تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):چه چيز مانع مى شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830240514




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی معناشناسی و تفسیر آیه خلیفه اللهی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی معناشناسی و تفسیر آیه خلیفه اللهی
خلافت خداوند در زمین منحصر به حضرت آدم(علیه السلام) نیست و در میان نوع انسان، افراد دیگری نیز یافت می‌شوند که به آن مقام می‌رسند؛ به یک شرط و آن هم، «علم به اسماء» است.

خبرگزاری فارس: بررسی معناشناسی و تفسیر آیه خلیفه اللهی



بخش دوم و پایانی چگونگی عرضه اسماء بر ملائکه در اینکه خداوند چگونه این اسم‌ها را بر ملائکه عرضه نموده، میان مفسرین اختلاف نظر است: 1. خدا معانی آن نام‌ها را آفرید به‌گونه‌ای‌که ملائکه آنها را دیدند. 2. آن چنان اشیا را در ذهن آنان روشن و مجسم کرد که گویی آنها را می‌دیدند. 3. یک فرد از هر جنس و نوع را بر ملائکه عرضه داشت. و پس از آنکه خداوند موجودات را به آنان نشان داد و از آنها خواست که اسم و خاصیت آنها را بیان کنند (بقره / 31) ملائکه از عهده این کار برنیامدند اما آدم توانست و برای ملائکه روشن شد که آدم صلاحیت سکونت در زمین و خلافت آن را دارد. این مطلب بیشتر تأیید می‌کند که منظور از اسم‌ها که خدا به آدم آموخت، همان شناسایی قوانین طبیعت و آباد کردن زمین و نشاندن درخت‌ها و مانند آن است که با زندگی در زمین سازگار می‌باشد. (ر.ک: طبرسی، 1372: 1 / 121) به هر حال خلیفه الهی کسی است که از جهت کمال روحی و مدارج علم و معرفت، به‌جایی می‌رسد که معلم ملائک می‌شود. مقصود از «خلیفه» در آیه 30 بقره بحث مهم دیگر، آن است که این مقام معنوی برای چه کسانی قرار داده شده است؟ خواست خدا چنین بود که در روی زمین موجودی بیافریند که نماینده او باشد و صفاتش پرتوی از صفات پروردگار و مقام و شخصیتش برتر از فرشتگان باشد، به این دلیل که تمامی زمین و نعمت‌هایش ازجمله نیروها، گنج‌ها، معادن و همه امکاناتش را در اختیار چنین انسانی بگذارد. چنین موجودی باید سهم وافری از عقل، شعور، ادراک و استعداد ویژه داشته باشد که بتواند رهبری و پیشوایی موجودات زمینی را به عهده گیرد. در رابطه به اینکه خلیفه چه کسی است، چهار نظریه مطرح شده است. الف) مراد از «خلیفه» حضرت آدم(علیه السلام) است. علامه طبرسی می‌گوید: «در اینکه منظور از خلیفه، حضرت آدم(علیه السلام) است شکی نیست ...» (طبرسی، 1372: 1 / 205) ب) مراد از «خلیفه»، آدم(علیه السلام) و ذریه اوست. علامه طباطبایی می‌نویسد: خلافت نامبرده اختصاصی به شخص آدم(علیه السلام) ندارد، بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او مشترک‌اند ... دلیل و مؤید این عمومیت خلافت، آیه «إذ جَعَلَکم خُلَفاءَ مِن بَعدِ قَوْم‌ِ نوح‌ٍ» (اعراف / 69)؛ شما را پس از قوم نوح خلیفه‌ها کرد» و آیه «ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلائِفَ فى الْأ‌َرْض‌ِ» (یونس / 14)؛ «سپس شما را خلیفه‌ها در زمین کردیم» و آیه «وَ یجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأ‌َرْض‌ِ» (نمل / 62)؛ «و شما را خلیفه‌ها در زمین کند»؛ می‌باشد. (طباطبایی، 1374: 1 / 304) پس مراد از خلیفه در آیه، نوع انسانی است؛ گرچه در این آیه «خلیفه» به صورت مفرد آمده و به نظر می‌رسد که تنها بر آدم(علیه السلام) انطباق دارد، اما خداوند تنها آدم را اراده نکرده است، بلکه نوع انسان را برای خلافت اراده کرده است. مراغی در تفسیرش آورده است: خداوند فرمود: من آدم را به‌عنوان خلیفه و جانشین نوع دیگری از موجودات که در زمین بودند و پس از آنکه در زمین فساد به‌پا کردند و خون ریختند منقرض و نابود شدند، قرار داده‌ام، بنابراین آدم(علیه السلام) در مکان آن نوع موجودات به‌عنوان جانشین آنها خواهد بود. (مراغی، 1418: 1 / 80) ج) مراد از «خلیفه»، فرزندان و ذریه آدم(علیه السلام) است. احتمال دیگری که قابل فرض است این است که منظور از «خلیفه» فرزندان و نسل آدم(علیه السلام) باشد؛ زیرا اگر تصور کنیم آدم(علیه السلام) اولین انسان روی زمین بوده و پیش از او کسی نبوده است، بنابراین «خلیفه» باید جانشین آدم(علیه السلام) باشد که مراد از آن فرزندان و ذریه اوست که نسل به نسل و پی‌درپی می‌آیند و در زمین گهگاهی مرتکب خونریزی و فساد می‌شوند، در حالی که حضرت آدم(علیه السلام) خود از این موارد بری و پاک است. (طبرسی، 1372: 1 / 117) د) مراد از «خلیفه» آدم(علیه السلام) و همه انبیای دیگر است. روایات و ادعیه، مملو از تعابیری است که از اهل‌بیت(سلام الله علیهم) با عنوان «خلفاء الله فی ارضه» یاد و ستایش شده است. بدیهی است که اگر مقام خلیفه اللهی مربوط به نوع انسان بود، این تعابیر و ستایش‌ها مفهومی نداشت و منصب خلیفه اللهی امتیازی ویژه برای آنان محسوب نمی‌شد. چنان‌که امام رضا(علیه السلام) فرموده است: «الائمه خُلَفاءُ اللهِ فِی أرْضِهِ» (کلینی، بی‌تا: 1 / 193) طنطاوی در ذیل آیه مورد بحث می‌گوید: «خلیفه» در اینجا آدم(علیه السلام) است، انبیای الهی نیز این گونه‌اند؛ چراکه آنها در اداره و هدایت بندگان به جهت دوری مراتب بندگان از فیض الهی خلفای خداونداند. پس انبیا واسطه‌ای هستند تا پیام الهی را از خداوند حق دریافت دارند و آن را به بندگان برسانند، همچنان که غضروف، غذای استخوان را به او می‌رساند، در حالی که گوشت از رساندن این غذا به استخوان عاجز است؛ چراکه تعامل و ارتباط گوشت با استخوان دور و بعید است. از این رو آدم(علیه السلام) به‌عنوان یک نمونه از میان انبیای الهی مورد مثال الهی قرار گرفته است. (طنطاوی، 1997: 1 / 78) بعضی از مفسرین گفته‌اند: مراد از «خلافت»، جانشینی برای انبیای قبل است. (فخر رازی، 1420: 26 / 199) دیدگاه برگزیده به نظر می‌آید از میان دیدگاه‌های چهارگانه، دیدگاه (ب) بهترین نظریه باشد؛ چراکه علامه طباطبایی با استفاده از سیاق و آیات پیشین و پسین، و با استفاده از روش تفسیری قرآن به قرآن که صحیح‌ترین روش تفسیری است، دیدگاه خود را مطرح نموده است. درباره دیدگاه (الف) باید گفت: از آنجا که فرشتگان گفتند: این شخص در زمین فساد می‌کند و خون می‌ریزد، بنابراین آدم(علیه السلام) نمی‌تواند مراد آیه باشد، بلکه فرزندان آدم(علیه السلام) هستند که امکان فسادانگیزی و خون‌ریزی را برای ما متصور می‌سازند. پس باید مراد از «خلیفه» در اینجا آدم(علیه السلام) و ذریه او باشد تا خونریزی و فسادانگیزی را بتوان به ذریه آدم(علیه السلام) نسبت داد و مقام خلافت واقعی و اتم معنای جانشینی را به آدم(علیه السلام) منتسب کرد. درباره نظریه (ج) باید گفت: این قول ناقص است؛ چراکه در ادامه ثابت خواهیم کرد که بحث خلافت در مورد خلافت از خداوند است نه خلافت از آدم(علیه السلام) تا مراد آیه تنها فرزندان و نسل آدم(علیه السلام) باشند. درباره دیدگاه (د) نیز باید گفت: این نظر صحیح نیست؛ چراکه اگر مراد از «خلیفه» آدم(علیه السلام) و انبیای دیگر باشند که آدم(علیه السلام) در اینجا به‌عنوان نمونه مطرح شده دیگر نمی‌توان خونریزی و فسادانگیزی را به کسی نسبت داد؛ زیرا آدم(علیه السلام) و دیگر انبیای إلهی دارای فضیلت و کرامت اخلاقی و انسانی‌اند و آیه درصدد اثبات این فضیلت حداقل برای آدم(علیه السلام) است؛ پس از آنجاکه فسادانگیزی و خون‌ریزی از آدم(علیه السلام) و دیگر انبیای الهی و یا حداقل در این آیه از آدم(علیه السلام) به دور است، پس مراد از خلیفه در این آیه نمی‌تواند قول (د) باشد. نتیجه اینکه بنابه دلایلی باید گفت: این مقام مختص به آدم(علیه السلام) نیست. بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او شریک‌اند. در این صورت معنای تعلیم اسماء این می‌شود که خدای تعالی این علم را در انسان‌ها به ودیعه سپرده، به طوری که آثار آن ودیعه، به تدریج و به‌طور دائم، از این نوع موجود سرزند، هر وقت به طریق آن بیافتد و هدایت شود، بتواند آن ودیعه را از قوه به فعل درآورد. (طباطبایی، 1374: 1 / 178) دلیل اول: در آیه «إ‌ِنِّی جاعِلٌ فى الأ‌َرْض‌ِ خَلیفَ ه» (بقره / 30) جمله اسمیه است و در آن از صیغه اسم فاعل (جاعل) استفاده شده است، که مجموعاً چنین تعبیری، استمرار خلافت را می‌رساند. انسان، جانشین دائمی خداوند در زمین است؛ زیرا کلمه «جاعلٌ» اسم فاعل و رمز تداوم است. (قرائتی، 1383: 1 / 89) دلیل دوم: ملائکه برای اثبات استحقاق خود جهت دستیابی به این مقام، به فسادانگیزی بشر در زمین و خونریز بودن او اشاره کرده‌اند، حال آنکه اگر خلیفه تنها برای شخص آدم(علیه السلام) بود، چنین استدلالی اساساً مورد نداشت؛ زیرا آدم(علیه السلام) معصوم است و هر گونه افساد و شری از ساحت او دور می‌باشد. دلیل سوم: در قرآن به خلیفه بودن برخی دیگر نیز تصریح شده است. «یَا دَاوُدُ إ‌ِنَّا جَعَلْنَاک خَلِیفَه فى الْأ‌َرْض» (ص / 26) ادعای خلیفه بودن همه انسان‌ها غیر قابل قبول است؛ زیرا در میان آدمیان کسانی هستند که به تعبیر قرآن از حیوانات نیز پست‌تر می‌شوند، آنجا که می‌فرماید: «أ‌ُولئِک کالْأ‌َنْعام‌ِ بَلْ هُمْ أ‌َضَلُّ أ‌ُولئِک هُمُ الْغافِلُون» (اعراف / 179) و قلوب آنان به سنگ و سخت‌تر از آن، تشبیه شده است. «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکمْ مِنْ بَعْدِ ذلِک فَهیَ کالْحِجارَه أ‌َوْ أ‌َشَدُّ قَسْوَ ه» (بقره / 72) تنها سخنی که باید گفت، این است که زمینه و شأن و استعداد رسیدن به این مقام، در فطرت همه انسان‌ها قرار داده شده است. پس این خلافت، ویژه آدم(علیه السلام) و برخی از فرزندان اوست که علم به اسماء را دارا هستند. بنابراین، گرچه نوع انسان، امکان خلافت و جانشینی از خداوند را دارا است، اما کسانی که در عمل به این مقام دست می‌یابند، حضرت آدم(علیه السلام) و جمعی از فرزندان او هستند که در هر زمان حداقل فردی از آنان در جامعه بشری وجود دارد و حجت خدا بر روی زمین است و این نکته‌ای است که در روایات نیز بر آن تأکید شده است. (کلینی، بی‌تا: 1 / 178) دلیل چهارم: آیات زیر دلالت بر عمومیت خلافت دارند. «إ‌ِذْ جَعَلَکمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْم ِ نُوح (اعراف / 62)؛ و به یاد آورید هنگامی را که خداوند، شما را پس از قوم نوح جانشینان آنها قرار داد». «ثمُ جَعَلْنَاکمْ خَلَائفَ فى الأ‌َرْض‌ِ مِن بَعْدِهِمْ (یونس / 14)؛ «سپس شما را پس از (هلاکت) آنان، جانشینانی در زمین قرار دادیم». «... یَجْعَلُکمْ خُلَفَاءَ الأ‌َرْض ... (نمل / 62)؛ ... و شما را خلفای زمین قرار می‌دهد ...». عدم شایستگی فرشتگان برای خلافت خداوند درخواست ملائکه برای جانشینی خدا در روی زمین را رد می‌کند. این امر به خاطر مصلحتی بود که ملائکه قادر بر ایفای آن نبودند و نمی‌توانستند آن را تحمل کنند اما انسان قادر بر تحمل آن بود. باید توجه داشت که ملائکه آفرینش خاصی داشتند که استعداد فراگیری این همه علوم در آنها نبود، آنها برای هدف دیگری آفریده شده بودند، نه برای این هدف، به همین دلیل فرشتگان بعد از این آزمایش واقعیت را دریافتند و پذیرفتند، ولی شاید خودشان در آغاز فکر می‌کردند برای این هدف نیز آمادگی دارند، اما خداوند با آزمایش علم اسماء تفاوت استعداد آنها را با آدم روشن ساخت. (مکارم شیرازی و همکاران، 1374: 1 / 179) در اینکه چگونه و از چه راهی ملائکه فهمیدند آدم و ذریه‌اش فساد می‌کنند، وجوهی گفته شده است: 1. بسیاری از مفسرین می‌گویند: قبل از آدم موجودات دیگری (جن) در زمین زندگی و فساد می‌کردند و خداوند ملائکه را فرستاد تا به‌جای آنان در زمین سکونت کنند. اکنون می‌پرسند که آیا این آدم نیز مانند جن خون‌ریزی و فساد می‌کند؟ 2. سؤال ملائکه صرفاً برای فهمیدن بود نه در مقام انکار و اعتراض و از خدا خواستند تا حکمت آفرینش آدم را به آنان بفهماند. 3. ابن‌عباس می‌گوید: خداوند به ملائکه گفته بود که از فرزندان این آدم کسانی خواهند آمد که فساد و خونریزی می‌کنند و پس از آنکه خدا آدم را آفرید ملائکه از این نظر سؤال کردند که بفهمند آیا این همان آدمی است که خدا گفته بود ذریه‌اش فساد می‌کنند یا غیر او است. 4. در آیه کریمه چیزی حذف شده که اصل آن چنین بود: من در روی زمین آدم (خلیفه) می‌آفرینم «و من می‌دانم که از فرزندانش کسانی هستند که فساد می‌کنند و خون می‌ریزند» پس ملائکه سؤال کردند ما که جز تقدیس و تسبیح کاری دیگر نداریم سزاوارتریم که در روی زمین خلیفه باشیم. (ر.ک: طبرسی، 1372: 1 / 118) ملاک شایستگی انسان برای خلافت با پذیرش این حقیقت که مراد از «خلیفه» در آیه شریفه، جانشینی خدای متعال است، این مسئله مطرح می‌شود که این جانشینی چگونه است و از چه کارکردهایی برخوردار است؟ خداوند این علم را (تعلیم اسماء) در انسان‌ها به ودیعت نهاده است، به گونه‌ای که آثار آن ودیعه به‌طور مستمر در این نوع موجود تجلی یابد. هرگاه در این مسیر قرار بگیرد و هدایت شود، می‌تواند آن ودیعه الهی را از قوه به فعل تبدیل کند. نقطه اوج این حرکت تکاملی مقامی است که انسان به ذات اقدس الهی رهنمون می‌شود و در جوار رحمت الهی قرار می‌گیرد، چشم و زبان او می‌شود و به اذن خدا کارهای خدایی می‌کند. آیات متعددی بر این حقیقت دلالت دارند. (نساء / 175؛ قمر / 55 ـ 54) و ازجمله روایاتی که بیانگر این حقیقت است، حدیث قدسی است که می‌فرماید: ما تقرّب الیّ عبدٌ بشیءٍ احبَّ الیّ ممّا افترضت علیه و انّه لیتقرّب الیّ بالنّافله حتى احبّه فاذا احببته کنت سمعه الّذی یسمع به و بصره الّذی یبصر به و لسانه الّذی ینطق به و یده الّتی یبطش بها. (کلینی، بی‌تا: 2 / 352) هیچ بنده‌ای با چیزی محبوب‌تر از واجبات به من نزدیک نمی‌شود. بنده همواره (مرحله به مرحله) با کارهای مستحب (افزون بر واجبات) به من نزدیک می‌شود، تا آنجا که دوستش می‌دارم و چون محبوب من شد، من گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند و زبان او می‌شوم که با آن سخن می‌گوید و دست او می‌شوم که با آن اعمال قدرت می‌کند. ویژگی‌های خلیفه در نظریه «خلافت انسان» از دیدگاه قرآن کریم، انسانی که به‌عنوان جانشین خدا در زمین معرفی شده است، ویژگی‌هایی دارد که عبارتند از: 1. خلافت طرحی است الهی و خلیفه تنها به اذن او به این مقام می‌رسد. (بقره / 30) 2. براساس سنت الهی، زمین هیچ گاه از نماینده خدا خالی نمی‌ماند؛ یعنی خلیفه حجت خدا در زمین است؛ چون کلمه «جاعل» در آیه شریفه اسم فاعل است و بر استمرار دلالت دارد. افزون بر این، روایات زیادی بر این امر دلالت دارند که زمین از حجت خدا خالی نیست. 3. هرچند قرارگاه این خلیفه کره خاکی است، ولی او توانایی و لیاقت نیل به کمال اعلی و قرب الهی را دارد. قرآن می‌فرماید: «إ‌ِنَّ الْمُتَّقِینَ فی جَنَّاتٍ وَ نَهَر‌ٍ فی مَقْعَد‌ِ صِدْق‌ٍ عِندَ مَلِیک مُّقْتَد‌ِر‌ِ» (قمر / 55 ـ 54) 4. خلیفه مظهر کمال و تجلی‌گاه صفات الهی به‌ویژه در حوزه خلافت می‌باشد. (کلینی، بی‌تا: 2 / 352) 5. معیار نیل به مقام خلیفه اللّهی «تعلیم اسماء» (علم به حقایق هستی) است. «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأ‌َسْمَاءَ کُلَّهَا» (بقره / 31) 6 . خلافت اختصاص به حضرت آدم(علیه السلام) نداشته؛ چنان که همه آحاد انسان‌ها نیز خلیفه خدا نیستند؛ زیرا بعضی از آنها به اندازه‌ای سقوط می‌کنند که صلاحیت تصدی این مقام را از دست می‌دهند. «قالَ لَا یَنَالُ عَهْد‌ِى الظَّالِمِین» (بقره / 124)؛ «أ‌ُوْلَئک کاَلْأ‌َنْعَام‌ِ بَلْ هُمْ أ‌َضَلُّ أ‌ُوْلَئک هُمُ الْغَافِلُون» (اعراف / 179)؛ «إ‌ِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لَا یؤْمِنُونَ» (انفال / 55) 7. کسانی که در عمل به این مقام می‌رسند، حضرت آدم(علیه السلام) و جمعی از فرزندان او هستند. 8 . خلیفه خدا باید عادل و از هواهای نفسانی (خود یا مردم) به دور باشد. «وَ لَا تَتَّبِع‌ِ الْهَوَى فَیُضِلَّک عَن سَبِیل‌ِ اللَّهِ» (ص / 36) نتیجه براساس مطالب پیش‌گفته خلافت خداوند در زمین منحصر به حضرت آدم(علیه السلام) نیست و در میان نوع انسان، افراد دیگری نیز یافت می‌شوند که به آن مقام می‌رسند؛ به یک شرط و آن هم، «علم به اسماء» است. اما اینکه چه کسانی چنین علمی داشته‌اند؟ می‌توان گفت: ائمه معصومین، دانشی برتر از دانشی که ما تصور می‌کنیم، داشته‌اند. همه علم‌الکتاب نزد ائمه بوده است، چنان‌که آیه شریفه «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتاب» (رعد / 43) به امیرالمؤمنین و ائمه معصومین(سلام الله علیهم) تفسیر شده است. پس انبیای الهی و ائمه اطهار همان مصادیق و نمونه‌های انسان کامل هستند و تنها آنها صلاحیت رهبری انسان‌ها را دارا می‌باشند و صاحب مقام خلافت الهی در عصر خویش به‌شمار می‌روند. چنان‌که بیان شد خلیفه الله خود مراتب و درجات متعددی دارد که اعظم آن همان انسان کامل است. ذکر این نکته نیز ضروری است که در میان کسانی که به مقام انسان کامل رسیده‌اند، تفاوت و تمایز مقامی و رتبه‌ای وجود دارد، با این توضیح که برخی مصداق کامل و برخی مصداق اکمل و اتم هستند که طبق نظر علما و مفسرین شیعه، از میان انبیای عظام و ائمه(سلام الله علیهم)، حضرت محمد(صلی الله علیه) مصداق اکمل انسان کامل است و پس از ایشان ائمه(علیه السلام) در این جایگاه قرار دارند و دیگر انبیای الهی مصداق کامل انسان کامل می‌باشند. ازاین‌رو انبیا و مرسلین دیگر نیز در مراتب مادون آن وجودهای نورانی، انسان کامل و خلیفه الله هستند. چنانچه در آیه «انی جاعل فی الارض خلیفه» از حضرت آدم و در روایات از برخی انبیا به صراحت با واژه خلیفه یاد شده است. منابع و مآخذ قرآن کریم.
آلوسی، سیدمحمود، 1415 ق، روح المعانی، بیروت، دار الکتب العلمی ه.
ابن‌سینا، 1404 ق، الشفاء الالهیات، قم، مکتبه آیت‌اللّه مرعشی.
ابن‌فارس، احمد، 1420 ق، معجم مقاییس اللغ ه، تحقیق: ابراهیم شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمی ه.
ابن‌منظور، محمد بن مکرم، 1388 ق، لسان العرب، تحقیق: احمد فارس صاحب الجوائب، بیروت، دار صادر و دار بیروت.
بحرانی، سید هاشم، بی‌تا، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
جعفری، محمدتقی، 1358، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
جوادی آملی، عبدالله، 1375، فلسفه حقوق بشر، قم، اسراء.
دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1368، درآمدی بر حقوق اسلامی، تهران، سمت.
رازی، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
رجبی، مسعود، 1379، انسان‌شناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی+.
زمخشری، محمود، 1407 ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی.
شرتونی، سعید، 1416 ق، أقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، تهران، دار الأسو ه.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1374، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1372، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو.
طنطاوی، محمد سید، 1997 م، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، مصر، دار النهض ه.
عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، 1373 ق، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان.
فارابی، ابونصر، 1358، سیاست مدنیه، ترجمه سید جعفر سجادی، تهران، انجمن فلسفه و حکمت.
قرائتی، محسن، 1383، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن.
کلینی، محمد بن یعقوب، بی‌تا، الکافی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت(سلام الله علیهم).
مجلسی، محمدباقر، 1413 ق، بحار الانوار، بیروت، دار الاضواء.
مراغی، احمد مصطفی، 1418 ق، تفسیر مراغی، بیروت، دار الکتب العلمی ه.
مصباح یزدی، محمدتقی، 1367، معارف قرآن، قم، مؤسسه در راه حق.
مطهری، مرتضی، بی‌تا، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، قم، صدرا.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1378، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامی ه.
ــــــــــــــ ، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامی ه.
واعظی، احمد، 1386، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، چ هشتم. حسین باقری: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا. علی نصیری: دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران. سید احمد میریان: استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 11 انتهای متن/

93/11/19 - 06:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن