تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رسول اكرم صلى الله عليه و آله گروهى را كه كشت و كار نمى كردند، ديدند و فرمودند: شم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805196535




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا خود ائمه (ع) تفسیر قرآن ننوشتند؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


پرسمان؛
چرا خود ائمه (ع) تفسیر قرآن ننوشتند؟
و هر کس، فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است.






به گزارش سرویس دینی جام نیوز، یکی از سوالات قرانی اینکه چرا هیچ یک از ائمه(ع) تفسیر قرآن ننوشته اند؟
پاسخ:

تفسیر قرآن یعنی برطرف نمودن ابهام از الفاظ مشکل و دلالت کلامی قرآن در مرحله اول بر عهده شخص پیامبر (ص) است. همانگونه که ابلاغ قرآن هم بر عهده همان حضرت است

«أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ‏»[1]

«این ذکر [قرآن‏] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شاید اندیشه کنند!».

اینکار که شؤونی از شؤونات پیامبر (ص) بوده است در محورهای زیر توسط ایشان به انجام رسید:

الف:تبیین شرایط و احکام آنچه که در قرآن به صورت کلی تشریع شده است، مثل اینکه در قرآن آمده است:

«أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ»[2]

«نماز را برپا می‏دارند، و زکات می‏دهند.»

«وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ»[3]

« و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند»

چگونگی انجام این سه فریضه و فرائض دیگر در سنت یعنی گفتار و رفتار و تقریر پیامبر (ص) آمده است.

ب:تخصیص و تقیید زدن کلامی که در قرآن به صورت عام و مطلق بیان شده است، چون بر گوینده لازم نیست که تمام قیود کلامش را یکجا در وقت سخن گفتن بیاورد و حتی میتواند بیان آن را بر عهده شخص دیگر بیاندازد و آن شخص مراد جدی گوینده را از طریق بیان خاص یا قید تبیین نماید. مثلا در قرآن آمده است که:

«وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فیها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابًا عَظیمًا»[4]

«و هر کس، فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن می‏ماند؛ و خداوند بر او غضب می‏کند؛ و او را از رحمتش دور می‏سازد؛ و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است»

اما در سنت قید آن (فقدان توبه) آمده است یعنی روشن می شود که مراد جدی خداوند این است که اگر انسانی مرتکب چنان کاری شود و توبه ننماید جزایش جهنم ابدی است.

ج:بیان مصطلحات شرعیه

عناوینی در قرآن آمده است که معانی لغوی و عام آنها مراد نیست و برعهده سنت است که مراد را تبیین نماید، به عنوان نمونه اینکه مراد از صلاة در قرآن مطلق الدعا نیست یا مراد از زکات مطلق النمو نیست و ... بر عهده سنت می باشد.

د:بیان تفاصیل موضوعات تکلیف.

در بعضی از موارد قرآن در صدد بیان شقوق مسأله نیست و فقط می خواهد اصل مسأله را تشریع نماید و عنایتی به شمول و گستره آن ندارد و اینجاست که سنت پیامبر (ص) اجمال زدایی می نماید و به تفسیر می پردازد.

مثلا در مورد احکام خطا و عمد در قتل، اصل مساله در قرآن تشریع شده است ولی در سنت تبیین شده است که در خطای محض دیه بر عاقله است و در شبه عمد بر قاتل و اما در صورت عمد محض قصاص اصل است مگر اینکه اولیای دم به دیه یا عفو راضی گردند.[5]

و: بیان ناسخ و منسوخ در احکام قرآن.

در قرآن احکامی وجود دارد که نسخ گردیده است، اما معلوم نیست که کدامیک از آیات اینگونهاند و لذا لازم است که برای تبیین آن به سنت مراجعه نمائیم. مثلا در سنت آمده است که آیه 15-16 از سوره نساء با آیه 2 سوره نور نسخ شده است.[6]

ه: و ….

بیان این امور و مسائل دیگر که همان تفسیر قرآن است تا زمانی که پیامبر (ص) در این دنیا است بر عهده آن جناب است زیرا:

«وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»[7]

«در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی‏دانند.»

و آنگاه که بشریت از فیض وجود ایشان محروم گشت بر عهده ائمه اطهار(ع) است که این مهم را به سرانجام برسانند و این بدیهی است که در اوج قله راسخان در علم، پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) قرار دارند، فقط آنها هستند که واقف به همه معانی و معارف قرآن می باشند و در مراتب بعدی سایر مردم قرار دارند.[8]

ممکن است گفته شود چرا آنها همه معارف را یکجا بیان نکرده اند؟ در جواب می گوئیم زمینه های لازم برای چنین کاری وجود نداشته است.

توضیح اینکه: قرآن کتاب جاودانی است و معارف آن به زمان رسول خدا (ص) اختصاص ندارد و این روشن است که بخشی از معارف آن در توان فهم همگان نمی باشد و لذا حکمت خدا اقتضاء می کند که بعد از پیامبر (ص) در هر عصری شخصی باشد که به همه معارف قرآن آگاهی داشته باشد تا به مرور و آماده شدن شرایط و زمینه ها معارف را بیان کند، در موارد اختلاف و ابهام مرجع امت باشد و مردم از طریق ایشان به معارف قرآن دسترسی پیدا کنند زیرا در غیر اینصورت، بهره گیری از قرآن به زمان رسول خدا (ص) اختصاص می یابد و این با جاودانگی قرآن منافات دارد و علاوه به خاطر نبود مفسری آگاه، خود قرآن که برای هدایت بشر و رفع اختلاف آمده بود مرجعی برای ایجاد اختلافات می شود و این با غرض نزول قرآن سازگاری ندارد و از این روی بود که پیامبر (ص) در کنار قرآن مردم را به عترت خودشان سفارش فرمود.

ائمه اطهار(ع) هم بعد از پیامبر (ص) به تبیین امور فوق الذکر پرداختند و علاوه بر آن، ملاک تفسیر صحیح قرآن را هم برای مردم تشریح نمودند.[9]

اما باید توجه داشت که آرای تفسیری آنها و ملاکاتی که برای تفسیر صحیح قرآن بیان نموده اند را باید در لابهلای روایاتی که در کتب نقل شده است جستجو نمود چرا که عواملی دست به دست هم داد تا آنها آن معارف را بیان نکنند و یا اگر بیان کردند به دست ما نرسد.

از سویی افرادی که این استعداد و توان را داشته باشند که تمام معارف قرآن را دریافت کنند وجود نداشتند و بر ائمه(ع) لازم بود که به تناسب آمادگی افراد و شرایط و زمانه، آن معارف را به افراد منتقل نمایند و از طرف دیگر بعد از رحلت پیامبر (ص) شرایطی پدید آمد که بشر تشنه معارف الهی نتواند از آبشخور راسخان در علم سیراب گردد، درب علم و حکمت رسول خدا (ص) کنار گذاشته شد، کتابت حدیث ممنوع گردید، بازار جعل احادیث داغ شد و ...

و این همه باعث گردید که مصحف علی (ع) را به کناری گذاشته و بدان توجهی ننمایند.

 بعد از رحلت پیامبر (ص) مصحفی توسط حضرت علی (ع) گردآوردی گردید که مشتمل بر تنزیل و تاویل قرآن و دانش بسیاری بوده است و آن حضرت آن را بر مردم عرضه نمود ولی آنها آنرا نپذیرفتند؛ و این مصحف از امامی(ع) به امام(ع) دیگر رسید، و الان نزد آخرین امام(عج) یعنی حضرت مهدی«عج» می باشد و ایشان آن را بر همگان آشکار خواهد ساخت.[10]

دکتر محمد حسین علی الصغیری در کتاب درسات قرآنیه ص 52 از ابن حجر آورده است که:

«حضرت علی (ع) بعد از رحلت پیامبر (ص) قرآن را به ترتیب نزول آن جمع کرده است. و در ادامه می گوید اگر این روایت درست باشد، باید بگوئیم که ما تاریخ مهمی را از نزول قرآن از دست داده ایم آنهم از برترین راوی که عصر تنزیل را درک کرده و همیشه به همراه قرآن بوده است.»

همین مولف در چند صفحه قبل از ابوالقاسم الحسن بن محمد بن حبیب النیسابوری متوفی 406 آورده بود که:

«از شریفترین علوم قرآن علم به نزول و ترتیب نزول قرآن می باشد بهگونه ای که اگر کسی آگاهی به تاریخ نزول قرآن نداشته باشد حق ندارد که درباره کتاب الهی سخن بگوید و لذا نمی شود اسم مفسر قرآن را بر او اطلاق کرد.»
این شرایط در طول حیات معصومین(ع) ادامه داشته است و بدین سبب ائمه نتوانستند در این راه توفیقی کامل یابند. اما در عین حال بخشی از این معارف به دست ما رسیده است و در کتب روایی و تفسیری نقل شده است که منبع ارزشمندی برای فهم آیات به شمار می آید، بله کتبی به آن عزیزان منتسب است.[11] که غالبا در سند آن اشکال می کنند و لذا باید در تک تک روایات منقول بررسی های لازم بهمنظور پذیرش روایت را انجام داد و در صورت تطبیق آن روایات با ملاکهایی که برای پذیرش روایت وجود دارد، آن روایت را پذیرفت.[12]

[1]سوره نحل، آیه 44.

[2] سوره حج،41.

[3] سوره آل عمران، آیه 97.

[4]سوره نساء، آیه 93

[5] توضیح المسائل المحشی للامام خمینی، ج 2، ص 822

[6] برای اطلاع بیشتر به کتاب التفسیر و المفسرون، ج 1، نوشته محمد هادی معرفت ص 199- 173 مراجعه شود.

[7] سوره آل عمران، آیه 7.

[8] اصول کافی، ج 1، ص 270 و 271 / بحارالانوار، ج 23، ص 199 و ج 92، ص 97 / تفسیر قمی، ج 1، ص 124.

[9] برای آگاهی بیشتر از مکتب تفسیر ائمه اطهار می توانید به کتاب مکاتب تفسیری، ج 1، نوشته علی اکبر بابائی، ص 133-102 مراجعه نمائید.

[10] برای آگاهی بیشتر از این مصحف به کتاب مکاتب تفسیری، ج 1، ص 48 تا 63 مراجعه شود.

[11] برای اگاهی بیشتر از کتبی که به ائمه معصومین در تفسیر، منتسب است، به کتاب مکاتب تفسیری، ج 1، ص 79 تا 102 و التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 455 تا 488 مراجعه شود.

[12] شما می توانید نمونه هایی از تفسیر اهل بیت را در منابع زیر مطالعه فرمائید:

الف- کتاب التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 486 تا 566.

ب- بحث های روایی کتاب تفسیر المیزان، علامه طباطبایی.

ج- کتاب البرهان، تالیف هاشم بحرانی.
 



۰۶/۰۱/۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن