تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826442488




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا معاد از اصول دین است؟


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: چرا معاد از اصول دین است؟
علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین قرار داده ا ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوه اى از ما خواسته ، یعنى نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکى از ضروریات اسلام، به طفیل قبول نبوت قبول کرده باشیم، خواسته که خود ما هم مستقلا به آن ایمان و اعتقاد داشته باشیم،


چرا معاد از اصول دین است؟

 چرا اسلام معاد را از اصول دین قرار داده اند ولى سایر ضروریات را از اصول دین قرار نداده چون خیلى اشخاص این سۆال را مى کنند، مى گویند شهادتین که انسان به آن مسلمان مى شود دو چیز بیشتر نیست: " اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله ".پس چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار داده اند؟ خوب، آدمى که به پیغمبر ایمان داشته باشد، به هر چه پیغمبر گفته (اگر برایش ثابت شود که پیغمبر گفته، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد) ایمان پیدا مى کند، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست (حالا دو اصل دیگر (عدل و امامت) را که شیعه مى گویند، آن به جاى خود مسأله علیحده اى است): توحید، نبوت، معاد فرع و طفیلى نبوت است، چون ما به نبوت اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده، به معاد هم اعتقاد داریم، همین طورى که چون پیغمبر گفته اند نماز واجب است به نماز هم اعتقاد داریم، نماز هم از ضروریات است، روزه هم از ضروریات است، حج هم از ضروریات است.این ایراد وارد نیست، چون علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین قرار داده ا ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوه اى از ما خواسته ، یعنى نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکى از ضروریات اسلام، به طفیل قبول نبوت قبول کرده باشیم، خواسته که خود ما هم مستقلا به آن ایمان و اعتقاد داشته باشیم، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشیم، به معاد اعتقاد داشته باشیم. این که "ولو" مى گویم نه اینکه از آن صرف نظر مى کنم، مى خواهم بگویم یک مسأله اى است که خواسته ما مستقلا به آن ایمان داشته باشیم و لهذا قرآن استدلال مى کند بر قیامت، استدلال نمى کند بر روزه ، مى‌گوید روزه را پیغمبر گفته، ولى استدلال مى کند بر قیامت، چه آن نوع استدلالى که پایه آن خود توحید است، و چه آن استدلالى که پایه آن نظام خلقت است.قرآن علاقه نشان مى دهد که افراد در باب معاد تحقیق داشته باشند و لهذا در باب معاد کلمه ایمان آمده و در غیر معاد نیامده است. در باب ملائکه هم ایمان آمده است. این علامت آن است که خواسته اند که ما در اینجا تحقیقى داشته باشیم به طورى که بتوانیم اعتقاد پیدا کنیم که یک حقایقى به نام ملائکه وجود دارد. همچنین قرآن مایل است که ما به آخرت ایمان داشته باشیم، یعنى در کنار ایمان به پیغمبر و ایمان به نبوت مى خواهد ما اعتقاد و ایمان به آخرت داشته باشیم والا آن را در این ردیف ذکر نمى کرد. چرا آن را در این ردیف ذکر کرده؟ پس طالب تحقیق در اینجاست. در اینکه مسائل معاد در درجه اول مسائل تعبدى است هیچ بحثى نیست. ما درباره این مسائل تعبدى مى خواهیم ببینیم چقدر مى توانیم تحقیق کنیم و این تحقیق هم مطلوب است. اگر اشخاصى بگویند شما حق تحقیق کردن ندارید، ما در مقابل آنها چنین مى گوییم. اگر کسى گفت: "در باب قیامت کسى حق تحقیق کردن ندارد، قرآن یک چیزى گفته، ما هم باید بگوییم آمنا و سلمنا، هر کس گفت چرا؟ مى گوییم سۆال بدعت است. همین طورى که عده اى در قدیم مى گفتند ""السۆال بدعة"" اینجا حق سۆال و جواب ندارى" (ما مى گوییم) نه، این طور نیست، از ما تحقیق خواسته اند.
معاد شهید مطهرى، صص 15-14 و 31

شنبه 2 اسفند 1393 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن