تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798127627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهلان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: عراق، تصميم جامع يا تصميم قاطع«عراق، تصميم جامع يا تصميم قاطع» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛ طولاني شدن روند تشكيل دولت جديد در عراق، نگراني هايي را در سطح داخلي عراق و منطقه اي به وجود آورده و سبب گمانه زني هاي زيادي در مورد آينده اين كشور شده است. در اين ميان نيروهاي اشغالگر مواضع جديدي در مورد آينده امنيتي عراق مطرح كرده اند كه جاي تامل ويژه دارد. نكات زير نتيجه واكاوي شرايط فعلي و آينده اين كشور مي باشد.1- تاخير در شكل گيري مجلس جديد، انتخاب رئيس جمهور و انتخاب دولت جديد حاصل ترديدهاي موجود در درون شيعه براي معرفي «نخست وزير» مي باشد. همه مي دانند كه سه فراكسيون از چهار فراكسيون كنوني روي «شيعه بودن» نخست وزير و نيز برخوردار بودن از آراي نمايندگان شيعه تاكيد دارند و عدم همگرايي كردها با فراكسيون العراقيه عملا راه را بر انتخاب نخست وزير از ليست العراقيه بسته است. با اين وصف بايد گفت تا زماني كه دو ائتلاف «دولت قانون» و «ائتلاف ملي» مشكل ميان خود را حل نكنند، معضل كنوني باقي مي ماند و هيچكس نمي تواند براي آن راه حلي پيدا كند كما اينكه طي سه ماه گذشته همه راه حل هايي كه اين كشور يا آن كشور براي برون رفت از شرايط فعلي ارائه كرده اند با شكست مواجه شده است.2- محور آمريكا، عربستان، اردن و فهرست العراقيه طي دو ماه گذشته تلاش زيادي كرد تا با گره زدن زلف علاوي با يكي از دو گروه شيعه و همراه كردن كردها، يك تركيب جديد بر محور دولتي غيرمذهبي به وجود آورد ولي مواضع منفي كردها و مواضع منفي هر دو گروه شيعه نسبت به محوريت فهرست العراقيه اين اقدامات را با شكست مواجه كرد. اينك اين محور پس از شكست در حال اخلال در همگرايي كردها و شيعيان از يك سو و اخلال ميان دو فراكسيون شيعه با يكديگر از سوي ديگر مي باشد در عين حال كاملا واضح است كه اين محور در نهايت چاره اي جز تن دادن به قضا و قدر ندارد.3- گفت وگو ميان گروههاي شيعه در جريان بوده و شواهد و قرائن بيانگر آن است كه وحدت بر مبناي اجماع همه گروههاي شيعه كه اهتمام جدي مرجعيت شيعه بر آن استوار بود، عملا امكانپذير نيست و اينك نوبت به انتخاب بين «تصميم جامع» و «تصميم قاطع» فرا رسيده است. تصميم قاطع ممكن است رضايت همه را در پي نداشته باشد اما قطعا دربردارنده مصلحت شيعه و از آن مهمتر مصلحت عراق مي باشد. حضرت آيت الله سيستاني- دامت بركاته- اصرار زيادي داشت كه وارد تصميم گيري هاي منتهي به تعيين نخست وزير نشود و اين كار را به تصميم جامع همه گروهها واگذار كند ولي ظاهرا درشرايط فعلي چاره اي جز ورود در اين معادله ندارد.4- فحاشي هاي گروه علاوي عليه ايران- به معناي حمله مستقيم به مرجعيت شيعه در عراق- و انتساب اظهارات تحريك آميز به سفير جديد ايران در عراق و سپس راه اندازي يك جنجال رسانه اي عليه ايران و طرح موضوع مانع تراشي ايران بر سر راه انتخاب دولت در عراق بيانگر آن است كه از يك سو محور آمريكا، عربستان، اردن و العراقيه از اثرگذاري بر تشكيل دولت در عراق مايوس شده است از سوي ديگر از برداشته شدن موانع تشكيل دولت جديد در عراق خبر مي دهد كه هر دو مبارك است. اين تبليغات بار ديگر نياز عراق به پا درمياني ايران را هم به تصوير كشيد و جايگاه برجسته ايران را در تحولات عراق مشخص كرد. اين در حالي است كه حدود يك ماه پيش بايدن- معاون رئيس جمهور آمريكا- در جريان دومين سفر به بغداد با صراحت اعلام كرده بود كه طرحي را با خود به همراه آورده كه براساس آن دولت آينده عراق طي چند هفته شكل مي گيرد!5- وضعيت انتخاباتي درون شيعيان تا حدودي راه را براي انتخاب دولت جديد نشان مي دهد؛ در حال حاضر محور عمده اختلاف در درون شيعيان در دست كساني است كه تعداد كرسي هاي آنان از 20 عدد تجاوز نمي كند. اينها قاعدتا نمي توانند در درون شيعيان محور تشكيل دولت باشند كما اينكه ائتلاف آنان با فراكسيون هاي غيرشيعي نيز نمي تواند به تشكيل دولتي با محوريت چنين گروهي بيانجامد. چنانچه استراتژي كردها هم بر اين استوار است كه با فراكسيوني از شيعيان همراه گردند كه از آراي لازم و از حمايت مرجعيت شيعه برخوردار باشند بنابراين بازي فراشيعي يك گروه از شيعيان نمي تواند نتيجه اي دربر داشته باشد اين نكته اي است كه فهم آن براي فعالان سياسي عرصه تحولات عراق دشوار نيست.6- در شرايط فعلي و با توجه به افزايش موج ناامني ها در عراق، آمريكايي ها دست به گريبان دو نوع نگراني نسبت به سياست ها و نيروهاي خود در عراق هستند از يك طرف گسترش موج ناامني مي تواند به شروع دور جديد تلفات نيروهاي آمريكايي در عراق بيانجامد چرا كه جرياناتي نظير القاعده اين را فرصتي براي انتقام گيري از آمريكا به حساب خواهند آورد از طرف ديگر افزايش ناامني مديريت صحنه پيش رو- مديريت خروج تدريجي نظامي يا مديريت تثبيت حضور بين 20 تا 30 هزار نظامي- را براي فرماندهي نظامي آمريكا در عراق با دشواري زيادي روبرو مي كند. اين موضوع وضع سياست هاي آمريكا و عربستان را در عراق با شكاف و تفاوت مواجه مي نمايد به عبارت ديگر از اينجا راه عربستان و آمريكا از هم جدا مي شود چرا كه عربستان هرج و مرج را يك فرصت براي گروه وابسته به خود در عراق به حساب مي آورد و اميدوار است اين شرايط نگرش عراقي ها را نسبت به «نظم جديد» تغيير دهد.7- طولاني شدن روند انتخاب دولت در عراق، تغييراتي را در خواسته ها و مطلوب هاي گروه هاي مختلف عراقي به وجود آورده است. كردها احساس مي كنند كه شرايط به نفع آنان پيش مي رود چرا كه شكاف عميق ميان فهرست العراقيه و هر كدام از دو فهرست شيعه، كردها را به محور هر نوع توافق عراقي تبديل كرده است از اين رو مي بينيم كه اين روزها سليمانيه به كانون رايزني گروه ها و شخصيت هاي مختلف عراقي تبديل شده است در اين فضا كردها روي تثبيت موقعيت خود در رياست جمهوري، حل و فصل مسئله كركوك به نفع بخش شمالي و اجراي ماده 140 قانون اساسي عراق، ناظر به فراهم كردن امكان بازگشت مهاجران كرد به كركوك تاكيد مي نمايند و هر گروه عراقي با وعده هاي تلويحي سعي مي كند آراء كردها را كنار خود داشته باشد كردها در حدود 57 كرسي پارلمان را در اختيار دارند و توانسته اند عليرغم آنكه چهارمين فراكسيونند، يك صدايي خود را- عليرغم اختلافات جدي شان- حفظ نمايند. در عين حال همه مي دانند كه كردها علاقه اي به هم پيماني با چهره هايي نظير علاوي و كشورهايي نظير عربستان ندارند.8- هفت سال پس از اشغال عراق، آمريكايي ها اينك به حفظ 20 تا 30 هزار نيرو يعني به استعداد 2 تا 3 لشكر در عراق مي انديشند اما به نظر مي آيد به جمعبندي قطعي نرسيده باشند اين موضوع بيش از هر چيز به ضعف پيش بيني شرايط آينده بازمي گردد. مي توان گفت اگر مقاومت در عراق فعال عمل كند و با جديت خروج نيروهاي آمريكا را از عراق طلب نمايد، آمريكايي ها عراق را كاملاً ترك مي كنند اما اگر فرايند سياسي و امنيتي عراق به سمتي برود كه از حجم نگراني هاي آمريكا بكاهد، به احتمال خيلي زياد آمريكا اين تعداد از نيروها را براي اثرگذاري بر سياست هاي جاري بغداد و كشورهاي منطقه حفظ مي كند.اگر اين شرايط پيش آيد احتمالاً سه لشكر به ترتيب در منطقه شمالي- سليمانيه-، منطقه جنوبي- ناصريه- و منطقه غربي- الانبار- توزيع خواهند شد چنين چينشي بيش از هر چيز تداعي كننده تلاش آمريكا براي حفظ رژيم اردن و عربستان در برابر شرايط ناپايدار آينده و نيز تلاش براي ضربه زدن به موقعيت امنيتي ايران و سوريه خواهد بود و طبعاً به نوع خاصي از واكنش سياسي و امنيتي تهران و دمشق منجر مي شود.9- تحولات پنج ماه گذشته عراق به خوبي اين نكته را به اثبات رساند كه روندهاي خارجي نمي توانند معادله داخلي را در عراق و يا در هر كشور ديگر منطقه شكل دهند بلكه اين ملت ها هستند كه معادلات سياسي و امنيتي را تعيين مي كنند. آمريكا تلاش كرد تا با كمك گرفتن از دولت هاي عربستان، كويت، اردن و تركيه، فرايند سياسي عراق را مطابق الگويي فرامنطقه اي بچيند و عراق را با خواسته هاي فراملي آمريكا انطباق دهد اما عليرغم همه فشارها و هزينه ها نتوانست چنين هدفي را محقق گرداند. عربستان سعودي تلاش كرد تا به مدد چندين ميليارد دلار هزينه و راه اندازي گروه هاي ترور در عراق روند سياسي عراق را مطابق منافع خود بچيند اما اين روش هم پاسخ نداد. اين ماجرا به اين كشورها يادآوري كرد كه سرنوشت هر ملت به خودش سپرده شده و زمان سياست هاي استيلاجويانه بر ملت هاي منطقه به سر آمده است. تصميم گيري دروني ملت ها حتي اگر زمان بر باشد و با هزينه هايي هم توأم گردد مبارك خواهد بود.مردم سالاري:رسانه ملي و کارکرد صحيح«رسانه ملي و کارکرد صحيح»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم محسن دقت دوست است كه در آن مي‌خوانيد؛با گذشت چند هفته از رقابت هاي جهاني فوتبال و فروکش کردن تب و تاب آن، و با آغاز رقابت هاي باشگاهي در داخل کشور و حواشي گاه جذاب تر از متن آنها، بار ديگر مقوله فوتبال جايگاه ويژه خود را در ميان مسائل روزمره جامعه بازيافته و فعل و انفعالات آن در کانون توجه بسياري از مردم قرار گرفته.بازتاب وسيعي که حتي کوچکترين تحرکات در اين رشته ورزشي پيدا مي کند و حجم زياد پوشش رسانه اي و استفاده هاي تبليغاتي، گوياي آن است که رکن مديريت و فراز و فرودهاي آن در اين حوزه، در ميزان بهره مندي مادي و غيرمادي در آن نقش بسزا و کارسازي دارد. اين امر به خصوص در سال هاي اخير با وجود پيچيدگي هاي تخصصي و مهارتي که زمينه توفيق يا ناکامي را فراهم مي کنند،بسيار بيشتر از قبل مورد توجه است.از ديگر عللي که سطح مديريتي را در فوتبال اهميت مي بخشد،عبارتست از خاصيت گروهي و تيمي در مناسبات مختلف فوتبال که لزوم پياده سازي الگوهاي بهينه همکاري و همدلي ميان اعضاي تيم ها و ايجاد انگيزه در آنها براي مشارکت مثمر ثمر با يکديگر را مطرح مي کند.به عبارت ديگر فوتبال مي تواند نمايي از نحوه تعاملات در يک جامعه و مقدار سودمندي عناصر آن در پيشبرد امور باشد.به همان نسبت نيز بخش مديريت و نوع چيدمان مولفه هاي گوناگون در اين عرصه، مي تواند معياري براي سنجش قوت و ضعف مديريت کلان جامعه و در ابعاد بزرگتر باشد.موضوع شکايت "علي دايي" از فدراسيون فوتبال کشورمان، يکي از موارد برجسته در صدر خبرهاي ورزشي طي ماه هاي گذشته بوده.به همين دليل بعيد است که خوانندگان اين نوشته درباره جزئيات اين شکايت بي خبر باشند و نياز به توضيحات بيشتري باشد. آخرين خبري که در اين رابطه منتشر شد متعلق به روز ابتدايي همين هفته بود و طي آن اعلام شد که شکايت مذکور از جانب "دادگاه استيناف" رد شده است.از اين مورد هم تنها به يادآوري اين نکته بسنده مي کنم که دادگاه استيناف داراي جايگاه حقوقي منبعث از قوه قضاييه است و احکام آن همانند ساير آراي صادره از جانب اين قوه، رسميت دارد و لازم الا تباع است.تنها چند ساعت بعد از انتشار اين حکم توسط خبرگزاري ها و مطبوعات، آقاي دايي ضمن رد تلويحي اين حکم و اعلام "قابل پيش بيني" بودن آن، از صدا و سيما درخواست کرد که در پايان همين هفته، زماني را براي ارائه توضيحات و نمايش اسناد و مدارک شکايت خود در پيشگاه افکار عمومي در اختيارش قرار دهد. اينبار نيز دقيقا ساعاتي بعد و از طريق برنامه "نود" که برنامه اي تخصصي در حوزه فوتبال است اعلام مي شود که امکان درخواستي آقاي دايي برايش فراهم شده.مابقي ماجرا هم مربوط به اتفاقات آينده است که با توجه به آمادگي ها و هماهنگي هاي طرفين، به احتمال زياد در يک مسير درست پيش خواهد رفت و به سرانجامي مطلوب خواهد رسيد. شرح ماجراي فوق از اين جهت بود که اشاره اي شود به کارکرد صحيح رسانه ملي در اين قضيه. سازمان صدا و سيما با اينکه بهانه صدور حکم از سوي مرجعي رسمي و قطعي و خدشه وارد نيامدن به آن را در اختيار داشت، اما وظيفه خود دانست که جهت اقناع افکار عمومي و رفع شبهات، زمينه ارائه مستندات و دلايل از هر دو سوي دعوي را در دادگاه وجدان هاي مردم فراهم کرده و فرصتي برابر و مساوي را به طرفين اعطا کند.مطمئنا مرجع صدور حکم با توجه به قوانين پشتيبان خود، امکانات کافي و وافي براي اعلام همگاني تصميماتش را در دست دارد.اين طرف مردمي شکايت است که فاقد تسهيلات دولتي و نيازمند حمايت رسانه اي از سوي رسانه ملي است تا بتواند ادله خود را مطرح کند.اين رويکرد صدا و سيما به طور قطع و يقين با عنايت به لزوم انعکاس بي طرفانه و اطلاع رساني غيرجانبدارانه خبرها و تحليل هاي آن سازمان و ارتقاي منزلت و اعتبار آن در اذهان مردمي بوده است و حتما در بالا رفتن درجه اعتماد و اطمينان عمومي به رسانه ملي موثر است.در پايان اميدوارم چنين راهبردي در تمامي شئونات مردمي و در ساير عرصه هاي اجتماعي بدون درنظر داشتن محدوديت هاي بي مورد و سليقه اي به اجرا گذاشته شود و روزي را شاهد باشيم که به رسانه ملي، جز رسانه ملي، هيچ نتوان گفت.تهران امروز:كودتاي 28 مرداد عبرت‌ها و آموزه‌ها«كودتاي 28 مرداد عبرت‌ها و آموزه‌ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم حسام‌الدين كاوه است كه در آن مي‌خوانيد؛57 سال پيش آمريكا و انگليس براي حفظ و بقاي نظام سلطنتي كه به شدت به قدرت‌هاي غربي وابسته بود، دسيسه‌اي را كه از مدت‌ها پيش چيده بودند به اجرا در آوردند و تحت عنوان عمليات «آژاكس» كودتاي 28 مرداد انجام گرفت. ايران همواره كشور مهمي براي قدرت‌هاي جهاني بوده و هنوز نيز هست.انگيزه‌هايي كه دولتمردان آمريكا و انگليس را به دخالت مستقيم و آشكار در امور داخلي يك كشور ثالث، ترغيب كرد، نه تنها از بين نرفته كه هنوز هم به قدرت خود باقي است، گرچه مجال و فرصت كودتا از آنها سلب شده اما امكانات و روش‌ها و ابزارهاي ديگري وجود دارند تا آنها اراده خود را بر ملت و دولت بزرگ ايران، تحميل كنند اما اينگونه نيست كه رويدادهايي همچون كودتاي 28 مرداد سال 1332 همواره بر وفق مراد نظام جهاني سلطه باشد.بسياري از عوامل و نيروها به نفع ملت‌ها و دولت‌هاي سلطه‌ستيز تغيير كرده و هم از اين روست كه قدرت‌هاي استكباري و در راس آنها آمريكا، نوميدانه مي‌كوشند، هيمنه و هيبت از دست رفته در كار زار با ملت‌هاي انقلابي به‌ويژه در برابر انقلاب اسلامي را باز يابند. در بررسي علل و عوامل موفقيت كودتاي 28مرداد، توجه به نيروهاي موثر و مرجع در جامعه ايراني بسيار حائز اهميت است. فاصله و اختلاف و سپس دوري ملي‌گرايان از روحانيت به معناي از دست دادن اعتباري بود كه روحانيان و نهاد روحانيت در جامعه ايران براي بازيگران سياست فراهم مي‌ساختند.كودتاي 28 مرداد به اين علت پيروز نشد كه دكتر مصدق ياراي بسيج هواداران خود را نداشت، بلكه مهم‌ترين علت پيروزي كودتاي 28 مرداد را در رويگرداني توده‌ها از دولت مصدق بايد جست‌وجو كرد و علت رويگرداني توده‌ها از مصدق و دولت او چيزي نبود جز دوري جستن مصدق و ملي‌گرايان از روحانيان و نهاد روحانيت.رسالت:بازخواني روابط دولت و ملت ايران با انگليس«بازخواني روابط دولت و ملت ايران با انگليس»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛تاريخ روابط ايران و انگليس را بايد تاريخ اکتشاف نفت و بهره برداري از آن در ايران خواند و در آن تامل کرد. امروز28 مرداد روز کودتاي آمريکايي - انگليسي عليه حاکميت ملت در دهه30 است. قيل و قال نفت پس از شهريور1320 اوج گرفت. روس ها دنبال امتياز نفت شمال بودند. انگليسي ها هم به دنبال تجديد نظر در برخي موارد و تثبيت در قرارداد1933 بودند که مورد اعتراض قرار گرفته بود. مجلس دوره15 مخالفت خود را با امتياز نفت شمال به روس ها اعلام کرد و مقدمات ملي شدن صنعت نفت را فراهم نمود.انگليسي ها سر نويل گس را به تهران فرستادند و لايحه گس گلشائيان را وقتي تنها چند روز از عمر مجلس باقي مانده بود به مجلس فرستادند. اما مجلس آن را تصويب نکرد. گس نماينده انگليسي ها و گلشائيان وزير دارايي دولت ساعد بود انتخابات دوره شانزدهم مجلس پس از قتل هژير وزير دربار رنگ بويي ديگر داشت. مصدق و کاشاني و جمعي از رجال سياسي و ملي وارد مجلس شدند.مخالفت با قرارداد ساعد - گس از جمله مطالبات نمايندگان مجلس شانزدهم بود و ملي شدن صنعت نفت در ميتينگ8  دي ماه1329  که به دعوت آيت الله کاشاني تشکيل شده بود به عنوان يک مطالبه عمومي مطرح شد و در قطعنامه راهپيمايي آمد. لايحه گس گلشائيان در کميسيون نفت رد شد و به جاي آن طرحي در مجلس با امضاي11  نفر از نمايندگان ارائه شد که متضمن ملي شدن صنعت نفت بود. رزم آرا مانع اين مطالبه عمومي بود که از سر راه برداشته شد. اوج مبارزات مردم درملي شدن صنعت نفت وقايع30  تير و بازگشت مصدق به قدرت بود. مردم در30  تير ارتش  را به پادگان ها بازگرداندند و به تقديم شهداي زيادي در برابر جنگ سخت دربار و انگليسي ها تاب آوردند اما ظرف مدت يک سال پس از قيام تاريخي 30  تير دشمن با اخلال در روابط دولت و مجلس بويژه رابطه دکتر مصدق و آيت الله کاشاني يک نبرد پنهان و نرم را مديريت کرد وتمامي کساني را که در ملي شدن صنعت نفت دستي نيرومند داشتند به مقام تنافر از يکديگر رساند.ارتشي که در30  تير سال1331  با شکست به پادگان ها رفت و مسئولان کشتار مردم در انتظار چوبه هاي دار بودند در28  مرداد1332  بدون هيچ مقاومتي دولت مصدق را سرنگون کرد.هدف نگارنده بازخواني قيام30  تير و کودتاي28  مرداد نيست.ملت ايران با هوشمندي و بصيرت فهم مشترکي از شکست انقلاب مشروطيت و نهضت ملي شدن صنعت نفت دارند و شگردها و نقشه هاي آمريکا و انگليس را در اين نهضت رصد کرده اند و لذا بارها پس از پيروزي انقلاب هر وقت اين نقشه ها بازسازي شد در صحنه سياسي ايران جواب نگرفت. غائله بني صدر و جنگ داخلي و ترويج تروريسم از سوي گروه هاي متمايل به دربار آمريکا و انگليس نمونه هايي ازاين دست است که مردم ما خوب از پس آن توطئه ها برآمدند.يکسال گذشته پس از برگزاري انتخابات دوره دهم، ملت ما در آزمون سختي يک بار ديگر پوزه آمريکا و انگليس را در طراحي يک نبرد نرم عليه حاکميت انقلاب و اسلام به خاک ماليدند.جالب اينجاست سفارت انگليس و رسانه هاي غربي تحت نفوذ آمريکا و انگليس در شرارت هاي سال گذشته نقش کليدي داشتند اکنون سفير انگليس در تهران آقاي سايمون گس است وي نوه سرنويل گس طراح قرارداد استعماري گس - گلشائيان است که با مجاهدات ملت ايران و نمايندگان مجلس شانزدهم ابطال شد و به جاي آن ملي شدن صنعت نفت به عنوان آرزوي ديرينه ملت ايران به تثبيت رسيد.سايمون گس اخيرا تقاضاهايي براي ملاقات با برخي رجال روحاني و رجال سياسي و مذهبي کرده است که همگي دست رد به سينه او زدند. دليل اين عدم تمايل و قهر مشخص است. دولت انگليس طي يکصد سال اخير از روز اکتشاف نفت تاکنون رفتاري خارج از عرف قواعد و قوانين بين المللي با ملت ايران داشته است. مداخله در امور داخلي ايران و اخلال در روابط ايران با ديگر کشورها و نيز بسط روابط خصمانه با دولت و ملت ايران همواره نگاه لندن به تهران را پرکرده است. حال چگونه است آنها مي خواهند غير از روابط عادي ديپلماتيک در سطوحي ديگر که معمولا قبل از انقلاب آن را با لايه هاي سياسي و فرهنگي کشور تجربه کرده اند دوباره همان ها را بيازمايند.امروز هيچ رجل سياسي و مذهبي که دل در گرو ملت داشته باشد براي اين گونه تماس ها تره هم خرد نمي کند. گذشت آن زمان هايي که سفير انگليس مي خواست با کسي ملاقات کند آب از لب و لوچه او سرازير مي شد. ملت ايران در برابر زورگيري دولت هاي بزرگ از جمله انگليس ايستاده است و به اين ايستادگي افتخار مي کند.جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛حال و هواي اين هفته با معنويت ماه مبارك رمضان عجين بود. اين ماه رحمت در سايه ضيافت الهي، سفره‌اي از مغفرت را براي مردم گسترانده تا هر كس به اندازه تلاش و بهره خود، از اين سفره وسيع و بنده نوازي خداوند كريم استفاده كند. بي ترديد اگر در اين ماه بتوانيم از فرصتي كه شيطان رجيم به بند كشيده شده استفاده كنيم و افسار نفس اماره را به دست گرفته و در جهت پالايش روح و انديشه خود اقدام كنيم، قطعاً درهاي رحمت در شب قدر به روي ما باز خواهد شد و باران لطف و آمرزش الهي ما را دربر خواهد گرفت.اكنون يك هفته از اين ماه پربركت و با عظمت سپري شده و خوشا به حال كساني كه به سازندگي روح و روان خويش در ماهي كه آغازش رحمت، ميانه‌اش مغفرت و پايانش رهايي از آتش دوزخ است، پرداختند و از اين فرصت گرانبها استفاده‌هاي لازم را بردند.در اين هفته تمام كساني كه 26 مرداد سال 69 را به خاطر دارند با مراجعه به حافظه تاريخي خود، شكوه آن روزهاي احساس همدلي و همراهي را در اذهان خود مرور كردند؛ همان روزهايي كه كمتر از روزهاي بهاري بهمن سال 57 نبود و شايد به دليل عاطفه و احساسي كه در آن موج مي‌زد، در يادها بسيار ماندني شد.در روزهاي پاياني مرداد سال 69 سرانجام دعا و نيايش به درگاه الهي مستجاب شد و گروهي از ايثارگران و اسراي پرافتخار جنگ تحميلي پس از سالها دوري از وطن به آغوش ميهن بازگشتند. در اين روزها درد هجران به وصل تبديل شد و آزادگان سرافراز كه گرد رنج و محنت بسيار بر چهره شان نشسته بود قدم به خاك ايران گذاشتند و نه تنها دل خانواده‌شان بلكه يك ملت را شاد كردند.هفته جاري اعلام خبر سوخت گذاري نيروگاه بوشهر كه مرحله ما قبل بهره برداري و ورود انرژي حاصل از اين نيروگاه به شبكه سراسري برق است، انعكاس بسياري در رسانه‌هاي غربي داشت. اين نيروگاه هرچند با تاخيرات چند ساله ناشي از بدقولي روسها و تحريم‌هاي گوناگون بين‌المللي به مرحله بهره برداري رسيده ولي آنچنان تاثيري در طيف دشمنان استقلال و خودكفايي ايران برجاي گذاشت كه "جان بولتون" نماينده سابق آمريكا در سازمان ملل در واكنش گستاخانه و مداخله جويانه‌اي به اسرائيلي‌ها پيشنهاد كرد از فرصت يك هفته‌اي كه تا سوخت گذاري نيروگاه بوشهر باقيمانده استفاده كنند و آنرا مورد حمله قرار دهند! اين مقام آمريكايي كه از سوي يك طيف بزرگ و نسبتاً تاثيرگذار در سياست خارجي آمريكا نمايندگي مي‌كند با اين سخنان درعين حال كه شدت بغض و دشمني خود را با جمهوري اسلامي ايران نشان داد براين نكته نيز صحه گذاشت كه راه اندازي نيروگاه بوشهر خاري در چشم دشمنان انقلاب است. در همين رابطه واكنش مقامات كشورمان نيز متقابلاً آشكار كرد هر چند اين اظهارات به يك بلوف باج خواهانه شباهت دارد لكن درصورت هرگونه تعرض به نيروگاه بوشهر، دشمنان بايد منتظر عكس العمل شديد ايران باشند.روز گذشته همچنين مسئولان و كارگزاران نظام به مناسبت ماه مبارك رمضان با رهبر انقلاب ديدار كرده و از رهنمودهاي ايشان بهره بردند. حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ماه رمضان را فرصتي گرانبها براي خودسازي و دستيابي به حقايق ايمان و تقوا برشمرده و صبر و پايداري در زمينه‌هاي مختلف را زمينه ساز پيروزي خواندند. ايشان همچنين پايداري بر اصول و آرمانهاي انقلاب و جهت گيريهاي نظام را مهمترين جلوه استقامت مسئولان و مديران نظام دانستند.در موضوعات خارجي هفته، تحولات عراق و افغانستان، سيل پاكستان و همچنين مخالفت گروههاي فلسطيني با از سرگيري مذاكرات سازش، اهم رويدادهاي هفته را تشكيل مي‌دادند.در عراق،‌ همزمان با اعلام علني تداوم حضور آمريكا تا 10 سال ديگر، خشونت‌ها شدت گرفت و در خونين‌ترين حمله تروريستي، حدود 280 نفر از عراقي‌ها به خاك و خون كشيده شدند. در اين حمله انتحاري كه روز سه شنبه در يك مركز سربازگيري در بغداد رخ داد حدود 60 نفر از داوطلبان ورود به ارتش كشته و بيش از 220 نفر زخمي شدند.حمله روز سه شنبه، خونبارترين حوادث تروريستي و ناآرامي‌هاي سياسي عراق در سال جاري محسوب مي‌شود و همانگونه كه ذكر گرديد همزماني آن با اعلام موضع مقامات آمريكايي براي ماندن طولاني مدت در عراق بدون ارتباط نيست. كساني كه تحولات عراق را از آغاز لشكركشي آمريكا به اين كشور دنبال مي‌كنند اكنون به روشني دريافته‌اند كه آمريكا اهداف بلند مدتي را در عراق دنبال مي‌كند و حاضر نخواهد بود بدون دستيابي به آن اهداف، اين كشور را ترك كند. براي آمريكائيها، حضور در عراق به عنوان يك كشور استراتژيك و نفت خيز يك فرصت تلقي مي‌شود كه قطعاً مي‌كوشند حداكثر بهره برداري را از اين فرصت بنمايند.اكنون با موضع گيري گستاخانه مقامات آمريكايي در مورد ادامه حضور در عراق، به بهانه بي كفايتي دولت عراق در تامين امنيت، شعارهاي اوليه آمريكا در مورد اعطاي دمكراسي و آزادي به عراقي‌ها كاملاً رنگ مي‌بازد و دروغ بودن ادعاهاي واشنگتن مبني بر مبارزه با تروريسم و مقابله با سلاح‌هاي كشتار جمعي رژيم سابق عراق اثبات مي‌گردد. با روشن‌تر شدن ابعاد تازه‌اي از اهداف طولاني مدت آمريكا در عراق، اكنون بر همه گروههاي سياسي و شخصيت‌هاي تاثيرگذار است كه وحدت را به طور جدي در دستور كار قرار دهند و اختلافات را كه عامل اصلي ايجاد زمينه براي ادامه حضور غيرقانوني اشغالگران است، كنار بگذارند و در اولين گام، هرچه سريع‌تر ترتيبات تشكيل دولت جديد را فراهم سازند.اين هفته افغانستان نيز روزهاي پرتشنجي را پشت سر گذاشت و نيروهاي خارجي مستقر در اين كشور متحمل تلفات سنگين تازه‌اي شدند. نيروهاي ناتو با وجود ادعاهاي فرماندهان اين تشكيلات نظامي، روز به روز در افغانستان به تحليل مي‌روند و افزايش روزافزون تلفات نظاميان غربي در افغانستان، مخالفت‌ها در داخل كشورهايي كه سربازانشان درجنگ بي‌نتيجه افغانستان شركت دارند را روبه گسترش كرده است. اكنون رهبران سياسي غرب دخيل در بحران افغانستان به شدت در تكاپو هستند تا از شورش‌هاي اجتماعي در كشورهاي خود عليه سياستهاي شكست خورده ناتو در افغانستان جلوگيري كنند. اعلام آمادگي آمريكا براي مذاكره با طالبان، كه اين هفته نيز از زبان ژنرال پترائوس فرمانده نظاميان ناتو در افغانستان جاري شد، رخداد تامل برانگيزي است كه از يك سو بر استيصال و درماندگي كامل غرب در افغانستان حكايت دارد و از سوي ديگر بر اين واقعيت تاكيد مي‌گذارد كه مبارزه با تروريسم و مقوله‌هايي از اين دست، دستاويزهايي براي پيشبرد اهداف توسعه طلبانه واشنگتن مي‌باشد و سياست گذاران كاخ سفيد هر زمان كه تشخيص بدهند براي منافع آنها مفيداست به سادگي حاضر به برقراري ارتباط و مذاكره با تروريست‌هايي مي‌شوند كه تا ديروز با آنها مي‌جنگيدند.اين هفته وقوع سيل ويرانگر در پاكستان، اين كشور را در مركز توجه رسانه‌هاي خبري جهان قرار داد. سيل اخير پاكستان كه از لحاظ گستردگي و خسارت در80 سال اخير بي سابقه عنوان شده است جان قريب به دو هزار نفر را تاكنون گرفته است و به گفته مقامات پاكستاني، نزديك به 20 ميليون نفر را آواره و بي خانمان نموده است. ساكنان مناطق سرحد و سند پاكستان كه تا پيش از اين نيز جزء مناطق محروم پاكستان بودند اكنون با دچار شدن به اين بلاي طبيعي، به شدت در تنگنا و شرايط بحراني قرار گرفته‌اند و اگر جامعه بين‌المللي اقدامات فوري و كافي به عمل نياورد بايد منتظر فاجعه انساني ناشي از قحطي و شيوع بيماريهاي مهلك در ميان آسيب ديدگان بود. متاسفانه، جامعه بين‌المللي تاكنون آنچنانكه بايد، وارد عمل نشده است و به اذعان منابع پاكستاني، كمك رساني‌ها هرگز با حجم عظيم خسارات و تلفات و كمبود مايحتاج اوليه متناسب نمي‌باشد. در اين ميان جهان اسلام و به ويژه دولتهاي متمول اسلامي وظيفه سنگيني برعهده دارند كه به ياري مسلمانان محروم و ضعيف پاكستان بشتابند و آنها را در چنين روزهايي كه مصادف با ماه مبارك رمضان است بي پناه و تنها نگذارند.اين هفته در فلسطين نيز شاهد تحولات تازه‌اي بوديم. مخالفت 11 گروه فلسطيني با از سرگيري مذاكرات سازش، رخداد مهمي بود كه مي‌تواند در خنثي نمودن توطئه صهيونيستها و حاميان بين‌المللي شان در تحميل سازشي جديد به ملت فلسطين و ملت‌هاي منطقه موثر باشد.اين گروهها كه شامل اكثر گروههاي عمده فلسطيني از جمله حماس و جهاد اسلامي هستند بار ديگر مخالفت خود را با هرگونه مذاكره مستقيم و غيرمستقيم مسئولان تشكيلات خودگردان با سردمداران رژيم صهيونيستي اعلام كردند و شركت در چنين مذاكراتي در مقطع كنوني خيانتي بزرگ به آرمان فلسطين تلقي نمودند.همزمان با اعلام مخالفت گروههاي فلسطيني با از سرگيري مذاكرات سازش، حكام سازش طلب و منفعل منطقه در قاهره گرد آمدند تا مقدمات سازش جديدي را فراهم سازند. در اين چارچوب، مبارك رئيس رژيم مصر و متولي اصلي سازش در منطقه با عبدالله، شاه اردن، و محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين ديدار كرد. مشخص است كه رژيم صهيونيستي از طريق حامي اصلي خود يعني آمريكا فشار زيادي را به متحدان منطقه‌اي واشنگتن وارد مي‌سازد و تحركات اخير حكام عرب منطقه در همين راستا بايد ارزيابي شود.سياست روز:درس‌هايي از كودتاي 28 مرداد«درس‌هايي از كودتاي 28 مرداد»عنوان سرمقاله‌ِ روزنامه‌ي سياست روز به قلم امير توحيد فاضل است كه در آن مي‌خوانيد؛اول بار كه دكتر علي لاريجاني در كسوت دبيري شوراي عالي امنيت ملي وضعيت پرونده هسته‌اي كشورمان را با ملي شدن صنعت نفت مشابه دانست و گفت "در زمان ملي شدن صنعت نفت استعمارگران مي‌‏گفتند كه ايران صلاحيت ندارد كه صنعت نفت ملي شود. امروز هم آمريكا مي‌‏گويد كه ايرانيان صلاحيت‌‏دارا بودن فن‌آوري هسته‌‏اي را ندارند" بسياري از اين مشابهت سازي خرده گرفتند.بعدها نيز كه دكتر محمود احمدي‌نژاد رفت و گفت كه "از نظر ابعاد سياسي دستيابي ايران به فن‌آوري صلح آميز هسته اي صدها برابر ملي شدن صنعت نفت است" اين خرده گرفتن‌ها بيشتر و انتقادات تندتر شد.اما واقعه تاريخي به بزرگي نهضت ملي شدن صنعت نفت نمي‌تواند درس‌هايي براي حال و آينده مان نداشته باشد.اول درس اينكه كشورهاي ديگر (بازهم فارغ از اينكه آنها را دوست و يا دشمن بدانيم و يا حقيقتا دوست و يا دشمن ما باشند) بي هيچ قيد و شرطي تنها به فكر تامين منافع خود در مناسبات و تعاملات بين‌المللي هستند و اگر غير اين باشد، مردمانشان فكري به حال خود و حاكمانشان مي‌كنند.در دوران ملي شدن صنعت نفت، زماني كه با شير پير پنجه در پنجه شديم، دل خوش داشتيم به حمايت دول ديگر به ويژه آمريكايي‌ها. اما آنها در روزي كه نيازمند حمايت بوديم جواب سربالا به ما دادند و وقتي از آنها كمك خواستيم آيزنهاور رك و پوست كنده جوابمان داد " چون‌ دولت‌ ايران‌ توانايي‌ فروش‌ نفت‌ خود را دارد، دولت‌ آمريكا هيچ‌ گونه‌ كمك‌ مالي‌ به‌ ايران‌ نخواهد كرد." تازه تهديدمان نيز كرد كه " تا رضايت‌ دولت‌ انگليس‌ جلب‌ نشود، آمريكا از خريد نفت‌ ايران‌ خودداري‌ خواهد كرد. با وجود اين، ما نسبت‌ به‌ سختي‌ و موقعيت‌ دشوار ايران‌ آگاهيم‌ و اميدواريم‌ تا وضع‌ ايران‌ بدتر نشده‌ دولت‌ ايران‌ نظرات‌ دولت‌ انگليس‌ را بپذيرد."آمريكايي‌ها از اين جهت به مصدق پشت كردند كه منافع آنها در همراهي با انگليسي‌ها به عنوان قدرت برتر آن دوره در منطقه بود.اينگونه موضعگيري در برابر جهانيان تنها مخصوص كشورهايي كه ما از آنها دشمن ياد مي‌كنيم نيست و اغلب دولتها براي حفظ منافع كشورش چنين مي‌كنند. اگر اين دولت توجهي به اخلاق سياسي هم نداشته باشند كه تكليف معلوم و روشن است.درس دوم اينكه وقايع ملي شدن صنعت نفت ثابت كرد، كشورهايي چون آمريكا و انگليس همواره به ما نشاني غلط مي‌دهند. در آن دوره مدام خطر كمونيست و فراگير شدن نفوذ حزب توده را در چشمان حكومت وقت بزرگ كرده و هدف از تمام اقدامات خود را مقابله با خطر كمونيست عنوان مي‌كردند. حال آنكه اين نشاني از اساس غلط و براي فرستادن خيال حاكمان ما به كوچه بن بست بود. رئيس جمهوري آمريكا حتي 10 روز قبل از كودتا در سخنراني مدعي بود كه "آمريكا مصمم‌ است‌ راه‌ پيشروي‌ كمونيسم‌ در ايران‌ و ديگر كشورهاي‌ آسيائي‌ را مسدود كند." اما امروزه ديگر همه مي‌دانيم هدف آنها حضور و تسلط بر ايران بوده و بس.لذا اينكه مسئولان فعلي كشورمان هزاران بار تاكيد كرده‌اند، هدف اصلي غربي‌ها پرونده هسته‌اي ايران نيست كاملا صحيح است و براي اثباتش هزار و يك سند وجود دارد.درس سوم و به قولي مهمترين درس اينكه اختلافات نبايد در تعاملات داخلي و خارجياثر گذار باشد. در دوران ملي شدن صنعت نفت تا زماني كه نفس پيران وطن دوست – كاشاني و مصدق – در هم گره خورده بود، نهضت به پيش مي‌رفت و شير پير در گوشه رينگ گرفتار هزار اما و اگر بود. اما زماني كه دسيسه‌ها اثر كرد و اين دو پير عاشق وطن هر يك به سويي رفتند، قفل قفس شير پير كه با وجود بي يال و كوپال شدنش، شكست، شد آنچه نبايد مي شد.همچنين تا زماني كه ملت حامي و هواخواه نهضت بود، كسي را گمان گربه رقصي در سر نبود. اما وقتي مردم به كنج خانه‌ها رفتند و هواداري از نهضت تنها در حرف نمود داشت و نه در عمل و فقط بر روي كاغذ با خط بد نوشتند "اينجانب مستحضر به پشتيباني ملت هستم" ، كار تمام شد.شعبان بي‌مخ‌ها و تن فروشان شدند ميدان دار سياست و فرهنگ. كدام عاقلي است كه بگويد اين خواست مصدق و يا كاشاني بود؟ اما نتيجه همان شد كه مي‌دانيم. علمداري بي عقلان و معركه‌گرداني وطن فروشان.امروز ديگر حتي هواداران دو آتشه دكتر مصدق هم اشتباهات وي در ناديده گرفتن راهنمايي دلسوزان و همچنين بال و پردادن به كساني كه خيرخواهي در سر ندارند را كتمان نمي‌كنند.اساسا با كدام منطق مي‌توان انتصاب فضل‌الله زاهدي به سمت وزارت كشور در دولت ملي دكتر مصدق را تحليل كرد؟ و يا حضور افرادي چون سرلشكر احمد وثوق در سمت كفيل وزارت دفاع دولت ملي دكتر مصدق كه سابقه فرماندهي ژاندارمري دولت قوام را داشت و فرمان به كشتار مليون داده بود، چه توجيهي داشت؟امروز و در سالگرد كودتاي غير انساني 28 مرداد 32 و با گذشت 57 سال از كودتاي ننگين آمريكايي‌ها و انگليسي‌ها عليه اين دولت ملي، وقت آن رسيده كه بدون حب و بغض‌هاي معمول و انگ‌زدن‌هاي رايج، محققان و پژوهشگران به ريشه‌يابي دقيق علل موفقيت كودتاگران پرداخته و در نهايت درس‌هايي كه بايد فراگيريم و عبرت‌هايي كه بياموزيم را سرفصل بندي كنند.به طور قطع غلفت از انجام اين وظيفه خطير بي تاوان نخواهد ماند.آفرينش:هدفمند کردن يارانه ها و اقتصاد«هدفمند کردن يارانه ها و اقتصاد»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن مي‌خوانيد؛ تورم در واقع  يکي از متغيرهاي اساسي وکليدي در اقتصاد هر کشور است که هم تصميم سازان و تصميم گيران اقتصادي به آن حساسيت دارند وهم  کارشناسان وشهروندان ان جامعه چه اينکه پيامدها، عوارض و تبعات تورم در حقيقت هم  ساير متغيرهاي اقتصادي را  تحت  تاثير خود قرار مي دهد هم در عرصه هاي سياسي نيز بازتابها وپيامد هاي ويژه و مخصوص به خود را به دنبال دارد از همين رو تورم  ونرخ آن در کشور هايي همانند ما که  در واقع يکي از مشکلات گريبانگير اقتصادمان است داراي اهميت اساسي است و مسلما هر گونه تغيير در آن حاوي پيامد هاي چند گانه است.در اين بين اهميت نرخ تورم زماني در کشور ماافزايش يافته است که هم اکنون در آستانه طرح هدفمند کردن يارانه ها توسط دولت هستيم طرحي که به نگاه بسياري هر چند با تاخير اجرا مي شود اما درصورت  عدم تدوين سياست هاو دستور العملهاي مناسب مي تواند کفه ترازوي پيامد هاي ناگوار و حتي پيش بيني نشده را بر اقتصاد کشور تحميل کند اقتصادي که هم اکنون نيز خود دچار مشکلاتي اساسي و بنيادين داخلي وخارجي است. با اعلام رئيس کل بانک مرکزي مبني بر اينکه نرخ تورم در پايان ماه تيرماه 89 از 9.4 به 9.1 درصد رسيده است و اميد واري وي براي کاهش اين نرخ  در ماه هاي آينده هر چند بسياري را خوشحال کرد و به توانايي دولت در مهار تورم و کاهش فزاينده آن در آستانه طرح هدفمند سازي يارانه ها اميدوارتر کرد، اما بوده  وهستند مخالفان بسياري  که با غير واقعي دانستن نرخ اعلام شده تورم شرايط کنوني اقتصاد کشور را معلول دلايلي چند گانه مي بينند .آنچه مشخص است هر چند هنوز تا زمان اعلام اجراي هدفمندسازي يارانه  ها فرصتي باقي است و به نگاه مقامات دولتي بي ترديد اجرا خواهد شد اما امر مهم واساسي تاثير وپيامد هاي چند گانه ،پيش بيني شده وغير قابل پيش بيني آن بر اقتصاد کشور است در اين بين اگر تنها به تاثير گذاري به مقوله تورم و تاثير پذيري  آن از هدففمند سازي نگاهي داشته باشيم از يک سو برخي مقامات دولت تورم حاصل از اجراي اين قانون را بيش 13 تا15 درصد علاوه برتورم موجود اعلام کرده اند و حتي برخي  تورم حاصل از اجراي اين قانون را در صورت مديريت صحيح دولت صفر اعلام کرده اند.از سوي ديگر بسياري با هشدا ر نسبت به اين امر حتي تورمي بالاتر از 50 در صد را نيز پيش بيني کرده اند در اين بين مقامات دولتي هر چند به نظر مي رسد با نگاه به مدل هاي برآورد تورم با اطمينان بيشتري  به سمت  اجراي هدفمند سازي  يارانه ها گام  بر مي دارند اما بايد گفت که صرف آماده بودن کافي نيست چه اينکه اکنون که قرار است اين جراحي اقتصادي رنگ واقعيت به خود گيرد نمي توان چشم بسته و با  ابهامات بي شمارو صرف نگاه تئوريک به پيش رفت دراين بين قابل توجه است که دو متغير  وجود فضاي رواني در داخل و  اعمال تحريم هاي بيشتر به خودي خود مي توانند تا حد زيادي بر نرخ تورم و اعمال هدفمند سازي يارانه ها موثر باشند .    دنياي اقتصاد:امور اداري را تسهيل کنيم«امور اداري را تسهيل کنيم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌‌ي دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در آن مي‌خوانيد؛تسهيل امور اداري مساله بسيار مهمي در توسعه اقتصادي و نيز تامين رفاه شهروندان و جلب رضايت آنها است كه متاسفانه به نظر مي‌رسد در ميان دعاوي بزرگي چون مناقشات بين‌المللي، مديريت جهاني، جراحي اقتصاد، تعارض‌هاي سياسي و امثالهم كاملا مغفول مانده است.‌اين درحالي است که دشواري فرآيندهاي اداري هم ‌اينک رنج قابل ملاحظه‌اي را به شهروندان تحميل مي‌کند. يکي از رايج‌ترين مشکلات انجام فرآيندهاي اداري، پرداخت‌هايي است که بايد صورت گيرد. به عنوان مثال، شما مي‌خواهيد براي فرزندتان شناسنامه دريافت کنيد، فارغ از دشواري نوبت گرفتن و در صف ايستادن براي دريافت شناسنامه و تحويل مدارک با ‌اين مساله روبه‌رو خواهيد شد که بايد مبلغي ناچيز را به حسابي خاص در بانکي خاص واريز نماييد.‌ اين امر موجب مي‌شود تا شما ناگزير، رنج ناشي از تردد ميان اداره مذکور و بانک و انجام يک فرآيند بانکي را متحمل شويد. ‌اين در حالي است که مي‌شد همين مبلغ به شکل نقد دريافت شده و قبض‌هايي خاص تحويل داده شود و مراجعان به بانک‌ها سوق داده نشوند.امروزه با گسترش دستگاه‌هاي پرداخت الکترونيکي در همه مغازه‌ها مي‌توان از آنها در ادارات نيز بهره برد. رويه موجود نه تنها ناخشنودي زيادي را به مردم تحميل مي‌کند، بلکه تزاحم و شلوغي بي‌معنايي را براي بانک‌ها به وجود مي‌آورد. بسيار روشن است که مبناي فرستادن مراجعان به بانک‌ها يک ترس ناموجه مبني بر تخلف مالي کارمندان دولت است؛ ناموجه از‌ اين رو که به راحتي مي‌توان مکانيزم‌هاي ساده‌اي براي کنترل آن تهيه کرد. مضاف بر ‌اينکه در ‌اين موارد، مبالغ تجميع شده آن قدر نيست که اصولا ارزش آن را داشته باشد تا مردم را با سختي مواجه ساخت.حال نگاهي به همه رويه‌هاي اداري بيندازيم تا ببينيم که ‌اين مشکل تا چه اندازه فراگير است و حل آن تا چه حد مي‌تواند مشکلات را کاهش دهد.مساله مرتبط ديگري که باز هم در دولت فعلي مغفول مانده اجراي طرح دولت الکترونيکي يا بهره‌گيري از فن‌آوري‌هاي ‌اينترنت و رايانه در خدمات دولتي است. تجربه بسيار موفقي در نيروي انتظامي نشان داد که چگونه مي‌توان امر خطيري چون صدور گذرنامه را غيرمتمرکز نمود.‌اين طرح ‌اينک در نيروي انتظامي‌ به شکل روزافزوني بسط يافته و خدمات متنوعي را در بر گرفته است. آيا امکان تکرار ‌اين تجربه در دستگاه‌هاي متنوع دولتي وجود ندارد؟‌ آيا نمي‌شود وب سايت‌هاي دستگاه‌ها و ادارات چنان غني شود که شما همه اطلاعات لازم را به راحتي در آنجا بيابيد؟ آيا امکان‌پذير نيست تا تمام فرم‌ها را بتوان از آنجا به دست آورد و حتي به شکل ‌اينترنتي پر و ارسال نمود؟ آيا نمي‌شود اطلاعات ملي افراد به نحوي در دستگاه‌هاي مسوول اشتراک‌گذاري شود که مراجعان بابت هر کاري شناسنامه و کپي آن، کارت ملي و کپي آن و.... را با خود نياورند؟‌ آيا نمي‌شود رابطه ‌ايميلي ميان مراجعان و کارمندان دولت را جايگزين رابطه چهره به چهره کرد؟ شايد 15 سال پيش ‌اين حرف‌ها عجيب به نظر مي‌رسيد؛ اما امروزه شدني بودن آن براي همه مردم مشخص است.‌ اينها کارهاي ساده و کوچکي است که مي‌تواند رضايت قابل توجهي را در ميان مردم به وجود آورد و از ترددهاي بي‌مورد بکاهد.جهان صنعت:بانک‌ها در چاله ناکارآمدي سياست مالي‌«بانک‌ها در چاله ناکارآمدي سياست مالي‌»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم پويا نعمت‌اللهي‌ است كه در آن مي‌خوانيد؛ بارها در محافل اقتصادي اين جمله شنيده مي‌شود که نظام بانکي کشور از ساختار کارآمدي برخوردار نيست  اما سوال اين است که گزاره بالا چه واقعيتي را بيان مي‌کند؟به نظر مي‌رسد که حجم سرمايه‌گذاري در اقتصاد ايران  به نرخ بهره بانکي حساسيتي نشان نمي‌دهد. همچنين به دليل محدوديت‌هاي  عرضه، الزاما افزايش تقاضاي سرمايه‌گذاري تا حدودي به شکل تورم بروز مي‌کند (تا به شکل افزايش توليد واقعي).در عين حال سياست‌هاي مالي دولت هم از ثبات لازم برخوردار نيستند. دو شاهد در تاييد اين مدعا داريم؛  اول قانون ماليات بر ارزش‌افزوده يا همان ماليات‌هاي غيرمستقيم و دوم هم رفتار دولت در قبال عدول بازار از افزايش سهم ماليات بردرآمد.شايد اين انتظار به‌وجود بيايد که بخش بازار سرمايه مي‌تواند اين ناکارآمدي سياست‌هاي مالي را جبران کند. اما  بازار سرمايه هم در اقتصاد کشور  عملکرد چندان مطلوبي را نشان نمي‌دهد. آنچه مسلم است اينکه هرچقدر تجميع سرمايه مهم تلقي شود اما لاجرم مقوله تخصيص سرمايه هم به همان اندازه مهم و اساسي است ولي آيا  بازار سرمايه از چنين کارکردي برخوردار است؟سرمايه در اين بازار بايد با بالاترين قيمت پيشنهادي (يعني بازده روي سرمايه) به سوي سرمايه‌گذاران توزيع شده و در عين حال انتقال قيمت با کمترين هزينه به سوي پس‌اندازکنندگان (يعني عرضه‌کنندگان) صورت بگيرد که اکنون چنين اتفاقي نمي‌افتد.بنابراين منابع مالي در دسترس بنگاه‌ها به احتمال زياد پاسخگوي تقاضاي نقدينگي آنها نخواهد بود (مشکلي که بسياري از بنگاه‌هاي اقتصادي از آن گله‌مند هستند).از طرف ديگر اشخاص حقيقي در اقتصاد هم به ابزارهاي پس‌اندازي غيرمولد (ارز، طلا و...) روي آورده و پتانسيل پرتفوي عرضه‌کنندگان (پس‌اندازکنندگان) را مخدوش مي‌سازند.همه اينها باعث مي‌شود که قيمت تمام‌شده قرض گرفتن افزايش پيدا کند.اما در بعد کلان قضيه، کسري جبراني بودجه از طريق استقراض از بانک مرکزي و نسبت ناموزون هزينه‌هاي جاري دولت به توليد ناخالص داخلي در نهايت شرايط تورمي نامساعدي را به وجود مي‌آورد. از طرف ديگر ناکافي‌بودن استمرار تقاضاي داخلي و خارجي براي کالاهاي صنعتي ايراني و همچنين شرايط تورمي (که  باعث افزايش هزينه‌هاي توليد مي‌شود)، همگي نتيجه‌اي جز کاهش قدرت خريد کالاهاي ايراني ندارد بنابراين کاهش در رشد ارزش‌‌افزوده و سرمايه‌گذاري در بخش صنعت هم چندان دور از انتظار نخواهد بود.دخالت دولت در امر اعتباردهي مستقيم (چه در قالب دستورالعمل‌هاي بانک مرکزي و چه در قالب اعتبارات و تسهيلات تکليفي)، عاملي است که بخش بانکي را از تاثير‌گذاري مهم در رشد و بهبود اقتصادي کشور به دور نگه داشته است.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن