تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834278078
دو رکعت نماز اين عالم بزرگ، معبد هندوها را به باد داد!
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
تکیه میر فندرسکی؛
دو رکعت نماز اين عالم بزرگ، معبد هندوها را به باد داد!
یکی از استوانه های علمی که در تربیت عناصر مفید و مؤثر نقش بسزایی داشته، حکیم امیر ابو القاسم موسوی حسنی فندرسکی است که معاصر میرداماد و صدر المتألهین شیرازی (ملاصدرا)بوده است.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد! تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است. در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، حکیم امیر ابو القاسم موسوی حسنی فندرسکی مشهور به میر فندرسکی است. یکی از استوانه های علمی که در تربیت عناصر مفید و مؤثر نقش بسزایی داشته، حکیم امیر ابو القاسم موسوی حسنی فندرسکی است که معاصر میرداماد و صدر المتألهین شیرازی (ملاصدرا)بوده است. زادگاه و محل تحصیل: ابوالقاسم در فندرسک، در دوازده فرسنگی گرگان کنونی ، از بخش های استرآباد در سال ۹۷۰ ق, ۱۵۶۳ م. زاده شد.
ميرابوالقاسم ظاهراً مقدمات علوم را در نواحي فندرسك و شهر استرآباد و مازندران گذرانده است طبق اسناد تاريخي موجود محل تحصيل او در شهر استراباد در دو مدرسه عماديه و مفيديه اين شهر بوده است و طبق نقل بعضي مير همراه با ديگر معاصر خود شيخ بهايي مدتي در حوزه علمیه قم و در مدرسه فيضيه نيز به تحصيل مشغول بوده و حجره داشتهاند. وي بعداً براي ادامه تحصيل به قزوين و اصفهان رفت و نزد علامه چلبي بيك تبريزي كه خود از شاگردان افضلالدين محمد تركه اصفهاني بوده به تحصيل حكمت و علوم پرداخت و بعد از وي نيز كسب بسيار نزد ديگر استادش مير برهانالدين محمدباقر استرآبادي (معروف به اشراق) متوفي (1041 هـ ق) نمود و سپس در همانجا به تدريس مشغول شد. ولي ظاهراً محيط فكري و علمي آن روزگار با روحيه آزادي طلب و تقيدناپذير او سازگار نبود او نيز چون استادش چلبي بيك تبريزي و بسياري ديگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر عازم هندوستان شد. از زندگی شخصی میرفندرسکی چیزی نقل نگردیده و روشن نیست دنباله و فرزندان او چه کسانی بوده اند؛ ولی از فرزندان او دو تن مشهور و معروفند: یکی، نوه ایشان به نام «میرزاابوطالب» پسر «میرزابیگ پسر ابوالقاسم» که همانند جدش یکی از علمای تراز اول و از مبرزترین شاگردان علامه مجلسی است. وی مردی فاضل و شاعری توانمند بود که دارای آثار فراوانی است.
دیگری، سید محمد فندرسکی است که در پایان سده سیزدهم و آغاز سده چهاردهم در تهران به سر می برد و صاحب طرائق الحقایق او را می شناخت و ایشان را ستوده و درگذشت وی را به سال ۱۳۱۳ق. در تهران نوشته است.
درگذشت: سرانجام وی در حدود هشتاد سالگی در اصفهان وفات نمود و گرچه درباره زادروز و درگذشت مرحوم میرفندرسکی وفاقی وجود ندارد، ولی در جای خاک سپاری او، همگان وفاق نظر دارند. مطابق نظر بسیاری از مورخان و نویسندگان، او در زمان شاه صفی صفوی به سال ۱۰۵۰ ق. نوشته شده، ولی از ماده تاریخ زیر، که در پایان رساله صناعیه میر (نسخه ۸۸۷ آستان قدس رضوی) ثبت است. سال ۱۰۴۹ ق. به دست می آید: تا شد زجهان خسرو فوج دانش شد بحر جهان تهی زموج دانش تاریخ وفاتش زخرد جستم،گفت صد حیف از آفتاب اوج دانش
میرفندرسکی در اصفهان در محلی که امروز به تخت فولاد و تکیه میر معروف و مشهور است، به خاک سپرده شده است.
مزار او در فضای باز قرار دارد. بر روی خاک او سنگ یک پارچه بزرگی نهاده اند که به جانب غربی آن، کتیبه ای به خط ثلث برجسته، «مورخ به سال ۱۰۵۰ق» نگاشته شده و متن زیر روی آن کنده کاری شده است: بسم الله الرحمن الرحیم. الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. هذا مرقد قدوه الاولیاء وسید الاصیاء، معتضد و المعتمد العرفاء، قائد السالکین و العاشقین، هادی الموحدین المتالهین السائر فضاء الجبروتیه الطائر فی هواد اللاهوتیه، عارف عوالم الالوهیه مالک ممالک الملکوتیه قطب الدین لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.
حکایات و کرامات:
بی هوش شدن «میرداماد» با تصرّف «میرفندرسکی» روزی میرداماد(رحمةاللّهعلیه) در مدرسه درس میداد. ناگهان روی منبر حالت اغما به ایشان دست داد و بیهوش شد.
او را به منزل بردند، یک هفته گذشت. همه أطبا شهر به عیادتش آمدند، ولی او به هوش نیامد.
به شاه عباس خبر دادند.
شاه عباس مرحوم شیخ بهایی(رحمةاللّهعلیه) را خواست و استدعا کرد بروید و از ایشان عیادت کنید.
مرحوم شیخ بهایی به عیادت میرداماد آمدند و نبض ایشان را گرفت.
سپس نزد شاه عباس برگشت و فرمود: ایشان مزاجا سالم میباشند، ولی شخص بزرگی در ایشان تصرف کرده و ایشان را به این حال درآورده است.
شاه عباس برای حل مشکل، از شیخ بهایی درخواست میکند که آن شخص بزرگ را پیدا کند.
مرحوم شیخ برمیگردد و از خادم مدرسه، از واردین روز شنبه پرس و جو میکند.
خادم شرح میدهد که چند نفر آمدند و مدتی ایستادند و صحبتهای میرداماد را گوش کردند و از مدرسه که خارج شدند، ایشان به این حالت درآمد.
مرحوم شیخ بهایی نشانیهای بیشتری از خادم گرفته و رفتند و در تخت پولاد مشغول جستجو شدند و به میرفندرسکی(رحمةاللّهعلیه) برخوردند و دیدند نشانیها بر ایشان تطبیق میکند.
بعد از سلام و عرض ارادت، عرض کردند: این سید، چه تقصیر داشته که شما او را ادب نمودهاید؟
جناب میرفندرسکی فرمودند: من مدتی حرفهای او را گوش کردم. او کلا از عذاب و قهّاریت خدا سخن میگفت و این سبب میشد که مردم از خدا ناامید و دور شوند و حال آنکه همه انبیا آمدهاند که مردم را به خدا نزدیک کنند. در قرآن هر آیه عذاب که آمده، یک آیه رحمت بعد از آن نازل شده است. «نَبِّئْ عِبادی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحیمُ»؛(حجر:49) به بندگانم اطلاع بده که من، خداوندی بسیار آمرزنده و مهربانم.
مرحوم شیخ بهایی فرمودند: خانواده سید که تقصیر ندارند و خیلی در ناراحتی به سر میبرند. میرفندرسکی فرمود: بروید، خوب شد. مرحوم شیخ بهایی که برگشتند، دیدند میرداماد به حال آمده و نشسته است.
داستان تدفين ميرفندرسكی
سيّد جليل القدر مير محمّد حسين، نوه مجلسي ثاني، اول امام جمعه دارالسلطنه اصفهان، از طايفه و سلسله جليله اماميه سادات خاتون آباد، بعد از فوت علاّمه مجلسي مي نويسد در رساله اي كه نزد حقير موجود است، كه حكايت كرد از براي من جدّي العلامة (المجلسي) كه: جناب ميرفندرسكي وصيّت فرمودند در مرض موت خود كه جنازه مرا بگذاريد در مقبره بابا ركن الدّين در جنب نهري كه در آنجاست و كسي معترض نشود از براي تغسيل و نماز و دفن، بلكه جنازه را در حريم نهر بگذاريد و خدا يكي از اولياي خود را مي فرستد كه متصدّي شود تغسيل او را و دفن او را، پس به وصيّت او عمل كردند و گذاشتند جنازه او را در حريم آن نهر كه ناگاه علامه ملاّ محمّدتقي مجلسي اوّل كه والد جدّ سيد متقدم الذكر باشد پيدا شده، به تقريب اين كه شب را در قريه شهرستان بودند صبح آن شب از آن قريه سوار شدند به جهت معاودت به شهر اصفهان و عادت ايشان بر اين بود كه از طريق ديگري كه عبور ايشان به اين مكان نمي افتاد عبور ميكردند.
آن روز به قلب ايشان افتاد كه عبور كنند از طريق ديگري كه عبور ايشان به تخت فولاد به آن محلّ مخصوص مي افتاد، پس از آن راه آمدند، ديدند ازدحام مردم را در آن مكان، سؤال نمودند از كثرت و ازدحام مردم، پس گفتند به ايشان كه جناب ميرفندرسكي وفات فرموده و اين جنازه اوست در اين مكان، پس پياده شد جناب مجلسي رحمت الله و مشغول شد به غسل دادن جنازه مير، و بر او نماز گذارد و او را دفن نمود در همين موضعي كه الان مدفون است و در قرب همان نهر آب، و بعضي از مؤمنين از آن زمان اراضي حول قبر ايشان را وقف نموده، تكيه مشتمله بر حجرات متعدّده كه الان موجود است بنا نمودند، و از آن زمان الي تاكنون، دائر و محل عبادت اهل ايمان است.
تکیه میر فندرسکی، قدمگاه امام زمان (عج) در زمان مرحوم حاجی کلباسی و مرحوم سید رشتی (اعلی الله مقامهما) بین دو نفر از بزرگان اصفهان اختلافی پیدا شده بود. آخوند ملاقاسمعلی رشتی که از علمای نامی تهران بود برای اصلاح این اختلاف به اصفهان آمدند و در منزل حاجی کلباسی وارد شدند.
بعد از آن که اختلاف آن دو عالم را بر طرف کردند در روز سه شنبه برای زیارت اهل قبور به تخت فولاد رفتند. ملاقاسمعلی اهل کشیدن قلیان بودند و به همین جهت به مستخدم خودشان گفتند:
به قهوه خانه برو و یک قلیان بگیر. مستخدم رفت و پس از لحظاتی بر گشت و گفت: قهوه خانه بسته است و فقط روزهای پنجشبه و جمعه که مردم برای زیارت اهل قبور می آیند باز است. ملاقاسمعلی از بس به قلیان علاقمند بود می خواست به منزل برگردد ولی با خودش مجاهده کرد و با خود گفت: نباید به خاطر یک قلیان از این همه فیوضات محروم شوم.به هر حال ایشان از قلیان صرفنظر کرد و در تکیه میر وارد شد. در زاویه تکیه یک نفر به سیمای جهانگردان و سیاحان نشسته بود. ملاقاسمعلی به آن شخص اعتنایی نکرد و کنار قبر میر آمد و فاتحه خواند.
وقتی ملاقاسمعلی فاتحه را تمام کرد، آن شخص برخاست و آهسته آهسته به او نزدیک شد و گفت:
« چرا شما ملاها ادب ندارید؟! »ملا قاسمعلی یکه ای خورد و گفت: « چه بی ادبی از من سر زده است؟! » آن مرد گفت: « تحیت اسلام سلام است، چرا وقتی وارد شدی سلام نکردی؟ » سلام تحیت اسلام است و حضرت می فرماید: در آخر الزمان سلام کردن ملغی می شود و فقط مردم اگر از کسی بترسند یا به او نیاز داشته باشند، سلام می کنند!
والا در موارد دیگر سلام کردن متروک است. و امروز این پیشگویی به وقوع پیوسته است.
ملاقاسمعلی دید مطلب عین واقعیت است و راست است بنابر این عذر آورد و گفت: متوجه نبودم!
آن شخص گفت: « نه! اینها بهانه است. شما ادب ندارید! شما ادب اسلامی ندارید! » در اسلام فرموده اند که باید شخصی که وارد می شود به افرادی که در مجلس حضور دارند سلام کند. باید سواره به پیاده و ایستاده به نشسته سلام کند. وقتی در خانه وارد می شوند اگر هیچ کس در خانه نباشد، باید سلام کنند و داخل شوند. اینها از آداب اسلامی است.
سپس آن شخص به ملاقاسمعلی فرمود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی؟! ملاقاسمعلی عرض کرد: بله قلیان می خواستم ولی اینجا پیدا نشد. آن شخص فرمود: در این چنته من قلیان و تنباکو و سنگ چخماق و زغال هست. پنبه سوخته هم برای روشن کردن آتش هست. برو و قلیان درست کن. ملاقاسمعلی به خادمش گفت: برو قلیان درست کن. آن شخص گفت: نه، خودت باید بروی! ملاقاسمعلی آمد و در چنته نگاه کرد و دید فقط در این چنته یک قلیان ویک سر تنباکو و قدری زغال مو و پنبه سوخته و سنگ چخماق هست. قلیان را درست کرد و آورد و در خدمت آن شخص گذاشت. او فرمود: من نمی کشم، خودت بکش! ملاقاسمعلی قلیان را کشید و حظ نفسش به عمل آمد.
سپس آن شخص فرمود: خوب، حالا آتشهایش را بریز و قلیان را ببر و سر جایش بگذار. ملاقاسمعلی قلیان را تمیز کرد و برد و در چنته گذاشت و بازگشت.
چون آن شخص گفته بود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی، ملاقاسمعلی با خود اندیشید: معلوم می شود او از مرتاضین و دارای علوم غریبه است بنابراین وقتی برگشت عرض کرد: «آقا! یک زاد المسافرینی به ما بدهید»
منظور او از « زادالمسافرین» علم کیمیا و طلاسازی بود. آن شخص فرمود: «زادالمسافرین برای چه می خواهی؟! دنیا ارزش این چیزها را ندارد. من چیزی به تو تعلیم می کنم که از زادالمسافرین بهتر باشد». ملاقاسمعلی عرض کرد: بفرمایید! آن شخص فرمود: بر این ذکر مداومت کن: « یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی» ملاقاسمعلی عرض کرد: اي کاش قلم و کاغذ داشتم و این ذکر را می نوشتم تا فراموش نکنم.
فرمود: در چنته (همان چنته ای که در آن قلیان بود) قلم و کاغذ هست برو بیاور. ملاقاسمعلی آمد و دید قلیان در چنته نیست! فقط یک صفحه کاغذ و یک قلم و یک دوات است، آنها را برداشت و آورد. آن شخص املا فرمود و ملاقاسمعلی می نوشت:
« يا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتهلکنی ». وقتی به «ادرکنی» رسید ملاقاسمعلی دست نگهداشت و ننوشت! آن شخص فرمود: چرا نمی نویسی؟! عرض کرد: مخاطبین چهار نفر هستند: محمد، علی، فاطمه و صاحب الزمان پس « ادرکنی» در اینجا غلط است و باید به صیغه جمع مذکر «ادرکونی» گفته شود. آن شخص فرمود: نه غلط نیست، بنویس. امر و تصرف با امام زمان است، آنها هم که بخواهند کاری انجام دهند باز امر و تصرف با امام زمان است.
بنویس « ادرکنی و لا تهلکنی » ملاقاسمعلی نوشت.
وقتی ملاقاسمعلی به منزل حاجی کلباسی آمد و قضیه را تعریف کرد، مرحوم کلباسی برخاست و به کتابخانه اش رفت و نوشته ای را که همین ذکر به آن نوشته بود و به خاطر همان شبهه که در ذهنش آمده بود «ادرکنی و لاتهلکنی» تبدیل کرده بود، آورد و کلمه ادرکونی و لاتهلکونی را پاک کرد و آن نوشته را اصلاح کرد.
بالاخره ملاقاسمعلی از اصفهان خارج شد و به طرف تهران حرکت کرد و یک شب در کاشان ماند و در منزل یکی از علمای کاشان میهمان شد. آن عالم کاشانی پس از صرف شام دو رختخواب برای خودش و مهمانش در اتاق انداخت و چراغ را خاموش کرد و هر دو به رختخوابشان رفتند و در این هنگام آن عالم کاشانی صدا زد:
آخوند ملاقاسمعلی! اگر آن روز اصرار کرده بودی آقا زادالمسافرین هم به تو می دادند!
ملاقاسمعلی گفت: کدام روز؟
آن عالم گفت: آن روزی که در تخت فولاد در تکیه میر بودی! ملاقاسمعلی پرسید: مگر آن شخص که بود؟
آن عالم گفت: آقا امام زمان بودند.
پرسید: شما از کجا می دانید که او امام زمان بود؟!
آن عالم گفت: هفته ای یک شب اینجا تشریف می آوردند.
دو رکعت نماز جناب میرفندرسکی
از جمله کرامات حکیم میر فندرسکی آن است که گفته اند: هنگامی که وی به یکی از شهرهای هندوستان- در ایام سیاحت - رفت. اهالی ان شهر بت پرست بودند. میر روزی به پرستش گاه آن شهر وارد شده ، و از عبادت خانه آن ها بازدید کرد . با براهنه به گفت وگو پرداخت و آنها را از بت پرستی بازشان داشت و به اسلام فراخواند. انواع دلایل و براهین از دو سو بیان گشت.
عبادت خانه، بسیار قدیمی و محکم بود ، و حضرات کفار به این اندیشه افتادند که در موقعیت بدست آمده ، توطئه ای در مذهب میر کنند. از همین رو به میر فندرسکی گفتند: از جمله دلایلی که دلالت بر حقیقت دین ما ، و سستی دین تو وهم کیشان تو دارد آن است که چنانچه در شهرهای شما دیده ایم ، مسجدهای شما بزودی خراب می شود ، و پس از صد سال که از بنای آن می گذرد ، اثری از آن نمی ماند؛ ولی عبادت خانه های ما از زمان ساخت تا اکنون که دو یا سه هزار سال از بنای آن می گذرد، برجا مانده ، تغییری در آن رخ نداده ، وسال ها است که بدین محکمی باقی مانده است و همین دلالت بر بطلان مذهب تو دارد ؛ چرا که حقیقت ، ماندنی ، و باطل ، در معرض زوال است. میر در پاسخ گفت: دلیل بر انهدام زود هنگام مسجد های ما آن اعمال و ذکرهایی است که مورد پذیرش حضرت باریتعالی هستند. عمارت های این دنیا توان تحمل چنین عبادت هایی را نداشته ، و خراب می شوند؛ اما در معبدهای شما اذکار و اورادی خوانده می شود که پسندیده درگاه خداوند نیست، و اعمال شما به نزد او مقبول نمی افتد پس در این صورت ، اگر اذکاری که ما در مساجد خودمان می گوییم را در یکی از این معابدی که چنین از آنها تعریف می کنید ، بگوییم ، آن مکان ، در برابر آن همه خضوع و خشوع ، و از هیبت نام حق تعالی فرو خواهد ریخت، و هر آینه خراب خواهد شد. آنان استدلال میر را دور از ذهن دانسته و گفتند: تو از اهل اسلامی و اکنون در این جا حاضر هستی ، پس آن ذکرها را در این جا بگو ، و به هر صورت که خواهی ، هر آن چه می دانی را انجام ده. آنگاه اگر خللی به این ساختمان وارد آمد که در می یابیم در ادعایت راست گفته ای ، و اگر نه ، باید گفتار ما را بپذیری ، به مذهب ما در آیی ، و خدایان ما را بخوانی.
میرفندرسکی ادامه دیدار را به فردا انداخت و خود شب را به راز و نیاز پرداخت. فردای آن روز به سوی پرستش گاه به راه افتاد. زنان و مردان گردهم آمده بودند و غوغایی برپا بود. میر به پرستش گاه وارد و به بالای بام رفت. با صدای بلند اذان گفت. با اذان او همه ارکان برج و باروی پرستش گاه به تکان در آمد. پس از اذان، به زیر آمد و وارد پرستش گاه شد. درمیان بت ها رو به قبله حقیقی با فروتنی نماز ظهر و عصر به پاداشت. سجده شکر به جا آورد. از پرستش گاه بیرون آمد، هنوز چندگامی از آن دور نشده بود که آنجا فرو ریخت و بعد هم طوفانی به پاخاست و خاک آن را با خود برد. دیگر در آن شهر اثری از پرستش گاه برجا نماند. پس از این واقعه، تمامی اهالی به اسلام گرویدند و از خوبان و نیکان گشتند.
پس از درگذشت وی برخی از مرتاضان هند به باور آن که بدن او کیمیا بوده است به اصفهان آمدند تا نبش گور کنند و بدن او را درآورده به هند ببرند. سرپرست گورستان میر، شبانگاهان او را در خواب می بیند و درباره انگیزه هندوان، او را آگاه می کند. چون سپیده دم زد سرپرست گورستان، بزرگان را خبر می کند و راز خواب و انگیزه مرتضان را به آنها بازمی گوید. با کوشش تمام و همکاری بزرگان، مقدار معینی از پیرامون گور را از پهنا و درازا و ژرفا کنده و توی آن را قیراندود کردند و سدی چون سد سکندر از قیر ساختند و این خبر به گوش همگان رسید.
"اگر شما امروز بخواهید میرفندرسکی را به دنیا معرفی کنید با کدام کتاب و نوشته او و با کدام مبنای علمی و نظر علمی واضح و روشن، او را معرفی خواهید کرد؟ شاید هم هیچ کس در دنیا میرفندرسکی را نشناسد. البته من خودم از بچگی به مناسبت داستانی که در "خزاین" نراقی خوانده بودم مرید میرفندرسکی ام و ارادتی به آن مرحوم دارم. هیچ عیبی هم نمی بینم که برای میرفندرسکی جداگانه کار شود. بالاخره در این زمینه هر کار بتوانید بکنید، خدا ان شاءالله به شما جزای خیر خواهد داد. راجع به میرفندرسکی نکته ای را دیدم که آن جالب است. از میرفندرسکی اثر زیادی باقی نمانده . ایشان رساله ای دارد با نام "رساله صناعیه" که مرحوم آقا جلال آشتیانی چند سال قبل همه اش را چاپ کرده. یک نکته این رساله این است که ایشان مردم را به صنعت، به معنای عام، تشویق می کند. البته ایشان پیغمبری را هم یک صنعت می داند. اما به خصوص فنون کار صنعتی را هم ذکر می کند مثل صنعت آهن. می گوید صنعت واجب است و ما باید این کارها را بکنیم. مرحوم میرفندرسکی در سال 1050 فوت کرده و لابد این ها را مثلاً در سال 1020 نوشته، یعنی اوج شوکت صفویه. در آن زمان یک عالم دین متوجه رفتن به سمت صنعت بوده است. اگر واقعاً آن وقت سلاطین جائر و جابر و حقیقتاً نفهم می توانستند این فکر را دنبال کنند و کشور در مسیر صنعتی گام بر می داشت ببینید چه اتفاقی در جامعه تاریخ ما می افتاد؟" (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای ستاد برگزاری همایش دو حکیم استرآباد) منابع: کتابچه دریای نور علامه سید محمد حسن میر جهانی اصفهانی (قدس سره ) پایگاه عارف، فیلسوف، میرزا ابوالقاسم میرفندرسکی رویش
۲۲/۱۰/۱۳۹۳ - ۱۴:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]
صفحات پیشنهادی
درینجفآبادی: ترویج فرهنگ نماز نیازمند تدبیر و همفکری است
پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۳ نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت ترویج فرهنگ نماز در جامعه به برنامهریزی تدبیر و همفکری مسئولان نیاز دارد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه مرکزی آیتالله دری نجفآبادی در جلسه تودیع و معارفه دبیر ستاد اقامه نماز استان مرکزدر راستای ترویج فرهنگ نماز صورت گرفت شرکت 4 هزار دانشآموز و اولیا در گفتمان نمازشناسی آباده
در راستای ترویج فرهنگ نماز صورت گرفتشرکت 4 هزار دانشآموز و اولیا در گفتمان نمازشناسی آبادهدبیر ستاد اقامه نماز آباده از شرکت 4 هزار دانشآموز و اولیا در 40 نشست گفتمان نمازشناسی این شهرستان در راستای ترویج فرهنگ نماز خبر داد علیبابا ولیپور امروز در گفتوگو با خچه کار کنیم که همیشه نماز بخوانیم؟
چه کار کنیم که همیشه نماز بخوانیم نماز معراج مؤمن است و گناه در بند کشندهی روح آدمی حالا کسی که اهل گناه و معصیت است وقتی نماز میخواند دچار تعارضی عجیب میشود سؤالی که اغلب جوانها می پرسند این است که چکار کنیم که به صورت مداوم نماز بخوانیم و در خواندن آن کوتاهی نکنیم جواب بعالم وجود و عالم انسانی در فلسفه صدرایی سازگارند -
همایش فلسفه دین معاصر عالم وجود و عالم انسانی در فلسفه صدرایی سازگارند شناسهٔ خبر 2459667 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۵ ۵۳ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها حوران اکبرزاده گفت انسان یکی از موجوداتی است که حیات ویژه دارد و زندگی انسان در مقابل عدم انسان است در فلسفه صدرا سازگار۱۰ فرمان برای نمازخوان کردن کودکان
۱۰ فرمان برای نمازخوان کردن کودکان عمل به دستورات دینی را برای کودک سخت و طاقت فرسا جلوه ندهید و آن را برای فرزندتان تلخ نکنید 1 کودکان را با خداوند مهربان با همان زبان کودکانه و ساده و مناسب با سن کودک آشنا کنید و درباره محبت خداوند برای آنان صحبت کنید و نعمت های بی شماری که بارتباط با عالمان دنيا طلب لذت عبادت را از انسان مي گيرد
۵ دي ۱۳۹۳ ۱۴ ۳۹ب ظ آيت الله مصباح يزدي ارتباط با عالمان دنيا طلب لذت عبادت را از انسان مي گيرد عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت خداوند مي فرمايد اگر بندهاي نزديک عالم شيفته دنيا برود و با او ارتباط برقرار کند از راه محبت من باز ميماند و چنين عالماني راهزناني هستند که جلو«تعالی فرهنگی مسجد و نماز» منتشرشد -
تعالی فرهنگی مسجد و نماز منتشرشد شناسهٔ خبر 2450437 یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۵ ۰۳ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی تعالی فرهنگی مسجد ونماز راهکارها طرحها نوشته محمد علی موظف رستمی امروز در کردستان رونمایی می شود به گزارش خبرگزاری مهر کتاب تعالی فرهنگی &nbsنماز خواندن در هواپیما هنگام پرواز، ممنوع است!
طی یک اقدام بی سابقه نماز خواندن در هواپیما هنگام پرواز ممنوع است این مسئله با واکنش تند مسافران مواجه شده و اعتراضات آنها را به مسئولان پرواز در پی داشته است به گزارش سرویس دینی جام نیوز به نقل از سایت خبری "بلدنا الیوم" یکی از شرکت های هواپیمایی کشور قطرمیان اقامه نماز اول وقت و جوانان وحدت ایجاد شود
چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۶ ۵۰ قائم مقام ستاد اقامه نماز کشور گفت لازم است با فرهنگسازی و ترویج فرهنگ نماز میان اقامه نماز اول وقت و جوانان وحدت ایجاد کنیم به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه مرکزی محمود مظفر در جلسه تودیع و معارفه دبیر ستاد اقامه نماز استا15عقوبت سبک شمردن نماز
15عقوبت سبک شمردن نماز شش تا در زندگـي دنيــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تاي ديگر در قيــامت است وقتـــي از قبرش خارج ميشود قال رسول الله ص يا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء فرمود يا فاطمه کسي که نمازش را سبک بشمارد از مـردها ومقالات برتر بیست و سومین اجلاس سراسری نماز اعلام شد -
مقالات برتر بیست و سومین اجلاس سراسری نماز اعلام شد شناسهٔ خبر 2451288 دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۳۵ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی مقالات برتر بیست و سومین اجلاس سراسری نماز توسط كمیته علمی و پژوهشی این اجلاس اعلام شد به گزارش خبرگزاری مهر در حالیكه دو روز دیگر این اجلچرا براي ميت نماز مي خوانيم؟
فلسفه احكام چرا براي ميت نماز مي خوانيم از همین رو است که نمازگزاران پس از تکبیر سوم براى مردان و زنان مؤمن دعا کرده و بعد از تکبیر چهارم بویژه براى میّت دعا میکنند به گزارش سرويس ديني جام نيوز همانگونه احترام به مسلمان زنده واجب است لازم است مرده او نیز مورد تخواص طبی و بی نظیر نماز
خواص طبی و بی نظیر نماز برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یاول وقت نماز ازچه موقع تا چه موقعی است؟
اول وقت نماز ازچه موقع تا چه موقعی است وقت مخصوص نماز عصر هنگامی است که به اندازه خواندن چهار رکعت به غروب آفتاب باقی باشد و پایان وقت نماز عصر غروب آفتاب است فضیلت نماز اول وقت شارع مقدس اسلام براى هر نمازى دو وقت قرار داده است وقت فضیلت وقت غیر فضیلت آیات و روایات سفجزئیات جشنواره نماز و نیایش به روایت دوربین
با حضورهنرمندان و متخصصان دینی جزئیات جشنواره نماز و نیایش به روایت دوربین رئیس انجمن سینمای جوانان ایران در تشریح جزئیات جشنواره نماز و نیایش به روایت دوربین از همکاری بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با این جشنواره خبر داد به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز رییس انجمن سیامتحانات الهی در عصر غیبت، بستر آمادهسازی عالم برای ظهور است
شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۲ ۳۲ رئیس فرهنگستان علوم اسلامی گفت امتحانات در عصر غیبت حضرت بستری برای آماده سازی عالم برای ظهور و آزمونی برای رشد شیعیان است و با وقوع این ظهور حضرت بین مومنین بر میگردند و رابطه مومنین با حضرت برقرار میشود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطبرگزاری کنفرانس «رحمةالعالمین» در كراچی -
برگزاری کنفرانس رحمةالعالمین در كراچی شناسهٔ خبر 2454912 یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۹ دین و اندیشه > اسلام در جهان کنفرانس رحمةالعالمین به همت حزب جماعت اسلامی پاکستان در كراچی برگزار و بر پیروی از دستورات الهی و سیرت پیامبر ص جهت نجات از گروههای تكفیری تأكید شد به گزارش-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها