واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مباني اخلاقي علامه طباطبايي (1) نويسنده: حجه الاسلام و المسلمين محمّد نصر اصفهاني (1) مباني اخلاقي علّامه ي طباطبايي (رحمت الله عليه) چکيده در مورد اين که چه چيز به يک فعل ، ارزش اخلاقي ـ مثبت يا منفي مي دهد، مباني مختلفي وجود دارد . علّامه سيّدمحمّد حسين طباطبايي(ره) از فيلسوفان مسلمان معاصري است که در اين مورد بيش از همه ي حکماي مسلمان ديگر در اين باره بحث کرده است .علامه در مورد اين که «ارزش اخلاقي چيست؟» ، «خاستگاه خوب و بدهاي اخلاقي کدام است؟»،«قضاياي اخلاقي چگونه قضايايي است؟» و«بين قضاياي مربوط به واقع و قضاياي مربوط به اخلاق چه تفاوتي دارد؟»نظر واحدي ندارد. ايشان گاه فعل را في نفسه داراي ارزش مثبت يا منفي مي داند، گاه خود فعل را داراي ارزش ندانسته ، بلکه فعل را به اعتبار آثار و نتايج دنيوي ، اخروي يا معنوي آن داراي ارزش مي داند و گاه ارزش فعل را به اين مي داند که فرد آن را به نيت کسب تعالي و فضيلت انساني انجام دهد.روش بحث ايشان در اين مورد گاه برون ديني و عقلي و گاه درون ديني مبتني بر قرآن کريم است ، به گونه اي که از مجموع نوشته ها و بحث هاي ايشان پنج نظريه ي اخلاقي متفاوت مي توان استخراج و هر کدام را در زمان و يا شرايطي مطرح نمود.تلاش اين مقاله مصروف اين است تا اين مباني ، از نقطه نظر علّامه طباطبايي ، در مرحله ي اول گزارش شود تا نظريه ي ايشان وضوح و تمايز پيدا کند و در مرحله ي دوم با تجزيه و تحليل آن مباني ، پيش فرض ها و لوازم اقوال ايشان کشف و در مرحله ي نهايي پيش فرض ها و لوازم آن نظريه ها نقد شود.واژه هاي کليدي علّامه طباطبايي ، فرااخلاق ، فضيلت گرايي ، پيامد گرايي ، وظيفه گرايي ، پيامدگرايي اخروي ، نظريه ي محبت.مقدمه انسان ها در مورد چرايي و چگونگي داوري در مورد رفتارهاي خود و ديگران از مباني مختلفي استفاده مي کنند. علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايي(ره) از فيلسوفان اخلاق مسلمان معاصر است که در اين مورد صاحب نظر بوده و بنا به گفته ي شهيد مطهري بيش از همه در ميان حکماي مسلمان در اين باره بحث کرده است.(2)انديشه هاي علّامه طباطبايي يکي از منابع اصلي انديشه ي ديني کشور ماست و بررسي تفکرات ايشان در «فلسفه ي اخلاق» مي تواند راهگشاي همه کساني باشد که مي خواهند در اين زمينه تحقيق کنند و جهت گسترش و تکامل آن گام هاي مؤثري بردارند.علّامه در مورد اين که اخلاق چيست و خاستگاه خوب و بدهاي اخلاقي کدام است و قضاياي اخلاقي چگونه قضايايي است و بين قضاياي مربوط به واقع و قضاياي مربوط به اخلاق چه تفاوتي هست ، نظر واحدي نداشته است.ايشان گاه با مباني عقلي و گاه با مباني ديني درمورد مباني اخلاق اظهار نظر کرده است . به گونه اي که از مجموع نوشته ها و بحث هاي ايشان مي توان پنج نظريه ي متفاوت اخلاقي مجزا استخراج نمود که هر کدام در زمان و شرايطي که مطرح کرده ، قبول داشته است.اين نظريات عبارتند از :1 ـ نظريه ي فضيلت گرايي ؛ 2 ـ نظريه ي پيامدگرايي؛ 3 ـ نظريه ي توصيه گرايي 4 ـ نظريه ي پيامدگرايي اخروي؛ 5 ـ نظريه ي محبت. سه ديدگاه اول مبتني بر رويکرد تحليلي و عقلاني است و دو ديدگاه آخر مبتني بر رويکرد توصيفي است . نظريه ي دو و پنج براي علّامه طباطبايي از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و ديدگاهي نو و متفاوت است. محورهاي مطالعه و پژوهش اخلاقي ، سه محور «فرا اخلاق»(3)، «اخلاق هنجاري»(4) و «اخلاق توصيفي» است . قلمرو مطالعه يما نگرش مباني اخلاق علّامه طباطبايي است که مبحثي «فرااخلاقي» است.«فرا اخلاق» منشأ اخلاق هنجاري يا همان بايدها و نبايدهاي اخلاقي است.(5) مجموعه مباحث فرا اخلاق که به آن اخلاق تحليلي و نقدي نيز مي گويند سه دسته است ؛ اين سه دسته عبارتند از:1 ـ معناشناسي اخلاق:(6)اين دانش ، کوششي منظم براي درک مفاهيمي همچون درست و نادرست ، مجاز و غيرمجاز ، بايد و نبايد ، خوب و بد ، شايست و ناشايست ، فضيلت و رذيلت و وظيفه و تکليف است . اين مفاهيم محمول قضاياي اخلاقي هستند. اين دانش به پرسش هايي از قبيل :«تفاوت گزاره ي «خط کش خوب است» با گزاره ي «عدالت خوب است» چيست ؟ «خوبي مفهوم بسيط است يا امري داراي تعريف با مؤلفه هاي قابل شمارش؟»پاسخ مي دهد.2 ـ معرفت شناسي اخلاق(7):اين دانش ، کوششي منظم براي درک حقيقت گزاره هاي اخلاقي است ؛ مثل اين که «صدق قضاياي اخلاقي از کجا معلوم مي شود؟»،«قضاياي اخلاقي انشايي هستند يا اخباري؟»،«آيا قضاياي اخلاقي از دانش قابل استنتاج است؟»،«نسبت بينگزاره هاي اخلاقي و گزاره هاي ديني چيست؟»،«آيا حکم اخلاقي مطلق است يا نسبي؟»، «داوري در مورد احکام اخلاقي چگونه است؟»(8)3 ـ وجود شناسي اخلاق(9):اين دانش ، کوششي منظم براي درک حقيقت اخلاق است که در آن به پرسش هايي چون :«اخلاق واقعيت دارد يا امري اعتباري است » و يا «اخلاق امر کشفي است يا قراردادي ؟»مي پردازد . مثلاً آيا وقتي مي گوييم :«کشتن اسب بد است» ، مثل اين است که مي گوييم :«اسب چهارپا دارد»؟ اگر اين گزاره ها حکايت از امر واقع ندارند ، آيا پرده از احساسات و يا عواطف گوينده يا اراده ي جمع بر مي دارند؟ما در اين نوشتار پرسش هاي پيش روي هر فيلسوف اخلاقي را در مقابل آراي مرحوم علّامه طباطبايي قرار مي دهيم و از انديشه هاي ايشان پاسخ طلب مي کنيم. به عبارت ديگر ، تلاش ما مصروف اين است تا اين مباحث را از نقطه نظر علّامه طباطبايي در مرحله ي اول گزارش کنيم تا مباني انديشه ي اخلاقي علّامه طباطبايي را واضح و متمايز سازيم. آن گاه با تحليل آن ديدگاه ، پيش فرض ها و لوازم قول ايشان را روشن نماييم و سپس به نقد پيش فرض ها و لوازم آن ديدگاه بپردازيم.مباني معرفت شناختي علامه طباطباييمباني معرفت شناختي علامه طباطبايي ، نقش اساسي در انديشه هاي مختلف ، از جمله انديشه هاي اخلاقي ايشان ايفا مي کند؛ به همين جهت ، قبل از هر چيز بايد مباني معرفتي ايشان را بررسي کرد.علامه ، علوم را به دو بخش طبيعي و ماوراء طبيعي تقسيم مي کند. از نظر علّامه طباطبايي هر چيزي که به نحوي به امور غير مادي مرتبط است همچون خدا ، معنويت ، روح ،نفس و اخلاق ، از حيطه ي علوم طبيعي خارج است . به نظر ايشان ، علوم طبيعي چراغي است روشن که تنها بخشي از مجهولات را از تاريکي درآورده و براي انسان معلوم مي سازد ، ولي اين چراغ براي رفع همه ي تاريکي ها سودمند نيست.به نظر ايشان ،علومي که از طبيعت بحث مي کند ، اصولاً با مسايل ماوراءالطبيعي و مطالب معنوي و روحي بيگانه است و توانايي بررسي اين گونه مقاصد را ، که انسان با نهاد و فطرت خدادادي خود خواستار کشف آنهاست ، ندارد . به اين معنا که علوم طبيعي قدرت نفي يا اثبات امور غير مادي را ندارند . بنابراين ، پرسش از هر مسأله اي که مربوط به ماوراء الطبيعه است را نبايد از علوم طبيعي و يا يکي از فنون طبيعي پرسيد، چون علوم و فنون پاسخي جز سکوت براي آن پرسش ها ندارند.(10)مرحوم علامه معتقد است براي رسيدن بشر به معرفت ماوراء الطبيعي يا تفکر مذهبي سه راه وجود دارد: 1 ـ راه «ارشاد مولوي» يا «ظواهر ديني» ؛ 2 ـ راه «استدلال و بيان منطقي»، «تفکر فلسفي» يا «حجت عقلي»؛ 3 ـ راه «ولايت وکشف»، «تهذيب نفس»، «درک معنوي» يا «اخلاص و بندگي». ايشان سعي مي کند تا اين سه منبع تفکر ديني را از آيات قرآن استنتاج کرده ، از آن مهر تأييد بگيرد.(11)از نظر علامه، هر سه راه انسان را به واقعيت مي رساند ، ولي هر يک کارکرد ويژه ي خود را دارد. راه اول راه عمومي است ، ولي راه دوم و سوم راه اختصاصي و مربوط به خواص است . منظور از راه «ارشاد مولوي» يا «ظواهر ديني» ، کتاب و سنت است.به نظر ايشان کتاب خدا مأخذ اصلي و سنت قطعي معصومين (عليهم السلام) مأخذ فرعي تفکرِاسلامي است و اين مأخذ فرعي ، اعتبار و حجيت خود را از قرآن گرفته است. به نظر علامه ، «ظواهر ديني» به گونه اي است که هر کس ، عامي و دانشمند ، در حدّ فهم خود مي تواند از آن برداشت کند. بنابراين خاستگاه ، عقايد ، اخلاق و کليات و جزئيات احکام دين را مي توان از ظواهر ديني به دست آورد.راه دوم راه «استدلال عقلي» است ؛ اعتقادات ، اخلاق و کليات مسايل شرعي دين را مي توان از راه استدلال عقلي به دست آورد ، ولي بر خلاف راه اول اين راه نمي تواند جزئيات احکام را در اختيار بشر قرار دهد ، چون احکام جزيي حاوي مصالح خصوصي است که از دسترس عقل کلي به دور است.راه سوم يا راه «تهذيب نفس» از نظر علّامه طباطبايي ، معرفتي خدادادي است و نمي توان نسبت به محتوا و نتيجه ي آن و حقايقي که با اين موهبت خدايي مکشوف و مشهود مي شوند ، حدّ و مرزي قايل شديا آن را اندازه گرفت ، افراد مهذب چون از همه جا بريده اند و هر چه جز خدا را فراموش کرده اند ، تحت ولايت و سرپرستي مستقيم خدا قرار مي گيرند ، آنچه خدا مي خواهد بر ايشان مشهود مي شود ، نه آنچه خودشان مي خواهند.(12)پي نوشت : 1-دانش آموخته حوزه و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشکي اصفهان.2 ـ مطهري ، مرتضي ، نقدي بر مارکسيسم ، ص190.3 ـ Meta Ethics. فرا اخلاق گاه شامل هر سه اصطلاح تحليلي ، هنجاري و توصيفي مي شود ، گاه فقط به اخلاق دستوري و تحليلي و گاهي نيز تنهابه اخلاق تحليلي اطلاق مي شود.4 ـ Normative Ethics5 ـ رحمتي ، انشاءالله ، فلسفه اخلاق ، پل ادواردز، ص186 ـSemantice Moral7-Moral Epistemology8 -Garner, Richard T.,Bernard Rosen(1967).Moral Philosophy: A Systematic Introduction to Normative Ethics and Meta-ethics. New York: Macmillan,215.LOC card number 67-18887.9-Moral Ontology10 ـ طباطبايي ، محمد حسين ، فرازهايي از اسلام ، تنظيم : مهدي آيت الهي، ص8.11 ـ طباطبايي ، محمد حسين، شيعه در اسلام ، ص78 ، ص79.12 ـ طباطبايي ، محمد حسين ، شيعه در اسلام ، ص82.منبع:نشريه فصلنامه اخلاق،شماره11/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1082]