تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804552171




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیدگاه خاورشناسان درباره تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ یهودی و مسیحی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
دیدگاه خاورشناسان درباره تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ یهودی و مسیحی
مهم‌ترین مشکل مستشرقان صاحب این نظریه، توجه نکردن به تفاوت‌های قرآن و کتاب مقدس می‌باشد؛ چرا که قرآن کلام خداست که کم و زیاد نشده است؛ بر خلاف متن موجود تورات و انجیل.

خبرگزاری فارس: دیدگاه خاورشناسان درباره تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ یهودی و مسیحی



چکیده در این نوشتار به پیشینه مباحث تأثیرپذیری اشاره می‌شود و این که مغرب زمین خاستگاه این نظریه است که تأثیرپذیری کتاب مقدس را از فرهنگ زمانه پذیرفته‌اند، سپس برخی مستشرقان مثل گیگر و یوسف درّه حداد و... همین نظریه را به قرآن سرایت داده‌ و تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ یهودی و مسیحی جزیر ه‌العرب را مطرح کرده و تا آن جا پیش رفته‌اند که کتاب مقدس را از مصادر قرآن دانسته‌اند. در ادامه مقاله به پاسخ‌دهندگان این‌دیدگاه مثل عبدالرحمن بدوی و دلایل آن‌ها اشاره شده است و مهم‌ترین مشکل مستشرقان صاحب این نظریه، توجه نکردن به تفاوت‌های قرآن و کتاب مقدس می‌باشد؛ چرا که قرآن کلام خداست که کم و زیاد نشده است؛ بر خلاف متن موجود تورات و انجیل، و این‌که قرآن با برخی آموزه‌های کتاب مقدس و فرهنگ یهودی و مسیحی مثل تثلیث و صلیب شدن عیسی(ع) و... مخالفت کرده است و اگر برخی مطالب قرآن با کتاب مقدس در عقاید و احکام و اخلاق مشابه است، برای آن است که منبع آن‌ها (خدای متعال) یکی است.
در پایان موارد مشترک و اختلافی قرآن و کتاب مقدس بیان می‌شود.
واژه‌های اصلی: قرآن، مستشرقان، فرهنگ زمانه، کتاب مقدس.
درآمد
رابطه قرآن و فرهنگ زمانه از مسائل نو پدید در حوزه قرآن‌پژوهی است و اهمیت ویژه‌ای دارد، چرا که برخورد معقول با این مطلب می‌تواند رازگشای برخی آیات مرتبط با عقاید و آداب و رسوم عرب جاهلی باشد و به فهم و تفسیر بهتر قرآن کمک کند. در مقابل، پذیرش تأثیر پذیری مطلق قرآن از فرهنگ عرب جاهلی، پیامدهای ویرانگری در حوزه تفسیر و علوم قرآن دارد و عملاً قرآن را به کتابی تاریخ‌مند و زمان‌مند تبدیل می‌کند و از صحنه زندگی اجتماعی و سیاسی بشر کنار می‌زند.
پیشینه
مغرب زمین خاستگاه اصلی نظریه تأثیرپذیری کتب مقدس از فرهنگ زمانه است، چرا که دانشمندان غربی با مطالعه متون تحریف شده فعلی انجیل و بررسی تاریخ آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که انجیل‌ها نگاشته دست افرادی مثل مرقس، لوقا، متی، یوحنا و... است که سال‌ها پس از عیسی(ع) این متون را با الهام و بهره‌گیری از فرهنگ حاکم عصر خویش به رشته تحریر درآوردند. ایان باربور ادعا می‌کند که برخی قسمت‌های تورات هشت‌صد سال بعد از موسی(ع) نگاشته شد (باربور، ایان، علم و دین، ص 130) و حتی جریان وفات موسی و دفن و مراسم عزاداری او در عهد عتیق آمده است (کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب 34). کتاب مقدس در موارد متعددی نیز مخالف علم و آمیخته با خرافات و تناقضات درونی شده است.
برخی نویسندگان در این مورد می‌نویسند (برگرفته از: سعیدی روشن، تحلیل زبان قرآن، ص 169): با توجه به این حقیقت که کتاب‌های مقدس عهد عتیق و عهد جدید ره‌آورد برداشت، علایق و سلایق صدها انسان، با انگیزه‌های گوناگون است که به گفته قاموس کتاب مقدس (قاموس کتاب مقدس، مقدمه) در مدت هزار و پانصد سال تألیف گشته، از این رو بسیار طبیعی است که  ناسازگاری‌های فراوانی در خود داشته باشند.
از سوی دیگر مشاهده می‌شود که با چشم‌پوشی از تفاوت‌های جدّی سبک، محتوای نوشته‌ها نیز در موارد متعددی ناهمخوانی و تعارض دارد، برای مثال در جایی گفته می‌شود:«جمیع آنانی که از اعمال شریعت هستند، زیر لعنت می‌باشند... . هیچ کس در حضور خدا از شریعت عادل شمرده نمی‌شود... مسیح ما را از لعنت شریعت فدا کرد، چون که در راه ما لعنت شد، چنان که مکتوب است: ملعون است هر که بردار آویخته شود. (غلاطیان3 : 10‌ـ‌13)، «و شریعت لالای ماشد تا ما را به مسیح برساند، لیکن چون ایمان آمد، دیگر دست لالا نیستیم» (غلاطیان 3: 24 ـ 25)، «و شریعت منشأ تولید گناه و مرگ است» (رومیان 3: 20، 7 ـ 11).
اما همین گوینده کتاب مقدس، یعنی جناب پولس، در جای دیگر، می‌گوید:«پس آیات شریعت را به ایمان باطل می‌سازیم؟ حاشا، بلکه شریعت را استوار می‌داریم. (رومیان 3: 31)، خلاصه شریعت مقدس است و حکم مقّدس و عادل و نیکو» (رومیان 7: 13).
و نیز می‌نویسند: (همان، ص 160) به رغم تفکر سنّتی حاکم بر جوامع یهودی ـ مسیحی که نگاشته‌های مندرج وحی در عهد عتیق و عهد جدید را الهام الهی به انبیا و قدّیسان تلقی می‌کردند؛ این کتاب‌ها نه همان نازل شده بر موسی(ع) و عیسی(ع)، که تاریخ دیانت بنی‌اسرائیل و حوادث و رخدادهای زمان آن‌ها است که انسان‌های معمولی، در طول زمانی دراز، نگاشته‌اند؛ البته این کتاب‌ها درون خود گفته‌هایی از دستورها، شرایع و آداب دینی انبیای بنی اسرائیل را دارا هستند و از این باب از ارزش دینی بهره دارند؛ صرف‌نظر از این واقعیت که اناجیل برگزیده به نام کتب قانونی و اعمال رسولان و رساله‌های پولس و رسمیت یافتن آن‌ها از میان ده‌ها انجیل در قرن چهارم، که در عهد جدید مندرج است، همه دارای یک صبغ ه خاص و متأثر از ساختمان فکری پولس یونان مآب و دشمن دیرین مسیح و مسیحیان (غلاطیان 1: 14) است که آمیزه‌ای از ارفئیسم، میترائیسم و گرایش‌های گنوسی است (ر.ک. به: سعیدی روشن، محمد باقر، تحلیل وحی از دیدگاه اسلام و مسیحیت، ص 125ـ173 و 207 ـ 208 و نیز تحلیل زبان قرآن و روش‌شناسی فهم آن، ص 160).
گرچه برخی هنوز هم تلاش می‌کنند تا اعتبار و وثاقت کتاب‌های مختلف عهدین را اثبات کنند، (ر.ک: تیسن، هنری، الهیات، مسیحی، ص 50 ـ 60)، ولی خود می‌دانند که این، تلاشی بی‌ثمر است و اذعان دارند که مطالبی در این کتب مندرج است که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست (همو، ص 69). سپس نظریه تأثیرپذیری از فرهنگ زمانه که می‌توانست در مورد کتاب مقدس تا حدودی درست باشد، توسط مستشرقان به قرآن سرایت داده شد و اثرپذیری کامل قرآن از فرهنگ یهودی و مسیحی موجود در جزیر ه العرب معاصر ظهور اسلام مطرح شد.
نخستین بار «آبراهام گیگر» در سال 1863 م در کتاب «محمد از متون یهودی چه چیزی را برگرفته است»، منبع قرآن را در توحید، شریعت و روش بیان مطالب، یهودی معرفی کرد. در قرن نوزدهم میلادی دیدگاه گیگر سرلوحه نظریه‌های مربوط به مصادر قرآن شد و در ادامه کتاب‌های زیر نوشته شد.
عناصر یهودی در قرآن، 1878 م.
پژوهش‌هایی نوین در فهم و تفسیر قرآن در سال 1902 م از هارتویچ هرشفلد.
بازگویه‌های توراتی در بخش‌های قرآن، تألیف اسرائیل شایپرو، 1907 م.
نام‌های یهودی و مشتقات آن در قرآن، زنوزف هروتیس، 1925 م.
داستان‌های کتاب مقدس در قرآن، هاینریش اشیاپر، 1925 م.
اسلام تلاشی از سوی یهودیان، حنّا زکریا.
تلاش‌هایی نیز برای مسیحی معرفی کردن قرآن انجام شد، از جمله:
اصل اسلام و مسیحیت، توراندریه.
اصل اسلام در محیط مسیحی آن، ریچارد بل، 1926م.
القرآن ودعو ه النصرانی ه، یوسف دره حداد.
القرآن والکتاب، یوسف درّه حداد.
سپس این تلاش‌ها در دایر ه‌المعارف اسلامیه و دایر ه‌المعارف قرآن لیدن راه یافت.
در مقابل برخی نویسندگان مسلمان در پی پاسخ‌گویی به آنان بر آمدند، از جمله: عبدالرحمن بدوی در کتاب دفاع از قرآن، ترجمه به فارسی حسین سیدی. در مجله تخصصی قرآن و مستشرقان نیز مقالات متعددی به نقد این مطلب اختصاص یافته است، از جمله در شماره ششم مجله 1388 ش، ‌مقاله بررسی تأثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه در نظر مستشرقان، حسن رضا رضایی.
همین نظریه تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه (اعم از یهود، مسیحیت و به ویژه در بعد عناصر فرهنگ عرب جاهلی) به نوشته‌های نویسندگان معاصر اسلامی نیز کشیده شد و موافقان و مخالفانی پیدا کرد که در ادامه خواهد آمد؛ اما آن‌چه که در این بحث مورد غفلت واقع شد، این بود که قرآن‌کریم تفاوت‌های اساسی با کتاب مقدس دارد، از جمله: 1. قرآن کلام خداست که بدون کم و زیاد بر پیامبر(ص) نازل شد و ایشان به مردم ابلاغ کرد و ده‌ها نویسنده در عصر پیامبر آن را نوشتند و عده زیادی نیز حفظ می‌کردند و تاکنون به صورت متواتر نقل شده است. و هیچ دخل و تصرفی از طرف پیامبر و ناقلان وحافظان در آن صورت نگرفته و تحریف نشده است.[1] در حالی که به اعتراف دانشمندان یهودی و مسیحی، توارت و انجیل را سال‌ها بعد از موسی(ع) و عیسی(ع) نگاشتند و تحت تأثیر فرهنگ زمانه، به ویژه فرهنگ یونانی، بودند.
2. قرآن در آیات و آموزه‌های عقیدتی، اخلاقی و احکام خویش، در موارد متعدد با تورات و انجیل و فرهنگ عرب معاصر مخالفت کرده است، از جمله در مورد شرک و بت‌پرستی، مباحث مربوط به داستان لوط و انبیای دیگر، مسئله تثلیث و به صلیب کشیده شدن عیسی(ع)، بنابراین نمی‌توان گفت قرآن بر گرفته از فرهنگ عربی یا یهود و مسیحی است (در ادامه دلایل و شواهد زیادی در این موارد خواهیم آورد).
3. قرآن کریم بر خلاف تورات و انجیل، نه تنها با علم مخالف نیست؛ بلکه با یافته‌های جدید علمی هم‌خوان و در برخی موارد، مشتمل بر اعجاز‌های علمی است. مواردی هم که توهم تعارض قرآن با علم ایجاد شده، قابل پاسخ است که توضیح خواهیم داد.
استفاده از مطالب تورات و انجیل در قرآن
نخستین بار «گیگر» در سال 1863 م نظریه تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ یهود را در همه قرآن مطرح کرد و این نظریه در قرن نوزدهم سرآمد نظریه‌های مربوط به مصادر قرآن شد و افرادی مثل «لامنس»، «لسترنسکی» و «حنّا زکریا» و «یوسف درّه حداد» راه او را ادامه دادند.
حداد[2] بر این باور است که:«قرآن با هر لفظی تصریح می‌کند که منبعش کتاب مقدس است» (یوسف دره، حداد، القرآن والکتاب، ص 174). وی مدعی است که «قرآن بیان عربی کتاب مقدس است، به همان شیوه، قرآن تفصیل و توضیح کتاب مقدس برای عرب زبان‌ها و تصدیق آن در میان آنان است؛ آن گونه که محیط ایشان می‌طلبد» (همان، ص 188). وی دوازده دسته از آیات قرآن را شاهد مدعای خود می‌آورد و با اعتراف به تفاوت دیدگاه قرآن درباره تثلیث و مانند آن با قرائت مشهور دین یهود و مسیحیت، به نقد نظریه تأثیر پذیری قرآن فقط از یهود یا فقط از مسیحیت یا از هر دو می‌پردازد (همو، القرآن دعو ه نصرانی ه، ص 718 ـ 719). وی معتقد است که قرآن از «نصرانیت» تأثیر پذیرفته است. و می‌نویسد: «قرآن فراخوانی نصرانی گونه است» (همان، ص 720).
به عقیده حدّاد مسیحیت شامل مسیحیان حجاز و غیرحجاز می‌شود، اما نصرانیت شامل گروهی از پیروان عیسی(ع) است که از بنی‌اسرائیل بودند و موسی و عیسی را به عنوان پیامبر الهی می‌پذیرفتند و تورات و انجیل را به عنوان دو کتاب مقدس الهی قبول داشتند (همان، ص 671).
برخی مستشرقان نیز به مصادیق تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ یهودی و مسیحی اشاره کرده‌اند، از جمله: یک ـ گلدزیهر معتقد است: مفهومی از توحید که نفی بت‌پرستی عرب است، در ذات و جوهره با توحیدی که در عهد قدیم آمده است، همخوانی دارد (بدوی، عبدالرحمن، دفاع عن القرآن،‌ ص 108). دو ـ همو می‌نویسد: نمازی که مرکب از قیام، قرائت، رکوع و سجود، همراه با وضو است با مسیحیت شرقی مرتبط است (گلدزیهر، العقید ه والشریع ه فی الاسلام، ص 24).
سه ـ همو می‌نویسد: روزه دهم هر ماه قمری بود سپس به ماه رمضان منتقل شد و این گویای روزه بزرگان یهود است (همان).
چهار ـ نولدکه معتقد است: عبارت آغاز هر سوره قرآن غیر از سوره برائت (توبه) برگرفته از زبان رایج کتاب مقدس است (همان، ص 50). پنج ـ «هورو وتیز» معتقد است: قرآن... داستان‌ها و احکامی است که محمد [(ص)] آن‌ها را از تورات استفاده کرده و در جاهای زیادی یاد نموده است؛ بدون آن که منبعی که‌ به نقل از آن پرداخته را یادآوری نماید (هورو وتیز، مقاله ‌‌التورا ه، دایر ه‌‌ ‌المعارف الاسلامی ه، ج 6، ص 1).
شش ـ جوین بُل معقتد است: نماز جمعه عمومی و ایراد خطبه آن در شهر مدینه تحت تأثیر فرهنگ یهود بوده است (جوین بل، مقاله الجمعه، همان، ج 7، ص 105). هفت ـ «کاراداری وو» بر آن است که جبرئیل‌شناسی پیامبر ناشی از انجیل است (کارادی، مقاله جبرئیل، همان، ‌ج 6، ص 277).
هشت ـ «حداد» معتقد است: سوره مریم اوج تأثیر مسیحیت در پیامبر و قرآن است وی قل هو الله احد را ترجمه عبارتی از نماز یهودیان و داستان موسی در قرآن را متأثر از داستان موسی در تورات می‌داند (یوسف دره حداد، القرآن والکتاب، ص 460 و ص 386). همچنین آیات 23 ـ 39 سوره اسراء را همان کلمات ده‌گانه‌ای می‌داند که بر موسی در تورات نازل شده است. نیز پرداخت زکات و صدقات به بینوایان را که در آیه 19 ذاریات آمده، دستور رایج میان عابدان مسیحی نسطوری می‌شمارد (همان، ص 484).
نُه ـ «ونسینگ» اقامه نماز در سه هنگام صبح و ظهر و شام را گویای کار یهودیان می‌داند و آشنایی پیامبر اسلام(ص) با شفاعت در قیامت را از اندیشه‌های یهود و نصارا متأثر می‌داند (وینسینگ،‌ مقاله الصلا ه، دایر ه‌المعارف اسلامیه، ج 14، ص 277 و 281).
بررسی
در تأثیرپذیری قرآن از کتاب مقدس (تورات و انجیل و ملحقات آن‌ها)، فرهنگ یهود و مسیحی توجه به چند نکته قابل توجه است: اول) ادیان الهی از یک منبع (وحی الهی) سرچشمه می‌گیرند، از این‌رو عناصر مشترک در عقاید، اخلاق و احکام دارند، خدای متعال این عناصر مشترک را برای همه پیامبران خود نازل کرده است و آن‌ها در ضمن کتاب‌های مقدس، دستور العمل‌های خود (سنت) را برای مردم بیان کرده‌اند. پس وجود شباهت در آموزه‌های قرآن با کتاب‌های مقدس پیشین از نظر منطقی ملازم با تأثیرپذیری از آن‌ها یا اخذ مطالب توسط پیامبر از فرهنگ ادیان پیشین نیست.
الف ـ عناصر مشترک در حوزه عقاید
مسئله توحید یکی از آموزه‌های مشترک همه انبیای الهی است. قرآن کریم هدف حضرت نوح(ع) را توحید حکایت می‌کند:
(وَلَقَدْ أَرْسْلْنَا نُوحاً إِلَى‏ قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ أَن لاَتَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ) (هود/25 ـ 26)؛ «و به یقین، نوح را به سوى قومش فرستادیم (گفت): در حقیقت من براى شما هشدارگرى روشنگرم که جز خدا را نپرستید؛ [چرا] که من از عذاب روزى دردناک بر شما مى‏ترسم!».
سپس از قول هود(ع) دعوت مردم به توحید را نقل می‌کند: (وَإِلَى‏ عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ) (هود/ 50)؛ «و به سوى (قومِ) عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)؛ گفت: «اى قوم [من‏]! خدا را پرستش کنید، که هیچ معبودى جز او براى شما نیست؛ شما جز دروغ‏پردازان نیستید».
سپس از قول صالح(ع) دعوت به توحید را حکایت می‌کند: (وَإِلَى‏ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوااللَّهَ مَا لَکُم مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنشَأَکُم مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیَها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ) (هود/ 61)؛ «و به سوى (قومِ) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: «اى قوم [من‏]! خدا را پرستش کنید، که هیچ معبودى جز او براى شما نیست. او شما را از زمین پدید آورد و سازندگى آن را به شما وا گذاشت؛ پس، از او آمرزش بخواهید، سپس به سوى او باز گردید؛ [چرا] که پروردگار من نزدیک [و] اجابت کننده (درخواست‏ها) است».
در مورد ابراهیم(ع) نیز حکایت می‌کند که مردم و نمرود را به پروردگار جهانیان دعوت می‌کرد و با آن‌ها محاجّه می‌نمود:
(أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِى یُحْیِیْ وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ‌اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی‌ کَفَرَ وَاللّهُ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ) (بقره/ 258)؛ «آیا اطلاع نیافتى از [حال‏] کسى که چون خدا به او فرمان‏روایى داده بود، با ابراهیم درباره‏ پروردگارش بحث [و جدل‏] کرد؟ هنگامى که ابراهیم گفت: «پروردگار من کسى است که زنده مى‏کند و مى‏میراند.» (نمرود) گفت: «من (نیز) زنده مى‏کنم و مى‏میرانم.» ابراهیم گفت: «پس، در واقع، خدا خورشید را از خاور مى‏آورد، پس آن را از باختر بیاور!» پس کسى که کفر ورزیده بود، مبهوت شد. و خدا گروه ستمکاران را راه‏نمایى نمى‏کند». و نیز از قول شعیب(ع) پیامبر نقل می‌کند که به توحید دعوت می‌کرد (هود/ 84).
از موسی(ع) و از هارون نقل می‌کند که فرعون را به پروردگار جهانیان دعوت کردند. (قَالَ فَمَن رَبُّکُمَا یَا مُوسَى‏ قَالَ‌ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى) (طه/ 49 ـ 50)؛ «(فرعون) ‌گفت: «اى‌ موسى! پس پروردگار شما کیست؟» گفت: پروردگار ما کسى است که به هر چیزى، آفرینشى (در خور) او عطا کرده؛ سپس راه‏نمایى نموده است».  از عیسی(ع) نقل می‌کند که بنده خدا و پیامبر الهی بود.
(قَالَ إِنِّی‌ عَبْدُاللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیّاً) (مریم/ 30)؛ «(عیسى‏) گفت: «به ‏راستى که من بنده‏ى خدایم؛ به من کتاب (انجیل) عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است». و قرآن در یک جمع‌بندی می‌خواهد به همه پیامبران الهی و کتاب‌های آسمانی ایمان آوریم؛ همان‌طور که به خدا و قرآن ایمان داریم و بین پیامبران الهی تفاوتی قائل نشویم:
(قُولُوا آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنْزِلَ‌ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى‏ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى‏ وَعِیسَى‏ وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ) (بقره/136)؛ «بگویید: به خدا و آنچه بر ما فرود آمده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و (پیامبران از) فرزندان (او) فرود آمده و (نیز) آنچه به موسى و عیسى داده شده و آنچه به پیامبران از طرف پروردگارشان داده شده، ایمان آورده‏ایم؛ میان هیچ یک از ایشان فرق نمى‏گذاریم؛ و ما تنها تسلیم او هستیم».
البته در مورد معاد نیز همین مطلب صادق است. لازم به یادآوری است که مطالب قرآن در حوزه عقاید با مطالب تورات و انجیل تفاوت‌هایی نیز دارد که در ادامه ذکر می‌کنیم.
ب ـ عناصر مشترک در حوزه احکام و اخلاق
قرآن‌کریم بسیاری از دستورات‌اخلاقی و قوانین و مقررات دینی ادیان پیشین را نقل و تأیید می‌کند، چون همه آن‌ها از سوی خدای یگانه نازل شده است. قرآن حج ابراهیمی را نقل و تأکید می‌کند (حج/25ـ37)، (بقره/125ـ128) و دوری از آیین توحیدی ابراهیم(ع) را سفاهت و سبک‌سری می‌خواند (بقره/130).
نماز و برخی احکام و دستورات اخلاقی را از لقمان حکیم نقل می‌کند و می‌فرماید: (یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَ ه وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى‏ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزِمِ الْأُمُورِ وَلاَ تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلاَ‌ تَمْشِ فی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لاَیُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ) (لقمان/17ـ 18)؛ «اى پسرکم! نماز را برپا دار و به [کار] پسندیده فرمان بده و از [کار] ناپسند منع کن و در برابر آنچه (از مشکلات) که به تو مى‏رسد، شکیبا باش؛ که این [حاکى‏] از تصمیم استوار (شما در) کارهاست و از مردم، رخت را (متکبّرانه) برنتاب؛ و در زمین با سرمستى و تکبّر راه نرو، [چرا] که خدا هیچ متکبّر خیال‏پردازِ فخرفروشى را دوست ندارد».
قرآن کریم تصریح می‌کند که روزه در امت‌های پیشین واجب بود و در اسلام نیز واجب شد. (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) (بقره/ 183)؛ «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما مقرر شد، همان‌‌گونه که بر کسانى که پیش از شما بودند مقرر شده بود؛ تا شاید شما خود نگه‏دار باشید».
البته برخی مطالب مربوط به اخلاق و احکام قرآن با تورات و انجیل‌ تفاوت‌هایی دارد که در ادامه ذکر می‌کنیم.
ج ـ عناصر مشترک در حوزه تاریخ
قرآن‌کریم داستان پیامبران الهی را از قول فرشته وحی نقل می‌کند و حتی برخی صحنه‌های مخفی زندگی مریم? را این گونه ذکر می‌کند، مانند: (ذلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْیُلْقُونَ أَقلاَمَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ) (آل‌عمران/44)؛ «این [مطالب‏]، از خبرهاى غیبى (= از‌ حسّ پوشیده) است که آن را به تو وحى مى‏کنیم؛ و [گرنه، تو] نزدشان نبودى، هنگامى که قلم‏هاى خود را (براى قرعه‏کشى، به آب) مى‏افکندند [تا] کدام یک سرپرستى مریم را عهده‌دار شود، و(نیز) به هنگامى که [با یک‏دیگر] کشمکش داشتند، نزدشان نبودى».
(وَإِن کُنْتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ) (یوسف/ 3)؛ «و مسلّماً، پیش از این، از بى‏خبران بودى».  این اخباری است که بشر جز از راه غیب نمی‌توانست به آن‌ها دسترسی پیدا کند. قرآن در همین راستا قصه موسی و عیسی و برخی قصص تاریخی مثل داستان ذوالقرنین و اصحاب کهف را نقل کرده است.
توجه به این نکته‌ها لازم است:
1. وقایع تاریخی یک بار اتفاق می‌افتد و اگر چند نفر بخواهند از یک منبع «به صورت صحیح» نقل کنند، همگی به یک صورت نقل خواهند کرد و این دلیل نقل از هم نیست؛ بلکه نشان می‌دهد که آن‌ها از منبع الهی واحد استفاده کرده‌اند. البته داستان‌های قرآن تفاوت‌هایی نیز با کتب مقدس پیشین دارد که در ادامه ذکر می‌کنیم.
نتیجه این‌‌که اگر شالوده اسلام بر توحید است، متأثر از فرهنگ یهودی نیست و اگر نماز و روزه در اسلام هست، بازتاب فرهنگ مسیحیان نسطوری نیست؛ بلکه خدایی که این امور را بر پیامبران الهی پیشین و پیروان آن‌ها واجب کرد، بر پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان نیز واجب کرده است.
و اگر قرار باشد که مشابهت اصول و مقررات ادیان الهی دلیل تأثیرپذیری باشد، باید گفت که در این مورد مسیحیت رونویس یهودیت است و یهودیت برگرفته از دین ابراهیم(ع) و آن هم برگرفته از دین نوح(ع) است و هیچ کتاب جدید و مستقلی وجود ندارد؛ در حالی که هیچ یک از پیروان ادیان الهی چنین چیزی را نمی‌پذیرند.
2. وجود تفاوت بین قرآن و کتب آسمانی دیگر، دلیل آن است که قرآن برگرفته از آن‌ها نیست. این تفاوت‌ها در حوزه‌های مختلف عقاید، اخلاق و احکام و قصص خود را نشان داده است؛ البته گاهی این موارد از حدّ تفاوت فراتر رفته و به تقابل با فرهنگ یهودی و مسیحی رایج و نفی برخی عناصر آنها منتهی می‌شود.
مثال‌ها
1. قرآن‌کریم توحید را می‌پذیرد و تثلیث را ردّ می‌کند
(لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَ ه وَمَا مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ وَاحِدٌ وَإِن‌ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ) (مائده/ 73)؛ «کسانى که گفتند: «در واقع، خدا سومین [خدا از ] سه [خدا] است.»، به یقین، کفر ورزیدند؛ و هیچ معبودى جز معبود یگانه نیست؛ و اگر به آنچه مى‏گویند، پایان ندهند، حتماً، به کسانى از آنان که کفر ورزیدند، عذاب دردناکى خواهد رسید».  اما فرهنگ مسیحی رایج ـ از صدر اسلام تاکنون ـ تثلیث را می‌پذیرد.
2. قرآن فرزندانگاری مسیح را برای خدا نمی‌پذیرد و می‌فرماید:
(وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ‌ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى‏ یُؤْفَکُونَ) (توبه/ 30)؛ «و یهودیان گفتند: «عُزَیْر پسر خداست.» و مسیحیان گفتند: «مسیح پسر خداست.» این سخن آنان است با دهانشان؛ که به گفتار کسانى که قبلاً کفر ورزیدند؛ شباهت مى‏جویند خدا آنان را بکشد! چگونه (از حق) بازگردانده مى‏شوند!». در حالی که این رویکرد در فرهنگ رایج مسیحیان پذیرفته شده است.
3. قرآن بر خلاف فرهنگ یهودی فرزندانگاری عُزیر را ردّ می‌کند (همان).
4. قرآن قصاص را این گونه مقرر کرده است
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى‏ بِالْأُنْثَى‏ فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْ‏ءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِن رَبِّکُمْ وَرَحْمَ ه فَمَنِ اعْتَدَى‏ بَعْدَ  ذلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ) (بقره/ 178)؛ «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، (حکمِ) قصاص در باره‏ کشتگان بر شما مقرر شده است: آزاد عوض آزاد، و بنده عوض بنده، و زن عوض زن؛ و کسى که از برادر (دینى) او، چیزى (از قصاص) به او بخشیده شود، پس (راه) پسندیده در پیش گیرد و به نیکى [خون بها] را به او بپردازد؛ این، تخفیف و رحمتى از طرف پروردگارتان است؛ و کسى که بعد از آن تجاوز کند، پس عذابى دردناک برایش خواهد بود». ولی این مطلب در انجیل موجود ردّ شده است (انجیل متی، باب پنجم، شماره 40 ـ 38).
5. نقل داستان‌های پیامبران الهی در قرآن همراه با احترام و پاکی است، از جمله در مورد لوط(ع) و اصحابش می‌فرماید:
(إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ) (اعراف/ 82)؛ «پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: آنان را از آبادى‏تان بیرون کنید؛ چون آنان مردمى‌اند که پاک‏دامنى می‌جویند». ولی داستان پیامبران در تورات فعلی به گونه‌ای نقل شده است که با ساحت پاک آنان سازگار نیست؛ از جمله به لوط نسبت زنا با دخترانش را می‌دهد (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب نوزدهم،‌ شماره 33) و در مورد سلیمان و داود مطالب ناروا نقل می‌کند (ر.ک: کتاب مقدس، کتاب مزامیر، کتاب جامعه سلیمان، و کتاب غزل عزل‌های سلیمان و...).
6. احکام موجود در قرآن‌کریم غالباً از نظر شرایط و جزئیات با احکام ادیان پیشین متفاوت است، مثلا خصوصیات روزه، نماز، نماز جمعه، زکات و .... که در اسلام وارد شده است، با خصوصیات آن‌ها در یهود کاملاً متفاوت است، حتی در برخی موارد قرآن به صراحت احکام موجود در ادیان پیشین را ردّ می‌کند، از جمله در مورد ممنوع بودن خوردن برخی از اجزای حیوانات مثل «گوشت شتر» که حضرت یعقوب(ع) به خاطر بیماری برخود ممنوع کرده بود، (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج3، ص 6 ـ 5؛ رضایی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج2، ص 183 ـ 184) قرآن تذکر داده و آن ممنوعیت را برداشته است.
(کُلُّ الطَّعامِ کَانَ حِلّاً لِبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى‏ نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ  التَّوْرَا ه قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَا ه فَاتْلُوهَا إِن کُنْتُمْ صَادِقِینَ) (آل عمران/ 93)؛ «همه‏ى غذاها بر بنى‏اسرائیل (= فرزندان یعقوب) حلال بود؛ جز آن چه پیش از فرو فرستاده شدنِ تورات، اسرائیل (= یعقوب) بر خویش ممنوع کرده بود؛ بگو: اگر راست مى‏گویید (که غیر از این است)، پس تورات را بیاورید و آن را بخوانید [و از آن پیروى کنید]».
3. قرآن‌کریم در موارد متعددی اخلاق و رفتار و عقاید یهود و مسیحیت را سرزنش می‌کند؛ در حالی که اگر قرآن متأثر از یهود و مسیحیت و یا جمع آن‌ها (نصرانیت) بود، نباید آنان را سرزنش می‌کرد.
مثال‌ها
قرآن یهودیان را در موارد متعددی نکوهش می‌کند، مانند: کفران نعمت (بقره/211)، پیمان‌شکنی (بقره/‌93، 83 و 100)، انکار آیات و معجزات (نساء/ 155)، قتل پیامبران الهی (بقره/‌61‌، ‌91‌ و...)، تکذیب برخی پیامبران (مائده/ 70)، گوساله‌پرستی (بقره/ 51 و 54 و 92 و نساء/ 153 و...)، سنگ‌دلی و قساوت قلب (نساء/‌161)، رباخواری (نساء/‌161)، دروغ بستن به خدا (آل‌عمران/ 75)، دشمنی با جبرئیل (بقره/ 97 ـ 98) و ... .
قرآن مسیحیان را هم در مواردی سرزنش می‌کند، مانند:
غلو در دین (نساء/171)، بدعت‌گذاری در دین و رهبانیت (حدید/27)، فسق و انحراف (حدید/27)، عقایدشان در مورد عیسی(ع) و مریم? (توبه/30ـ مائده/ 17 و72و116)، فراموشی پیمان‌های الهی (مائده/14) و تثلیث (نساء/171).
نتیجه
براساس آن چه گذشت قرآن کریم عناصر مشترکی با تورات و انجیل دارد، چون منبع آن‌ها وحی الهی و مشترک است، ولی تفاوت‌های زیادی نیز دارد. پس سخن برخی مستشرقان در مورد تأثیر‌پذیری قرآن از کتاب مقدس صحیح نیست.
پی‌نوشت‌ها
[1] شواهد و دلایل درون متنی و برون متنی زیادی در این مورد وجود دارد؛ ر.ک. به: التمهید فی علوم‌القرآن، محمد هادی معرفت؛ صیان ه القرآن عن التحریف، و تاریخ قرآن، همو؛ البیان فی‌تفسیرالقرآن، سید ابوالقاسم خویی؛ پژوهشی در تاریخ قرآن، دکتر سید محمد باقر حجتی.
[2] یوسف دُرّه حداد، متولد یکی از روستاهای قدس 1913م است. او کشیش مسیحی است و در منطقه فلسطین و لبنان به تحصیل علوم قرآن پرداخت و کتاب «القرآن و الکتاب» و «القرآن دعو ه نصرانی ه» از آثار اوست.
منابع
1. بدوی، عبدالرحمن، الدفاع عن القرآن ضد منتقدیه، مکتب ه مدبولی، مصر.
2. تیسن، هنری، الهیات مسیحی.
3. خویی، آی ه‌الله سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، المطبع ه العلمی ه، قم، 1394 ق.
4. رضایی‌ اصفهانی، دکتر محمدعلی، تفسیر قرآن‌‌مهر، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، قم، 1387.
5. سعیدی روشن، دکتر محمد باقر، تحلیل زبان قرآن و روش‏شناسی فهم آن، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، 1383 ش.
6. همو، تحلیل وحی از دیدگاه اسلام ومسیحیت، مؤسسه فرهنگی اندیشه، قم، 1375، چ اول.
7. ایان باربور، علم و دین، ‌ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1362 ش.
8. در ه‌الحداد، یوسف، القرآن دعو ه‌النصرانیه، منشورات المکتبه البولسیه، بیروت، 1986م، چ دوم.
9. همو، القرآن و الکتاب، بی‌نا، 2004 م.
10. کتاب مقدس، (شامل، تورات، انجیل و ملحقات آنها) انجمن کتاب مقدس ایران، 1932 م، تهران.
11. مسترهاکس، قاموس کتاب مقدس، اساطیر، تهران، 1377ش، اول.
12. مکارم‌ شیرازی، ناصر (با همکاری جمعی از نویسندگان)، تفسیرنمونه، ‌دارالکتب الاسلامی ه، تهران، 1364 ش.
13. معرفت، آی ه الله محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، مؤسس ه النشر ‌الاسلامی، قم، 1417 ق.
14. همو، تاریخ قرآن، انتشارات سمت، تهران، 1382 ش.
15. همو، صیان ه القرآن من التحریف، مؤسس ه النشر الاسلامی، قم، 1418 ق.
16. هورو وتیز، مقاله التورا ه، (دایر ه‌المعارف الاسلامی ه، دارالمعرف ه، لبنان). دکتر محمد علی رضایی اصفهانی/عضو هیئت علمی جامع ه المصطفی(ص) العالمیه منبع: مجله قرآن پژوهی خاورشناسان شماره 8 انتهای متن/

93/11/20 - 06:20





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن