پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850423496
امامت «عهدالله» است/ آیا با سقیفه میشود عصمت امام را حذف کرد؟ -
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: آیت الله جوادی آملی در مجمع عمومی جامعه مدرسین:
امامت «عهدالله» است/ آیا با سقیفه میشود عصمت امام را حذف کرد؟
شناسهٔ خبر: 2462655 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۷
دین و اندیشه > اندیشمندان
جوادی آملی گفت: آیا امامت، «امرالناس» است که مشمول ﴿وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَینَهُمْ﴾ باشد یا امرالله است که ﴿لا ینالُ عَهْدِی﴾آیا با سقیفه میشود ﴿لا ینالُ عَهْدِی﴾ را «ینال» کرد؟ به گزارش خبرگزاری مهر، سومین مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مدرسه عالی دارالشفاء با سخنرانی آیت الله جوادی آملی برگزار شد.متن کامل بیانات این مرجع تقلید را در ادامه ملاحظه می فرمایید:اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بیته الأطیبین الأنجین سیما بقیة الله فی العالمین بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّءُ الی الله».مقدم شما اساتید و علمای بزرگوار را گرامی میداریم و در آستانه میلاد صاحب مکتب و مذهب، وجود مبارک حضرت ختمی نبوّت و وجود مبارک امام صادق(ع) هستیم، این عیدها را به پیشگاه ولی عصر(ارواحنا فداه) و علاقهمندان قرآن و عترت و شما اساتید بزرگوار تهنیت عرض میکنیم!سخنان سودمندی که همه ما بهره بردیم، جای تشکّر و قدردانی است؛ امّا محور بحث، جایگاه کلام در علوم اسلامی است، مستحضر هستید علم کلام آن قدرت را دارد که هم موقعیت خود را حفظ کند، هم حقوق از دست رفته و غارتشده را به صاحبان اصلی آن برگرداند.جریان فلسفه، یک حساب خاصّ خود را دارد؛ امّا کلام دو رسالت اصلی دارد: یکی اینکه موقعیت دینی خود را حفظ کند، دیگر اینکه حقوق غارتشده و علوم غارتشده و تفسیر غارتشده و سنّت غارتشده را به جایگاه اصلی آن برگرداند. جریان از همین قبیل است، وقتی سقیفه، غدیر را کنار زد، یک امر سیاسی بود؛ ولی عقلای قوم سرانجام فهمیدند که عصمت امام را چه کار کنیم!؟ آیهٴ ﴿لا ینالُ عَهْدِی﴾ که «عهد» فاعل است، ﴿عَهْدِی الظَّالِمینَ﴾ امامت، «عهدالله» است آن را چه کار کنیم؟ اینکه رسول خدا(علیه آلاف التحیة و الثناء) فرمود، اگر کسی امام زمان خود را نشناسد، زندگی و مرگ او جاهلیت است؛ یعنی امامت، مثل نبوّت است که اگر کسی نبی را نشناسد، جاهلی است، اگر کسی امام را نشناسند، جاهلی است، این اصل را چه کار کنیم؟ این دست آنها مانده. تنها مسئلهٴ غارت امامت از غدیر به سقیفه نبود، آن روز سیاسیون آمدند این کار را کردند؛ امّا کم کم این مطلب مطرح شد که آیا سقیفه که با شورا کار انجام میدهد، آیا امامت، «امرالناس» است که مشمول ﴿وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَینَهُمْ﴾ باشد یا امرالله است که ﴿لا ینالُ عَهْدِی﴾ امری، حُکمی ﴿الظَّالِمینَ﴾؛ آیا با سقیفه میشود ﴿لا ینالُ عَهْدِی﴾ را «ینال» کرد؟ این سؤالات کم کم پیش آمد. آیا با سقیفه میشود عصمت امام را حذف کرد؟ آیا با سقیفه میشود غیر امام را به جای امام نشاند؟ این در دست آنها ماند و اول کسی که کلید این حرفها را زد، گفت تنها حکومت و زمامداری عادی نیست، در شرق و غرب عالَم، زمامداران زیادند؛ امّا در حوزه اسلام، امامت «عهدالله» است، شما به کلام تاختید، از کلام غارت کردید، امامت که یک مسئله مهمّ کلامی است این را آوردید به فقه، کار مکلّفین کردید، کم کاری نکردید، شما وقتی حرفهای شافعی را که قرن سوم و چهارم بودند، نگاه میکنید، میبینید، بعد از مسئله توحید و وحی و نبوّت و معاد آن آخرها، مسئله امامت را ذکر میکند. امامت؛ یعنی فعل، مسئلهای که موضوع آن، فعل مکلّف است، مسئله فقهی است، مسئلهای که موضوع آن «فعل الله» است، مسئله کلامی است، آیا خدا این کار را کرد یا نکرد؟ نصب کرد یا نکرد؟ این میشود کلامی. آیا مردم باید کسی را انتخاب کنند یا نه؟ میشود مسئله فقهی. شما به کلام تاختید، از او غارت کردید، تنها به غدیر نتاختید، به آیه قرآن تاختید: ﴿لا ینالُ عَهْدِی﴾ را «عهد الناس» کردید، به قرآن تاختید، «امر الله» را «امرالناس» کردید تا بتوانید بگویید، این امر ﴿أَمْرُهُمْ شُوری بَینَهُمْ﴾ است، کم کاری نکردید. اول اینکه ما برای صدیقهٴ طاهره(س) این همه اشک میریزیم؛ البته مصیبت سر جای خود محفوظ است؛ امّا برای اینکه اول کسی که قیام کرد هم حقّ قرآن را حفظ کرد هم علم کلام را حفظ کرد هم عصمت امام را حفظ کرد هم «عهدالله» را «عهدالله» کرد، «امرالله» را «امرالله» کرد و نگذاشت «امرالله» , «امرالناس» شود، فاطمه زهرا(س) بود. آن خطبهٴ «فدکیه» وقتی آمد به آیهٴ سورهٴ مبارکهٴ «مائده» استدلال کرد. فرمود: ﴿أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیةِ یبْغُونَ﴾ این را صریح گفت فرمود، چرا به جاهلیت برگشتید؟ کسی که امام زمان خود را نشناسد، جاهلیت است: ﴿أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیةِ یبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یوقِنُونَ﴾ فدک نبود، فدک مالی بود؛ همانطوری که حضرت امیر در نامهٴ نهجالبلاغه نوشت، فرمود: «مَا أَصنَع بِفَدَک وَ غَیرِ فَدَک» چرا خلط مبحث کردید؟ برای یک تکّه باغ صدیقه کبرا نمیآمد در مسجد سخنرانی کند. زیر یک آسمان یک تکّه فدک بود، یک عدّه طمع کردند، ما هم با کمال سخاوت صرفنظر کردیم؛ «مَا أَصنَع بِفَدَک وَ غَیرِ فَدَک»، چرا خلط مبحث کردید؟ ما برای باغ حرف نمیزنیم، ما برای اینکه شما اسلام را به جاهلیت تبدیل کردید، «امرالله» را «امرالناس» کردید، عصمت را از زعیم گرفتید، بعد در دست شما مانده، کلام را غارت کردید، از کلام گرفتید، به فقه دادید. مسئله امامت، مسئله کلامی است، جزء اصول است، این کارها را زهرا(س) کرد. کم حرفی نیست صریحاً به اوّلی و دومی و سومی و دستاندرکاران سقیفه میفرماید: ﴿أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیةِ یبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً﴾ سخن از ظلم نیست، سخن از معصیت نیست، سخن از تغییر رژیم است، سخن از تبدیل عقلانیت اسلام به جاهلیت کفر است. حضرت که به آیه ظلم و عدل استدلال نکرد، فرمود: ﴿أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیةِ یبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یوقِنُونَ﴾.آنها بیش از هر چیزی در کلام کار کردند، حالا بنگرید چگونه هندسه کلام را وارونه کردند، این بیان نورانی حضرت امیر که فرمود: «لُبِسَ الإِسلامُ لُبسَ الفَروِ مَقُوبَا» ببینید حضرت امیر چه کار کرد، فرمود: پوستین اسلام را اینها زیر و رو کردند. حالا تک تک شرح بدهیم، ببینیم چگونه اینها اسلام را زیر و رو کردند.بعد از اینکه جریان سقیفه تمام شد، علما و دانشوران و اندیشوران نشستند که امامتی را که صریحاً قرآن کریم فرمود: ﴿عَهْدُ اللَّهِ﴾ است، وقتی ابراهیم خلیل عرض کرد: ﴿وَ مِنْ ذُرِّیتی قالَ لا ینالُ عَهْدِی﴾، این ﴿عَهْدِی﴾ فاعل ﴿ینالُ﴾ است؛ «لا ینال عهدی الظالمین»، این «عهدالله» است، اگر «عهدالله» است که «امرالله» است، اگر «امرالله» است که آیه نفرمود «و أمر الله شوری بینهم»، این ﴿أَمْرُهُمْ شُوری بَینَهُمْ﴾ است ـ خدا غریق رحمت کند ـ شهریار را گفت:کار وصی چو نبی(ص) امر الهی بود٭٭٭ شور در آن خلق را سر به سقر کوبدا [۱]بعد از نوشتن الغدیرِ علامه امینی، او غزل خوبی درباره مرحوم امینی و الغدیر گفته، این غزل خیلی لطیف است! در یادنامه ایشان هست و به حق گفت، روح او شاد باشد!مؤلف الغدیر فاتح فتح الفتوح٭٭٭ رایت این فتح را به عرش بر کوبداجا دارد که عصارهٴ ولایت و پرچم آن را بر عرش نصب کنیم.لا قلم الا امین لا رقم الاّ غدیر٭٭٭ تاجور است آنکه این سکّه به زر کوبدامنطقش از هل أتی بازویش از لافتی٭٭٭ گو که علی پنجه در کتف عمر کوبداکار وصی چون نبی امر الهی بود٭٭٭ شور در آن خلق را سر به صغر کوبدااگر ما صدها نفر، مثل امینی و شهریار در تازی و فارسی میداشتیم، وضع کلام به این صورت درنمیآمد. علما و عقلای آنها نشستند که شما «عهدالله» را «عهدالناس» کردید، «امرالله» را «امرالناس» کردید، چه کار میکنید!؟ خدا مرحوم آقاسیدعبدالحسین و آقا سیدمحسن شرفالدین را غریق رحمت کند! اینها به عنوان مشایخ سوء یک رساله نوشتند، این علمای درباری را فراهم کردند که شما بیایید، مسئله را حل کنید؛ اینها آمدند گفتند لازم نیست، ولی مسلمین، امام مسلمین معصوم باشد، آمدند عصمت را انکار کردند، بعد دیدند این ادلّهٴ عقلیه مرتب میگوید، کسی که ما را از گذشته خبر میدهد، آینده خبر میدهد، احکام شرع خبر میدهد، از برزخ و قیامت خبر میدهد، از بهشت خبر میدهد باید بداند، اینکه غیر از معصوم نمیشود. عصمت را که انکار کردند، مدتها راحت بودند، بعد دیدند اشکالات عقلی آمده، آمدند یک سقیفه دیگر تشکیل دادند، عقل را غارت کردند، گفتند عقل، حُسن و قبح را ادراک نمیکند، کار را دادند، به دست نقل، چون دلیل یا عقلی است یا نقلی، اگر نقلی باشد، اینها هم ناقل میتراشند هم نقل میسازند؛ چه اینکه ساختند. مرحوم آقای علامه عسکری(ره) «وفاقاً لغیر واحد من الأعلام» فرمودند: ما تا حالا؛ مثلاً ۱۵۰ راوی جعلشده، کشف کردیم نه روایت، اینها راوی جعل میکنند، چه رسد به روایت. از هر کدام از این راویان مجعول، چندین روایت جعل میکنند؛ ولی با عقل که نمیشود کنار آمد. دلیل عقلی، شرق و غرب نمیشناسد؛ ولی وقتی عقل را به زنجیر کشیدند، گفتند عقل، حُسن و قبح را ادراک نمیکنند، کار را به دست نقل دادند، ناقل جعل میکنند، نقل جعل میکنند.خدا سیدناالاستاد مرحوم علامه طباطبایی را غریق رحمت کند! فرمودند: یک وقت آقای امینی(ره) منزل ما آمدند، همشهری بودند، در نجف با هم مأنوس بودند، فرمود، ایشان منزل ما آمد و گفت من هر روایتی که در فضیلت اهل بیت مخصوصاً وجود مبارک حضرت امیر(ع) ببینم، یقین دارم که چنین روایتی درباره اوّلی و دومی هست؛ طولی نمیکشد که فحص میکنم، میبینم بله، برای او هم جعل کردند.عقل که غربی و شرقی ندارد، علوم تحقیقی، علوم عقلی، علوم برهانی چه شرقی چه غربی، استقلال مملکت، نه شرقی نه غربی؛ امّا علم، اگر داروسازی شد، گیاهشناسی شد، آسمانشناسی شد، سپهرشناسی شد، دریاشناسی شد، زیردریاشناسی شد، میگوییم چه شرقی چه غربی؛ امّا استقلال مملکت میگوییم نه شرقی نه غربی. وقتی عقل را، مثل سقیفه به غارت کشیدند و از غدیر درآوردند، عقل، زنجیری شد؛ وقتی عقل، مثل خود عاقل، یعنی حضرت امیر خانهنشین شد، تعزیهگردان، نقل است؛ آن وقت هم ناقل جعل میشود، هم نقل جعل میشود. سیوطی دو جلد کتاب نوشته اللئالی المصنوعه فی الأحادیث الموضوعه این دو جلد کتاب از اول طهارت تا آخر دیات، دو جلد کتاب است، درباره احادیثی که جعل شده، روایات جعلشده باب طهارت، روایات جعلشده باب دیات و بینهما هم مجعولات، این دو جلد است او نوشته، در کتابهای ما هم هست. وقتی غدیرِ عقلانی به سقیفهٴ نقل تبدیل شود، هر روز ناقل جعل میشود، هر روز نقل جعل میشود. پس توجه کردید که مسئله سقیفه تنها خانهنشینی حضرت امیر نبود؛ عصمت را از صحنه بیرون کردند، کلام را غارت کردند. مسئله امامت که را از مسائل مهمّ کلامی بود، در جایگاه سقیفهٴ فقه، خود آنها آوردند، شده فعل مکلّف. بر مردم واجب است که امام تعیین کنند، بر مردم واجب است که خلیفه تعیین کنند، عصمت را انکار کردند، بعد به این فکر افتادند که دین را شما به غیر معصوم میخواهید بدهید!؟ عقل که از کار افتاد؛ این سؤال را نتوانستند جواب دهند. آمدند برابر نقل، هم عصمت را قبول کردند، هم معصوم درست کردند، گفتند عصمت بر اساس حدیثی که وجود مبارک رسول خدا فرمود: «لا تَجتَمِعُ أُمَّتِی عَلَی الخَطَاء» اگر امت بالاتفاق یک حرف را زدند، اینها معصوم هستند، امت را به جای امام نشاندند، این هم یک تبدیل غدیر به سقیفه است که امت، معصوم است. عصمت را برابر همین حدیث خبر واحدی که صدر و ساقه آن مشکل جدّی دارد با این ثابت کردند، چون با نقل میخواهند ثابت کنند عصمت را با این «لا تجتمع» قبول کردند، معصوم را امت دانستند، اجماع را هم بر اساس این عصمت، حجّت دانستند و در ردیف کتاب و سنّت قرار دادند. بر همه ما لازم است، گوش اجماع را از بالا بکشیم پایین بیاوریم، دست عقل را بگیریم از پایین به بالا ببریم، اجماع در ردیف کتاب و سنّت نیست، اجماع به هر تقریبی که بیان شود، چه دخولی باشد، چه لطفی باشد، سرانجام کشف از قول امام است، مثل خبر است. اجماع که مثل سنّت نیست، اجماع منبع نیست، اجماع، دلیل است، اجماع را نباید در ردیف کتاب و سنّت قرار داد، کتاب و سنّت منبع وحیانی و منبع دین هستند؛ مگر اجماع، منبع دین است. آنها چون امّت را و اجماع را معصوم میدانند، آمدند اجماع را در ردیف کتاب و سنّت قرار دادند، ما هم چون علم کلام نداشتیم، قبول کردیم؛ حالا معلوم میشود که پرچم علم کلام چقدر بلند است که فقه را آبرو میدهد، اصول را آبرو میدهد، فاطمه زهرا را معرفی میکند؛ البته گریه ما بخاطر در و پیکر و زدن و اینهاست، وگرنه از این مظلومیت و زد و خوردها در عالم فراوان است. دست حضرت امیر بسته بود، در خانه بود، این آمده است، گفته شما امامت را عوض کردید، به جاهلیت برگشتید، چون «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً» صریحاً به اوّلی و دومی و سومی و دستاندرکاران سقیفه گفت، برگشتید به جاهلیت، شُدید ﴿أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیةِ یبْغُونَ﴾.بنابراین بر شما بزرگواران لازم است گوش اجماع را بکِشید، بیاورید پایین و دست عقل را بگیرید و به جای قطع بنشانید. قطع، حجّت است که حرف علمی نیست، تا سطح و خارج ما بر اساس آن داشته باشیم، قطع حجّت است بله که حجّت است. عقل را باید معنا کرد، مبادی عقلی را باید معنا کرد، حرمت عقل را باید معنا کرد، جایگاه عقل را باید معنا کرد، عقل را در ردیف نقل زیر بال و زیر پرچم کتاب و سنّت قرار داد و نگوییم این مطلب عقلی است یا شرعی، عقل کوچکتر از آن است که در برابر شرع قرار گیرد، عقل در برابر نقل است. عقل، سراج است، سراج؛ یعنی چراغ، نه صراط. دین صراط است، شریعت صراط است، کتاب و سنّت صراط و هندسه هستند، مهندس آن خداست و لاغیر، عقل چه کاره است؟ عقل فقط میفهمد، عقل که چراغ است، چراغ را که در برابر صراط قرار نمیدهند. زراره حرفی میزند، نقل میکند، عقل هم یک چیز میفهمند، اینها هر دو دارند میفهمند که شارع چه گفته است، این «کلُّ مَا حَکَم» هم رأساً باطل است، عقل حُکمی ندارد، چراغ حکمی ندارد، چراغ فقط میفهمد، به نحو سالبهٴ کلیه، هیچ حُکم شرعی از عقل ساخته نیست، عقل فقط میفهمد، چراغ است، از چراغ چه کاری ساخته است؟ غرض آن است که علمِ کلامِ غارتشده، نتوانست به فقه و اصول ما حیثیت دهد؛ الآن شما وقتی از هر طلبه فقه و اصولخوان سؤال میکنی، منابع استدلال شما چیست؟ میگوید کتاب است و سنّت است و عقل و اجماع، اجماع که در ردیف سنّت نیست، اجماع مثل خبر است.هندسه اصول این است: ذات اقدس الهی که فوق بحث است، دینی هست، یک؛ تنها راه کشف دین، وحی الهی است، دو؛ این وحی وقتی به صورت قرآن و سنّت درآمده، میشود منبع، این منبع را ما یا با خبر میفهمیم یا با اجماع میفهمیم یا با شهرت. خبر یا متواتر است یا غیر متواتر، غیر متواتر یا مستفیض است یا غیر مستفیض. اجماع یا محصّل است یا منقول. شهرت یا روایی است یا اجماعی، در این زمینه بحث میکنیم، قبول و نکولِ ما مربوط به ما اصولیهاست، کدام شهرت حجّت است، کدام اجماع حجّت است، در این مجموعه است، عقل در ردیف چراغهاست که باید وصف کنیم، عقل با آن مبادی خاصّه حجّت است؛ وگرنه منبع غیر از کتاب و سنّت چیز دیگری نیست. چون اصول از آنجا آمده، دستنخورده آمده؛ چه کسی میتواند جلوی این قاچاق را بگیرد، فقه که آن هنر را ندارد، اصول آن هنر را ندارد، آن کسی که گمرک را مواظب است، صادرات و واردات را مواظب است، کلام است، اجازه نمیدهد که اجماع به جای کتاب و سنّت قرار بگیرد. بنابراین شما این سلسله نظم قرآن کریم را حساب کنید، اهل بیت(ع) آمدند، گفتند این «عهدالله» است، وجود مبارک امام رضا(ع) سهم مهمّی در این علم کلام دارد، وقتی آمد ایران، ایران مُرده را زنده کرد. مرحوم کلینی(ره) از وجود مبارک امام رضا(ع) نقل میکند که حضرت فرمود: اینجا چه خبر است؟ خبرِ روز چیست؟ به حضرت عرض کردند اینها درباره امامت بحث میکنند، نشستی دارند میگویند امامت، «امرالناس» است، مردم تصمیم میگیرند، انتخاب میکنند، رأی اکثر، فرمود همین! امامت، امرالناس است!؟ فرمود: «الامام واحد دهره لا ینادیه أحد و هو بحیث النجم من عقول المتأخرین أین العقول من هذا؟ أین الاختیار من هذا؟» امام، مثل ستاره آسمان است، دست احدی به ستاره نمیرسد با نشست و با سقفیه امامشناسی نیست، «أین العقول من هذا أین الاختیار من هذا»؛ مگر عقل میتواند عصمت بشناسد، عصمت یک امر درونی است، کسی ابدا اشتباه نکند، چه کسی میتواند بفهمد؟ اینها آمدند عصمت را کنار زدند، بعد عصمت را دادند به مردم، تنها کلام است که میتواند، آبروی حوزه را حفظ کند، کلام است که حیثیت اصول را حفظ میکند، وقتی اصول حیثیت آن حفظ شود، اجماع هم حفظ میشود.خدا مرحوم ملاّ محمد نراقی پسر ملاّ احمد را ـ غریق رحمت کند ـ این دو فقیه کاشانی، غالب فقهای ما اینطور بودند، شما از مقنعه مرحوم مفید گرفته تا کشف الغطاء مرحوم کاشفالغطاء، غالب این فقها یک رسالهای نوشتند یا مفصّل یا مجمل، مرحوم مفید در اول مقنعه یک رساله چند صفحهای درباره کلام دارد، آن بخش فقهی مقنعه را مرحوم شیخ طوسی به عنوان تهذیب طرح کرد؛ شیخ طوسی هم یک فحْلی است؛ امّا همین شیخ طوسی با همه ملاّیی خود! در طلیعه تهذیب میگوید: کتاب شیخناالاستاد یک بخشی اصولی دارد، یک بخشی فقهی؛ من آن جرأت را نمیکنم که این رساله او که درباره کلام است شرح کنم. اول تهذیب را بنگرید، بحثهای کلامی آن نفسگیر است. شما درباره کسی میخواهید بحث کنید که ازلیت او یک طرف، ابدیت او یک طرف، سرمدیت او یک طرف، انسان میلرزد که وارد آن صحنه شود. این اظهار عجز شیخ طوسی است، میگوید تهذیب را من میسازم، شرح آن بخشهای فقهی مقنعه است؛ امّا این چند رساله برای من مشکل است، این شیخ طوسی است. از مقنعه مرحوم مفید گرفته تا کشفالغطاء مرحوم کاشفالغطاء همه آنها این کلام را دارند؛ منتها بعضی بیشتر بعضی کمتر. خدا مرحوم علامه را ـ غریق رحمت کند ـ مرحوم علامه، ید طولایی دارد، فحلی و یلی در تألیف است. او تألیفات فراوان فقه و اصولی دارد، آن نهایةالمرام در علم کلام چند جلد است، در اوّل آن، فضایل علم کلام، عظمت علم کلام، شرف علم کلام، موضوع علم کلام را ذکر کرده؛ اما این شرف، شرف ارزشی نیست، مرحوم علامه که در طلیعه نهایه میفرماید، شرفِ علم به شرف معلوم است؛ آن معلوم اگر یک معلوم ارزشی بود، مثل عدالت، شجاعت، فضیلت، سخاوت، زهد و تقوا، کذا و کذا، علمِ به آنها هم چون معلوم، ارزش اخلاقی و حقوقی دارد، این علم هم به تبع معلوم ارزشِ اخلاقی پیدا میکند اما «الله» که ارزش آن اخلاقی نیست، معاد که ارزش آن اخلاقی نیست. میفرماید شرف علم به شرف معلوم است، این شرف گوهری و تکوینی است، نه شرف ارزشی. این بیانات نورانی مرحوم علامه در طلیعه نهایه است؛ بعد فاضل مقداد، خواجه نصیر آن کار را کرده، بعد علامه این کار را کرده، بعد فاضل مقداد(ره) این کار را کرده. شما بزرگواران که لجنهای تشکیل بدهید، برای اینکه کتاب کلام رسمی بشود، شما میدانید که اول، کتاب کلام را نمیشود، مثل کتاب جواهر تدریس کنید، یک کلام از همین آقایان که دو قسمت داشته باشد، یکی اینکه متقن باشد، یکی اینکه منسوب به یک شخص معقولِ مقبول باشد. اگر کتاب، کتاب هر کسی باشد، در جامعه جا نمیافتد، کم نبودند از مفید تا اینها کتابهای نوشتند شما لجنهای تشکیل میدهید، کتابی انتخاب میکنید مختصر برای سطح اول، بعد دوم و سوم، چون این هم مثل فقه و اصول است، باید چندین مرحله باشد. نهایه مرحوم علامه را خلاصه میکنید، نوشته فاضل مقداد را خلاصه میکنید یا این رسالههای مختصری که مثل کاشفالغطاء در اوّلش نوشته و مرحوم مفید نوشته اینها را خلاصه کنید که طلبهها اول از اینها شروع کنند، یاد بگیرند، بعد سراغ مسائل دیگر بروند.حالا برویم به سراغ نظم هندسی که مرحوم ملاّ محمد، پسر ملاّ احمد نراقی که این دو هم فقیه بودند، هم متکلّم. این چقدر مهندسی حرف میزند. میگوید شما این آیه را با این روایت هماهنگ کنید، خدا در قرآن فرمود: ﴿مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ﴾ چرا؟ برای اینکه «رسول بما أنّه رسول» حرف دیگری ندارد ﴿مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ﴾ با «فاء» تفریع ﴿فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ﴾ چون ﴿وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی ٭ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی﴾ «رسول بما أنّه رسول» حرفی ندارد؛ پس هر کسی مطیع رسول بود، مطیع «الله» است این شد. این روایت را هم که از آیه قرآن گرفته شده، کنار این قرار بدهید، وجود مبارک رسول خدا در جریان غدیر فرمود: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهَذَا عَلِی مَولاهُ» فرمود این حدیث به منزله آن آیه است، خدا میفرماید هر کسی از پیغمبر اطاعت کند، از من اطاعت کرده چون علی(ع) حرفی ندارد غیر از وحی ما، این را میگویند نظم هندسی. فرمود شما این حدیث را کنار آن آیه بگذارید میبینید همین نتیجه را میدهد یا نمیدهد چرا «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاه» [۲] چون او غیر از ما حرفی ندارد «کَفِّی وَ کَفُّ عَلِی فِی الْعَدْلِ سَوَاءٌ» [۳] لذا ﴿مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ﴾[۴] «من أطاع علی فقد أطاع الرسول» این حرفها را کلام میگوید. بنابراین علم کلام آن قدرت را دارد که عصمت را ثابت کند، عقل را سر جایش بنشاند، عقل را از زندان در بیاورد دست و بال عقل را باز کند که بتواند حرف بزند اوّلین حرفی که عقل میزند این است که امامت لازم است، دومین حرفی که میزند میگوید امام باید معصوم باشد، سومین حرفی که میزند میگوید عصمت و امامت «عهدالله» است حرف خدا را تصدیق میکند برای اینکه مردم از عصمت خبری ندارند، چهارمین حرفی که میزند میگوید با تواتر باید ثابت بشود چه اینکه ثابت شده است غیر از این خاندان کسی معصوم نیست، این حرفهای عقل است آن وقت هم کلام حیثیتش را پیدا میکند، هم اصول زنده میشود اگر ما حُسن و قبح عقلی را انکار کنیم مسئله «قُبح عِقاب بلا بیان» که از ادله متقن ماست در مسئله برائت در اصول از دست ما گرفته میشود فقط باید به «رُفِعَ عَن أُمَّتِی» [۵] تمسّک کنیم، به نقل تمسّک کنیم، نقل هم که بازار آشفته دارد اگر خدای ناکرده عقل زندانی شود هر حادثهای که آن روز به نام سقیفه پیدا شد، امروز به نام داعش پیدا میشود؛ یعنی همانطوری که در آن جلسه در حضور اساتید عرض کردیم هر جا تعصّب جاهلی به علاوه قدرت کاذب باشد مساوی شمشیر است. الآن داعش همینطور است گرچه بعضیها مزدورند اما بعضی فریبخوردهاند به عقیده شهادت میآیند جهاد که دارند همین است چون کلام راکد است، عقل زندانی است کلام این قدرت را دارد آن وقت هم خودش را زنده میکند، هم اصول را زنده میکند، هم فقه را زنده میکند، هم غدیر را زنده میکند، هم حرف مرحوم شهریار زنده میشود.یک روحانی بزرگواری که پدر دو شهید بود، برای من نقل میکرد، وقتی بنا شد که به وضع علمای سالمند رسیدگی بشود، من مأمور شدم به منطقهای بروم که روحانیون سالمند در آنجا هستند و وضع آنها رسیدگی کنم. این را عرض میکنم که آقایان شما قدرتان را بدانید ـ البته تعریف و تمجیدِ شما که برای شما اثری ندارد ذات اقدس الهی میداند که مقام شما چقدر است ما فقط دعا میکنیم؛ ولی در جمع شما که ما هم ـ انشاءالله ـ امیدواریم به حساب شما بیاییم، بزرگان و بزرگمنشانی هستندـ این عالِم بزرگوار که پدر دو شهید بود گفت، من رفتم منزل یکی از این روحانیون سالمند که ببینم، وضع او چطور است دیدم او میگوید، حیف آن غزل شهریار که یک بیت آن درست نیست، گفتم چطور؟ کدام غزل؟ گفت آن غزلی که میگوید: «علی ای همای رحمت» گفتم این از غزلهای لطیف شهریار است کجای آن مشکل دارد؟ گفت آن بیتی که میگوید:برو ای گدای مسکین در خانه علی زن٭٭٭ که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا رااین شعر، شعر بدی است، گفتم این شعر، شعر بدی است!؟ گفتم پس چطور میخواست بگوید؟ گفت میخواست بگوید:مرو ای گدای مسکین تو درِ سرای مولا٭٭٭ که علی همیشه میزد در خانه گدا راما چنین کسی را داریم، الآن وجود مبارک ولی عصر است. در ماها هم چنین همّتی هست «مرو ای گدای مسکین» احتیاج داری، به در خانه علی هم نرو، با این کرامت، حوزه زنده است.مرو ای گدای مسکین تو درِ سرای مولا٭٭٭ که علی همیشه میزد در خانه گدا راامروز وجود مبارک ولی عصر است؛ یعنی حتماً باید امام حاضر باشد، امام که حاضر هست؛ منتها ما غایب هستیم این غیبت از ماست. در آستانه عید هستیم نمیخواهم شما را متأثّر کنم؛ ولی ما چنین کسی را داریم حوزه به این زنده است و خدا را شاکر باشید که در کمال جلال و جمال و شکوه، حوزه بالندگی خود را دارد و علمای فراوان، فقهای فراوان، اصولیین فراوان، محدّثان فراوان، مفسّران فراوان، مدرّس شدند ـ انشاءالله ـ متکلّمان فراوانی هم تربیت شوند. من از همه بزرگواران و از همه اساتید، از همه بزرگوارانی که سخنرانی فرمودند، مقالهای داشتند، زحمتی کشیدند تا این مجلس با عظمت و جلال و شکوه برگزار بشود، حقشناسی میکنم و همین دعای معروف و متعَهَّد هر روزمان را عرض میکنم شما هم آمین بفرمایید.پروردگارا امر فرج ولیات را تسریع بفرما! نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما را در سایه ولیات حفظ بفرما! روح مطهر امام راحل و شهدا را با اولیای الهی محشور بفرما! خطر تکفیری و سلفی و داعشیها را به خود آنها برگردان! خطر استکبار و صهیونیسم را به خود آنها برگردان! مشکلات دولت و ملت و مملکت مخصوصاً در بخش مسکن و اقتصاد مقاومتی حل بفرما! خطر بیگانگان را دامنگیر خود آنها بفرما! جوانان ما و فرزندان ما را تا روز قیامت از بهترین شیعیان اهل بیت قرار بده! این حوزه ولی عصر را تا ظهور آن حضرت از هر گزندی محافظت بفرما! از بزرگوارانی که زحمت کشیدند سعی آنها را مشکور، و خیر دنیا و آخرت مرحمت بفرما! باران رحمت را نازل بفرما!«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» ………………………………………………[۱] . غدیردر شعر فارسی، ص ۱۸۵و ۱۸۶.[۲] . تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۶.[۳] . امالی(للمفید)، النص، ص۲۹۳.[۴] . سوره نساء، آیه۸۰.[۵] . توحید(للصدوق)، ص۳۵۳.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
امامت برای زیدیه رهبری سیاسی دینی است -
احمد پاکتچی امامت برای زیدیه رهبری سیاسی دینی است شناسهٔ خبر 2462369 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۲ ۲۰ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها استاد دانشگاه امام صادق ع با بیان اینکه زیدیه به معصومیت امامان اعتقاد ندارند گفت امامت برای زیدیه رهبری سیاسی دینی است و به معنای ولی خدا رویاساس اصول دین بر امامت است/ اگر امام نباشد، خود خدا هم شناخته نمیشود -
آیت الله قرهی اساس اصول دین بر امامت است اگر امام نباشد خود خدا هم شناخته نمیشود شناسهٔ خبر 2456365 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۹ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی آیت الله قرهی گفت از امام صادق پرسیدند آیا زمین میتواند بدون عالمی که حاضر و ظاهر است باشد حضرت صادق فآغاز امامت آخرین ولی بشریت/ او که بیاید همه جانداران روی زمین طعم عدالت را خواهند چشید
آغاز امامت آخرین ولی بشریت او که بیاید همه جانداران روی زمین طعم عدالت را خواهند چشید فرهنگ > دین و اندیشه - هشتم ماه ربیع الاول روز شهادت امام یازدهم حسن عسکری ع آغاز امامت امام زمان حضرت مهدی عج است به مناسبت سالروز آغاز امامت امام خاتم گزیده ای از نوشته هاکتاب «امامت، امامیه و اهل سنت» منتشر شد -
کتاب امامت امامیه و اهل سنت منتشر شد شناسهٔ خبر 2454872 شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۳ ۴۷ دین و اندیشه > اندیشکده ها کتاب امامت امامیه و اهل سنت از آثار مرکز فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد به گزارش خبرگزاری مهر کتاب امامت امامیه و اهل سنت از آثار مرآغاز امامت امام زمان(عج) غدیری دیگر
پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۰۱ ۵۲ سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر عج در حقیقت امتداد غدیر بلکه خود غدیری دیگر است باید در این چنین روزی با امام زمان عج بر اساس مفاد روایات و دعاها بهویژه دعای عهد پیمانی دوباره بست معرفت محبت ولایت و اطاعت برخی از اصول این پیمان نسبت به حضرت صاحاتحاد ملی وانسجام اسلامی در پرتو وحی و امامت
اتحاد ملی وانسجام اسلامی در پرتو وحی و امامتهم خداوند سبحان در آیات نازل شده بر پیامبرش بر وحدت و اخوت و الفت مؤمنان و مسلمانان تأکید داشتند و هم سیره و سنت پیشوایان دین اسلام در مقام اندیشه و استراتژی به آن پرداختند بخش اول چکیده اتحاد ملی و انسجام اسلامی را میتوان با دو رویکراتحاد ملی و انسجام اسلامی در پرتو وحی و امامت و تاریخ
اتحاد ملی و انسجام اسلامی در پرتو وحی و امامت و تاریخهم خداوند سبحان در آیات نازل شده بر پیامبرش بر وحدت و اخوت و الفت مؤمنان و مسلمانان تأکید داشتند وهم سیره و سنت پیشوایان دین اسلام در مقام اندیشه و استراتژی به آن پرداختند بخش دوم و پایانی سیره ولایت و وحدت اسلامی سیره عملی پیامامت عهدالله است/برای مبارزه با عرفان های کاذب، نیاز به ارتقای سطح علمی جامعه است
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق امامت عهدالله است برای مبارزه با عرفان های کاذب نیاز به ارتقای سطح علمی جامعه است مرگ عصارهٴ زندگي است اگر کسي در دوران زندگي با عقل و عدل زندگي کرد مرگ او مرگ طيّب است و اگر بدون عقل و عدل زندگي کرد مرگ او مرگ جاهليت است بهوحدت مذاهب با توجه به واقعیات امامت را چگونه است؟
پاسخ به شبهات وحدت مذاهب با توجه به واقعیات امامت را چگونه است آشنایی با معارف اسلامی یکی از راه کارهای وحدت اسلامی آشنایی با معارفی است که در آیات متعدد به همگرایی دعوت می کند به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران اهمیت مسئله امامت ولایت خلافت و حکومت اسلامی توسط امام مغایب بودن ما و ظاهر بودن امام زمان(ع)/ آفتاب محجوب است یا ما؟ -
به مناسبت آغاز امامت امام عصر عج غایب بودن ما و ظاهر بودن امام زمان ع آفتاب محجوب است یا ما شناسهٔ خبر 2453803 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۲ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی آفتاب هست این ابر جلوی چشم شما را گرفته شما غایبید نه ما آفتاب محجوب است یا ما محجوب اینمولودي خواني به مناسبت ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع) |اخبار ایران و جهان
مولودي خواني به مناسبت ولادت پیامبر ص و امام صادق ع شده هفده ربیع ان شا الله همچین شبی ذکر یاعلی بگیریم توی مسجد النبی با مداحی سیدمهدی میرداماد کد خبر ۴۶۴۸۴۵ تاریخ انتشار ۱۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۳ - 08 January 2015 دانلود لینک را کپی کنید لینک را کپی کنید دانلودگزارش فارس از نشست شورای هماهنگی رفاه اجتماعی مازندران حذف تسهیلات اشتغالزایی صندوق مهر امام رضا(ع) مازندران
گزارش فارس از نشست شورای هماهنگی رفاه اجتماعی مازندرانحذف تسهیلات اشتغالزایی صندوق مهر امام رضا ع مازندراننشست شورای هماهنگی رفاه اجتماعی مازندران از همپوشانی بیمهای تا حذف تسهیلات اشتغالزایی صندوق مهر امام رضا ع مازندران را در خود داشت به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساپیامک میلاد امام صادق(ع)
17 ربیع الاول پیامک میلاد امام صادق ع عاقل ترين مردم خوش خلق ترين آنهاست سرویس دینی جام نیوز جعفر اگر نبود خدا محوری نداشت کشتی علم ذات خدا لنگری نداشت جعفر اگر نبود حسینیه زمین تعطیل بود چون که دگر منبری نداشت چون از افق برآید انوار صبح صادق در پانگاه سیاسی و یک جانبه اشکوریبه قضیه تاریخی صلح امام حسن(ع)
تحلیل موزیانه نگاه سیاسی و یک جانبه اشکوری به قضیه تاریخی صلح امام حسن ع او در بخشی از سخنانش بیان می کند از مجموعة اسناد و شواهد و قراین تاریخی می توان چنین استنباط کرد که حسن از همان آغاز یعنی در لحظة بیعت مردم تصمیم خود مبنی بر صلح و واگذاری خلافت به رقیب را گرفته بود &زیارت امام حسن عسكرى علیه السلام
زیارتنامه زیارت امام حسن عسكرى علیه السلام سلام بر تو اى ولى و نماینده خدا و فرزند اولیاء او سلام بر تو اى حجت خدا سرویس دینی جام نیوز شیخ به سند معتبر از آن حضرت روایت كرده كه فرمود قبر من در سُرّ مَن راءى امان است از براى اهل دو جانب از بلاها و عذاب خدا مجلسى اوّل اهنظر جهانگردان اروپایی درباره امام رضا(ع)/ روایت جهانگرد ایتالیایی که همراه شاه عباس به مشهد رفت
نظر جهانگردان اروپایی درباره امام رضا ع روایت جهانگرد ایتالیایی که همراه شاه عباس به مشهد رفت فرهنگ > دین و اندیشه - جهانگردان اروپایی در جریان سفرهای خود به ایران و شهر مشهد از امام رضا ع و علاقه مردم به ایشان نوشته اند به گزارش خبرآنلاین جهانگردان و سفرنامه نوآغاز امامت نجات دهنده بزرگ
آغاز امامت نجات دهنده بزرگ امروز نهم ربیع الاول سالروز آغاز امامت آخرین پیشوای امامت حضرت مهدی عج است یگانه منجی عالم بشریت که دلباختگان و عاشقان حضورش منتظرند تا بیاید و عدل و داد را در سراسر این گیتی پهناور برقرار کند چه زیباست لحظه هایی که نجوای دعای «اللَّهُم-