تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826057419




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امرو زايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌ايد. جام جم: جاي خالي مديريت مشاركتي«جاي خالي مديريت مشاركتي» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي جام جم به قلم مژگان جمشيدي است كه در آن مي‌خوانيد؛از نخستين روزي كه شعله‌هاي آتش توسط عده‌اي آتش‌افروز، در جنگل‌هاي استان گلستان زبانه كشيد، اكنون نزديك به 22 روز مي‌گذرد. آتش‌سوزي از پارك ملي گلستان شروع شد، اما در مدت كمي جنگل‌هاي منطقه لوه، علي‌آباد، جعفرآباد، مايان، راميان، مينودشت، كلاله و بسياري از مناطق اين استان را هم فراگرفت به طوري كه تا صبح روز پنجشنبه 11‌/9‌/89 نزديك به 64 نقطه از جنگل‌هاي گلستان طعمه حريق شد.هرچند به گفته مسوولان محلي بسياري از اين آتش‌سوزي‌ها در وسعت كمي به وقوع پيوسته اما آن گونه هم كه رئيس سازمان محيط‌زيست اظهار داشته بود كه آتش‌سوزي‌ها سطحي بوده و تنها برگ‌هاي كف جنگل سوخته‌اند، نبوده چراكه اگر قرار بود اين آتش‌سوزي‌ها همگي سطحي افتاده باشند، بدون شك تا امروز مهار شده بودند و هرگز مانند حريق پارك ملي گلستان تا 20 روز به طول نمي‌انجاميد. رئيس سازمان محيط زيست علت بيشتر اين آتش‌سوزي‌ها را بي‌توجهي مسافران و بعضا شكارچيان عنوان مي‌كنند. اما به گفته كارشناسان و محيط‌بانان پارك ملي گلستان، آتش‌سوزي‌هاي اين منطقه و منطقه پيراموني آن يعني جنگل‌هاي لوه، عمدتا عمدي و از سوي برخي افراد محلي بوده كه پيشتر به دليل تخلفات، توسط جنگلبانان و محيط‌بانان دستگير شده بودند.حال پرسش اين است چرا بايد ظرفيت‌هاي مردمي كه مي‌تواند بهترين پشتوانه براي حفظ طبيعت و مناطق حفاظت شده باشد، اينچنين در اين گوشه از ايران صرف آتش‌افروزي و نابود كردن ميراث ملي شود؟ توجه به اين نكته كه پارك ملي گلستان از سال 1384 تاكنون 4 بار دچار آتش‌سوزي‌هاي وسيع و ويرانگر شده و هر بار نيز حريق توسط كارشناسان مستقر در منطقه عمدي تشخيص داده شده مويد اين مطلب است كه با وجود همه تلاش‌هاي فيزيكي كه براي حفاظت از مناطق حفاظت شده و منابع طبيعي صورت مي‌گيرد، اما نحوه مديريت عرصه‌هاي طبيعي در ايران هنوز هم بعد از گذشت بيش از 4 دهه از ملي شدن جنگل‌ها و مراتع بدون دخالت مردم و به صورت تك‌بعدي است. در حالي كه اگر از رويكرد مديريت مشاركتي استفاده مي‌كرديم و مردم محلي را در منافع اين مناطق اعم از درآمد حاصل از پروانه‌هاي شكار، بهره‌برداري‌هاي صنعتي از جنگل و معادن و... دخالت مي‌داديم، امروز مي‌توانستيم از مردم محلي انتظار مشاركت در حفظ جنگل و مناطق حفاظت شده را هم داشته باشيم.اما افسوس كه در تمامي اين سال‌ها، تمامي درآمد حاصل از صدور پروانه‌هاي شكار در مناطق حفاظت شده و مناطق آزاد مستقيما به حساب خزانه واريز شده و درآمد ناشي از انواع طرح‌هاي معدن‌كاوي و بهره‌برداري از جنگل‌ها نيز عايد شركت‌هاي دست‌اندركار طرح‌ها مي‌شود، بي‌آن كه سهمي براي مردم محلي در نظر گرفته شود. هر چند پارك ملي گلستان همچون ديگر پارك‌هاي ملي، تابع قانون ممنوعيت شكار و صيد است، اما واقعيت اين است كه مردم محلي از اين همه مواهب طبيعي كه در داخل پارك ملي گلستان و مناطق پيراموني آن قرار دارد، تاكنون تنها محدوديت‌هاي شكار و صيد و چرا و سيل‌هاي ويرانگر و خانمان‌برانداز اوايل دهه 80 را كه توسط بهره‌برداران جنگل به آنها تحميل شده، تجربه كرده‌اند. گلستان را همين امروز بايد دريابيم كه فردا ديگر دير است!كيهان:آيا مصر در دست مبارك مي ماند؟«آيا مصر در دست مبارك مي ماند؟»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛«دولت مصر حق دارد با تحت الشعاع قراردادن نتايج انتخابات از پيروزي اسلام گرايان جلوگيري كند.»، «يك انتخابات آزاد و قانوني يك دولت اسلام گرا را در قاهره روي كار مي آورد.» اين دو گزاره دقيق از انتخابات پارلماني مصر است. گزاره اول يك روز قبل از برگزاري دور اول انتخابات در سرمقاله روزنامه دولتي «الاهرام» مصر درج گرديد و گزاره دوم توسط «فتحي سرور» رئيس پارلمان مصر سه روز قبل از برگزاري دور اول انتخابات اخير بيان شد. اين دو گزاره به تنهايي نشان مي دهند كه دولت حسني مبارك به قيمت رسوايي آشكار رژيم مصر از برگزاري واقعي انتخابات جلوگيري كرده است.دور اول و دوم انتخابات پارلمان مصر در روزهاي يكشنبه 7 و 14 آذرماه برگزار شد. در اين ميان به غير از حزب حاكم- يعني حزب ملي دمكراتيك- هيجده حزب ديگر كه مهمترين آنها چهار حزب اخوان المسلمين، ناصري، الوفد و التجمع بودند در دور اول انتخابات شركت كردند اين در حالي بود كه رژيم مبارك حداقل دوهزار عضو فعال اين گروهها كه شامل يكهزار و چهارصد عضو اخوان المسلمين بود را دو ماه قبل از روز رأي گيري بازداشت و از انجام تبليغات انتخاباتي اين جريان جلوگيري كرد. اين احزاب در دور دوم، انتخابات را تحريم كردند و حزب حاكم به تنهايي با خود رقابت كرد! در مورد اين انتخابات گفتني هايي وجود دارد:1- انتخابات مجلس در مصر به خودي خود اهميت ندارد چرا كه رئيس جمهور بعنوان رئيس قوه مجريه مستقيماً اداره كشور را در اختيار دارد و نقش مجلس بسيار محدود است. اما در عين حال حضور گروهها در مجلس از يك سو به معناي قانوني شمردن آنان تلقي مي شود و از سوي ديگر وضعيت احزاب در مجلس- تحت شرايطي- مي تواند در انتخابات رياست جمهوري تأثيرگذار باشد به همين دليل گروههايي نظير اخوان المسلمين در دوره حكومت مطلقه حسني مبارك ترجيح داده اند كه فقط بخشي از كرسي هاي پارلمان را در اختيار بگيرند تا از يك سو از حساسيت حكومت نسبت به خود بكاهند و از سوي ديگر راهي به آينده بگشايند.2- رژيم مصر در سال هشتاد و چهار شمسي قانون انتخابات را تغيير داد. پيش از اين مجلس ملي- مجلس الشعبي- از ميان چند كانديداي رياست جمهوري يك نفر را برمي گزيد و سپس به رفراندوم مي گذاشت تا مردم با رأي بله يا خير نظر خود را در مورد كانديداي معرفي شده بيان كنند. با تغيير قانون انتخابات، مردم مستقيماً در مورد كانديداهاي رياست جمهوري رأي مي دهند. در سال هشتاد و چهار كه قانون انتخابات تغيير كرد، عده اي آن را پايان دوره حكومت خاندان مبارك بر مصر ارزيابي كردند ولي عملكرد اين رژيم در انتخابات اخير مجلس اين گمانه زني را باطل كرد و نشان داد حتي كورسويي از برگزاري انتخابات آزاد و مردمي رياست جمهوري در سال آينده وجود ندارد. اين در عين حال عمق بي ريشگي رژيم مصر را هم نشان داد.3- انتخابات هفتم و چهاردهم آذرماه بدون هرگونه نظارتي انجام شد در انتخابات گذشته هيأت قوه قضائيه كه تركيبي از قضات منصوب مبارك و قضات منتخب مجلس ملي بود بر انتخابات نظارت نيم بندي داشت. اين نظارت با تغيير قانون به «كميسيون عالي انتخابات» كه توسط قوه مجريه تعيين مي شود، واگذار گرديد كه به معناي لغو نظارت است. كميته عالي انتخابات هرگونه استفاده از شعارهاي اسلامي در انتخابات را ممنوع كرد و اين در حالي بود كه اخوان در مصر با شعار «اسلام راه حل است» شناخته مي شود. رژيم مبارك در بسياري از استانها، كانديداهاي نمايندگي مجلس اخوان را به زندان انداخت و برگزاري انتخابات در استان هاي اسكندريه، السويس و اسماعيليه را لغو كرد.نيروهاي امنيتي در روز رأي گيري دور اول صدوهشتاد و شش عضو اخوان را بازداشت كردند. در استانهاي پورسعيد، دمياط، الشرقيه، البحيره و الا قهليه و شهرهاي سمنود و كفرالزيات و منطقه قنا در جنوب مصر ميان مردم معترض به روند انتخابات و پليس درگيري روي داد كه به كشته شدن حداقل 4 نفر و زخمي شدن بيش از پنجاه نفر منجر شد. در نهايت رژيم مصر پس از پايان شمارش آراء در دور اول اعلام كرد كه هيچكدام از كانديداهاي وابسته به اخوان المسلمين به مجلس راه نيافته اند!4- انتخابات دور اول براساس اعلام رسمي دولت با شركت تنها بيست و پنج درصد- از چهل ميليون- واجدان شرايط رأي برگزار شده است و حال آنكه حتي حاميان غربي رژيم مبارك عدد واقعي شركت كنندگان را حداكثر ده درصد برشمرده اند. روزنامه انگليسي «فايننشال تايمز» پس از اعلام رسمي نتايج انتخابات نوشت: «اين يك تئاتر كمدي بود. دولت مصر ديگر نه مي تواند مردم خود را بفريبد نه متحدان بين المللي خود را.نتايج اعلام شده رسمي بيان كننده واقعيت نيست چرا كه شركت واقعي مردم كمتر از ده درصد بوده است.» با اين وصف مي توان گفت اگرچه رژيم مبارك درصدد بود از طريق برگزاري انتخاباتي كنترل شده، موقعيت خود را تحكيم بخشد، روند انتخابات چالش فراروي اين رژيم را بسيار گسترش داد به گونه اي كه احزاب مسالمت جويي نظير اخوان، ناصري و الغد را به سمت خيابانها كشانده است در واقع رژيم مبارك اينك اقدامات اعتراضي و حتي انقلابي را به تنها راه استيفاي حقوق مردم تبديل كرده است.5- اخوان المسلمين در اين انتخابات حداكثر حسن نيت خود را نشان داد. تا جايي كه اين جريان بسيار ريشه دار مصر از سوي رقباي خود به مماشات با رژيم نامشروع مبارك متهم گرديد. در اين انتخابات، اخوان المسلمين- به دليل غير قانوني قلمداد شدن از سوي رژيم- تنها مي توانست كانديداهايي را بصورت منفرد و مستقل معرفي كند. اين جريان يكصد و سي كانديدا را معرفي كرد و تنها به سي درصد كرسي ها نظر دوخته بود و حال آنكه در يك انتخابات آزاد قادر است بيش از هشتاد درصد كرسي ها را بدست آورد.جريان اخوان كه اينك در بيش از هفده كشور اسلامي فعال بوده و در سه كشور -تركيه، فلسطين و سودان- دولت سازي كرده است، بر مبناي مبارزه پارلمانتاريستي و مسالمت آميز حركت مي كند و شعار خود را آشكارا تشكيل حكومت اسلامي قرار داده است. روند كنوني مصر اعضاي اين جريان پرقدرت را به سوي تجديدنظر در روش هاي مسالمت آميز سوق مي دهد اين نكته اي است كه از نگاه ناظران مخفي نمانده است. وقتي محمد بديع رهبر اخوان المسلمين شركت در دور دوم انتخابات را تحريم كرد مورد استقبال شديد رهبران احزاب ديگر قرار گرفت و «بديع» گفت راهي جز تجديدنظر در روش ها باقي نمانده است.6- آمريكايي ها در اين انتخابات از روش نفاق آميز پيروي كردند آنان از يك سو اعلام كردند كه از نحوه برگزاري انتخابات «متأثر» و «نگران» هستند و از سوي ديگر نتايج را پذيرفتند. فيليپ كرولي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در روزي كه رسماً نتايج دور اول انتخابات مصر اعلام شد به خبرنگاران گفت «اعمال محدوديت ها در روز رأي گيري، آمريكا را متأثر و نگران كرده است» در واقع اين سطح از انتقاد به معناي پذيرش نتايج تلقي شد تا جايي كه «فايننشال تايمز» نوشت: «زماني كه آمريكا درباره اين انتخابات ابراز نااميدي كرد، در حقيقت تعبير بسيار سطحي براي اين امر به كار برد» بعضي از تحليلگران سياسي با اشاره به اجازه مصر به حضور اخوان در انتخابات پنج سال پيش نوشتند در آن شرايط سياست دولت آمريكا اين بود كه رژيم هاي هم پيمان عرب خود را به پذيرش سطحي از دمكراسي- براي ابقاء اين رژيم ها- وادار كند از اين رو فضاي انتخابات در مصر و فلسطين تا حدي باز شد كه به ورود 88 عضو اخوان به پارلمان مصر و كسب هفتاد و پنج درصد كرسي هاي پارلمان فلسطين توسط حماس انجاميد، آمريكا اين بار نمي خواست شاهد به قدرت رسيدن اسلام گراها از طريق انتخابات باشد.7- رژيم مبارك در مصر دو رقيب بالقوه دارد كه يكي اخوان المسلمين بانفوذ گسترده در ميان توده هاي مردم و ديگري «جبهه ملي تغيير» به رهبري محمد البرادعي با نفوذ قابل توجه در ميان سطحي از نخبگان.اين انتخابات نشان داد كه سيستم سياسي مصر در برابر مخالفانش ناتوان است و ديري نخواهد پائيد كه در موج مخالفت هاي سياسي غرق شود. از منظر سياسي جريان ديرپاي اخوان مترصد فرصت است تا از طريق معرفي كانديداي خود و يا ائتلاف با كانديدايي كه مي تواند «حلقه وصل به آينده» تلقي شود قدرت را بدست بگيرد. اما انتقال قدرت در رژيمي كه پيوندهاي مستحكمي با خارج از مرزهاي خود دارد و عليرغم فقدان مقبوليت داخلي مي تواند با دست باز مخالفانش را سركوب كند، پيچيدگي خاص خود را دارد. رژيم مبارك در اين ماجرا هوشمندانه عمل نكرد چرا كه مي توانست حضور يك فراكسيون كوچك از مخالفان را در پارلماني كه خيلي هم اقتدار ندارد، تحمل كند و آنان را شريك سرنوشت رژيم گرداند. كنار زدن جنبش اخوان، جبهه ملي تغيير، حزب الوفد، حزب الغد و... رژيم مبارك را در وسط ميداني بي شريك قرار داد اين درحالي است كه تكيه بر كمك خارجي تا حدي مي تواند يك رژيم را حفظ كند و حد آن براي مبارك تا آنجاست كه دولت آمريكا بگويد بقاي اين دولت بر هرج و مرج ترجيح دارد.8- اين انتخابات با همه آنكه تحت كنترل شديد رژيم مبارك برگزار گرديد، براي مبارك بسيار تلخ بود.روزنامه «الدستور» مصر تيتر خود را اينگونه انتخاب كرد: «مصر زير آتش انتخابات است» و «سخت ترين نبرد انتخاباتي از اوايل دهه هشتاد ميلادي» اين روزنامه با نگاه به برخوردهاي امنيتي شديد رژيم مصر، آن را «نبرد تسويه» خواند. روزنامه الجمهوريه وابسته به مبارك نوشت: «دولت از سوي جنبش اخوان، جنبش قبطي ها- مسحيان و دولت آمريكا تحت فشار است و در مقابل هرج و مرج مقاومت مي كند» همطراز خواندن اخوان با قبطي ها كه كمتر از 7 درصد جمعيت مصر را شامل مي شوند و يا مشابه خواندن اخوان با آمريكا براي آن بود كه رژيم راهي براي فرار در مقابل هواداران مصمم اخوان پيدا كند و حال آنكه خود دولت مصر براي آنكه غرب را به نتيجه بخش بودن روش برخورد با اخوان دلگرم كند با صراحت مي گفت اگر كوتاه بيائيم دولتي اسلامي گرا در قاهره مستقر مي شود.روزنامه الاهرام نيز روز قبل از دور اول انتخابات در تيتر اصلي خود نوشت: «خطرناك ترين انتخابات در مصر» اين روزنامه اضافه كرد مصر بايد بين ثبات و هرج و مرج يكي را برگزيند.الاهرام آشكارا نفي انتخابات را مطلوب مي دانست و لذا سردبير آن در سرمقاله اين روزنامه نوشت: «هيتلر هم از طريق انتخابات به قدرت رسيد.» اين مواضع بخوبي نشان مي دهد مصر قافيه را باخته است و توسل به ديكتاتوري را تنها راه بقاء خود مي داند و حال آنكه همه مي دانند دوره ديكتاتوري به پايان رسيده است.جمهوري اسلامي:پشت پرده چرخش دولت تركيه«پشت پرده چرخش دولت تركيه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛دولت تركيه در اقدامي به ظاهر انسان دوستانه و در واقع منفعلانه براي از سرگيري روابط با رژيم صهيونيستي، هواپيماهاي خود را به اسرائيل گسيل داشت تا در حادثه مهار آتش در جنگل‌هاي "حيفا" به اين رژيم كمك كنند. اين اقدام به واقع سياسي كه به معناي برداشتن گام نخست از سوي آنكارا براي پايان دادن به سردي روابط ميان تركيه و رژيم صهيونيستي تفسير مي‌شود، نمايشي بودن سياست‌هاي ضداسرائيلي خود را آشكار ساخت.به گزارش خبرگزاريها، بنيامين نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي در مكالمه تلفني با رجب طيب اردوغان نخست‌وزير تركيه از وي به خاطر اعزام دو فروند هواپيماي ويژه براي كمك به مهار حريق در شمال فلسطين اشغالي تشكر كرد و به اين ترتيب با انجام اين مكالمه، رسماً سردي روابط ميان دو كشور كه پس از حمله رژيم صهيونيستي به كشتي امدادرسان تركيه به غزه و كشته شدن چند تن از اتباع اين كشور ايجاد شده بود، پايان يافت. اين درحالي است كه مقامات تركيه پس از حمله خرداد ماه نظاميان اسرائيلي به كشتي حاوي كمك‌هاي انسان دوستانه تركيه با احضار سفير خود از تل آويو، مقامات رژيم صهيونيستي را ملزم به عذرخواهي از مردم و دولت تركيه كرده بودند.در تجزيه و تحليل اين اقدام شگفت انگيز و واپسگرايانه كه گامي در جهت مخدوش كردن وجهه ضداسرائيلي اخير تركيه محسوب مي‌شود، دقت در نكات و ظرايف زير ضروري بنظر مي‌رسد:1 - تركيه يك كشور عضو پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) است و براساس تعهداتي كه امكان سرباز زدن از آن براي مقامات تركيه وجود ندارد، ملزم به در اختيار قرار دادن پايگاههاي متعدد نظامي از جمله اينجرليك و تبعيت از سياستهاي ابلاغي آمريكا و متحدان اروپايي اين كشور مي‌باشد.واقعيت اينست كه براي مقامات دولت تركيه هر چند كه اسلامگرا نيز باشند، امكان تخطي از استراتژي ناتو كه خود را موظف به حمايت از موجوديت غيرقانوني و غاصبانه اسرائيل مي‌داند، وجود ندارد. از اين رو مواضع ضداسرائيلي آقاي اردوغان در ماههاي اخير را اگر نوعي كار تبليغي براي در اختيار گرفتن افكار عمومي مسلمانان تركيه و مسلمانان جهان ندانيم، بايد برخاسته از مواضع شخصي او تلقي كنيم كه امكان اجرايي شدن آن در چارچوب تعهدات كلي رژيم لائيك اين كشور كه يكي از اعضاي متعهد ناتو مي‌باشد، وجود ندارد و صرفاً جنبه شخصي و تبليغاتي خواهد داشت. اينكه اردوغان خطاب به سران رژيم صهيونيستي اعلام كند "برقراري روابط ميان دو كشور بدون عذرخواهي رسمي از آنكارا و محاكمه عاملان حمله به كشتي امدادرسان به غزه وجود ندارد" و "اگر اسرائيل بار ديگر به لبنان و غزه حمله كند تركيه پاسخي نظامي به تل آويو خواهد داد كه تاكنون مانند آن را نديده باشد" بايد صرفاً در چارچوب تمايلات شخصي او به عنوان يكي از شهروندان تركيه و نه رئيس يك دولت تلقي گردد كه از بسياري از اختيارات لازم به دليل وابستگي‌هاي تركيه به ناتو و حاكميت ارتش و ژنرال‌ها بر اين كشور محروم است و متأسفانه ماهيت عميق روابط تركيه و ناتو آنچنان هويت اسلامي تركيه را مخدوش كرده و در معرض تهديد قرار داده كه سياستمداران مسلمان اين كشور قدرت تعيين و اجراي جهت‌گيريها و سياستهاي كلي كشورشان را ندارند.2 - از روابط تركيه و رژيم صهيونيستي همواره به عنوان يك رابطه "استراتژي و "پيچيده" نام برده مي‌شود كه ريشه‌هاي اصلي و ديرينه آن به همكاريهاي گسترده نظامي و امنيتي باز مي‌گردد، حتي زماني كه تنش‌هايي بين كشور بوجود آمده، كاملاً سطحي و مقطعي بوده است.تركيه و رژيم صهيونيستي 60 سال پيش درحاليكه مسلمانان و كشورهاي خاورميانه و اسلامي با شكل گيري رژيم غاصب صهيونيستي و توسعه طلبي‌هاي آن مخالفت مي‌كردند، با يكديگر رابطه برقرار كردند و حكومت تركيه از سال 1328 بر اثر فشار آمريكا، رژيم صهيونيستي را با اين توجيه كه رابطه با رژيمي كه در سازمان ملل پذيرفته شده، در زمره نيازهاي حقوق بين الملل است، به رسميت شناخت و در بالاترين سطح با آن روابط استراتژيك برقرار كرد و اين رابطه هيچگاه تحت الشعاع تحولات خاورميانه قرار نگرفت.در سالهاي اخير و حتي پس از جنايات رژيم صهيونيستي در حمله به مسلمانان بي دفاع لبنان و غزه، روابط نظامي و مانورهاي مشترك و حجم مبادلات اقتصادي دو كشور هرگز كاهش نيافته، بگونه‌اي كه بازسازي ارتش تركيه از سوي آمريكا به نظاميان اسرائيلي واگذار شده و حمايت آشكار رژيم صهيونيستي از شورشيان جدايي طلب "پ. ك. ك" نيز بر آن تأثير نگذاشته است. نكته قابل توجه اينست كه سطح اول و زيرين در روابط استراتژيك آنكارا و تل آويو را مناسبات امنيتي، نظامي و اقتصادي تشكيل داده كه همواره و در هر شرايطي برقرار بوده و حتي نقش جديدي كه به نظام تركيه براي بهره برداري از هويت ديني و تاريخي مردم اين كشور داده شده و مأموريت ورود به صفوف كشورهاي اسلامي و پيشگامي در اين زمينه به سياستمداران ترك واگذار گرديده، تغييري در ماهيت اين روابط ايجاد نكرده است.3 -چگونگي نگاه به رژيم صهيونيستي در ميان برخي از كشورها از جمله تركيه و حتي بعضي مسلمانان، از موضع عدم شناخت صحيح شرايط موجود ناشي مي‌شود. تركيه به جاي نگاه استراتژيك به تحكيم روابط با رژيم صهيونيستي بايد براساس شناخت دقيق از ماهيت تجاوزكارانه رژيم صهيونيستي به نگاهي استراتژيك و ايدئولوژيك در مقابله با سياستهاي فريبكارانه صهيونيستها دست يابد و اين واقعيت را درك كند كه نگاههاي تاكتيكي و كاسبكارانه كه با توجيه كسب منافع ملي انجام مي‌شود، دقيقاً در ضديت با منافع ملت تركيه و مواضع ضد صهيونيستي آنهاست.4 - شايد مهمترين عامل در سياست خارجي دولت تركيه، نقش پذيري و تبعيت دستگاه ديپلماسي اين كشور از سياستهاي آمريكاست كه در مرحله اول در ژنرال‌هاي اين كشور كه ساختار نظام تركيه را تشكيل مي‌دهند و در مرحله بعدي در ميان سياستمداران لائيك نهادينه شده است. اين سلطه و نفوذ از آنچنان شدتي برخوردار است كه حتي دولت اسلام گراي اين كشور خارج از اين حوزه قادر به تصميم گيري نيست. اين ضعف در قدرت، آنچنان چشمگير است كه دولت اردوغان طي چند سالي كه روي كار آمده، نتوانسته مهمترين شعار خود را مبني بر آزادسازي حجاب در دانشگاههاي اين كشور محقق سازد.نيروهاي مسلح تركيه كه تحت انقياد آمريكا و ناتو قرار دارند از آنچنان نفوذي در عرصه‌هاي مختلف حيات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اين كشور برخوردارند كه حياط خلوت‌ها و مناطق ممنوعه بسياري را در اختيار دارند و روابط استراتژيك با رژيم صهيونيستي يكي از آنهاست. دراين ميان آنچه مايه تأسف ملت‌هاي مسلمان است، اينست كه چگونه دولت آقاي اردوغان حاضر شده وجهه تازه به دست آمده ضد صهيونيستي خود را فداي سياست‌هاي آمريكا و منافع ژنرال‌هاي لائيك نمايد!رسالت:گفتگو براي روشنگري«گفتگو براي روشنگري»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ديروز سعيد جليلي دور تازه‌اي از گفتگوها را در ژنو با 1+5 آغاز كرد. وي در تير ماه سال جاري طي نامه‌اي به اشتون رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا ادامه گفتگوها را منوط به پاسخ صادقانه به سه سئوال زير كرد.1- هدف از گفتگوها براي تعامل و همكاري است يا ادامه دشمني و تقابل با حقوق ملت ايران؟2- آيا به منطق گفتگو كه لازمه آن اجتناب از هر گونه تهديد يا فشار است التزام خواهيد داشت؟3- براي روشن شدن مباني مشترك گفتگو، نظر صريح و روشن شما درباره سلاح‌هاي هسته‌اي رژيم صهيونيستي چيست؟ايران يك روز قبل از گفتگوها با اعلام خبر توليد انبوه كيك زرد هسته‌اي، اين پيام را به 1+5 داد كه در رسيدن به حقوق ملت ايران ذره‌اي غفلت ندارد. 8 روز قبل از گفتگوها ترور دو دانشمند هسته‌اي توسط جوخه‌هاي مرگ 1+5 اين پيام به ايران رسيد كه هدف گفتگوها تعامل و همكاري نيست بلكه تداوم دشمني و تقابل با حقوق ملت ايران است.بنابراين غرب به سئوال اول با ادامه خصومت و پرهيز از تعامل و همكاري پاسخ روشن داد.غرب در پاسخ به سئوال دوم جمهوري اسلامي ايران در خصوص منطق گفتگو از مدت‌ها پيش با صدور قطعنامه‌‌هاي شوراي امنيت پاسخ روشن داشت. اما در آستانه گفتگوهاي تازه يك پاسخ جديد هم داشت و آن اين بود كه به "تهديد" و "تحريم" مقوله "ترور" را هم اضافه كرد. لذا عدم التزام خود به منطق گفتگو را هم اعلام كرد.اما در خصوص سئوال سوم كه اعلام نظر صريح و روشن در خصوص سلاح‌هاي هسته‌اي رژيم صهيونيستي است، ما با يك منطق دوگانه روبه‌رو هستيم و آن اينكه سلاح هسته‌اي براي 1+5 به علاوه رژيم صهيونيستي آري، براي ديگر كشورها بويژه ايران هرگز. آنها به اين پاسخ يك تبصره هم اضافه كرده‌اند و آن تبصره اين است نه تنها سلاح هسته‌اي براي ايران هرگز، بلكه فناوري صلح‌آميز هسته‌اي هم هرگز!لذا گفتگوها فاقد مباني مشترك است.با اين همه اختلاف در علايق دو طرف، اين سئوال مطرح است كه چرا غرب اين قدر اصرار و اشتياق براي گفتگو دارد و به همان ميزان جمهوري اسلامي پرهيز از گفتگو ندارد. غرب گفتگو براي گفتگو را جهت گرفتن امتيازات بيشتر در دستور كار خود دارد اين استراتژي در دولت اصلاحات مقداري جواب داد. اما با آمدن دكتر محمود احمدي‌نژاد در دولت نهم ودر پاسخ به شعار مردم "انرژي هسته‌اي حق مسلم ماست" به اين سياست پايان داده شد و از موضع عزت و با تكيه به دستاورد دانشمندان هسته‌اي ايران زمين، بدون دعوت قبلي، جمهوري اسلامي وارد باشگاه هسته‌اي جهان شد. از آن زمان تاكنون گام‌هاي بزرگي برداشته شده است و نيازهاي علمي و عملي ما در زمينه فناوري هسته‌اي به همت مسئولان يكي پس از ديگري بر طرف شده است. آژانس به صلح آميز بودن روند فناوري هسته‌اي ايران شهادت داده است و جهان به مظلوميت ملت ما و ستم و زياده‌ خواهي قدرت‌هاي جهان پي برده است. به همين دليل جنبشغير متعهدها و كنفرانس اسلامي منطق برخورد غرب با ايران را نپذيرفتند و بارها از حق هسته‌اي ايران دفاع كردند.لذا اجماع جهاني عليه ايران شكسته شد. اكنون جهان به شوراي امنيت و 1+5 به عنوان يك باند تبهكار هسته‌اي نگاه مي‌كند كه نه تنها مي‌خواهد مانع حقوق هسته‌اي ملت ايران شود بلكه مي‌خواهد همه ملت‌ها را از اين حق محروم كند. اما سئوال دوم؛ چرا جمهوري اسلامي ايران از گفتگو پرهيز ندارد؟ جمهوري اسلامي ايران به دو دليل با ادامه گفتگوها مخالف نيست. دليل اول اينكه جمهوري اسلامي خود را محق مي‌داند و به دنبال تبليغ و ترويج منطق حقانيت خود است. هيچ كس در جهان نمي‌تواند بپذيرد كه يك ملت از دستاوردهاي علمي خود در فناوري هسته‌اي بهره‌مند نباشد و فقط چند كشور محدود از اين نعمت برخوردار باشند لذا غرب هم مجبور شده ولو به ظاهر اين حق را به رسميت بشناسد. دليل دوم اينكه جمهوري اسلامي واقعا به دنبال ساخت بمب اتم نيست. لذا موضوع گفتگوها از قبل منتفي است. دليل سوم اينكه ايران به دنبال خلع سلاح هسته‌اي 1+5 و بويژه خلع سلاح هسته‌اي رژيم صهيونيستي به عنوان بزرگترين تهديد در منطقه خاورميانه است. اگر روند گفتگوها در مسير منطقي ايران پيش برود به چنين نقطه روشني خواهيم رسيد.چهارمين دليل براي رضايت دادن به ادامه گفتگوها اين است كه جمهوري اسلامي مي‌خواهد نشان دهد غرب در آنچه مدعي است صادق نيست به همين دليل به تهديد و تحريم و ترور روي آورده است. ايران با پذيرش هزينه‌هاي گفتگو در حقيقت به "درآمد" آن كه اصل روشنگري است مي‌انديشد. محاسبات ايران در اين "هزينه - فايده" درست است. ديروز دكتر جليلي اولين دور مذاكرات با 1+5 را با اشاره به ترور دانشمندان هسته اي ايران به صحنه محاكمه غرب تبديل كرد.اين اولين درآمد گفتگو هاي ديروز بود.مردم سالاري:راز ماندگاري عاشورا«راز ماندگاري عاشورا»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم سيدرضا اکرمي است كه در آن مي‌خوانيد؛1- محرم سال 1432 فرا رسيد، که محرم آغازين ماه سال قمري مي باشد و با آمدن ماه محرم سال قمري ورق مي خورد و از 1431 به 1432 تبديل مي شود و بدين  جهت عاشورايي جديد فرا مي رسد و به «1371» سال مي رسد و با نو شدن سال و ماه و عاشوراي نو، گويا همه چيز تجديد مي شود و فرصتي فرا مي رسد تا درباره نهضت ويژه و استثنايي تاريخ در اسلا م و جهان و به ويژه تشيع يعني عاشوراي حسيني گفتگو شود وبراي معرفي آن گامي به جلو نهاده شود و تکريم و تجليل نوين از اين حماسه و نهضت و انقلا ب و ثوره، به عمل آيد; گوارا باد بر عاشورائيان و تسليت باد بر حسينيان. 2- قرآن کتاب الهي است که هرچه بيشتر مورد تجليل و تحليل و تلا وت قرار مي گيرد بر طراوت و شادابي و تازه بودن آن افزوده مي گردد «ما بال القرآن لا يزاد علي الدرس و انشر الا  غضا، امام ششم» و اينگونه است نهضت حسيني، که هرچه درباره آن بحث و گفت وگو و مناظره و مباحثه مي شود هرگز از شگفت بودن و معنوي بودن و الهي بودن آن کاسته نمي شود و در هر زمان و همه زمان تازه و شگفت آور است که رسول خدا فرمود «ان لقتل الحسين حراره في قلوب المومنين لا تبردابدا»شهادت حسين بن علي، شور و شعاري دارد که سرد شدني نيست و حضرت فرمود «ان دمي لا يسکن ابدا» خون من آرام و قرار نخواهد داشت و در تاريخ جرياني مستمر و پايدار خواهد بود و معجزه بودن هر دو کلا م روشن است.3- راز ماندگاري عاشورا تا حال و براي آينده، خدائي بودن نهضت و براي خدا بودن و تثبيت و تداوم دين پيامبر اسلا م «ان کان دين محمد لم يستقم الا  بقتلي فياسيوف خذيني» مي باشد وهرچيزي «از فکر و فقه و فلسفه تا دين و عقيده و مذاهب و مسلک» براي خدا باشد ماندگار خواهد «کل شي هالک الا  وجهه، کل من عليها فان و يبقي وجه ربک ذوالجلا ل و الا کرام، الرحمن27» ماند و جاودانه «وجعلها کلمه باقيه في عقبه لعلهم يرجعون، زخرف» خواهد گشت.4-  همه مي گويند چند موضوع در مذهب تشيع وجود دارد که آن را جهاني ساخته است که مبعث پيامبر، مکتب اسلا م وي، عاشوراي حسين، غدير خم، قرآن در «بين الدفتين» و انتظار مواردي از اين مقوله مي باشند، راز ماندگاري و جهاني شدن «عاشورا» در حق و عدل، توحيد و وحدت، ايثار و فداکاري، اخلا ص و اخلا ق، سالا ر شهيدان حسين بن علي و اصحاب و ياران و کارنامه جامع و جاذب اين نهضت است. بعثت و غدير و عاشورا با انتظار عجين شده و پيوند روحي و فکري و عقيدتي وحماسي بين اين واژه ها و انديشه هاي آنها وجود دارد.5-حادثه اي در سال 60 و61 قمري در جغرافياي حجاز و عراق و شامات به وجود آمد ولي به تدريج طول و عرض و عمق جغرافيا و تاريخ را در نورديد و دلها را دگرگون ساخت و شعاع کربلا ي حسيني همه جا را روشن ساخته و همگان مي بينند با عناوين سوم شعبان، عاشورا، اربعين، شب جمعه، جمعيت ميليوني برگرد حرم و مرقد و قبر شش گوشه امام وارد مي شوند  وامام ششم  فرمود در صورت  دسترسي نداشتن به قبر و حرم امام حسين عليه السلا م  هر روز روي به قبله  نموده و سه بار بگو «صلي الله عليک يا ابا عبدالله» که امام حسين هر روز در انديشه و عمل و عقيده و زبان هر علا قمند و ارادتمند باشد.6- بعد از تفسير قرآن  و زندگي  رسول خدا، نهج البلا غه امام علي عليه اسلا م،  بيشترين  کلمه به صورت  فعل و اسم و حرف، بر زبان و بر روي کاغذ و بيشترين  زمان به امام حسين  عليه السلا م اختصاص دارد، تاليفات بسياري درباره  امام حسين از ولا دت تا شهادت به زبان هاي مختلف و در قالب نظم و نثر تا حال نوشته شده و مجالس ميليوني براي معرفي حضرت و عاشوراي وي برپا نموده اند و اين جريان فکري  ادامه خودهد داشت تا به رستاخيز  الهي برسد،  که خود فرمود: «ان دمي لا يسکن ابدا» خون من قرار و آرام  ندارد، مي جوشد و مي جوشاند، در حرکت است و تحرک به وجود مي آورد. 7- در عاشوراي  امسال مي بايست  با نگاهي نوين آيات قرآن درباره  حضرت را «مرج البحرين يلتقيان، بينهما برزخ لا يبغيان، يخرج منهما اللولو» و المرجان و ندع ابنائنا و ابنائکم، ويطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا، يا ايتها النفس المطمئنه ارجعتي الي ربک راضيه مرضيه» و آيات ديگر، مطالعه کنيم  و از تنزيل و تاويل آن آگاه گرديم، روايات وارده در معرفي حضرت  از زبان  و لسان رسول خدا و امام علي و فاطمه زهرا و امام حسن و امامان ديگر را واکاوي نمائيم و حقايق آنها را به دست آوريم. تاريخ دوست و دشمن را درباره  سالا ر شهيدان  بخوانيم و از جمله فرهنگ سخنان خود امام «موسوعه الا مام الحسين» را ارزيابي کنيم، اشعار شاعران از هر ملت و مکتب  را بخوانيم. آنان  که به زيارت در طول تاريخ رفته اند و توسلا ت  داشتند  و به اهداف خويش رسيدند، موقوفات درباره حضرت  در کشورهاي مختلف و ايده و انديشه  واقفان را وارسي نمائيم، تا شايد به برخي حقايق  درباره حضرت سيدالشهدا برسيم. 8- پس از شناخت حضرت و لو به طور اجمال، وظيفه داريم حضرت را به ديگران  بشناسانيم  آن هم علمي و عقلي و عاطفي و عقيدتي  و سياسي و حماسي، زيرا امام براي هر طبقه  و گروه، حرف ويژه دارد، گاهي از خواب ديدن رسول  خدا مي گويد که فرمود به عراق برو، خداوند  مي خواهد تراکشته ببيند و خانواده ات  را اسير، گاهي از قضا و قدر مي گويد  و خود را تسليم  آن اعلا م مي دارد، گاهي با صراحت اعلا م مي دارد، همانند من با همانند يزيد بيعت نخواهد کرد، گاهي  از عصر خويش به عنوان عصر غارت شده و اندکي  از حق مانده «فلم يبق منها الا صبا به کصبابه الا نا» و خسيس عيش کالمر عي الوييل» ياد مي نمايد، گاهي از جفاي وارده  بر يحيي شهيد وقرباني آرزوي هوس ستمکاران بني اسرائيل  ياد مي کند، گاهي نامه مي نويسد و استنصار  مي کند و حتي در آخرين  دقايق  فرياد «هل من ناصر ينصرني» دارد، وصيت نامه مي نويسد و از خط مبارزه و نهضت ياد مي کند و بدانيم، در زماني که 50 سال از رحلت  رسول خدا مي گذشت و بيست سال  از شهادت امام علي عليه السلا م، اگر قيام  و نهضت امام نبود، اسلا م به آخر خط رسيده بود.تهران امروز:توليد علم اولويت جنبش دانشجويي«توليد علم اولويت جنبش دانشجويي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم دكتر عبد الصالح جعفري است كه در آن مي‌خوانيد؛16 آذر كه به نام روز دانشجو شناخته مي‌شود، دو محور اساسي را دنبال مي‌كرد. يكي مبارزه با استعمار و ديگري مبارزه عليه استبداد.كساني كه فعاليت‌هاي سياسي شان در 16 آذر سال 1332 منجر به شكل گيري اين اعتراض شد، در خيزش اعتراض‌آميز خود عليه دولت شاه و مهمترين حامي و پشتيبان آن يعني آمريكا، مبارزه با استبداد و استعمار را در تاريخ ثبت كردند. آذر سال 32، به لحاظ زماني و تاريخي، چند ماه بعد از كودتايي است كه كودتاگران آن را موفق ترين و ارزان ترين كودتاي سياسي در جهان مي‌دانستند.طي فرآيند كودتا علاوه بر ساقط كردن دولت ملي ايران، همه گروه‌ها و نيروهايي كه در شكل‌گيري دولت ملي مصدق نقش داشتند نيزسركوب شده بودند. بر همين اساس كودتاگران و عوامل داخلي آن تصور نمي‌كردند كه در چنين شرايطي صداي اعتراض كسي بلند شود. بر اين اساس و با اين فرض كه در ايران همه چيز آرام شده و صداي اعتراضي وجود ندارد، نيكسون معاون رئيس‌جمهور آمريكا به ايران مي‌آيد تا در جشن كودتا شركت كند.در چنين شرايطي ما شاهد خيزش دانشجويان هستيم كه منجر به حادثه 16 آذر مي‌شود. حادثه‌اي كه نماد مبارزه با استعمار و استبداد شد. شعار اصلي و محوري كه در اين خيزش ضد استعماري و ضد استبدادي مشهود است، استقلال و آزادي است كه يكي مسئله استعمار را هدف قرار داده و ديگري موضوع استبداد داخلي را. در حقيقت اين دو شعاردو ضلع مثلث براندازانه رژيم شاه است كه 10 سال بعد با آغاز نهضت امام خميني، ضلع سوم آن يعني «اسلاميت» هم به آن اضافه مي‌شود.خيزش و اعتراض دانشجويان طي سال‌هاي بعد قشرهاي مختلف جامعه را در گير مي‌سازد و در فرآيند مبارزات مردم ايران عليه نظام استبداي پهلوي، در سال 57 در قالب شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي متجلي مي‌شود. جنبش دانشجويي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم در تحولات سياسي- اجتماعي نقش آفرين بوده است. با اين تفاوت كه از نقطه ثقل و تمركز خارج شده است.پيش از انقلاب به خاطر جو سياسي مستبدانه‌اي كه در كشور حاكم بود، جريان‌ها و قشرهاي ديگر چندان قدرت حضور در فعاليت‌هاي سياسي را نداشتند و ناخواسته بار اصلي مبارزه با استبداد و استعمار به دوش جنبش دانشجويي افتاده بود. اما بعد از انقلاب اين فرصت براي ساير اقشار فراهم آمد كه بتوانند آزادانه وارد عرصه‌هاي مختلف شوند و لذا بخش زيادي از وظايفي كه بر عهده دانشجويان بود، تعديل يافت. با اين حال اين به معني عدم فعاليت‌هاي دانشجويي نيست. رهبر معظم انقلاب در اوايل دهه 70 به صراحت تاكيد كردند كه خداوند لعنت كند كساني را كه نمي‌خواهند دانشگاه‌هاي ما سياسي باشند. اين ناظر بر اين مسئله است كه دانشگاه هميشه بايد در عرصه حضور داشته باشد. اما به اقتضاي شرايط وظايف آن ممكن است تغيير كند.زماني اقتضا مي‌كرد دانشجويان در 16 آذر سال 32 آن خيزش اعتراضي را انجام دهند و شهيد شوند و زماني مثل شرايط فعلي اقتضا مي‌كند كه دانشجويان ما با جهاد علمي و توليد علم به مقابله با دشمنان بروند. دانشگاه‌هاي ما امروز بايد مراكز توليد علم در جهان باشند. اعتراض امروز ما به آمريكا مثل سابق انفعالي نيست. امروز بايد فعالانه و با توليد علم عليه زياده خواهي‌هاي استعمارگران فعاليت كنيم.شهادت دكتر مجيد شهرياري ادامه شهادت دانشجويان در 16 آذر است. اگر در سال 32 دانشجويان ما در مبارزه با استبداد و استعمار شهيد شدند، امروزه دكتر شهرياري‌ها، عباسي‌ها و علي‌محمدي‌ها در راه توليد علم ترور مي‌شوند. اگر قندچي، شريعت رضوي و بزرگ نيا در 16 آذر 32 شهيد شدند، دكتر شهرياري شهيد آذر 89 است. اولويت اول امروز جنبش دانشجويي و جامعه علمي ما توليد علم در سطح جهاني است.ابتكار:عصر علنيت«عصر علنيت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي‌خوانيد؛تنها چند هفته کافي بود تا وب سايت ويکي ليکس به آن ميزان از شهرت برسد که در کنار ويکي پديا به معروفترين ويکي‌هاي جهان تبديل شوند . ويکي ليکس، با انتشار اسناد محرمانه وزارت خارجه آمريکا ، خشم کشورهاي مختلف را برانگيخته است و البته متناسب با ماهيت اسناد، واکنشهاي متفاوت و متناقضي را در پي داشته است .طي روزهاي گذشته، پيرامون اصالت يا غير واقعي بودن اين اسناد و نيات طراحان در داخل کشور، سخن بسيار گفته شد و قلم فرسايي فراوان صورت پذيرفت . هر کس به سليقه خود و متناسب با برداشت خود، اقدام به تحليل پديده ويکي نمود . اکنون فارغ از داوري در خصوص محتوا و اهداف طراحان، نيم نگاهي به واقعيت برآمده از جريان رسانه اي ويکي ليکس خواهيم انداخت و به نکاتي اشاره خواهد شد.نکته اول: پديده ويکي ليکس حکايتگر، انقلاب صورت پذيرفته در نظام ارتباطي مي‌باشد و نشانگر قدرت سايبري است و اينکه ديگر هيچ اطلاعاتي در جهان ديجيتالي، قابل پنهان ماندن نيست . شايد در تاريخ بشر، هيچ چيز به اندازه اينترنت دنيا را به اين سرعت تغيير نداده باشد. شبکه اي که در کمتر از بيست سال، حدود دو ميليارد کاربر را به خود اختصاص داده است و به صورت آن لاين و در لحظه، آنها را به هم مرتبط مي‌سازد.اينترنت که اکنون با سرعت غير قابل تصور در حال گسترش است، توانسته است همه عرصه‌هاي زندگي از سياست تا اقتصاد، از خانواده تا فرهنگ و هنر و علم را شامل شود نکته دوم: تاکنون پيچيدگي و رازداري دو اصل مهم حاکم بر ديپلماسي کشورها بود اين دو اصل خود اصل سومي را به صورت نانوشته توليد مي‌کردند و آن تفاوت سياست‌هاي علني با سياست‌هاي اعمالي است . بسياري کشورها که در سياست‌هاي علني دوست نشان مي‌دهند ، در سياست‌هاي اعمالي دشمن و به دنبال توطئه عليه همديگر هستند .گاهي هم ديده مي‌شود، کشورهايي که در ظاهر رودر رو مي‌باشند و سياست علني آنها بر دشمني استوار است اما در سياست‌هاي اعمالي، نقش دو دوست را ايفا مي‌کنند و به صورت پنهان بر سر منافع مشترک متحد مي‌باشند . بنابراين رازداري و پيچيدگي دو اصلي است که ضمانت حفاظت از تفاوت سياست‌هاي علني و اعمالي را عهده دار هستند .اکنون با پديده ويکي ليکس اين اصول نقض گرديده است و دوگانگي سياست‌هاي کشورها به چالش گرفته شده است. در نتيجه از اين به بعد، شاهد تحول در چگونگي روابط کشورها خواهيم بود و بايد انتظار سياست، آشکارسازي به جاي سياست پنهان کاري را داشت . به نظر نگارنده اين تحول آنچنان خواهد بود که مي‌توان، عصر کنوني را عصرعلنيت نام گذاري کرد. شايد اغراق نباشد اگر بگوئيم تمامي کشورها ميل به پليسي کردن اطراف خود دارند چيزي که بعد از واقعه 11سپتامبر به سرعت رخ داد .آمريکا تمام تلاش خود را صرف امنيتي کردن فضاي دنيا نمود و البته پشت سياست امنيتي کردن دنيا، اتفاقات ناگواري چون اشغال عراق ، افغانستان و فروش تسليحات به کشورهاي منطقه رخ نمود. بديهي است سالها، جهان مجبور به پرداخت تاوان اين اقدامات خواهد بود . به عبارت ديگر، اقدام ويکي ليکس نقطه مقابل نظم نوين و موجب فرو ريختن ديوارهاي بتني به دور سياست کشورهاست و گامي مهم به سوي شيشه اي شدن، اتاق سياستمداران و حاکمان کشورهاي مختلف مي‌باشد. ديپلماسي کشورها شيشه اي خواهد شد و به سوي سياست علنيت حرکت خواهد کرد.نکته سوم: آنچه تا کنون پيرامون کشور ما ايران در اين سايت مشاهده شده است بيشتر مجموعه اي تحليل بوده است و کمتر شاهد سند معتبر مي‌باشيم . بنابراين نمي‌توان گفت هرآنچه را که ويکي منتشر کرده است از ارزش سنديت برخوردار مي‌باشد بخشي از آنچه در اين اسناد وجود دارد ارزش خبري دارند ولي بخشي از آن تنها ارزش تحليلي و برداشت يک نويسنده را داراست که فاقد ارزش داوري خواهد بود. به هر حال ويکي ليکس نشان داد که انقلاب سايبري اتفاق افتاده است و آثار اين انقلاب هر روز نمايان مي‌گردد.آفرينش:مردم و انتظارات از حمل و نقل عمومي«مردم و انتظارات از حمل و نقل عمومي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن مي‌خوانيد؛مردم کشور و بويژه شهر هاي بزرگ در چند هفته اخير با اضطراب و نگراني اخبار آلودگي هوا را دنبال مي‌كنند و از اينکه اينک جدا از تهران، اصفهان نيز به مدار شهر هاي نياز به تعطيلي افزوده شده نگرانند.در اين حال آنچه اينک مهم است وضعيتي است که مردمان شهرهاي بزرگ در ان گرفتار شده و را ه حلي نيز براي آن تاکنون يافته نشده است در اين حال هرچند در سالهاي اخيردولت همواره براي کاهش و کنترل آلودگي هواي تهران طرح‌هايي مثل تقويت حمل و نقل عمومي را ارائه کرده و نهاد هاو بخش هاي گوناگوني نيز مردم را تشويق به استفاده از وسائل حمل و نقل عمومي براي کاهش ترافيک وآلودگي تهران کرده اما اين تشويق ها و سياست ها نه تنها از دامنه استفاده از وسائل شخصي نکاسته بلکه همچنان روند روبه رشدي را در مورد استفاده از وسائل شخصي باعث شده است.در اين بين از يک سو اگر به اهميت حمل و نقل عمومي نگاهي داشته باشيم در مي يابيم که تجربه دنيا نشان مي‌دهد كه براي ريشه كن كردن معضل ترافيك و آلودگي هوا راهكار و سياست بنيادين و اصلي، توسعه و گسترش حمل ونقل عمومي بويژه حمل ونقل ريلي امري مهم در راستاي حل معضلات ترافيکي و آلودگي هوا بوده است.در اين حال بايد اضافه کرد که اينک نيز بيش از 80درصد آلودگي هواي شهري همانند تهران ناشي از حركت خودروهاست خود رو هايي که بيش از هر چيزي بنا و بر اساس ناکافي و نامطمئن بودن وسائل حمل و نقل عمومي است که به راه مي افتندو معادله آلودگي و ترافيک در شهر هايي نظير تهران را مداوم تکرار مي‌کنند در اين حال آنچه در شهر هاي بزرگ ما وجود نداشته است شبكه‌اي منسجم از وسايل نقليه عمومي بوده تا شهروندان خود و به دلخواه سفري سريع‌تر، ارزان‌تر و ايمن تر را با وسايل نقليه عمومي بر سفر با خودرو شخصي ترجيح دهند چرا که زماني که شهروندي بنا به مسئوليتهاي اخلاقي و شهروندي خود در شهري نظير تهران رو به استفاده از وسائل حمل و نقل عمومي مي آورد کمبودهاي اساسي و مشکلات چند لايه آن نظير کمبود وسائل ,ناکافي بودن آن و عدم دسترسي ان به بسياري از مناطق شهر را مشاهده کرده و اين گونه است که نگاه وي بيش از هر چيزي به استفاده از وسائل حمل و نقل شخصي معطوف ميشود يعني دور باطلي که تنها به دليل ناتواني سيستم حمل و نقل عمومي بسياري را ناگزير مي‌کند تا در سايه اين مشکل رو به استفاده از خودرو هاي شخصي بياورندو روز به روز نيز در کنار ناکارآمدي حمل و نقل عمومي بر ترافيک و آلودگي در شهري نظير تهران بيافزايند .در اين راستا بايد پرسيد تا چه زماني بايد تجهيز ناوگان حمل و نقل عمومي وضعيتي پيش بياورد كه مردم به استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومي تشويق شوند و آيا به راستي خسارت سالانه 10 ميليارد دلاري کشور از آلودگي هوا بر اساس آمار بانك جهاني دولت و مسئولان ما را مجاب به لزوم گسترش فوري حمل و نقل عمومي در شهرها خواهد كرد؟آرمان:آقاي يوسفيان‌ملا شما چرا؟ / يک پيشنهاد وچند نکته«آقاي يوسفيان‌ملا شما چرا؟/ يک پيشنهاد وچند نکته» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم نعمت احمدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ شنيدن بعضي مطالب ازسوي افرادي که درآن رشته تخصصي ندارند و اظهارنظر شاق و شاذي مي‌کنند را با اغماض مي‌توان به لحاظ بي اطلاعي آنان از اصل مطلب ناديده گرفت، هرچند افرادي که داراي پست و عنوان خاصي مي‌شوند حداقل بايد به اعتبارپست و مقام خود، اگرچه درموضوعي تخصص ندارند، ازاظهارنظرغيرتخصصي خودداري نمايند،اما اين نظرآقاي عزت‌الله يوسفيان‌ملا يکي از قضات با سابقه دادگستري که مدتي مسئوليت آموزش حين خدمت قضات دادگستري استان تهران را برعهده داشت و با تکيه برهمين تخصص خود با رأي مردم آمل به مجلس شوراي اسلامي رفت و هم اکنون عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس شوراي اسلامي و نماينده




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 727]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن