تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825920585




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: اينجا كسي بيطرف نيست «اينجا كسي بيطرف نيست»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن مي‌خوانيد؛محاسن به خون خضاب... سلام! صورت خاك آلود... سلام! پيكر برهنه و بي پيراهن... سلام! دندان خيزران خورده... سلام!... سرافراز نيزه... سلام! السلام علي الشّيب الخضيب. السلام علي الخدّ التّريب. اگر كشتند چرا آبش ندادند؟ جرمش چه بود مگر؟رندان تشنه لب را آبي نمي دهد كسگويي ولي شناسان رفتند از اين ولايتدر زلف چون كمندش اي دل مپيچ كانجاسرها بريده بيني بي جرم و بي جنايتگناه اين جان گرامي كه بر دوش پيامبر(ص) جاي داشت چه بود؟ اين سينه كه پيامبر اعظم(ص) بارها بوييده و بوسيده بود، كدام گوهر را در خويش نهفته داشت كه بايد لگدكوب مي شد؟ تن تشنه و سيصد جراحت؟! بگذار مرتضي مطهري كه به خون خدا حسين(ع) اقتدا كرد، از اين معماي شگفت راز بگشايد. «حسين بن علي(عليه السلام) يك روح بزرگ و يك روح مقدس است. اساسا روح كه بزرگ شد، تن به زحمت مي افتد. و روح كه كوچك شد تن آسايش پيدا مي كند. اين خود يك حسابي است. ابن عباس ها بيايند و نهي كنند. مگر روح حسين اجازه مي دهد؟... روح كوچك دنبال لقمه براي بدن مي رود. روح كوچك دنبال پست و مقام مي رود ولو با گرو گذاشتن ناموس... اما روح بزرگ به تن نان جو مي خوراند، بعد هم بلندش مي كند و مي گويد شب زنده داري كن. روح بزرگ وقتي كه كوچك ترين كوتاهي در وظيفه خودش مي بيند، به تن مي گويد اين سر را توي اين تنور ببر تا حرارت آن را حس كني و ديگر در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهي نكن. روح بزرگ آرزو مي كند كه در راه هدف هاي الهي و هدف هاي بزرگ خودش كشته شود. فرقش شكافته مي شود، خدا را شكر مي كند. روح وقتي كه بزرگ شد، خواه ناخواه بايد در روز عاشورا 300 زخم به بدنش وارد شود. آن تني كه زير سم اسب ها لگدمال مي شود، جريمه يك روحيه بزرگ را مي دهد، جريمه يك حماسه را مي دهد، جريمه حق پرستي را مي دهد، جريمه روح شهيد را مي دهد. از شعارهاي روز عاشوراي حسين عليه السلام يكي اين است: الموت اولي من ركوب العار و العار اولي من دخول النار... شب تاسوعا كه براي آخرين بار به او عرضه مي دارند يا كشته شدن يا تسليم، اظهار مي دارد والله لا اعطيكم بيدي اعطاء الذليل و لا افرّ فرار العبيد. به خدا قسم كه من هرگز نه دست ذلت به شما مي دهم و نه مثل بردگان فرار مي كنم» (حماسه حسيني، جلد 1، صفحات 143 و 144).حسين آمد تا ميزان و موازنه و شاخصي باشد در سنجش نسبت انسان با «جبر و اختيار»، «آزادي و مسئوليت» و «حق و تكليف»...بهل حيرت زدگاني را كه در خود اين شاهين حق به ترديد افتادند كه از سر جبر به كربلا رفت يا به اختيار؟! حسين آمد تا درهم تنيدگي جبر و اختيار، آزادي و مسئوليت، و حق و تكليف را با فديه جان خويش نشان دهد. «و فديناه بذبح عظيم». حسين اين بار به فرمان خداوند، خود بايد فدا مي شد. «رضا بقضائك، تسليما لامرك، لامعبود سواك يا غياث المستغيثين». اين آخرين شعار حضرت سيدالشهدا بود. اما نه از سر بي ارادگي. روح بزرگ او، اين راه پرهزينه را از سر كرامت برگزيده بود كه استدلال كرد «مثل من با مثل يزيد بيعت نمي كند» و «چه قدر دور است از ما ذلت؟ خداوند ابا دارد كه ما و رسولش و مؤمنان و دامن هاي پاكيزه، چنين ذلتي را بپذيريم.» انسان با كرامتي كه به هدفمندي حيات ايمان دارد و سنگيني مسئوليت نهفته در آيه 36 سوره قيامت را باور كرده كه «ايحسب الانسان أن يترك سديً»- آيا انسان گمان كرده كه مهمل و بي هدف رها شده است؟- مگر مي تواند ميان حق و باطل بي تفاوت بماند و بي طرفي و ميانه روي! كند؟ سزاوار بود تراوش اين شعار انساني و فلسفه قيام عاشورا از جان گرامي حسين(ع) كه «از زندگي جز به اندازه ته مانده جرعه آبي و پستي زيستن در چراگاهي كم بها و زيان بخش نمانده است. الا ترون انّ الحق لايعمل به و انّ الباطل لايتناهي عنه. آيا نمي بينيد به حق عمل نمي شود و از باطل بازداشته نمي شود، «بايد» و «سزاوار» است مؤمن آرزوي ملاقات پروردگار كند، كه من مرگ را جز شهادت و زندگي با ستمگران را جز خواري و ذلت نمي بينم».گفت وگويي درگرفت ميان فرشتگان و حسين(ع) در ميان راه مكه و كربلا. ماجرا را محدث قمي(ره) در منتهي الآمال نقل مي كند كه فرشتگان از امام خواستند به اين سفر پرماجرا و بلا نرود يا از آنان ياري گيرد. دردانه خدا، همو كه فرستاده پروردگار درباره اش فرموده بود «حسين مني و انا من حسين.احبّ الله من احبّ حسيناً»، مي دانيد با كدام استدلال فرشتگان را خاشع كرد كه دست از التماس بشويند و راه بر كاروان كربلا بگشايند؟ فرمود «من اگر بمانم و رهسپار جهاد نشوم، اين مردم را با كه امتحان خواهند كرد و اين گروه تبهكار باچه چيز به آزمون درآيند؟». قيامت برپا شد از آن روز. «و نضع الموازين القسط ليوم القيمه » (آيه 74 سوره انبياء). ميزان استوار شد. خدا بايد گواهان و شاهداني مي گرفت. «وليعلم الله الذين آمنوا و يتخذ منكم شهداء» (آيه 041 سوره آل عمران). و كدام حجت و شاهد، استوارتر از سيدالشهدا حسين؟!گويا روز سخت احد بود دوباره، كه به شايعه شهادت پيامبر(ص) سپاه از هم گسيخت و گريختند اشباه الرجال. و گويا اين آيات ملامت آميز كه مرز ايمان و كفر را در روز احد آشكار ساخت، آنك در كربلا دوباره نازل مي شد. «ولاتهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون... سست نشويد و غم مخوريد درحالي كه شما برتر و پيروزيد اگر مؤمن باشيد. اگر جراحت و مصيبتي به شما رسيد، شبيه آن به گروه دشمنان شما رسيد. و اين - فراز و فرود- روزگار را ميان مردم مي گردانيم تا خداوند مؤمنان را معلوم كند و از شما شاهدان و گواهاني بگيرد و خداوند ستمگران را دوست ندارد. و اينكه خداوند كساني را كه ايمان آورده اند جدا و پاكيزه كند و كافران را نابود سازد. آيا گمان مي بريد وارد بهشت مي شويد درحالي كه خداوند هنوز مجاهدان و صابران شما را معلوم نكرده است؟... محمد(ص) نيست مگر فرستاده خداوند كه پيش از او فرستادگاني آمده اند، آيا اگر او كشته شود يا بميرد شما به گذشته جاهلي خود برمي گرديد؟ و هر كس دچار دگرگوني و عقبگرد شود، زياني به خداوند نمي رساند... ]اجابت كنندگان خدا و رسول[ كساني هستند كه به آنها گفتند همانا مردم عليه شما جمع شده اند، پس بترسيد اما- همين ماجرا- بر ايمان آنها افزود و گفتند خدا ما را كافي است و او وكيل نيكويي است... اي پيامبر آنها كه به سوي كفر مي شتابند تو را محزون نكنند، به يقين آنها هيچ زياني به خداوند نمي رسانند و خداوند اراده كرده كه هيچ بهره اي براي آنها در آخرت نگذارد... چنين نبود كه خداوند مؤمنان را در آنچه شما هستيد باقي بگذارد مگر اينكه خبيث از طيب و پاكيزه، متمايز و جدا شود.»رستاخيز از كربلا برخاست، تا ديگر كسي نتواند گندم نمايي و جوفروشي كند. و قيامت از عاشورا قامت افراشت تا از آن پس كم فروشان و خيانت كنندگان و منافقان رسواي خلق شوند و عمر پسر «سعد ابي وقاص» نتواند چون پدر يكي به نعل و يكي به ميخ زند، چندان كه محمد پسر «اشعث بن قيس» و شمر. كربلا نه سقيفه بود و نه شوراي شش نفره و نه صفين. ماجراي كربلا، زمينه ها و سينه ها را زير و رو كرد تا در پهنه اختيار، اسرار پنهان فاش گردد. «اخرجت الارض اثقالها» شد و «حصّل مافي الصدور». ديگر نماز با علي و نهار با معاويه- بي طرفي و ميانه روي!- و حكميت امكان نداشت. بينديش عمر سعد! شبي به تو مهلت داده ابن زياد. راه ملك ري از كربلا مي گذرد، از خون حسين! انتخاب كن! انسان چه قدر مجنون باشد كه بشنود اين سخن را «تو از گندم ري جز اندكي نمي خوري» و باز ريختن خون حسين را برگزيند! سعد ابي وقاص و عبيدالله بن زيادبن ابيه چه كرديد با «عمر»؟! اما آن سوي ميدان- چندي بعد- شب عاشورا كه مي رسد و امام امضا مي كند كه ياراني باوفاتر از ياران خويش نديده و اجازه مي دهد كه رفتن را اختيار كنند و بروند، باز هم خداوند شاهداني را براي روز قيامت مي گيرد. عصاره كلام آنها اين است؛ اميري حسين و نعم الامير. بي«امام» سر به كدام وادي حيرت بگذاريم؟ و چنين ماندني به چه مي ارزد؟شاها من ار به عرش رسانم سرير فضلمملوك اين جنابم و محتاج اين درمگر بر كنم دل از تو و بردارم از تو مهراين مهر بر كه افكنم، آن دل كجا برمتزول الجبال و لاتزل! جان پدر، از علي(ع) در گوش گير! كوه ها از جا جنبيدند، تو استوار و پابرجا بمان! بمان اي قبله كرامت كرام، اگرچه پايكوب لئامت لئام! فرياد كن تا ابد در گوش بزرگواران و عزتمندان «صبراً يا بني الكرام فما الموت الا قنطره تعبر بكم عن البؤس والضراء الي الجنان الواسعه... شكيبا باشيد اي فرزندان كرامت كه شهادت نيست مگر پلي كه شما را از مشكلات و سختي ها به وسعت بهشت و نعمت جاويد عبور مي دهد.» مرگ كه خوار و مقهور شد، انسان و جامعه انساني «بنيان مرصوص» مي شود، پرصلابت و نفوذناپذير و اين آغاز پيروزي است و گشايش افقي تازه و گسترده پيش چشم ناظران.ايحسب الانسان ان يترك سدي. آيا انسان گمان مي برد، مهمل و بي هدف رها شده است، آن هم پس از به گواهي گرفته شدن خون خدا حسين؟! مي شود ملتي با روحي بزرگ را ترساند يا فريفت و به گذشته تيره و تار جاهليت برگرداند؟ مي شود با تربيت شدگان مكتب حسين(ع)، گندم نمايي و جوفروشي كرد؟ شدني است با دشمنان حسين آميختن و از يزيديان روزگار مرحبا شنيدن و حرمت شكنان عاشورا را «مردان خداجو» ناميدن و با اين همه كاريكاتوري وارونه از انقلاب و اصلاح و عاشورا ساختن؟! جهان تا اين حد بي حساب و كتاب است؟! هيهات! ملتي وامدار شعار «سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولي لمن والاكم و عدو لمن عاداكم» محال است از روح تولا و تبرّا فاصله گيرد. مگر مي شود فلسفه حيات چنين ملتي را مسخ كرد و به مسلخ برد؟ محبتي است حسين(ع) را در دل هاي مؤمنان كه هرگز به سردي نگرايد. ذكر ديروز و پريروز جوانان دانشجوي اين ملت بود كه در رثاي استاد خود- شهيد شاهد، مجيد شهرياري- همنواي مولوي نوحه مي خواندند «كجاييد اي شهيدان خدايي- بلاجويان دشت كربلايي». ترور و تهمت و فتنه و فريب، با اين جوانان ره به كجا تواند برد؟باز هم كربلاست و باز هم عاشورا. السلام علي الشّيب الخضيب. السلام علي الخّد التريب. السلام علي البدن السّليب... السلام علي الرأس المرفوع... سلام بر سر برافراشته... سلام بر حسين زينب و زهرا(س)...اين كشتي فتاده به هامون حسين توستوين صيد دست و پا زده در خون حسين توستاين غرقه محيط شهادت كه روي دشتاز موج خون شده گلگون حسين توستاين قالب تپان كه چنين مانده بر زمينشاه شهيد ناشده مدفون حسين توستجمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ِ روزتژنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛محرم، ماه ايثار و ماه پيروزي خون بر شمشير با رمز و رازهاي فراوان از راه رسيد. سيد و سالار آزادگان جهان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام و ياران باوفايش در كربلا رحل اقامت افكندند تا اوج ايستادگي مظلوميت و طهارت در برابر شقاوت و دنائت به تصوير كشيده شود.با آغاز ماه محرم بار ديگر قلب شيعيان جهان در مصيبت شهادت پاره‌تن رسول خدا و خاندان گرامي و ياران بزرگوارش شعله‌ور گشت. از اين رو ملت مسلمان ايران بزرگترين سوگواره تاريخ را برپا داشته و پيروان مكتب حسيني در همه شهرها و روستاها با برپايي حسينيه‌ها و تكايا و برگزاري مراسم سوگواري به بزرگداشت قيام عاشورا مي‌پردازند.در تقويم اين ملت هيچ مقطعي به سرخي و داغي ماه محرم نيست و شور و حماسه‌‌اي كه قيام حسيني در روزگاران ايجاد كرده، كوچك و بزرگ را به اشك و ماتم فرا مي‌خواند. اين ماه هر چند بزرگترين فرصت براي مرثيه‌سرايي و سوگواري نسبت به پاك‌ترين انسانهاي تاريخ بشريت است كه در مظلومانه‌ترين حالت در راه حفظ دين خدا به شهادت رسيدند ولي در حقيقت بهترين دانشگاه براي انسان‌سازي و ترويج معارف اصيل و تعميق مباني ديني است. از اين رو بايد با پرمحتوا كردن محافل و مجالس مذهبي و غناي مراثي و مدايح، به مقابله با زنگارها و حركتهاي انحرافي برخاست كه در طول تاريخ پرچم شور حسيني را تهديد مي‌كند و مبادا كه اجازه دهيم سرمايه بزرگ شور عاشورايي كه با خون امام حسين(ع) و يارانش براي آيندگان به وديعه گذاشته شده با غفلت و بي‌توجهي‌ها به يغما رفته و از كف برود. خدا هرگز آنروز را نياورد كه مجالس، تكايا و هياتهاي سوگواري به جاي تعظيم و تكريم شعائر حسيني به محافلي تبديل شوند كه با فلسفه قيام حضرت اباعبدالله(ع) همسويي ندارند.در اين هفته همچنين فرصت ميقات در سرزمين وحي و سفر پررمز و راز حج به پايان آمد و بزرگترين اعمال عبادي اسلام با بازگشت ميليونها زائر بيت‌الله‌الحرام و مدينه منوره به سرزمين‌هايشان به پايان رسيد و حجاج ايراني نيز با كوله‌باري از تقوا و بندگي، زندگي جديد خود را در سايه معنويت لحظات ميقات الهي آغاز كردند.هفته جاري دور جديد مذاكرات ايران و گروه 1+5 پس از ماهها وقفه در ژنو و همزمان با ترور دو دانشمند هسته‌اي كشورمان در حالي از سرگرفته شد كه نتيجه خاصي بجز تعيين محل بعدي برگزاري مذاكرات در اسلامبول و در بهمن ماه از آن بدست نيامد. اين مذاكرات دو روزه كه در حقيقت به منظور ذوب كردن وضعيت منجمد شده گفتگوها پس از ماهها وقفه برگزار شد، با پيشنهاد ايران در مورد محل برگزاري دور بعدي گفتگوها موافقت كرد ولي موضوع دستور كار مذاكرات همچنان در هاله‌اي از ابهام است. طرف ايراني، موضوع گفتگوي آتي را موارد مشترك و مورد توافق طرفين ذكر كرده ولي اشتون رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا و نماينده گروه 1+5 با صدور بيانيه‌اي، برخلاف توافق قبلي با جليلي از سربي‌صداقتي، اعلام كرد بحث وضعيت هسته‌اي ايران و سئوالات غرب، دستور مذاكرات را تعيين خواهد كرد. اين ژست تبليغاتي هر چند كه ممكن است براي ساعاتي نشاندهنده برتري جويي غربي‌ها باشد اما در حقيقت منعكس كننده عدم صداقت و بي‌اخلاقي آنها در پايبندي به تعهدات صورت گرفته در مذاكرات است كه طبعا حركت بعدي مقامات كشورمان مي‌تواند واكنشي به اين خباثت باشد. در نگاه به رخدادهاي خارجي، اين هفته نيز تحولات عراق، افغانستان و فلسطين اشغالي بخش عمده خبرهاي رسانه‌ها را به خود اختصاص داد.در عراق، تكاپو و كشمكش براي تشكيل دولت درحالي ادامه يافت كه مهلت براي نوري مالكي به سرعت درحال سپري شدن است. مالكي از يك ماه مهلت قانوني تنها، 17 روز فرصت دارد تا كابينه‌اي مورد توافق گروههاي سياسي تشكيل داده و به مجلس عراق معرفي كند. در اين ميان، عليرغم خوش بيني جناح مالكي، مسائلي وجود دارد كه اين خوش بيني‌ها را با ترديد روبرو كرده است. مهمترين موانع بر سر راه تشكيل دولت، در مقطع كنوني نيز همچون موارد گذشته، دخالت‌هاي غيرقانوني اشغالگران و زياده خواهي برخي گروههاي سياسي عراق مي‌باشد. در خبرها آمد كه آمريكا تهديد كرده است اگر واگذاري چند وزارتخانه به جناح مقتدي صدر صحت داشته باشد كمك‌هاي خود به عراق را قطع خواهد كرد. اين، آشكارترين دليل مداخله گستاخانه آمريكايي‌ها در داخلي‌ترين امور عراق مي‌باشد و قطعاً تا زمانيكه اين مداخلات ادامه دارد صحنه سياسي عراق رنگ ثبات و آرامش را نخواهد ديد. آمريكايي‌ها درحالي اين تهديد را مطرح مي‌كنند كه جناح صدر در انتخابات مجلس عراق كرسي‌هاي زيادي را كسب كرد و مطابق قانون مجاز است كه در دولت سهم داشته باشد.از سوي ديگر، اياد علاوي رئيس گروه العراقيه و اصلي‌ترين رقيب جناح شيعيان موسوم به "اتحاد ملي"، بار ديگر در قبال تشكيل دولت، ساز مخالف سر داد و اعلام كرد اگر روند امور، آنطور كه العراقيه انتظار دارد به پيش نرود از تشكيل دولت كنار خواهد رفت و آنرا تحريم خواهد كرد. علاوي كه با يك روزنامه آمريكايي مصاحبه مي‌كرد مدعي شد تقسيم قدرت واقعي در جريان نيست و مردم عراق از تشكيل دولت نااميد شده‌اند. تهديدهاي علاوي، كه البته با پشت گرمي‌هايي از خارج مطرح مي‌شود، با منظور تحت فشار قرار دادن مالكي و گرفتن سهم بيشتر از حق خود، از دولت صورت مي‌گيرد، يعني همان رفتاري كه باعث شده است تشكيل دولت، از هشت ماه پيش تاكنون ميسر نباشد.اين هفته در افغانستان نيز شاهد رخدادهاي تازه‌اي بوديم. سفرهاي شتابزده و پي در پي مقامات آمريكايي و انگليسي، ضمن اينكه از حساسيت و اهميت افغانستان در استراتژي غرب حكايت دارد، بر عمق نگراني آنها از وخامت روزافزون اوضاع افغانستان نيز دلالت دارد. پس از سفر سر زده باراك اوباما، هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا و رابرت گيتس وزير دفاع اين كشور نيز راهي افغانستان شدند و ضمن ملاقات با فرماندهان ناتو در افغانستان، با مقامات دولتي اين كشور نيز ديدار كردند.باراك اوباما در حضور نظاميان آمريكايي در افغانستان، صراحتاً اعتراف كرد كه آينده دشواري پيش روي آمريكا در افغانستان قرار دارد. اين درحالي است كه محافل سياسي و منابع خبري غرب، بدتر شدن شرايط براي غربيها در افغانستان را مورد تاكيد قرار مي‌دهند. سال جاري ميلادي درحالي به پايان خود نزديك مي‌شود كه اين سال به مرگبارترين سال براي نظاميان ناتو در افغانستان تبديل شد و تلفات آمريكا و متحدينش در افغانستان، ركورد تلفات سالهاي گذشته را شكست. اوضاع پيچيده و نابسامان افغانستان سياستمداران آمريكايي به خصوص شخص باراك اوباما را مستاصل و سردرگم كرده است. شكست سنگين اوباما و حزب دمكرات آمريكا در انتخابات اخير كنگره، عامل و دليل اصلي اش، افغانستان و شكست سياستها و اقدامات واشنگتن در اين كشور بود. اوباما كه در مبارزات انتخاباتيش وعده خروج سريع نظاميان آمريكايي از افغانستان را داد درحالي كه نه تنها نتوانسته است به اين وعده خود به راي دهندگان آمريكايي عمل كند بلكه 30 هزار نيروي تازه نيز به اين كشور اعزام كرده است. اكنون به نظر مي‌رسد كه سياست مذاكره و باج دهي به طالبان براي كشاندن اين گروه شورشي به ميز مذاكره موفق نبوده است و به جز چند مسئول رده پايين طالبان، سركردگان اين گروه تمايلي به شركت در پروژه مشترك به اصطلاح صلح آمريكايي‌ها و دولت كابل نشان نداده‌اند.اوباما به شدت از سوي افكار عمومي آمريكا تحت فشار قرار دارد تا آمريكا را از اين وضعيت نااميد كننده در افغانستان خارج سازد، ولي واقعيت اين است كه وي و ساير سياستمداران كاخ سفيد توان اين كار را ندارند. اكنون اين پيش بيني روز به روز به واقعيت نزديك مي‌شود كه افغانستان، ويتنام اوباما خواهد بود و او را سرنگون خواهد كرد.اين هفته در مسائل مربوط به فلسطين اشغالي شاهد رخدادي بوديم كه در نوع خود تازگي داشت و تا حدودي غيرمنتظره بود. دولت آنكارا در اقدامي سؤال برانگيز هواپيماهاي خود را به فلسطين اشغالي فرستاد تا به ياري صهيونيستها در فرو نشاندن آتش سوزي جنگل‌هاي منطقه حيفا بشتابند. اين اقدام دولت اردوغان آنچنان براي صهيونيستها شعف آميز بود كه بلافاصله نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي تلفني با اردوغان تماس گرفت و از اقدام وي قدرداني كرد. واقعيت اين است كه دولت تركيه سياست متزلزلي را در قبال رژيم صهيونيستي به كار گرفته است. از طرفي دولتمردان اين كشور در مناسبت‌هاي مختلف خود را مخالف سرسخت رژيم صهيونيستي نشان مي‌دهند و حتي انواع دشنام را نثار اين رژيم مي‌كنند تا به اين طريق خود را ضد صهيونيست جلوه داده و به اصطلاح طلايه‌دار جبهه ضد صهيونيستي منطقه نشان دهند و نظر مسلمانان منطقه و راي ملت تركيه را كه اكثراً مسلمان هستند جلب نمايند و از سوي ديگر، با رژيم صهيونيستي ارتباط رسمي دارند، با اين رژيم مانورهاي نظامي برگزار مي‌كنند و در مواقعي مثل آتش سوزي اخير، هواپيماهاي خود را به ياري اين رژيم مي‌فرستند تا نظر صهيونيستها و دولتهاي غربي متحد اين رژيم را جلب نمايند. تركيه‌اي‌ها براي اين رفتار متضاد و سينوسي خود هر توجيهي ارائه دهند، نمي‌توانند خيانت آميز بودن اين سياست را كتمان كنند و خود را مخالف رژيم صهيونيستي و مدافع ملت فلسطين جلوه دهند.خوش خدمتي آنكارا براي رژيم صهيونيستي درحالي صورت مي‌گيرد كه اين رژيم چندي قبل چند شهروند تركيه‌اي را در جريان حمله به كاروان كمك رساني به مردم غزه، با وحشيانه‌ترين صورت به قتل رسانده و تركيه را مورد تحقير قرار داد. جالب آنكه، آنكارا در قبال اين رفتار ضدانساني رژيم صهيونيستي تهديد كرد تا زمانيكه تل آويو از آنكارا عذرخواهي نكند، با اين رژيم ارتباط برقرار نخواهد كرد. با اينحال، بدون اينكه صهيونيستها حاضر به عذرخواهي باشند، تركيه با ارسال كمك به اين رژيم، در واقع حرف خود را نيز پس گرفت و خفت آنرا پذيرفت.   رسالت:دو دستاورد 16 آذر امسال«دو دستاورد 16 آذر امسال»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛امسال 16 آذر در دانشگاه‌هاي كشور شاهد رويدادي بسيار بديع و جالب بوديم. دانشجويان،‌ اساتيد و برجستگان علم كشور به مناسبت روز اول محرم و تقارن آن با روز 16 آذر در دسته‌هاي منظم عزاداري ياد سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و شهداي كربلا را گرامي داشتند. دانشجويان با دردست داشتن پلاكاردهايي مبني بر محكوميت قاتلان شهيد شهرياري و نيز با تاكيد بر استكبارستيزي، آگاهي و بصيرت خود را به نمايش گذاشتند. دانشجويان با تاكيد بر مبارزه مستمر با اهل فتنه و افشاي ماهيت آنها 16 آذر را با شكلي كاملا متفاوت برگزار كردند در طول سه دهه پس از انقلاب و حتي در تاريخ تاسيس دانشگاه تاكنون نظير چنين پديده‌اي زيبا و دلنشين برگزار نشده است.سال گذشته عده‌اي دانشجو نما كه از "اتاق فكر" لندن الهام مي‌گرفتند در سالروز 16 آذر به ساحت مقدس امام خميني(ره) اهانت كردند و با كمال بي‌شرمي عملي را مرتكب شدند كه موجي از نفرت را عليه سران فتنه و فتنه‌گران در سراسر كشور بويژه دانشگاه‌ها پديد آورد.برگزاري مراسم تكريم شعائر عاشورا سه‌شنبه گذشته در دانشگاه‌ها بويژه دانشگاه تهران، اميركبير، شريف، علم و صنعت و... نشان داد يك آماده باش دائمي در دانشگاه‌ها براي برخورد با اقدامات احتمالي فتنه‌گران وجود دارد.راديوهاي بيگانه بويژه راديو بي‌بي‌سي و راديو آمريكا و ديگر رسانه‌هاي استبداد جهاني از يك ماه پيش تدارك وسيعي براي آشوب در دانشگاه‌ها ديده بودند اتاق فكر لندن توصيه كرده بود برخي از سران فتنه در اين مورد بيانيه بدهند آنها هم دادند، اما آب از آب تكان نخورد.شعارهاي مطرح در تجمعات دانشجويي و نيز فريادهاي بلند در صفوف عاشورايي دانشجويان بسيار جالب و قابل تامل است:"لبيك يا حسين"، "مرگ بر آمريكا"، "يار دبستاني من مخالف آمريكاست"، "شهيد شهرياري راهت ادامه دارد"، "مرگ بر اسرائيل"، "مرگ بر انگليس"، "الله اكبر، خامنه‌اي رهبر" و...اين شعارها نشان مي‌دهد قشر فرهيخته كشور جلوي استراتژي دشمن - كه مي‌خواهد دانشگاه‌ها پادگان استبداد جهان باشد - ايستاده‌اند بيانيه‌هاي متعددي كه از سوي تشكل‌هاي دانشجويي در اين روز در اجتماعات عظيم صادر شد و نيز صفوف عزاداران حسيني در دانشگاه‌ها ناظر به نوعي آگاهي و بصيرت است كه قشر دانشجو و دانشگاهي را به عنوان يك قشر پيشتاز و آگاه جامعه تثبيت مي‌كند.دانشجويان در بيانيه‌هاي خود خواستار محاكمه فوري سران فتنه براي پايان دادن به جنگ نرم دشمن عليه انقلاب و اسلام و امام شدند.در اين بيانيه‌ها از هوشمندي رهبر معظم انقلاب در مديريت و مهار فتنه سال گذشته تقدير شده و مراتب اطاعت و پيروي دانشگاهيان از فرامين رهبري اعلام شده است.حادثه مهم ديگري كه در روز 16 آذر اتفاق افتاد مديريت گفتگو در ژنو توسط دكتر سعيد جليلي و تيم همراه بود. اين تيم يك جمع دانشگاهي بودند كه به پاسداشت خون شهداي 16 آذر در ستيزبا زياده‌خواهي‌ها و ستم استكبار جهاني در دفاع از حقوق ملت ايران كم نگذاشتند.آنها فضاي گفتگو را به سمت تكريم و بزرگداشت ياد شهيد دكتر شهرياري و محاكمه 1+5 به عنوان تروريست‌هاي شرور هسته‌اي بردند.آنها قاطعانه فضاي گفتگو را به سمت پذيرش پيشنهادات ايران مديريت كردند و علي‌رغم اينكه طرف مقابل به طور رسمي و كتبي به عنوان سند گفتگو آن را پذيرفته بود، به فاصله چند دقيقه بعد كه از اجلاس بيرون آمدند بر خلاف آن عمل كردند.خانم اشتون بيانيه‌اي را كه از قبل تهيه شده بود برخلاف تعهدات و توافقات قرائت كرد. اين پديده نشان داد كه تيم گفتگو كننده اراده‌اي از خودشان ندارند. بلكه اراده‌اي خارج از سقف گفتگو حاكم بر ديدگاه‌هاي آنها است كه آنها بايد در گفتگو آن را ديكته كنند. هيئت ايراني در اجلاس ژنو 3 به دليل فضاي سنگين ناشي از ترور شهيد شهرياري، به طرف مقابل اجازه نداد حرفي براي گفتن داشته باشد. لذا حرف‌هاي آنها بيرون از موضوعات مطرح گفتگو طي بيانيه اشتون گفته شد. بنابراين ما يك توافق انجام شده در مورد تداوم گفتگوها حول نقاط مشترك داريم كه آقاي دكتر جليلي اعلام كرد و يك مواضع بي‌ربط به مذاكرات داريم كه توسط خانم اشتون اعلام كرده‌اند.آشتي ناپذيري و مقاومت روي مطالبات ملت ايران در حقوق هسته‌اي خود يك رويكرد ستايش آميز در مواضع تيم هسته‌اي ايران است. غرب اگر اين پيام را نگيرد، در مسابقه‌اي كه ايران با غرب جهت روشنگري گذاشته بازنده نهايي است.سياست گفتگو براي گفتگو تاكنون هيچ دستاوردي براي غرب نداشته است. اما براي ايران دستاورد خوبي داشته است. كمترين دستاورد بيداري جهان نسبت به سياست‌هاي فريبكارانه غرب بوده است و بيشترين دستاورد، عضويت ايران در باشگاه هسته‌اي جهان علي‌رغم مخالفت غرب!مردم سالاري:هدفمندي يارانه ها و آمادگي مردم«هدفمندي يارانه ها و آمادگي مردم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم مهدي عباسي است كه در آن مي‌خوانيد؛اجراي هدفمند کردن يارانه ها در مراحل نهايي خود قرار دارد طرحي که ماه ها است ذهن مردم و مسوولا ن را به خود  اختصاص داده و به نحوي همه منتظرند  بالا خره  ايران پس از اجراي اين طرح، چه وضعيتي خواهد داشت؟ آيا وعده هايي که دولتمردان براي تحقق عدالت مي دهند، اجرايي مي شود؟ همانطور که بارها اعلا م شده اصلا ح ساختار اقتصادي کشور يکي از آرزوهاي اقتصاددان ها و سياستمداران دلسوز ايران بوده است و نمي توان کسي را يافت که با هدفمندکردن يارانه ها مخالف باشد، اما بحث اساسي که همواره جزو دغدغه ها بوده است، نحوه و چگونگي اجراي آن است. اجراي چنين طرحي، نيازمند تحقق پيش شرط هايي است که عدم زمينه  سازي  براي اجرا مي تواند تبعات  فراواني به همراه داشته باشد که جبران ناپذير است. آمادگي مردم يکي از مهم ترين شرط هاي اجرايي اين طرح بزرگ است چرا که هدفمندکردن يارانه ها با زندگي روزمره مردم به صورت مستقيم در ارتباط است و همين امر علت مهمي است تا به  اين نکته  توجه شود که بايد افکار عمومي از هر نظر توانايي پذيرش چنين تحولي در نحوه زندگي شان را داشته باشند.مهم ترين بحث در ايجاد آمادگي در مردم ارائه توضيحات  کافي و شفاف سازي درباره زواياي مختلف طرح است. نکته اي که هنوز به صورت کامل تحقق نيافته و اين طرح، همچون جعبه اي در بسته است که مشخص نيست پس از باز شدن  آن به صورت دقيق و علمي چه خواهد شد؟ لذا دولت بهتر است، قبل از اجراي مرحله نهايي طرح، به صورت علمي و با ارائه آمار به مردم توضيح دهد، که چگونه  مي تواند تورم پيش بيني شده براي اين طرح  را کنترل کند؟ قطعا اگر مردم آمادگي ذهني لا زم براي اجراي طرح را پيدا کنند، دولت در اجرا با کمترين مشکل روبرو خواهد شد. آمادگي گروه هاي مرجع از ديگر پيش زمينه هايي است که بايد تحقق يابد تا دولت در اجراي اين طرح بزرگ با کمترين مشکلا ت روبه رو شود.برگزاري جلسات توجيهي با اصناف و گروه هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي مي تواند هدفمند کردن يارانه ها را با بيشترين دستاورد همراه کند اگرچه سلسله نشست هايي با اصناف در حال برگزاري است اما به دليل آنکه در اين نشست ها همان اطلا عات کلي که دراين طرح در اختيار جامعه است بازخواني مي شود، نمي تواند نتايج مطلوبي داشته باشد. بايد با برگزاري جلسات باگروه هاي صنفي و صنعتي و ارايه اطلا عات دقيق آنها را در اجرا همراه طرح کرد. با نظر به اينکه دولت عزم جدي براي اجراي طرح  دارد، بهتر است در مدت زمان کوتاه باقيمانده تا فاز نهايي اجرا، به آماده کردن ذهن افکار عمومي براي همراهي طرح بپردازد.آ ماده کردن مردم نيز نيازمند آن است که اطلا عات دقيق تري در خصوص نحوه اجرا به مردم داده شود و تصور نمي شود اعلا م ضربتي در اين طرح کار ساز باشد.ابتكار:شاخاب پارس نه خليج فارس «شاخاب پارس نه خليج فارس»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم جاماسب محمدي بختياري است كه در آن مي‌خوانيد؛از ياد نبرده ايم هنگامي که کنفدراسيون دانشجويان ايران در خارج از کشور به عنوان پيشگام ترين و پيشرو ترين اپوزسيون و مخالف نظام شاهنشاهي فعاليت مي‌کرد ،وقتي که کشورهاي عربي نام جعلي بر شاخاب پارس مي‌گذارند ، همگام و همسو با رژيم سلطنتي شديدترين موضع گيري را کرد و نام نيکي از خود در تاريخ برجاي گذاشت .آن دانشجويان جوان بودند و آرمان گرا ، هنوز در پيچ و خم‌هاي سياسي و منفعت طلبي‌هاي گروهي گرفتار نيامدند که به منافع شوروي و بلوک شرق فکر کنند ، بلکه به منافع مردم و سرزمين خود مي‌نگريستند. در پاسداري از باورهاي مشترک ملي – چپ ، راست – راديکال ، محافظه کار – سنت گرا ، نو گرا- و ... تفاوتي نمي‌کنند .حکومت‌ها و دولت‌ها در مسير و گذر تاريخ مي‌آيند و مي‌روند اما اين ميراث و باورهاي ملت هاست که مي‌مانند و هويت تمدني يک کشور را تشکيل مي‌دهند .حفاظت از ارزش‌هاي ملي هيچ حد و مرز، گونه گوني گويشي و تمايزات فکري و عقيدتي را نمي‌شناسد . پارس نام تاريخي شاخابي است که هزاره هاست ايراني‌ها در کرانه‌ها آن زندگي مي‌کنند و حاکمان ايراني بر پهنه نيلگون اين آب‌هاي آبي حکمراني مي‌کنند . نام پارس با هويت اين جغرافياي آبي چنان تنيده است که گويا بدل به ذات آن شد.انکار اين نام بر اين شاخاب انکار بديهيات و اصول مسلم تاريخي و جغرافيايي است . جعل هرگونه عنوان يا نامي براي آن به باتلاقي تبديل خواهد شد که جاعلان و حيله گران در آن فرو خواهند رفت و هيچ اثري از خود باقي نخواهند گذاشت، جز نام مقدس «پارس» که بسان خورشيد ابدي بر بلنداي تاريخ و تمدن بشريت مي‌درخشد . جعل عنوان شاخاب پارس چنان تهوع آور و مشمئز کننده است که قلم و گفتار از بيان آن شرمگين و عاجز است .اخيراً فرمانده نيروي دريايي آمريکا در شاخاب پارس به نيروهاي تحت امر خود دستور داده است که از عنوان جعلي خليج .... استفاده کنند . در ميان کشورهايي که که برچسب استثمارگر بر پيشاني آنها رقم خورده است ، مردم جهان انگليسي‌ها را به عنوان تفرقه انداز ، غارت گر، ويران گر ، سرکوب گر ، و ... مي‌شناسند .اکنون گويا دولتمردان آمريکا مدتهاست که در يک رقابت پنهان و آشکار سعي در ربودن اين تصوير از انگليس و فرو کردن آن در اذهان مردم جهان براي خود هستند . از زمان پيروزي انقلاب بهمن 57 در ايران تا کنون دولت ايالت متحده هموراه مواضع خصمانه اي بر عليه آن ايفا مي‌کند.دولت ايالت متحده از وقتي که تلاش کرد در ايران جا پاي انگليس بگذارد عملکردش همچون سلف خويش در جهت تضاد با منافع ملت ايران بود. از زمان کودتاي 28 مرداد نقش ضد ملي وضد ايراني آن بصورت عريان تر و آشكارتر رخ مي‌نمايد.اگر اين موضع گيري خصمانه از طرف نهاد‌هاي مدني جامعه امريكا صورت مي‌گرفت مي‌توان حساب آن را از دولت جدا كرد و موضع رسمي دولت را به گونه اي ديگر ارزيابي كرد،اما ارتش و نيروي نظامي يك كشور كه نهاد مدني نيست،بلكه بازوي اصلي حكومت است.گر چه هر گونه موضع گيري اينچنيني از طرف نهادهاي مدني نيز به بر باد رفتن اعتبارو حيثيت آن منتهي خواهد شد.اقدام اين فرمانده امريكايي نشانه سياست دوگانه دولت امريكا درقبال ملت ايران و بر خلاف شعار‌ها و گفتارهاي دولتمردان امريكايي و تناقض در مواضع رسمي اين دولت است.اقدام دولت امريكا نشان مي‌دهد كه حكومت گران ايران چه كسي باشند و چه مواضعي داشته باشند مهم نيست،آنها دشمن ملت ايران هستندو خود را رو در روي ملت ايران مي‌بينند.لذا راقم اين سطوراز هموطنان و ايرانيان سراسر گيتي در راستاي حفظ منافع ملي و هويت تمدن خود چند پيشنهاد دارد كه مي‌تواند با عمل به آن نسبت به شهدايي كه در راه حفظ و استقلال و تماميت ارضي كشور جان فشاني كردند، اداي ديني كرده باشيم.1-همه ايراني‌هاي سراسر جهان با هر مسلک و عقيده اي كه هستند شديدا موضع گيري كنند، بخصوص متخصصان ايراني در جامعه امريكا با اعتصاب سراسري دست از كار بكشند و تا عذر خواهي رسمي دولت آمريكا از ملت ايران و عقب نشيني اين فرمانده آمريكايي از موضع خود كوتاه نيايند.2 -تمام ايرانيان در فضاي مجازي و سايبري به جاي کلمه معرب خليج فارس از ريشه و اصالت پارسي اين لغت يعني همان« شاخاب پارس» استفاده کنند. گرچه باروري زبان عربي و گسترش آن ،ابداع خط و صرف و نحو براي اين زبان توسط ايراني‌ها صورت گرفت و استعداد آن وامدار زبان پارسي و مديون ايراني هاست .3- ايراني‌هاي مقيم کشور‌هاي عربي تمام سرمايه‌هاي اقتصادي خود را از آن کشورها خارج و تا عذر خواهي تمام دولتهاي عربي از هرگونه مسافرت به آن کشورها و يا سرمايه گذاري خودداري کنند .4- تمام روزنامه نگاران ، نويسندگان و کوشندگان سياسي در بسيج ملي براي مقابله به اين اقدام از هيچ کوششي فرو گذاري نکنند .رودررو قرار گرفتن دولت آمريکا با منافع ملت ايران به دور از عقلانيت سياسي است، زيرا هيچ دولتي خود را رودرروي ملت‌ها و افکا عمومي قرار نمي‌دهد .چنين شيوه اي نه آيين شهرياري است، نه تدبير حکمراني و نه اخلاق انساني است . ايراني‌ها در فراز و نشيب‌هاي مختلف تاريخي طوفان‌ها وحوادث زيادي را پشت سر گذاشتند و ماندگاري خود را حفظ کردند، بي شک اين حباب‌ها را نيز از سر خواهند گذراند و بر جريده عالم دوام خود را رقم خواهند زد.آفرينش:حريف خليج فارس و منافع ملي کشور«حريف خليج فارس و منافع ملي کشور»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن مي‌خوانيد؛در يک ماه گذشته ما شاهد دورفتار از سوي دو قدرت بزرگ شرقي و غربي در تحريف نام تاريخي خليج فارس بوده ايم از يک سو دولت آمريکا که تا کنون در روابط ديپلماتيک خود از خليج فارس يا کلمه خليج استفاده مي کرده است در اقدامي عجيب در وب‌سايت رسمي نيروي دريايي اين کشور نامي عربي را جايگزين خليج فارس کرد و از سوي ديگر نيز در مراسم افتتاحيه بازي هاي آسيايي گوانگجو چين نام خليج فارس در واقع جعلي نشان داده شد اين دو رويکرد چين وامريکا در واقع با واکنش هاي بسياري در داخل و خارج از ايران روبرو شد و از سويي نيز موجي از خوشحالي و تاييد توسط رسانه هاي عربي و پان عرب و بر خي مقامات عربي بوجود آورد در اين حال هر چند مسئولان کشور در مورد رفتار چيني‌ها اعتراض کرده و تا حدي نيز چيني ها عذر خواهي کردند و علاوه بر ان در باره رفتار امريکايي ها مو جب احضار سفير سوئيس شد اما انچه مشخص است عدم توجه دقيق و کافي دولت و اعتراض هاي حداقلي به اين مساله است در مورد پاسداشت نام خليج فارس نه تنها مي تواند ايران را در موقعيت ضعيف‌تري از گذشته قرار دهد بلکه همسايگان جنوبي و عربي را براي ايستادگي بيشتر در جعل حقوق تاريخي ايران تشويق و تشجيع خواهد کرد.در اين بين ما در چند سال گذشته شاهد آن هستيم که با حمايت‌هاي مالي وسياسي اعراب علاوه بر کشورهاي عربي پاره‌اي از سازمان‌ها، ارگان‌ها، خبرگزاري‌ها يا مجلات و رسانه‌هاي بين‌المللي نيز به اين نامگذاري مجعول خليج فارس روي آورده‌اند که در واقع زنگ خطري براي منافع ملي ايران شمرده مي‌شود .در اين حال آنچه مشخص است رفتارهاي حداقلي و اعتراضي مقامات ايراني در سالهاي گذشته در قبال پاسداشت از نام خليج فارس بوده که مي تواند تبديل به عادتي گردد که به نوبه خود تاثيرات منفي بسياري داشته و تلاش هاي مستمر همسايه هاي جنوبي ما را هم در تحريف نام خليج فارس سرعت دهد.در اين بين هم چنان که در گذشته شاهد بوده ايم اين رفتار هاي واکنشي و مناسب افکار عمومي ايرانيان در داخل و خارج از کشور و مقامات سياست خارجي و مقامات سياسي ايران بوده است که در بسياري از مواقع مانع از بروز دو باره اين رفتار از سوي برخي از کشور هاي ديگر شده است وهرگاه که در انجام واکنش به جعل خليج فارس تعلل ورزيده شده و يا واکنشي حداکثري از سوي رسانه ها افکار عمومي و دولت به ميزان لازم انجام نشد ه است بر قدرت جعل کنند گان افزوده است در اين ميان بايد يادآوري کرد که در پاسداشت نام خليج فارس بود که بازي هاي کشورهاي اسلامي در ايران لغو شد چه اينکه خليج فارس همواره با حاکميت و منافع و هويت ملي ما ايرانيان ارتباط مستقيمي دارد در اين ر استا است که لزوم در نظر گرفتن راهبردي ويژه و انجام واکنش هايي مناسب در برابر حاميان جعل عنوان خليج فارس از يک سو مانع از تحريف منافع ملي کشور شده و از سوي ديگر نيز به منزله هشداري است به کشور هايي که با حمايت هاي ديپلماتيک و مالي اعراب دست به تحريف نام تاريخي خليج فارس مي‌زنند .آرمان:ويکي‌ليکس؛ ابعاد و زواياي پنهان«ويکي‌ليکس؛ ابعاد و زواياي پنهان»عنوان سرقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم دکتر‌محمد‌مهدي‌مظاهري است كه در آن مي‌خوانيد؛در مورد ماهيت گردانندگان سايت ويکي‌ليکس و اعتبار مطالب و محتواي ارائه شده براي کاربران در ميان متخصصان علم سياست اختلاف نظرهاي عميق به وجود آمده است. در بررسي اخبار منتشره توسط ويکي‌ليکس و پيامدهاي درز اين اخبار مي‌توان به نکات ذيل اشاره کرد؛1- در مورد گردانندگان اصلي سايت و حاميان اصلي انتشار اين اخبار در مطبوعات و خبرگزاري‌هاي مختلف جهان اختلاف نظر وجود دارد. طبق نظر برخي از متخصصان فناوري اطلاعات و نيز دستگاه امنيتي و اطلاعاتي آمريکا، دليل درز اين اطلاعات و دستيابي کاربران اينترنتي و سايت‌ها و خبرگزاري‌هاي مختلف، وجود اختلاف ميان هيات حاکمه آمريکا و تسويه حساب درون حکومتي بوده است، به طوري‌که شخصي به نام «برادلي مانينگ» متخصص امور اطلاعاتي ارتش آمريکا عامل اين درز اطلاعاتي بوده است. برادلي پس از دستيابي به اطلاعات محرمانه آن‌هم به شکل ساده که حاصل فعاليت وي در بخش نهاد امنيتي وابسته به پنتاگون بوده است، توانسته پس از کپي اين اطلاعات سري، آنها را در اختيار مسئول سايت ويکي‌ليکس قرار دهد. البته برخي نيز بر اين عقيده‌اند که دستگاه امنيتي و اطلاعاتي آمريکا با خارج کردن برخي از اطلاعات سري و اسناد خويش به شکل برنامه ريزي شده در صدد ايجاد فشار بر برخي از دولت‌ها و امتيازگيري ديپلماتيک و سياسي است. نکته مهمي را در اين مورد نبايد فراموش کرد و آن عدم اشاره به رژيم صهيونيستي و تجاوزات مکرر آن در منطقه است. اين در حالي است که اين رژيم از عوامل اصلي بحران و تنش در منطقه است. بنابراين برخي بر اين باورند که انتشار اين اسناد با خوشحالي مقامات رژيم صهيونيستي روبه‌رو گرديده و نشان دهنده هدف گذاري اين رژيم براي تطويل بحران در خاورميانه است.2- به نظر مي‌رسد اسنادي که پايگاه ويکي‌ليکس آن را منتشر کرده تنها صرف اطلاع رساني نبوده بلکه بايد صحت و سقم موارد ذکر شده بررسي گردد. اسناد فاش شده طيف گسترده‌اي از تحولات بين‌المللي به ويژه منطقه مهم و استراتژيک خاورميانه را در برمي گيرد، بايد ديد از اطلاعات مندرج در ويکي‌ليکس چه کشورهايي بهره مي‌برند. البته انتشار برخي از اين اسناد به اصطلاح محرمانه و طبقه بندي شده از سوي ويکي‌ليکس غير منتظره نبوده است، به عنوان مثال اسنادي که در مورد خاورميانه و به ويژه عراق ميان اسناد ويکي‌ليکس وجود دارد و نشانگر جنايت‌هاي متعدد آمريکا در ابوغريب و حمايت از جريانات افراطي در عراق است، در واقع چيز تازه‌اي نبوده است و قبل تر نيز افکار عمومي از اين مسائل در عراق آگاهي داشت. اين در حالي است که به نوعي از اين اسناد به اسناد و اطلاعات محرمانه تعبير مي‌شود. 3- بدون شک اهداف چندگانه‌اي در انتشار اين اسناد وجود دارد، ممکن است در آمريکا دموکرات‌ها پس از شکست درانتخابات کنگره و ناکامي در ديپلماسي عمومي براي پيشبرد اهداف خويش در سطح داخلي و خارجي براي منتسب کردن مشکلات سياسي و اقتصادي به جمهوري خواهان اين اطلاعات را منتشر کرده باشند. البته در صورت واقعيت داشتن اين موضوع اين امر مي‌تواند يک رسوايي براي آمريکا محسوب گردد. با اين وجود تمرکز اصلي اسناد ارائه‌شده توسط ويکي‌ليکس بر حوزه خاورميانه و برجسته کردن اختلاف ميان کشورهاي منطقه نشانگر اين است که اين اسناد بخشي از سناريوي آمريکا براي ايجاد تنش و بدبيني  بين کشورهاي همسايه با يکديگر است. 4- در موضع گيري نسبت به اين اسناد از سوي آمريکا شاهد تناقض گويي هستيم اين موضوع نيز مي‌تواند نشانگر ابعاد و زواياي پنهان درز اين اطلاعات و اسناد به اصطلاح سري قلمداد گردد. بدين مفهوم، آمريکا قصد داشته که در زمان خاص و با هدف از پيش تعيين شده از اين اطلاعات بهره برداري کند. در راستاي سياست دوپهلوي مقامات کاخ سفيد نسبت به اين اطلاعات و ابهامات از يک طرف مايل هستند که اين اطلاعات و گزارشات محرمانه را بي‌اهميت جلوه دهند و انتشار اين اخبار و اسناد را نوعي عرف ديپلماتيک در افکار عمومي جلوه دهند در همين حال با برجسته سازي اخباري که مربوط به مخالفين خود در سطح جهان و منطقه هست به اصطلاح از آب گل آلود ماهي بگيرند. در اين راستا، اخبار و اطلاعات ضد و نقيضي در مورد مسائل هسته‌اي ايران از زبان روس‌ها و ديپلمات‌هاي کشورهاي منطقه در اين اسناد نقل قول مي‌شود. به طوري که آمريکايي‌ها و رژيم صهيونيستي در اين موضع‌گيري‌هاي کشورهاي منطقه عليه فعاليت‌هاي صلح آميز هسته‌اي ايران مانور مي‌دهند و گويا در صددند که با برجسته سازي اين اطلاعات به قول خود کم اهميت، تنوراختلافات و درگيري‌ها را در منطقه همچنان گرم نگه دارند.البته اين مسئله نيازمند عقلانيت و تدبير لازم از سوي دستگاه سياست خارجي ايران است که ممکن است تحت تاثير همين تبليغات و اطلاعات به اصطلاح فوق سري منتشرشده از سوي سايت ويکي‌ليکس شاهد کشمکش و جدال‌هاي سياسي تازه‌اي در منطقه باشيم.جهان صنعت:اتحاد؛ هديه بحران به اروپا«اتحاد؛ هديه بحران به اروپا»عنوان سرمقاله‌ِ روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم حميدرضا آريان‌پور است كه در آن مي‌خوانيد؛ چنان‌که از واکنش سران مالي و سياسي اروپا به بحران بدهي کشورهاي اتحاديه و يوروزون بر مي‌آيد، اين بحران دست‌کم در کوتاه‌مدت به نزديکي اروپايي‌ها خواهد انجاميد. اين تنها راه نجاتي به نظر مي‌رسد که براي گذر از دردسرهاي اقتصادي و پيشگيري از رويدادهاي ناخوشايند آينده از ذهن مي‌گذرد.رييس صندوق بين‌المللي پول، دومينيک استراس کان در آخرين سخنان خود با انتقاد شديد از رويکرد کشورهاي قاره سبز، اروپاييان را به عملکرد هماهنگ در مقابله با بحران‌هاي مالي فرا خوانده است.اين هشدار کان زماني بيشتر جلب توجه مي‌کند که مي‌بينيم روزبه‌روز کشورهاي بيشتري به طور جدا از اتحاديه با تصويب بودجه‌هاي بسيار سختگيرانه رياضتي ناچار به کاستن رفاه مردمي مي‌شوند که هميشه سرآمد دريافت خدمات اجتماعي بوده‌اند.ايرلند اخيرا سختگيرانه‌ترين بودجه خود را تصويب کرده و اسپانيا هفته گذشته سياست‌هاي صرفه‌جويانه خود را تشديد کرده است. يونان همچنان با اعتراضات مردمي روبه‌روست که در واپسين مورد آن، يوناني‌ها در اعتراض به حضور رييس صندوق بين‌المللي پول در اين کشور به خيابان‌ها آمده‌اند. پرتغال و چندين کشور ديگر هم در انتظار روزهاي بدتري هستند.همين نگراني از روزهاي بدتر پيش‌رو است که همگرايي اجباري و از سر استيصال سياست‌هاي مالي و اقتصادي قاره ثروتمند دنيا را ناگريز خواهد کرد. نشانه‌هاي اين همگرايي را مي‌توان در اتحاد آلمان و فرانسه براي بهبود شرايط ارز يورو و در تصويب بسته‌هاي نجات مالي براي کشورهاي آسيب‌ديده مشاهده کرد و لزوم آن را در هشدار رييس نهادي ديد که به همراه بانک جهاني مهم‌ترين سازمان‌هاي تاثيرگذار در اقتصاد جهان هستند.دنياي اقت�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن