تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798542552




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: گمشده امروز ما «گمشده امروز ما» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن مي‌خوانيد؛ انتخابات، فصل رقابت است و رقابت يعني تلاش براي موفقيت در يك مسابقه. ولي ما در يك جامعه ديني زندگي مي‌كنيم كه قرار است «اسلام» و بايدها و نبايدهاي آن و حتي مكروهات و مستحباتش بر زندگي فردي و اجتماعي ما حاكم باشد. در چنين جامعه‌اي، اخلاق ركني مستحكم بايد باشد. منظورم از «اخلاق» در اين بحث «عمل اخلاقي» است كه مي‌توان درباره خوب يا بد بودن آن قضاوت كرد، نه مجموعه‌اي از خلقيات يا صفات اخلاقي. درباره ملاك اخلاقي بودن يك رفتار، اختلاف نظرهايي وجود دارد. بعضي آن را در برابر «فعل طبيعي» دانسته‌اند و گفته‌اند رفتار اخلاقي «رفتاري است كه هدف انسان از آن، غير خودش باشد.» عده‌اي مانند كانت، وجدان را معيار فعل اخلاقي معرفي كرده‌اند. بر اساس نظر اين گروه، هر كاري كه به خاطر انگيزه‌اي غير از «انجام تكليف» صورت بگيرد هر چند انگيزه آن علاقه به غير خود باشد، كاري شريف و اخلاقي نيست. و گروهي نيز «عقل» را ريشه رفتار اخلاقي دانسته‌اند. شهيد مطهري كه از اين گروه به شمار مي‌رود بر اين باور است كه عقل، منافع و مصالح خود را مي‌سنجد و بر آن اساس عمل مي‌كند و اخلاق يعني آن سلسله اصولي كه منافع افراد را بهتر از همه تامين مي‌كند. البته روشن است كه منافع مورد نظر شهيد مطهري، منافع زودگذر و دنيايي نيست، بلكه منافع واقعي است كه سعادت و كمال انسان را تضمين كند. بنابراين تعاريف، رفتار غيراخلاقي رفتاري است كه يا براي خود باشد، يا انگيزه‌اي غير از تكليف داشته باشد و يا غيرعقلاني باشد. تعريف رفتار غيراخلاقي هرچه باشد مع‌الاسف اين روزها و در كوران رقابت‌هاي انتخاباتي شاهد آن و تكرارش هستيم. افراط در نفي ديگري نه ديگران! دعوت مبالغه‌آميز به خود، سياه نشان دادن اوضاع كشور و دادن وعده‌هاي آنچناني، بازاري درست كرده است كه تنها متاع ناياب، كمياب و يا گمشده ما در آن اخلاق است و انصاف و مروت. آيا كساني كه امروز وارد اين رقابت شده‌اند، اولين مسووليت‌شان است كه مي‌خواهند تجربه كنند يا پيش از اين مسووليت و چه بسا مسووليت‌هايي داشته‌اند؟ آيا دوران مديريت آنها در مسووليت‌هايي به مراتب كوچك‌تر از رياست امور اجرايي امروز كشور، دوراني بي‌نقص بوده است؟ آيا منتقدان امروز چنين نقدهايي را بر مديريت پيشين خود برمي‌تابند؟ اين دوران به پايان خواهد رسيد و كمتر از يك ماه ديگر، تكليف رياست جمهوري دور دهم نيز روشن خواهد شد و آن‌گاه ما مي‌مانيم و رفتارمان كه تكليف آن نيز روزي روشن خواهد شد. امير كلام علي بن ابي‌طالب (ع) مي‌فرمايد: «واجعل نفسك ميزانا لغيرك.» خود را ملاك براي غير خودت قرار بده. براستي اگر شيعيان امام علي (ع) فقط اين سخن مولا را، مبناي عمل قرار دهند و آنچه براي خود مي‌پسندند براي ديگران نيز بپسندند و آنچه بر خود روا نمي‌دارند بر ديگران نيز روا ندارند، وضعيت جامعه ما چگونه خواهد بود؟ دنياي اقتصاد: روزهاي سخت بانک مرکزي «روزهاي سخت بانک مرکزي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم دکتر سيداحمد ميرمطهري است كه در آن مي‌خوانيد؛اين‌روزها براي بانک مرکزي ايران روزهايي عادي نيست. بانک مرکزي در مقام سياست‌گذار پولي، سال‌ها است از مهم‌ترين ابزار سياستي در اين عرصه، يعني ابزار نرخ بهره، تا حدود زيادي محروم مانده است. علاوه بر آن، به سبب مداخلات مکرر دستوري در عملکرد بانک‌ها، طي سال‌هاي اخير و رشد غول‌آساي حجم نقدينگي، مديريت تورم با شرايط نسبتا دشواري مواجه بوده و تنها با ياري عواملي مانند رکود اقتصاد جهاني و افت قيمت‌ها در عرصه جهان و نيز برخي سياست‌هاي انقباضي در عرصه تسهيلات مانند محدودسازي تسهيلات بانک مسکن، توانسته‌است تاحدودي آهنگ رشد تورم را مهار سازد. سياست‌هاي سال‌هاي اخير در اعطاي آسان تسهيلات به بخش‌هاي مختلف و گاه نامولد اقتصادي، مداخلات مکرر سياسي در عملکرد بانک‌ها و نيز درگير شدن بانک‌هاي خصوصي در درگيري‌هاي جناحي، شرايط دشواري براي شبکه بانکي ايران فراهم ساخت. حاصل اين سياست‌ها و کاهش نسبي سودآوري بخش‌هاي واقعي اقتصاد، افت حاشيه سود بانک‌ها، اعم از خصوصي و يا دولتي بوده است. افزايش حجم مطالبات سوخت‌شده و مطالبات مشکوک‌الوصول و کاهش دستوري نرخ بهره در عقود مبادله‌اي از سويي و کاهش سود ناشي از سرمايه‌گذاري‌هاي بانک‌ها از سوي ديگر، در عمل باعث شد سود حاصل از فعاليت‌هاي بانکي به‌شدت کاهش يابد. بسياري از سرمايه‌گذاري‌هاي بانک‌ها در سال‌هاي اخير، به‌خصوص سرمايه‌گذاري‌هاي گسترده‌ در مستغلات، دارايي‌هاي واقعي و نيز بورس اوراق بهادار منجر به زيان شده است. مي‌توان براي مدتي اين زيان را پنهان ساخت، اما قطعا در درازمدت آثار نامطلوب زيان حاصل‌شده در فعاليت‌هاي بانکي، آثار مخرب خود را بيش از امروز آشکار مي‌سازد. در اين شرايط، و وقتي شاهد مشکلات مهم ساختاري در شبکه بانکي هستيم، تازه صحبت از خصوصي‌سازي بانک‌هاي دولتي مي‌شود؛ اگر واقعا به دنبال افزايش کارايي از مجراي خصوصي‌سازي هستيم، واگذاري سهام بانک‌هاي دولتي به بخش خصوصي در شرايط عدم اصلاح ساختارهاي مالي و سازماني بانک‌ها، تنها حاصلي که مي‌تواند به دنبال داشته باشد، رفع تکليف‌هاي بودجه‌اي خصوصي‌سازي است كه نه از آن کارايي به دست مي‌آيد و نه رشد بهره‌وري.بنابراين، بانک مرکزي در مقام ناظر بر فعاليت بانک‌ها از سويي با چالش زيان‌هاي بخش بانکي و ترفندهاي به کار رفته براي پوشاندن اين زيان و نيز واگذاري‌هاي شتاب‌زده در بانک‌هاي دولتي روبه‌رو است و از سوي ديگر در مقام سياست‌گذار پولي با دشواري‌هاي کنترل نقدينگي و تورم مواجه است، در شرايطي که قادر نيست استفاده‌ بهينه را از ابزار نرخ بهره ببرد.اما علاوه بر آن، چالش مهم ديگر بانک‌مرکزي در اين روزها، دشواري‌هاي ناشي از مديريت ارزي کشور است. تثبيت نرخ اسمي ارز در سال‌هاي گذشته و امسال در شرايطي استمرار يافته است که به سبب افت درآمدهاي نفتي شاهد کاهش شديد درآمدهاي ارزي ايران هستيم. البته، تقاضاي واقعي براي ارز نيز تاحدودي به سبب رکود نسبي در بخش‌هاي واقعي اقتصاد کاهش يافته است. اما پتانسيل بالايي براي تقاضاهاي سوداگرانه ارزي وجود دارد که در مقطع بروز اين احساس در ميان فعالان بازار که ديگر بانک مرکزي قادر به حمايت از نرخ رسمي ارز نيست، به بازار هجوم خواهد آورد. در ميان‌مدت به نظر نمي‌رسد امکان استمرار حمايت از نرخ کنوني وجود داشته باشد و همين امر نيز سومين چالش مهم بانک مرکزي را در شرايط کنوني اقتصاد ايران فراهم مي‌آورد. بانک مرکزي براي مديريت اين چالش‌ها، نيازمند سياست‌گذاري‌هايي مبتني بر رويکردي کارشناسانه، مديريتي هوشمندانه و فارغ از دخالت‌هاي سياسي، در بستري از ثبات مديريتي است. عدم‌تحقق هريک از سه شرط فوق، مديريت پولي و ارزي ايران را در شرايط کنوني با دشواري‌ها و چالش‌هاي بسيار بيشتري مواجه مي‌سازد. رسالت: دولت سازي اسلامي در ايران «دولت سازي اسلامي در ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت است كه در آن مي‌خوانيد؛پژوهشگران اجتماعي دولت و قدرت رسمي در هر جامعه را معيار مناسبي براي شناخت جوامع قلمداد مي كنند. قدرت رسمي و يا دولت در يك تعريف فني مجموعه اي از دستگاه هايي است كه تحت عنوان حاكميت ملي به اعمال مشروع قدرت  مي پردازند. “ژرژسل در تحليل خود راجع به دولت مي گويد :  “ دولت يك پديده اجتماعي است ، نوعي از وجود يك اجتماع سياسي معين درسرزميني محدود است كه در آن يك نظام حقوقي مستقل و يك سازمان تاسيسي تكامل پيدا كرده است. “ جان لاك مي گويد: “هدف دولت حصول آرامش و تامين صلح و ايجاد امنيت و تهيه موجبات رفاه افراد جامعه است. “ دولت را جان لاك “ وسيله اي براي حفظ نظم بين مردمي با قدرت محدود “ معرفي مي كند.‌ شاه بيت تمام تعاريفي كه از دولت مشروع و مدرن ارائه شده ساختار و كيفيتي است كه از جنس ملت و برخاسته از متن  توده هاست. اين كيفيت توزيع خاصي از قدرت در سطح جامعه است كه با فرهنگ و سنتهاي اجتماعي پيوند مستمر دارد.‌ در ايران جديد كه سوزن پرگار عزيمت آن را برخي در سلسله صفوي مي گذارند ساختار دولت روندهاي زايشي خود را آغاز كرد. البته هنوز بعضي از جامعه شناسان معتقدند در ايران جديد چيزي به اسم دولت مدرن شكل نگرفته است. چرا كه اساسا دولت مدرن بر بستر يك جهان بيني و معرفت شناسي مدرن و سكولاريستي مي رويد. اما در عين حال نمي توان دانشوران بزرگ و برجسته‌اي چون شيخ بهايي، ميرفندرسكي، ملاصدرا، مجلسي و ملامحسن فيض كاشاني، علامه مجلسي و هنرمنداني نظير كمال‌الدين بهزاد، آقاميرك، سلطان محمد، ميرسيدعلي و عليرضا عباسي و بسياري ديگر از خوشنويسان و نقاشان بزرگ و نام‌آور اين عصر كه هنوز آثار آنها بر تارك علم و هنر و دين مي درخشد را انكار كرد. بدون ترديد اين رويش عظيم در ادب و فرهنگ و هنر ايران نمي تواند در پيوند مستمر با فرايند دولت سازي در ايران نباشد.‌ با پيروزي انقلاب اسلامي دولت سازي در ايران وارد مرحله جديدي شد. ناكامي ها و شكستهاي اين فرايند در سلسله هاي قاجار و پهلوي روشنفكران انقلابي را به تجديد نظر در روند  دولت سازي در ايران واداشت. پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام اسلامي به طور خود به خود فضاي اجتماعي و سياسي كشور را مهياي تشكيل يك دولت اسلامي نمود. دولتي كه مقدمه ايجاد جامعه اسلامي و كشور اسلامي است.‌ هر چند در تقسيم بندي هاي متداول در گونه شناسي رژيم هاي سياسي، دولت اسلامي هنوز جايگاه درخور توجهي پيدا نكرده و بيشتر شبيه يك آرمان نظري است اما عموم مسلمانان و به خصوص ملت انقلابي ايران معتقدند كه مفهوم دولت اسلامي يك ما به ازاي عيني و واقعي دارد كه در هر عصر و مكان به فراخور مقتضيات امكان حدوث و تكامل دارد.‌ به تعبير رهبر فرزانه انقلاب: از همان اوان كار، تلاش براي تشكيل دولت اسلامي شروع شد. بعضي‌ها مي‌گويند شما بعد از 27 سال مي‌خواهيد دولت اسلامي تشكيل دهيد؟ نه، تلاش و اقدام براي تشكيل دولت اسلامي از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خيز داشته؛ پيشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهايي موفق بوديم، در برهه‌اي موفق نبوديم. بعضي از ماها وسط راه پايمان لغزيد؛ بعضي از ماها در اصل هدف مردد شديم؛ بعضي از ماها نتوانستيم خود را نگه داريم؛ دلبسته‌ به رفتارهاي طاغوتي شديم.( رهبر معظم انقلاب اسلامي‌ در ديدار رئيس جمهور و هيئت وزيران-  8‌‌1384/6/)‌اغلب مشكلات امروز كشور ناشي از ترديدهاي گذشته و حال ما در تحقق مفهوم “دولت اسلامي است.‌ دولت اسلامي اگر چه از بايسته هاي انقلاب اسلامي است اما در مسير تحقق آن افت و خيز هاي فراواني وجود داشته است. در واقع در حركت اسلامي ملت ايران انقلاب اسلامي اولين منزلگاه بود كه در ادامه به تشكيل نظام اسلامي انجاميد. تحقق دولت اسلامي از همان عنفوان انقلاب اسلامي به عنوان يكي از اهداف اصلي حركت اسلامي ملت ايران مطرح شد و تشكيل اين الگوي آرماني از دولت  مقدمه اي بر شكل گيري بطئي “جامعه اسلامي قلمداد مي شد. اما دراين مسير ملت بصير ايران شاهد پستي و بلندي هايي نيز بود.‌ به تعبير مقام معظم رهبري:اگر دولت ما اسلامي شد، آن وقت كشورمان اسلامي خواهد شد....اول، ما اسلامي مي‌شويم؛ وقتي اسلامي شديم، “كونوا دعاه الناس بغير السنتكم؛آنوقت عمل ما مردم را مسلمان واقعي خواهد كرد و كشور، اسلامي خواهد شد؛ هم احكام ومقررات اسلامي است، هم اجرا اسلامي است.‌در حقيقت حيات اجتماعي مومنانه در گرو مهندسي دولت اسلامي- ايراني است. دولتي كه بتواند در مناسبات سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي  بن مايه هاي اسلامي را وارد نمايد.‌ادامه دارد... جمهوري اسلامي: توپ آتشين غول پيكر «توپ آتشين غول پيكر»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛ سفر رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي به استان كردستان علاوه بر جنبه هاي عاطفي فرهنگي اجتماعي و سياسي و ويژگي هاي منحصر به فردي كه در تقويت وحدت ملي و همبستگي اقوام مختلف ايراني در چارچوب نظام مقدس جمهوري اسلامي دارد از جنبه پاسخگوئي به تهديدات دشمنان نيز داراي اهميت ويژه ايست . همزمان با اين سفر اخباري از طريق رسانه ها منتشر مي شود كه از نوعي تهديد به حمله هوائي توسط ارتش رژيم صهيونيستي به نقاط استراتژيك ايران از جمله مراكز هسته اي حكايت دارد. صهيونيست ها مدتي است مشغول مانور هستند و در گمانه زني ها يك احتمال اينست كه اين مانورها براي كسب آمادگي جهت حمله به ايران است. هرچند هنوز هدف اين كسب آمادگي ها كاملا مشخص نيست اما رفت و آمدهاي آمريكائي ها به فلسطين اشغالي و پيام ها و اظهارات مقامات آمريكائي تا حدودي اخبار مربوط به هدف بودن ايران را تاييد مي كنند. روزنامه صهيونيستي « هاآرتص » از پيام ويژه اوباما رئيس جمهور آمريكا به نخست وزير رژيم صهيونيستي در اين زمينه خبر داده است . اين روزنامه نوشت : باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا با ارسال پيامي به بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي درباره هرگونه حمله احتمالي اسرائيل به ايران هشدار داد. رئيس جمهور آمريكا در اين پيام از نتانياهو خواسته است با عمليات نظامي عليه ايران آمريكا را حيرت زده نكند. همزمان با انتشار اين خبر رهبر معظم انقلاب اسلامي در اظهاراتي كه در جمع نيروهاي مسلح در پادگان امام علي عليه السلام سنندج داشتند فرمودند : « ملت بزرگ ايران و نظام مقتدر اسلامي اهل تعدي و تجاوز نيستند اما در پاسخ به تهديدات ديگران لحظه اي درنگ نخواهند كرد و يقينا به فضل الهي و در پرتو آمادگي هاي روزافزون ملت مسئولان و نيروهاي مسلح تهديد و توطئه و بدخواهي دشمنان به هيچ نتيجه اي نخواهد رسيد » . اين سخن دقيق رهبر معظم انقلاب اسلامي و فرمانده كل قوا از پشتوانه عظيم مردمي توانائي بالاي نيروهاي مسلح اعتماد به نفس مسئولان نظام جمهوري اسلامي و حمايت هاي ملت هاي مختلف جهان كه به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي دل بسته اند برخوردار است . شايد فقط بخشي از اين واقعيت ها را بتوان در اعترافات رسانه هاي غربي و شخصيت هاي مطرح جهاني يافت رسانه هائي كه در اختيار دشمنان ايران قرار دارند اما در مواجهه با واقعيت هاي انكارناپذير چاره اي جز اعتراف ندارند. روزنامه آمريكائي « كريستين ساينس مانيتور » اخيرا در گزارشي عواقب مصيبت بار هرگونه حمله احتمالي به تاسيسات هسته اي ايران را مصيبت بار دانسته و نوشت : « حمله به ايران سونامي عليه اسرائيلي ها در جهان را در پي خواهد داشت » . همين روزنامه با اشاره به تهديدات نخست وزير رژيم صهيونيستي عليه ايران نوشت : « جهان بايد اميدوار باشد كه اين تهديدات پوچ و تهي باشد. عواقب يكجانبه اسرائيل اگر مصيبت بار نباشد عظيم خواهد بود و اوباما نمي تواند به خود اجازه دهد از نتانياهو بترسد. اگر نيروي هوائي اسرائيل به ايران حمله كند وي نمي تواند به تل آويو چراغ سبز نشان دهد » . محمد البرادعي مدير كل آژانس اتمي هم به رژيم صهيونيستي هشدار داد و گفت : « حمله به ايران كل منطقه را به يك توپ آتشين غول پيكر تبديل خواهد كرد و ايرانيان بلافاصله ساخت بمب اتمي را آغاز خواهند كرد و مورد حمايت كل جهان اسلام قرار خواهند گرفت . روزنامه ها و رسانه هاي ديگر غربي نيز اين روزها همين هشدارها را به سران رژيم صهيونيستي مي دهند و عواقب خطرناك حمله به تاسيسات هسته اي ايران را گوشزد مي كنند. اين رسانه ها با اشاره به خشم طرفداران جمهوري اسلامي در نقاط مختلف جهان رژيم صهيونيستي و حتي حاميان غربي اين رژيم را از عوارض اين خشم بيم مي دهند. درك اين واقعيت براي كسانيكه با تاريخ 30 سال اخير اندكي آشنا باشند چندان دشوار نيست . مردم ايران توانستند با اراده پولادين خود در برابر رژيم تا دندان مسلح شاه بايستند و عليرغم حمايت هاي همه جانبه آمريكا از وي سلسله پهلوي را به همراه رژيم منحط و فاسد شاهنشاهي به زباله دان تاريخ بياندازند و نفوذ استعماري آمريكا در ايران را قطع كنند. در جنگ تحميلي نيز عليرغم حمايت هاي بي حساب و كتاب سران ارتجاع عرب و قدرت هاي استكباري شرق و غرب از صدام و رژيم بعث عراق ملت ايران توانست به پيروزي برسد و نظام جمهوري اسلامي را تثبيت كند و بيداري ملت هاي مسلمان و ساير ملت ها را سبب شود مردم ايران علاوه بر اين در برابر توطئه هاي دشمنان از قبيل كودتا تحريم هاي اقتصادي و فشارهاي سياسي بايستند و در تمامي زمينه ها پيروز و سربلند به راه خود ادامه دهند. امروز اگر رئيس جمهور آمريكا سراسيمه نماينده ويژه به تل آويو مي فرستد تا پيام او را در كابينه رژيم صهيونيستي بخواند و سران اين رژيم را از حمله به ايران برحذر دارد به اين دليل است كه او با تجربه 30 سال گذشته و برخوردهاي ناكام اسلاف خود با ملت ايران مواجه است و به درستي ميداند كه در افتادن با اين ملت نتيجه اي جز شكست ندارد. سران رژيم صهيونيستي بايد از تجربه جنگ 33 روزه لبنان كه افسانه شكست ناپذيري ارتش اين رژيم را باطل كرد عبرت بگيرند . آنها بايد اين سخن رهبر انقلاب اسلامي ايران را جدي بدانند كه « در پاسخ به تهديدات لحظه اي درنگ نخواهيم كرد » . اين حرف همه مردم ايران است و سران رژيم صهيونيستي با اطلاعاتي كه از قدرت رزمي ايران دارند بعيد است هوس تعرض به ايران را كنار نگذارند و به تعبير البرادعي خود را در برابر « توپ آتشين غول پيكر » قرار دهند. ‌كيهان: فاتحه اى براى حقوق بشر! «فاتحه اى براى حقوق بشر!»يادداشت روز روزنامه‌‌ي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد؛جمعه گذشته و تنها سه روز پس از آنکه آمريکا براي اولين بار و در رويدادي پرسش برانگيز به عضويت شوراي حقوق بشر سازمان ملل درآمد؛باراک اوباما دستور داد تا دادگاه هاي نظامي دوران بوش-همتاي قبلي اش- براي محاکمه زندانيان گوانتانامو مجدداً آغاز به کار کنند. عضويت آمريکا در شوراي حقوق بشر به عنوان نهادي که وظيفه آن نظارت بر وضعيت حقوق بشر در 192 کشور عضو سازمان ملل متحد است در حالي صورت مي گيرد که واشنگتن طي سال هاي اخير و به ويژه در دوران 8 ساله زمامداري جرج بوش با تجاوز آشکار از چارچوب قوانين بين المللي حقوق بشر، کارنامه اي سياه در اين زمينه از خود بر جاي گذاشته است و بارها توسط  همين شورا درباره نقض حقوق بشر مورد انتقاد شديد قرار گرفته بود و جالب آنکه آمريکا نيز شوراي حقوق بشر را متهم مي کرد در آن کشورهايي عضويت دارند که حقوق بشر را نقض مي نمايند و براي همين از سال 2006 که «شوراي حقوق بشر» جايگزين «کميسيون حقوق بشر» در سازمان ملل شد آمريکا به عضويت آن درنيامد. اکنون بايد  به ارزيابي اين موضوع نشست که چه اتفاقي افتاده است که پس از رسوايي آمريکا در نقض گسترده و بي پرده حقوق بشر در محيط بين الملل و به راه انداختن جنگ و کشتار در افغانستان و عراق - به بهانه هاي واهي مبارزه با تروريسم و يا کشف تسليحات کشتارجمعي که هيچ گاه محقق نشد- و حمايت مادي و لجستيکي از سردمداران کودک کش صهيونيستي در جنايات ددمنشانه غزه و همچنين فاش شدن جنايت هاي سازمان سيا-CIA- در بازداشت هاي غيرقانوني و شکنجه انسان ها در زندان هاي گوانتانامو، ابوغريب، بگرام و بسياري ديگر از زندان هاي مخفيانه خارج از آمريکا؛ واشنگتن با ژست حقوق بشر به عضويت شوراي حقوق بشر سازمان ملل درآمده است. و آيا اين عضويت نشانه و قرينه اي است بر اينکه دولت اوباما در زمينه حقوق بشر عملکردي متفاوت از دولت بوش خواهد داشت؟! 1- عضويت آمريکا در شوراي حقوق بشر سازمان ملل و کسب يک کرسي در اين شورا در پي انتخابات مجمع عمومي در شرايطي است که از مدت ها قبل از برگزاري انتخابات، کارشناسان و صاحبنظران پيش بيني مي کردند علي رغم سوابق و عملکرد ضدحقوق بشري آمريکا در عرصه بين المللي، اين کشور رأي لازم را براي عضويت در شوراي حقوق بشر اخذ خواهد کرد از اين منظر انتخابات انجام شده را مي بايست فرماليته و تشريفاتي قلمداد کرد. همچنانکه روزنامه آمريکايي نيويورک تايمز در مقاله اي به قلم «واسلاو هاول» رئيس جمهور سابق چک، با تاکيد بر اينکه شماري از کانديداها- کشورهاي سابقه دار در نقض حقوق بشر- بي کفايت و بي صلاحيت هستند نتيجه اين انتخابات را از پيش  تعيين شده خواند و نوشت: «هر نوع راي دادن دموکراتيک به اين روش  يک نمايش مضحک است». بنابراين راي به کشوري که در مقياس جهاني ناقض حقوق بشر است نه در چارچوب موازين حقوقي- و يا دست کم اخلاقي- بلکه در راستاي زد و بندهاي سياسي جاه طلبانه قابل تفسير است. وگرنه هويت جعلي و تقلبي حقوق بشر  آمريکايي ها که روزگاري نه چندان دور به دروغ و با لطايف الحيل خود را پرچمدار دفاع از حقوق بشر جا زده بودند امروز براي افکارعمومي دنيا و ملت ها برملا شده است. مدت هاست که داعيه  حقوق بشري آمريکا در دنيا رنگ باخته است بطوري که با شنيدن واژه «حقوق بشر» براي افکارعمومي جهان تصاوير مشمئزکننده شکنجه ها و اقدامات وحشيانه آمريکايي ها در زندان هاي ابوغريب، گوانتانامو و بگرام در افغانستان به اذهان متبادر مي شود و امروز ملت هاي مستقل و آزاديخواه دنيا به خوبي و هوشمندانه دريافته اند که «حقوق بشر آمريکايي» اسم مستعاري براي باج خواهي ها، زياده خواهي ها و استعمار و استثمار کشورها و به غارت بردن نفت و انرژي منطقه استراتژيک خاورميانه است. همچنان که مؤسسه چيني «گفت وگوي بشردوستانه» در گزارش سالانه خود در سال 2007 ميلادي از اعمال ضد حقوق بشري آمريکا پرده برداشت و صراحتاً اعلام کرد که آمريکا بزرگ ترين ناقض حقوق بشر در دنياست. 2- باراک اوباما رئيس جمهور جديد آمريکا تلاش دارد با رتوش چهره کريه، مخوف و بدترکيب «کاخ سفيد» تا حدودي شرايط نابسامان سياسي و اقتصادي واشنگتن را بهبود ببخشد و از آنجايي که به گفته هيلاري کلينتون وزير خارجه اوباما، «حقوق بشر عنصر اساسي سياست خارجي دولت جديد آمريکاست» بايد ديد اوباما طي 4 ماه گذشته که بر مسند قدرت بوده است چه اقداماتي را پيرامون «حقوق بشر» کليد زده و يا به سرانجام رسانده است. پيگيري پرونده حقوق بشر در دولت اوباما از اهميتي مضاعف و معنادار برخوردار است  چرا که اوباما در جريان مبارزات انتخاباتي با برگزيدن شعار و گفتمان «تغيير»، تبليغاتش را حول محور «حقوق شهروندي و حقوق بشر» متمرکز کرده بود. به عنوان نمونه وي متعهد شد که زندان گوانتانامو را تعطيل مي کند و دستور توقف شکنجه زندانيان توسط سربازان آمريکايي را صادر خواهد کرد. اوباما همچنين در همين راستا ماه گذشته 4 سند محرمانه مربوط به موضوع جنجال برانگيز شکنجه زندانيان در دوران رياست جمهوري سابق اين کشور که به سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا- سيا- اجازه مي داد از روش هاي شکنجه غرق مصنوعي، بي خوابي و قراردادن زندانيان در برابر نيش حشرات عليه مظنونين به عضويت در القاعده استفاده کنند را منتشر کرد. اما علي رغم پاره اي از تحرکات اوباما در زمينه حقوق بشر به منظور متفاوت نشان دادن سياست هايش نسبت به راهبردهاي دولت بوش با کمي تأمل و دقت در رويکرد و رفتارشناسي اوباما در خصوص «حقوق بشر» محرز مي گردد که جنس تصميمات و باورهاي اوباما با سلف قبلي اش بوش تفاوت چنداني ندارد و تنها نوع رفتار انتخابي اوباما در مواجهه با مقوله حقوق بشر بغرنج و پيچيده است؛ چرا که در عين مانور و اصرار اوباما و دولت وي در تغيير رفتار کاخ سفيد نسبت به قبل مشاهده مي شود که در تازه ترين تصميم، اوباما احياي دادگاه هاي نظامي در زمان بوش براي محاکمه زندانيان گوانتانامو را خواستار مي شود. يا چندي قبل اوباما طي بيانيه اي اعلام کرد که بازپرسان سيا که در دولت بوش به شکنجه زندانيان مظنون به شرکت در فعاليت هاي تروريستي پرداختند مورد پيگرد قضايي قرار نخواهند گرفت. در حالي که براساس گزارش کميته بين المللي صليب سرخ- که در 43 صفحه تنظيم شده است- ابعاد تازه اي از جنايت هاي سازمان سيا در زندان هاي مخفيانه خارج از آمريکا در دوره اوباما به اثبات رسيده است. همچنين به موجب گزارش سازمان عفو بين الملل از زماني که اوباما دستور بسته شدن گوانتانامو را صادر کرده است تاکنون تنها يک زنداني از اين زندان آزاد شده است. نمونه هايي از اقدامات ضد و نقيض اوباما در مقوله حقوق بشر در همين چند ماه از دوران زمامداري وي حکايت از آن دارد «تغييري» که دولت اوباما در مسئله حقوق بشر از آن دم مي زد تنها فريبي براي سرپوش گذاشتن بر فعاليت ها و اقدامات زورگويانه و زياده خواهانه واشنگتن است تا از اين رهگذر چهره کريه کاخ سفيد رتوش شود و اينجاست که جمله هيلاري کلينتون مبني بر اينکه حقوق بشر عنصر اساسي سياست خارجي آمريکاست بهتر فهميده مي شود اکنون که آمريکايي ها در ادامه سياست سالوسانه خود مبني بر تغيير به عضويت شوراي حقوق بشر سازمان ملل درآمده اند چنانچه تاکتيک ها و ترفندهاي آنها در پوشش حقوق بشر رصد و شناخته نشود و در برابر زياده خواهي ها و باج خواهي هاي آمريکا و همپيمانانش اقدامي مؤثر ا تخاذ نگردد مي بايست فاتحه حقوق بشر را در عرصه بين المللي خواند. سرمايه: تخلف محرز دولت «تخلف محرز دولت»عنوان سرمقاله‌ روزنامه سرمايه به قلم مويد حسيني صدر است كه در آن مي‌خوانيد؛ در ارتباط با موضوع گزارش تفريغ بودجه سال هاي 85 و 86 و مشخص نبودن وضعيت يک ميليارد دلار از درآمدهاي ارزي، تاکنون گزارش هاي دستگاه وزارت اقتصاد، نفت، بانک مرکزي و خزانه داري کل کشور مورد بررسي قرار گرفته است.طي جلسات متعددي که در کميسيون انرژي مجلس براي بررسي اين موضوع برگزار شد. نهايتاً در آخرين جلسه کميسيون انرژي مجلس و ديوان محاسبات تمامي گزارشات ارائه شده از سوي بانک مرکزي، وزارت امور اقتصادي و دارايي، خزانه داري کل کشور و همچنين وزارت نفت مورد بررسي قرار گرفت اما در تمامي اين گزارش ها نکات مبهمي وجود داشت. در گزارش هاي ارائه شده از سوي نهادها هر کدام با استدلال هاي خود سعي در اثبات گزارش خود داشتند که با بررسي هاي صورت گرفته نهايتاً ديوان محاسبات با توجه به استدلال هاي خود و ابهامات موجود در گزارش ها، تخلف را محرز دانست و قرار شد پرونده يک ميليارد دلار واريز نشده به خزانه مراحل قانوني خود را طي کند. بر اين اساس، هنوز وضعيت اين يک ميليارد دلار و اسناد مربوط به آن به طور کامل مشخص نشده و ديوان محاسبات هنوز قانع نشده است. مردم سالاري: افتتاح پروژه ها فقط با حضور رئيس جمهور «افتتاح پروژه هافقط با حضور رئيس جمهور»عنوان يادداشت روز روزنامه‌‌ي مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوهي است كه در آن مي‌خوانيد؛افزايش تعداد سفرهاي رئيس  جمهور در دولت نهم و تلا ش براي حضور محمود احمدي نژاد و اعضاي هيات دولت هنگام افتتاح طرح هاي عمراني واقتصادي و... در تمامي نقاط کشور، از  جمله  مسائلي است که همواره انتقاداتي را به همراه داشته چرا که منتقدان معتقدند حضور شخص رئيس جمهور و هيات دولت  در استان ها اگر حتي براي تصميم گيري در مورد اجراي طرح ها و پروژه هاي مختلف و مصوب کردن آن ضروري باشد - که  در اين مورد هم ترديدهاي جدي وجود دارد - براي افتتاح طرح ها و پروژه ها چندان ضروري به نظر نمي رسد مگر آنکه جنبه تبليغاتي و رسانه اي اين حضور مدنظر قرار داشته باشد که به نظر مي رسد در دولت نهم همين طور است. چرا که افتتاح طرح ها و پروژه هاي استاني و منطقه اي يا تخصيص بودجه براي طرح ها و  تصويب اجراي آن، نيازمند حضور هيات دولت در منطقه است و در غير اين صورت هيچ تصميم کلا ني اتخاذ نمي شود، گويي همه مديران استاني  و منطقه اي تنها بايد در انتظار رئيس جمهور و وزرا باشند تا تصميم مهمي اجرايي شود، حال، اين تصميم مي تواند مصوب کردن يک پروژه و تخصيص بودجه  براي اجراي آن باشد يا افتتاح يک طرح. در اين مورد نمونه هاي استاني بسيار است که در مقاطع زماني گوناگون، توسط مسئولا ن محلي و استاني يا نمايندگان شهرهاي مختلف در مجلس شوراي اسلا مي مطرح شده و نسبت به آن انتقاداتي صورت گرفته و آخرين نمونه از آن هم مشکلا ت موجود بر سر راه تخصيص بودجه يا افتتاح پروژه هايي در استان سمنان است که باتوجه به تاخير در سفر استاني احمدي نژاد به اين استان، باز هم دچار تاخير شده; چرا که بايد حتما رئيس جمهور و وزرا در استان حضور داشته باشند تا اين تصميمات مصوب يا اجرايي شود و لاغير. اما اي کاش اين اقدامات تنها به موضوعات محلي و استاني منحصر مي شد. در حالي که گاهي اين تصميمات، گريبانگير پروژه هايي ملي مي شود که اين امر هم مسبوق به سابقه است. به طوري که برخي از پروژه ها، روزها و هفته ها معطل مي مانند تا سرانجام رئيس جمهور فرصتي پيدا کند و براي افتتاح آن پروژه  مهم، به منطقه مربوطه سفر کند; چرا که گويي اين پروژه ها بدون حضور رئيس جمهور نبايد افتتاح شود. براي اينکه به کلي گويي و سياه نمايي متهم نشويم، همانگونه که در بند قبلي مطلب خود، سمنان را مثال زدم، در اين بند نيز از پروژه  ملي تزريق گاز به ميدان نفتي آغاجاري که گفته مي شود بزرگترين پروژه تزريق گاز در جهان است ياد مي کنم. براساس اعلام صريح غلامحسين نوذري وزير نفت در کنفرانس خبري حاشيه نمايشگاه بين المللي نفت، گاز و پتروشيمي که قريب به يک ماه پيش برگزار شد، همان زمان، پروژه تزريق گاز آغاجاري آماده افتتاح بود و قرار بود با حضور احمدي نژاد افتتاح شود اما تاکنون خبري از افتتاح اين پروژه نيست چرا که همانگونه که باز هم وزير نفت، اين بار در هفته گذشته اعلام کرد، هنوز رئيس جمهور فرصتي براي افتتاح اين پروژه پيدا نکرده است. اينکه چرا يک پروژه مهم ملي - و البته ده ها پروژه ديگر - حتما بايد با حضور رئيس جمهور افتتاح شوند و اگر او فرصت نداشته باشد تا در مراسم افتتاح حاضر شود، افتتاح پروژه به تاخير مي افتد، موضوعي نيست که بتوان به سادگي از کنار آن عبور کرد. البته زماني آقاي احمدي نژاد اعلام کرده بود که هيچ پروژه اي براي افتتاح، معطل حضور او نخواهد شد اما اکنون که اين اتفاق، نه يک بار بلکه چند بار رخ داده - ماجراي افتتاح فازهاي 6  و 7 و 8 و نيز 9 و 10 ميدان گازي پارس جنوبي در نيمه دوم سال گذشته را هم به ياد بياوريد - بايد به رئيس جمهور محترم يادآوري کرد که آنچه در حال حاضر رخ مي دهد، برخلاف آن گفتار است. اگر شائبه استفاده تبليغاتي از افتتاح پروژه هاي مختلف با حضور رئيس جمهور را هم نپذيريم، نمي توانيم اين ضعف را در دولت نهم ناديده بگيريم که افتتاح هر پروژه اي نيازمند حضور فيزيکي شخص رئيس جمهور است. قدس:جنگ ايدئولوژيک پيرامون ديوراند «جنگ ايدئولوژيک پيرامون ديوراند »عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي قدس به قلم محمد ملازهي است كه در آن مي‌خوانيد؛قبايل پشتون در دو سوي خط مرزي «ديوراند» ميان پاکستان و افغانستان به دلايل تاريخي در محور مناقشه اي منطقه اي با ماهيتي بين المللي قرار گرفته اند. هر چند دورنماي جنگي که در اين مناطق در شمال پاکستان و شرق و جنوب افغانستان در جريان است، بدرستي روشن نيست، اما از هم اکنون مي توان پيش بيني کرد آينده اين منطقه متفاوت تر از وضعيت کنوني و گذشته آن باشد. سازمان يافته ترين قبايل، در حال دگرگوني ساختاري قرار گرفته اند و شايد هم در پايان اين جنگ نابرابر که آگاهانه ايدئولوژيک شده است، قبايل پشتون وارد دوران جديدي شوند و شيوه زندگي و زيستي هزاران ساله شان را اگر نه به طور کامل رها کنند ولي در مسيري قرار گيرند که براي دولتهاي ملي اسلام آباد - کابل دردسرساز تلقي نشوند. اما جالب تر اين است که جنگ تنها عليه قبايل پشتون است و خود آنها صاحب و اداره کننده جنگ نيستند. درست به همين دليل است که بهاي اصلي مادي و انساني آن را قبايل مي پردازند. جنگ ايدئولوژيک شده کنوني در مناطق پشتون نشين شمال پاکستان و شرق و جنوب افغانستان نبرد بين دو ايدئولوژي مدعي است. هر دو مدعي اند که مي خواهند مردم را به سعادت برسانند و براي رساندن مردم به سعادت است که جنگ مي کنند. القاعده و طالبان با ادعاي جهاد عليه کفر جهاني مشغول کشتار مردم قبايل هستند و آمريکا و ناتو و ارتشهاي متحد پاکستان و افغانستان، سعادت را در ايدئولوژي دموکراسي ليبرال در زرورق پوشانده اند و با توپ و تانگ و جنگنده و موشک باران مناطق مسکوني، زمينه ورود مردم به بهشت موردنظر را فراهم مي کنند. در اين بين، اين مردم هستند که کشته مي شوند و خود نمي دانند که اين بهشت اجباري کجاست که آنها بايد از ميان خون و آتش عبور کنند تا به آن برسند. واقعيت اين است که القاعده، طالبان، آمريکا، ناتو و هر بازيگر ديگري که در مناطق پشتون نشين در دو طرف خط مرزي «ديوراند» مشغول جنگ ايدئولوژيک شده است؛ در سوداي بهشت، جهنم را پيش روي مردم گشوده است. اما در اين ميان، دولت و ارتش پاکستان که جنگ را در دره «سوات» پي مي گيرد، با موقعيت دشوارتري رو به روست. حداقل اش اين است که هم اکنون با جمعيت آواره يک و نيم ميليوني رو به روست که پس از سال 1947 و زمان جا به جايي بزرگ جمعيت مسلمان از هند با آن رو به رو نبوده است. گرچه پشتونها در افغانستان اين جا به جايي را در دوران جهاد عليه اتحاد شوروي سابق تجربه کرده اند، اما در هر حال پاکستان اکنون ميزبان پشتونها با مليت خودي است. ترديد نبايد کرد که وضعيت جاري در ميان قبايل پشتون بهاي آن را تنها به قبايل تحميل نخواهد کرد و در صورت ادامه ساير قوميتها در پاکستان و افغانستان و حتي در منطقه ممکن است درگير پيامدهاي منفي آن شوند. گذشته از اين تجربه تاريخي در ساير مناطق جهان نشان مي دهد که جنگ ايدئولوژيک بسادگي پايان نمي يابد و مي تواند سالها ادامه يابد. هم اکنون قبايل پشتون با جنگي نابرابر و با دورنماي ناروشن رو به رو شده اند؛ جنگي که مال آنها نيست، اما مجبورند بهاي آن را بپردازند. صداي عدالت:تحرکات گروه هاي فشار نشانه چيست؟ «دو بار اغتشاش در سخنراني موسوي طي يک ماه،تحرکات گروه هاي فشار نشانه چيست؟»عنوان سرمقالهِ روزنامه‌ي صداي عدالت است كه در آن مي‌خوانيد؛ يادآوري دوران پيش از اصلاحات و اوايل روي کار آمدن خاتمي، خاطرات تلخي را از به هم ريختن مراسم ها و کتک خوردن جوانان و... به اذهان متبادر مي کند اما کم کم با پيش رفتن گفتمان اصلاح طلبي و رسيدن جريانات سياسي به يک عقلانيت نسبي، حملات گروه هاي فشار خودسر که ظاهرا از جايي فرمان نمي گرفتند و به جايي نيز پاسخگو نبودند فروکش کرد. اما اکنون در شرايطي که چهار سال از جمع شدن بساط اصلاح طلبي مي گذرد، در آستانه انتخابات رياست جمهوري بار ديگر به طور جسته و گريخته شاهد تحرکات اين گروه هاي فشار خودسر هستيم. گروه هايي که گفتگو و تعامل مدني را بر نمي تابند و صرفا با زبان زور سخن مي گويند و کاري جز حضور در تجمعات مسالمت آميز و بر هم زدن آنها ندارند. اين اعمال بيانگر يک مسئله است و يک پيام دارد و آن خيزش مجدد موج اصلاح طلبي و اين مسئله افرادي را که زبان منطق را نمي دانند آنقدر نگران کرده است تا مجددا به رفتارهاي منسوخ و نخ نمايي که تاريخ مصرفشان گذشته و تجربه نشان داده است به جز نتيجه معکوس حاصل ديگري ندارد، روي بياورند. شنبه شب سخنراني مهندس موسوي در مسجد امام صادق(ع) شهرستان ملارد با حمله گروه‌هاي فشار به مردم و پخش گاز اشک آور به تنش و خشونت كشيده شد. در اواسط سخنراني مهندس ميرحسين موسوي تعدادي از گروه‌هاي فشار كه در انتهاي شبستان بارها سخنراني مهندس ميرحسين موسوي را قطع كرده بودند با خشونت كشيدن جلسه قصد داشتند مانع از سخنراني مهندس ميرحسين موسوي شوند. و اين براي دومين بار در ماه جاري بود که سخنراني ميرحسين موسوي توسط گروه هاي خود سر به اغتشاش کشيده شد و مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حاضران در جلسه مجبور به استشمام گاز فلفل شدند. مشابه اين مسئله در اوايل ارديبهشت ماه، زماني که نخست وزير پيشين ايران قصد سخنراني در سالن شهيد بهشتي شهر مشهد را داشت نيز اتفاق افتاد و عوامل خودسر در آنجا نيز ضمن پخش کردن گاز فلفل برخي از حاضران را مورد ضرب و شتم قرار دادند. اغتشاش گران با اعمال غير قانوني خود تلاش دارند به مردم نشان دهند که اقبال به اصلاح طلبان موستوجب توبيخ است و اگر مي خواهند بار ديگر به کانديداي اصلاح طلب راي بدهند بايد خود را براي تشديد اين رفتارها آماده کنند. اما اين افراد از اين مسئله غافل اند که گرايش فکري مردم را نمي توان به زور کتک و گاز اشک آور تغيير داد و اين راه باطل به بن بست رسيده است. در شرايطي که طي رقابتي نابرابر کانديدايي که اين نيروهاي خودسر ادعاي حمايت از او را دارند، از امکانات خوبي براي تبليغ برخوردار است عجيب است که چرا آنها تلاش دارند تا اندک تريبون کانديداي جريان اصلاحات را از ميان بردارند و با ايجاد آشوب در سخنراني هاي وي اجازه ندهند پيام او به مردم منتقل شود.  شايسته است که گروه هاي اصيل جريان اصول گرايي که از دل سوزان کشور هستند، ضمن اعلام برائت از اين افراد با اعمال غير قانوني گروه هاي خود سر برخورد کنند چون مسلما دود رفتارهاي نادرست اينها به چشم آنها نيز خواهد رفت و مي تواند منجر به روي گرداني مردم از جريان اصول گرايي شود. ‏ به نظر مي رسد در 30 سالگي انقلاب عزير کشورمان گروه ها و جريان هاي سياسي به آن حد از پختگي و کمال رسيده باشند که با گفتگو و صحبت مسائل سياسي را حل و فصل کنند و با بيان انديشه هاي خود اجازه دهند که مردم آگاهانه و آزادانه، خود و به دست خويش سرنوشت و راه آينده کشور را انتخاب کنند. ‏ اين شيوه واقعي نظامي است که به معناي واقعي کلمه جمهوري و اسلامي است که احزاب و گروه ها طي يک رقابت آزاد، عادلانه، منصفانه و به دور از بي اخلاقي براي مدتي زمام اداره امور را در دست خود بگيرند و اين امر در مباني و پيشنيه تاريخي دين مبين اسلام و مذهب تشيع حضور پر رنگ و قاطعي دارد. ‏ خوب است نيروهاي خودسري که داعيه دار پيروي از امامان والامقام شيعه هستند به تاريخ نگاه کنند و از مواجهه آن بزرگواران در برابر مخالفان خود درس بگيرند. ائمه ما صرفا زماني دست به شمشير مي بردند که دشمن از در جنگ وارد مي شد و شمشير مي کشيد و به جز اين مورد همواره زبان منطق را با منطق و سخن را با سخن پاسخ داده اند و آنچه که منجر به پيروزي آنها مي گرديد منطق کلام و استدلال ايشان بود نه زور شمشير. حال اين افراد با چه مبنايي بر خلاف سنت ديني خود، با مخالفان سياسي خويش که همگي از معتقدين به دين اسلام و سابقه داران انقلاب هستند اينگونه برخورد مي کنند. ‏در اندرزهاي امامان معصوم و پيامبر بزرگ اسلام آمده است که به هم ريختن سخنراني هاي رقيبان و ضرب وشتم مردم روا است يا در آموزه هاي امام راحل که مردم را ولي نعمت خود مي دانستند و ميزان را راي ملت قلمداد مي کردند؟ ‏خوب است که اين نيروهاي خود سر قدري در آموزه هاي ديني خود تامل و تعمق کنند تا نيک دريابند راهي که ميروند به ترکستان است. آفرينش: هواپيماهاي فرتوت ، جان هاي بي ارزش ! «هواپيماهاي فرتوت ، جان هاي بي ارزش !»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش است كه در آن مي‌خوانيد؛جان آدمي گرانتر از آن است که در تنگناي سو» مديريت افراد ، طعم فنا را تجربه کند و هيچ گاه هم پاسخگويي يافت نشود تا چرايي از دست رفتن اين جان را بازگو کند ! هر چه هم که بخواهي دادگاه و محاکمه و رفت و آمد ! اين اما  هيچ گاه انجامي چون بازگشت جانهاي از دست رفته به همراه ندارد و تنها محکوميت است براي عده اي که انفصال از خدمت و پرداخت جريمه را تجربه مي کنند و شايد  هرگز خود را به دليل سو» مديريت سرزنش نمي کنند! اگر چه انفصال از خدمت هم جريمه اي ماندگار نبوده است ! اين مقدمه در باب وضعيت ناوگان حمل و نقل هوايي کشور است که در سالهاي اخير طعم تلخ بي کفايتي هاي بسيار را چشيده .  تعدادي هواپيما که در سالهاي پياپي از آسمان به زير افتادند ،  در ميان خاکستر جان صدها انسان سوختند و فراموش شدند. اينگونه است که  از کاستيهاي حمل و نقل هوايي کشور اگر بگذريم ،  کوتاه ترين حکايت  شايد سر انجام تلخ پروازهايي باشد  که هيچ گاه کنترل نشدند و تنها به دليل فروش بليط و .... به آسمان رفتند و ديگر بازنگشتند. هواپيماهايي که به صد دليل گفته و نگفته و  موجه و غير موجه فرسوده بودند و بيشتر به کار نشستن در موزه ها مي آمدند تا پرواز بر فراز آسمان ها .آمارهاي موجود نشان مي دهند که متوسط عمر ناوگان هواپيمايي کشور به بيش از 23 سال رسيده است  .   به عبارتي ديگر ناوگان هواپيمايي  ايران با اين ميانگين سني يکي از پيرترين و فرتوت ترين ناوگان هاي فرسوده دنياست و اين با سابقه 82 ساله صنعت هوايي و پيشينه ما و عضويت در ايکائو، به هيچ رو  همخواني ندارد .مسئولان وقت هواپيمايي کشور در بهمن ماه 83 در مصاحبه هايي عمرمتوسط ناوگان هواپيمايي را 15/5 سال ذکر کردند  . در حالي که بر اساس يکي از تکاليفي که در قانون برنامه چهارم توسعه در خصوص نوسازي هواپيمايي آمده در بند "ج" ماده 28 تاکيد شده است،" نوسازي ناوگان حمل ونقل در پايان برنامه بايد متوسط سن ناوگان هوايي حداکثر 15 سال را رقم بزند ،  يعني در پايان سال 88 بايد متوسط سن ناوگان هوايي به 15 سال برسد، اما در بررسي هايي که در آخرين مستندات سازمان هواپيمايي در سال 82 ارائه شد، متوسط عمر ناوگان هواپيمايي ايران براساس اين آمار چنين بود :  شرکت ساها با 28 سال، ماهان با 20/3 سال و  ايران اير /2 20 . در اين ميان بيشترين هواپيماهاي ما به استناد آمارهاي موجود در سازمان هواپيمايي کشور (در پايان سال 82) اينگونه بوده اند :  " توپولوف 154"  با 17 فروند و 2785 صندلي در رتبه نخست، " فوکر 28 " با تعداد 10 فروند و 1003 صندلي در رتبه دوم، " بوئينگ 727 " با 8 فروند و 1320 صندلي و"  ايرباس 310 " با 8 فروند و 2096 صندلي در جايگاه سوم،"  ايرباس 300 "  با 5 فروند و 1228 صندلي، " فوکر 100 " با تعداد 5 فروند و 540 صندلي و نيز " فوکر 50 " به تعداد 5 فروند و 246 صندلي در جايگاه چهارم  .   با اين شرايط  اما در حالي که سيستم حمل ونقل هوايي کشور با وجود هواپيماهاي فرسوده هر روز شاهد مشکلات فراواني از قبيل تاخير در پروازها، نقص فني درهنگام پرواز و حتي سقوط است اکنون با قرار گرفتن در سال 1388 خورشيدي آمارهاي متناقض  نيز رو به افزايش هستند و وضعيت ناوگان حمل و نقل هوايي کشور بهبود چنداني نيافته است. تحريمهاي اقتصادي که در چند سال اخير با صدور چند قطعنامه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و تحريمهاي يکجانبه اقتصادي  ايران از سوي ايالات متحده آمريکا رنگ و بويي شديدتر يافته است به سرعت دامان ناوگان حمل و نقل هوايي کشور را گرفت و سبب شد تا واسطه ها و دلالان بين المللي پا در ميان بگذارند و بازار فروش هواپيماهاي فرسوده ديگر کشورها به ايران  را داغ ببينند!    اين در حالي بود که معاون امور اقتصادي سازمان بازرسي کل کشور از بي توجهي سازمان هواپيمايي کشوري به توصيه هاي سازمان بازرسي در خريد هواپيماهاي فرسوده گلايه کرد و وعده داد که به زودي افرادي را که در اين خريدها  قصور کرده اند، معرفي خواهند شد.    اين مسئول  آن زمان درست پس از خريد هواپيماهاي فرسوده از ترکيه اشاره کرده بود که  در زمان خريد،  از هواپيماها و نحوه خريد ايرادهايي گرفته شده و قرار شده است در صورت رفع مشکلات خريد انجام شود . ولي متاسفانه مشکلات رفع نشد و به توصيه ها هم توجهي نگرديد . به اين ترتيب بود که  درست چند ماه پس از خريد هواپيماهاي فرسوده،  " روزنامه حريت چاپ ترکيه " با لحني تمسخر آميز اعلام کرد:" ايران سه فروند هواپيماي مستعمل خطوط هوايي ترکيش ايرلاينز را براي استفاده در ناوگان خود خريداري کرده است . مبلغ اين معامله 68 ميليون دلار اعلام شده که البته به همراه 2 موتور   يدکي مي باشد.   "    اما هنوز چند ماه از اين خريدها نگذشته بود که چهار موتور هواپيماهاي ايرباس خريداري شده از ترکيه با هزينه هفت ميليون دلار جهت تعمير به اين کشور فرستاده شدند . جالب است بدانيد هواپيمايي ترکيش ايرو�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 504]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن