است. وی در این یادداشت از لزوم تعیین سیاستگذاری در سازمان صداوسیما سخن می گوید و اینکه تغییر مدیران صرفا به دلیل گرایش های آنها به این سازمان ضربه می زند. متن این یادداشت را در زیر می‌خوانید: «نظریه‌پردازان مطالعات فرهنگی نقش رسانه‌های جمعی به ویژه تلویزیون را در تعریف فرهنگ به عنوان رویه‌های زیستی مردم آن‌قدر مهم می‌دانند که حتی وجود توده مردم را محصول رسانه‌های جمعی می‌دانند. به این معنی که تلویزیون به عنوان قدرت‌مندترین رسانه اجتماعی می‌تواند توده پروری کند. با این رهیافت، حتّی افکار عمومی که مهم‌ترین عامل حرکت توده‌هاست، برساخته تلویزیون به شمار می‌رود. با این نگاه، مدیریت تلویزیون معنای گسترده‌تری می‌یابد و صرفا به معنای مدیریت بر سازمان عریض و طویلی به نام صدا و سیما نیست، بلکه مدیریت توده مردم و برسازنده افکار عمومی است که توان جهت‌دهی به حرکت قشرهای گوناگون جامعه را دارد. از همین روست که مدیریت رسانه جایگاهی به مراتب فراتر از مدیریت در هر نهاد فرهنگی دیگری دارد. با این حال عمر آموزش مدیریت رسانه در جهان کمتر از ۳ دهه است و در کشورمان نیز کمتر از یک دهه سابقه دارد امّا نکته اصلی و قابل بررسی اینجاست که خاستگاه این رشته علمی مانند خود تلویزیون و رسانه، جهان سرمایه‌داری بوده و بنابر این، رویکرد اقتصادی بر سرتاسر آن سایه افکنده است. در ایران نیز متاسفانه چند سالی است که بدون توجه به اهداف سرمایه‌داری در مدیریت رسانه حرف‌ها و سیاست‌هایی با گرایش‌های اقتصادی و مالی در مدیریت تلویزیون ظهور و بروز کرده است که همه این حرف‌ها ناشی از بحران اقتصادی تحمیل شده به تلویزیون است که موجب بحران مدیریتی اخیر در این رسانه ملی شده است. به نظر می‌رسد مدیر جدید رسانه ملی باید پیش از هرگونه سیاست‌گذاری فرهنگی و اقتصادی بر تلویزیون برای مهم‌ترین پرسش مدیریتی خود پاسخ روشن و شفافی داشته باشد تا رهیافت مدیریتی خود را بر اساس همین پاسخ تعیین کند: آیا رسانه ملی می‌خواهد به وظیفه حراست از همبستگی ملی بین اجزا جامعه عمل کند و مسئولیت انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی را از نسلی به نسل دیگر به عهده بگیرد یا گرایش مشتری‌مداری و پاسخگویی به نیازهای مخاطب برای جذب سرمایه و گردش اقتصادی به منظور مدیریت بی دردسر را برگزیند؟ آیا گرایش سومی هم وجود دارد که بتواند پاسخگوی هر دو مسیر باشد؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش می‌تواند رهیافت و فن رسیدن به رهیافت رسانه ملی را مشخص کند. زیرا گرایشی که در چند سال اخیر به عنوان رویه در تلویزیون جای خود را باز کرده است و هر برنامه‌ای موظف است حمایت مالی برای تلویزیون جذب کند، اگر در مدیریت رسانه نهادینه شود، بدون تعارف امکان عملی کردن مسئولیت و وظیفه همبستگی ملی و حراست از میراث فرهنگی کشور را نخواهد داشت و صرفا رسانه ملی تبدیل به دو قطب دور از هم خواهد شد: یک قطب برنامه‌سازی که تحت تأثیر حامیان مالی خواهد بود و دیگری قطب خبری که صرفا رویه‌ای اقناعی و یکسویه با مخاطب خواهد داشت. در صورتی که تنها تعامل میان این دو قطب می‌تواند رسانه ملی را به اهداف فرهنگی خود برساند. تصور می‌شود که مدیران تلویزیون بیش از هر کس تمرکز بر مخاطب دارند و مخاطب‌شناسی دغدغه همیشگی آنهاست. امّا روشن نبودن گرایش رسانه ملی و نسبت تلویزیون با مخاطب، باعث شده تا مدیران میانی رسانه ملی نیز در تعامل با مخاطب دچار تناقض و سردرگمی شود. آنها به خوبی دسته‌بندی‌های مخاطبان را می‌شناسند و ویژگی هر کدام را می دانند. آنها می‌دانند که یک مخاطب سیستانی با یک مخاطب تهرانی اگرچه هر دو بیننده برنامه واحدی باشند، چه تفاوتی در برداشت آنها وجود دارد امّا آنچه مدیران رسانه ملی را نگران کرده ظهور مخاطبانی با مفهوم جدید است که شیوه مدیریت اقناعی رسانه را به چالش کشیده‌اند و همه فنون اقناع را بی اثر کرده‌اند. مدیران تلویزیون نیز به دلیل دوری گزیدن از نخبگان جامعه و یا به تعبیر بهتر گزینش نخبگان براساس سلیقه‌های مدیریتی، توان تعامل با مخاطبان نوظهور را ندارند. این مخاطبان نوظهور بی‌تردید برساخته شبکه‌های اجتماعی و توسعه ارتباطات مجازی هستند که اطلاع رسانی را از حالت تک محوری به چند محوری تبدیل کرده‌اند. از این رو مدیران تلویزیون سیاست روشنی در مواجهه و یا به تعبیر بهتر تعامل با دیگر رسانه‌ها مانند سینما، شبکه های اجتماعی، مطبوعات و حتّی رسانه‌های شخصی ندارند. به همین دلیل تغییر مدیریت‌های میانی نیز بدون توجه به رهیافت‌ها و فنون رسانه‌ای صورت می‌گیرد. بی‌تردید مدیران رسانه دست‌کم از دهه شصت تاکنون مدیران تجربی بوده‌اند که در سیر رشد مدیریتی خویش آزمون و خطاهای بسیاری را پشت‌سر گذاشته‌اند و گاه هزینه‌های گزافی به رسانه ملی تحمیل کرده‌اند و در دهه اخیر برخی از آنان تئوری مدیریت رسانه را نیز در دانشکده‌های مربوط آموخته‌اند. متاسفانه بسیاری از این مدیران اکنون در مدیریت رسانه هیچ نقشی ندارند و اگر تربیت مدیر رسانه هزینه‌های گوناگون مادی و معنوی داشته باشد که دارد، حذف این مدیران کاربلد و با تجربه صرفا به دلیل انتصاب‌های دوستانه و محفلی خسارت‌های گاه جبران ناپذیری در مدیریت رسانه در پی خواهد داشت. مدیرانی مانند دکتر حسن خجسته، محسن مهاجرانی و مهدی فرجی و بسیاری دیگر که صرفا به دلیل تغییر گرایش در انتصاب‌ها کنار گذاشته شدند، ضربه‌ای به رسانه ملی خواهد زد که بعد از گذشت سال‌ها در بررسی‌های مطالعاتی عمق آن را درخواهیم یافت. بنابراین، پیش از تعیین مدیران جدید باید سیاست‌ها مشخص شود و پاسخ به پرسش اولیه، روشن و شفاف باشد و بازگشت مدیرانی از این دست می‌تواند به ریاست جدید سازمان برای رسیدن به رهیافت‌های گوناگون کمک کند.»









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن