تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804369640




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امام(ره) دمکراسی را برخاسته از تعالیم حیات‌بخش اسلام می‌دانستند - اخبار ایران و جهان |


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: احمد جهان‌بزرگی در گفتگو با مهر:
امام(ره) دمکراسی را برخاسته از تعالیم حیات‌بخش اسلام می‌دانستند

جهان بزرگی


شناسهٔ خبر: 2491852 سه‌شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۸
دین و اندیشه > اندیشمندان

مردمسالارى در متن تعاليم اسلامى و حقوق انسان از برجسته‌ترين سخنان اسلام است، البته برداشت مقام معظم رهبری از اندیشه‌های امام این است که امام دمکراسی را برخاسته از تعالیم حیات‌بخش اسلام می‌دانستند. به گزارش خبرنگار مهر، هر دو رهبر اندیشمند نظام جمهوری اسلامی به عنوان مجتهد و اسلام شناس عقیده داشته اند که جمهوریت، مردم سالاری و دمکراسی به وجود آمده در جامعه اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی نه تنها وام گرفته ازغرب نیست بلکه این مفاهیم در بطن و متن تعالیم اسلامی است. مثلا امام خمینی(ره) در جایی می فرمایند: در اسلام دمکراسی مندرج است و در جای دیگر نیز می فرمایند: دمکراسی ای که ما می خواهیم به وجود آوریم در غرب وجود ندارد و مقام معظم رهبری همین نظر را دارند و می فرمایند: جمهوريت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمى‌دهد در اين كشور مردم‌سالارى نباشد. ما نخواستيم جمهوريت را از كسى ياد بگيريم؛ اسلام اين را به ما تعليم داد و املاء كرد.مردمسالارى در متن تعاليم اسلامى و حقوق انسان از برجسته‌ترين سخنان اسلام است، البته غیر از این اعتقاد، برداشت مقام معظم رهبری از اندیشه های امام نیز همین است که امام مردم سالاری و دمکراسی را برخاسته از تعالیم حیات‌بخش اسلام می دانستند. ایشان می گویند: در مكتب سياسى امام، مردم‌سالارى از متن دين برخاسته است؛ از «امرهم شورى بينهم» برخاسته است؛ از «هو الذى ايدك بنصره و بالمؤمنين» برخاسته است. ما اين را از كسى وام نگرفته‌ايم، البته حقیقت امر هم همین است. در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد جهان بزرگی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتگویی به بررسی این مسأله پرداخته ایم که اکنون از نظر شما می گذرد.*آقای دکتر! شما به عنوان متخصص جامعه شناسی بفرمائید که جمهوریت و اسلامیت نظام با هم چه نسبتی دارند؟دمکراسی چیزی نیست که امروز و دیروز کشف شده باشد بلکه در میان ملتهای دیگر وجود داشته و اسلام نیز آن را جزء احکام امضائی خود قرار داده است. برای اثبات این مسئله به طرح دومقدمه و یک نتیجه می پردازم:اول اینکه: مفهوم حکومت مردم و حاکمیت مردم حداقل از سه هزار سال پیش در جوامع مختلف وجود داشته است. ایرانیان باستان به آن "خشتر پاون" و یا "خشتر مارتیا" می گفتند. چینیها "مین جو جوگی" به کار می بردند. ژاپنی‌ها آن را با واژه "مین شو شوگی" معرفی می کردند. عربها "حکومه الشعب" می گفتند ولاتین زبانها آنرا با واژه دموس - کراتوس (یا دمو- کراتیا) نشان می دادند (دموس به معنای مردم و کراتوس به معنای حکومت و حاکمیت)، البته این تحقیقی است که من به آن دست یافته ام اگر برای شما قابل پذیرش نباشد برای شما در اینجا فقط کافی است  این را باور داشته باشید که مسلما ایرانیها، چینیها و ژاپنیها به حکومت مردم دمکراسی نمی گفته اند و قبل از یونانیها حکومت مردم را می شناخته اند. هرودوت تاریخ نویس یونانی که صد سال قبل از افلاطون زندگی می کرده، معتقد است که ایرانیان، دمکراسی را می شناختند و در مورد خصوصیات آن بحث می کردند.ایرانیان معاصر مفهوم حکومت مردم و حاکمیت مردم را با سه واژه مردم سالاری، جمهوریت و دمکراسی می شناسند که واژه دمکراسی در میان آنها طرفداران بیشتری دارد. دوم اینکه: دمکراسی مانند بسیاری از پدیده های دیگر، انواع مختلفی دارد به گونه ای که فردی مانند "دیوید هلد" در کتاب "مدلهای دمکراسی" ادعا می کند که نزدیک به یازده نوع دمکراسی وجود دارد اما من در اینجا بنا ندارم به آنها بپردازم، بلکه چند عدد از دمکراسیهایی که با یک مطالعه جامعه شناسی تاریخی، به آنها دست پیدا کرده ام را برشمرده و نسبت هر یک از آنها با حکومت اسلامی را مورد سنجش قرار می دهم. قبل از پرداختن به آنها لازم می دانم تذکر دهم که در تقسیم بندی پدیده ها همواره باید آنها را از جهات مختلف تقسیم کرد. بنابراین دمکراسی نیز قابلیت تقسیم شدن از چهار جهت را داراست که به مقتضای بحث فقط به دو جهت آن می پردازم.در مرحله اول انواع دمکراسی از جهت صفات مطرح می شود. دمکراسی از این جهت به دو دسته تقسیم می گرددد: دمکراسی محض و دمکراسی غیرمحض.دمکراسی محض دارای هفت مشخصه است:1- منبع قانون خواست مردم است.2- قانونگذاری مبتنی برخواست مردم است هر خواستی داشته باشند.3- پلورالیزم عقیدتی وجود دارد (هرعقیده ای حق است؛ اگر اقلیت است می تواند به اکثریت تبدیل شود).4- سکولاریزم سیاسی وجود دارد (جدائی سیاست از دین)5- مشارکت مردم در مسائل سیاسی.6- آزادیهای نسبی.7- تساوی در برابر قانون.با مطالعه جامعه شناسی تاریخی متوجه می شویم که دمکراسی محض در هیچ یک از جوامع بشری تحقق خارجی پیدا نکرده است و فقط در کتابها و در سخنرانیهای تبلیغاتی وجود دارد. بر این اساس حکومت اسلامی با آن سازگاری ندارد. علاوه بر اینکه چهار پارامتر اول این نوع از دمکراسی با اسلام هیچ سازگاری ندارند.
جهان بزرگی
دمکراسی غیرمحض نیز دارای مشخصات زیر است:1- منبع قانون مکتب مورد نظر اکثریت افراد جامعه است.2- مبنای قانونگذاری مبتنی برخواست مردم است اما محدود به اصول و قواعد مکتب مذکور.3- مونوئیزم عقیدتی وجود دارد.( فقط یک عقیده، حق است)4- سیاست می تواند مبتنی بر دین ماوراءالطبیعی باشد.5- مشارکت مردم در مسائل سیاسی.6- آزادیهای نسبی.7- تساوی در برابر قانون.با این مشخصات حکومت اسلامی نه تنها با دمکراسی غیرمحض ناسازگاری ندارد بلکه یکی از مصادیق این دمکراسی محسوب می شود و با جامعه شناسی تاریخی نیز متوجه می شویم که اساساً همه دمکراسیهایی که در طول تاریخ در جوامع مختلف به وجود آمده اند همگی دمکراسیهای غیرمحض می باشند.*حتی دموکراسی اسلامی؟!در دمکراسی اسلامی اولاً منبع قانون مکتب اسلام است. ثانیاً قانونگذاری مبتنی برخواست مردم است اما محدود به اصول و قواعد برخاسته از دستورات مکتب اسلام و ثالثاً اسلام معتقد است که فقط او حق است آنجا که می فرماید: "ان الدین عندالله الاسلام"(سبک و روش زندگی نزد خداوند فقط اسلام می باشد). رابعاً در اسلام، سیاست مبتنی بر دین ماوراء الطبیعی (=آسمانی) است و سه پارامتر دیگر نیز در اسلام مندرج می باشند. امام خمینی(ره) در مورد دمکراسی اسلامی می فرمایند: ممكن است دموكراسى مطلوب ما با دموكراسيهايى كه در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموكراسى ‏اى كه ما مى خواهيم به وجود آوريم در غرب وجود ندارد. دموكراسى اسلام، كاملتر از دموكراسى غرب است اما دمکراسی از جهت مکتب نیز به شش دسته تقسیم می شود، یعنی شش مکتب در سه سده اخیر سربلند کرده و ادعای داشتن دمکراسی نموده اند. براین اساس تقسیم بندی در اینجا، مبتنی بر ادعا و نه بر به رسمیت شناختن می باشد: لیبرالیزم مدعی دمکراسی لیبرالیستی است. سوسیالیزم دمکراسی سوسیالیستی را ادعامی کند. اسلام دمکراسی اسلامی را معرفی می نماید و فاشیزم میگوید که دمکراسی فاشیستی از همه دمکراسیها برتر است. مسیحیت در الهیات رهایی بخش دمکراسی مسیحی را می پذیرد و مکتب ناسیونالیزم، دمکراسی ناسیونالیستی را ادعا دارد.با توجه با این دو دسته بندی نتیجه می گیریم: الف) دمکراسی یک ظرف است و مکاتب، مظروف آن می باشند و ظرف همواره با مظروف خود شناخته می شود یعنی اگر در این ظرف، اسلام ریخته شود، دمکراسی اسلامی حاصل آن خواهد بود و اگردر آن لیبرالیزم ریخته شود، دمکراسی لیبرالیستی و اگر سوسیالیزم ریخته شود دمکراسی سوسیالیستی تشکیل می گردد. ب) عناصر تشکیل دهنده دمکراسی عبارتند از: 1- مشارکت مردم در مسائل سیاسی، 2- آزادیهای نسبی 3- تساوی در برابر قانون (در یک بررسی بسیار ساده به سرعت پی می بریم که مکتب اسلام این عناصر را به رسمیت شناخته و آنها را جزء احکام امضائی خود قرار داده است.)*برخی از کارشناسان مخالف اصطلاحهایی مانند مردم سالاری دینی و ... هستند، دلیل شان این است که بعضی از اصول لیبرالیزم مانند سکولاریزم از دمکراسی جدانشدنی است؟!نه! اصلاً این چنین نیست، زیرا لیبرالیزم مانند اسلام یک مکتب است درحالی که دمکراسی یک شیوه حکومتی شمرده می شود. ایرانیان باستان که از اولین اندیشمندانی بوده اند که در مورد دمکراسی اظهار نظرکرده اند، به حق فقط برهمین عناصر در مورد دمکراسی تأکید داشته اند.هرودوت مورخ یونانی در مورد خصوصیات دمکراسی نزد ایرانیان باستان می گوید: اوتانس می گفت: ... اما حکومت مردم، اولاً این حکومت اسم خوبی دارد که تساوی حقوق است و دیگر این که مردم کارهائی را که مالک الرقاب می کند مرتکب نمی شوند. انتخاب مستخدمین دولت به حکم قرعه است. هر امری مسئولی دارد و هر تصمیمی به مجلس رجوع می شود. بنابراین پیشنهاد می کنم که حکمرانی یک نفر را ملغی کرده اداره امور مردم را به مردم واگذاریم. اهمیت در کمیت است. امروزه نیز نویسندگان کتاب دمکراسی چیست؟ می گویند: وجود دمکراسی مستلزم دو اصل کلی نظارت همگانی بر تصمیم گیری جمعی و داشتن حق برابر در اعمال این نظارت می باشد.*برگردیم به همان سه مشخصه دمکراسی. چگونه می توانید ثابت کنید که سه خصوصیت یاد شده در مباحث قبلی در متن و بطن دستورات اسلامی نهفته است و اجزایی از مکتب اسلام می باشند؟انقلاب انبیاء الهی و اولیای ایشان چه در آغازین روزهای تشکیل حکومت و چه در مدینه پیامبر نتیجه اشتیاق انسانها به آزادی از ظلم، جور، ستم، فساد اجتماعی و دستیابی به حکومتی منطقی است که استبداد و ظلم در آن نباشد. قرآن یکی از رسالتهای پیامبران را برداشتن هر غل و زنجیری از دست و پای انسانها می داند (وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِم‏. اعراف/ 157.) بر این اساس اولاً قانونگذار مقدس اسلام نقطه عزیمت در قانونگذاری را بر آزادی گذاشته و در اصولی همچون اصاله الاباحه، اصاله الحلیه و اصاله البرائه آن را منعکس نموده است. ثانیاً: همین قانونگذار دستور می دهد که هیچ قدرت مطلقی در جامعه نباید وجود داشته باشد بلکه قدرت باید مشروط و محدود باشد.امام علی(ع) به مردم بصره می فرمایند که مواظب باشید که حاکم گمارده شده بر شما از دستورات خدا عدول نکند و دستورات انسانی و بشری خود را بر جامعه حاکم نکند و براساس بدعت گذاری که زمینه استبداد را فراهم می کند بر شما حکومت نکند. ثالثاً: مکتب اسلام تأکید می کند که آزادی بیان ازجمله ابتدائی ترین حقوقی است که باید رعایت شود. امام علی(ع) می فرمایند: از گفتن حق در برابر من یا ارائه نظر در عدالت باز نایستید. رابعاً: اگر فرد یا افرادی خواستار گروههای همفکر باشند باید حقوقی برای گروههای همفکر وجود داشته باشد. قرآن برای تشکیل گروههای همفکر دستور می دهد و می فرماید: وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر. آل‌عمران/ 104تساوی در برابر قانون امام علی(ع) را بر این داشته است که بفرمایند: ای اعضاء دستگاه حاکمه از مقدم داشتن خود در اموری که همه مردم در آن مساویند بپرهیزید. کار مردم نزد دستگاه حاکمه در آنچه حق است باید یکسان باشد.( فلیکن امر الناس عندک فی الحق سواء)؛ عالم کسی را آزاد و کسی را برده به دنیا نیاورده است و همه مردم آزاد به دنیا آمده اند. امام به کسانی که فرصتهای برابر اقتصادی را بر نمی تابیدند می فرمود: اگر مال از آن من بود همگان را برابر میداشتم تا چه رسد که مال، مال خداست و مشارکت مردم در مسائل سیاسی کاراترین وسیله برای رفع تهدیدهای احتمالی قدرت سیاسی علیه آزادی است. هر یک از افراد جامعه با مشارکت در اعمال قدرت، خود را از خطر تحمل اقدامات خودسرانه دور می دارند و با اثر گذاشتن بر دستگاه اداری و برگزیدن نمایندگان و یا انتخاب برخی کارمندان، مشارکت خود در حاکمیت بر جامعه را تداوم می بخشند.*نظارت مردم بر اعمال و رفتار مسئولان در دمکراسی اسلامی چگونه اجرایی می‌شود؟از آنجا که در نظام سیاسی اسلام حاکمیت مردم در کنار حاکمیت الهی به رسمیت شناخته می شود، منطقی ترین شیوه برای استقرار حاکمیت مردم این است که خود مردم به شکلی مستقیم به بیان صریح خواسته هایشان بپردازند. امام علی(ع) می فرمایند: ای حاکم! بین تو و مردم هیچ واسطه ای نباشد مگر زبانت و پرده ای نباشد مگر صورتت و مبادا نیازمندی را از ملاقات با خود منع کنی. در واقع نظام اسلامی تصمیماتی را که آزمون گفتگو و مشورت را از سر نگذرانده باشند، نمی پذیرد. توصیه امام علی(ع) به دولتها این است: آراء صاحبان رأی را در کنار هم قرار دهید و سپس هر کدام از آنها که به حقیقت نزدیکتر و از شک و تردید دورتر است را انتخاب کنید. امروزه انتخابات، همه پرسی یا مراجعه مستقیم به آراء مردم به عنوان نهادهای مشاوره ای و حاکمیتی برای مشارکت مردم در حکومت ابزارهای ارزشمندی هستند که در کنار تضارب آراء برای ایجاد خرد جمعی و اعمال نظارت بر حاکمان و حکومت به کار گرفته می شوند. چرا که نظارت صحیح و سازنده به رفع نقایص و تکامل اجتماع کمک فراوانی می کند.امام علی(ع) در این خصوص به دولتمردان دو توصیه اساسی و زیربنایی دارند: 1- اطرافیان را چنان نپرورید که شما را بستایند. 2- کسانی را به خود نزدیک گردانید که سخن تلخ حق را به شما بیشتر بگویند. امام مردم را برای نظام سیاسی بهترین بازرس و ناظر دانسته و آنها را مورد تشویق قرار داده و حتی تأکید کرده که نخبگان سطوح بالای سیاست را زیر نظر داشته، مورد سؤال قرار دهند و از کوچکترین تخلفات جلوگیری کرده و جهت عزل آنها گزارش نمایند. امام می فرمایند: " ای مردم من عبدالله بن عباس را جانشین خود بر شما قرار دادم، سخن او را بشنوید و فرمان او را تا هنگامی که از فرمان خدا و رسول اطاعت کند اطاعت کنید و اگر در میان شما بدعتی گذاشت بدانید او را از حکومت بر شما عزل خواهم کرد. بدانید هرگاه خواص به کارهای ناشایست دست یازیدند و گروه مردم بر آنان نشوریدند، هر دو دسته مستوجب عقوبت الهی خواهند بود.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن