تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
انواع ریل دستگاههای CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806867362
![نمایش مجدد: لطفا به آقایان روحانی بگویید روضه حضرت قاسم نخوانند refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
لطفا به آقایان روحانی بگویید روضه حضرت قاسم نخوانند
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
![](http://media.jamnews.ir/medium1/1393/08/15/IMG18354281.jpg)
لطفا به آقایان روحانی بگویید روضه حضرت قاسم نخوانند
لحظاتی پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان ، خودش را به رییس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده اش ، خیس اشک بود . هنوز در میانه راه بود که.....
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، در یکی از روزهای سال 1362 ، زمانی آیت الله خامنه ای ، رییس جمهور وقت ، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری ، واقع در خیابان پاستور خارج می شد ، در مسیر حرکتش تا خودرو ، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد. صدا از طرف محافظ ها بود که چند تای شان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی می گفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد : «آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم» . رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده ؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو.ٰ» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود ، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد ، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: « حاج آقا شما وایسید ، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش ، آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره . بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم ، حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم». رییس جمهور گفت: « بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست». لحظاتی پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان ، خودش را به رییس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده اش ، خیس اشک بود . هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید ، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: « سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت :« سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد. رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت :« اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را » ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: « شما اسمت چیه پسرم؟» پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود ، با هیجان و به ترکی گفت:« آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.» آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت و گفت:« افتخار دادی پسرم. صفا آوردی . چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه ی کجای اردبیل هستی؟» مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت: « انگوت کندی آقا جان! » رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت: « بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم» .آقای خامنه ای گفت: « خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
مرحمت گفت: « آقا جان! من از ادربیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم.» رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشی؟»
-آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت: « آقا جان ! حضرت قاسم(ع) 13 ساله بود که امام حسین(ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم . هر چه التماسش میکنم،میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم. اگر رفتن 13 ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم(ع) را چرا می خوانند؟ » حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت:« پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید. رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت :« آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید»
آقای خامنه ای خم شد ، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت : « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و...
کمتر از سه روز بعد ، فرمانده سپاه اردبیل ، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی حکم می آورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا. مرحمت به تاریخ هفدهم خرداد 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، متولد شد. امام که به ایران برگشت ، مرحمت کلاس دوم دبستان بود. 13 ساله که شد ، دیگر طاقت نیاورد و رفت ثبت نام کرد برای اعزام به جبهه. با هزار اصرار و پادرمیانی کردن این آشنا و آن هم ولایتی ، توانست تا خود اردبیل برود ، اما آن جا فرمانده سپاه جلوی اعزامش را گرفت. مرحمت هر چه گریه و زاری کرد فایده ای نداشت. به فرمانده سپاه از طرف آشناهای مرحمت هم سفارش شده بود که یک جوری برش گردانید سر درس و مشقش. فرمانده سپاه آخرش گفت : «ببین بچه جان! برای من مسئولیت دارد. من اجازه ندارم 13 ساله ها را بفرستم جبهه. دست من نیست.» مرحمت گفت : «پس دست کی است؟» فرمانده گفت: «اگر از بالا اجازه بدهند من حرفی ندارم» همه این ها ترفندی بود که مرحمت دنبال ماجرا را نگیرد. یک بچه 13 ساله روستایی که فارسی هم درست نمی توانست صحبت کند ، دستش به کجا می رسید؟ مجبور بود بی خیال شود. اما فقط سه روز بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشت .
مرحمت بالازاده تنها یک سال بعد ، در عملیات بدر ، به تاریخ 21 اسفند 1363 با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش ، مهدی باکری ، بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره ی حضرت قاسم (علیه السلام) گردید.
از مرحمت بالازاده ، وصیت نامه ای بر جای مانده است که متن کامل آن را در زیر می خوانید. وصیت نامه ای که نشان می دهد روحش نمی توانست در کالبد 13 ساله اش آرام بگیرد: وصیت نامه مرحمت بالازاده جمعی لشکر عاشورا ،گردان علی اکبر به نام خداوند بخشنده مهربان
از اینجا وصیت نامه ام را شروع میکنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی میدهند.
آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و میایستید تا آخرین قطره خونتان.
درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین ! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده میشوید.
ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه میجنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت میکنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.
و مادرم و پدرم چنانچه من میدانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید میشود خوش به حالش که با شهدا همنشین میشود. و از تمام همسایهها و از هم روستایی هایمان میخواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم میدهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.
خدایا خدایا تو را قسم میدهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم. منبع: فاطمیون
۱۵/۰۸/۱۳۹۳ - ۱۸:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]
صفحات پیشنهادی
متن روضه طفلان حضرت زینب سلام الله علیها - طاهری
متن روضه طفلان حضرت زینب سلام الله علیها - طاهری امشب شب روضه ای است كه مادرهای شهدا هركجانشتند پای این روضه ناله می زنند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس دینی جام نیوز &مراسم ویژه شهادت حضرت قاسم(ع) با عنوان«احلی من العسل» برگزار می شود -
توسط هیات رزمندگان اسلام مراسم ویژه شهادت حضرت قاسم ع با عنوان احلی من العسل برگزار می شود مدیر واحد نوجوانان و جوانان عاشورایی هیات رزمندگان اسلام با اشاره به برگزاری سوگواره قاسم بن الحسن ع گفت همزمان با روز بزرگداشت شهادت قاسم ابن الحسن ع تجمع میدانی 14 هزار دانش آموز تهروضه حضرت رقیه (س) با صدای حاج محمود کریمی |اخبار ایران و جهان
روضه حضرت رقیه س با صدای حاج محمود کریمی کد خبر ۴۴۵۱۸۸ تاریخ انتشار ۰۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸ ۲۵ - 27 October 2014 دانلود لینک را کپی کنید دانلودمتن روضه طفلان حضرت زینب (س) شب چهارم محرم
متن روضه طفلان حضرت زینب س شب چهارم محرم متن روضه طفلان حضرت زینب س شب چهارم محرم - حسین برات یه دنیا غم آوردم به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس دینی جام نیوز متن روضه طفلان حضرت زینب س شب چهارم محرم - حسین برات یه دنیا غم آوردم-حاج حسن خلج حسین برات یه دنیا غم آوردمروضه حضرت رقیه(س) و دیر راهب
روضه حضرت رقیه س و دیر راهب پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد چه کسی رگ های گردنت را برید پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد پدر دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود به این مطلب امتیاز دهید سرویس دینی جام نیوز در آغوش گرفتن سر مبارک امام حسین توسط دو دلداه راهب نصرانیماجرای شهادت حضرت قاسم ابنالحسن به روایت رهبر انقلاب |اخبار ایران و جهان
ماجرای شهادت حضرت قاسم ابنالحسن به روایت رهبر انقلاب یکى از این قضایا قضیهى به میدان رفتن قاسمبنالحسن است که صحنهى بسیار عجیبى است قاسمبنالحسن علیهالصلاةوالسلام یکى از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است کد خبر ۴۴۶۱۲۳ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶ ۲۵ - 31 Octoberپسر صف شکن جنگ جمل آمده است/ نحوه شهادت حضرت قاسم(ع) در زیارت رجبیه -
سنت روضه خوانی دهه اول محرم پسر صف شکن جنگ جمل آمده است نحوه شهادت حضرت قاسم ع در زیارت رجبیه یکی از سپاهیان عمر سعد درباره نحوه شهادت جانسوز حضرت قاسم ع می گوید حسین ع را دیدم که خود را به بالین قاسم رسانده و می فرمود از رحمت خدا به دور باشند قومی که تو را کشتند در روزنرم افزار روضه حضرت قاسم(ع) + دانلود
ویژه ششم محرم نرم افزار روضه حضرت قاسم ع دانلود ششم محرم متعلق به حضرت قاسم ع است و شهادت این عزیز گرانقدر مورد توجه قرار میگیرد دریچه هم به این مناسبت نرم افزار ویژه این روز را برای شما کاربران قرار داده است به گزارش دريچه فناوري اطلاعات باشگاه خبرنگاران شب عاشورا امامسوگواره حضرت قاسم(ع) در امامزاده های شاخص خراسان شمالی برگزار شد -
همزمان با هفتمین روز محرم سوگواره حضرت قاسم ع در امامزاده های شاخص خراسان شمالی برگزار شد بجنورد- خبرگزاری مهر همزمان با هفتمین روز از ماه محرم همایش بزرگ احلی من العسل ویژه حضرت قاسم ع با حضور نوجوانان عاشورایی در امامزاده های شاخص خراسان شمالی برگزار شد به گزارش خبرنگارمرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده_۱۰ |اخبار ایران و جهان
مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۱۰ کد خبر ۴۴۶۱۷۴ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱ ۵۶ - 31 October 2014 دانلود مطالب مرتبط مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۹ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۸ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذنمرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده_۸ |اخبار ایران و جهان
مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۸ کد خبر ۴۴۶۱۷۱ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱ ۵۱ - 31 October 2014 دانلود مطالب مرتبط مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۹ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۷ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذنمرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده_۷ |اخبار ایران و جهان
مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۷ کد خبر ۴۴۶۱۷۰ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱ ۴۹ - 31 October 2014 دانلود مطالب مرتبط مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۱۰ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۹ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذناشعار روضه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
من آب را وقتی فراهم کرده بودمدل را تهی از ماتم و غم کرده بودم قبل از زمانی که بریزد آبرویمنذرش همه دار و ندارم کرده بودم آقا اگر در دستهایم بود شمشیرمن شرّشان را از سرت کم کرده بودم دست مرا بستی تو با حرفت وگرنه حیوان صفتها را من آدم کرده بودم فرصت امرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده_۶ |اخبار ایران و جهان
مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۶ کد خبر ۴۴۶۱۶۶ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱ ۴۷ - 31 October 2014 دانلود مطالب مرتبط مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۱۰ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۹ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذنمرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده_۹ |اخبار ایران و جهان
مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۹ کد خبر ۴۴۶۱۷۲ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱ ۵۴ - 31 October 2014 دانلود مطالب مرتبط مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۸ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذن زاده ۷ مرثیه و مداحی حضرت علی اصغر توسط سلیم موذنمقتل حضرت علی اصغر(علیه السلام)
مقتل حضرت علی اصغر علیه السلام امام حسین علیه السلام در گوشش اذان گفت و کامِ او را بر مى داشت که تیرى آمد و در گلوى کودک نشست و ذبحش کرد به این مطلب امتیاز دهید سرویس دینی جام نیوز نحوه شهادت طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام براساس نقل تاریخ یعقوبی تاریخ یعقوبی ج ٢ ص ٢۴۵ &nکار روحانی نمای لس آنجلسی به انکار قیام سیدالشهدا(ع) کشید + فیلم
همزمان با ایام عزاداری ماه محرم کار روحانی نمای لس آنجلسی به انکار قیام سیدالشهدا ع کشید فیلم حسن اللهیاری روحانی نمای معلوم الحالی که نام مقدس اهل بیت را بر شبکه ماهواره ای خود نهاده در تازهترین و عجیبترین اظهاراتش قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را انکار کر-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها